در این تحقیق برای روشن تر شدن ماهیت مدخل واژگانی فعلهای متعدی در زبان فارسی، به ابزارهای تجربی روی آورده ایم. در این آزمون افعال متعدی فارسی را به پنج طبقه تقسیم کردهایم. تفاوت این طبقات فعلی در تعداد احتمالات ساختار موضوعی و قالب زیرمقولهای آن ها است. هدف از این آزمون این است که بدانیم کدامیک از این دو دسته ویژگیهای بازنمودی در پردازش فعل، نقش اساسیتری دارند. افعالی که احتمالات ساختار موضوعی کمتری دارند سریع تر پردازش میشوند یا افعالی که احتمالات قالب زیرمقولهای کمتری دارند؟ بیست آزمون شوندة طبیعی که سخنگوی بومی فارسی بودند، در این پژوهش شرکت کرده اند. آن ها باید به قصد ادراک معنی، به جملاتی که میشنیدند، گوش می دادند و در همان حال دربارة واژه بودن یا نبودن محرک های دیداری که پس از فعل جمله به آن ها ارائه میشد تصمیم می گرفتند. زمان پاسخدهی آزمون شونده ها به تکلیف دوم، پیچیدگی بازنمودی فعل ها را نشان میداد. این روش تصمیم گیری واژگانی چندحسی نام دارد. این آزمونها با استفاده از برنامة نرم افزاری DMDX اجرا شدهاند و نتایج حاصل نیز با استفاده از آزمون ANOVA و آزمون tمورد محاسبه قرارگرفته اند. نتایج آزمون نشان دادهاند که تعداد احتمالات ساختار موضوعی و قالب زیرمقولهای فعل بر زمان پردازش جمله تأثیر داشته است.