۱.
کلید واژه ها:
میگرن سردرد تنشی تنظیم شناختی هیجان
سردرد هدف بزرگی برای مداخلات بهداشت عمومی به شمار می رود. از آنجا که استرس و آشفتگی های هیجانی به عنوان عوامل راه انداز مهم در انواع سردرد مطرح هستند، بنابراین موضوع تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی در سازگاری و کنترل مؤثر این اختلال مطرح باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرنی، سردرد تنشی و افراد بهنجار بود. طی یک طرح علی- مقایسه ای دو گروه 30 نفری از کلیه بیماران مبتلا به سردرد میگرنی و سردرد تنشی، مراجعه کننده به کلینیک نورولوژی بیمارستان امام حسین (ع) تهران با تشخیص نورولوژیست در چهارچوب ملاک های تشخیصی انجمن بین المللی سردرد به صورت در دسترس انتخاب و با گروه بهنجار همتاسازی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که افراد مبتلا به سردرد میگرنی نسبت به گروه بهنجار از راهبردهای مثبت کمتری استفاده می کنند. همچنین زنان در هر دو گروه مبتلا به سردرد میگرنی و بهنجار از مردان مبتلا به میگرن و بهنجار در استفاده از راهبردهای مثبت نمرات بالاتری کسب کردند. بدین صورت آموزش تنظیم هیجان با آگاه نمودن مبتلایان به سردرد از هیجان ها ی مثبت و منفی خود و کمک به پذیرش و ابراز به موقع آنها، می تواند سلامت روان آنان را ارتقاء بخشد، لذا آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به این گروه پیشنهاد می شود.
۲.
کلید واژه ها:
کیفیت زندگی درد سرطان پستان مهارت های مقابله ای
زمینه: بیماری سرطان مشکلات فراوانی در ابعاد جسمانی، روان شناختی و اجتماعی از جمله تحمل درد و کاهش کیفیت زندگی ایجاد می کند. هدف: این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر میزان درد، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان ساکن در شهرستان دزفول انجام شد. روش: این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری است. برای این منظور طی دعوت نامه ای غیر رسمی از 34 بیمار که دارای شرایط مطالعه بودند ثبت نام به عمل آمد. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه 8 هفته ای 5/1 ساعته مهارتهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان برنامه برنامه درمانی عادی خود را دریافت نمودند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه، پرسشنامه مختصر شدت درد و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج توصیفی نشاندهنده وضعیت بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کیفیت زندگی و ابعاد آن و درد و ابعاد آن، نسبت به گروه کنترل بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نیز با کنترل اثر پیش-آزمون، نشان داد که آموزش مهارتهای مقابله با استرس باعث بهبود در کیفیت زندگی و ابعاد عملکردی و علائم آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه شده است. همچنین این برنامه در کاهش شدت درد و کاهش تداخل درد در عملکرد روزمره این بیماران شده است.
۳.
کلید واژه ها:
چاقی اضافه وزن شاخص توده بدنی (BMI) مهارت های تنظیم هیجانی درمان روابط بین شخصی
هدف: مشکلات بین شخصی و مهارت های تنظیم هیجانی در پژوهش های مختلف به عنوان تفاوتهای روانشناختی گروه چاق و اضافه وزن مورد بررسی و تایید قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی در کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن انجام گرفت.
روش: این پژوهش یک پژوهش بنیادی از نوع طرح های شبه آزمایشی است. تعداد 80 زن با BMI بالای 9/24 در این پژوهش شرکت کردند. از این افراد خواسته شد پرسشنامه مشکلات بین شخصی (IPP-127؛ هروویتز و همکاران، 1988) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (ITEC-27؛ برکینگ و زنوج، 2008) را تکمیل کنند. دو گروه چاق و اضافه وزن طول مدت 6 ماه دو روش درمانی روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی گرفتند و در پایان روش درمانی کاهش وزن بر حسب شاخص توده بدنی (BMI) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که IPT و ITEC بر کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن متفاوت است. زنان چاق با درمان روابط بین شخصی در مقایسه با زنان چاقی که درمان تنظیم هیجانی دریافت کردند، کاهش وزن بیشتری داشتند؛ درحالیکه زنان دارای اضافه وزن که درمان مدیریت هیجانی دریافت کردند در مقایسه با زنان اضافه وزنی که درمان روابط بین شخصی دریافت کردند، کاهش وزن معناداری نداشتند.
نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت درمان روابط بین شخصی و تنظیم هیجانی، درمانی موثر برای کاهش وزن افراد چاق و دارای اضافه وزن است.
۴.
کلید واژه ها:
برون گرایی دانشجو اعتیاد به اینترنت وظیفه شناسی توافق گرایی
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت در دانشجویان یکی از اعتیادهای جدید در جوامع مدرن محسوب می شود. لذا هدف این پژوهش، مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در گرمسار بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر کارشناسی گرمسار در سال 2013 تشکیل داد که 286 نفر به شکل نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ و فرم کوتاه نئو بود.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین رتبه نمرات شرکت-کنندگان گروه بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در عامل های برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p< ). به گونه ای که شرکت کنندگان گروه در معرض اعتیاد به اینترنت در هر یک از عوامل مذکور رتبه کمتری در مقایسه با گروه بدون اعتیاد به اینترنت را گزارش کردند.
نتیجه گیری و بحث: سه مؤلفه شخصیتی برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی در افراد در معرض اعتیاد به اینترنت کمتر از افراد بدون اعتیاد به اینترنت است. از این رو، به نظر می رسد افراد در معرض اعتیاد به اینترنت به واسطه سردبرخورد بودن کمتر با دیگران توافق می کنند و ظیفه-شناسی کمتری را گزارش می کنند، از این رو برای گذران وقت خود به اینترنت پناه می برند.
۵.
کلید واژه ها:
دینداری رفتارهای پرخطر نظم بخشی هیجانی
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری با واسطه گری نظم بخشی هیجانات در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود.روش:جامعه ی آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان دبیرستان های نواحی پنج گانه اصفهان بود که از بین دانش آموزان دبیرستان ها در سال 1391 تعداد 383 نفر(176پسر و 207 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه دینداری ، پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانات و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی گردآوری و از طریق روش های آماری تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد دشواری در نظم بخشی هیجانی در رابطه میان دینداری و رفتار پرخطر تا اندازه ای واسطه شده است. همچنین، رابطه مستقل معناداری بین دینداری و رفتارهای پرخطر وجود داشت.نتیجه گیری:نوجوانانی که اعتقادات مذهبی قوی تر ی دارند و هیجاناتشان را به گونه ای مؤثر تنظیم می کنند به احتمال کمتر در رفتارهای پرخطر شرکت می کنند.