فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۷۱ مورد.
انسان های جاویدان(آبراهام مازلو)
حوزه های تخصصی:
تاثیر استرس بر توجه بینایی متمرکز و انتخابی با نگاه به عامل شخصیتی دلپذیر بودن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر استرس بر توجه بینایی انتخابی و متمرکز با نگاه به عامل شخصیتی دلپذیربودن (A) است.
روش: بدین منظور از میان دانشجویان دانشگاههای شهر تهران، به صورت نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای و با رعایت متغیرهای کنترل غربال گری نوروسایکالوژیک،60 دانشجوی پسر انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار داده شدند. آزمودنیهای گروههای آزمایش پس از انجام تکالیف استرسزای شناختی، تحت آزمایش توجه بینایی انتخابی و متمرکز قرار گرفتند. توجه بینایی انتخابی و متمرکز آزمودنیهای گروه کنترل، بدون انجام این تکالیف سنجیده شد. شاخصهای سنجش توجه بینایی آزمودنیها، تعداد خطاهای شمارش و طبقه بندی بود.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که استرس به افزایش معنادار خطای شمارش و طبقه بندی منجر میشود (001/0>p) و عامل شخصیتی دلپذیربودن نیز خطای شمارش (001/0>p) و طبقه بندی (001/0>p) آزمودنیها را بیشتر افزایش میدهد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشاندهنده این است که استرس، توجه بینایی انتخابی و متمرکز به محرکهای خنثی را کاهش میدهد و عامل A نیز این اثر منفی را تشدید میکند.
مقایسه ویژگی های شخصیتی گروهی از گردشگران ایرانی با گروه غیر گردشگر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اگر چه عوامل اجتماعی - اقتصادی به طور وسیع در فهم رفتار گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است، اما در پژوهش های اخیر، آگاهی رو به افزایشی در این زمینه که شخصیت نیز ممکن است در فهم رفتار گردشگران موثر باشد، مشاهده می شود. به همین منظور، پژوهش حاضر به مقایسه ویژگی های شخصیتی گروهی از گردشگران ایرانی با گروه غیر گردشگر می پردازد. مواد و روش ها: در این پژوهش که از نوع علی - مقایسه ای بود، 150 گردشگر و 150 نفر غیرگردشگر با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده، از طریق پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO و فرم پنج مقیاس هیجان خواهی زاکرمن مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت داده ها با استفاده از روش های آماری t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین گردشگران و گروه غیرگردشگر در هیجان خواهی، برون گرایی و گشودگی در برابر تجربه، تفاوت معنی داری وجود دارد (P<0.0001)، اما در سایر ویژگی های شخصیتی (نوروزگرایی، توافق پذیری و با وجدان بودن) تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش، شواهد تجربی در این زمینه که ویژگی های شخصیت ممکن است با گردشگری ارتباط داشته باشد، فراهم می کند.
سبکهای شوخ طبعی و پنج رگه شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"به منظور تبیین سبکهای شوخ طبعی براساس رگه های شخصیتی، 221 دختر و 127 پسر دانشجـو به پرسشنامه های سبکهای شوخ طبعی (مارتین، 1998) و فـرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (NEO-FFI، کاستا و مک کری، 1992) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند سبکهای شوخ طبعی سازش ـ یافته (شامل پیونددهنده و خودفزاینده) با نوروزگرایی همبستگی منفی و با برونگردی، گشودگی، مقبولیت و وظیفه شناسی همبستگی مثبت معنادار داشتند، در حالی که سبکهای شوخ طبعی سازش نایافته (شامل خودشکنانه و پرخاشگرانه) با نوروزگرایی همبستگی مثبت و با چهار رگه دیگر همبستگی منفی معنادار نشـان دادند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام مشخص کرد که رگه های شخصیتی می تواند واریانس سبکهای شوخ طبعی را به طور متوسط به قرار زیر تبیین کند: الف) نوروزگرایی و برونگردی هر چهار سبک شوخ طبعی (به ترتیب 17/0=2R و 38/0=2R)، ب) مقبولیت، سبکهای خودفزاینده و پرخاشگرانه (025/0=2R)، ج) گشودگی، سبک خودفزاینده (01/0=2R) و د) وظیفـه شناسی، سبکهای شوخ طبعی خودشکنانه و پرخاشگرانه (02/0=2R). نتایج بـراساس رابطه آنها با رگه های اصلی شخصیت مورد بحث قرار گرفت.
"
کانون کنترل درونی و بیرونی
حوزه های تخصصی:
پیش بینی جهت گیری هدف با استفاده از پنج عامل بزرگ شخصیت در میان دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی بر اساس مدل پنج عامل بزرگ شخصیت و جهت گیری هدف است. امروزه، به ظهور رسیدن مدل پنج عاملی شخصیت توجه بسیاری از روان شناسان حوزه های مختلف را به بررسی نقش پیش آمادگی های شخصیتی برانگیخته است. محققان حوزه انگیزش به مطالعه ویژگیهای شخصیتی در عملکردهای انگیزشی علاقه زیادی دارند. بر همین اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه و نقش مدل پنج عامل بزرگ شخصیت در جهت گیری هدف به عنوان یک تئوری انگیزشی مهم و شناخته شده فراهم آمده است. بدین منظور تعداد 191 نفر (109 نفر دختر و 82 نفر پسر) از دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی با روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت و پرسشنامه جهت گیری هدف (AGQ) را تکمیل کردند. میانگین سنی گروه نمونه 21 سال و شش ماه و انحراف معیار 2 سال است. یافته ها با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه همزمان بررسی شد. یافته های این پژوهش بیان کننده آن است که گشودگی به تجربه، وظیفه مداری، و توافق پذیری در مدل پنج عامل بزرگ شخصیت با جهت گیری هدف تسلط/ گرایشی در ارتباط است. روان رنجورخویی با جهت گیری هدف تسلط/ اجتنابی در ارتباط است. با جهت گیری هدف عملکرد / گرایشی روانجورخویی ارتباطی مثبت و توافق پذیری ارتباطی منفی دارد و روان رنجورخویی با جهت گیری عملکرد/ اجتنابی ارتباطی مثبت دارد، اما گشودگی به تجربه با این جهت گیری رابطه ای منفی دارد. این نتایج نشان می دهد که هر یک از ابعاد جهت گیری های هدف توسط نیمرخ متفاوتی از صفات شخصیتی پیش بینی می شود.
شکل گیری شخصیت ، تامین بهداشت روان و درمان اختلالات روان شناختی بر اساس نظریه خود تحقق دهی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پیش فرض اولیه این پژوهش این است که در منابع دینی، برای تغییر دادن رفتار انسان و دگرگون سازی حالت های او، روند خاصی دنبال شده است که می توان از آن به منزله فرایند شکل گیری شخصیت، راهی برای تامین بهداشت روان و روش درمانی بهره برد. ادیان توحیدی، به ویژه دین اسلام همواره در صدد بوده اند انسان ها را از انسان محوری به خدا محوری، از دنیاگرایی به آخرت گرایی، و از بت پرستی به خداپرستی سوق دهند. برای رسیدن به این هدف، باید گام های شش گانه ذیل طی شوند:
1. آگاهی دادن و شناساندن آنچه درست است و با واقعیت خارجی به مثابه حقیقت انطباق دارد (مقدمه ایمان آوری)؛2. تشویق به ایمان آوری به آنچه درست است به منزله واقعیت و باورهای پایه؛3. تشویق به عمل کردن به باورهای پایه؛4. آگاهی دادن و شناساندن آنچه نادرست است و با واقعیت خارجی به عنوان حقیقت انطباق ندارد؛5. تشویق به کفرورزی و انکار آنچه نادرست است؛6. تشویق به اجتناب و عمل نکردن به آنچه نادرست است.
بر اساس این پژوهش، مشابه این گام ها در همه حالت های روانی ـ چه هنجار و چه نابهنجار ـ رخ می دهد. از این رو، آدمی به چیزی ایمان می آورد؛ به آن عمل می کند؛ به طرف مقابل ایمان آورده خود کفر می رزد و از آن اجتناب می کند. از این روی، برخی سازمان یافتگی ها را در خود به وجود می آورد و برخی سازمان یافتگی ها را از بین می برد.
سنخ شخصیتی D(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مطالعات نقش عوامل خطرساز روانی - اجتماعی و رفتاری را در سبب شناسی و فیزیوپاتولوژی اختلالات قلبی - عروقی نشان داده است. مطالعات قبلی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی را نشان داده است. در سال های اخیر یک سازه شخصیتی جدید تحت عنوان سنخ شخصیت D مطرح شده است. این سنخ از شخصیت، از طریق تمایل همزمان به تجربه هیجانات منفی (عواطف منفی) و اجتناب از ابراز این هیجانات در تعاملات اجتماعی با دیگران (بازداری اجتماعی) مشخص می شود. تشخیص این سنخ شخصیتی با مقیاس های اندازه گیری ویژگی های مذکور امکان پذیر است. برخی شواهد نقش عوامل ارثی را در تکوین این ویژگی ها تایید می نماید. بررسی یافته های مطالعات مختلف نشان داد سنخ شخصیت D یک عامل خطر مستقل برای بروز آشفتگی های روان شناختی، بیماری های قلبی، پیش آگهی بد در بیماران قلبی و افزایش مرگ و میر است. شواهد ارتباط بین سنخ شخصیتی D و واکنش پذیری قلبی - عروقی، بی نظمی در محور HPA و به دنبال آن افزایش سطح کورتیزل و فرآیندهای سایکونوروایمونولوژی را تایید می نماید. این تغییرات ممکن است عوامل واسطه ای بین سنخ شخصیت D و پیامدهای بالینی در بیماران قلبی باشد. شناسایی بیماران قلبی با سنخ شخصیت D و استفاده از مداخلات روان شناختی در توانبخشی آنان ضروری به نظر می رسد. به علاوه، سنخD یک سازه شخصیتی است که نه تنها می تواند در مورد بیماری های قلبی مورد توجه قرار گیرد بلکه در مورد سایر اختلالات روان - تنی نیز قابل بررسی می باشد.
نقش ویژگی های شخصیتی ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناسی روانی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از آن جا که نارسایی های عاطفی در بروز نشانه های آسیب شناسی روانی در اختلالات خلقی، از اهمیت خاصی برخوردارند، این پژوهش به منظور تعیین نقش ویژگی های شخصیتی ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناسی روانی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی طراحی شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی (مقطعی) بر روی نمونه ای به تعداد 323 بیمار با اختلال افسردگی اساسی 32 تا 45 ساله (225 زن و 98 مرد) با میانگین سن 38±3 که به روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعین به درمانگاه های روان پزشکی استان اردبیل انتخاب شده بودند انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و فهرست تجدید نظر شده نشانه های روانی بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که فقط اولین جنبه ناگویی خلقی (دشواری در شناسایی احساسات) تمامی نشانه های آسیب شناسی روانی را در بیماران با افسردگی اساسی به طور معنی داری پیش بینی می کند (P=0.001). به نظر می رسد نقش جنبه های دیگر ناگویی خلقی در پیش بینی نشانه های آسیب شناختی روانی ناچیز باشد. نتیجه گیری: به طور کلی، بسیاری از نشانه های آسیب شناسی روانی در اختلال افسردگی اساسی با دشواری در شناسایی هیجانات مرتبط است.
نگاهی به ریشههای «نظریه صفات شخصیت» در اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده:مطالعه «روان شناسی صفات» و «اخلاق» به روشنی تشابهی را بین مبانی آنها در باره شخصیت به ذهن متبادر می سازد. ذهنیّت اقتباس نظریه صفات از اندیشههای اخلاقی ساده ترین فرضیه ممکن در این زمینه است. در مقاله حاضر، به بررسی ریشههای روان شناسی صفات در اخلاق پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا رویکرد صفات در موضوع شخصیت مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با مهم ترین نظریههای اخلاقی یعنی نظریه افلاطون، ارسطو، ابن سینا، فیض کاشانی، نراقی غزالی و دیگران این بحث را پی گرفته ایم. شواهد نشان می دهد که تبیین شخصیت بر اساس صفات یک رویکرد غالب در حوزه اخلاق بوده و طی سالها این روند ادامه یافته است. به خصوص همگرایی و تشابهات زیادی بین نظریه صفات و دیدگاه غزالی به چشم می خورد. یافتههای پژوهش نشان داد که روش کار غزالی در توصیف شخصیت و طبقه بندی افراد بر مبنای یک نوع «تحلیل عاملی ساده» بوده است. بنا بر این می توان گفت روان شناسی صفات اگرچه به طور عمده در دهه های 1940 تا 1970 و با کارهای آلپورت، کتل و آیسنگ رسمیت یافت، اما منشأ بررسی صفات به دانشمندان اخلاق از جمله افلاطون، ارسطو، بوعلی سینا، ابن مسکویه، نراقی و غزالی بر می گردد."
" پنج عامل بزرگ شخصیت و نیاز به شناخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هـدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و نیاز بـه شناخت بود. بدین منظور 191 دانشجـو (109 دختر و 82 پسر) از دانشگـاههای مختلف شیـراز به پـرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (گلـدبرگ، 1999) و مقیاس نیاز به شناخت (کاسیوپا، پتی و کائو، 1984) پـاسخ دادند. نتایج نشان دادند که نیاز به شناخت با گشودگی نسبت به تجربه، وظیفه شناسی و بـرون گردی، ارتباط مثبت، با نورزگرایی ارتباط منفی دارد و با مقبولیت رابطـه ای ندارد. اما فقط گشودگی نسبت به تجربه توانست نیاز به شناخت را پیش بینی کند (18/0 = 2r). استلزامهای پژوهشی درباره نیاز به شناخت به بحث گذاشته شد.
چه کنیم تا شخصیت پخته ای پیدا کنیم
حوزه های تخصصی:
رابطه بین تیپ شخصیتی و سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه تیپ های شخصیت با سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه-ای بود. 191 نفر از کارکنان جهاد دانشگاهی تهران به فرم Mتیپ نمای مایرز بریگز (بریگز و بریگز،1990)، پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و یک پرسشنامه جمعیت-شناختی محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه به همراه آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان دادند که تیپ کلی نمونه حاضر برونگرای حسی با قضاوت تفکری است. رابطه بین ترجیحات برونگرایی، تفکری و قضاوتی با سبک-های حل مسئله سازنده مثبت و با سبک-های حل مسئله غیرسازنده منفی بود و رابطه بین ترجیحات درونگرایی، احساسی و ادراکی با سبک های حل مسئله سازنده منفی و با سبک های حل مسئله غیرسازنده مثبت بود. مردان نسبت به زنان کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می کردند. افراد 44-33 ساله نسبت به افراد 33-21 ساله کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می نمودند. افراد متاهل نسبت به افراد مجرد بیشتر از ترجیحات حسی، تفکری و قضاوتی و به تبع آن بیشتر از سبک حل مسئله سازنده استفاده می کردند. هم چنین با افزایش سطح تحصیلات استفاده از سبک حل مسئله غیرسازنده کاهش می یافت. نتیجه گیری: به طور کلی افراد هر چه برونگراتر، تفکری-تر و قضاوتی تر باشند، احتمال بیشتری دارد که از سبک حل مسئله سازنده استفاده کنند.
رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستان های تبریز
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیت و سلامت روانشناختی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است. در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر تبریز که در سال تحصیلی 1388 مشغول تحصیل می باشند. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و به تعداد 177 نفر صورت گرفت. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه شخصیتی نئوفرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس هوش هیجانی سیبریاشرینگ بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت 0.77، با وجدان بودن 0.38، برونگرایی 0.27 و نوروز گرایی همبستگی منفی معنی دار 0.75 وجود داشت ( .(P<0.001نوروزگرایی، سلامت روانی و با وجدان بودن مجموعا 0.62 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کنند. بنظر می رسد توجه به ویژگی های شخصیتی نوروزگرایی و باوجدان بود به همراه سلامت روانی در رسیدن به اهداف درمانی و مداخلات رفتاری جهت ارتقا هوش هیجانی دانش آموزان دختر متوسطه مفید می باشد.
برونگرایی ـ درونگرایی، کمرویی، و مهارت زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درهم تنیدگی ابعاد عاطفی و شناختی انسان و اهمیت این دو فاکتور در یادگیری، علاوه بر تناقض موجود در نظریه ها در این زمینه، انگیزهای شد تا تحقیق حاضر طراحی و اجرا گردد. این تحقیق تلاشی است در جهت بررسی رابطه های احتمالی میان دو عامل شخصیتی برونگرایی ـ درونگرایی، و کمرویی، و مهارت زبان انگلیسی. 93 نفر از دانشجویان کارشناسی رشته زبان انگلیسی دانشگاه شهید باهنر کرمان به دو پرسشنامه و یک آزمون زبان انگلیسی پاسخ دادند. پرسشنامه شخصیت آیزنک، پرسشنامه کمرویی استنفورد، و آزمون زبان انگلیسی میشیگان. به ترتیب متغیرهای برونگرایی ـ درونگرایی، کمرویی، و مهارت زبان انگلیسی شرکت کنندگان را ارزیابی کردند. تحلیل داده ها که با نرم افزارSPSS صورت گرفت نشان داد که هیچگونه رابطه معناداری میان این دو عامل شخصیتی (بـرونـگرایـی ـ درونـگرایـی، و کمرویـی) و مـهارت زبان انگلیسی وجود ندارد. در نتیجة یک تحلیل جانبـی مشخص گردید که میان دو فاکتور کمرویی و برونگرایی رابطه معکوس معناداری دیده می شود.
برچسب های شخصیتی
حوزه های تخصصی: