فضای مجازی بستری برای تعاملات و کنش های متقابل برای ابراز احساسات میان کاربران و از جمله دختران است که قابلیت های متفاوتی را برای نقش ها و مناسبات اجتماعی آنها فراهم می کند. بر همین اساس شناخت چگونگی شکل گیری این تعاملات و ابراز احساسات مجازی مهم است. این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به توصیف چیستی و چگونگی تجربه ی زیسته ی احساسات مجازی دختران و فرآیند بروز و ابراز آن در فضای مجازی می پردازد. جامعه ی مطالعه شده شامل دختران شهر قم است که حداقل چهار ساعت از شبانه روز را با فضای مجازی سپری می کنند و تحت عنوان کاربران پرمصرف تلقی می شوند. داده ها از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه ی عمیق با 15 نفر جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی شش مرحله ای مبتنی بر روش ون مانن تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که تجربه ی زیست شده ی احساسات مجازی دختران در دو سطح ذهنی و عینی شدن احساس شکل می گیرد؛ به گونه ای که دختران با ورود دختران به فضای مجازی، به نوعی از فضای واقعی جدا می شوند و به صورت پنهانی و با تمایل به استفاده از مفاهیم و قالب های غیر دیداری احساسات خود را در فضای مجازی منتشر می کنند. نتایج نشان داد، آنها با تصاویر و محتوای تبادل شده همذات پنداری می کنند و چنان در فضای شبکه غرق می شوند که با کنشگران دیگر احساس صمیمت می کنند و درونیات غیرقابل انتشار خود را برای دیگران افشا می کنند. این وضعیت برای آنها چنان است که حتی بعد از ورود به فضای واقعی احساس حضور در فضای مجازی را دارند.