آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

وجود ضمیر مستتر و ساخت کنترل اجباری در بند متممی خودایستا همواره مورد بحث و تردید بوده است. با توجه به شواهد موجود در زبان های مختلف مبنی بر امکان پذیر بودن کنترل اجباری به درون بند متممی خودایستا، نظریه مرجع گزینی و برنامه کمینگی که حضور ضمیر مستتر را به ناخودایستا بودن متمم درونه مرتبط می دانند، نیازمند اصلاح و بازبینی هستند. در این راستا لاندا (Vide. Landau, 1999; 2000; 2004 & 2006) با ارائه نظریه مطابقت خویش مدعی رسیدن به تعمیمی در بارة ساخت کنترلی است؛ به صورتی که کنترل اجباری به درون هر دو نوع متمم خودایستا و ناخودایستا را نتیجه حضور ضمیر مستتر در جایگاه فاعل جمله متمم می داند. در این مقاله، کارآمدی نظریه مطابقت لاندا در تحلیل ساخت کنترلی کامل و ساخت غیر کنترلی و ناکارآمدی آن در تبیین ساخت کنترل ناقص در زبان فارسی نشان داده می شود. بنابراین ادعای لاندا مبنی بر رسیدن به تحلیلی جامع مورد تردید قرار می گیرد. سپس سعی می شود با استفاده از نظریه معنایی جکنداف و کالیکاور (2005 & 2003) ایراد های رویکردهای صرفاً نحوی پیشین از جمله نظریه مطابقت لاندا در تبیین این ساخت، به ویژه دربارة توزیع گروه اسمی آشکار و ضمیر مستتر در زبان فارسی مرتفع گردد. به این ترتیب، لزوم در نظر گرفتن عوامل معنایی برای حل این مسئله تأیید می گردد.

تبلیغات