فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت سبک شناختی در نحوه ی نگرش و زندگی افراد و ارتباط آن با شخصیت و تجربه ی هیجانات، هدف از پژوهش حاضر مقایسه صفات شخصیت و پذیرش- تعهد در میان متأهلین دارای سبک شناختی جذب کننده و سبک شناختی کاوش کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بزرگسالان ساکن شهر بابل تشکیل دادند و در انتخاب نمونه ی پژوهشی 130 زن و مرد بزرگسال متأهل به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس سبک شناختی A-E (مارتینس، 1995)، پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو (NEO-FFI) و پرسشنامه پذیرش و عمل هیز و همکاران (2004) استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو سبک شناختی کاوش کننده و جذب کننده از نظر صفات شخصیتی روان رنجورخویی، انعطاف پذیری و وظیفه شناسی و از نظر میزان پذیرش/ تعهد دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند ولی در صفات شخصیتی برون گرایی و دلپذیری تفاوت معناداری بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بطور کلی می توان نتیجه گرفت که نحوه پردازش کردن اطلاعات و برخورد شناختی افراد با مسائل می تواند منجر به گرایش یافتن به سمت صفات شخصیتی و تفاوت در پذیرش یا اجتناب تجربی آنان بشود.
مدل ساختاری کمالگرایی مبتنی بر سازه های فراتشخیصی شناختی، رفتاری و هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی مدلی پرداخته است که نقش پیش بینی کنندگی بی نظمیِ هیجانی، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه گرایانه و افکار تکرارشونده منفی را در کمال گرایی مثبت و منفی، بررسی می کند. روش: در یک طرح پژوهش مقطعی، 412 دانشجوی کارشناسی دانشگاه تهران، علامه طباطبایی و خوارزمی با استفاده از نمونه گیری در دسترس شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی، پرسشنامه افکار تکرارشونده منفی، مقیاس مشکل در تنظیم هیجان، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی و پرسشنامه اجتناب تجربه گرایانه را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بی نظمی هیجانی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (به واسطه افکار تکرارشونده منفی) با کمال گرایی مثبت ارتباط معنی داری ندارد. اما به صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال گرایی منفی ارتباط معنی دار دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی تنها به صورت مستقیم با کمال گرایی مثبت ارتباط معنی دار دارد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال گرایی منفی ارتباط معنی دار دارد. اجتناب تجربه گرایانه به صورت مستقیم با کمال گرایی مثبت ارتباط معنی دار دارد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال گرایی منفی ارتباط معنی دار ندارد. متغیرهای بی نظمی هیجانی، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه گرایانه، به طورکلی قادر به پیش بینی 12درصد از کمال گرایی مثبت، 64درصد از کمال گرایی منفی و 58درصد از افکار تکرارشونده منفی هستند. نتایج نشان داد که کمال گرایی مثبت و منفی دو مدل ساختاری متفاوت هستند و افکار تکرارشونده منفی تنها در ارتباط کمال گرایی منفی با برخی متغیرهای برآیندی، نقش واسطه ای ایفا می کند
مقایسه ی رابطه میان طرح واره های ناسازگار اولیه، ساز و کار های دفاعی و تیپ شخصیتی D درافراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سبک های دلبستگی، تعیین کننده ی قواعد عاطفی، شناختی و راهبردهایی هستند که واکنش های هیجانی را در افراد و روابط بین شخصی هدایت می کنند. هدف از این پژوهش، مقایسه ی رابطه میان طرح واره های ناسازگار اولیه، ساز و کارهای دفاعی و تیپ شخصیتی D در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن بود. روش کار: جهت انجام این پژوهش همبستگی، نمونه ای به حجم 240 نفر از مراجعه کنند گان به کلینیک روان شناسی دلفی واقع در شهر تهران در سال 1393، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های ساز و کار های دفاعی (DSQ-40)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAS)، تیپ شخصیتی D و طرح واره ی ناسازگار اولیه استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادند که رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و ساز و کار های دفاعی در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن با یکدیگر، متفاوت است. هم چنین رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و تیپ شخصیتی D در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن و رابطه ی بین ساز و کار های دفاعی و تیپ شخصیتی D در افراد دارای دلبستگی ایمن و ناایمن با یکدیگر، متفاوت است (01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اهمیت دلبستگی در توسعه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و اثرات این طرح واره ها و ساز و کار های دفاعی در آسیب شناسی شخصیت، توجه به کارکردهای شناختی و دلبستگی می تواند به فرایند درمان کمک کند.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه میان برونگرایی/ نورزگرایی بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ابعاد شخصیت برون گرایی/ نورزگرایی و بهزیستی ذهنی با توجه به نقش واسطه ای ذهن آگاهی بود. در یک مطالعه همبستگی، تعداد 152نفر (61پسر، 91دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامه تجدید نظر شده شخصیت آیزنک و مقیاس ذهن آگاهی رگه پاسخ دادند. برای ارزیابی بهزیستی ذهنی با توجه به تعریف آن، از دو مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی استفاده شد.یافته ها نشان داد برون گرایی با بهزیستی ذهنی و ذهن آگاهی، رابطه مثبت و نورزگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهن آگاهی، رابطه منفی دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد ذهن آگاهی دارای نقش میانجی در رابطه بین برون گرایی و عاطفه مثبت است. همچنین ذهن آگاهی در رابطه بین نورزگرایی و عاطفه منفی و در رابطه بین نورزگرایی و رضایت از زندگی به عنوان واسطه عمل کرده است. سازه ذهن آگاهی می تواند تبیین کننده رابطه تفاوت های فردی در حوزه شخصیت با سلامت روانی باشد.
مقایسه پنج عامل بزرگ شخصیت، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران فراری و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع فزاینده فرار دختران نوجوان از خانه و عواقب ناگوار فردی و اجتماعی آن، پژوهش حاضر با هدف بررسی پنج عامل بزرگ شخصیت، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران فراری و عادی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از حیث هدف، بنیادی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، از نوع توصیفی بود. جامعه آماری مطالعه را کلیه دختران فراری شهر کرمانشاه در سال 1393 تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 50 نفر انتخاب و با 50 نفر از دختران یکی از دبیرستان های شهر کرمانشاه از لحاظ جنس، سن و تحصیلات همتاسازی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیتی (Five-Factor Model یا FFM)، پرسش نامه خودکارامدی عمومی ( General Self-Efficacy Scale یا GSES ) و پرسش نامه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان ( Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ ) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو گروه در متغیرهای روان رنجورخویی، گشودگی، برون گرایی، وظیفه شناسی، توافق، خودکارامدی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به روند رو به رشد فرار دختران از منزل و مسایل و عواقب حاصل از فرار دختران، توجه به مسأله پیشگیری و شناسایی عوامل زمینه ساز و اجرای مداخلات گوناگون جهت اصلاح آن ها، امری ضروری به نظر می رسد.
مفهوم شناسی تطبیقی عزت نفس در قرآن و روانشناسی انسان گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بینش قرآن، هدف از آفرینش انسان دست یابی به کمال دانسته شده و آن در گرو کسب عزّت نفس است. از مفهوم عزّت نفس به معنای ارزیابی و ارزشیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندیِ خویش و کارایی مفید برای خود و جامعه یاد شده است. روان شناسان در تبیین مفهوم عزّت نفس، با توجه به ارزشمندی وجود انسان هرآنچه موجب ارزش و پیشرفت و موفقیت او باشد را به عنوان ابزار و عامل ارتقاء عزت نفس بیان کرده اند و در این راستا بیشتر به نقش عوامل محیطی و مادی اشاره نموده اند اما از منظر قرآن عزّت واقعی در ارتباط با خداوند معنا پیدا می کند « والعِزَّهُ للهِ جَمیعاً» و انسان، با ایمان و عمل صالح در سایه تقوای الهی به این مهم دست می یابد. با چنین نگرشی تأیید الهی میزان کرامت و عزت واقعی انسان است و شرایط تأثیرگذار محیطی و مادی تنها ابزار و وسایل مقدماتی برای نیل به این اوصاف است. پژوهش حاضر برآن است تا ضمن واکاوی و تبیین مفهوم عزت نفس از منظر قرآن و روانشناسی، به روش توصیفی و تحلیلی مؤلفه ها، ابعاد و جلوه های عزت نفس را مبتنی بر آموزه های وحیانی ارئه دهد.
نقش گشودگی به تجربه در پیش بینی سبک های هویت و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت ویژگی های شخصیتی در تحول سبک های هویت، پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش گشودگی به تجربه در پیش بینی سبک های هویت و تعهد صورت گرفته است. در این راستا از طریق مطالعه ی همبستگی 115نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و زیر مقیاس گشودگی به تجربه از پرسشنامه ی شخصیت کاستا و مک کری (NEOPI-R) و مقیاس سبک های هویت برزونسکی (4-ISI) بر روی آن ها اجرا شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، بین تخیلات و سبک هویت اطلاعاتی رابطه ی منفی معنادار و بین عقاید و سبک هویت اطلاعاتی رابطه ی مثبت معنادار برقرار است. همچنین رابطه ی منفی معناداری بین نمره ی کلی گشودگی به تجربه، عقاید، زیبایی شناختی و ارزش ها با سبک هویت هنجاری مشاهده شد. علاوه بر این عقاید و زیبایی شناختی دارای رابطه ی منفی معنادار با سبک هویت سردرگم اجتنابی بود و رابطه ی مثبت معناداری نیز بین عقاید و تعهد مشاهده شد. به علاوه نتایج نشان داد، عقاید و احساسات به طور مستقیم و تخیلات، به طور معکوس تغییرات سبک هویت اطلاعاتی و نمره ی کلی گشودگی به تجربه بطور معکوس و احساسات بطور مستقیم تغییرات سبک هویت هنجاری؛ و تنها عقاید بطور معکوس سبک هویت سردرگم اجتنابی را پیش بینی می کند. همچنین عقاید بطور مستقیم و ارزش ها به طور معکوس تغییرات تعهد را پیش بینی می کنند. یافته های مطالعه ی حاضر بیانگر این نکته است که ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه نقش مهمی را در تحول سبک های هویت و تعهد ایفاء می کند.
جایگاه اعتماد به نفس از نظر روانشناسان و چگونگی تقویت آن در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این جستار با اشاره ی مختصری به آرای روان شناسانی که با رویکرد روانکاوی، عمر، صفت، انسان گرایی و یادگیری اجتماعی به شخصیت انسان می نگرند در پی جستن شکل گیری اعتماد به نفس در مراحل رشد و شکل گیری شخصیت انسانی بر آمده اند و شکل گیری اعتماد به نفس را با مراحل رشد روان شناسان تطبیق نموده اند سپس به ارائه ی راه کارهایی برای تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان پرداخته اند و در پایان چند عامل تهدید کننده ی اعتماد به نفس در دانش آموزان را بیان نموده اند.
پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین اختلالات روان شناختی که همراه با تحولات اجتماعی، بیشتر خود را نشان داده، اختلال اضطراب اجتماعی است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بر اساس ویژگی های شخصیتی آن ها صورت پذیرفت.\nروش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی، شامل تمام دانشجویان دختر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 94-1393 بود و تعداد 384 نفر دانشجو از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به اضطراب اجتماعی از مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (FNE,SAD) و برای ویژگی های شخصیتی از فرم کوتاه پرسش نامه ی شخصیتی (NEO) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 22 و به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه (هم زمان) انجام پذیرفت.\nیافته ها: نتایج نشان داد که بعد روان رنجورخویی، پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی (000/0P<، 50/0=β) و ابعاد برون گرایی (000/0P<، 32/0- =β) و توافق پذیری (049/0P<، 10/0- =β)، پیش بینی کننده ی منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی هستند. ابعاد تجربه پذیری و وظیفه شناسی، توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را ندارند.\nنتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که ویژگی های شخصیتی مختلف پیش بینی کننده های متفاوت از سطوح اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر می باشند.
مقایسه سبک های هویتی، معنای زندگی و تحول اخلاقی در بین افراد مجرم و غیرمجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی در والدین کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری با گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بنا به نظر پژوهشگران، ویژگی های شخصیتی والدین و رفتار ایشان با کودک بر اختلالات روان پزشکی از جمله اختلالات اضطرابی و وسواسی-اجباری وی، می تواند اثرگذار باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی ویژگی های شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و مقایسه ی آن با گروه شاهد انجام گردید.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، شامل والدین کودکان و نوجوانان 18-6 ساله ی مراجعه کننده به بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در فروردین تا شهریور 1392 هستند که با روش نمونه گیری در دسترس، والدین30 کودک و نوجوان مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری (60 نفر) بر اساس معیارهای چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و تایید دو روان پزشک کودک و نوجوان رسیده بودند وارد مطالعه شدند. گروه شاهد (60 نفر) همگن با گروه آزمون از خانواده های کودکان و نوجوانان سالم در مدرسه انتخاب شدند. تمام والدین توسط آزمون تیپ شناسی مایرز-بریگز ارزیابی گردیدند. داده ها با آمار توصیفی، مجذور خی و نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها: بنا بر یافته ها در ابعاد شخصیتی درون گرایی-برون گرایی، حسی-شمی، قضاوت گرا-ادراک گرا و تیپ های شانزده گانه ی مایرزبریگز بین دو گروه شاهد و آزمون، تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<P). تنها در بعد شخصیتی عقلانی-حسی بین دو گروه، تفاوت معنی داری مشاهده گردید (026/0=P).
نتیجه گیری: بنا بر نتایج، به نظر می رسد که ارتباط معنی داری بین اکثر ویژگی های شخصیتی والدین با بروز یا شیوع اختلال وسواسی-اجباری در کودکان و نوجوانان دیده نمی شود.
بررسی هویت و عزت نفس در بین کارمندان آموزش و پرورش غرب استان مازندران
حوزه های تخصصی:
انسان در زندگی به دنبال معنایی می گردد که به خاطر آن زندگی می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی هویت و عزت نفس در بین کارمندان آموزش و پرورش غرب استان مازندران می باشد. در این پژوهش از دو روش علمی مقایسه ای و همبستگی استفاده شده است. این دو روش، روش های جستجوی رابطه متغیرها می باشند. جامعه مورد تحقیق این نمونه کارکنان و کارمندان آموزش و پرورش غرب استان مازندران می باشد که به صورت رندوم انتخاب شدند و بین 200 نفر پرسشنامه توزیع شد. در این تحقیق از آزمون های گسترش یافته عینی پایگاه هویت من و از آزمون عزت نفس کوپراسمیت استفاده شده است. برای تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که بررسی و مقایسه همبستگی بین پایگاه های هویت و عزت نفس نیز پرداخته شده است. همبستگی ها بدین صورت می باشد که بانمره همبستگی معادل 22 درصد بین پایگاه هویت دستیابی و عزت نفس می توان اظهار داشت که بین پایگاه هویت دستیابی و عزت نفس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین بانمره همبستگی 328 درصد بین پایگاه پراکندگی و عزت نفس نیز می توان بیان داشت که بین پایگاه هویت پراکندگی و عزت نفس رابطه منفی و معناداری وجود دارد. اما در بررسی نمره همبستگی پایگاه هویت تعلیق و عزت نفس که دارای نمره ای معادل 12 درصد و نمره همبستگی پایگاه هویت ممانعت و عزت نفس بانمره همبستگی 28 درصد هیچگونه رابطه معناداری مشاهده نشد.
مطالعه ویژگی های شخصیتی بزهکاران با استفاده از نظریه ایزنک(مطالعه موردی شهر ماهشهر)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مطالعه ویژگی های شخصیتی بزهکاران با استفاده از نظریه ایزنک(ماهشهر ،1393) انجام شده است. روش: پژوهش به صورت توصیفی علی- مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 420 نفر از جوانان بزهکار و غیر بزهکار سطح شهرستان ماهشهر هستند،که 210 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. جهت سنجش متغییر های تحقیق از پرسشنامه شخصیتی آیزنک (EPQ-R) استفاده شد. یافته ها: نتایج کلی این پژوهش در هر دو گروه بزهکار وغیر بزهکار نشان دهنده بالاتر بودن میانگین بزهکار در برون گرایی و پایین بودن غیر بزهکاران در درون گرایی می باشد؛ ، در مقیاس روان پریش گرایی نشان دهنده بالا بودن میانگین بزهکاران در مقیاس روان پریش گرایی نسبت به غیر بزهکار می باشد. روان نژند گرایی نشان از میانگین بالاتر بزهکاران نسبت به غیر بزهکار می باشد، در مقیاس جرم جویی نشان از اختلاف و بالا بودن میانگین بزهکاران نسبت به غیر بزهکار می باشد و در پایان در مقیاس اعتیاد نشان دهنده کمتر بودن میانگین غیر بزهکاران نسبت به بزهکاران می باشد. به طور کلی در مقیاس درونگرایی و برونگرایی ، غیر بزهکاران درونگرا و بزهکارن برونگرا می باشند که نشان دهنده برونگرا بودن افراد بزهکار می باشد و در سایر مقیاس ها روانپریشی ، اعتیاد،جرم جویی،روان نژند گرایی و روان پریش گرایی بزهکاران نمره بالاتری نسبت به غیر بزهکاران کسب کردند. با توجه به نتایج به دست آمده در مؤلفه های ویژگی های شخصیتی(برونگرایی و درونگرایی ، روان پریش گرایی ، روان نژند گرایی ، جرم جویی و اعتیاد) بین دو گروه بزهکار و غیر بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، بزهکاران و غیر بزهکاران از ویژگی های شخصیتی متفاوتی برخوردارند. نتیجه گیری: بین ویژگی های شخصیتی افراد بزهکار و غیر بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد(تأیید شد).
تاریک امّا نه سیاه: پاسخی به زارعی، قربانی و غریبی (1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریاتی که توجه نسبتاً قابل توجهی از پژوهشگران علوم رفتاری را دریافت کرده است نظریه «سه گانه تاریک شخصیت» است. این نظریه البته به لحاظ روش شناختی شاید تمام ویژگی های یک «نظریه» را نداشته باشد و بیشتر به معرفی یک «سازه» شباهت داشته باشد، مبیّن این است که سه ویژگی شخصیتی نارسیسیسم، ماکیاولیانیسم و پسیکوپاتی به لحاظ اجتماعی دارای ابعاد ناپسند و غیراخلاقی بوده و می توانند رفتارهای مخرب اجتماعی را پیش بینی کنند. کنار هم قرار گرفتن هم زمان این ویژگی ها دید کامل تری از انگیزه ها و هیجان های مرتبط با رفتارهای مخرب ارائه می دهد. زارعی، قربانی و غریبی (1395، رویش روانشناسی، شماره14) در مقاله ای با عنوان «سه گانه سیاه: سازه های شخصیتی سازش نایافته یک قرن روانشناسی علمی» به بررسی این نظریه پرداخته اند. هدف از نوشتار حاضر ارائه پاسخی انتقادی (و شاید دیالکتیکی!) به این نگارندگان است.
استخراج عوامل بنیادین شخصیت بر اساس مطالعه فرهنگ واژگانی زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش فعلی به منظور استخراج عوامل بنیادین شخصیت در فرهنگ ایرانی با استفاده از مطالعه فرهنگ واژگانی شخصیت صورت گرفت. بیش از 11 هزار واژه توصیف گر فردی از فرهنگ لغات و کتب مختلف زبان فارسی انتخاب و بعد از حذف لغات تکراری، و مهجور تعداد لغات به 2700 واژه تقلیل داده شدند. در مرحله بعد بر طبق راهنمای پژوهش لغات مورد نظر به طبقات مختلف صفات، حالات، ارزیابی اجتماعی، مفاهیم استعاری و فیزیکی توسط 10 ارزیاب طبقه بندی شدند. در این مرحله در حدود 1300 واژه مشخص کننده صفت (خلق و مزاج) مشخص شدند. بعد از حذف واژگان کم کاربرد و دارای فراوانی استفاده محدود در زندگی روزمره که بر اساس نظر سنجی از 100 دانشجوی روانشناسی استوار بود، چک لیست نهایی متشکل از 147 واژه توصیف گر شخصیت آماده شد. 763 دانشجوی دانشگاه های شهر تهران بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به چک لیست پژوهش پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی با روش تحلیل عاملی اکتشافی- چرخش واریماکس بر روی مدل های 2 تا 7 عاملی از صفات شخصیتیمورد بررسی قرار گرفت.با توجه به اهداف اصلی پژوهش مبنی بر مقایسه مدل های 5 و 6 عاملی با تحقیقات خارجی مرجع مشخص شد که فضای عوامل مربوط به ابعاد روان رنجور خویی، توافق پذیری، و با وجدان بودن شباهت زیادی به فضای مدل های عاملی تحقیقات مرجع خارجی دارند؛ ولی بعد باز بودن به تجربه ها نه در هیچ یک از مدل های 5 و 6 عاملی به عنوان بعد مستقل کشف نشد و این بعد از شخصیت با فضای بعد برونگرایی در هر دو مدل ادغام شده بود. استخراج عامل جدیدی به نام \#متانت\# در مدل پنج عاملی و \#مذهبی بودن\# در مدل شش عاملی از یافته های مهم این پژوهش بود. نتایج این پژوهش گویای کشف فضای جدید عاملی شخصیت در فرهنگ ایرانی است.
بررسی تطبیقی باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف بیماران کرونری قلب و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری های قلب و عروق در بین مردم کشورهای صنعتی و در حال توسعه در حال افزایش است. با وجود این، م طالعات اندکی تأثیر عوامل روانی و بخصوص عوامل شخصیتی را به عنوان عامل خطر در بیماری های قلبی مورد بررسی قرار داده اند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بیماران کرونر قلبی با گروه سالم از لحاظ باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف انجام شد. بدین منظور 100 نفر از مراجعه کنندگان به بیمارستان قلب حشمت شهر رشت در محدوده زمانی اردیبهشت تا شهریور 1389 با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هم چنین، 100 نفر از همراهان بیماران که فاقد بیماری قلبی بودند و از لحاظ برخی متغیر های جمعیت شناسی با گروه حائز بیماری قلبی همسان شده بودند، انتخاب گردیدند که به پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی (مؤلفه های نیاز به تأیید ، انتظار بالا از خود، تمایل به سرزنش خود، واکنش به ناکامی، اضطراب، ناامیدی نسبت به تغییر)، حمایت اجتماعی (مؤلفه حمایت خانواده) و سنخ شخصیتی الف بیماران کرونری قلب و افراد عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. از این رو، باورهای غیرمنطقی، حمایت اجتماعی و سنخ شخصیتی الف ارتباط تنگاتنگی با بروز و تداوم بیماری عروق کرونری قلب دارند، بنابراین استفاده از مداخلات روانشناختی برای کنترل متغیرهای فوق ضروری به نظر می رسد.
مطالعه موردی کارایی روان درمانی پویشی کوتاه مدت(STDP ) بر افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش علائم هراس اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش کارایی روان درمانی پویشی کوتاه مدت؛ مدل تعدیل کننده اضطراب را بر افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش علائم در نمونه مبتلا به هراس اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد.
روش: در این پژوهش طرح مطالعه موردی همراه با خط پایه چندگانه و پیگیری سه ماهه بکار برده شد. نمونه از بین مراجعانی که مهر سال 1391 به کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشجویی دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه نمودند، براساس مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور I در DSM-IV و مقیاس ارزیابی عملکرد کلی(GAF) برای گزینش بیمار، انتخاب گردید. وی تحت 20 جلسه روان درمانی پویشی کوتاه مدت مدل تعدیل کننده اضطراب قرار گرفت. در این پژوهش، برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هراس اجتماعی(SPIN) و ابرازگری هیجانی(EEQ) بکار گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل نگاره ای، معناداری بالینی و درصد بهبودی استفاده گردید.
یافته ها: در پایان درمان، نتایج حاکی از تغییر معناداری بالینی و درصد بهبودی در نمرات این مراجع بود. ضمن اینکه نتایج در پیگیری سه ماهه حفظ، افزایش نیز یافته بود.
نتیجه گیری: روان درمانی پویشی کوتاه مدت مدل تعدیل کننده اضطراب در افزایش ابرازگری هیجانی و کاهش علائم در هراس اجتماعی به شکل معناداری کارایی دارد.
مقایسه ی هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی با و بدون اعتیاد به اینترنت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت می تواند تاثیر منفی بر کارکرد اجتماعی و هیجانی افراد بگذارد. بنابراین، مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه ی هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی با و بدون اعتیاد به اینترنت انجام گرفت.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392 بود. نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی انجام گرفت و بعد از غربالگری اولیه، 120 دانشجوی با و بدون اعتیاد به اینترنت (هر گروه 60 نفر) انتخاب گردیدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، هوش اجتماعی تت و شخصیت جامعه پسند پنر انجام گرفت. یافته ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل واریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه ی 20 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین دو گروه از لحاظ هوش اجتماعی (001/0=P) و شخصیت جامعه پسند (0005/0>P) تفاوت معنی داری وجود دارد و سطح هر دو متغیر در دانشجویان دارای اعتیاد به اینترنت پایین تر است. به علاوه، بین دو گروه در خرده مقیاس های مسئولیت اجتماعی (0005/0>P)، نگاه از منظر دیگران (007/0=P)، استدلال اخلاقی دوجانبه (002/0=P) و استدلال اخلاقی جهت گیری شده-دیگران (036/0=P) و پریشانی فردی (007/0=P) تفاوت معنی داری مشهود است.
نتیجه گیری: با توجه به پایین تر بودن سطح هوش اجتماعی و شخصیت جامعه پسند در دانشجویان علوم پزشکی دارای اعتیاد به اینترنت، آموزش مهارت های ارتباطی و اجتماعی احتمالا می تواند پیامدهای مثبت سلامت روان را در پی داشته باشد.
رابطه انسان شناسی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان، به عنوان موضوع مهم و حیاتی مورد مطالعه دانشمندان و فلاسفه قرار گرفته و هر کس به زعم خویش به این قضیه پرداخته است. مکاتب مختلف، انسان را به عناوین مختلف معنا کرده اند و در فلسفه هر آیین، انسان شناسی به طرق متفاوتی تفسیر گشته است، روانشناسی انسانگرا بر پدیدارشناسی تواناییهای ذاتی در انسان، آزادی انسان، حق انتخاب انسان علاقه مند است، خانواده درمانی تجربه گرا به طور مشخص به نقش موانع تجربی رشد شخصی در ایجاد وتداوم مشکلات والگوهای رفتاری ناکارآمد و مستمر اشاره دارد، این الگو بیان می کند که هر انسانی موجودی یگانه است و دارای منابع درونی و نیروی بالقوه ای است که آنها را به کار نمی گیرد. همچنین تصور می شود که افراد قادرند که استعداد ها و نیروهای بالقوه خود را تحقق بخشیده و به شکل کامل تری از انسانیت دست یابند. در مقاله حاضر سعی شد تا ارتباط انسان شناسی از منظر فلسفی و دینی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا مورد بررسی قرار بگیرد. روش پژوهش حاضر ازنوع کیفی است. شیوه کار به این صورت است که ابتدا از طریق مطالعه و فیش برداری از کتب ومنابع مرتبط با موضوع اطلاعات و مطالب لازم گرد آوری شد، سپس مطالب مربوط به ویژگی های انسان سالم از منظر فلسفه، اسلام، تعلیم و تربیت بیرون کشیده شد و ارتباط این ویژگی ها با ویژگی های انسان سالم از منظر خانواده درمانی تجربه نگر- انسان گرا مورد بررسی قرار گرفت.