آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۹

چکیده

بررسی رفتار جنسی، به عنوان یکی از رفتارهای اساسی در زندگی انسان، به ویژه پس از ازدواج، از اهمیت بسیاری برخوردار است. اهمیت این موضوع به این جهت است که هویت جنسی انسان حدود سنین 3-2 سالگی شکل گرفته و به منظور بقای نوع بشر و ایجاد آرامش در زندگی تا مرگ تداوم می‌یابد. از آن‌جا که رفتار جنسی تا حدود زیادی اکتسابی و مبتنی بر یادگیری است، نیاز به آموزش و تربیت ویژه دارد. به این منظور، نوشتار حاضر در راستای شناخت رفتار جنسی مطلوب با الگوبرداری از اندیشه‌های اسلامی، به تبیین ضرورت تربیت جنسی و تعیین حدود و کیفیت آن می‌پردازد. در تألیف پیش رو، پس از معناشناسی رفتار جنسی، آموزش و تربیت جنسی پیش از ازدواج مطرح می‌شود و به منظور ارایه‌ی راهکارهای عملی جهت جلوگیری از بروز اختلالات و انحرافات جنسی، همراه با ذکر مصادیق، آموزش‌های مربوط به دوره‌ی بلوغ مورد تأکید قرار می‌گیرد و سرانجام در بحث رفتار جنسی در روابط زناشویی، به عوامل ایجاد روابط جنسی مطلوب، آداب آمیزش جنسی و آثار رفتار جنسی مطلوب در روابط زناشویی پرداخته می‌شود.

متن

غریزهی جنسی به عنوان یکی از مهمترین غرایز بشر، عامل بقای نسل آدمی است. تاریخ بشر گویای آن است که انسان در جهت تولید مثل به آمیزش جنسی نیازمند بوده و به جنس مخالف تمایل دارد. غریزه جنسی در دوران بلوغ و نوجوانی با گرایش به جنس مخالف، بروز میکند و به معنای میل فطری، روانی و بالاخره فیزیکی است که به جهت خاصی فرد را به حرکت درمیآورد و به «رفتار جنسی» میانجامد.
بر اساس فرهنگها و دیدگاههای مختلف، مفهوم غریزهی جنسی، متفاوت ارزیابی شده است. در قرنهای گذشته، بشر اطلاعات خود را درباره رفتار جنسی از دین و ادبیات به دست آورده و بر اساس چنین آگاهیهایی از تمایلات جنسی خود بهرهمند شده است. یونانیان باستان در افسانههای خود چنین ابراز داشتهاند که انسانها دارای خلقت دوگانه هستند؛ بعضی از انسانها مؤنث دوگانه و برخی مذکر دوگانهاند؛ بنابراین علاقه به جنس مخالف ظاهراً ناشی از شکاف نیمی مذکر و نیمی مؤنث و تمایل به همجنس ناشی از شکاف (مذکرـ مؤنث) دوگانه است (Hyde, 1986: 4).
نگرش دین یهود به مقوله فوق، بیشتر به منظور تولید مثل و داشتن وارث و جانشین بوده است. این دین، پسران را در سن 13 تا 18 سالگی و دختران را در سن 12 سالگی به ازدواج توصیه میکند(Lindzy & Thompson, 1988: 421). در دین یهود، از یک سو، اعمال جنسی زن، گناهآلود و ناپاک معرفی شده و از سوی دیگر توصیه شده است که در پرتو ازدواج، ارضای تمایلات جنسی به درون خانواده منتقل شود و زن در خانواده مورد حمایت قرار گیرد. بر اساس چنین اعتقادی، دیدگاه یهود، نگرشی دوگانه و متضاد را در این زمینه ارائه میدهد.
در مسیحیت نیز، نسبت به زن نگرش یکسانی وجود ندارد؛ با وجود اینکه زنان را به رهبانیت دعوت میکند، آنان را به واسطهی امکان برقراری روابط جنسی با مردان، دلفریب دانسته و در این صورت، سرکوب شهوت جنسی را به مردان سفارش نموده و خواسته است تا در این جهت به کلیسا روی آورند (همان).
با ظهور اسلام، دیدگاه گذشته نسبت به زنان و به طور کلی نسبت به غریزه جنسی، متحول شد؛ چنان که اسلام ارضای تمایل جنسی را در نظام خانواده و در پرتو ازدواج امری پسندیده به حساب آورد و بر آن تأکید ورزید و به انسانها اجازه داد که تمایل جنسی خود را از طریق آمیزش با همسر خویش ارضا کنند. اسلام علاوه بر ازدواج دائم، امکان ازدواج موقت را تحت شرایطی خاص به منظور ارضای غریزهی جنسی فراهم ساخته است. از این جهت است که در دین اسلام، ازدواج تنها راه ابراز و ارضای تمایل جنسی به شمار میآید و به هیچ وجه سرکوب غریزهی جنسی جایز دانسته نشده است؛ بلکه هرگاه امکان ازدواج فراهم نباشد، به «استعفاف» امر میشود. قرآن کریم در سوره نور آیه 33 میفرماید: «ولیستعفف الّذین لایجدون نکاحاً حتّی یغنیهم الله من فضله»، «و آنان که امکان ازدواج ندارند، باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف خود بینیاز گرداند.» عفت نفس به معنی کنترل غریزه جنسی است. در این معنا، کسانی که از لحاظ مالی یا آمادگی روحی، امکان ازدواج ندارند، با شیوههای خاصی به کنترل غریزهی جنسی توصیه شدهاند که شرح آن در مباحث آتی خواهد آمد.
معناشناسی «رفتار جنسی»
علوم مختلف زیستشناسی، روانشناسی و مردمشناسی، رفتار جنسی را متفاوت معنا کردهاند. زیستشناسان رفتار جنسی را چنین تعریف میکنند: «به هر نوع رفتاری کـه احتمال ترکیب اسـپرم و تخمک را افزایش دهـد، رفتـار جنسـی گفتـه میشـود.» (Hyde, 1986: 3) در این تعریف بر وظیفهی تولید مثل تأکید شده است. تعریفی که زیستشناسان دربارهی رفتار جنسی مطرح کردند، با کشف اسپرم به وسیلهی «آنتون فن لیوون هوک»[1] و همکارش «جان هام»[2] آغاز شد؛ تا اینکه در سال 1875 برای اولین بار لقاح باروری بیضه به وسیلهی «اوسکار هرت وینگ»[3] با استفاده از اسپرم در خارپوست دریایی صورت گرفت. اگر چه سلول تخم ماده در انسان به طور مستقیم تا قبل از قرن 19 مشاهده نشده بود، لیکن زیستشناسان ترجیح دادند که رفتار جنسی را بر اساس لقاح و تولید مثل تعریف کنند.
روانشناسان نیز رفتار جنسی را چنین تعریف کردهاند: «رفتاری که برانگیختگی جنسی ایجاد نموده و احتمال رسیدن به اوج لذت جنسی را افزایش میدهد.» (همان)
بررسی مردمشناسان و روانشناسان اجتماعی نشان میدهد که در فرهنگهای مختلف روشهای ارضای میل جنسی و به عبارت دیگر رفتارهای جنسی، به صورتهای مختلفی تحقق میپذیرد.
با رشد و پیشرفت علوم رفتاری، مطالعه رفتار جنسی بشر ضروری به نظر میرسد. گزارشهای کینزی[4] (1953) درمورد رفتار جنسی مردان و زنان، از جمله پژوهشهای مهمی است که در این زمینه صورت گرفته است. وی در یک مطالعهی تاریخی با 5300 مرد و 5900 زن مصاحبه کرد. نتیجه این مصاحبهها علاوه بر کسب اطلاعاتی مهم، معیار مقایسهای را نیز در این زمینه بهدست داد. کینزی معتقد بود که بهترین شاخص نگرش یک شخص، رفتار ظاهری اوست (Bancroft, 1983: 108). بر اساس چنین اعتقادی، کینزی دربارهی نگرشها و واکنشهای هیجانی زنان بررسیهایی به عمل آورده و نتایج حاصل را گزارش کرده است.
هانت[5] نیز نتایج تحقیق خود را دربارهی رفتار جنسی در مردان و زنان در مقایسه با بررسیهای کینزی، در خلال سال 1969 در کتابی به نام «رفتار جنسی» نگاشت و در اوایل دههی 1970، آن را منتشر کرد. حاصل مقایسه پژوهشهای هانت و کینزی بیانگر آن است که در آمریکا، در دهههای اخیر آمیزش جنسی قبل از ازدواج رواج یافته، از تفاوتهای نقش جنسی زنان و مردان کاسته شده و تفاوت ارضای تمایل جنسی در طبقههای اجتماعی مختلف از میان رفته است.
هانت در 24 ایالت از ایالات متحدهی امریکا تحقیق کرده است که در آن 982 مرد و 1044 زن شرکت داشتند. از این عده،90 درصد سفید پوست،10 درصد سیاهپوست،71 درصد متأهل، 25 درصد مجرد و 4 درصد، مدتها قبل ازدواج کرده بودند (همان: ص276). در نتایج حاصل از تحقیق هانت، افزایش آمیزش جنسی قبل از ازدواج در آمریکا، بیانگر آن است که جامعهی آن زمان امریکا تا حدودی نسبت به گذشته، از آزادی رفتارهای جنسی بیشتری برخوردار بوده است.
مفاهیم بنیادین در رفتارشناسی جنسی
مهمترین مفاهیمی که در بررسی رفتار جنسی قابل بحث و بررسی است، شامل موارد ذیل میشود:
الف ـ جنسیت یا تمایل جنسی[6]
این مفهوم به دو معنی به کار میرود؛ اولین معنی آن فعالیت شهوانی است که به لذت یا تولید مثل منجر شود و دومین معنای آن مفهوم زیستشناسی جنسی را دربر میگیرد. وجود کروموزمهای زنانه، تخمدانها و مهبل برای تعیین جنسیت زن، اهمیت زیادی دارد؛ اگرچه برخورداری از احساس زنانه برای زن بودن اهمیت بیشتری دارد. همانگونه که وجود کروموزمهای مردانه و آلت جنسی مردانه و بیضهها برای تشخیص جنسیت مرد ضروری است؛ اما وجود این ویژگیها به طور ضروری احساس مرد بودن را نشان نمیدهند(Lindzy & Thompson, 1988: 417). داشتن ویژگیهای روانی مردانه، احساس مردانگی را روشن میسازد و به تمایز احساس مردانه و زنانه منجر میشود.
ب ـ هویت جنسی[7]
مفهوم فوق، بیان کنندهی آن است که فرد خود را مذکر یا مؤنث بشناسد. هویت جنسی بر اساس زیستشناسی افراد بنا میشود و به تجربههای اجتماعی فرد بستگی دارد و برای اینکه ثبات و دوام یابد، به گذشت زمان نیاز دارد (همان).
هر کودکی تا سن 3-2 سالگی، تقریباً با قاطعیت میتواند بگوید: «من یک پسرم» یا «من یک دخترم.» به عقیدهی رابرت استولر[8]، هویت جنسی به طور ضمنی به جنبههای روانی مردانگی و زنانگی اشاره دارد و مفهوم جنس، جنبهی اجتماعی و جنسیت، بُعد زیستشناختی هویت جنسی را نشان میدهد. غالباً بین این دو مفهوم هماهنگی وجود دارد؛ یعنی مردها مردانه و زنها زنانه رفتار میکنند؛ اما گاهی ممکن است، بین جنس و جنسیت به صورت متضاد یا متعارض نیز رشد کنند (کاپلان، 1368: ص80).
در زمینهی عوامل تشکیل دهندهی هویت جنسی، علاوه بر جنبههای زیستشناختی و ژنتیکی، میتوان به نگرشهای والدین و گرایشهای فرهنگی نیز اشاره کرد؛ به عبارت دیگر، آموزشهای خانوادگی و اجتماعی علاوه بر جنبههای زیستشناختی و ژنتیکی، هویت جنسی شخص را پیمیریزد.
ج ـ نقش جنسی[9]
«نقش جنسی» نوعی انتظار فرهنگی است که چگونگی ارتباط مردان و زنان را با یکدیگر تعیین نموده و همچنین فعالیت افراد را بر اساس ارزشها و علاقه آنها مشخص میکند (Lindzy & Thompson, 1988: 418).
نقش جنسی با هویت جنسی ارتباط دارد. عامل عمده در کسب نقش مناسب جنسی، یادگیریهای فرد است. گاهی نقش جنسی با هویت جنسی تضاد دارد. ممکن است شخصی با یک فرد همجنس همانندسازی کند؛ اما با این وجود، لباس، آرایش مو، یا سایر ویژگیهای غیر همجنس را برگزیند. حتی ممکن است شخصی با جنس مخالف خود همانندسازی نموده و به اقتضای موقعیت، ویژگیهای رفتاری فرد همجنس را برگزیند.
نقش جنسی را جان مانی[10] چنین تعریف میکند: به هر آنچه فرد برای شناساندن خود به عنوان یک پسر یا مرد یا یک دختر یا زن انجام میدهد و انتظارات اجتماعی را برآورده میسازد، نقش جنسی گفته میشود. نقش جنسی، به تدریج از طریق تجاربی که شخص در تعامل با محیط به دست میآورد و با این وجود، از طریق دستورها و تلقینهای آشکار، شکل میگیرد (کاپلان، 1368: ص14).
آموزش و تربیت جنسی
الف- ضرورت ابتنای رفتار جنسی بر تربیت جنسی
آموزش و تربیت جنسی در مراحل مختلف رشد انسان، به منظور پیشگیری از بروز انحرافات جنسی و اخلاقی ضروری است. در اهمیت تربیت جنسی کافی است گفته شود که پایه و اساس بسیاری از انحرافات بعدی تا پایان دوران جوانی، بر آموزش و پرورش جنسی استوار است. بر اساس دیدگاههای آسیبشناسان جرم و جنایت، بخش زیادی از جرایم که تا سنین بیست و نه سالگی انجام میشود یا جنسی است یا دارای رنگ و هوای جنسی؛ مثل برخی موارد سرقت که جوانان برای تأمین خواستههای جنسی بدان دست میزنند (رک. کینیا، 1362: مقدمه).
به دلیل اهمیت تربیت جنسی، دستورالعملهای دینی بسیاری در مراقبت از کودکان و نوجوانان، به جهت پیشگیری از لغزشها و صیانت آنان از خطرات و عوارض ناشی از تمایلات جنسی ارائه شده است که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
سفارش به تقویت مبانی مذهبی و اخلاقی، آموزش راه و رسم صیانت از خود و دفاع از شرافت انسانی خویش، رعایت ضوابط در معاشرتها، ایجاد شرایط مناسب در خواب و استراحت، تفکیک بستر فرزندان، مراقبت در دفع و تخلیهی کودک، مراعات لازم در نحوهی پوشش، آموزش مقدمات لازم برای ورود به دنیای بلوغ و نوجوانی، آشنایی با تغییرات جسمانی و روانی دوره بلوغ، توجه دادن به خطرها و عوارض آسیبزا، کنترل غیرمستقیم در عرصهی حالات، مواضع و آمد و شدها، آموزش تکالیف شرعی و سعی در واداشتن به انجام وظیفهی دینی بر اساس شناخت و باور.
والدین به این نکته باید توجه داشته باشند که فرزندان از ادراک و فهم لازم در زمینههای مختلف متناسب با سن خویش برخوردارند؛ بنابراین لازم است مراقب روابط خود با همسر خویش بوده و چه بسا شوخیها، کنایات، اشارات و مطایباتی که والدین در حضور فرزندان با یکدیگر دارند، در شکلگیری رفتارهای نامناسب در آنها مؤثر باشد. کودکان و نوجوانان در زمینه روابط جنسی و مقدمات آن، کنجکاوی زیادی از خود نشان میدهند. آنها در نحوهی روابط والدین، کیفیت پوشش آنها و ... دقت کرده و میخواهند از آن آگاه شوند. دختران و پسران در دوره کودکی و حدود 7-6 سالگی و نوجوانان در حدود 14-13 سالگی از نقش خود به عنوان مادر و پدر اطلاع دارند؛ اگرچه از چگونگی نقش خود آگاهی ندارند و در برخی موارد نوعی تقلید و همانندسازی از زندگی یک زن و شوهر را نشان میدهند که مبیّن اهمیت آموزش و تربیت جنسی است. لازم است پدران و مادران، فرزندان را در مورد مسایل جنسی به صورت تدریجی از حسن و قبح، منع و جوازها آگاه نمایند.
ب- حدود و ثغور آموزش و تربیت جنسی
تربیت جنسی در دوره کودکی و نوجوانی، آمادگی لازم را برای آموزشهای جنسی پیش از ازدواج فراهم میسازد. این نکته حائز اهمیت است که کیفیت آموزش و تربیت جنسی بر حسب مراحل سهگانه (پیش از ازدواج، حین ازدواج و پس از ازدواج) متغیر و متفاوت است.
بر اساس گزارش «الدرمن»[11] رئیس انجمن دفاع از کودکان، از هر بیست نوجوان آمریکایی، ده نفر از لحاظ جنسی فعال هستند و چهار نفر از وسایل ضدبارداری استفاده میکنند؛ دو نفر حامله میشوند و یک نفر متولد میشود. در مطالعهای که «جان هاپکینز»[12] انجام داد، دریافت که یک نفر از هر 5 نفر پانزده سالهها و یک نفر از هر 3 نفر شانزده سالهها و 43 درصد از هفده سالهها، از لحاظ جنسی فعال هستند. «لوئیس هریس پل»[13] دریافت که 57 درصد از هفده سالهها، 46 درصد از شانزده سالهها و 29 درصد از پانزده سالهها، از لحاظ جنسی فعال هستند و هشتاد درصد از دخترانی که وارد دانشگاه میشوند، حداقل یکبار رابطه جنسی داشتهاند (Shahid Athar, 1990: 7).
با توجه به پژوهشهای فوق، اهمیت تربیت جنسی پیش از ازدواج آشکار میشود؛ اگرچه این تحقیقات در امریکا صورت گرفته است، اما احتمال بروز چنین مسایلی در کشورهای دیگر از جمله ایران نیز وجود دارد؛ بنابراین لازم است ضمن تدارک آموزشهای لازم و ضروری برای جوانان و نوجوانان، حفظ حریمها و تناسب آموزشهای مذکور را با سنین افراد در نظر داشت. یک دوره آموزش مسایل جنسی میتواند دربرگیرندهی موضوعاتی از قبیل عناوین ذیل باشد:
1- آموزش جنسی پیش از ازدواج
1-1- رشد و تحول جنسی
1-1-1- الگوی زمانی مربوط به نوجوانی
2-1-1- تغییرات فیزیکی در نوجوانی
3-1-1- نیاز به زندگی خانوادگی
2-1- فیزیولوژی سیستم تولید مثل
1-2-1- اندامها، قاعدگی، اختلالات جنسی برای دختران
2-2-1- اندامها، احتلام، انحرافات جنسی برای پسران
3-1- مفاهیم مربوط به رشد جنین و تولد
4-1- بیماریهای آمیزشی انتقالی (سرایت کننده و واگیردار)
5-1- جنبههای ذهنی، هیجانی و اجتماعی نوجوانان و جوانان
6-1- جنبههای اخلاقی، مذهبی و اجتماعی جوانان و میانسالان
2- آموزش جنسی حین ازدواج
3- آموزش جنسی پس از ازدواج
ج- تربیت جنسی پیش از ازدواج
والدیـن و مربیـان آموزشـی، همچنیـن رسـانههای گـروهی، عهدهدار تربیـت و آموزشهای ضروری جنسی جوانان و نوجواناناند. متولیان تربیتی جامعه باید با تمهیدات آموزشی و تربیتی لازم و پاسخگوییهای مناسب، از پیشرسی بلوغ جنسی قبل از بلوغ فکری جوانان جلوگیری کنند. آموزش و تربیت جنسی پیش از ازدواج باید به وسیله مربیانی انجام شود که آموزش و تجربهی لازم را کسب کرده باشند و در زمان و مکان مناسب و با بیان روشن در حد نیاز مخاطبین مسایل جنسی را تبیین کنند. مربیان، به خصوص والدین به عنوان الگوهای عملی، باید مراقب رفتارهایی که توجه فرزندان را به مسایل جنسی معطوف ساخته و باعث پیشرسی بلوغ جنسی در آنها میشود، باشند. آرایش و نحوهی پوشش مادران، تعویض لباس والدین دور از نگاه نوجوانان، روابط محرم و نامحرم و مسایلی از این قبیل باید مورد توجه قرار گیرد.
1- رشد و تحول میل جنسی
در آموزش پیش از ازدواج، توجه به رشد و تحول میل جنسی از دیدگاه اسلام، لازم و ضروری است. با بررسی آیات قرآن و احادیث معصومین (ع)، سیر تحول غریزهی جنسی، طی سه مرحله قابل تبیین است:
ـ تولد تا 6 سالگی
در اصطلاح قرآن، فرد از هنگام تولد تا بلوغ، طفل نامیده شده است؛ آنجا که میفرماید: «و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستأذنوا...» (نور، 59)، «هنگامیکه اطفال شما بالغ شدند، (باید برای ورود به خانه نامحرمان) اجازه بخواهند...». در برخی احادیث، از واژه صبی و صبیه نیز استفاده شده و قرآن این اصطلاح را برای کودکی هم که در گهواره باشد، به کار میبرد؛ چنانکه میفرماید: «کیف نکلّم من کان فی المهد صبیاً» (مریم، 29)، «ما چگونه با طفل در گهواره سخن گوییم.»
با توجه به آیات فوق، طفولیت و صبی واژههایی است که ماقبل بلوغ را نشان میدهد. بر این اساس دورهی تولد تا بلوغ را میتوان به دو مرحلهی تولد تا 6 سالگی و 6 سالگی تا بلوغ تقسیم کرد.
سفارشها و توصیههای گرانقدر پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) در تربیت جنسی کودکان بیانگر آن است که مرحلهای از تمایلات جنسی در آغاز دورهی کودکی وجود دارد؛ گرچه کودک هوشیارانه از آن آگاه نیست؛ اما عوامل بیرونی ناهوشیار بر رفتار جنسی تأثیرگذار است. پیامبر اسلام(ص) دربارهی رابطه جنسی والدین و چگونگی آن به دور از چشم و گوش کودک میفرماید: «قسم به آنکه جانم در دست اوست، اگر مردی با زن خویش نزدیکی کند، در حالیکه در آن خانه کودکی بیدار باشد که آن دو را ببیند و کلام یا صدای تنفس آنها را بشنود، هرگز رستگار نخواهد شد؛ خواه پسر باشد و خواه دختر، زناکار خواهد شد.» (حر عاملی، 1403ق: ج14، باب 67، ح1، 7) امام محمد باقر(ع) نیز میفرماید: «زنهار از آمیزش در جایی که کودکی تو را میبیند که قادر است به خوبی آن حال را برای دیگران توصیف کند.» (همان: ح8)
با توجه به احادیث فوق روشن است که کودک هر عمل یا سخنی را از والدین به عنوان الگو یاد میگیرد و آن را تکرار میکند. در این سن، کودکان بسیاری از اعمال و گفتار را تقلید میکنند و با والدین خود همانندسازی مینمایند. در این سن، کودکان با آلت جنسی خود بازی میکنند و میخواهند جنسیت خود را شناخته، از تفاوتهای جنسی مذکر و مؤنث آگاه شوند. در این مرحله، هر پسر یا دختری از جنسیت خود آگاه میشود و در پایان این مرحله، نقش جنسی خود را به خوبی ایفا مینماید.
ـ 6 سالگی تا بلوغ
در این مرحله، پسران و دختران نقش جنسی خود را به خوبی دریافته، انتظاری را که دیگری از آنها در اجرای نقش مردانه یا زنانه دارد، برآورده میسازند.
یکی از موارد مهم در آموزش و تربیت جنسی، جلوگیری از پیشرسی بلوغ است تا بدین وسیله از ایجاد فاصله میان بلوغ جنسی و بلوغ فکری جلوگیری شود. از این رو اولین گام، شناخت علل و عوامل پیشرسی بلوغ است. برخی از این عوامل عبارتند از:
1- عوامل ارثی یا ژنتیکی که از گذشتگان و نسلهای قبل به فرزندان انتقال یافته و از کنترل انسان خارج است؛ چنان که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل تفسیر آیه «قل کلّ یعمل علی شاکلته»، «بگو هر کسی بر اساس شخصیت و شاکله خود عمل میکند»، معنای شاکله را به عوامل ارثی و محیطی خلق و خوی انسان نسبت داده و میفرماید: «بعضی مزاجها زودتر فوران کرده و تمایل به جفت جنسی پیدا میکنند...» (طباطبایی، 1397ق: ج13، ص203)
2- عامل تغذیه؛ به ویژه غذاهای هورموندار و مصرف زیاد مواد پروتئینی از قبیل گوشت، تخم مرغ و ... .
3- عوامل اجتماعی و فرهنگی؛ مثل تماشای فیلمهای مهیج و تحریک کننده، مشاهده صحنههای شهوانی، شنیدن برخی از داستانهای جنسی یا ذکر مشاهدات برخی صحنهها، تصویرها، طنزها، کنایات و استعارات.
4- عوامل حسی از قبیل لمس، اختلاط زیاد دوجنس مخالف و نوازشهای بیمورد.
5- عوامل مؤثر پوستی؛ مثل وجود اگزما در اطراف دستگاه تناسلی، وجود و بروز انگلهای معدی، وضع لباس از نظر چسبندگی به بدن، زبری و نرمی آن و ... .
با توجه به موارد فوق، والدین و مربیان باید نوجوانان را راهنمایی و هدایت نمایند و به طور کلی در مورد انواع غذاها، نوع لباس پوشیدن، استحمام و شیوه نظافت، وضعیت خواب و بیداری، روابط و معاشرتها، دیدن و شنیدنها و ... مراقبت زیادی داشته باشند.
اسلام به منظور پیشگیری از بروز انحرافهای جنسی، برنامهها و توصیههای خاصی ارائه کرده است تا با بهرهگیری از آنها، تمایلات جنسی به طور طبیعی و فطری رشد نماید و از بروز اختلالها، انحرافهای جنسی و بلوغ زودرس جلوگیری کند. برخی از این توصیهها عبارتند از:
ـ عدم بوسیدن دختر و پسر 6 سال به بالا؛ بر طبق نظر اسلام بوسیدن پسر و دختر در چنین سنینی برای مرد و زن نامحرم جایز نیست. در حدیثی از امام علی(ع) روایت شده که فرمود: «اذا اتت علی الجاریة ستّ سنین لم یجز ان یقبلها رجل لیست هی بمحرم له و لا یضّمها الیه»، «هنگامیکه دختر بچهای به سن 6 سالگی رسید، جایز نیست مرد نامحرم او را ببوسد یا او را در آغوش بگیرد و به خود بچسباند.» (همان: ص28)
ـ عدم جواز بوسیدن دختران و پسران توسط یکدیگر؛ پیامبر اسلام (ص) میفرماید:
«اذا بلغت الجاریة ستّ سنین فلا یقبلها الغلام و الغلام لا تقبله المرأة اذا جاوز سبع سنین»، «هنگامیکه دختربچهای به سن 6 سالگی رسید، پسربچه او را نبوسد و هنگامیکه پسربچه از سن 7 سالگی گذشت، زن او را نبوسد.» (همان)
جاریه و غلام دو واژهای هستند که در قرآن و روایات به کودکانی گفته میشود که به حد بلوغ نرسیدهاند (نک. مریم، 7 ؛ مریم، 20؛ صفات، 101؛ ذاریات، 28).
ـ جدا کردن بستر خواب کودکان؛ در احادیث مختلف، جداسازی بستر خواب دختر و پسر از یکدیگر و از همجنس خود و همچنین جدا کردن بستر آنها از پدر و مادر خویش در سنین مختلف و حتی پیش از بلوغ توصیه شده است. این جداسازی را برخی در ده سالگی و برخی زودتر از آن توصیه نمودهاند و در مجموع در دیدگاههای روانشناسی حتی در سنین 6-5 سالگی و گاهی زودتر از آن نیز مطرح شده است. پیامبر اسلام (ص) در این زمینه میفرماید: «در سن ده سالگی بستر خواب کودکان، اعم از پسر و پسر، پسر و دختر، دختر و دختر را از یکدیگر جدا سازید.» (حرعاملی، 1403ق: ج14، ص28)
قرآن کریم نیز به مرحله قبل از بلوغ کودکان، توجه خاصی مبذول داشته و خطاب به مؤمنان میفرماید: «ای مؤمنان باید کنیزان شما و کودکانی که به حد بلوغ نرسیدهاند (در شبانهروز) سه بار از شما اجازه بخواهند: پیش از نماز صبح، هنگام ظهر که جامهها از تن برمیگیرید و پس از نماز عشا، این سه وقت هنگام خلوت شماست.» (نک. نور، 58)
از آیه و روایت فوق چنین نتیجه میشود که اگر کودکان بدون اجازه وارد اتاق والدین شوند، چهبسا والدین را در حال آمیزش دیده و بر اثر آن رشد طبیعی جنسی آنها آسیب ببیند و به بلوغ زودرس یا به اختلالهای جنسی دیگر مبتلا شوند. به همین دلیل، روابط جنسی والدین باید به دور از نگاه کودک صورت گیرد و کودکان یاد بگیرند که هنگام ورود به اتاق خواب والدین با اجازه وارد شوند. بنابراین باید در مرحله اول و دوم عوامل بروز دهنده، تشدیدکننده و مخرب را از بین برد.
ـ بلوغ
موریس دبس در کتاب مراحل تربیت، درباره بلوغ چنین میگوید: «اثر حیات جنسی در رفتارهای گوناگون نوجوان دیده میشود؛ وقتی این امر را از سایر جنبههای فعالیت او جدا میکنیم، خطر این است که افکار وسواسی و وحشتهای دورهی بلوغ در او پرورش یابد. حتی کودک هم نوعی فعالیت جنسی از خود نشان میدهد که هنوز رنگ تناسلی ندارد و نادیده انگاشتن آن با خطرات جدی همراه است.» (دبس، 1362: صص163-162)
در این مرحله وظایف والدین و مربیان را میتوان به صورت زیر برشمرد: اول اینکه باید نوجوان را از وقوع تغییرات غافلگیر کننده آگاه ساخت. دوم اینکه باید از ظهور برخی انحرافهای جنسی جلوگیری کرد و هرگاه با چنین انحرافهایی روبهرو شد، آنها را هدایت نمود. نادانی و شتابزدگی در امور جنسی، در واقع دو خطر بزرگ در این مرحله از رشد آدمی است. در این دوران وظیفهی آگاه کردن نوجوان در درجهی اول به عهدهی والدین است و والدین میتوانند در صورت لزوم شخص دیگری را به عنوان نماینده خود مأمور این کار کنند؛ به عنوان مثال دختران، باید پیش از وقوع عادت ماهانه از آن مطلع شوند تا وقتی چنین شد، بدون اینکه به وحشت بیافتند یا احساس شرم کنند، بدانند که این امر کاملاً طبیعی است و چه احتیاطهایی را باید انجام دهند (همان: ص164).
بلوغ جنسی در دختران
در دختران، تغییرات جسمی مربوط به بلوغ جنسی تقریباً با علایم و خصوصیات زیر آشکار میشوند:
1- بزرگ شدن سینه
2- روئیدن و رشد موهای زهاری صاف و کمرنگ
3- حداکثر رشد سریع بدن
4- ظهور موهای زهاری مجعد
5- شروع قاعدگی
6- رشد موهای زیر بغل
حدود سنی قاعدگی از ده تا هفده سالگی و متوسط آن در سن 13 سالگی است. اولین قاعدگی قبل از 9 سالگی و پس از 18 سالگی بسیار به ندرت اتفاق میافتد؛ چنان که در هفتاد و پنج درصد از دختران، اولین قاعدگی در سنین 12 تا 14 سالگی روی میدهد. قاعدگی نشانهی کاملی از بلوغ جنسی نیست؛ ممکن است پس از اولین قاعدگی در دورههای بعدی، بینظمیهایی مشاهده شود و به نظر میرسد که قاعدگی بسیاری از دختران قبل از اینکه تخمدانها قادر به تولید تخمکهای قابل باروری باشد و نیز قبل از اینکه رحم آنها آمادگی بارداری داشته باشد، شروع میشود. فورد[14] و بیچ[15] شواهدی به دست میدهند، مبنی بر اینکه تعداد بسیار کمی از دختران قبل از سن 15 سالگی قادر به تولید مثل هستند؛ حتی احتمال باروری آنها در مقایسه با سالهای بعد بسیار کمتر است (گروه نویسندگان، 1367: صص443-442).
بلوغ جنسی در پسران
تغییرات ظاهریِ بلوغ جنسی پسران با خصوصیات زیر آشکار میشود:
1- رشد سریع و به حداکثر رسیدن اندازهی بیضه و آلت جنسی
2- ظهور موهای بلند و نرم در قسمت زهاری
3- تیرهتر و بلندتر شدن موهای نرم پشت لب به خصوص در دو طرف انتهایی
4- آشکار شدن و رشد موهای نرم در دو طرف صورت در جلوی گوشها
5- بم شدن صدا
6- حداکثر رشد موهای کلیهی قسمتهای بدن
در مطالعهای که توسط هدلی دیموک (1970) صورت گرفت، معلوم شد که 65 درصد پسران بین سنین 14 و 15 سالگی به مرحله بلوغ جنسی میرسند (همان: ص443).
بانکرافت میگوید: «این فرضیه تقریباً به اثبات رسیده است که در سنین بلوغ به خصوص در پسران، پاسخهای جنسی افزایش مییابد. سرچشمهی این تغییرات را به عوامل هورمونی نسبت میدهند. در پسرانی که تجربههای خودارضایی و رسیدن به اوج لذت جنسی را کسب کردهاند، تنها تغییر مشاهده شده در بلوغ، انزال است که رخ میدهد. تغییر عمده در مرحلهی بلوغ ممکن است واکنش هیجانی به محرکهای جنسی باشد.» (Bancroft, 1983: 21)
همانطورکه اشاره شد، ویژگی اصلی بلوغ در پسران، احتلام و انزال و در دختران، عادت ماهیانه است. دو نشانهی دیگر نیز، در فتاوای مشهور شیعه علامت بلوغ دانسته شده است که عبارت از: برآمدن موی اطراف عورت و رسیدن به پایان پانزده سالگی (سال قمری) برای پسران و پایان سن نه سالگی (سال قمری) برای دختران است.
بعضی از فقها مانند فیض کاشانی، بلوغ دختران را ـ بنابر پارهای از روایات ـ سیزده سالگی دانستهاند. بسیاری از فقهای اهل سنت، بلوغ پسران را در سن هجده سالگی و در دختران همین سن یا اندکی کمتر از آن دانستهاند.
با توجه به اختلاف آب و هوای مناطق مختلف، سن بلوغ متفاوت است. موریس دبس میگوید: «سنی که در آن اولین عادت ماهیانه ظهور مینماید، با شرایط مختلف تغییر میکند. عادت ماهیانه در ممالک گرمسیر زودتر از مناطق سردسیر شروع میشود. در لاپونی، هجده سالگی و در حبشه، 9 تا 10 سالگی آغاز بلوغ شناخته شده است.» (دبس، 1362: ص30)
قرآن کریم، احتلام را نشانهی بلوغ جنسی میداند و از بلوغ جنسی به بلوغ نکاح یاد میکند؛ ولی بلوغ عقلی را، داشتن رشد و توان تدبیر امور اجتماعی و اقتصادی و تشخیص مصلحت از فساد معرفی کرده و میفرماید: «یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که به سن زناشویی برسند؛ در آن هنگام اگر از آنها رشدی دیدید، اموالشان را به ایشان بدهید.» (نساء، 6)
2- کنترل و تسلط بر میل جنسی
یکی از مباحث مهم و ضروری در تربیت جنسی پیش از ازدواج، شیوههای کنترل و تسلط بر غریزهی جنسی است؛ ضمن تأکید بر اهمیت موضوع فوق، به مهمترین روشهای کنترل میل جنسی اشاره میشود:
ـ روزهداری
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «ای گروه جوانان هر کدام از شما که قدرت ازدواج دارد، ازدواج کند و اگر برای وی مقدور نیست، روزه بگیرد؛ زیرا روزه شهوت جنسی را کنترل میکند» (صبور اردوبادی، 1367: ص108).
ـ ورزشهای بدنی
ورزشهای بدنی نظیر کوهنوردی، شنا و ... نیز میتوانند انسان را در مراقبت و تسلط بر این غریزه کمک کنند.
ـ رعایت حدود شرعی
رعایت قوانین شرعی، از جمله طریقهی سخن گفتن زنان با مردان است که باید از جانب زنان مراعات شود؛ یعنی در تکلم و سخن گویی با مردان از خود نرمی و عشوهگری نشان ندهند و توجه مردان را به خود جلب نکنند؛ بلکه چنان با جدیت و قاطعیت سخن گویند که هیچ علامت دلربایی دیده نشود (کجباف، 1381: ص160). امام خمینی در تحریرالوسیله میفرماید: مکالمه زنان با مردان در صورتیکه تهییجکننده باشد (با نرمی گفتار و نیکویی صدا) حرام است (خمینی، 1360: ص236).
مسألهی دیگر، توقف نکردن زن و مرد نامحرم در محل خلوت است. امام خمینی در رساله احکام میفرمایند: اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی در آنجا نباشد و دیگری هم نتواند وارد شود، چنانچه بترسند که به حرام بیفتند، باید از آنجا بیرون بروند.
از مجموع آنچه به طور مختصر در بررسی کنترل میل جنسی مطرح شد، این نتیجه به دست میآید که کنترل نگاه و چشم، کنترل خیال و فکر، روزهداری، ورزش و در نهایت حفظ حریم زن و مرد و رعایت حدود شرعی، انسان را بر طغیان میل جنسی مسلط خواهد ساخت (کجباف، 1381: ص106).
انحرافات جنسی
همانطور که پیش از این بیان شد، در دوره بلوغ، هویت جنسی از طریق تمایل به جنس مخالف شکل میگیرد و آمادگی برای ازدواج به وجود میآید؛ در صورتیکه از طریق ازدواج به شیوههای صحیحی که بعد از این بیان خواهد شد، تمایلات جنسی ارضا شود، سلامت روانی پدید میآید؛ در غیر این صورت ممکن است به اختلال جنسی- روانی و در نهایت به انحراف جنسی بیانجامد.
روشهای مختلفی در بررسی معیارها و تعریف «انحراف» یا «غیرعادی بودن» رفتار جنسی وجود دارد:
ـ روش آماری: بر اساس این معیار، رفتاری را که اکثریت جامعه انجام میدهند و مورد قبول آنها است، رفتار عادی تلقی میشود و هر رفتار جنسی که کمیاب و نادر تحقق میپذیرد، انحراف جنسی محسوب میشود (Hyde, 1986: 458). روشن است که این معیار از انحراف نمیتواند صحیح و درست باشد؛ زیرا از یک طرف، برخی رفتارهای جنسی سالم در میان افراد به ندرت انجام میگیرد و نمیتوان به آن انحراف گفت؛ از طرف دیگر چه بسا جامعهای به یک انحراف جنسی مبتلا شود و همهگیر بودن آن رفتار، نمیتواند معیار سلامت باشد. متأسفانه این معیار، دربارهی کنشهای روانی و اجتماعی انحرافهای جنسی اشخاص، هیچگونه اطلاعی را به انسان ارائه نمیدهد.
ـ روش جامعهشناختی: در این روش، مشکل وابستگی فرهنگی آشکارا روشن است. یک جامعهشناس، انحراف جنسی را شکستن قوانین اجتماعی میداند. بر اساس این معیار، تفاوتهای فرهنگی باعث میشود که در هر جامعهای نوع خاصی از رفتارهای جنسی انحراف شمرده شود که دست کم مخصوص همان جامعه است. چه بسا در جامعه یا فرهنگ خاصی، یک رفتار جنسی انحراف شمرده شود، ولی همان رفتار در جامعهی دیگر عادی و طبیعی باشد.
ـ روش روانشـناختی جدیـد: بـر اساس این روش، یکسری معیارهای کلی وجود دارد که بر اساس آنها میتوان انحراف جنسی را تشخیص داد. آرنولد باس[16] در کتاب آسیبشناسی روانی خود سه معیار برای تشخیص انحراف جنسی ارائه کرده است:
1ـ فرد از انجام آن ناراحت و در رنج است.
2ـ عدم کفایت
3ـ عجیب و غریب بودن
وی معیار سوم را چنین توضیح میدهد که عجیب و غریب بودن یک رفتار جنسی در فرهنگهای مختلف، متفاوت است؛ اما دو معیار دیگر به طور تقریبی در هر فرهنگی میتواند مطرح باشد. آرنولد باس معیار چهارمی را اضافه نموده و آن آسیب بدنی یا روانی به خود شخص یا دیگران است. رفتارهای جنسی که موجب صدمهی بدنی یا روانی به خود فرد یا آزار دادن دیگری باشد، نیز انحراف و غیر طبیعی خوانده میشوند (همان: ص460).
کاپلان[17] و سادوک[18 معتقدند که با توجه به پیچیده بودن رفتارهای جنسی بشر نمیتوان دقیقاً رفتار جنسی طبیعی را ترسیم کرد. آنها عقیده دارند که حتی در برخی شرایط که مورد قبول دیگران نیست، رفتار جنسی میتواند طبیعی باشد؛ از جمله اینکه: «روابط جنسی فرد با همسر خود به تنهایی صورت نگیرد، یا روشهای تحریک جنسی به اعضای جنسی اولیه منحصر نباشد یا حتی رفتار جنسی به اوج لذت متقابل رضایت بخشی منجر نگردد؛ در چنین شرایطی باز هم رفتار جنسی طبیعی و بهنجار است.» (کاپلان؛ سادوک، 1368: ص11)
کاپلان و سادوک معیارهای رفتار جنسی غیرطبیعی را چنین تبیین میکنند: «در شرایط فوق و معیارهای محدود بالا، اگر رفتارها وسواسگونه، انحصاری، مخرب یا همراه با اضطراب و احساس گناه شدید باشند، میتوان آنها را انحراف نامید» (همان).
انحراف جنسی از دیدگاه اسلام، به رفتارهای جنسی گفته میشود که خارج از حدود فطرت و توأم با نگرانی و اضطراب است. برخی از این انحرافات در متون اسلامی و دینی عبارتند از:
1ـ زنا (آمیزش جنسی با غیر همسر مشروع خود)
2ـ لواط (همجنسگرایی مرد با مرد)
3ـ سحق (همجنسگرایی زن با زن)
4ـ آمیزش با محارم (مثل مادر، خواهر،...)
5ـ خودارضایی و خودتحریکی (استمنا)
6ـ آمیزش با چهارپایان، حیوان خانگی (وطی بهایم)
7ـ آمیزش با کودکان (کودک خواهی)
8 ـ دیاثه (بیتفاوتی مرد هنگامی که همسرش با دیگری آمیزش میکند)
9ـ قیاده و دلالی (واسطهگری نامشروع)
10ـ مبدل پوشی (پوشیدن لباسهای زنانه توسط مردان و برعکس)
11ـ عریان گرایی (خودنمایی جنسی)
12ـ چشمچرانی (نظربازی)
آثار هر یک از انحرافات جنسی در زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی انسان چنان آسیبرسان است که موجب اختلالات روحی و روانی خواهد شد. با بررسی آیات و روایات معصومین (علیهمالسلام) اثرات هر یک از موارد فوق را میتوان شناخت. در این رابطه به بعضی از انواع انحرافات اشاره میشود:
الف ـ زنا
خداوند متعال در سوره اسری آیه 32 میفرماید: «و لاتقربوا الزنی انّه کان فاحشه و ساء سبیلا»، «به زنا نزدیک نشوید، زیرا کاری زشت و بد راهی است.» خداوند زنا را حرام کرده است و حرمت آن را در آیات بسیاری از سورههای مکی مانند فرقان و اسراء و سورههای مدنی مانند نور و ممتحنه تأکید کرده است.
به طور طبیعی، زنا آثار روانی خاصی را بر مرد و زن ایجاد خواهد کرد؛ از نظر روانی در هنگام عمل جنسی نامشروع میان مرد و زن، ترس و اضطراب وجود دارد؛ ترس از رسوایی در آینده و اضطراب نسبت به اینکه مرد پس از ارضای جنسی، زن را رها کند و همانند کالایی معیوب در جامعه باقی گذارد. ترس از اینکه هر دو مرتکب قانونشکنی شدهاند و قانون آنان را مجازات خواهد کرد و به خصوص اگر اعتقاد دینی داشته باشند، علاوه بر ترس و اضطراب قانونشکنی، احساس گناه هم میکنند و دلیل آن پشیمانی مکرری است که در زمان گذشته و حال میان چنین افرادی دیده شده است. آثار زنا در فرزندان زنا نیز ایجاد میشود. امام صادق (ع) درباره زنازادگان میفرماید: «این فرزندان به حرام تمایل دارند و قوانین دین را سبک میشمارند و در معاشرت بد اخلاق هستند.» (رک. فلسفی، 1342: ص145)
امام رضا (ع) در حدیث دیگری درخصوص علت حرمت زنا اینگونه میفرماید: «علت حرمت زنا، فساد اجتماعی و فردی و از بین رفتن پیوند ارث و قطع ریشه و نسب ارتباطهای خانوادگی و رابطه پدر فرزندی است. زن زناکار نمیداند از نطفه کدام مرد باردار شده و فرزندش متعلق به کیست؟ زنازاده نمیداند پدرش کیست؟ پیوند خویشاوندی از بین میرود و قرابت شناختهشدهای نمیماند.»
پیامبر گرامی اسـلام (ص)، مسلمانان را از زنـا بـرحذر داشـته و آن را بـا شش ویژگی توصیف کرده است: «ای مسلمانان، از زنا بپرهیزید؛ به درستی که در آن شش ویژگی وجود دارد: سه خصوصیت در دنیا و سه خصوصیت در آخرت؛ اما آثار دنیوی آن عبارتند از: 1ـ نور و روشنایی چشم را از بین میبرد 2ـ فقر را به دنبال دارد 3ـ عمر را کوتاه میکند و آثار آخرتی آن عبارتند از: 1- سختگیری در حساب اعمال در آخرت 2- موجب غضب خدا میشود 3ـ موجب جاوید ماندن در آتش جهنم خواهد شد.»
از پیامبر اسلام (ص) روایت شده که فرمود: «وقتی که کسی زنا میکند، روح ایمان از او جدا میشود.» امام محمد باقر (ع) در تفسیر این سخن پیامبر فرمود: «قول خدای تعالی که فرمود: و آنان را به روحی از جانب خود تأیید نموده، همین روح است که (در اثر زنا) از او مفارقت خواهد کرد» (حر عاملی، 1403 ق: ج14، ص235).
یکی از آثار زنا، به عنوان کیفر اجتماعی زناکار این است که اسلام از ازدواج مؤمنان پاک با مرد یا زن زناکار منع فرموده است: «الزّانی لاینکح الاّ زانیه او مشرکه و الزّانیه لاینکحها الاّ زان او مشرک و حرّم ذلک علی المؤمنین.» (نور، 3)
علامه طباطبایی ذیل آیه فوق میفرماید: «زناکار وقتی زنای او شهرت پیدا کرد و حد بر او جاری شد، ولی توبه نکرد، حرام است که با زن مسلمان و پاک ازدواج کند؛ بلکه باید با زن زناکار یا مشرک ازدواج کند و همچنین است زن زناکار.» (طباطبایی، 1397ق: ص80) این کیفر در واقع یک نوع طرد و اخراج از جامعه اسلامی است. در این زمینه احادیث فراوانی وجود دارد؛ امام صادق (ع) فرمود: «با مرد و زنی که به زنا مشهور است، ازدواج نکنید؛ مگر اینکه بدانید توبه کردهاند.» (فلسفی،: ص151)
ب ـ همجنسخواهی
یکی دیگر از انحرافات جنسی، آمیزش با همجنس است. چنین آمیزشی برخلاف فطرت انسانی است. در خلقت و آفرینش طبیعی و فطری، مرد برای زن و زن برای مرد آفریده شده است. همانطور که قرآن کریم میفرماید: «هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ»، (بقره، 187) زنان برای مردان، مایه تقوی و مردان هم برای زنان، لباس تقوی هستند که با ازدواج یکدیگر را از گناه باز میدارند و به کمال میرسانند.
خداوند در قرآن کریم خطاب به مردان قوم لوط که گرایش همجنسخواهی داشتند میفرماید: «آیا از مردم جهان، با مردان آمیزش میکنید و همسرانتان را که خدا برای شما آفریده است، رها میکنید؟ بلکه شما گروهی تجاوزکار هستید.» (شعرا، 166-165) قرآن همجنسخواهی را تجاوز از فطرت و خلقت طبیعی معرفی کرده است: «بل انتم قوم عادون»، یعنی شما مردمی هستید که از حد و مرزی که فطرت و خلقت برایتان ترسیم کرده است، تجاوز میکنید.
علت تحریم رابطه جنسی مردان با یکدیگر و زنان با هم، در سخن حضرت امام رضا(ع) چنین آمده است: «علت تحریم لواط و سحق، به خاطر آن چیزی است که در زنان ترکیب شده و آنچه در طبیعت مردان وجود دارد و به خاطر آثاری که در آمیزش مردان با هم و زنان با یکدیگر وجود دارد و آنها عبارتند از: 1ـ انقطاع نسل 2ـبه هم خوردن تدبیر و نظم زندگی اجتماعی 3ـ ویرانی دنیا» (حر عاملی، 1403ق: ج14، ص251)
با عمل همجنسگرایی که نظام طبیعی زوجیت را خدشهدار کرده است، بقای نوع بشر به خطر میافتد، تدبیر و برنامهریزی نظام اجتماعی مختل شده و نابسامانی دنیا را فرا میگیرد.
ج ـ استمنا
استمنا به این معنی است که فرد در رابطه جنسی با خود، کاری کند که منی از وی خارج شود. خودارضایی هنگامی رخ میدهد که فرد به قصد انزال منی و لذت جنسی خود را تحریک میکند تا به اوج لذت برسد. از امام صادق(ع) سؤال شد: «استمنا و گناه آن چیست؟» فرمود: «گناهی بزرگ است و خداوند در کتاب خود از این عمل انسانها را نهی فرموده است. کسیکه به چنین عملی دست میزند، گویی با خود ازدواج کرده است؛ اگر از کار وی آگاه میشدم با وی غذا نمیخوردم.» سؤال کننده گفت: «ای فرزند رسول خدا، مأخذ این سخن را که فرمودید از کتاب خداست، برای من بیان کن.» امام فرمود: «فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون» (مؤمنون، 7 ؛ معارج، 31)، «کسانی که بیرون از آنچه گفته شد، طلب کنند از حد تجاوز کردهاند.» سپس چنین ادامه دادند: «و استمنا خارج از این محدوده است.»
آثار جسمی و روانی استمنا زیانبار است که به برخی از آنها اشاره میشود:
1ـ تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری نامتناسب آنها میشود و بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
2ـ کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمی و روحی که به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس میانجامد.
3ـ به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس دیگر، پیوسته دچار کاهش نسبی جریان خون میشود.
4ـ رکود فکری، اختلال و ضعف حافظه و کاهش اراده در کسانی که استمنا میکنند، دیده میشود.
5ـ ضعف بینایی و بیاشتهایی و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتیهای مفصلی در این افراد شایع است.
6ـ فرد از نظر فکری نوعی توجه نسبتاً مداوم به موضوعهای جنسی پیدا میکند که این امر مانع تفکر آزاد وی میشود.
7ـ در مراحل افراطی به ضعف جنسی و انزال زودرس منجر میشود.
8 ـ به علت ارضای ناقص و غیرطبیعی، بعد از ازدواج غالباً در امور زناشویی با مشکل مواجه میشوند.
9ـ گوشهگیری، یأس و بیتفاوتی نسبت به مسایل مهم و حیاتی، غم و کدورت روانی از عوارض دیگر آن است.
10ـ در موارد شدید خود آزاری ایجاد شده و فرد از آزار رساندن به خود لذت میبرد (صبور اردوبادی، 1367: ص124).
دـ مبدلپوشی
یکی دیگر از انحرافهای جنسی این است که مردان پوششی زنانه و زنان پوششی مردانه داشته باشند. چنین انحرافی با اختلال هویت جنسی ارتباط دارد؛ یعنی مرد احساس مردانه ندارد و زن در واقع خود را زن نمیشناسد یا حداقل احساس خوشایندی از جنسیت خود ندارد و از این جهت لباس جنس مخالف را میپوشد. امام علی (ع) میفرماید: «از رسول خدا شنیدم که میفرمود: خدا لعنت کند مردانی را که خود را شبیه زنان میسازند و زنانی که خود را به مردان همانند میکنند.»
با تأمل در روایت فوق روشن میشود که مردان و زنان باید متناسب با عرف، سنت و محیط اجتماعی، لباس متناسب خود را بپوشند و اگر کسی لباس جنس مخالف را میپوشد، ناشی از نقصها و کمبودهایی است که در جنسیت خود مییابد. نگرش او به خودش نادرست است و باید اصلاح شود.
هـ عریانگرایی
اسلام به حجاب زن و مرد توجه خاصی نموده و مردان و زنان را موظف نموده است که عورت خود را از نامحرم بپوشانند و تنها مورد استثنا، زن و شوهر است که میتوانند اندام جنسی یکدیگر را ببینند. هیچ مرد و زن نامحرمی از نظر اسلام مجاز نیستند که اندام جنسی یا حتی زیباییهای ظاهری خود را در معرض تماشای دیگری بگذارند؛ مگر در موارد خاصی که به سبب رابطه خویشاوندی به میزان معینی مجاز میشوند. با توجه به ضرورت حجاب در اسلام، نه تنها عریانگرایی، بلکه هر گونه بیحجابی هم نهی شده است.
و ـ چشمچرانی
همانطور که پیش از این مطرح شد، اسلام به منظور پیشگیری از انحراف جنسی، به مردان و زنان مؤمن دستور میدهد که نگاه خود را از نامحرم فرو پوشند. کسانی که از امر خدا تجاوز کرده و به طور مکرر نگاه شهوتآلود به زنان مینمایند، مرتکب حرام شده و منحرف جنسی شناخته میشوند. خداوند متعال میفرماید: «ای پیامبر به مؤمنان بگو چشمهایشان را فروپوشانند و دامن خویش را محافظت کنند. این برای آنان به پاکی نزدیکتر است. خدا به آنچه مؤمنان انجام میدهند، آگاه است و به زنان مؤمن نیز بگو که چشمان خویش را از مردان نامحرم بپوشانند.» (نور، 31-30)
منظور از کنترل نگاه، همانطور که از معنی واژه «غض نظر» در آیه برمیآید، فرو پوشاندن چشم و ادامه ندادن نگاه است. در حدیثی که از امام محمد باقر (ع) نقل شده، چنین آمده است: «نخستین نگاه اشکال ندارد؛ اما نگاه دوم به زیان توست و نه به نفع تو و در نگاه سوم هلاکت است.» (حر عاملی، 1403ق: ج14، باب 104، ح8)
از سوی دیگر، در پاداش کسی که نگاه خود را از حرام باز دارد، امام صادق (ع) میفرماید: «هرگاه کسی به زنی نگاه کند، سپس سر به سوی آسمان بلند کند یا چشم بپوشاند، پیش از آنکه نگاهش باز گردد، خداوند از زنان بهشتی او را تزویج خواهد کرد.» (همان) در این حدیث، کنترل نگاه با برگرداندن آن به سوی چیزی است که انسان را به یاد خدا بیندازد یا دست کم از موضوع مورد توجه بکاهد. در عروةالوثقی، راجع به نگاه مرد و زن نامحرم به یکدیگر آمده است که جایز نیست مرد به زن بیگانه (نامحرم) نگاه کند و همچنین نگاه زن به مرد اجنبی نیز جایز نیست؛ مگر برای ضرورت (از قبیل تشخیص بیماری و درمان) آن هم با شرایط خاصی که در عروةالوثقی ذکر شده است (رک. یزدی، 1409ق: ص805). امام خمینی (ره) میفرمایند: «نگاه مرد به صورت و دو دست زن تا مچ، بدون قصد لذت برای بار اول جایز است؛ ولی تکرار آن جایز نیست.» (امام خمینی، 1390 ق: ج2، ص243)
از آنجا که انحرافات جنسی دیگر، از قبیل حیوانخواهی (وطی بهایم)، کودک خواهی، دیاثة، قیادة و زنا با محارم نسبت به دیگر انحرافات از فراوانی کمتری در جامعه برخوردار است، از توضیح آنها صرفنظر میشود.
رفتار جنسی در روابط زناشویی
الف- عوامل ایجاد رفتار جنسی مطلوب در روابط زناشویی
1- رضایت زوجین در انتخاب یکدیگر
رفتار جنسی مطلوب در روابط زناشویی، زمانی تحقق پیدا میکند که زن و مرد به ازدواج با یکدیگر راضی باشند و بدون اکراه و اجبار پیوند زناشویی را پذیرفته باشند. امام صادق (ع) میفرماید: «با هر زنی که میخواهی ازدواج کن و آنچه را که دیگران یا والدین تو برای تو میخواهند، رها کن» (فلسفی، 1352: ص259). رغبت و میل به همسر یکی از ارکان ارضای غریزهی جنسی است. رضایت زن و شوهر در انتخاب یکدیگر، فواید زیادی در استحکام خانواده دارد که از آن جمله، ارضای صحیح و کامل غریزهی جنسی است. عموماً رضایت از یکدیگر، محبت و دوستی را به وجود میآورد و در پرتو علاقه و مهربانی نسبت به هم، خواستههای یکدیگر را مراعات خواهند کرد.
2- رعایت احترام و محبت متقابل
زوجین در راستای استحکام خانواده و ایجاد یک رابطه جنسی سالم و معتدل، باید به روابط میان خود بر اساس صمیمیت و احترام توجه کافی داشته باشند. امام صادق(ع) در این رابطه میفرماید: «مرد در پیوند میان خود و همسرش از سه چیز بینیاز نیست: همدلی با زن تا از این راه محبت و دلبستگی وی را به خود جلب کند و حسن خلق و متوجه کردن دل زن به سوی خویش با قیافهای که در چشم زن خوشایند باشد و توسعه دادن معیشت همسر. زن نیز در ارتباط میان خود و همسر همدلش، از سه خصلت بینیاز نیست: خویشتنداری از هر آلودگی تا دل شوهر در اعتماد به وی در هر خوش و ناخوش مطمئن باشد و وارسی و مراقبت حال شوهر تا اگر لغزشی از او سر زد، شوهر با او مهربان باشد و اظهار عشق به شوهر با دلربایی و زیبا ساختن خویش در چشم وی.» (الحرانی، 1404ق: ص323) مرد باید ابراز نیاز کند و زن به نیاز مرد توجه داشته باشد و همچنین هرگاه زن نیاز داشته باشد، به گونهای که به شوهر خود نشان دهد، نیاز خود را آشکار سازد و شوهر پاسخ مناسب را ابراز کند. در چنین رابطهای زن باید با مرد خود مهربان و پاکدامن باشد. زیبائیهای خود را برای همسرش آشکار سازد و در خلوت، مرد هرچه از زن بخواهد در اختیار او بگذارد (حر عاملی، 1403ق: ج14، باب6، ح2). مرد نیز باید زن را نعمت الهی بداند که خداوند به وی ارزانی داشته و با او بـه نیکـویی معاشـرت نمایـد و بـه فرمایش قـرآن عمل کنـد کـه فرمـود: «و عاشروهنّ بالمعروف»، (نساء، 19)
3- پرهیز از حیای منفی
زن و شوهر محرم اسرار یکدیگرند و باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ در صورتی که مشکل جنسی داشـته باشـند، بـرای یکدیگر بـازگو کننـد و گاهی نیـازمند مشـاور یـا روانشناس بوده تا به آنها در حل مسایل کمک کنند. زن و شوهر باید بدانند، هیچکس (حتی پدر و مادر) به اندازه آن دو نسبت به آنها نزدیک نیست و در امور جنسی فقط زن و شوهر هستند که میتوانند از مسایل و مشکلات جنسی یکدیگر با خبر باشند و هیچگونه شرم و حیایی بین آن دو در این رابطه معنا ندارد.
4- تفاهم و توافق میان همسران در روابط جنسی
زن و شوهر باید در ارضای نیاز جنسی به تفاهم و توافق نظر برسند و قبل از انجام مقاربت جنسی، آمادگیهای روانـی و جسمانی لازم را کسـب کننـد. ادراک متقابـل و رعایت شرایط یکدیگر، باعث ارضای کامل، صحیح و دو جانبهی غریزه جنسی همسران خواهد شد.
5- رعایت اخلاق جنسی
در روابط جنسی زناشویی، ضروری است که زن و شوهر به طور کامل مراقب گفتار و رفتار خود باشند و از ادای عباراتی که موجب تحقیر دیگری شود بپرهیزند؛ زیرا در غیر این صورت، وضعیت روانی یکدیگر را مختل ساخته و این اختلال بر کنش جنسی آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت؛ به طوریکه ممکن است موجب سردی شده و از ادامهی آمیزش جنسی ممانعت به عمل آید؛ حتی گاه ممکن است باعث عصبانیت زوجین شده و خشونت را به دنبال داشته باشد. لازم است همسران در روابط زناشویی به اصول اخلاقی پایبند بوده و احساسات منفی خویش را کنترل نمایند و در صورت عدم ارضای جنسی به امور اخلاقی وفادار باشند.
ب- آداب آمیزش جنسی
بسیاری از احکام و آداب آمیزش جنسی در نگاه اسلام، به منظور ایجاد تعادل میان کمیت و کیفیت چنین فعالیتی است. احکامی نظیر:
ـ استحباب عجله نکردن هنگام مقاربت (رک. یزدی، 1409ق: ص801)
ـ استحباب ملاعبه قبل از آمیزش (همان)
ـ رعایت اوقات مستحب و مکروه که در رسالههای عملیه آمده است. از جمله اوقات حرام آمیزش، ایام عادت ماهانه و مدت معینی پس از زایمان است که مردان از آمیزش جنسی با زنان منع شدهاند. اوقات دیگری که آمیزش حرام شمرده شده، روزهای ماه مبارک رمضان است که از اذان صبح تا اذان مغرب مردان و زنان باید از آمیزش امتناع کنند و در صورتیکه از روی اراده و اختیار به آمیزش جنسی بپردازند، قضا و کفاره واجب میشود (همان). همچنین در حالِ احرام (در ایام حج) نه تنها آمیزش جنسی، بلکه بوسیدن و لمس کردن و نظر کردن به شهوت، بلکه هر لذتی از زنان منع شده است (امام خمینی، 1390ق: ج1، ص419).
ـ رعایت آداب شب زفاف به عنوان اولین تجربه ارضای نیاز جنسی؛ این امر از اهمیت زیادی برخوردار است به گونهای که در کتابهای فقهی در ابواب نکاح، بابی را به آن اختصاص دادهاند. در این شب، مستحباتی وجود دارد که به عنوان آداب زفاف مطرح میشود:
ـ میهمانی دادن به دوستان و خویشاوندان که موجب ایجاد شادی و نشاط میشود و از لحاظ روانشناختی تأثیر مهمی در روابط زناشویی خواهد گذاشت.
ـ با وضو بودن عروس و داماد در شب زفاف؛ زیرا وضو نور است و باعث نورانیت قلب میشود و کدورتها را از بین برده و با آرامش به انجام آمیزش جنسی میپردازند.
ـ مستحب است که عروس و داماد دو رکعت نماز بجا آورند و بعد از نماز با خدا راز و نیاز کنند. پس از نماز این دعا توصیه شده است: «خدایا الفت، مودّت و رضایت زن را نسبت به من و رضایت مرا نسبت به او بر من ارزانی دار و میان ما را به بهترین وجه مجتمع فرما و نیکوترین الفت را به ما عطا کن، همانا تو حلال را دوست میداری و حرام را زشت میشماری.»
ـ مستحب است، مرد رو به قبله دستش را بر پیشانی زن قرار دهد و بگوید: «خدایا این زن را به امانت از تو گرفتم و با کلمات تو او را حلال کردم، اگر از این زن فرزندی به من مقرر فرمودی، او را پر برکت و پارسا و از شیعیان خاندان پیامبر اسلام (ص) قرار ده و برای شیطان در او بهرهای قرار مده» و پس از آن مرد با همسر خود به آمیزش جنسی بپردازد و افراط و زیادهروی نکند و با این وجود، وضع همسر خود را رعایت نماید.
اسلام به مردان اجازه نمیدهد که به زنان و میل جنسی آنها بیتوجه باشند؛ به گونهای که بر مردان واجب کرده است که دست کم در طول چهار ماه یکبار با همسر خویش آمیزش داشته باشند و از سوی دیگر افراط نیز نباید صورت گیرد و هر گاه نیاز مرد برآورده شد، بسنده کند و به امور دیگر بپردازد. همچنین به زنان توصیه کرده است که حقوق مردان را رعایت کنند؛ حتی پیامبر(ص) به زنان فرمود: «لا تطولنّ صلاتکنّ لتمنعن ازواجکنّ»، «با طولانی ساختن نماز خویش، مانع خواسته همسران خویش نشوید.» (حر عاملی، 1403ق: ج14، ص117)
ج- عوامل افزایش بهرهمندی جنسی در روابط زناشویی
1- عوامل رفتاری
ـ پوشش زیبا و مناسب، خودآرایی، رعایت پاکیزگی و اصول بهداشتی
زن و شوهر برای ایجاد رضایت در یکدیگر، خود را باید آراسته سازند. آراستگی ظاهری در لباس پوشیدن و آرایش مناسب دیده میشود. ائمه معصومین(ع) در روایات زیادی به مردان و زنان توصیه کردهاند که خود را برای یکدیگر بیارایند. امام محمد باقر(ع) میفرماید: «سزاوار نیست که زن خود را بدون آرایش نگهدارد؛ هرچند با آویختن گردنبندی به گردن باشد و همچنین شایسته نیست که زن هرچند هم سالمند و بزرگسال باشد، دست خویش را حتی اگر با کمی حنا هم شده، بدون خضاب بگذارد.» امام صادق(ع) حقوق مرد بر زن را استفاده از بهترین بوی خوش، پوشیدن لباسهای زیبا و بهترین نوع آرایش و آماده کردن خود برای شوهر دانسته است (حر عاملی، 1403ق: ج14، باب6، ح2).
نکتهی قابل توجه این است که تشویق زنان به استفاده از لباسهای زیبا و آرایش به عنوان حق شوهر، تنها به محیط خانه اختصاص دارد و اسلام به زنان اجازه نداده است که خارج از خانه خود را آرایش کنند یا معطر و خوشبو سازند؛ زیرا هم خود در معرض گناه قرار میگیرند و هم دیگران را در معرض گناه قرار میدهند.
علاوه بر آرایش کردن زنان برای شوهران، اسلام به مردان نیز توصیه کرده است که خود را برای همسرانشان بیارایند. امام موسی بن جعفر(ع) را مشاهده کردند که محاسن خود را خضاب کرده است. راوی سؤال میکند: آیا خضاب کردهاید؟ فرمود: بلی، آماده ساختن مرد و آرایش کردن وی از جمله چیزهایی است که عفت زنان را زیاد میکند؛ برخی از زنان عفت خود را رها کردهاند؛ به دلیل اینکه شوهران آنها به آرایش خویش توجه نمیکنند. آیا وقتی آرایش نکردهای، دوست داری او را بر همان حالی ببینی که او تو را میبیند؟ راوی پاسخ میدهد: نه، حضرت میفرماید: پس او هم از تو انتظار آراستگی دارد؛ سپس میفرماید: از اخلاق پیامبران تمیزی، خوشبویی، تراشیدن مو و آمیزش با همسر است.» (همان)
از اینگونه احادیث میتوان نتیجه گرفت که آراستگی ظاهر مخصوص زنان نیست؛ بلکه مردان هم باید خود را بیارایند و لباس تمیز و زیبا بپوشند؛ به ویژه آراستگی و پاکیزگی هر یک از زن و شوهر قبل از آمیزش جنسی، در ارضای بهتر میل جنسی مؤثرتر است.
ـ رعایت موازین عاطفی در رفتار
ابراز محبت و توجه به عواطف یکدیگر در رفتارهای جنسی زناشویی از مواردی است که در ارضای بهتر و بهرهمندی بیشتر همسران بسیار مؤثر خواهد بود.
2- عوامل کلامی
ـ رعایت موازین عاطفی در گفتار
یکی از عوامل مؤثر در روابط زناشویی این است که زن و شوهر از به کار بردن کلمات زشت و توهینآمیز دوری کنند؛ لیکن میتوانند در ابراز محبت با سخنانی که باعث تهییج و تحریک جنسی است، همراه با رعایت احترام یکدیگر، بهرهمندی جنسی در روابط زناشویی را افزایش دهند.
ـ به کارگیری جاذبههای کلامی
لحن زیبای کلام و استفاده از واژههای خوشایند و زمینهسازی مناسب برای بروز رفتار جنسی مطلوب یکی از مهمترین عوامل افزایش بهرهمندی جنسی در روابط زناشویی به شمار میآید. باید در نظر داشت که در دستورات اسلامی سخن گفتن به هنگام آمیزش به میزان کم توصیه شده است و خوب است اگر کلامی گفته میشود، در جهت ایجاد جاذبه و کشش بین زوجین باشد.
د- آثار و پیامدهای رفتار مطلوب جنسی در روابط زناشویی
یکی از مؤلفههای اصلی رضایت زناشویی، رفتار جنسی مطلوب در روابط میان همسران است؛ اگر رفتار جنسی بهطور مطلوب و رضایتبخش تحقق پذیرد، آثار و پیامدهای نیکویی به دنبال خواهد داشت که از آن جمله میتوان به استحکام نظام خانواده، سلامت روانی و جسمانی زن و مرد و در مجموع سلامت اعضای خانواده، پیشگیری از بروز پرخاشگری و عصبانیت در زوجین، پیشگیری از بروز اختلالات و انحرافات جنسی، جلوگیری از نزاع و اختلاف خانوادگی و در نهایت کاهش آمار طلاق اشاره کرد. یکی از علل عمده اشاره شده در تحقیقات و پژوهشهای گوناگون پیرامون علل طلاق و از هم گسستگی خانوادهها، عدم رضایت مطلوب جنسی در کنش متقابل همسران است. طی بررسیهای گوناگون روشن شده است که یکی از عوامل اختلاف همسران در هنگام مراجعه به مراکز مشاوره، نارضایتی جنسی زوجین و نرسیدن به اوج لذت جنسی بوده است. نتیجه مشاهدات در تجربیات بالینی و مشاورهای نشان میدهد که باید به این مسأله به عنوان یک موضوع جدّی در حل اختلافات زوجین توجه زیادی مبذول داشت و تحقیقات و پژوهشهای گستردهای را دنبال نمود.[19]
و سرانجام با توجه به مباحث فوق روشن شد که رفتار جنسی مطلوب و طبیعی و ارضای نیاز جنسی به شیوهی معقول و در حد اعتدال، عامل مؤثری در سلامت روانی و جسمانی افراد خواهد بود. از طرف دیگر، به منظور پیشگیری از بروز انحرافات اخلاقی و تأمین بهداشت روانی تمایلات جنسی، لازم است دورههای عمومی آموزش جنسی را برای نوجوانان و جوانان طراحی نمود و در این راستا رسانههای گروهی سالم را جایگزین فرستندههای مسموم ساخت. به ویژه بر عهدهی سازمانها و نهادهایی از قبیل آموزش و پرورش، وزارت علوم، بهداشت و درمان و نیز متولیان فرهنگی کشور است که با طرح برنامهها و تمهیدات لازم و نیز محتوای مشخص و تعیین مربیان ویژه، (با توجه به ظرافت خاص مباحث مذکور) اطلاعرسانی سالم را در این زمینه پیگیری نمایند. قابل تذکر است که مباحث ارائه شده میبایست از یک سو با فرهنگ ایرانی و از سویی دیگر با فرهنگ دینی و مذهبی هماهنگ بوده و با عرف متداول تعارضی نداشته باشد و نیز باید توجه کرد که شیوهی ارائه به صورتهای گوناگون و متنوع آموزشی (سمینار، سخنرانی و کلاس)، هنری (فیلم، تئاتر و...) و تبلیغی (پوستر، تراکت، جزوه تبلیغی و ...) باشد تا جذابیت لازم را پیدا کند و امکان پیشگیری و حل مشکلات احتمالی را فراهم سازد.
چنانکه پیش از این اشاره شد، روشن شده است که بسیاری از اختلافات همسران، در نتیجهی عدم ارضای صحیح و مطلوب نیاز جنسی که در پی عدم اطلاع از چنین فرایندی است، پدید میآید. جهت حل مشکلاتی از این قبیل نیز باید آموزشهای جنسی پس از ازدواج را در مراکز مشاوره ایجاد یا تقویت نمود.
متأسفانه،با وجود فراوانی و وسعت اطلاعات در این حوزه، به فرهنگ غنی اسلام و قرآن و به ویژه سخنان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) توجه کمتری شده است و لزوم عنایت بیشتر مسئولین و متولیان فرهنگی- تربیتی جامعه میرود.

 
فهرست منابع:
× قرآن کریم
× الحرانی، ابومحمدالحسن: «تحفالعقول»، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چ دوم، 1404ق.
× حرعاملی، محمدبنالحسن: «وسایل الشیعه»، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ پنجم، 1403ق.
× خمینی، سید روح الله: «تحریرالوسیله»، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چ دوم، 1390ق.
× خمینی، سید روح الله: «رساله احکام»، تهران، انتشارات اسماعیلیان، 1360.
× دُبس، موریس: «مراحل تربیت»، علیمحمد کاردان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چ هفتم، 1362.
× صبور اردوبادی، احمد: «نگاه پاک زن و نگاههای آلوده به او»، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1367.
× طباطبایی، سید محمدحسین: «المیزان»، سید محمد باقر موسوی همدانی، انتشارات محمدی، 1397ق.
× فلسفی، محمد تقی: «بزرگسالان و جوان»، تهران، هیأت نشر معارف اسلامی، چ دهم،1352.
× فلسفی، محمد تقی: «جوان»، تهران، هیأت نشر معارف اسلامی، چ پانزدهم، 1348.
× فلسفی، محمد تقی: «کودک»، تهران، هیأت نشر معارف اسلامی، چ پانزدهم، 1342.
× کاپلان، هارولد ؛ سادوک، بنیامین: «خلاصه روانپزشکی»، نصرتالله پور افکاری، تبریز، انتشارات ذوقی، چ اول، 1368.
× کجباف، محمد باقر و همکاران: «بررسی رابطه رضایت زناشویی و بروز اختلالات روانی دختران»، مجله مطالعات زنان، پژوهشکده دانشگاه الزهرا، تهران، بهار 1383.
× کجباف، محمد باقر: «روانشناسی رفتار جنسی»، تهران، نشر روان، چ دوم، 1381.
× کینیا، مهدی: «مبانی جرم شناسی»، تهران، نشر دانشگاه تهران، 1362.
× گروهی از نویسندگان: «روانشناسی رشد»، رحمانیان، تهران، انتشارات آگاه، چ دوم، 1367.
× یزدی، سید محمد کاظم: «العروة الوثقی»، بیروت، مؤسسةالاعلمیللمطبوعات، چ دوم، 1409ق.
 Bancroft, J, “Human Sexuality and its Problems”, Edinburgh, Churchill Living stone, 1983
 Hyde, J, “Understanding human Sexuality”, Mc. Grow, New York, 1986
 Lindzy & Thompson, “Psychology”, New York, Worth Publishers, INC, 1988
 Shahid Athar, “Sex Education, Teenage Pregnancy, Sex and marriage: Islamic Perspective”, Indiana University School of medicine, 1990

 
پیوستها
1- Anton Van Leeuwenhok
2 - John Ham
3 - Oscar Hertwing
4- Kinsey
5 - Hunt
6- Sex or Sexuality
7 - Sexual Identity (Gender Identity)
8- Robert Stoller
9 - Sex role
10 - John Money
11 - Elderman, M.W
12 - Hopkins, J
13 - Loeis Haris Poul
14 - Ford
15 - Beach
16 -Arnold Buss
17 -Kaplan,H
18 -Sadock’s, B
19- از تحقیقات انجام شده در این زمینه، پژوهشهایی است که درباره بررسی رابطهی رضایت زناشویی و بروز اختلالات رفتاری دختران در شهرستان اصفهان انجام گرفته و مؤلف مقاله با همکاری دانشجویان و همکاران خود به این نتیجه رسیده است که هرگاه رضایت زناشویی بین زوجین تقویت شده و افزایش یابد، اختلالات رفتاری فرزندان به نحو چشمگیری کاهش مییابد. (رک. کجباف، 1383)

تبلیغات