مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
هوش سیال
حوزه های تخصصی:
زمینه: خلاقیت سازه ای است که اهمیت زیادی در روان شناسی تفاوت های فردی دارد، و نسبت به حوزه های مشابهی نظیر هوش کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. با وجود قدمت هفتاد ساله نظری و پژوهشی در زمینه خلاقیت، هنوز الگوی منسجمی برای درک خلاقیت ارائه نشده است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش سیال، و هوش متبلور با خلاقیت و تبیین این رابطه بر اساس عوامل مکنون مرتبه بالاتر نظیر سرعت پردازش اطلاعات و باز بودن نسبت به تجربه ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان علوم انسانی دانشگاه های تهران بود، که نمونه ای متشکل از 481 نفر از سه دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تهران به طور داوطلبانه انتخاب شدند. برای سنجش هوش از خرده مقیاس های آزمون وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، برای سنجش خلاقیت از آزمون های تفکر واگرا، و پرسشنامه های خلاقیت در زندگی روزمره، پیشرفت خلاقانه و خود پنداره خلاقانه، برای سنجش سرعت پردازش اطلاعات، از دو آزمون مداد-کاغذی زاهلن- وربیندونگز (ZVT) و آزمون رمزگردانی (KDT) و برای سنجش باز بودن نسبت به تجربه ها از پرسش نامه پنج عامل شخصیت(NEO-FFI) استفاده شد. مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی مدل های مفروض و بررسی روابط بین این متغیرها که بر اساس ادبیات پژوهش تدوین شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. جهت تدوین مدل علّی خلاقیت، ماتریس همبستگی کلیه متغیرهای مورد پژوهش تهیه و تنظیم گردید و پس از تهیه ماتریس همبستگی با استفاده از نرم افزار (AMOS-18) محاسبات لازم صورت گرفت و برای مدل های پیشنهادی تحلیل، روش های مختلف برازش اجرا گردید.
یافته ها: نتیجه تحقیق نشان داد که باز بودن نسبت به تجربه ها در هر سه حالت (حالت اول، زمانی که از کلیه نشانگرهای خود سنجی خلاقیت و تفکر واگرا بصورت همزمان، حالت دوم، تفکر واگرا به عنوان متغیر وابسته و حالت سوم، خلاقیت خود سنجی به عنوان متغیر وابسته) به پیش بینی موفق و قدرتمند خلاقیت منجر می شود؛ سرعت پردازش اطلاعات تاثیر بسیار کم، اما معنی داری بر خلاقیت داشت.همچنین هوش سیال و هوش متبلور بسته به نوع سنجش خلاقیت اثرات متفاوتی بر این سازه داشتند.
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه پژوهش گویای این است که شخصیت نقش بسیار مهمتری درخلاق بودن و تولیدات خلاقانه دارد و هوش و سرعت پردازش اطلاعات نیز در مرحله بعد در نوع کارهای خلاقانه تاثیر مثبتی دارد.
مقایسه هوش سیال دانش آموزان دختر و پسر بر پایه دو نظریه کلاسیک و سوال- پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت جنسی در هوش یکی از مهمترین موضوعات روان شناسی معاصر به شمار می آید. برخی یافته ها نشانگر آن است که تفاوت جنسی در هوش وجود دارد و برخی دیگر معتقدند که بین دو جنس هیچ تفاوتی از لحاظ هوش کلی وجود ندارد. به اعتقاد بعضی مولفان، این تضاد را می توان از طریق هوش سیال، که هسته مرکزی رفتار هوشمندانه در نظر گرفته می شود، حل کرد. هدف این پژوهش مقایسه هوش سیال دانش آموزان دختر و پسر بر اساس دو نظریه سوال- پاسخ و کلاسیک اندازه گیری بود. یک نمونه 884 نفری از دانش آموزان (438 دختر، 446 پسر) سه پایه تحصیلی اول، دوم و سوم دبیرستان های تهران به مقیاس 3 فرم A هوش سیال کتل (CFIT) پاسخ دادند. ضریب همسانی درونی برای دختران و پسران به ترتیب برابر با 87/0 و 85/0 به دست آمد. نتایج مبتنی بر مدل کلاسیک نشان داد که دانش آموزان دختر نمره بیشتری در مقیاس به دست آوردند، اما بر پایه مدل صفت مکنون بین توانایی های دو گروه تنها در دو بخش ابتدایی و انتهایی تفاوت وجود داشت. نمره های دو گروه در دامنه صدک های 25 و 50 (متناظر با هوشبهرهای 92 و 100) دقیقا منطبق با هم به دست آمد. توانایی دختران در صدک های 25 و پایین تر کمتر و در دامنه صدک های 55 تا 85 بیشتر از توانایی پسران و توانایی پسران در صدک های 90 و بالاتر بیشتر از دختران بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بین هوش سیال دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت تنها در دو بخش ابتدایی و انتهایی توزیع نمره های توانایی معنادار است.
رابطه بین هوش سیال،ابعاد شخصیت (برون گرایی،روان رنجوری و روان پریش)و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان مقطع دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان ارتباط ساده و چندگانه بین هوش سیال،ابعاد شخصیت (برون گرایی، روان رنجوری و روان پریشی) و هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی انجام شد. روش: روش پژوهش،توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 133 دانش آموز مقطع متوسطه و پیش دانشگاهی شهرستان دزفول بود که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای به دست آوردن اطلاعات آزمون ماتریس های پیشرونده ریون،نسخه میانی (بزرگسالان)استاندارد شده به وسیله براهنی (1353) پرسشنامه شخصیت آیزنک(1975)،آزمون بهر هیجانی بار- ان(2000) اجرا شد و معدل تحصیلی سال گذشته شرکت کنندگان به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری (گام به گام) تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هوش سیال و برون گرایی با موفقیت تحصیلی و موفقیت تحصیلی با نمره کل هوش هیجانی و ابعاد هوش درون فردی و انطباق پذیری ارتباط مثبت اما روان پریشی با موفقیت تحصیلی ارتباط منفی دارد. هرسه متغیر با موفقیت تحصیلی رابطه دارند و در تعامل با هم در مجموع 32 درصد از تغییرات موفقیت تحصیلی تبیین را می کنند. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختران به طور معنادار بیشتر از دانش آموزان پسر است. نتیجه گیری: از نتایج این پژوهش در برنامه ریزی برای بالا بردن کیفیت آموزش یا توجه به ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی یادگیرندگان می توان استفاده کرد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس هوش سیال کتل در دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین عملی بودن، اعتبار، روایی و نرم یابی آزمون هوش کتل (مقیاس 3، فرم (A بود. بدین منظور 435 دانش آموز (215 دختر، 220 پسر) تیزهوش مقطع دبیرستان شهر تهران که در سال تحصیلی 1390-1389 مشغول به تحصیل بودند، به شیوه نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و مقیاس هوش سیال کتل (1978) را تکمیل کردند. بر اساس ضریب همبستگی هر مادّه با نمره کل مجموعه و تحلیل عاملی مادّه های مقیاس، مادّه ای حذف نشد. ضریب اعتبار از طریق آلفای کرونباخ 783/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی و چرخش متمایل برای تعیین روایی سازه منجر به استخراج چهار عامل: فراخنای حافظه، دقت ادراک، سرعت ادراک و استدلال استقرایی شد. نتایج به دست آمده با نظریه ساخت هوش سیال کتل هماهنگ بود.
رابطه گشودگی نسبت به تجربه در رابطه با هوش سیال و متبلور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
340-353
حوزه های تخصصی:
مسأله پژوهش حاضر بررسی رابطه گشودگی نسبت به تجربه و زیرمقیاس های آن به عنوان یک عامل شخصیتی با دو نوع هوش سیال و متبلور در دانشجویان بود. این پژوهش با هدف تعیین میزان رابطه بین شخصیت و دو مؤلفه هوش سیال و متبلور صورت گرفته است. در این راستا از طریق مطالعه همبستگی 115 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و زیرمقیاس گشودگی نسبت به تجربه از پرسشنامه شخصیت کاستا و مک کری ( NEOPI-R ) و آزمون استعداد چندبُعدی جکسون ( MAB ) بر روی آنها اجرا شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام نشان داد، هر یک از هوش سیال و متبلور با نمره کلی گشودگی نسبت به تجربه و تخیلات دارای رابطه مثبت معنادار است (0/01> P ). همچنین ارتباط مثبت معناداری بین هوش سیال، و علایق و عقاید مشاهده شد (0/05> P ). علاوه بر این هوش متبلور، دارای رابطه مثبت معنادار با احساسات و عقاید بود (0/05> P ). بعلاوه نتایج نشان داد گشودگی نسبت به تجربه به طور کلی تغییرات هوش سیال؛ و تنها تخیلات و عقاید از بین مقوله های گشودگی به تجربه، هوش متبلور را پیش بینی می کنند. یافته های مطالعه حاضر بیانگر این نکته است که ویژگی شخصیتی گشودگی نسبت به تجربه نقش مهمی را در تحول هریک از هوش سیال و متبلور ایفاء می کند.
تاثیر تمرین سوپربرین یوگا بر هوش سیال، ادراک بینایی فضایی، پیشرفت تحصیلی و تعادل کودکان سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
151 - 168
حوزه های تخصصی:
سندرم داون یکی از متداول ترین بیماری های ژنتیکی با کم توان ذهنی خفیف تا متوسط است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین سوپربرین یوگا بر افزایش هوش، ادراک بینایی- فضایی و پیشرفت تحصیلی و تعادل ایستا کودکان سندرم داون پسر بود. این پژوهش نیمه تجربی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مبتلا به سندرم داون مقطع دبستان شهر تهران بودند. شرکت کنندگان پژوهش 20 پسر سندرم داون آموزش پذیر مدرسه استثنایی شهید بهشتی با میانگین سنی (89/0 ± 2/8) سال بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش 12 هفته تمرینات سوپربرین یوگا را انجام دادند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون هوش وکسلر برای کودکان ویرایش پنجم و آزمون تعادل ایستای لک لک بود. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون شاپیروویلک، لوین و t مستقل نمرات اکتسابی استفاده شد. تمرینات سوپربرین یوگا تاثیر معنادار بر افزایش هوش سیال (t =1. 06, P=0/30)، ادراک بینایی فضایی (t =1/29, P=0/21) و تعادل ایستا (t = /45, P=0/65) نداشت، ولی بر پیشرفت تحصیلی کودکان تاثیر معنادار داشت (t = 2. 46, P=0/02). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بهتر است در کنار سایر آموزش های متداول تحصیلی از تمرینات سوپربرین یوگا در پیشرفت تحصیلی کودکان سندرم داون استفاده شود.
تاثیر تمرین تقویت حافظه یوگا بر شاخص دیداری فضایی، استدلال سیال، پیشرفت تحصیلی و تعادل درکودکان با اختلال طیف اوتیسم
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 146
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: حدود 70 درصد کودکان با اختلال طیف اوتیسم از لحاظ بهره هوشی در سطح پایین یا خیلی پایین قرار دارند و معمولاً تعادل آن ها ضعیف است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین تقویت حافظه یوگا بر شاخص دیداری فضایی، استدلال سیال، پیشرفت تحصیلی و تعادل درکودکان پسر با اختلال طیف اوتیسم بود. روش شناسی: این پژوهش تجربی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم مدرسه ابتدایی استثنایی بشارت شهر تهران بود. که از بین آنها 20 نفر از پسران با اختلال طیف اوتیسم با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش 12 هفته تمرینات تقویت حافظه یوگا را انجام دادند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون هوش وکسلر برای کودکان ویرایش پنجم و آزمون تعادل ایستای لک لک بود. برای تجزیه و تحلیل داده های از آزمون کوواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که تمرینات تقویت حافظه یوگا تاثیر معنادار بر افزایش تعادل ایستا، هوش سیال، ادراک بینایی فضایی و پیشرفت تحصیلی کودکان تاثیر معنادار ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقق، توصیه می شود پژوهش های دیگری با استفاده از شیوه های تصویربرداری عصبی و با در نظر گرفتن سایر مولفه های پیشرفت تحصیلی، به اجرا در آید، تا جنبه های گوناگون تاثیر گذاری تمرینات سوپر برین یوگا بر پیشرفت تحصیلی بیشتر بررسی شود.
نقش توجه تقسیم شده و حافظه کاری بر استدلال ریاضی با میانجی گری دانش ریاضی و هوش سیال در دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استدلال ریاضی توانایی استدلال استقرایی و استنتاجی با مفاهیم ریاضی است که متغیرهای زیربنایی شناختی در تبیین آن نقش مهمی ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش توجه تقسیم شده و حافظه کاری بر استدلال ریاضی با میانجی گری دانش ریاضی و هوش سیال در دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، غیرآزمایشی (توصیفی) و از نوع مطالعات همبستگی است که برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. در این مطالعه تعداد 213 دانش آموز پسر پایه چهارم ابتدایی مدارس شهر قم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه-ویراست دوم برای سنجش انواع توجه، فرم A مقیاس 2 هوش سیال کتل، شاخص حافظه کاری آزمون هوش وکسلر-نسخه چهارم، آزمون سؤال های دانستن (دانش) ریاضی و آزمون سؤال های استدلالی ریاضی مطالعه تیمز 2015 برای سنجش دانش و استدلال ریاضی می شود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که همه ضرایب مسیر معنی دار و شاخص های برازش مدل مطلوب است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که توجه تقسیم شده می تواند حافظه کاری را پیش بینی کند و حافظه کاری با میانجی گری دانش ریاضی و هوش سیال قادر به پیش بینی استدلال ریاضی است. نتایج این پژوهش می تواند برای معلمان و درمانگران مفید باشد تا مشکلات و اختلالات ریاضی دانش آموزان را از طریق تقویت متغیرهای شناختی مؤثر بر استدلال ریاضی بهبود بخشند.
رابطه هوش سیال و ویژگی های شخصیتی با تفکر واگرا در دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
65 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش سیال و ویژگی های شخصیتی با تفکر واگرا در دانش آموزان دانش اموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 97-1396 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 366 نفر انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک های یادگیری (کلب، 1984)، ویژگی های شخصیتی نئو (کاستا و مک کری، 2002) و آزمون ریون کودکان (1973) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده-ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش سیال با تفکر واگر در دانش آموزان رابطه مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین بین برون گرایی، انعطاف پذیری و وظیفه شناسی با تفکر واگر رابطه مثبت مستقیم و معنادار و بین روان نژندگرایی با تفکر واگر رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
رابطه علّی هوش عمومی و هوش سیال با عملکرد تحصیلی با میانجی گری ویژگی های شخصیت و رویکردهای یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی علّی بین متغیرهای هوش عمومی و هوش سیال با عملکرد تحصیلی با میانجی گری ویژگی های شخصیت و رویکردهای یادگیری در دانش آموزان دختر سال دوم و سوم دبیرستان های شهرستان ازنا بود. نمونه ی این تحقیق متشکل از 260 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش آزمودنی ها پرسشنامه های اطلاعات شخصی، آزمون هوشی ریون، آزمون هوش سیال، فرم خلاصه شده پرسشنامه ی پنج عاملی و پرسشنامه ی فرآیند مطالعه را تکمیل کردند. عملکرد تحصیلی دانش آموزان از روی معدل پایان سال تحصیلی آنها به دست آمد. روش آماری استفاده شده مدل یابی معادلات ساختاری بود. نتایج تحقیق نشان دادند که مدل پیشنهادی برازنده داده هاست و مسیرهای مستقیم از هوش عمومی به عملکرد تحصیلی و از سازگاری به عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار است. مسیرهای مستقیم از رویکرد یادگیری عمیق به عملکرد تحصیلی و از هوش عمومی به رویکرد یادگیری عمیق مثبت و معنی دار است. همچنین مسیر مستقیم از هوش عمومی به باز بودن به تجربه و هوش عمومی به سازگاری مثبت و معنی دار است. نقش میانجی گر ویژگی های شخصیت و رویکردهای یادگیری نیز تأیید شد. اثر غیر مستقیم هوش عمومی از طریق بازبودن به تجربه و رویکرد یادگیری عمیق بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار به دست آمد و اثر غیرمستقیم هوش عمومی از طریق وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار به دست آمد. اثر غیرمستقیم هوش عمومی از طریق سازگاری بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار به دست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم هوش سیال از طریق وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی مثبت و معنی دار به دست آمد.