روانشناسی تربیتی (روانشناسی و علوم تربیتی سابق)
روانشناسی تربیتی دوره جدید سال سوم پاییز 1386 شماره 9
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دوره دکتری تکنولوژی آموزشی در سطح جهانی و ارائه برنامه ای جامع جهت راه اندازی این دوره در دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد. سؤال های اساسی در این پژوهش عبارت بود از: دوره دکتری تکنولوژی آموزشی در سطح جهانی دارای چه ضرورت ها و اهدافی بوده و چگونه اجرا می شود؟ چگونه می توان دوره دکتری تکنولوژی آموزشی درایران را براساس تجارب جهانی طراحی و اجرا کرد؟ به منظور بررسی تجارب جهانی و پاسخ به سؤال های فوق، تعدادی از دانشگاههای معتبر جهانی انتخاب و برنامه آموزشی آنها در دوره دکتری تکنولوژی آموزشی موردمطالعه قرار گرفت. با استفاده از نتایج مطالعه انجام شده، پرسشنامه ای به منظور طراحی دوره دکتری رشته مذکور در ایران تهیه و پس از محاسبه روایی و پایایی آن در اختیار اساتید و کارشناسان ارشد این رشته قرار گرفت. با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی
یافته های بدست آمده با بهره گیری از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نهایتاً یک برنامه آموزشی مبتنی بر تجارب جهانی و نیازهای ملَی ارائه گردید که در متن مقاله حاضر به جزئیات و چگونگی انجام این امر پرداخته شده است.
شیوع و تنوع ناتوانی های ویژه یادگیری در دانش آموزان دوره ابتدایی شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین میزان شیوع ناتوانی های ویژه یادگیری و انواع آن به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی شهر شیراز هدف اصلی این تحقیق بود. روش: در این پژوهش، ابتدا از پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر(فرم معلم)، جهت غربالگری
دانش آموزان مبتلا به اختلالات رفتاری استفاده گردید. به این ترتیب تعداد 401 دانش آموز (200 پسر و 201 دختر) که مبتلا به اختلالات رفتاری نبودند مورد بررسی قرار گرفتند. این تعداد دانش آموز با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. چک لیست مایکل باست و چک لیست های اختصاصی مرکز ناتوانی های یادگیری شهر شیراز در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده، همسانی درونی، پایایی باز آزمایی و روایی چک لیست ها را تأیید کردند. همچنین میزان شیوع ناتوانی های یادگیری 7/9 درصد، نارساخوانی 7/8 درصد، ناتوانی های ریاضی 7/6 درصد و ناتوانی های دیکته 2/7 درصد کل گروه نمونه به دست آمد. با استفاده از آزمون نسبتها در هیچ یک از انواع ناتوانی-ها تفاوت معنی داری بین نسبت مبتلایان دختر و پسر، همچنین نسبت مبتلایان کلاس سومی و کلاس چهارمی به دست نیامد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که مدارس ابتدایی جهت پیشگیری و درمان ناتوانی های یادگیری نیازمند خدمات مشاوره و راهنمایی هستند. این موضوع در برنامه ریزی، تنظیم بودجه و سیاست های آموزشی و درمانی
می توانند سودمند باشد.
ساخت و هنجاریابی مقیاس بلوغ اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 87-86
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ساخت، اعتباریابی و بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سنجش بلوغ اجتماعی است. برای رسیدن به این هدف با استفاده از کتابها و مقالات و پژوهشهایی که در این خصوص صورت گرفته بودند، ویژگیهای مربوط به رشد و بلوغ اجتماعی استخراج شد و متناسب با آنها عباراتی که هر کدام شامل 5 گزینه بود ساخته شد. اعتبار یابی محتوایی براساس ارزیابی های سه استاد روانشناسی صورت گرفت. به منظور اجرای پژوهش در ابتدا آزمون بصورت آزمایشی روی یک نمونه 50 نفری اجرا شد و اشکالات آن رفع گردید و فرم نهایی آن روی یک نمونه 434 نفری از دانش آموزان دختر و پسر در شهرستان سبزوار اجرا گردید. با تحلیل عاملی اکتشافی 16 عامل برای این آزمون مشخص شد. پایایی آزمون با روش آلفای کرونباخ نیز 89/0 به دست آمد.
انطباق و استانداردسازی آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز– اومان برای کودکان 7- 5/2 سال -7 SON-R 2) (: گزارش پایانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف انطباق، استانداردسازی و هنجاریابی آزمون غیرکلامی هوش اسنایدرز-اومان برای کودکان 7-5/2 سال ) -7 SON-R 2 ( روی یک گروه از کودکان تهران با حجم 2852 نفر (1456 پسر و1396 دختر) که با روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای از بین کودکان مهدهای کودک تحت نظارت بهزیستی و آموزش و پرورش انتخاب شدند، اجرا گردید. برای تحلیل سؤالات، مدل کلاسیک آزمون و مدل 2 پارامتری مبتنی بر نظریه سؤال- پاسخ (IRT) مورداستفاده قرار گرفت. اعتبار خرده آزمونها (موزاییکها، طبقه بندیها، موقعیتها، پازلها، قیاسها و الگوها) با استفاده از فرمول λ2 و اعتبار مقیاسهای عملی و استدلال و کل آزمون از طریق فرمول آلفای طبقه ای، به تفکیک جنسیت و کل گروه برآورد گردید. دامنه ضرایب اعتبار خرده آزمونها از 81/0 تا 88/0 و مقیاسها و کل آزمون از88/0 تا 95/0 بدست آمد. در خصوص روایی نیز تحلیلهای مختلفی صورت گرفت. از جمله این تحلیل ها می توان به تمایزگذاری سنی، تمایزگذاری گروهی و تحلیل عاملی ساختار آزمون اشاره کرد. همچنین جداول نرم برای نمره های خرده آزمونها، مقیاسها و IQ در 10 گروه سنی به فاصله 6 ماه از یکدیگر از (3،2 تا 7 سال تمام ) تهیه گردید. بطور کلی یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آزمون موردبحث از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و با اطمینان می توان از آن، جهت سنجش هوش کلی کودکان 7-5/2 سال استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی کاربرد رسانه های مختلف آموزشی در مفهوم سازی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش میزان اثربخشی رسانه های شنیداری- دیداری متحرک مختلف بر مفهوم سازی مفاهیم درس فیزیک- مبحث نیرو در یادگیرندگان سال اول راهنمایی را مورد بررسی قرار داده است. هدف کلی مقایسه اثربخشی سه رسانه تلفیقی (ترکیب آموزش برنامه ای اسکینر، مراحل یادگیری گانیه، و طرح درس روزانه)، رسانه آموزشی دانش یار (موجود در مراکز فروش)، و رسانه انسانی (معلم) با یکدیگر بود.
طرح این پژوهش آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی است. جامعه آماری شامل تمامی یادگیرندگان پسر و دختر سال اول راهنمایی شهر کرمان در سال تحصیلی87- 1386 بود. روش نمونه گیری شش کلاس در شش مدرسه راهنمایی مختلف به صورت تصادفی خوشه ای و ابزار گردآوری داده ها آزمون پیشرفت تحصیلی فیزیک چهارگزینه ای پژوهشگر ساخته بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایشی (دانش یار و تلفیقی) و گروه های گواه (انسانی) اجرا شد. برای تعیین میزان اثربخشی هر رسانه بر مفهوم سازی این مراحل به ترتیب اجرا شد: اجرای پیش آزمون، اعمال متغیر مستقل (اجرای آموزش توسط رسانه)، و اجرای پس آزمون. برای تحلیل داده های بدست آمده از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده شد.
نتایج داده های توصیفی نشان داد یادگیرندگان پسر و دختر در درس فیزیک ضعیف هستند و رسانه تلفیقی بر مفهوم سازی مفهوم های فیزیک اثربخش بوده است. نتایج کلی داده های تحلیلی نشان دادند مفهوم سازی گروه های یادگیرنده ای که از طریق رسانه تلفیقی آموزش دیده بودند بر مفهوم سازی یادگیرندگانی که از طریق دو رسانه انسانی و دانش یار آموزش دیده بودند برتری داشت و مفهوم سازی یادگیرندگانی که از طریق رسانه انسانی آموزش دیده بودند بر مفهوم سازی گروه های یادگیرنده ای که از طریق رسانه دانش یار آموزش دیده اند برتری دارد.
مطا لعـه عوامـل تأثیرگـذار بر بکارگیری شیوه های نوین تدریس توسط معلَمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان در سال تحصیلی 85- 1384
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بکارگیری شیوه های فعال تدریس توسط معلمان مقطع ابتدایی شهرستان گرگان انجام گرفته است. جامعـه آماری این تحقیق شامل کلیـه معلمان استخـدام رسمی، حق التدریس و پیمانی یا قراردادی مقطع ابتدایی شهرستان گرگان به تعداد1300 نفرمی باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان و متناسب با جامعه آماری و از طریق نمونـه گیری تصادفی به تعداد 297 نفر به تفکیک جنسیت (155 معلم مرد و 142 معلم زن) در نظر گرفته شده است. طرح تحقیق از نوع توصیفی (پیمـایشی) و ابزار اندازه گیری آن پرسشنـامه محقق ساخته است که با استفاده از رایـانه- بستـه نرم افزاری spss، ضـریب همبستگی بین نمرات دو بار اجرای آزمون عدد613/0 برآورد شده است. برای تجزیـه و تحلیـل یافته ها ازآمـار تـوصیفی (فـراوانی، درصد، جـدول و نمـودار ) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن) استفاده شد.
همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهدکه:
1- بین ویژگی های فردی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
2- بین عوامل اداری و ساختاری و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری دارد.
3- بین عوامل و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی معلمان و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
4- بین عوامل و شیوه های ارزشیابی و میزان بکارگیری روش های فعال تدریس همبستگی معنی داری وجود دارد.
رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیتی روان آزرده خویی، برونگرایی، سازگاری، پذیرا بودن به تجارب و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زناشویی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر بین 5 عامل بزرگ شخصیتی روان آزرده خویی، برونگرایی، سازگاری، پذیرا بودن به تجارب و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زناشویی موردبررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران، ساکن در خوابگاه های متأهلی، و حجم نمونه 174 دانشجوی متأهل (87 زوج) بود. پس از آنکه از طریق خوشه ای خوابگاه های مورد نظر از بین تمام خوابگاه های متأهلی دانشگاه های دولتی شهر تهران انتخاب گردید، به دفتر سرپرستی هر یک از آنها مراجعه شد و لیست تمامی اعضای ساکن در خوابگاهها تهیه و از طریق تصادفی اعضای گروه نمونه انتخاب گردیدند. سپس یک پرسشنامه NEO-FF-I و یک پرسشنامه ENRICH به ترتیب برای گردآوری داده های مربوط به 5 عامل شخصیت و رضایتمندی زناشویی بر روی هر یک از زوجین اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که از بین 5 عامل شخصیت، روان آزرده خویی رابطه منفی و معنادار، برونگرایی، سازگاری و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و معناداری با رضایت زناشویی دارند. بین پذیرا بودن به تجارب با رضایتمندی زناشویی رابطه ای وجود نداشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که از بین این 5 عامل به ترتیب روان آزرده خویی و بعد از آن سازگاری بیشترین رابطه را با رضایت زناشویی داشته و توان پیش بینی آن در سطح معناداری است.