مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۶۰.
سلوک
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
11 - 36
حوزه های تخصصی:
بررسی فتوت نامه ها با نگاهی به مباحث معنوی و حکمت هنر نشان می دهد که یکی از بسترهای رشد باطنی و معنوی انسان، پیشه وری و هنرورزی است. در این مقاله که به روش توصیفی و تحلیلی تدوین شده است، تلاش می کنیم که نشان دهیم راه کارهای نظری و عملی برای این سلوک معنوی چیست. در نوع اول فتوت نامه های صنفی، آموزه ها و معانی مربوط به هر پیشه را بیان کرده و بر دانستن آن ها تأکید می کند. اهمیت این نوع آموزه ها تا جایی است که در برخی فتوت نامه ها دانستن آن ها شرط آغاز کار بوده است. در گام بعد، راه کارهایی عملی ارائه می شود که این هنرمند را به سلوکی در حوزه رفتار هدایت کند. این راه کارها برخی قبل از انجام کار و برخی همراه با هر مرحله از صناعت، توصیه شده و در بسیاری موارد، ارتباط تنگاتنگی با خود عمل دارد.
حقایق و رقایق زندگی حضرت یوسف (ع) در مثنوی معنوی
منبع:
شفای دل سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
25 - 39
حوزه های تخصصی:
مثنوی مولوی مشحون از آیات قرآنی است که از منظر عارفانه و تأویلی به آن پرداخته شده است. یکی از داستان های قرآنی در آن مربوط به زندگی و سیر و سلوک حضرت یوسف (ع) است. یوسف (ع) در مثنوی رمز جمال و تام، مرآت حق و نماد انسان سالکی است که مراحل سلوک را پشت سر گذاشته تا به مرحله نبوت و اتصال تام به حضرت حق نائل شود. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به جایگاه حضرت یوسف (ع) در مثنوی و نگاه مولانا به آن حضرت پرداخته است. مولانا به این داستان نگاهی عارفانه داشته و بر این باور است که سیر حضرت یوسف از چاه جسم شروع می شود و به واسطه عنایت حق و با ریسمان لطف الهی از متعلقات جسمانی بیرون می آید. زلیخا نماد دنیای پرنقش ونگار است که یوسف (ع) با صبر و حیرتی آگاهانه و فعال از دنیا به آخرت و از صورت به معنا راه می یابد و از ماسوای حق منقطع می گردد و به سوی مصر کمال و عشق الهی قدم می نهد. خواب آن حضرت آغاز وحی و اتصال به عالم مثال و نور است و تعبیر خواب زندانیان عبور از عالم ملک به ملکوت و کشف مثالی یوسف (ع) است.
بررسی تطبیقی آداب سلوک عرفانی در دو رساله عوارف المعارف سهروردی و ارشاد المریدین خوارزمی
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
69 - 83
حوزه های تخصصی:
آداب سیر و سلوک عرفانی را می توان مجموعه دستورالعمل ها و ارشادهایی دانست که بزرگان متصوّفه در رساله ها و کتاب های خود برای تربیت سالکان نوپا آورده اند. شهاب الدین سهروردی، عارف نامدار قرن هفتم هجری و کمال الدین حسین خوارزمی، عارف قرن دهم ازجمله کسانی بودند که به ترتیب در کتاب های «عوارف المعارف» و «ارشادالمریدین» به راهنمایی سالکان پرداخته و اصول و روش های سلوک را بیان کرده اند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی می کوشد این آداب را در این دو رساله بررسی کند. برای سهولت بررسی، آداب سلوک به دو دسته کلّی آداب ظاهری و باطنی طبقه بندی شد. منظور از آداب ظاهری مواردی نظیر نماز، روزه، شب- زنده داری و... و منظور از آداب باطنی خصیصه ها و خصلت هایی است که سالک باید برای رسیدن به حقیقت به آن ها متحلّی و آراسته گردد. پژوهش حاضر به این نتیجه دست می یابد که سهروردی در عوارف المعارف آداب ظاهری را با تفصیل بیشتری مطرح ساخته و در مقابل، خوارزمی عمدتاً به آداب باطنی نظر داشته است.
جمع عارفانه میان خلوت و جلوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۲۶۸
48-57
حوزه های تخصصی:
در میان آموزه های دینی مفهوم خلوت دارای اهمیت و جایگاه والایی است، ازاین رو، عرفا نیز امر خلوت گزینی را در مسیر سیر و سلوک برای سالک طریق الی الله سفارش می کردند. از طرفی انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است؛ یعنی برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش ناچار است که با جامعه اطراف خود ارتباط مؤثر داشته باشد. خلوت به معنای انقطاع از خلق و اشتغال به حق می باشد. برخی از عرفا خلوت را بر همنشینی ترجیح داده و جهت تکمیل نفوس ناقصه خویش از معاشرت و همنشینی با خلق پرهیز کرده و زندگی سعادتمندانه را در گرو خلوت و دوری از خلق دانسته اند. در مقابل عده ای دیگر به مخالطت با خلق گراییده و اعتقاد داشته اند که بخشی از ظرف وجودی سالک و عارف در سایه انس، الفت و همنشینی با خلق به کمال می رسد و عدم مصاحبت و حضور در اجتماع، سبب غفلت از بعد جامعه پذیری انسان می گردد. در این میان برخی از عرفا نیز بین خلوت و بعد اجتمایی انسان جمع کرده اند. دراین پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی چگونگی خلوت و سازگاری آن با بعد اجتماعی انسان پرداخته شده است. به طوری می توان گفت آموزه خلوت امری موقتی است که در اوایل سلوک، و یا امری باطنی است که در مراحل گوناگون سلوک صورت می پذیرد؛ به گونه ای که عارف حضور اجتماعی داشته و از طرفی خلوت باطنی نیز دارد. حضور عارف در جامعه با خلوت عرفانی تنافی و ناسازگاری ندارد و سیره بسیاری از عارفان نیز بر جمع میان آن دو بوده است. به این صورت که پس از بیان مدعا در هر بحث، ابتدا بیانات و نظرات دیگران نقل شده و سپس به تبیین و تحلیل ارتباط آن نظرات با موضوع بحث پرداخته شده است.
وادی نانوشته؛ چگونگی تقابل صورت و معنی در منظومه عرفانی منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
207 - 227
حوزه های تخصصی:
عطار در منطق الطیر از هفت وادی نام می برد؛ اما یک وادی نانوشته وجود دارد و آن گذشتن از صورت و رسیدن به معنی است. این موضوع به صورتِ تقابل این دو در کل منطق الطیر به شکلی نانوشته و نامنسجم منعکس شده است. در سخن عطار، صورت در مفهوم مجاز، کثرت ها، ظاهر، دنیا و وابستگی های به آن دیده می شود و معنی نیز در مفهوم وحدت، باطن، روح، تعالی و رسیدن به حقیقت می آید. حکایت این مرغان را هم در شکل و قالب و هم در محتوا و معنا می توان گذر از صورت به معنی دانست؛ زیرا عطار از قالب داستانی تمثیلی بهره برده و در متن هم خواننده و سالکِ راه را به گذر از ظواهر و صورت ها و توجه به معنی فرامی خواند. وی راه گذر از صورت و رسیدن به عالم معنی را در بریدن از وابستگی ها، داشتن همت و انصاف و درمجموع در طلب و عشق و فنا می بیند.
اسفار اربعه در حکمت متعالیه، عرفان و قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
89 - 109
حوزه های تخصصی:
اسفار اربعه همان سفرهای چهارگانه ای است که از آن به سفر الی الله تعبیر کردند. گرچه در زمینه اسفار اربعه از دیدگاه عرفا مقالاتی نگاشته شد اما از آنجا که تحقیق منسجمی در خصوص حکمت متعالیه ملاصدرا و قیصری و اشارات قرآنی ارائه نشده است هدف این پژوهش ارائه مطالعه تطبیقی میان سفرهای چهارگانه فوق الذکر است. بررسی ها نشان داده است اسفار عقلیه ملاصدرا با سفرهای چهارگانه قیصری در برخی از سفرها قابل تطبیق نیست اما باید توجه داشت که نمی توان فعالیت ملاصدرا را کاملاً عقیم دانست، بلکه تلاش وی در این مسیر، خود نوعی سلوک در راه حق است. هم چنین همان طور که ملاصدرا از قرآن ملهم شده است، در آیات متعدد قرآن نیز به اسفار اربعه اشاره شده است.
سیاست و سلوک حاکم در آیین سیاسی شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سلوک» در آیین سیاسی اشراقی سهروردی، واژه یی کلیدی است. سلوک با خودشناسی در مرحله فردی آغاز میگردد و شخص را تا مرحله اجتماعی و سیاسی و حکومت بر یک جامعه پیش میبرد. حاکم مورد نظر سهروردی، حکیمی است که از رهگذر این خودشناسی، پای در عوالم برتر، از جمله عالم مثال میگذارد که اولین عالم برتر بعد از عالم اجسام در اندیشه شیخ اشراق است و با سیر در این عالم، واسطه بین عالم انسانها و عالم خدا و فرشتگان میگردد. او با خودشناسی، سیر و سلوک در عالم مثال و اطاعت پروردگار به مرحله قطب، امام و ریاست عالم میرسد. سهروردی با قائل شدن به مرتبه قطب برای حاکم و نیز کسی که قادر است با عالم مثال مرتبط باشد و واسطه انسانها و خداوند قرار گیرد، سیاست و حکومت و حاکمیت آرمانی و مدینه آرمانی را با اندیشه نوینی مورد بررسی قرار داده است. عقیده سهروردی در حکمت عملی و بویژه سیاست، مطابق و همردیف با حکمت نظری او درباره قواعدی چون تشکیک، امکان اشرف، قهر و محبت و ذومراتب بودن عالم است و همانطور که عالم مثال که ابداع سهروردی است واسطه عالم ماده و عالم انوار قاهره است، حاکم حکیم مرتبط با عالم مثال نیز واسطه انسانها و خداوند و نیز فرشتگان است. حکومت حاکمی با ویژگیهای مورد نظر شیخ اشراق، ایدئالیستی و دست نیافتنی یا مختص برخی انسانها نیست بلکه وجود حاکمی با ویژگیهای مورد نظر او امری شدنی و واقعیت پذیر است. توجه چنین حاکمی، هم بر سعادت دنیوی مردم است و هم سعادت اخروی.
نقد جامعه شناختی رمان «زمستان 62» اثر اسماعیل فصیح با رویکرد ساخت گرایی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
215 - 240
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا اصطلاح کلیدی جذبه را در متون ادبی و عرفانی بر پایه نظریه تعریف در منطق و فلسفه، بررسی کند تا به ویژگی های ماهیتی جذبه که متون گذشته از بسیاری از آن ها در تعریف این اصطلاح غفلت ورزیده اند، دست یابد. مقاله حاضر با روش پژوهش توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است تعاریف و سخنان عرفا را درباره «جذبه» در مهم ترین متون عرفانی و ادبی فارسی و عربی تا پایان قرن هشتم هجری بررسی کند. هیچ کدام از تعاریف متون به صورت جامع، ویژگی های ماهیتی آن را بیان نکرده است. این تحقیق براساس متون اصیل انجام گرفته و اطلاعات مربوط به «جذبه» و اصطلاحات هم خوشه را گردآوری کرده و توانسته است به ویژگی های ذاتی و ماهیتی جذبه دست یابد و تعریف کامل تری از آن به دست دهد. این شیوه می تواند در حوزه دیگر اصطلاحات عرفانی و ادبی کاربرد داشته باشد.
منزلت معرفت قلبی در هندسه سلوک در آموزه های حسینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۴
139 - 160
حوزه های تخصصی:
قلب قرارگاهِ شهود و مرکز دریافت معارف باطنی بر مدار «طهارت» به شمار می رود. «قلب سلیم» فارغ از ماسوی الله و «قلب عَقول» درون گراییِ برون نگر بوده و در هندسه سلوک وحیانی از منزلت خاصی برخوردار است؛ به طوری که کاربست بنیادینی در کشف حقایق معرفتی و تولید دانش عرفانی دارد. اهمیت و ضرورت تبیین منزلت قلب آنجاست که در معارف حسینی معرفت قلبی نقش زیرساختی از مقام حدوث تا بقا در هندسه سلوک تا شهود ایفا می نماید. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که معرفت قلبی بر پایه مأثورات و برخی مکاشفات حسینی از چه منزلتی در هندسه سلوک برخوردار است؟ برای دست یابی به پاسخ از روش نقلی- عقلی استفاده شد و دستاورد نهایی این است که معرفت قلبی به صورت دوسویه و ذومراتب در مقام تحقیق و تحقق سلوک دارای منزلت بنیادی است و شهود در حالت خواب و بیداری ممکن و معرفت زاست.
ساخت، رواسازی و تعیین پایایی پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
248 - 227
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت پرسشنامه ای برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک در کودکان پسر مقطع ابتدایی (6 الی 12 ساله) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 1200 نفر دانش آموز پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و با همکاری مادران همان دانش آموزان پرسشنامه مورد نظر بر اساس DSM-5 ساخته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، سه عامل مستقل سلوک، رفتار جرو بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر را معرفی کرد که به ترتیب 79/15%، 75/14% و 06/14% واریانس متغیرها و بر روی هم 61/44% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. برای بررسی روایی از روش ارزش ویژه بیشتر از 1 استفاده شد و نتایج نشان داد که هم عوامل سه گانه و هم کل پرسشنامه از روایی مطلوب برخوردارند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل سه گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با 74/0، 60/0، 74/0 و برای کل پرسشنامه (77/0=α) به دست آمد. میانگین شیوع اختلال سلوک، رفتار جر و بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر کودکان گروه نمونه، طبق تعیین وضعیت اختلالات بر اساس رویکرد ابعادی DSM-5 در وضعیت «متوسط تا شدید» به ترتیب برابر با 7/2%، 8/7% و 6/15% به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
تجلّی حق در دعا از منظر محیی الدین ابن عربی و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۰
77 - 104
حوزه های تخصصی:
صوفیه تا پیش از ابن عربی تجلّی را غالباً به معنای مطرح در عرفان عملی (تجلی شهودی) به کار میبردند. نظریه تجلی حق در عرفان نظری محییالدین و شارحان وی مطرح شده؛ اما به تجلی حق در دعا که بیشتر مربوط به ساحت عبادی عرفان عملی است، کمتر توجه شده است. نظریه تجلی حق در عرفان نظری در ظهور مظاهر از مبدأ خلقت یعنی باریتعالی است و بازگشت همین نمودها به خود حضرت حق که در دو قوس صعود و نزول صورت میپذیرد. در عرفان عملی، تجلی را شهودی دانسته و آن را تابش نور حق بر دل سالک خواندهاند. جلوهگری نور الهی ناشی از حبّ پروردگار به بنده بوده، موجب رخداد کشف و شهود، و رشد و کمال و ترقی در قوس صعود میگردد. با توجه به جایگاه کاربردی تجلی حق در دعا در عرفان عملی به بررسی آرای عرفانی ابنعربی و امام خمینی در این باره پرداختهایم. سلوک عملی ابنعربی معرفتشناسانه است. امام خمینی دارای سلوکی است سائلانه و عارفانه؛ سلوکی مبتنی بر دعا و مسئلت در سیره امامان معصوم (ع) و نیز معرفت در مکتب ابنعربی. این پژوهش تلاشی در تبیین شباهتها و تفاوتها و چگونگی اندیشهها و سلوک عرفان عملی این دو شخصیت تأثیرگذار، در موضوع تجلی حق در دعاست.
نسبت سلوک و شهود در عرفان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
101 - 129
حوزه های تخصصی:
اگر سلوک را مجموعه خصوصیات زیست عملی در مقابل محتوای معرفتیِ شهود که در تبیین نظام هستی و معرفت حق به کار می آید، درنظر بگیریم، آنگاه می توانیم درباره نسبت میان آن دو در عرفان عارفان بزرگی چون مولانا سخن بگوییم. در این مقاله با روش تفسیری کوشیده ایم نشان دهیم که چگونه ویژگی های سلوکی عارفی مثل مولانا در تناظر و تناسب با ویژگی هایِ معرفتیِ شهودیِ اوست، بنابراین در دو ساحتِ 1. صدق شهود و 2. کیفیت معرفتی شهود به ابعاد گوناگون این نسبت پرداخته ایم. در عرفان مولانا لزوم تصفیه نفس با اموری همچون ستایش عابدانه در قالب نماز و ذکر و تبعیت از شریعت بسیار مهم تلقی می شوند. در کنار این امور، بنا به مراتب سلوک در درجات مختلفِ آدمیان، کیفیت شهود هم درجات مختلفی دارد. این مدعا را در عرفان مولانا می توان با ذکر ویژگی های سلوک و شهود او نشان داد و این تناظر و تناسب را آشکار ساخت. برای مثال، در عرفان مولانا پاکی و خلوص سالک برای اتصال با منبع الهیِ شهود ضروری است و به صدق شهود می انجامد. درباره کیفیت معرفتی شهود مهم ترین نمونه ها، تناظر رویکرد سبب سوزیِ مولانا و مقید نبودن به آداب و رسومی ثابت و پایبند نبودن به فرمالیسم صوفیانه در سلوک، با نگاهِ شهودیِ او مبنی بر مقید نبودن عالم به اسباب ثابت و ضروری و انکار رابطه ضروری علّی و معلولی است. نمونه دیگر تناظر سلوک عاشقانه با شهود خدایی عاشق همراه با اراده ای عاشقانه در عالم است که مولانا بسیار به آن توجه داشته است. درحقیقت توصیف ویژگی های اصلی سلوک و شهود مولانا و قرار دادن آن ها در تناظر با یکدیگر، به مثابه یک کل مرتبط به هم، سنخیت میان آن ها را به تصویر می کشد.
مطالعه فراتحلیلی-تطبیقی «سلوک» در ادبیات ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات فراتحلیلی نتیجه نهایی یافته های پژوهش هایی با بن مایه های مشترک را مستخرج و در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. رویکرد فراتحلیلی در حوزه ادبیات تطبیقی نیز نقشه راهی برای مطالعات آتی محققان فراهم می کند. در جستار حاضر، بیش از چهل و سه مقاله با بن مایه مشترک «سلوک» مطالعه و تلاش شد از یافته های آنها در ایجاد شبکه ای منسجم از پیکره های تطبیق پذیر استفاده گردد تا از این رهگذر دریچه ای نوین از مطالعات تطبیقی پیش روی پژوهشگران آتی گشوده شود. علی رغم اهمیت این نوع از مطالعات، تا جایی که نگارنده مطلع است، تاکنون هیچ یک از پژوهشگران داخل و خارج در حوزه ادبیات تطبیقی، رویکرد فراتحلیلی اتخاذ نکرده، و دست کم، در حوزه سلوک، هیچ مطالعه فراتطبیقی تا به این لحظه منتشر نشده است. از این رو، پژوهش حاضر در حوزه ادبیات تطبیقی کاملاً بدیع است. پیکره های مورد بررسی شامل ارداویراف نامه، کمدی الهی دانته، سیرالعباد الی المعاد، منطق الطّیر عطار نیشابوری، خمسه حکیم نظامی، جاناتان مرغ دریایی و ماهی سیاه کوچولو و برخی دیگر از آثار تطبیق پذیر است. پس از معرفی آثار فوق و مجموعه آثار قابل تطبیق با هریک، در نهایت، زمینه های تطبیق پذیر و آثار بکری که هنوز توسط محققان مورد مطالعه تطبیقی قرار نگرفته-اند، معرفی شده است. طبق یافته های تحقیق، دسترسی به ترجمه آثار دیگر ملل، اقتباس ضمنی، الهام از کُتب مقدّس، پیش زمینه مشترک مذهبی و عرفانی آثار سلوک-محور، و وجود دغدغه های مشترک در ترسیم مسیر سلوک، تطبیق پذیری آثار مطالعه شده در پژوهش حاضر را رقم زده اند.
تحلیل مقایسه ای سلوک در عرفان عملی و اخلاق به تقریر علامه مصباح یزدی با نگاه به سیر تحولی سلوک اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سلوک، حرکت انسان برای رسیدن به خداست و حاصلِ رفتارها و ملکات نفس می باشد. علم اخلاق در تلقی آیت الله مصباح، به رفتارهای ارادی و صفات اکتسابی انسان به اعتبار میزان قرب و بُعد آنها نسبت به خدای متعال می پردازد. عرفان عملی علم منازل و مقامات نفس برای رسیدن به فناست. پس اخلاق اسلامی و عرفان عملی، در هدف تقارب دارند؛ اما تحلیل نحوه سلوک برای رسیدن به هدف، در این دو علم متفاوت است. ازاین رو سلوک در اخلاق و عرفان عملی نیازمند مقایسه است و مسئله اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. این نوشتار ویژگی های اخلاق و عرفان عملی را توصیف می کند و با روش مقایسه ای به تحلیل جایگاه سلوک در آنها می پردازد. برخی از مهم ترین یافته های پژوهش عبارت اند از: 1. علم اخلاق در موضوع و مسائل، گسترده تر از عرفان عملی، و در هدف مساوی با آن است؛ 2. حقیقت سلوک در عرفان عملی از ابتدا کاملاً هویداست؛ اما در اخلاق، سلوک به تدریج جایگاه خود را به دست می آورد؛ 3. سلوک در نظریه اخلاقی آیت الله مصباح با سلوک عرفانی مشابهت زیادی یافته است.
بررسی تجلی حکمت صدرایی در معماری اصفهان عصر صفوی (پل خواجو ترجمان اسفار اربعه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل های تاریخی ایران، همچون دیگر مصنوعات جوامع سنتی، علاوه بر کارکردی که دارند، مکانی برای تبلور و انتقال مفاهیم نهفته در جهان بینی پدیدآورندگان آن به شمار می آیند. هنر ایران ساحت ظاهر عناصر متعالی نهفته در باور اسلامی- ایرانی را شکل داده و صورتی زمینی برای درک آن آفریده است. همچنین به واسطه آن که همه عالم را محضر الهی می شمارد، این تجلی عالم کون و مثال به بناهای مذهبی محدود نشده و از منظر هنرمند ایرانی، تمام جهان، تجلی گاه جلوه حق است. مقاله حاضر با اتکا به نظر اندیشمندان درباره کیفیات معماری ایران در عصر صفوی که شهر اصفهان را به عنوان مدینه ای تمثیلی از فلسفه اسلامی- ایرانی قلمداد نموده اند، سعی بر آن دارد تا از پل خواجوی اصفهان، تأویلی برگرفته از اندیشه صدرایی ارایه دهد تا بدینوسیله بازتابِ اندیشه «جهانِ هستی به مثابه پل» را در نمادپردازی معمارانه این پل آشکار نماید. این پژوهش نشانگر آن است که در پل خواجو، به عنوان نقطه اوج پیوند این عنصر کارکردی و اندیشه ایرانی- اسلامی، مفاهیم پل درجایگاه نمادی از جهان گذرا، صراط مستقیم، راهی به بهشت و محل آزمون، با اندیشه صدرایی پیرامون طی طریق به سوی حق در قالب اسفار اربعه پیوند خورده است. چنین چیزی را می توان در همنشینی میان مراتب اسفار و سازمان معمارانه پل برسنجید.
گذار از حضیض (بررسی ارتقای عرفانی شخصیت های رمان زنان بدون مردان)
منبع:
شفای دل سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹
20 - 40
حوزه های تخصصی:
داستان های عرفانی، موضوعات ذهنی و روحانی را برای نشر آگاهی و معنویت به کار می گیرد . آثار بسیاری حرکت انسان به سمت تعالی و خدا را تحت عنوان عرفان یا سیر و سلوک مورد توجه قرار داده اند و گاه به بازتعریف هایی از این مفهوم رسیده اند. در بین نویسندگان زن معاصر، شهرنوش پارسی پور از جمله کسانی است که با دیدگاه عرفانی، به داستان های خود جانی دگرگونه بخشیده است. یکی از آثار این نویسنده که با شاخص ها و بن مایه های عرفانی، زندگی زنان را به تصویر می کشد، رمان «زنان بدون مردان» است. نویسنده در این اثر، سیر و سلوک را در زندگی زنانی که هر یک نمونه ای از زنان در اقشار مختلف جامعه اند، به تصویر می کشد. این مقاله با نگرشی اجتماعی و عرفانی به بررسی رمان «زنان بدون مردان» اثر شهرنوش پارسی پور پرداخته است. داده های این پژوهش با روش کتابخانه ای گردآمده است که پس از مقوله بندی با روش توصیفی تحلیل شده است.
تبیین عرفانی حقیقت خدمت و درجات آن در آستان معصوم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
39 - 58
حوزه های تخصصی:
خدمت و خدمت گزاری از موضوعات ارزشمندی است که در منابع عرفانی از آن با عنوان خدمت به مشایخ و بهره مندی از وجود مرشد و مراد تا کامل ترین آن ها یعنی ولی خدا و انسان کامل یاد شده است. در این پژوهش کوشیده ایم به روش توصیفی تحلیلی، حقیقت خدمت و درجات آن را با رویکردی عرفانی بیان کنیم و کارکردهای سلوکی آن را در آستان مبارک معصوم(ع) روشن سازیم. خادم، متخادم و مستخدم، درجات خدمت در عرفان اند که در میان آن ها «خادم»، محبوب مخدوم و مقرون به قرب حضرت حق است. بر اساس این پژوهش، در سیر سلوکی عرفانی به مدد معصوم(ع) در جایگاه انسان کامل، خدمت گزاری «خادم»، می تواند به فنای او در مخدوم تا بقای بعد از فنا و دستگیری و ارشاد خلق منجر شود. شرط این سلوک، معرفت به مقام انسان کامل، اطاعت پذیری، عشق ورزی، ارادت و حضور قلب در محضر معصوم(ع) است که خادم را از نظر رفتاری اخلاقی و عملی شبیه مخدوم می سازد.
دیدگاه ملاصدرا پیرامون توانمندیهای ناشی از تجرد عقلی در انسان و عوامل و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
65 - 80
حوزه های تخصصی:
بعقیده ملاصدرا نفس میتواند به انواعی از تجرد دست یابد و همین امر سبب ایجاد ویژگیها و توانمندیهای خاصی برای انسان میشود. هدف نوشتار حاضر آنست که تحلیل ملاصدرا از چگونگی وصول نفس به مراتب تجرد عقلی، عوامل مؤثر، موانع وصول به آن و ویژگیهای ایجاد شده بواسطه این تجرد در حیات دنیوی را بررسی نماید. با رسیدن قوه عاقله به مرحله بالملکه، نفس در مرز تجرد عقلی قرار میگیرد و نهایت تجرد در مرحله عقل مستفاد حاصل میشود. تقویت عقل عملی، عشق و عبادت ازجمله عوامل مؤثر در وصول انسان به درجات تجرد عقلی است و موانعی نیز همچون پیروی از شهوات، انجام گناهان، تقلید و حبّ دنیا در این مسیر وجود دارد. تجرد عقلی در پایینترین مرتبه، نطق را در انسان پدید می آورد و تشخیص خیر و شر را برای او امکانپذیر میکند. با ارتقای مرتبه تجرد، انسان میتواند آگاهانه برای سلوک الی الله تلاش کند و از نتایج آن بهره مند گردد. در مرتبه کمال عقل نظری و عملی، انسان به مقام خلیفه اللهی میرسد و در اعلی مرتبه تجرد عقلی شایسته مقام ولایت میشود. با توجه به دیدگاه ملاصدرا درباره چگونگی تجرد عقلی نفس، تبیین فلسفیِ برخی وظایف نبی مانند دریافت وحی و اطمینان به حقانیت آن، امکانپذیر خواهد بود.
ماهیت شناسی صراط سلوک در آموزه های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
151 - 176
حوزه های تخصصی:
اهمیت معرفت به صراط سلوک که کارکردهای انکارناپذیری در عرفان عملی خواهد داشت، امری است که سالک آگاه در صیرورت به سوی خدا، محتاج شناخت ماهیت آن می باشد؛ زیرا در سلوک عناصری مثل سالک، مسلک، مسلوک الیه و سلوک از یک سو و آغاز و انجام سلوک تا شهود از دیگرسو مطرح است؛ بنابراین یکی از پرسش های زیرساختی سلوک عرفانی این است که اولاً صراط سلوک چیست؟ ثانیاً مصداق آن کدام است؟ در نوشتار حاضر با روش ترکیبی (نقلی و عقلی) پاسخ پرسش یادشده داده شد و برونداد و یافته آن عبارت است از اینکه براساس معارف وحیانی و معالم حکمی- عرفانی صراط سلوک، نفس سالک مؤمن است و معرفت نفس در حدوث و بقای سیر و سلوک نقش اصلی دارد و ماهیت آن فطری، فقری، وحدانی و وجودی خواهد بود. ساختار مقاله نیز در قالب مقدمه ای درباره ظرفیت و ساختار وجودی انسان با هدف نیل به کمال حداکثری و فعلیت غیر قابل توقف در قوس صعود شکل یافته و آن گاه اهمیت، ضرورت و نقش کلیدی معرفت نفس و وحدت صراط و کثرت سبل تبیین شده است تا صیرورت و تصعید وجودی سالک در صراط سلوک تعلیل و تحلیل شود.