اسب به دلیل خصوصیات و ویژگی های منحصر به فرد خود ازجمله فراست و هوشمندی، تند و تیزی و نجابت و وفاداری در بین حیوانات موضوع روایت های اسطوره ای ملت های مختلف بوده است. پژوهش حاضر با استفاده از دیدگاه نشانه معناشناسی گفتمانی به بررسی و تحلیل جایگاه و نقش اسب در روایات تمدن های چین، ژاپن و ایران پرداخته است تا نشان دهد چه ساختارها و یا فرایندهای مبتنی بر کارکرد روایی اسب در این تمدن ها صورت گرفته و اسب چگونه در شکل گیری و تحول این روایت ها، ایفای نقش کرده است. تحلیل روایی متون داستانی مربوط به اسب از نظر سطوح عینی و انتزاعی، حاکی از وجود نوعی نوسان معنایی است که آن را در نظام های روایی، از یک موجود حیوانی و زمینی به موجودی استعلایافته ارتقا داده است و نشان می دهد که چگونه روایت پردازی با تکیه بر اسب به عنوان موجود اسطوره ای و ایفای نقشِ گفته پردازی تحت تاثیر این نوسان معنایی قرار دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل نظام گفته پردازی مبتنی بر کارکرد روایی اسب در تمدن های چین، ژاپن و ایران جهت پاسخ به این پرسش است که جایگاه اسب در ارتقای توانش های مادی و معنوی، چگونه و بر اساس چه معیارهایی قابل تبیین است. یافته های متنی این پژوهش حکایت از وجود دو دیدگاه اقتصادی و اخلاقی در متون روایی مورد تحلیل دارد.