نگار اصغری پور

نگار اصغری پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

تأثیر آموزش مجازی راهبرد های فراشناختی بر اضطراب سلامتی و سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در دوران همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش فراشناختی اضطراب سلامتی سلامت روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 298 تعداد دانلود : 444
اهداف دانشجویان هر کشوری سرمایه های آن کشور هستند. اضطراب و مشکلات مربوط به سلامت روان بر کارایی آن ها اثر منفی می گذارد. در این مطالعه اثربخشی آموزش گروهی راهبرد های فراشناختی بر اضطراب سلامتی و سلامت روان دانشجویان بررسی شده است. مواد و روش ها این پژوهش، یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده بود. در این مطالعه 56 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بازه سنی 18 تا 30 سال از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه یک ساعته به صورت مجازی آموزش راهبرد های فراشناختی دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان در 2 مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری 1 ماهه با مقیاس های اضطراب سلامتی سالکوویسکیس و وارویک و سلامت روان ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از SPSS نسخه 23 و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (آنووا) تحلیل شدند. یافته ها نتایج این مطالعه نشان داد آموزش راهبرد های فراشناختی یک برنامه مؤثر در کاهش اضطراب سلامتی و افزایش سلامت روان بود. نتایج در سطح (P<0/05) معنادار بود و بعد از 1 ماه پیگیری نیز نتایج باقی مانده بود. نتیجه گیری به طور کلی، بر اساس نتایج این مطالعه، برنامه آموزش راهبرد های فراشناختی می تواند یک راهکار مناسب برای کاهش اضطراب سلامتی و بهبود سلامت روان دانشجویان باشد.
۲.

بررسی کیفیت زندگی حرفه ای روان درمانگران مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: روان درمانگر کیفیت زندگی حرفه سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 204 تعداد دانلود : 552
اهداف کیفیت زندگی حرفه ای یکی از عوامل مهم تعیین کننده رضایت شغلی و بیمار در میان روان درمانگران است. کیفیت پایین زندگی حرفه ای می تواند به فرسودگی شغلی و خستگی شفقت منجر شود. با این حال، عوامل مرتبط با کیفیت زندگی حرفه ای در روان درمانگران هنوز به وضوح ارزیابی نشده است. هدف این پژوهش بررسی کیفیت زندگی حرفه ای روان درمانگران شاغل در مشهد بود. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت زندگی حرفه ای در روان درمانگران شاغل در شهر مشهد بود. مواد و روش ها این مطالعه مقطعی و توصیفی بر روی 184 نفر از روان درمانگران شاغل در شهر مشهد انجام شد که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و شغلی و مقیاس کیفیت زندگی حرفه ای بود که شامل رضایت از زندگی حرفه ای، آسیب استرس تروماتیک ثانویه و خستگی از شفقت بود. ارتباط بین متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن ارزیابی شد. یافته ها در این مطالعه 184 روان درمانگر شاغل در شهر مشهد (49/5 درصد مرد و 50/5 درصد زن) با میانگین سنی 7/6± 37/4 سال و سابقه کاری ۶/۶ ± 6/5 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. بیش از نیمی از شرکت کنندگان رضایت از شفقت متوسط داشتند. میزان فرسودگی شغلی و استرس ثانویه حادثه و خستگی از شفقت در اکثر شرکت کنندگان پایین بود. ارتباط معنادار و مستقیم بین فرسودگی شغلی، استرس ثانویه حادثه و خستگی از شفقت و ارتباط معکوس بین رضایت از شفقت و فرسودگی شغلی، استرس ثانویه حادثه و خستگی از شفقت وجود داشت. ارتباط سن، جنسیت، رویکرد درمانی و سابقه کار با عوامل کیفیت زندگی حرفه ای معنادار نبود. نتیجه گیری یافته های مطالعه حاضر نشان داد استرس ثانویه حادثه و خستگی از شفقت از عوامل مؤثر بر افزایش فرسودگی شغلی بودند و می توانند در اقدامات پیشگیرانه استفاده شوند.
۳.

بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی در والدین کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری با گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: والدین اختلال وسواسی - اجباری شخصیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد صفت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
تعداد بازدید : 841 تعداد دانلود : 22
مقدمه: بنا به نظر پژوهشگران، ویژگی های شخصیتی والدین و رفتار ایشان با کودک بر اختلالات روان پزشکی از جمله اختلالات اضطرابی و وسواسی-اجباری وی، می تواند اثرگذار باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی ویژگی های شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و مقایسه ی آن با گروه شاهد انجام گردید. روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-مقطعی، شامل والدین کودکان و نوجوانان 18-6 ساله ی مراجعه کننده به بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در فروردین تا شهریور 1392 هستند که با روش نمونه گیری در دسترس، والدین30 کودک و نوجوان مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری (60 نفر) بر اساس معیارهای چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و تایید دو روان پزشک کودک و نوجوان رسیده بودند وارد مطالعه شدند. گروه شاهد (60 نفر) همگن با گروه آزمون از خانواده های کودکان و نوجوانان سالم در مدرسه انتخاب شدند. تمام والدین توسط آزمون تیپ شناسی مایرز-بریگز ارزیابی گردیدند. داده ها با آمار توصیفی، مجذور خی و نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 15 تحلیل شدند. یافته ها: بنا بر یافته ها در ابعاد شخصیتی درون گرایی-برون گرایی، حسی-شمی، قضاوت گرا-ادراک گرا و تیپ های شانزده گانه ی مایرزبریگز بین دو گروه شاهد و آزمون، تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<P). تنها در بعد شخصیتی عقلانی-حسی بین دو گروه، تفاوت معنی داری مشاهده گردید (026/0=P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج، به نظر می رسد که ارتباط معنی داری بین اکثر ویژگی های شخصیتی والدین با بروز یا شیوع اختلال وسواسی-اجباری در کودکان و نوجوانان دیده نمی شود.
۴.

مقایسه ی سبک دلبستگی مادران دارای کودکان با و بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کودکان دلبستگی مشکلات رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886 تعداد دانلود : 81
مقدمه: مادر به عنوان چهره ی دلبستگی اصلی، تاثیر غیر قابل انکاری در تحول رفتاری کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری با کودکان بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال انجام شده است. روش کار: نمونه ی این پژوهش علی-مقایسه ای شامل 120 نفر از مادران دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی در سال 92-1391در شهرستان نیشابور بودکه در مورد مادران کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی و در مورد مادران کودکان دارای مشکل رفتاری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار این مطالعه شامل آزمون راتر کودکان و پرسش نامه ی سبک دلبستگی بزرگسالان بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 وآزمون های آماری تی گروه های مستقل و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند. یافته ها: بین سبک دلبستگی اضطرابی و ایمن در مادران کودکان بدون مشکل رفتاری و با مشکل رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد (به ترتیب 0001/0=P، 001/0=P) اما بین سبک دلبستگی اجتنابی مادران کودکان با و بدون مشکل رفتاری تفاوت معنی داری دیده نشد (138/0=P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی اضطرابی و ایمن می توانند به عنوان پیش بینی کننده ی مشکلات رفتاری در کودکان محسوب شوند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه ی حاضر با حمایت از نظریه ی دلبستگی، اهمیت تعامل مادر-کودک را نشان می دهد. دلبستگی ناایمن و ایمن مادران می تواند پیش بینی کننده ی مهمی برای ایجاد مشکلات رفتاری درکودکان آن ها باشد.
۵.

اثربخشی آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی–هیجانی–رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی نوجوانان خوابگاهی پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آموزش شادکامی هیجان رفتار بحران هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 375 تعداد دانلود : 856
مقدمه: دوره ی نوجوانی، مرحله ی مهم رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. بحران هویت در این دوره می تواند موجب مشکلات روانی در نوجوانان گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرآموزش گروهی به شیوه ی عقلانی هیجانی-رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی دانش آموزان نوجوان خوابگاه های شبانه روزی می باشد. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام دانش آموزان نوجوان پسر خوابگاهی در شهرستان تربت حیدریه در فاصله ی زمانی سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 24 نفراز دانش آموزان نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (12 نفر) و شاهد (12 نفر) قرار داده شدند.گروه آزمون، درمان عقلانی هیجانی-رفتاری را به مدت نه جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه شاهد، 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی را دریافت نمود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی شادکامی آکسفورد و پرسش نامه ی هویت شخصی احمدی می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار SPSS نسخه ی 12 تحلیل گردید. یافته ها: آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی-هیجانی-رفتاری در مقایسه با گروه شاهد به گونه ای معنی دار به کاهش بحران هویت (002/0=P) وافزایش شادکامی (001/0=P) منجر می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مولفه های آموزش گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی-رفتاری مانند شناسایی و چالش با افکار غیر منطقی می تواند موجب کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی شود.
۶.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی هیجان رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 264
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی با رشد روزافزون است. با توجه به نقش تنظیم هیجان در مشکلات روان شناختی و از جمله افسردگی، مطالعه ی حاضر، اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان را بر علایم افسردگی مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های روان شناسی بررسی نموده است. روش کار: این کارآزمایی بالینی با جامعه ی آماری شامل تمام مراجعان به یکی از کلینیک های روان شناسی شهر مشهد از بهمن 1391 تا فروردین 1392 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفته است. معیار ورود دریافت نمره ی 20 و بالاتر در پرسش نامه ی افسردگی بک و معیار خروج شامل دریافت مداخله ی دیگر، اعم از دارودرمانی و روان درمانی در زمینه ی افسردگی در زمان اجرای پژوهش بود. تعداد 30 نفر، به طور تصادفی و تعداد برابر در گروه آزمون (آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در 8 جلسه به صورت دو بار در هفته) و گروه شاهد، قرار گرفتند که با پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری یک ماهه بررسی شدند. ابزار بررسی، پرسش نامه ی افسردگی بک و مقیاس دشواری های هیجانی بود. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد. یافته ها: گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری در نشانه های افسردگی (01/0=P، 9/62=(28و1)F) و دشواری های تنظیم هیجان (01/0=P، 9/15=(28و1)F) نشان دادند که در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی منجر به کاهش موثر و ماندگار نشانه های افسردگی و دشواری های تنظیم هیجان می گردد.
۷.

تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران بخش روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پرستاران استرس شغلی تفکر بخش روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 666 تعداد دانلود : 59
مقدمه: پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی سطح بالایی از استرس را در زندگی حرفه ای خود تجربه می کنند، بنابراین استفاده از روش های پیشگیرانه و کارآمد، ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران شاغل در بخش روان می باشد. روش کار: نمونه ی این پژوهش مداخله ای با گروه آزمون و شاهد را 60 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در بهمن 1391 تشکیل می دادند که تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی استرس شغلی کارازاک بود که در سه مرحله ی قبل از مداخله، یک و دو ماه بعد از مداخله تکمیل شد. کارگاه دو روزه ی 6 ساعته به فاصله ی یک هفته برای گروه آزمون اجرا شد. در گروه شاهد نیز طی دو جلسه ی 6 ساعته به فاصله ی یک هفته، نشانه ها و اصطلاحات روان پزشکی آموزش داده شد. داده ها با آزمون های مجذور خی، تی، تحلیل واریانس، فریدمن و با نرم افزار SPSS نسخه ی 5/11 انجام شد. یافته ها: میانگین نمره ی استرس شغلی کلی گروه آموزش تفکر انتقادی از 6/7±1/92 به 4/6±8/84 در یک ماه بعد و 9/6±5/81 در مرحله ی پی گیری دو ماه بعد از مداخله تغییر یافته که به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد است (001/0P<). درگروه شاهد نیز میانگین نمره ی استرس شغلی در مرحله ی یک ماه و پی گیری دو ماه بعد به طور معنی داری نسبت به مرحله ی قبل از مداخله افزایش یافت (001/ 0P<). نتیجه گیری: آموزش تفکرانتقادی می تواند شیوه ی موثری برای کاهش استرس شغلی باشد، لذا پیشنهاد می شود مورد توجه مدیران قرار گیرد.
۸.

مقایسه ی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان شناختی ـرفتاری عزت نفس دانش آموز گروه درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 327 تعداد دانلود : 242
مقدمه: هدف این پژوهش، مقایسه­ی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی و درمان گروهی شناختی­رفتاری بر عزت نفس دانش­آموزان دختر می­باشد. روش­کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی می­باشد. جامعه­ی آماری شامل تمام دانش­آموزان دختر پایه­ی اول دبیرستان­های دولتی شهرستان سرخس در سال 1391 می­باشد. آزمودنی­ها به شیوه­ی تصادفی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به مدت دوماه تحت درمان شناختی­رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی قرار گرفتند (هشت جلسه­ی دو ساعتی) در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. پرسش­نامه­ی عزت نفس کوپراسمیت قبل و بعد از آموزش به آزمودنی­ها داده شد. داده­های حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یک­سویه، آزمون تعقیبی دانکن و نرم­افزار SPSS تحلیل گردید. یافته­ها: درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی و درمان شناختی­رفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر بهبود عزت نفس داشته­اند (0001/0P< و 56/21=F) اما تفاوت این دو گروه به صورت معنی­داری نبوده است. نتیجه­گیری: به نظر می­رسد درمان شناختی­رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن­آگاهی در افزایش عزت نفس موثر می­باشند.
۹.

ارتباط میزان فرسودگی در مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون با وضعیت بالینی بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیماری پارکینسون فرسودگی مراقبین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : 529 تعداد دانلود : 922
مقدمه:مطالعه­ی حاضر با هدف بررسی میزان فرسودگی در مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون و ارتباط آن با وضعیت بالینی بیماران انجام شده است. روش­کار: در این مطالعه­ی همبستگی، 35 بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون مراجعه­کننده به درمانگاه سرپایی نورولوژی بیمارستان قائم (عج) مشهد و مراقبین آن­ها در طی یک سال (90-1389) بررسی شدند. از مراقبین بیمار، پرسش­نامه­ی بار بیماری و معیار ناراحتی مراقبین گرفته شد. آزمون معاینه­ی مختصر روانی برای بررسی وضعیت عمومی شناخت و مقیاس یکپارچه­ی درجه­بندی بیماری پارکینسون برای بررسی سیر بیماری به کار رفت. هم­چنین برای بیماران از معیار درجه­بندی هون و یار استفاده شد که معرف مرحله­ی بیماری است. اطلاعات با نرم­افزار SPSS تحلیل شد. برای بررسی متغیرهای جمعیت­شناختی از جدول فراوانی و برای بررسی ارتباط بین فرسودگی مراقبین با وضعیت بالینی بیماران از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته­ها:بین بخش 2 و3 مقیاس یکپارچه­ی درجه­بندی پارکینسون (فعالیت­های زندگی روزمره و عملکرد حرکتی) با فرسودگی مراقبین همبستگی مثبت معنی­داری وجود داشت (01/0P>). بر اساس معیار درجه­بندی هون و یار، ارتباط مثبت معنی­داری بین مرحله­ی بیماری با نمره­ی فرسودگی مراقبین وجود داشت (01/0P<). هم­چنین بین وضعیت شناختی بیماران بر اساس نمره­ی وضعیت روانی با نمرات پرسش­نامه­های بار بیماری و ناراحتی مراقبین ارتباط مثبت معنی­داری یافت شد (01/0P>). نتیجه­گیری: با توجه به ارتباط میان فرسودگی مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون با وضعیت بالینی این بیماران، لزوم توجه بالینی بیشتر به سلامت جسمی و عاطفی مراقبان احساس می­شود.
۱۰.

اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر عزت نفس، افسردگی و سبک اسناد دانشجویان دانشکده الزهرا(س) مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 609 تعداد دانلود : 507
هدف ازپژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری برعزت نفس، افسردگی و سبک اسناد دانشجویان میباشد. این پژوهش از نوع تجربی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. آزمودنیها از بین افرادیکه در آزمون عزت نفس کوپراسمیت نمره زیر نقطه برش گرفته بودند، انتخاب شده و بصورت تصادفی در گروهها قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه آزمایش ده جلسه دو ساعته را گذراندند و جلسات گروه کنترل نیز پس از اتمام این جلسات تشکیل گردید. ابزارهای مورد استفاده، آزمون عزت نفس کوپراسمیت، آزمون افسردگی بک و آزمون سبک اسناد( ASQ) بودند که آزمودنیها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون آنها راتکمیل نمودند. برای تحلیل آماری نمرات پرسشنامه های پس آرمون دو گروه آزمایش و کنترل از آزمون T مستقل و برای مقایسه نمرات پیش آرمون و پس آرمون گروه آرمایش از آزمون T همبسته استفاده شد. تمام فرضیات این پژوهش مورد تایید قرار گرفتند به این ترتیب که بین اعضای گروه آزمایش و کنترل در هر سه آزمون تفاوت معنا داری بدست آمد و همچنین تفاوت معناداری بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش نیز مشاهده گردید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان