انگیزش لازم برای یادگیری یک زبان جدید تأثیری صفر و صدی ندارد. این انگیزش در طول زمان به تدریج شکل می گیرد و مدام تغییر می یابد و هریک از بازه های زمانی دارای سطوح مختلفی از تأثیرگذاری بر روی تلاش فرد برای یادگیری یک زبان است. در زمان حاضر، اندیشمندان بر این باورند که بازه های زمانی مختلف در جریان شکل گیری زبان دوم با یکدیگر تعامل دارند و چنین تعاملی ماهیتاً غیرخطی، پیچیده و پویاست (دی بات 1، 2015). هدف از انجام این تحقیق بررسی پویایی انگیزشی موجود در گروهی از فراگیران زبانی در جریان بازه های زمانی طولانی است، که خود این بازه ها متشکل از تعدادی از تکالیف هستند که در بازه های زمانی کوتا ه تر انجام می گیرند. به منظور یافتن تعامل موجود میان عناصر انگیزشی مختلف، تعداد ده نفر شرکت کننده در آغاز دوره آموزشی، در حین انجام تکالیف و در پایان دوره مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها حاکی از وجود نوسانات مقطعی در میزان انگیزش شرکت کنندگان بود. به علاوه، نتایج تحقیق از این حقیقت پرده برداشت که عناصر انگیزشی در جریان دوره و در هنگام انجام تکالیف به یک اندازه کارآمد نبودند. برای مثال، عوامل بیرونی و سطح مهارت زبانی به عنوان دو عامل انگیزشی آغازین به تدریج و در طول ترم با عوامل درونی و لذت یادگیری زبان جایگزین شدند. در عین حال، اهداف شخصی در یادگیری زبان دوم در طول این بازه های زمانی به یک اندازه تأثیرگذار بودند. علاوه بر این، انگیزش شرکت کنندگان متشکل از مجموعه ای از عوامل پویا و به هم وابسته بود که طی بازه های زمانی مختلف نوسان داشتند. در پایان، تلویحاتی تحقیقی از یافته های این مطالعه حاصل شدند.