فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از روزآمدترین مدلهای شناختی در حوزه تعاملات بین فردی، مدل شناختی پردازش اطلاعات اجتماعی می باشد. این مدل از رهگذر تعاملات اجتماعی موفق به بررسی علل و پیشگیری مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان و نوجوانان شده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدل پردازش اطلاعات اجتماعی با علائم مشکل نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان می باشد. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل رگرسیون) است. نمونه مورد استفاده در این پژوهش 100 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از نواحی مختلف شهر اصفهان انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه مشکلات رفتاری اخن باخ و داستان های اجتماعی برایان و تورکاسیا بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون چندگانه (گام به گام) استفاده شد. یافته ها: نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در گام اول مرحله تفسیر 46 درصد واریانس مشکل نافرمانی و در گام دوم تفسیر و رمزگردانی 49 درصد واریانس مشکل نافرمانی مقابله ای را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از پژوهش مدل پردازش اطلاعات می تواند علائم نافرمانی مقابله ای دانش آموزان را پیش بینی کند. به عبارت دیگر، دانش آموزانی که در پردازش اطلاعات اجتماعی نمرات کمتری کسب کرده بودند علائم نافرمانی مقابله ای را به میزان بیشتر نشان می دادند در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش کارآیی مدل پردازش اطلاعات اجتماعی در پیش بینی علائم نافرمانی مقابله ای را تأیید نمود.
تأثیر فشار گروهی بر فرضیه آزمایی: تمایل روان شناختی یا موازین منطقی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جهت سنجش تأثیر فشارگروهی بر فرضیه آزمایی از جامعه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی 103 نفر (51 نفر گروه کنترل و 52 نفر گروه آزمایش) به روش تصادفی انتخاب شدند. روش: با تکلیف انتخاب واسون تصریح شده لطفی و زارع، و سنجه فشار گروهی ذهنی مورد سنجش و آزمایش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با آزمون های آماری نیکویی برازش مجذور خی و مستقل بودن متغیرهای طبقه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که 1) حجم اصلی آزمودنی ها در موقعیت آزمون تعیین کننده فرضیه به دو انتخاب پاسخ بی ربط و پاسخ درست گرایش بیشتری نشان دادند. 2) آزمودنی ها در سه انتخاب گزینه ـ پاسخ های الف) تمایل روان شناختی به حفظ فرضیه ب) پاسخ درست و ج) پاسخ غلط تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. 3) وقتی افراد در موقعیتی قرار می گیرند که خلاف تمایل روان شناختی آنها است در مقابل فشارگروهی ذهنی نیز مقاومت می کنند. نتیجه گیری: نتایج با توجه به نظریه روش شناختی توصیف و تبیین دوگانه رفتار اجتماعی، مؤلفه های شناختی و روانی ـ اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی تأثیرپذیری فرزندان از والدین در بُعد عمل به باورهای مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روانشناختی نقش مهمی برعهده دارند. بخش اعظم این باورها از والدین به فرزندان منتقل می شوند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر دینداری والدین در دینداری فرزندان انجام یافته است. روش: در این مطالعه ی توصیفی ـ مقطعی، 260 دانشجو پسر و دختر و والدین آنان با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای در دانشگاه های بناب است، نمونه منتخب با تکمیل پرسشنامه معبد- دو، مورد مطالعه قرار گرفتند. همبستگی داده ها با تحلیل ضریب همبستگی پیرسون، و آزمون t برای مقایسه میانگین ها به کار گرفته شد. همچنین تحلیل واریانس یکراهه نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار برده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که رابطه معناداری بین عمل به باورهای دینی فرزندان و مادران (01/0p<، 31/0=r) و عمل به باورهای دینی فرزندان و پدران (05/0p<، 23/0=r) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که عمل به باورهای دینی در فرزندان به طور معناداری توسط عمل به باورهای دینی در والدین پیش بینی می شود (01/0p<). اما در بررسی جداگانه دیده شد که همبستگی عمل به باورهای دینی فرزندان پسر با مادرانشان و همبستگی عمل به باورهای دینی فرزندان دختر با پدرانشان بیشتر بود. نتیجه گیری: دینداری و عمل به باورهای دینی والدین با دینداری و عمل به باورهای دینی فرزندان با هم رابطه دارند.
طراحی الگوی آموزشی حل تعارض خانواده: برمبنای دیدگاه انسانشناسانه آیه الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خانواده» یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط بر برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو، سالم سازی اعضای خانواده و رابطه هایشان، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش درصدد آن بودیم تا الگویی را برای حل تعارض زوجین مبتنی بر عوامل خود درمانبخش در خانواده ها و مبانی انسان شناسی اسلامی ارائه دهیم. جامعه این پژوهش کلیه زوجین با عملکرد سالم ازدواج بود که حداقل ده سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه پژوهش، شامل 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) می شد که از بین زوجین با عملکرد سالم ازدواج با روش نمونه گیری هدفمند در فاصله زمانی 3 ماه تابستان 1391 انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش؛ پرسشنامه «سنجش عملکرد ازدواج» و مصاحبه با زوجین بود. این تحقیق در قالب روش های کیفی انجام گرفت. نتایج این پژوهش الگوی آموزشی را متشکل از سه محور اصلی ارائه داد که عبارتند از: باور، اخلاق (درون فردی)، اعمال و هر کدام نیز شامل زیرمقوله ها و روابطی مختص خود است.
اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی بود. بررسی حاضر به روش طرح نیمه آزمایشی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور پنج مراجع دختر به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحت درمان تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. مراجعین در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسه های اول، هفتم، هشتم، و جلسه آخر (جلسه چهاردهم) و مراحل پیگیری سه ماهه و شش ماهه پرسشنامه های ضربه عشق، BDI-II، عزت نفس، GHQ-28، نوع عملکرد پس از شکست عاطفی، DASS-21، و PAC را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسشنامه میلون-3 را برای شناسایی الگوهای بالینی شخصیت کامل کردند. برای تحلیل داده ها از دو روش معناداری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان تحلیل رفتار متقابل بر حالات شخصیتی، عزت نفس و نشانگان بالینی افراد دچار شکست عاطفی اثربخش بوده، و مراجع پس از پایان درمان از حالات شخصیتی «بالغ» و «والد حمایت کننده» خود بیشتر استفاده می کرده است. درمان تحلیل رفتار متقابل با توجه به فرآیند درمانی- تکنیکی که دارد در بهبود علائم مرضی دانشجویان دارای شکست عاطفی از اثربخشی مناسبی دارد.
رابطه مولفه های فرسودگی شغلی و تیپ های شخصیتی جان هالند در میان معلمان و مدیران مدارس ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی و تیپ های شخصیتی جان هالند در میان معلمان و مدیران مدارس ابتدائی منطقه سه شهر تهران پرداخته شده است. به این منظور از معلمان و مدیران مدارس منطقه سه شهر تهران تعداد 90 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند و از پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و پرسشنامه خودپژوهی جان هالند استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی بکارگرفته شد و از طریق رگرسیون گام به گام به تبیین فرسودگی شغلی معلمان از طریق تیپ های قراردادی، واقع بین، اجتماعی، هنری، تهوری و جستجوگر پرداخته شده است. نتایج نشان داد که تیپ های شخصیتی هالند با فرسودگی شغلی رابطه معناداری دارند به این صورت که فرسودگی شغلی در تیپ اجتماعی کمتر، در سه تیپ واقع بین، قراردادی و تهوری بیشتر است. همچنین هیچ رابطه ای بین تیپ هنری و فرسودگی شغلی دیده نشد. کاربردی که این تحقیق دارد این است که افرادی را که استعداد و توانایی موفقیت در کار معلمی را دارند با توجه به تیپ شخصیتی آنها تشخیص داده و آنهایی را که دارای تیپ های اجتماعی هستند در اولویت قرار گیرند.
تشخیص آسیب های سطحی شخصیت از طریق روان درمانی پویشی کوتاه مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: آسیب های سطحی شخصیت، زیر مجموعه ای نسبتاً سالم از اختلال های شدید شخصیت می باشند که بعضی از صفات و ویژگی های اختلال های شخصیت را نشان می دهند اما مشکلات و ویژگی های آنها از نوع خفیف بوده و زیر آستانه ی ملاک های تشخیصی متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی قرار دارد. ویژگی اصلی آنها، وجود بعضی خصیصه های خشک و انعطاف ناپذیر شخصیتی است که منجر به رفتار های تکراری می شود. هدف از اجرای پژوهش، بررسی کارایی روان درمانی پویشی کوتاه مدت در تشخیص افراد مبتلا به آسیب های سطحی شخصیت می باشد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی موردی است. نمونه ی پژوهش حاضر را سه نفر از خانم های مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی معراج که در رده ی سنی 20 تا 30 سال قرار دارند تشکیل می دهد، که هر کدام به مدت 20 جلسه هفتگی و هر جلسه 50 دقیقه، مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل نتایج به صورت بالینی و به روش مطالعه موردی صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تشخیص اختلال های سطحی شخصیت افسرده، اجتنابی و وسواسی از طریق ارزیابی ساختاری و توصیفی بر اساس نظریه ی روابط موضوعی کرنبرگ، امکان پذیر است. نتیجه گیری: مطالعه ی موردی هر کدام از افراد نمونه نشان داد که تشخیص اختلال های سطحی شخصیت، از طریق روان درمانی پویشی کوتاه مدت برای اختلال های سطحی شخصیت امکان پذیر است.
معناداری اثربخشی آموزش والدین کودکان نافرمان بر روش های فرزندپروری مادران و مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بهبود روش های فرزندپروری مادران و کاهش مشکلات رفتاری کودکان بر اساس برنامه «فرزندپروری کودک نافرمان» (لانگ و فورهند، 2002) مطالعه ای شبه آزمایشی از نوع گروه های نامعادل انجام شد.
گروه نمونه شامل 25 مادر (میانگین سنی 30 سال) مراجعه کننده به خانه های سلامت و اسباب بازی منطقه 10 شهرداری تهران، دارای کودک 4-6 سال و داوطلب شرکت در پژوهش بود که به دو گروه (آزمایش 13 و گواه 12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، دو گروه سیاهه رفتاری والدین و نیز سیاهه رفتاری کودک آیبرگ را تکمیل کردند. 6 جلسه برنامه آموزش والدین در طول 2 ساعت برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین پس آزمون گروه ها با تحلیل کوواریانس، نشان داد برنامه آموزش والدین، بهبود روش های فرزندپروری و بعد کنترل قاطعانه مادران گروه آزمایش را به دنبال داشت. تفاوت معناداری در دیگر ابعاد روش های فرزندپروری و مشکلات رفتاری کودکان بین گروه های آزمایشی و گواه مشاهده نشد. یافته های پژوهش بر پایه مفهوم روش ها و ابعاد فرزندپروری، نقش تفاوت های فرهنگی، شیوه و مؤلفه برنامه های آموزش والدین و نیز عامل زمان و ابزار مورد بحث قرار گرفته است.
ارتباط مؤلفه های فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور تعیین میزان ارتباط مؤلفههای فراشناختی خلاقیت با سلامت روان در یک نمونه غیربالینی از دانشجویان اجرا شد. روش: پژوهش با روش همبستگی انجام شد و شامل یک نمونه 400 نفری از دانشجویان رشتههای مختلف تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و کشاورزی، و علوم دامپزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بود. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم ب تصویری) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود. یافتهها: تحلیل روابط همبستگی و رگرسیون بیانگر روابط منفی معنیدار بین خلاقیت با نشانههای آسیبهای روانی بود. از بین مؤلفههای فراشناختی خلاقیت دو مؤلفه سیالی و ابتکار ذهنی 46 تا 57 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین میکرد. میزان خلاقیت و سلامت روان در بین رشتههای مختلف متفاوت بود. دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به بقیه رشتهها از خلاقیت و سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که در حوزه سلامت روان، خلاقیت متغیری تأثیرگذار است. بنابراین با تحریک و تقویت آن میتوان به ارتقای سلامت روان کمک کرد. یافتههای پژوهش نشاندهنده یک الگوی توانمندسازی خلاق برای دانشجویان است. الگو در شکل کاربردی شامل آموزشهای سیال سازی و ابتکاری سازی ذهن و شخصیت است که باعث میگردد دانشجویان بتواند از قدرت حل مساله و انطباق روانی بالاتری برای رویارویی با مشکلات برخوردار شوند.
بررسی مقایسه ای سنخ های شخصیتی افراد وابسته به هروئین، تریاک، سیگار و عادی بر اساس مدل پنج عاملی نئو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای سنخ های شخصیتی افراد وابسته به مواد و عادی شهرستان مرودشت در سال 1387 انجام گرفته است. در این راستا دو گروه از افراد وابسته به مواد افیونی (50 نفر تریاکی و 50 نفر هروئینی) به روش نمونه گیری در دسترس هدفمند و یک گروه افراد سیگاری (50 نفر) و یک گروه افراد عادی (50 نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامة پنج عاملی شخصیتی نئو فرم 60 ماده ای (حق شناس، 1383) پاسخ دادند. در این مطالعه پنج فرضیه با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه های چهارگانه از جمله افراد عادی، سیگاری و وابسته به تریاک و هروئین در سنخ های شخصیتی عصبیت، برون گرایی، انعطاف پذیری و وجدانی بودن تفاوت معنادار وجود دارد اما در سنخ توافق پذیری تفاوتی مشاهده نمی شود. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آن دسته از ویژگی های شخصیتی که از قبل در فرد معتاد وجود داشته یا در طول دوره وابستگی به مواد شکل گرفته است، اساساً در شکل گیری و یا تداوم و نهایتآً بازگشت به مصرف مواد تأثیر دارد و این افراد از نظر میزان کنترل تجارب و هیجان های نامطلوب و بروز رفتارها و حالات عاطفی مثبت دچار مشکل هستند.
رابطه سطح تحمل ابهام دانشجویان کامپیوتر با سطح نمرات دروس برنامه نویسی آنها
حوزه های تخصصی:
اهداف: از آنجایی که برنامه نویسی از مهم ترین دروس رشته کامپیوتر است، برای راهنمایی بهتر دانشجویان و انتخاب روش مناسب تر تدریس، مدرسان باید بدانند که کدام یک از توانایی های ذهنی دانشجو تاثیر بیشتری بر یادگیری این دروس دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه نمرات دروس برنامه نویسی دانشجویان با سطح تحمل ابهام آنها انجام شد.
روش ها: این پژوهش همبستگی در سال 1391 در 520 دانشجوی ورودی سال های 1387 تا 1389 رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه انجام شد. 200 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. از آزمون تحمل ابهام احمدپور برای اندازه گیری سطح تحمل ابهام دانشجویان استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 12 و با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل و آزمون مجذور کای انجام شد.
یافته ها: نمرات سطح تحمل ابهام دانشجویان دختر به طور معنی داری کمتر از دانشجویان پسر بود (017/0=p). بین نمرات سطح تحمل ابهام دانشجویان و مقطع تحصیلی آنها رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بین نمرات دروس برنامه نویسی دوم و سوم دانشجویان و مقطع تحصیلی و جنسیت آنها رابطه معنی داری وجود داشت (05/0>p). بین نمرات دروس برنامه نویسی و سطح تحمل ابهام دانشجویان، رابطه مثبت معنی داری وجود داشت (05/0>p).
نتیجه گیری: سطح تحمل ابهام دانشجویان بر نمرات دروس برنامه نویسی آنها موثر است.
تغییرناپذیری جنسیِ روابط بین روانرنجورخویی و برونگرایی، سبک های مقابله، تنشگرهای تحصیلی و واکنش به آن با بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس جنسیت، رشته و مقطع تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی بود، که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شداند. در این پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که دانشجویان رشتههای مختلف، در باورهای معرفتشناختی ساده بودن دانش 1 (به دنبال یک پاسخ بودن) و ثبات دانش با یکدیگر تفاوت معنیدار دارند اما در سایر ابعاد تفاوت ندارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی دانشجویان بر اساس مقطع تحصیلی نیز نشان داد که به غیر از ساده بودن دانش و وقوف بر همه چیز، سایر ابعاد در مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنی دار دارند. مقایسه باورهای معرفت شناسی در دو جنس نشان داد که دختران به ثبات دانش باور بیشتری نسبت به پسران دارند. اما در ابعاد دیگر تفاوتی بین آنها دیده نشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان باورهای معرفت شناختی را یکی از فرایندهای شناخت اجتماعی دانست.
پیش بینی توان حل مسأله اجتماعی بر اساس سبک های شناختی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسائل مطرح برای انسان به طور چشمگیری ریشه و اساس اجتماعی دارند؛ این پژوهش با هدف بررسی توان پیشبینی توان حل مسأله اجتماعی بر اساس سبک شناختی در دانشجویان دانشگاه تبریز انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ همبستگی است، که بر روی 500 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 88 ـ 89 به شیوه تصادفی نسبتی اجرا شد. ابزارهای جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ی میزان مهارت حل مشکلات اجتماعی لیندا دالبرگ و همکاران (1387) و پرسشنامه سبکهای شناختی کلب بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه، رگرسیون و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبکهای شناختی به میزان 8 درصد می توانند تغییرات مربوط حل مسأله اجتماعی را بهطور معنی داری تبیین کنند (01/0=P)؛ نتایج همچنین نشان داد که تفاوت معناداری در حل مسأله اجتماعی بر اساس سبکهای شناختی متفاوت وجود دارد (01/0> P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که توجه به سبکهای شناختی در حل مسأله اجتماعی ضرورت می نماید.
اثر بخشی مداخله شناختی- رفتاری مبتنی بر تعلل بر بهبود عملکرد تحصیلی و حرمت خود دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی مداخله شناختی - رفتاری مبتنی بر تعلل بر بهبود عملکرد تحصیلی و حرمت خود دانشجویان دختر پیام نور بود. بنابراین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانشجویان دختر بر اساس معیارهای ورود- خروج از میان داوطلبان انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. کلیه آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های تعلل و حرمت خود را قبل و بعد از آموزش جلسات تکمیل کردند. همچنین معدل ترم تحصیلی قبل هر دانشجو پیش از مداخله و معدل ترم تحصیلی ترم بعد او پس از انجام مداخله جمع آوری شد. تحلیل نتایج با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماری SPSS و کاربرد آزمون کوواریانس نشان داد که تعلل در آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش و حرمت خود و عملکرد تحصیلی افزایش معنادار داشته است (05/0p<). این نتایج مبین آن است که مداخله شناختی ـ رفتاری مبتنی بر تعلل به واسطه بازسازی شناختی، ذهن آگاهی و روشهای رفتاری از جمله مدیریت زمان به کاهش تعلل و افزایش حرمت خود و عملکرد تحصیلی دانشجویان می انجامد.
بررس ی رابطه بین ری شه های تحولی (ش یوه های فرزندپ روری) و طرحواره های ناسازگار اولیه در حوزه بریدگی- طرد، خودگردانی و عملکرد مختل در مدل طرحواره یانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش سبک های فرزندپروری (ریشه های تحولی) در پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه در مدل طرحوار یانگ صورت گرفته است. به این منظور 235 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و دو پرسشنامه شیوه های فرزندپروری یانگ و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ را پر کردند. متغیرهای مورد نظر بر اساس چارچوب نظریه جفری یانگ مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل نتایج بدست آمده با استفاده از تحلیل رگرس یون نشان داد که ش یوه های فرزن دپروری در حوزه های پنج گانه به غیر از حوزه دیگر جهت مندی پیش بین خوبی برای طرحواره های ناسازگار در دو حوزه بریدگی-
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، باورهای انگیزشی و استراتژی های یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان گروه های علوم انسانی و علوم پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، باورهای انگیزشی و استراتژی های یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. بدین منظور تعداد240 نفر از دانشجویان گروه های علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه تبریز به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت نئو و استراتژی های انگیزشی برای یادگیری استفاده شد و معدل کل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده ها همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه اجرا شد. نتایج حاصل نشان داد که بین ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری یا وظیفه شناسی و عملکرد تحصیلی دانشجویان گروه های علوم پایه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. عملکرد تحصیلی با باورهای انگیزشی خودکارآمدی و همچنین استراتژی های یادگیری (استفاده از استراتژی های شناختی و خود نظم دهی) در هر دو گروه علوم انسانی و علوم پایه رابطه مثبت و معنی دار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که باور انگیزشی خودکارآمدی در عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته های علوم انسانی و ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری یا وظیفه شناسی در عملکرد تحصیلی دانشجویان رشته های علوم پایه بیشترین سهم را دارند.
نقش هماهنگی شناختی در رابطه ی شناخت اجتماعی ضمنی و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناخت اجتماعی به دو حوزهی ضمنی و آشکار تقسیم شده است. نظریهی ارزیابی تداعیگرا-گزارهای گاورونسکی و بودنهازن (2006) پیشبینی میکند که طی فرآیند ترجمهی یک شناخت معین از حوزهی ضمنی به آشکار، هماهنگی شناخت ضمنی مربوطه با نسخههای آشکار سایر شناختهای موجود در ذهن بررسی میشود و هر چه این هماهنگی بیشتر باشد، نیاز کمتری به ایجاد تغییر در شناخت مربوطه است و لذا نسخهی آشکار حاصل، ارتباط قویتری با نسخهی ضمنی اولیهی خود خواهد داشت. این مطالعه به آزمودن این فرضیه در متن سه شناخت هویت جنسی، هویت گروهرشتهای و تصور قالبی جنسیت ـ رشته میپردازد. بهعلاوه، بررسی تعدیلگری هماهنگی با نسخههای ضمنی سایر شناختها در رابطهی ضمنی ـ آشکار نیز به عنوان هدفی اکتشافی دنبال میشود. روش: 192 دانشجوی کارشناسی از دو دانشگاه تهران (نیمی علوم انسانی و نیمی ریاضی فنّی، نیمی زن و نیمی مرد) در این پژوهش همبستگی شرکت نمودند. سه شناخت مورد تمرکز، به دو طریق، یکی غیرمستقیم با استفاده از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد، مکقی و شوارتز، 1998)، و دیگری مستقیم با استفاده از پرسشهای لیکرت سنجیده شدند. برای آزمون تعدیلگری هماهنگی شناختی، از رگرسیون سلسله مراتبی برای هر یک از شناختها استفاده شد. یافتهها: در مورد هویت جنسی و هویت گروهرشتهای، نه هماهنگی با دو شناخت آشکار دیگر و نه هماهنگی با دو شناخت ضمنی دیگر تعدیلگر معناداری در رابطه بین نسخههای ضمنی و آشکار آنها نبودند. برای تصور قالبی، هماهنگی با شناختهای آشکار دیگر تعدیلگر معناداری نبود، اما هماهنگی با شناختهای ضمنی دیگر به طور حاشیهای معنادار شد. نتیجهگیری: نظریهی گاورونسکی و بودنهازن (2006) در مورد هیچکدام از سه شناخت تأیید نشد. در مورد تصور قالبی، نتایج دلالت دارد بر اینکه دو فرآیند متمایز از فرآیند ذکرشده در این نظریه در ساخت تصور قالبی آشکار نقش داشته باشند: یکی فرآیندی براساس شناختهای آشکار دیگر، و دوم فرآیندی بر پایهی میزان تعامل بین سه شناخت در حوزهی ضمنی.