مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
شعر
حوزه های تخصصی:
این مقاله با عنوان "ادبیات داستانى" به بررسى عناصر داستان، ویژگی های داستان، شعر و نثر داستانى در ادبیات عرب و ادبیات جهان و انواع آن در ادبیات عرب می پردازد. عرب های قدیم، داستان و قصّه را به عنوان نوع مستقلى از انواع ادبیات نمی دانستند و از آن به عنوان ابزارى براى انتقام خود بهره می بردند؛ به همین دلیل است که قصه در ادب قدیم عرب با تاریخ همراه است، همچنین با کتب سیره دینى و ادبى و کتب نوادر و شرح اَسْمَار (داستان های شبانگاهى) و حکایات خبرى و .... بعدها فنون داستان و قصه نویسی کم کم مستقل شد و آن را در انواع خاصى از تألیفات می توان یافت. در این پژوهش ضمن گذرى بر تاریخچه ادبیات داستانى در ادبیات عرب، به بررسى اشکال و انواع آن، شعر و نثر داستانى و قالب های آن با محتواى داستان و عناصر موجود در آن پرداخته شده است و این نتیجه حاصل شد که داستان نویسان عرب در آغاز، بیشتر داستان ها را ساده بیان می کردند و نوگرایى پس از حمله ناپلئون به مصر در سال 1798 م شروع شد.
بوطیقای قرآن (درآمدی بر سبک شناسی قرآن)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بررسی ادبی متن مقدس بهویژه متن قرآن، یعنی بررسی آن بهمثابه یک اثر ادبی فاخر و گرانسگ و تأثیرگذار؛ چون متون مقدس، برخلاف آثار ادبی در سنّتهای یونانی، عبری و ...، تافتهای جدابافته از تاروپود حماسه (epic)، غنا (Lyric) و نمایش (dram) است. متن قرآن را میتوان با دو رویکرد بررسی نمود: 1- رویکرد دینی- معرفتی، 2 رویکرد ادبی. در رویکرد ادبی، هدف یافتن پیوستگی (Continuitis) است و در رویکرد دینی معرفتی، در پی یافتن ناپیوستگی. در رویکرد ادبی بهصراحت میتوان از وحیانی بودن متن قرآن دفاع کرد، چون قرآن بهصراحت از تقلیدناپذیری متن خود سخن میگوید (بقره: 23، هود: 13، اسراء: 88، طور: 3433). بدیهی است که ویژگی تقلیدناپذیری در حوزه ادبیت متن است، چون مخاطب این آیات، منکران قرآن هستند، نه مؤمنان به آن. مقاله حاضر از بخشهای زیر شکل گرفته است: 1 مبانی نظری بوطیقای قرآن، 2 تبیین برتری رویکرد ادبی در بررسی متن قرآن، 3 شعریّت متن قرآن و رخدادهایی در دریافت نومسلمانان؛ به این معنا که متن دینی و معرفتی قرآن از ویژگیهای شعری بهره فراوان برده است.
سبک و سیاق شعر مشروطه
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۲ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
115 - 136
حوزه های تخصصی:
انقلاب مشروطه موجب گردید معانی تازه ای که پیش از آن سخنی درباره آنها نبوده در شعر پدید آید و نهادهای اجتماعی و سیاسی را دگرگون سازد. این تحوّلات، منجر به تغییر ساختارهای ذهنی طبقاتی گردید که در این جریانات، مخاطبان تازه شعر بودند، این گفتمان ها موجب شد که معانی و زبان شعر به کلّی تغییر کند، بدین گونه کلمات و ترکیبات، اعلام مکانی و زمانی، پیش آمدها و وقایعی که در شعر کهن سابقه نداشت، وارد شعر شود و سبک و سیاق شعر را دگرگون سازد.
تحوّل اجتماعی در این عهد، به شعر و ادب فارسی، جلوه و رنگی تازه داد. این آفرینش های ادبی نوظهور، در واقع نوعی تسخیر تمدّن فرنگی است و نه غرب زدگی ...
«شکواییه در شعر خاقانی»
حوزه های تخصصی:
شکواییه گونه ای از ادبیات غنایی است که در آن شاعر می کوشد تا عامل رنج وآزردگی خاطر خود را برای مخاطب روشن کند. به طور کلی شکواییه را براساس موضوع می توان به پنج دسته تقسیم کرد:1) شخصی 2) اجتماعی 3) فلسفی 4) سیاسی 5) عرفانی.
خاقانی از جمله شا عرانی است که غم و اندوه از جانمایه های شعر اوست.تقریباً می توان گفت شکوه و شکایت در شعر او نمود خاصی یافته است. او در دیوان اشعارش که شامل هفده هزار بیت است تقریباًًًًًًًًًًً هزاربیت به شکوه و شکایت پرداخته یعنی حدود 6 % دیوان خود را به این موضوع اختصاص داده است.شکواییه عرفانی در شعر خاقانی اصلاً وجود ندارد و شکواییه سیاسی کم ترین بسامد را داراست اما دیگر موضوعات، خود به شاخه های متنوع دیگری تقسیم می شوند.در این نوشتار به بررسی مقوله شکواییه وبازتاب آن در شعر خاقانی پرداخته می شود.
ساختار زبان شفیعی کدکنی در « هزاره ی دوم آهوی کوهی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۷
107 - 132
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا با تکیه بر دو تعریف و توصیف دکتر شفیعی کدکنی از شعر، اولا" «زبان» به مثابه ی یکی از عنصرهای سازنده و نیز بستری که «شعر چونان حادثه ای در آن روی می دهد»، بررسی گردیده و ثانیا" به نقش ارتباطی و یگانه ساز آن در میان «نجواگر و شنونده»، اشاره شده است.
بنابراین، مباحثی نظیر تفاوت زبان شعر و زبان روزمره، «نارسایی زبان در القای ما فی الضمیر»، «زبان و اندیشه» و «زبان و جامعه» به اختصار مورد بحث قرار گرفته است.
در پی این مباحث به،کهن گرایی شفیعی کدکنی و استفاده ی قابل ملاحظه اش از واژگان محاوره و محلّی به مثابه ی عنصرهای زبانی، واژه های مشتق و مرکّب متن و طرز ساخت آن ها، ساختارهای نامتعارفی نظیر جمع بستن اسامی، بیرون هنجارهای شناخته شده ی زبان، صفت و ساختار و جنبه های زیبا شناختی آن و به طور کلی مسایلی که عدول از قواعد دستور را نشان می دهند، اشاره شده است.
سرانجام با طرح مساله ی «زبان و زیبایی» و تحلیل برخی از ترکیب های اضافی تشبیهی و استعاری و نیز ترکیب های پارادوکسی متن، این نوشته را به پایان برده ام.
بیان ادبی شعر و سرایش رباعی و دوبیتی
حوزه های تخصصی:
یکی از پیشینیان محقّقان ادبی، یعنی ارسطو در خصوص نحوه تأثیر بیان شاعر در مضامین ادبی و عاطفی گفته است: عظمت بیان شاعر در این است که اصل تقلید و محاکات را ماهرانه نشان دهد، گروهی دیگر بر این عقیده اند که: شیوه طرح مطالب را از محتوای موضوع، مهم تر جلوه داده اند، چنان که فرمالیست های روسی، بحث ادبیات کلام (Literatiness) را مطرح کرده اند.
پس زبان ادبی، جز ظاهر الفاظ، شباهتی به زبان عادی ندارد، بنابراین شاعران در بیان ادبی خود به آرایه های ادبی از جمله تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و همانندهای آن متوسّل شده اند تا بدین وسیله بتوانند مضامین را با تمسّک به صور خیال و نکته آفرینی ها در سروده های خود با نازک اندیشی نمایان سازند و رباعی نیز یکی از ناب ترین قالب های شعر فارسی و یکی از اصیل ترین و کهن ترین انواع آن ...
لیلای وطن درآغوش شعر مشروطیت
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۰
227 - 255
حوزه های تخصصی:
وطن پرستی در معنای وسیع کلمه، یکی از شاخص های اصلی شعر عصر مشروطیت محسوب می شود. این مهم با آنکه در ایران مسبوق به سابقه بود اما پس از یک فترت چند صد ساله، مجدداً در این دوره احیا گردید. تجاوزات پی درپی همسایگان و دخالت های منافع طلبانه ی فرنگی ها که با تحقیر و تخفیف ملت ایران همراه بود از یک سو و ضعف و زبونی دولتمردان در مدیریت جامعه وصیانت از تمامیت ارضی کشور از سویی دیگر، غرور هر ایرانی وطن خواهی را جریحه دار می کرد. لذا شعرا نظر به رسالت اجتماعیشان، به عزم برانگیختن شور و شعور مردم از حس مقدس وطن خواهی، تیغ دو لبه برای کوتاه کردن دست درباریان و بریدن پای بیگانگان ساختند. البته وطن پرستی آنان عموماً عاطفی و عاری از نضج و عمق فکری و فلسفی بود. به همین منظور، رویکردشان به وطن، ترکیبی از تمامی باورهای مختلف وطن خواهی اعم از: ناسیونالیسم، انترناسیونالیسم، شوونیزم و حتی در معنای مسقط الراس و زادگاه بوده است. در این نوشتار به جهت در آمیختگی نگاه وطن پرستانه ی شعرا، و با توجه به پیشینه ذهنی و زبانی آنان سعی بر این است که انگیزه ها و سطوح وطن دوستی در شعر شاعران برجسته وتاثیر گذار این برهه بررسی شود.
بررسی کلید غنایی واژه «شب» در اشعار سهراب سپهری
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۱
107 - 123
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در پی آنیم که جایگاه، اهمیت و نحوه ی کاربرد واژه ی «شب» را از نگاه سهراب سپهری این شاعر انزواطلب و نقاش گوشه گیر، بررسی کنیم. نگارنده پس از مطالعه و بررسی زندگی و شرح احوال و آثار این شاعر نقاش به این نتیجه رسید که عوامل مختلفی اعم از روحی و روانی در دوران کودکی و سیاسی اجتماعی در دوراه جوانی و دانشجویی که مصادف با سال های استبداد و خفقان رضاخانی و 28 مرداد 1332 بود، در شکل گیری شخصیت و اندیشه ی سهراب و برداشت ها و تعبیرهایش به خصوص در بیان تعلیمی و غنایی واژه ی «شب» نقش به سزایی داشته است. ترس از لولوی دوران کودکی و ترس از سیاهی شب که خود برایش لولوی سرگردان می شود و در اشعارش حضور پیدا می کند. یا فضای تاریک و سیاه ظلم و خفقان جامه ی عصر او که سپهری آن را با تعبیر «شب» و با زبانی نمادین و رمزی به تصویر می کشد.
اندیشه مرگ و زوال در شعر فروغ فرخزاد
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
149 - 164
حوزه های تخصصی:
مرگ حقیقتی احساس برانگیز و انکارناپذیر است از آن جهت که دغدغه ی انسان ها در ادوار و شرایط مختلف زندگی است و هر کس فراخور حال خود به آن پرداخته است. شاعران با احساس لطیف خود، این ذهنیت و اندیشه را به صور گوناگون منعکس کرده اند. در شعر فروغ فرخزاد مرگ و زوال از بن مایه های اصلی است. این ذهنیت در ارتباط با ادوار مختلف زندگی فروغ و تحولات فکری او شکل می گیرد، چنان که قبل و بعد از تولدی دیگر نگرش او به مرگ از یک امر فردی به امری اجتماعی متحول می شود و بیم و هراس او از مرگ تبدیل به پذیرش و البته ایستادگی در برابر آن و تلاش برای زنده ماندن پس از مرگ می شود.
به طور کلی از آنجا که شعر شاعر، تجلی گاه زندگی و شخصیت اوست اندیشه ی مرگ نیز در شعر فروغ فرخزاد در ارتباط با این دو عامل شکل گرفته، بنابراین پویا و متحول است .
بررسی علم کلام در ادبیات تعلیمی
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی، گستره وسیعی از ادبیات را در بر می گیرد. بسیاری از شاعران ادوار مختلف شعر فارسی که اشعار تعلیمی سروده اند؛ با عل وم مختلف رایج در زمان خود آشنا بوده اند و بدین گونه بر غنای ادبیات تعلیمی افزوده اند. از جمله این علوم، علم کلام است. شاعران اشعار خود را با توجه به مباحث مطرح در ح وزه کلامی که بدان معتقد بوده اند؛ سروده اند. در واقع می توان شعر را نموداری از اعتقادات شاعر دانست که به تعلیم مخاطب در آن حوزه کلامی می پردازد. این موضوع کمتر در ادبیات فارسی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور برای بررسی تاثیر علم کلام در ادبیات فارسی ابتدا به معرفی علم کلام پرداخته، عوامل پیدایش و حوزه های اصلی علم کلام را بررسی می شود. سپس برخی از آرای کلامی که در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ مطرح می شود. در ادامه، تأثیر علم کلام بر فلسفه و جریان ایجاد شده در ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد.
تصویر دوگانه مرگ در نگاه وحشیِ بافقی و تناسبِ آن با مرگ وی در گزاره های تذکره نویسان
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
117 - 132
حوزه های تخصصی:
وحشی بافقی، در بافق یزد بالیده و پرورش یافته و حضور دو پادشاه صفوی را در مسندِ قدرت درک کرده است. درگذشتِ مؤسس این سلسله؛ یعنی شاه اسماعیل صفوی، با تولد وی در سال930 ه .ق اتفاق افتاده است. چند روایت گوناگون از مرگ وحشی وجود دارد و با تأسف باید گفت که هیچ پژوهشی درباره چیستی و چگونگی مرگ در نگاه وی صورت نگرفته است. چنین پژوهشی مشخصاً می تواند برخی از ابهامات را راجع به چراییِ «چندگزاره» بودنِ مرگ وحشی، برطرف کند. به عبارت روشن تر، چرایی و چگونگی مرگ در نگاه وحشی، در هاله ای از ابهام فرو رفته و سبب شده تا چند گزاره درباره مرگ وحشی مطرح شود. چنین به نظر می رسد که در بررسی این «چگونگی» و «چرایی»، از توجه به برخی از اشعار و یا روابط وحشی غفلت شده است. این نوشتار، در تلاش است تا به شکلی مشخص، گزارش های متفاوتی را که از چرایی و چگونگیِ مرگ وحشیِ بافقی در دست است، بررسی کرده، برخی از نکات مورد غفلت را یادآوری کند.
رویکرد جدید نیما به طبیعت
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
187 - 208
حوزه های تخصصی:
تقریباً از صد و هشتاد و پنج عنوان شعر در کلّیّات اشعار نیما دو سوم آن ها مستقیماً از طبیعت الهام گرفته است؛ بنابراین طبیعت را باید آیینه تمام نمای روحیّات و ذهنیّات و تفکّرات او دانست. از میان سه نوع طبیعت گرایی توصیفی، تقلیدی و تألیفی (تأویلی)، رویکرد نیما به طبیعت از نوع تألیفی می باشد. در این نوع از طبیعت گرایی، شاعر با طبیعت همراه است؛ خواه به صورت تألیفی یعنی دوست بودن و الفت داشتن با طبیعت و خواه به صورت تأویلی یعنی تأویل و تفسیر کردن آن. از این رو می توان نیما را شاعری دانست که آن چنان با طبیعت آمیخته است که خود را از آن جدا تصوّر نمی کند.
کاربرد ادبی و تمثیلی و هنری حرف الف در اشعار دو داستان سرای بزرگ منظومه های غنایی؛ نظامی و جامی
حوزه های تخصصی:
آ، الف، ا، (همزه): نام نخستین حرف الفبا و حرف تهجی است که سرآمد دیگر حروف است. اولین حرف از حروف جمّل و ابجد است و به حساب جمّل نماینده عدد یک است. الف در ادبیات عرفانی و کلامی و فلسفی کنایه از ذات یکتای احدیت، روح اعظم، لطف الله، عالم تجرید و تفرید و... است. حرف الف به واسطه شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصر به فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی بویژه در شعر دو شاعر توانای داستان پرداز غنایی، یعنی نظامی به عنوان آغازگر منظومه های غنایی و جامی به عنوان خاتم الشعرای این عرصه است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشرو، سپهدار، پیشوا، صدرنشین، نامور، معروف و دارای تمثیلی است از کمال، نماد قد و قامت موزون، استوار، کشیده، مستقیم و رعنا است. الف، مظهر سرافرازی، سربلندی، لاغری، ضعف، قیام، ایستادگی، استواری، استقامت، سر پایی، عمودی، ثابت قدمی، قائم بودن، وفادار به عهد بودن و برسر ایمان ماندن، نماد نداری، بی چیزی، مفلسی، فقر، گدایی، عدم، نیستی، فنا و ترک اوصاف، عریانی، برهنگی، آشکارایی، خندانی، شادابی، بی سری، میان بستن وآراستگی، مظهر تنهایی، تجرد، تفرد، یکتایی، جدایی، آزادی و یکرویی، راستی، صداقت، درستی، پاکی، خُردی است. الف بی حرکت و ساکن است. آفرینش الف با نقطه آغاز می شود. جمله حروف و اعداد بر محور حرف الف می گردند. الف اولین حرف آفرینش است. الف یکی از مشبه به های پرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خط عذار، خار، هلال ماه، عصا، قلم، انگشت، تیر و سهم، سرو، دار، ماه نو، کمر و میان باریک و... را به الف مانند می کنند. در این مقاله سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری، تمثیلی و تصویری الف در اشعار دو شاعر نظامی و جامی پرداخته شود.
پست مدرنیسم در شعر شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
47 - 67
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم پس از ظهور و ایجاد دگرگونی در ادبیات غرب، مورد توجه برخی نویسندگان و طیفی از شاعران معاصر فارسی قرار گرفت. شمس لنگرودی از شاعرانی است که پس از تجربه های زبانی مختلف که پیش و بعد از انقلاب از سرگذراند، به رویه ای ساختارشکنانه و زبانی هنجارگریز روی آورد. تحت تأثیر این رویکرد، برخی مختصات در شعر لنگرودی ظهور یافت که با مختصات و مولفه های پست مدرنیسم همانندی و قرابت دارد. در این گفتار، شاخصه هایی از شعر لنگرودی که با مولفه های پست مدرنیسم نزدیکی دارد و به نوعی نشانگر گرایش خودآگاه و ناخودآگاه این شاعر به پست مدرنیسم است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یکی از این مولفه ها، «عدم قطعیت» و تأکید بر نسبی بودن اجزا و عناصر کلام است که به نظر می رسد لنگرودی در مواردی از آن در جهت ساختارشکنی، عدم تجانس و نیز گسستِ معنایی استفاده کرده است؛ دیگر، «تناقض» (پارادوکس) است که به عنوان شگردی برای تردیدزایی و تکثر معنا در شعر لنگرودی به کار رفته است؛ «عدم پیوستگی» مولفه دیگری از پست مدرنیسم است که در کلام لنگرودی در جهت ایجاد تردید و شگفتی در خواننده و به کنکاش و چالش ذهنی واداشتنِ او مورد استفاده قرار گرفته است؛ از مولفه های دیگر پست مدرنیسم که در شعر لنگرودی ظهوریافته، «تعلیق» است. تعلیق به صورت ترفندی برای ابهام آفرینی به کار گرفته شده تا به واسطه آن، انتقال پیام و کشف معنای قطعی کلام به تعویق افتد.
تصویر مترقّی زن ایرانی در شعر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن و حقوق فردی و اجتماعی او همزمان با نهضت مشروطه وارد مباحث ادبی شد و به یکی از مهم ترین موضوعات در شعر مشروطه تبدیل گشت. از این رو زن در مرکز مباحث قرار گرفت به طوری که در این عصر، کمتر شاعری را می توان دید که بیش و کم به موضوع آزادی و حقوق زنان نپرداخته باشد. برابری، آزادی، تعلیم و تربیت، حضور زن در اجتماع و پرهیز از تبعیض جنسیتی و نگاه جنسی و ابزاری به زن، از جمله مسایل مربوط به زنان است که در شعر شاعران عصر مشروطه بازتاب یافته است. ملک الشعرا بهار و نسیم شمال دیدگاه معتدل تر و سنتی تری به زن دارند و ایرج میرزا، لاهوتی، عشقی و عارف قزوینی تندروترند و حتی گاه با برخی مسایل نظیر حجاب مخالفت می کنند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و هدف آن بررسی اندیشه و دیدگاه شاعران عصر مشروطه درباره زن است و می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که آیا آن اندیشه ای مترقی است یا واپس گرا؟ و با اندیشه های مطرح شده درباره زن در جنبش فمینیسم همسو هست یا خیر؟ نتایج نشان می دهد که شاعران عصر مشروطه اندیشه ای مثبت نگر و مترقی درباره زن دارند و آن با برخی اندیشه های فمینیستی درباره زنان مطابقت دارد.
معرفی کتاب «شعر الإمام الحسن بن علی (ع)»
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۸۹)
243 - 269
حوزه های تخصصی:
در کلام رسول خدا (ص) و ائمه (ع) می توان استشهاد و تمثل و بعضا انشاد شعر را مشاهده نمود. آنچه انشاد شعر توسط ایشان را با شگفتی مواجه می سازد، آیاتی از قرآن کریم است که در مذمت شعر و شاعری و دور بودن ساحت مقدس رسول خدا (ص) از آنها، نازل شده و گمان می رود که دامنه آن بعد از رسول خدا (ص)، شامل اهل بیت (ع) نیز گردد. تدقیق در اشعار منسوب به ائمه و بررسی صحت و سقم انتساب آنها، تلاشی مفید محسوب شده و تبیین نحوه انشاد و صحت اشعار منتسب به ایشان، علیرغم این منع قرآنی، فواید فراوانی برای اهل تحقیق به همراه خواهد داشت. نویسنده در مقاله پیش رو بر آن است تا ضمن بررسی مختصر این مسئله و ذکر نمونه هایی از اشعار منسوب به امام حسن مجتبی (ع)، به معرفی اثری در این حوزه با عنوان «شعر الإمام الحسن بن علی» اثر ابوالحسن مدائنی بپردازد.
واژه بست در زبان شعر
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
69 - 80
حوزه های تخصصی:
واژه بست ها عناصری زبانی اند که رفتاری دوگانه دارند. به لحاظ ساختار شبیه وند هستند. اما دارای نقش نحوی اند. به بیانی دیگر، در ساخت واژه فاقد نقش و در ساخت های بزرگ تر از واژه واجد نقش اند. این واحدهای زبانی خاص که امروزه مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده است، در بیشتر زبان های دنیا می توان یافت. مقاله پیش رو، مطالعه ای است پیکره بنیاد که واژه بست را در زبان شعر بررسی و کارکرد آن را در اشعار پروین اعتصامی نشان می دهد. داده های پژوهش از گونه های شعری متفاوت شاعر یادشده انتخاب و بر اساس دیدگاه زوئیکی (1977) شناسایی، طبقه بندی و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که برخی از انواع واژه بست در گونه های شعری کاربرد ندارد و دلائل این امر را می توان از یک سو به تفاوت زبان شعر با زبان گفتاری و محاوره ای نسبت داد و از دیگر سو، به ویژگی های شعری شاعر، مرتبط دانست.
رویکرد آموزشی در مضمون بازی های کودکانه شعر معاصر
منبع:
اخلاق حرفه ای در آموزش سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
26 - 57
حوزه های تخصصی:
دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی انسان است که تاثیر آن در سایر مراحل زندگی آدمی کاملا ملموس و قطعی است. ادبیات علی الخصوص شعر به ویژه در دوران معاصر متاثر از این دوره زندگی انسان قرار دارد. یکی از جلوه های زندگی انسان در دوران کودکی بازی است. اصولا کودک با بازی عجین است و رشد و تعالی فکری و جسمی او بسته به این بازیهاست. یکی از بازتابهای ادبیات کودک در شعر فارسی یادکرد بازیهای دوران کودکی است. یادکرد بازیهای کودکی در ایجاد حس نوستالژی برای بزرگسالان و جذب کودکان جهت یادگیریو آموزش هرچه بیشتر تاثیر گذار بوده اند. اصولا استفاده از این شگرد در آموزش تاثیر شگرف دارد. لذا این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با روش کتابخانه یی تلاش دارد به بررسی شعر کودکان پرداخته بازتاب عناصر بازی را در آنها تحلیل نماید. با یررسی اشعار منتخب مورد نظر متوجه استقبال شعرای از این تکنیک در آموزش و ابزارسازی در یادگیری می باشد.
واکاوی سیر تحول عناصر محتوایی غزل و شعر زنان معاصر ایران
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
49 - 61
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی سیر محتوایی تحول غزل و شعر زنان معاصر ایران می باشد. جامعه مورد بررسی شعر و غزل زنان از عهد مشروطه تا آغاز دهه نود معاصر است. نمونه پژوهش شعر ژاله قایم مقامی، شعر و غزل سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و منابع پژوهشی دیجیتالی انجام شد. برای تحلیل از شیوه جریان شناسی شخصیت محور محتوای غزل زنان و سیر مهم ترین تحولات آن در بستر تاریخ معاصر استفاده شد. نتایج نشان داد، کلیت و کیفیت شعر زنان در این دوره رو به کمال بود. غزل زنان ایران معاصر، پس از غزل سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد به سمت افق های نو و آزاداندیشانه ای حرکت کرده است که از میان جریان های فکری درون فرهنگی و برون فرهنگی ایران، دو نوع غزل متعهد، اجتماع محور و غزل پست مدرن و گاه نیز غزل زبان گرای ساختارشکن بیشترین سهم را دارد. غزل زنان نیز هم چون شعر آزاد نیمایی مجال بروز عواطف زنانه را یافته و غزل از حالت کلاسیک و یک صدایی به جریان ها و صداهای متعددی وارد شده است. مطالعه غزل زنان در این صدسال یعنی مطالعه صدسال جامعه شناختی شعر زنان و به تبع آن جامعه ایرانی است.
مقایسه و بررسی سبک شناسانه عناصر زبانی، بلاغی و محتواییِ قصیده و نامه ای از خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۹
307 - 331
حوزه های تخصصی:
سبک شناسان بر اساس تقسیم بندی ادوار مختلف، سبک شعریِ شاعران قرن ششمِ حوزه گنجه و ارّان را «آذربایجانی» نام نهاده اند که از نظر مختصات با سبک «خراسانی» متفاوت است. جریان نثرنویسی حاکم بر این دوره نیز اندک تفاوتی با دوره قبل داشت و نویسندگان تلاش می کردند تا به تقلید از زبان عربی، اندک اندک به ویژگی های موجود در سبک فنی چنگ زنند و آن ها را در نوشته های خود دخیل کنند که این حرکت در پایان قرن هفتم به نثر مصنوع و متکلّف منجر شد. با وجود عقب بودن بیش از یک قرنِ جریان نثرنویسی از جریان شعرگویی در قرن ششم با پدید آمدن «شاعرانِ نثرنویس»، فاصله زمانی از بین رفت و شتاب آمیختگی مختصاتِ سبکی شعر و نثر بیش از بیش شد. خاقانی شاعری نثرنویس است که بدون در نظر گرفتن ویژگی های نثری دوره خود و عقب بودن بیش از یک قرنِ نثر از شعر در شعر و نثر خود به یک شیوه عمل کرد و به تقلید از مصنوع گویی خود در شعر در سرعت بخشیدن حرکت نثر «مرسل» به سوی «فنی نویسی» نقش مهمی را ایفا کرد و روند حرکتِ نثر مُرسل به سوی نثر فنی و مصنوع را بیش از بیش شتاب بخشید. بنابراین، در این پژوهش برآن شدیم تا با مقایسه سبک شناسانه عناصر زبانی، ادبی و محتواییِ نامه و قصیده ای از خاقانی که هر دو در باب امام عمده الدین حفده است به اثبات مدعای خود بپردازیم.