مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
هوش هیجانی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خلاقیت سازمانی، هوش هیجانی و هوش معنوی با بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان انجام شده است. روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان ستادی سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 120 نفر تعیین گردید و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. سپس با استفاده از چهار پرسشنامه خلاقیت سازمانی رندسیپ، هوش هیجانی بار-آن، هوش معنوی کینگ و بهره وری نیروی انسانی هرسی-گلداسمیت مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و نیز آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به وسیله نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که بین ابعاد هوش معنوی، هوش هیجانی و خلاقیت سازمانی کارکنان با بهره وری آن ها همبستگی مستقیم و معنی داری مشاهده می شود (P<0/01) . همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان توسط هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی آنان تبیین می شود . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به هوش هیجانی، هوش معنوی و خلاقیت سازمانی کارکنان بر روی بهره وری آن ها در محیط کار تاثیرگذار می باشد.
کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به دیابت و ارتباط آن با هوش هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به دیابت و ارتباط آن با هوش هیجانی انجام شد. روش : این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع همبستگی- توصیفی است که بر روی 85 سالمند مبتلا به دیابت مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان شریعتی تهران انجام شد. برای بررسی کیفیت زندگی از پرسش نامه کیفیت زندگی سالمندان لیپاد و برای سنجش میزان هوش هیجانی از پرسش نامه هوش هیجانی شرینک استفاده شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزار SPSS-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان دادند که میانگین نمره کلی کیفیت زندگی و هوش هیجانی سالمندان مبتلا به دیابت، در حد متوسط به بالا هستند. کیفیت زندگی سالمندان مرد نسبت به سالمندان زن و هم چنین هوش هیجانی سالمندان مرد نسبت به سالمندان زن در سطح بالاتری قرار داشت. کیفیت زندگی با سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و مسکن رابطه معناداری داشت (05/0> p )؛ ولی بین کیفیت زندگی با سن و وضعیت اقتصادی، رابطه معناداری وجود نداشت (05/0< p ). هوش هیجانی با سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و مسکن رابطه معناداری داشت (05/0> p ) اما بین هوش هیجانی با سن و وضعیت اقتصادی رابطه معناداری وجود نداشت (05/0< p ). به طور کلی نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به دیابت (01/0 p < و536/0= r ) همبستگی مثبت وجود دارد. نتیجه گیری : با توجه به ارتباط معنادار بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به دیابت، در صورت تمرکز و برنامه ریزی بر هوش هیجانی و ابعاد آن در سالمندان مبتلا به دیابت، می توان بستر مناسبی برای ارتقای کیفیت زندگی آنها فراهم نمود.
تأثیر برنامه مداخله ای – آموزشی جرأت ورزی، حل مشئله و حرمت خود بر هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثر بخشی برنامه مداخله ای – آموزشی جرأت ورزی، حل مسئله حرمت خود بر هوش هیجانی است تا زمینه تهیه یک برنامه مداخله ای برای افزایش هوش هیجانی فراهم آید.روش : روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی است. جامعه مورد مطالعه را دانش آموزان پسر دبیرستانی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تهران تشکیل میدهند. از میان این افراد 15 نفر، که بهر هیجانی کمترین نمره را بین 120 نفر بدست آوردند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت کاربندی آزمایشی قرار گرفتند.گروه آزمایش در 15 جلسه 90 دقیقه ای برای مؤلفه های جرأت ورزی، حل مسئله و حرمت خود آموزش دیدند. یافته ها: تحلیل نتایج اندازه گیری مکرر همراه با انتقال اثر نشان داد که برنامه مداخله ای، هوش هیجانی را اقزایش می دهد.همچنین هر یک از سه قسمت برنامه آموزشی(جرأت ورزی، حل مسئله و حرمت خود) جداگانه باعث افزایش هوش هیجانی میشوند. نتیجه گیری: برخلاف هوش شناختی که پدیده ای نسبتاً ثابت و تغییر ناپذیر است، هوش هیجانی را میتوان با برنامه های آموزشی ارتقا داد و سازگاری فرد را بهبود بخشید.
رابطه بین هوش سیال،ابعاد شخصیت (برون گرایی،روان رنجوری و روان پریش)و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان ارتباط ساده و چندگانه بین هوش سیال،ابعاد شخصیت (برون گرایی، روان رنجوری و روان پریشی) و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی انجام شد. روش: روش پژوهش،توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 133 دانش آموز مقطع متوسطه و پیش دانشگاهی شهرستان دزفول بود که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای به دست آوردن اطلاعات آزمون ماتریس های پیشرونده ریون،نسخه میانی (بزرگسالان)استاندارد شده به وسیله براهنی (1353) پرسشنامه شخصیت آیزنک(1975)،آزمون بهر هیجانی بار- ان(2000) اجرا شد و معدل تحصیلی سال گذشته شرکت کنندگان به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری (گام به گام) تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هوش سیال و برون گرایی با موفقیت تحصیلی و موفقیت تحصیلی با نمره کل هوش هیجانی و ابعاد هوش درون فردی و انطباق پذیری ارتباط مثبت اما روان پریشی با موفقیت تحصیلی ارتباط منفی دارد. هرسه متغیر با موفقیت تحصیلی رابطه دارند و در تعامل با هم در مجموع 32 درصد از تغییرات موفقیت تحصیلی تبیین را می کنند. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختران به طور معنادار بیشتر از دانش آموزان پسر است. نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش در برنامه ریزی برای بالا بردن کیفیت آموزش یا توجه به ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی یادگیرندگان می توان استفاده کرد.
تأثیر آموزش هوش هیجانی بر کاهش مشکلات درون نمود نوجوانان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش هوش هیجانی بر مشکلات درون نمود دانش آموزان نارساخوان بود. روش: روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر نارساخوان مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران بود که از میان آن ها 30 دانش آموز 11 تا 13 ساله که دارای پرونده بودند به روش نمونه در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه خودسنجی نوجوانان آخنباخ و رسکورلا (2003) و پرسشنامه هوش هیجانی شات (1998) بود. با استفاده از روش تحلیل کوواریانس داده ها تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هوش هیجانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری افزایش، و مشکلات درون نمود این گروه کاهش یافته است. نتیجه گیری: آموزش هوش هیجانی می تواند در افزایش هوش هیجانی و کاهش مشکلات درون نمود مؤثر باشد. لذا پیشنهاد می شود با آموزش هوش هیجانی و استفاده از نتایج این پژوهش در مراکز مشاوره نوجوانان نارساخوان، مشکلات درون نمود آن ها را کاهش دهند.
نقش ناگویی طبعی، برانگیختگی وهوش هیجانی در پیش بینی عود اختلال سؤمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (تیر) ۱۳۹۸ شماره ۷۶
467-477
حوزه های تخصصی:
زمینه: عود در سوء مصرف کنندگان مواد شیوع بالایی دارد، اما آیا ناگویی طبعی، برانگیختگی و هوش هیجانی می توانند نقشی در پیش بینی آن داشته باشند؟ هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش ناگویی طبعی، برانگیختگی و هوش هیجانی در پیش بینی عود اختلال سوء مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از بین مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد 120 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های پیش بینی بازگشت به مصرف مواد رایت وهمکاران (2001)، ناگویی طبعی تورنتو(1994)، برانگیختگی بارت (2004) و هوش هیجانی برادبری و گریوز (2005) جمع آوری شد و با کمک آزمون های پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ناگویی طبعی، دشواری در تشخیص احساسات، نمره کلی برانگیختگی و ابعاد برانگیختگی حرکتی و برانگیختگی شناختی با عود مصرف رابطه مثبت معنی دار، برانگیختگی عدم برنامه ریزی، هوش هیجانی، خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط با عود مصرف رابطه منفی معنی داری دارند (0/01 p< ). و از بین آنها برانگیختگی عدم برنامه ریزی و حرکتی و مدیریت روابط از مؤلفه های هوش هیجانی توانستند عود مصرف را پیش بینی کنند (0/01 p< ). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت با افزایش ناگویی طبعی و برانگیختگی کلی، عود مصرف مواد افزایش یافته و با افزایش هوش هیجانی از عود مصرف کاسته می شود.
اثر تمرینات ایروبیک نشسته بر زندگی زنان میانسال به بالا براساس هوش های منتخب
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
149-157
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی آثار تمرینات ایروبیک نشسته بر زندگی زنان میانسال به بالا براساس هوش های منتخب است. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است که از طرح تحقیق دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. روش شناسی: شرکت کنندگان 6 زن میانسال به بالا بودند که از میان 80 زن مراجعه کننده به باشگاههای ایروبیک به صورت تصادفی انتخاب شدند. در ابتدای پرسشنامه های هوش های هیجانی، معنوی، فرهنگی و اخلاقی هنجار شده در ایران را به عنوان پیش آزمون تکمیل شده، سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه هر جلسه به مدت 1 ساعت زیرنظر مربی به تمرین پرداختند و گروه کنترل به کارهای روزانه خود مشغول بودند. در انتها پرسشنامه های فوق به عنوان پس آزمون تکمیل شده اطلاعات شده از پرسشنامه های فوق به عنوان پس آزمون تکمیل شدند. نتایج : اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه ها در قالب فرض های تحقیق با استفاده از آزمون شایپرویلک برای بررسی نرمال بودن داده ها استفاده شد و از آزمون یومان ویتینی برای اختلاف پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج نشان داده تمرینات ایروبیک نشسته به طور مؤثری موجب بهبود زندگی و افزایش هوش های منتخب زنان میانسال به بالا شده است. نتیجه گیری : افزایش این مولفه هایی که ذکر شد ترغیب سالمندان زن به سمت ورزش کردن از جمله ورزشهای شادی آور. مثل ایروبیک نشسته تا بدینوسیله علاوه بر سود جستن از مزایای فیزیولوژیکی نیز بهبود می یابد و در سطح مناسبی قرار می گیرد.
اثر بخشی فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
158-173
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه ی شهرستان خمینی شهر بود. روش شناسی: جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه ی شهرستان خمینی شهر بود. نمونه ی آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بود که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ی اضطراب بک (1988)، پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد (1990)، پرسشنامه ی هوش هیجانی بار- ان (1998) و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی (2002). 30 نفر منتخب به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند؛ در حالی که اعضای گروه کنترل در لیست انتظار بودند، اعضای گروه آزمایش در معرض 7 جلسه ی فراشناخت درمانی ولز قرار گرفتند. هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در زمینه ی متغیرهای وابسته مورد ارزشیابی قرار گرفتند. داده های گردآوری شده به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) تحلیل شدند؛ تحلیل ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شدند. نتایج: نتایج تحلیل آماری نشان داد که فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری : به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که فراشناخت درمانی ولز بر کاهش اضطراب، افزایش شادکامی، ارتقاء سطح هوش هیجانی و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان پسر دوره ی دوم مقطع متوسطه مؤثر است.
تاثیر بازی های رایانه ای بر هوش هیجانی دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر بازی های رایانه ای بر هوش هیجانی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه ناحیه یک شهرستان ساری به تعداد 5030 نفر که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس پایه های تحصیلی به عنوان نمونه انتخاب شدند.جمع آوری داده ها از پرسش نامه بازیهای رایانه ای با 15 سؤال، پرسش نامه هوش هیجانی برادبری و جین گریوز (2005( در چهار مولفه (خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت ارتباطات) با 28 سوال استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی ابزارها به تایید متخصصان امر رسید و پایایی آنها با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه بازی های رایانه ای 75/0 و پرسش نامه هوش هیجانی 87/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که: بازی های رایانه ای بر کاهش هوش هیجانی و مولفه های آن (خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت ارتباطات) تاثیر معناداری دارد.
فراتحلیلِ رابطه بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که با بهره گیری از روش فراتحلیل انجام گرفته، به ترکیب عددی نتایج پژوهش های انجام شده در ایران در زمینه رابطه بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با خودکارآمدی افراد پرداخته شده است. جامعه آماری فراتحلیل، پژوهش های در دسترس مرتبط با رابطه هوش هیجانی و مؤلفه های آن با خودکارآمدی در داخل کشور است که در بین سال های 1386 تا 1396 منتشر شده اند. براساس ملاک های تعریف شده ورود و خروج پژوهش های اولیه و نیز تحلیل حساسیت، در نهایت50 اندازه اثر از 22 مطالعه اولیه بررسی شد. بعد از بررسی ملاک های ورود و خروج، یافته های کمّی پژوهش های منتخب با نرم افزار CMA ویرایش2، تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که هوش هیجانی و مؤلفه های آن بر خودکارآمدی افراد تأثیر معنی داری داشته و طبق ملاک کوهن، میزان اندازه اثر ترکیبی رابطه بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با خودکارآمدی برای مدل اثرات تصادفی، در حد متوسط به بالا (34/0= ES) است. بررسی نقش متغیرهای تعدیل کننده مؤلفه های هوش هیجانی، جامعه آماری تحقیقات اولیه و حجم نمونه تحقیقات اولیه در ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، رابطه معنی داری نشان دادند. به طور خلاصه، می توان نتیجه گرفت که آموزش هوش هیجانی می تواند بر خودکارآمدی افراد تأثیر چشم گیری داشته باشد.
نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه سبک های فرزندپروری و قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
7 - 22
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های فرزندپروری با قلدری بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان پسر کلاس هفتم و هشتم مدارس شهر اراک در سال تحصیلی 95-1394 بوده اند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 484 دانش آموز به همراه مادرانشان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری ایلی نویز،، پرسشنامه خودگزارشی هوش هیجانی شاته و دیگران و پرسشنامه فرزندپروری بامریند استفاده شد. در تحلیل داده ها، شیوه های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به شیوه سلسله مراتب به کار رفت. نتایج حاصل ازتحلیل رگرسیون نشان داد هوش هیجانی در رابطه بین فرزندپروری مستبدانه و قلدری دارای نقش واسطه ای جزیی و در رابطه بین فرزندپروری مقتدرانه و قلدری دارای نقش واسطه ای کامل است. نتیجه اینکه سبک های فرزندپروری و نوع نگرش والدین نسبت به رفتار کودکان، می تواند به شکل گیری تعارضات رفتاری بین فردی در کودکان به شکل قلدری، منجر شود. از سوی دیگر هوش هیجانی می تواند به مدیریت خشم، احساس مثبت در خویشتن و جرأت مندی در روابط بین فردی کمک کند. از این رو برای پیشگیری و مقابله با قلدری، آموزش نحوه فرزندپروری بهینه به والدین که سبب رشد روانی-هیجانی مثبت و سازگارانه در کودک یاری می رساند، ضروری به نظر می رسد.
تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر هوش هیجانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تاثیر آموزش هوش مثبت بر هوش هیجانی کارکنان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با بهره گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی حدود 80 نفر از کارکنان تست هوش هیجانی را تکمیل کردند و از افرادی که هوش هیجانی پایینی تری نسبت به دیگران برخوردار بودند، پس از کنترل معیارهای ورود و خروج، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15n=) قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش هوش مثبت را هفته ای یک بار در 6 جلسه 120 دقیقه ی دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل بجز ملاقات های ساده با درمانگر مداخله ای دریافت نکردند. سپس آزمودنی های دو گروه مجدداً پرسشنامه هوش هیجانی را تکمیل کردند. داده ها استخراج شد با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تحلیل گردیدند. نتایج تفاوت های معناداری را برای نمره کل هوش هیجانی و نیز چهار مؤلفه آن بین دو گروه نشان داد. آموزش هوش مثبت بطور موفقیت آمیزی موجب بهبود هوش هیجانی کارکنان سازمان بورس اوراق بهادار شد و لذا به کارکنان این سازمان قابل توصیه است.
مدل سازی معادلات ساختاری رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با اضطراب اجتماعی با نقش میانجی هوش هیجانی
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب اجتماعی، شایع ترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می رساند. ازجمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرح واره های ناسازگار اولیه و نقایص در هوش هیجانی است . هدف از این پژوهش تعیین رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با اضطراب اجتماعی: با میانجیگری هوش هیجانی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دا نش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1397 - 1396 به تعداد 82099 نفر است. حجم نمونه 400 نفر از این دانش آموزان است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده و به پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ ( 2005 )، پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانر، دیویدسون، چرچیل، فوا، شروود و ویسلر ( 2000 ) و پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ ( 1996 ) پاسخ داده اند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون تعدیلی و آزمون بوت استروپ تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار اولیه با اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری دارد ( 0/01> P ). بین هوش هیجانی با اضطراب اجتماعی رابطه منفی و معنی داری دارد ( 0/01> P ). نتایج آزمون بوت استروپ با استفاده از معادلات ساختاری نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه از طریق هوش هیجانی با اضطراب اجتماعی رابطه غیرمستقیم و معنی داری دارد؛ بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرح واره های ناسازگار تأثیر می پذیرد، بلکه نشانه های این اختلال به واسطه نداشتن مهارت های هوش هیجانی، تشدید می شود؛ به نحوی که اثرات منفی شناخت واره های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب هوش هیجانی افزون تر شده و باعث تشدید علائم اضطراب اجتماعی در دانش آموزان می گردد.
مقایسه اثر بخشی آموزش مهارت حل مسأله و آموزش هوش هیجانی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
13 - 28
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه اثر بخشی آموزش مهارت حل مسأله و هوش هیجانی برکاهش پرخاشگری دانش آموزان انجام شده است. تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی (نیمه تجربی) بوده و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه ناحیه 3 تبریز که در سال 95 -1394 مشغول به تحصیل بودند می باشد. به منظور انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از بین مدارس ناحیه 3 ، یک مدرسه انتخاب و پرسشنامه پرخاشگری در بین دانش آموزان آن مدرسه (385نفر) اجرا شد. سپس از بین دانش آموزانی که نمره بالایی گرفته بودند 90 نفر انتخاب و به روش تصادفی در 3 گروه قرار گرفتند. از بین دانش آموزان 60 نفر به عنوان گروه آزمایش (30 نفر گروه آزمایش اول و 30 نفر گروه آزمایش دوم) و 30 نفر هم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. برای گروه آزمایشی اول 8 جلسه گروهی آموزش حل مسأله و برای گروه آزمایشی دوم 8 جلسه گروهی آموزش هوش هیجانی تشکیل گردید. در این تحقیق پرسشنامه پرخاشگری باس و پری به عنوان ابزار اندازه گیری به کار گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد آموزش مهارت حل مسأله و هوش هیجانی برکاهش پرخاشگری دانش آموزان مؤثر است. همچنین نتایج نشان داد بین میزان اثر بخشی این دو روش آموزش تفاوت معناداری وجود ندارد
رابطه هوش هیجانی با سبک های مقابله ای در نوجوانان دختر و پسر مناطق محروم
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین و مقایسه رابطه بین هوش هیجانی با سبک های مقابله ای در نوجوانان دختر و پسر مناطق محروم بود . جامعه آماری مجموع دختران و پسران ن ها بودند که به منظور گذراندن اوقات فراغت خود به مدت یک هفته در تابستان 1385 در مراکز فرهنگی–ورزشی وابسته به امور مستضعفان و محرومان شرکت کرده بودند، در مجموع از 18 استان کشور 2160 نفر بودند که از هر استان 120 نفر ( 60 نفر دختر و 60 نفر پسر) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند . ابزار پژوهش دو پرسشنامه هوش هیجانی بار -ان و راهبردهای مقابله با استرس بود. نتایج نشان داد که رابطه بین هوش هیجانی نوجوانان دختر و پسر مناطق محروم با سبک مقابله ای مسأله مدار مستقیم و از طرف دیگر رابطه بین هوش هیجانی نوجوا نان مناطق محروم با سبک مقابله ای هیجان مدار با توجه به جنس معکوس است . با این تفاوت که میزان همبستگی بین این دو متغیر در گروه دختران بیشتر است . همچنین دختران در پژوهش حاضر در دوازده مؤلفه هوش هیجانی : حل مسأله، خوشبختی، استقلال، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، روابط بین فردی، خوش بینی، عزت نفس، کنترل تکانش، مسئولیت پذیری و همدلی عملکرد بهتری از پسران نشان دادند.
تأثیر تمرین ریتمیک ایروبیک با موسیقی بر هوش هیجانی و تبحر حرکتی در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
53 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی تأثیر تمرین ریتمیک ایروبیک با موسیقی بر تبحر حرکتی و هوش هیجانی در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی و مقایسه ارتباط تبحر حرکتی با هوش هیجانی در این کودکان قبل و بعد از تمرین بود . نمونه پژوهش 30 کودک با اختلال هماهنگی رشدی بودند که به روش خوشه ای هدفمند انتخاب شدند. این افراد به مدت هشت هفته تحت تمرین های ایروبیک قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در پس آزمون، هوش هیجانی و تبحر حرکتی تحت تأثیر ورزش ایروبیک، پیشرفت معناداری داشتند. همچنین، ارتباط بین تبحر حرکتی با هوش هیجانی پس از تمرین نسبت به قبل تمرین پیشرفت کرد. ازآنجایی که تمرین ایروبیک به دلیل مشارکت گروهی، ایجاد شادی و هیجان در کودکان و افزایش هماهنگی نسبت به مداخلات تمرینی دیگر بهتر است، پیشنهاد می شود برای افزایش تبحر حرکتی و متغیرهای مؤثر در تبحر حرکتی مانند هوش هیجانی در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی، از تمرین ایروبیک استفاده شود.
رابطه هوش هیجانی و سبکهای مقابله با رضایت و همسازی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطة هوش هیجانی و سبکهای مقابله با رض ایت و همسازی زناشویی انجام شد. گروه نمونه شامل 60 زن متأهل استان چهارمحال و بختیاری با دامنه سنی 23 تا 49 سال بود. شرکت کنندگان به سؤالهای مقیاس رضایت زناشویی انریچ (السون، 1994)، سیاهه همسازی زناشویی (سینگ، 1987)، مقیاس رگه فراخلقی سالووی و دیگران (1995) و سیاهه مقابله با موقعیت تنیدگی زا (اندلر و پارکر، 1990) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که رضایت زناشویی و همسازی زناشویی با هوش هیجانی و سبک مقابله مسئله محور همبستگی مثبت دارند.
رابطه سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی: نقش واسطه ای هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، تعیین ﻧﻘﺶ واسطه ای هوش هیجانی در راﺑﻄﻪ بین سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی بود. 206دانشجوی سال اول مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دلبستگی (هازن و شیور،1987)، فرم کوتاه شده پرسشنامه هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001) و سیاهه سازگاری اجتماعی (بل، 1968 نقل از فرقدانی، 1381) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند سبک های دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی به طور منفی و معنادار سازگاری اجتماعی را پیش بینی می کنند. علاوه براین، هوش هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و سازگاری اجتماعی دارای نقش واسطه ای بود. بنابراین، می توان چنین نتیجه گیری کرد که با ارتقای هوش هیجانی و آگاه کردن خانواده ها در زمینه تأثیر منفی سبک های دلبستگی ناایمن، می توان تا حدودی از مشکلات سازگاری اجتماعی دانشجویان کاست.
رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری: نقش واسطه ای هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه شیراز بود. بدین منظور 204 دانشجوی کارشناسی با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987)، تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) و هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند 1) بین سبک دلبستگی ایمن و هوش هیجانی و تاب آوری، رابطه مثبت وجود دارد، 2) بین دلبستگی ناایمن دوسوگرا و هوش هیجانی و تاب آوری، رابطه منفی وجود دارد، 3) ارتباط بین دلبستگی ناایمن اجتنابی و تاب آوری منفی معنادار است، و 4) بین هوش هیجانی و تاب آوری، همبستگی مثبت و معنادار است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده مثبت و دلبستگی ناایمن دوسوگرا، پیش بینی کننده منفی معنادار هوش هیجانی هستند. هوش هیجانی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری بود. این پژوهش، با تأیید نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری دانشجویان، اهمیت هوش هیجانی در زندگی فردی و تحصیلی دانشجویان را برجسته کرد.
رابطه منزلت های هویت و هوش هیجانی در دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
216-234
حوزه های تخصصی:
پژوهش نشان داده است که سردرگمی هویت با کاهش رواندرستی در دامنه ای از ناتوانی هیجانی تا آسیب روانی همراه است. مسأله مطالعه حاضر این است که بین منزلت های هویت بین شخصی، جنسیت و سن با مؤلفه های هوش هیجانی چه رابطه ای وجود دارد. هدف پژوهش حاضر شناخت رابطه بین منزلت های هویت، جنسیت و سن با مؤلفه های هوش هیجانی است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. برای این منظور 235 نفر از دانش آموزان شهر تهران به صورت تصادفی خوشه ای از منطقه 3 و 17 انتخاب شدند. با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه عینی هویت من (EOM-EIS-2) و نسخه فارسی پرسشنامه هوش هیجانی (TMMS) سالووی و میر (1995) اطلاعات به صورت کلاسی جمع آوری شد. با استفاده از رگرسیون گام به گام متغیرهای پیش بین شامل منزلت های هویت عقیدتی، جنسیت و سن در یک مرحله و منزلت های بین شخصی، جنسیت و سن در مرحله دیگر با متغیرهای ملاک توجه به احساسات، تمایز احساسات و بازسازی خلقی در معادله رگرسیون قرار گرفتند. یافته ها نشان داد: الف) جنسیت 8 درصد و دنباله روی عقیدتی 5 درصد توجه به احساسات را پیش بینی کردند؛ ب) هویت یافتگی بین شخصی 6 درصد و جنسیت 3 درصد تمایز احساسات را پیش بینی کردند. به این معنی که اولاً منزلت های هویت بین شخصی نسبت به هویت عقیدتی توانایی پیش بینی بیشتری از یرمقیاس های هوش هیجانی را داشتند. ثانیاً توجه و تمایز احساسات رابطه قابل ملاحظه ای با جنسیت آزمودنی ها (به نفع دختران) داشت.