آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

زبان های ترکی از پنج راهبرد یا پاسخ مختلف (قلب، تضعیف، غیرمشددسازی، حذف و درج) به خوشه های ناقض اصل توالی رسایی استفاده می کند که از طریق تعامل محدودیت های وفاداری و نشان داری مطرح می شوند. در زبان ترکی با وجود خوشه های دو همخوانی میانی و پایانی، خوشه های غلت/روان-خیشومی و غلت-روان، علاوه بر توالی هایی با رساییِ خیزان، غیرمجاز است. قطعاً توالیِ همخوان های رسا، به دلیلِ تخطی از محدودیت اصل مرزِ اجباری، شکسته نمی شوند؛ زیرا با این فرض توجیهی برای عدم وجود توالی خیشومی/روان-گرفته نخواهد بود. در این پژوهش به کمک داده های به دست آمده به روش کتابخانه ای و نیز فرایندهای درج و حذف واکه در میان خوشه های میانِ کلمه، درج واکه در میان و آغاز خوشه های آغازِ کلمه، درج واکه در میانِ خوشه های پایانی با رسایی خیزان، درج واکه در میان خوشه های پایانی با رسایی افتان و حذف همخوان اول از خوشه های پایانی نشان خواهیم داد که توفقِ رساییِ روان و غلت نسبت به خیشومی برای غلبه بر درج کفایت نمی کند. در نتیجه، آنچه موجب رفتار متفاوت چنین خوشه هایی در زبان های ترکی، عربیِ لبنانی، ایرلندی، چاها (زبان اتیوپی) و کاتالن می شود، زاویة رسایی میان دو همخوان است. در پایان، به کمک محدودیت های نشان داری ادراکی خواهیم دید همخوان های هم جایگاه، از نظر ادراکی نشان دارترند؛ یعنی همخوانی که در محل و نحوه تولید، مشخصه های تمایزدهنده کمتری با همخوان ماقبل خود دارد، از نظرِ ادراکی نامتمایز و برای حفظ تقابل های واژگانی نامناسب تر است.

تبلیغات