مطالب مرتبط با کلیدواژه

DSM-5


۱.

تحریک پذیری های شدید و دائمی در کودکان: چالش های تشخیصی و نقش DSM(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی خلق تحریک پذیر کودک DSM-5

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۶۴۴
هدف : تحریک پذیری های شدید و دائمی (غیردوره ای) در 3/3 درصد کودکان دیده می شود و به مراقبت های جدی بالینی نیاز دارد. چهارمین ویراست راهنمای آماری و تشخیصی اختلال های روانی (DSM-IV) دستورالعملی برای تشخیص گذاری روی این کودکان ندارد و این موضوع سبب اختلاف نظر بالینگران در تشخیص و درمان شده است. تدوینگران DSM-5 تلاش کرده اند تا گامی برای رفع این کاستی بردارند. روش: داده ها در یک بررسی مروری که تا زمستان 1391 ادامه داشت، با جست وجو در پایگاه های معتبر انگلیسی و فارسی گردآوری شد. از میان یافته های جست وجو، 66 مقاله، دربرگیرنده مقاله های مروری، فراتحلیل، پژوهش های بالینی شاهددار، مقاله های اصیل و گزارش های موردی، جدا شد. در 46 مورد اصل مقاله مطالعه شد، اما در 20 مورد ناچار به چکیده بسنده شد. کیفیت مقاله ها از سوی نگارندگان به طور جداگانه بررسی شد و مقاله هایی که روی کیفیت آنها اتفاق نظر وجود داشت، بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: صاحب نظران همواره در مورد ارزش تحریک پذیری در تشخیص اختلال های کودکان مناقشه داشته اند. در دهه گذشته، دیدگاه بالینی حاکم، تحریک پذیری های شدید و دائمی را نماد اختلال دوقطبی در کودکان می دانست. به نظر می رسد ارزش تشخیصی تحریک پذیری با میزان شدت و دائمی/دوره ای بودن آن ارتباط دارد. به بیان دیگر، تحریک پذیری تنها در صورتی که شدید و دوره ای باشد، برای اختلال دوقطبی ارزش تشخیصی یا پیش بینی کننده دارد. در DSM-5، نام اختلال بدسامانی خلق ایذایی (DMDD) روی این نشانه ها نهاده و معیارهای آن تنظیم شده است. نتیجه گیری: مهم است کودکان مبتلا به تحریک پذیری های شدید و دائمی (غیردوره ای) جایگاه مشخصی در DSM-5 داشته باشند تا ضمن رفع سردرگمی بالینگران، اجرای پژوهش های دقیق برای دسته بندی صحیح تشخیصی و درمانی آنان تسهیل شود.
۲.

اختلال بدسامانی خلق ایذایی و اختلال دوقطبی: هم گرایی یا واگرایی؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال بدسامانی خلق ایذایی اختلال دوقطبی اختلال های خلقی خلق تحریک پذیر DSM-5

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۳۶۱
هدف: در DSM-5 برای کودکان دچار تحریک پذیری های شدید و دائمی (غیردوره ای)، تشخیص «اختلال بدسامانی خلق ایذایی» (DMDD) در نظر گرفته شده و این اختلال در بخش اختلال های خلقی گنجانده شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که آیا DMDD زیرگروهی از اختلال دوقطبی (BD) است یا یک اختلال مستقل. روش: پایگاه های Medline، PsycINFO، Scopus و DSM برای منابع انگلیسی و SID برای منابع فارسی تا تابستان 1392 جست وجو و داده های معتبر انگلیسی و فارسی زبان گردآوری شد. یافته ها: بررسی هایی که تا کنون برای مقایسه تحریک پذیری های شدید و دائمی (معادل DMDD) با اختلال دوقطبی انجام شده، نشان داده اند که DMDD و اختلال دوقطبی در شدت و میزان اختلال عملکرد یکسان، ولی در نسبت جنسیتی، انباشتگی خانوادگی، سیر و پیش آگهی، اختلال های همراه و کارکردهای عصب روان فیزیولوژیک متفاوت هستند. کودکان مبتلا به DMDD در سال های بعد، بیشتر دچار اختلال های افسردگی تک قطبی و اضطرابی می شوند و اختلال دوقطبی در آنها دیده نشده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد DMDD زیرگونه ای از اختلال دوقطبی نیست و بهتر است در بخش اختلال های خلقی به عنوان تشخیصی مستقل در نظر گرفته شود. ضروری است تدوینگران DSM در آینده نیز در رویارویی با یافته های جدید، برای ایجاد اصلاحات لازم نرمش کافی نشان دهند.
۳.

ساخت، رواسازی و تعیین پایایی پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز بر اساس DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایایی تحلیل عاملی سلوک لجبازی و نافرمانی DSM-5

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۳۰۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر ساخت پرسشنامه ای برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک در کودکان پسر مقطع ابتدایی (6 الی 12 ساله) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 1200 نفر دانش آموز پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و با همکاری مادران همان دانش آموزان پرسشنامه مورد نظر بر اساس DSM-5 ساخته شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، سه عامل مستقل سلوک، رفتار جرو بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر را معرفی کرد که به ترتیب 79/15%، 75/14% و 06/14% واریانس متغیرها و بر روی هم 61/44% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. برای بررسی روایی از روش ارزش ویژه بیشتر از 1 استفاده شد و نتایج نشان داد که هم عوامل سه گانه و هم کل پرسشنامه از روایی مطلوب برخوردارند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل سه گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با 74/0، 60/0، 74/0 و برای کل پرسشنامه (77/0=α) به دست آمد. میانگین شیوع اختلال سلوک، رفتار جر و بحث و خلق خشمگین و تحریک پذیر کودکان گروه نمونه، طبق تعیین وضعیت اختلالات بر اساس رویکرد ابعادی DSM-5 در وضعیت «متوسط تا شدید» به ترتیب برابر با 7/2%، 8/7% و 6/15% به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتارسنجی مطلوب پرسشنامه اختلال لجبازی و نافرمانی و سلوک کودکان می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
۴.

مروری بر اختلال نارسانظم جویی خلقی مخرب، اختلال جدید DSM-5(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسانظم جویی خلقی مخرب تحریک پذیری غیر دوره ای اختلالات خلقی DSM-5

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
نارسانظم جویی خلقی مخرب (DMDD) اختلال جدیدی است که به طبقه ی اختلال های خلقی در پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی افزوده شد تا تحریک پذیری غیردوره ای مزمن را از تحریک پذیری دوره ای اختلال دوقطبی متمایز کند. ویژگی اصلی اختلال نارسانظم جویی خلقی مخرب وجود تحریک پذیری مزمن مداوم و شدید است. ازآنجایی که این اختلال یک نهاد تشخیصی جدید است پژوهشهای زیادی روی آن انجام نشده است و ادبیات مربوط به آن هنوز در حال گسترش است. هدف از این مقاله مروری، جمع آوری اطلاعات درباره ی تشخیص، همه گیرشناسی، اختلال های همبود، عوامل سبب ساز و عوامل خطر و رویکردهای درمانی برای این اختلال است.