مطالب مرتبط با کلیدواژه

رستم


۶۱.

تحلیل بیتی از رستم و سهراب بر مبنای روایت نقّالان و شاهنامة کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم سهراب فردوسی روایت نقالان شاهنامة کردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
تعداد بازدید : ۲۵۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۴۵
داستان «رستم و سهراب» فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامهبوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخصاً به نحوة پرسش سهراب از مادرش تهمینه، دربارة اصل و نسب خود، پرداخته شده است. سهراب بدون مقدّمه و درنهایت خشم، نام پدرش را  از مادر می پرسد و با بی شرمی او را به قتل تهدید می کند. در نسخ مختلف شاهنامهجواب قانع کننده ای برای این پرسش نیامده است. امّا در روایت نقّالان و شاهنامةکُردی به بایستگی، دلیل اصلی این سؤال مطرح شده است. زور و توانایی فوق العادة سهراب در بین هم سالان، باعث می شود که هم بستری یک شبه و نامرسوم رستم و تهمینه را بهانه کنند و او را مولودی نامشروع بخوانند، سهراب از این انتساب به خشم می آید و با عصبانیّت و تهدید، راز تولّد خود را از مادر جویا می شود.
۶۲.

یادداشتی بر جای گاه هند در برخی متون حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متون حماسی پارسیان (هند) سیستان هند رستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۳ تعداد دانلود : ۵۲۹
در موضوع حماسه و حماسه سرایی در ایران و یادگارهای برجای مانده از آن، کارهای ارزشمندی در یک سده گذشته به چا پ رسیده است. با وجود این، درباره آثاری چون گرشاسپ نامه، فرامرزنامه، شهریارنامه، آذربرزین نامهو بهمن نامهکم تر نقدهایی بر پایه شرایط خاصّ اجتماعی و سیاسی ایرانِ نخستین سده های اسلامی نوشته شده است. در این چند اثر ارزشمند حماسی، جغرافیای رخ دادها به هندوستان مرزمند می شود و همه پهلوانان با رستم، قهرمان ملّی، درهم تنیده اند. نگارنده با پرسش بر این دو موضوع، باور دارد که مهاجرت تاریخی زرتشتیان به هند سرآغاز تغییرات معنادار در ادب فارسی و بویژه ادبِ حماسی بوده است. نگارنده، پررنگ شدن نامِ هند در این دسته از یادگارنوشته های حماسی و نیز تنیدگیِ نام پهلوانان را با رستم، با فعالیّت های زرتشتیان در نخستین سده های اسلامی در کران سیستان و نیز مهاجرت آنان به هند را  هم پیوند می داند.
۶۳.

رستم در حماسه های گورانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم شاهنامه زبان گورانی شاهنامه سرایی رستم نامه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : ۹۵۶ تعداد دانلود : ۸۱۰
رستم برجسته ترین پهلوان ملی در حماسه های ایرانی است. نام رستم در اوستاو دین کردنیامده، امّا در چند متن پهلوی اشاره ای گذرا به نام وی شده است که افزودگی برخی از آن ها روشن است. داستان های رستم در دوران اشکانی و ساسانی بو یژه پایان دوران ساسانی از شهرت برخوردار بوده و در انتقال به دوران اسلامی در دو شاخة شرقی با محوریّت زبان فارسی (- ایران خاوری) و شاخة غربی با محوریّت زبان گورانی (- ایران باختری) گسترش یافته است. بررسی نقش و جای گاه رستم در ایران باختری موضوع این مقاله است. در سده های 4-5 ق. شاهنامة پیروزاندر شاخه غربی شامل تاریخ اساطیری ایران از کیومرث تا بهمن با داستان های فراوانی از رستم بوده است. شاهنامه/ گردنامةلارجانینیز در همدان به پیرو شاهنامة پیروزانفراهم آمده است. در حماسه های گورانی به شاهنامه ای منثور اشاره شده که گویا شاهنامة پیروزانبوده است. احتمالاً سرچشمة حماسه های گورانی به همین شاهنامهو روایت های گردنامة لارجانییا منابع آن ها بازمی گردد. حماسه های گورانی دورة کامل زندگی رستم از تولّد تا مرگ وی را در بردارند. علاوه بر داستان های رستم در شاهنامهفردوسی، روایات افزوده بر شاهنامه، حماسه های پس از شاهنامه، روایت های نقّالی و گفتاری داستان های ویژه ای از رستم همانند رستم و زنون و رستم و زردهنگ آمده که تنها روایت گورانی آن موجود است.
۶۴.

تحلیل تقابل طاووس و مار در داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستم اسفندیار طاووس مار تقابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۳۶
در تراژدی رستم و اسفندیار، دو بیت آمده که نقش بسیار کلیدی و ساختاری در فهم داستان مورد نظر دارد. از آن جا که داستان یادشده، به طور مستقل یکی از شاه کارهای ادبیات فارسی به شمار می رود و یکی از شاخصه های شاه کاری آن به تجلی و حضور قطب های روبارو یا متقابل وابسته است؛ دو بیت مورد نظر، با چنین بافت و ساختاری، پیوندی معنادار و تنگاتنگ دارد. با جست و جویی که در میان کتاب ها، مقاله ها و جستارهای شاه نامه پژوهان صورت گرفت، هیچ کدام از آن ها تا کنون، چنان که باید به مفهوم تقابل طاووس و مار در آن دو بیت یاد شده، اشاره نکرده اند. در این مقاله، ضمن تفسیر دو بیت مورد نظر، کوشش شده است تا رابطه ی علیت بیت های یادشده با کلیت داستان از یک سو و از سویی دیگر خوانش مفهوم تقابلی با نظرداشت ساختار تقابل ها در نظریه پردازی جدید، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
۶۵.

چرا رستم از سوی مادر ضحّاک نژاد است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم ضحّاک آذر گرشاسپ زروان پادشاه پدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۱۸
نگارنده در این جستار می کوشد تا پاسخی درخور به این پرسش بیابد که به راستی چرا نیای مادری رستم را در ش اهنامه، ضحّاک خوانده اند؟ در پاسخ چهار توجیه را می توان ارائه داد: 1- می دانیم که نیای پدری رستم، گرشاسپ است و او ب ه ویژه در متن های پهلوی، از آن جاکه آتش را آزرده است، دوزخی می شود. شاید موبدان عهد ساسانی برای گرفتن انتقام از رستمِ سکایی پارتی (که از نظر تفکّر سیاسی و عقیدتی در تقابل با ساسانیان است)، او را از سوی مادر به کسی نسبت داده اند که کنشی همسان گرشاسپ دارد و او کسی نیست جز اژی دهاک که مطابق با اوستا، آذر را می آزرد؛ 2- از آن جاکه در کیش زروانی، حکومت را به اهریمن سپرده اند، ایرانیان پهلوانی نیاز دارند که بخشی از وجود او اهریمنی باشد تا بتواند چیرگی مطلق بر جهان شاهنامه بیابد؛ بدین سان رستم از سوی مادر با ضحّاک پیوند می یابد؛ 3- در برخی منابع، چهره ای مثبت از ضحّاک ارائه کرده اند. شاید نسبتِ رستم به ضحّاک در شاهنامه و نازشِ رستم به نیای مادری اش، بازتابِ علاقه توده عوام به ضحّاک در منابع دیگر باشد؛ 4- ضحّاک و رستم، نخستین شورندگان بر پدر پادشاه هستند و این نیز می تواند سبب پیوند رستم با ضحّاک باشد.
۶۶.

بررسی تحلیلی هفت خان در روایت نقالی «رستم و چپه کل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برزو چپه کل دیار مغرب رستم روایت نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۵۶
این روایت نقالی، ماجرای رفتن رستم به دیار مغرب برای نجات نوه اش «برزو» از چنگ پادشاه مغرب است. بر اساس این روایت، رستم برای نجات برزو که در میانه ی کارزار به دست غولک ربوده شده است، ناچار می شود از شش خان دشوار بگذرد: الف)- گذر از بیابان گرم و سوزان. ب)- عبور از بیشه ی شیران و کشتن دو شیر. ج)- عبور از سرزمین غولک ها. د)- رویارویی با زن جادوگر. ه)- کشتن اژدها. و)- گذر از دشت پر از برف. گفتنی است رستم خان اول را به تنهایی و خان های بعدی را به رسم دیگر حماسه ها با یک راهنما طی می کند. چپه کل موجود عجیب الخلقه ای است که نقش راهنما را در این روایت بر عهده دارد. ماجرای گذشتن پهلوان از مراحلی دشوار برای رسیدن به مقصود، بن مایه ای کهن است که ردپای آن را در بیشتر حماسه های هند و اروپایی می توان دید. داستان های مربوط به رستم از دیرباز در میان مردم نواحی مختلف ایران رواج داشته و نقل می شده است. یکی از مناطقی که این داستان از دیرباز در آن رواج داشته است، منطقه ی کهن کوهمره سرخی است. این داستان نیز مانند بسیاری دیگر از روایت ها از ذهن و خاطر مردم این دیار فراموش شده است و تنها به وسیله ی مسن ترین و معروف ترین نقال این منطقه- علی حسین عالی نژاد، آخرین بازمانده ی نقالان و راویان منطقه- روایت می شود. در این جستار کوشش شده است افزون بر ضبط روایتی که پیش از این در هیچ از یک از منابع ثبت نشده است، به بررسی تحلیلی روایت از دید محتوایی پرداخته شود.
۶۷.

تحلیل کهن الگویی هفت خوان رستم با تکیه برنظریه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم هفت خوان کهن الگو فردانیت سایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۷۸۴
از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر، تحلیل روان کاوانه آن هاست. کارل گوستاو یونگ، واضع نظریه روان شناسی شخصیّت، با مطرح ساختن مقوله کهن الگوها دریچه ای تازه، رو به دنیای نقد و تحلیل اساطیر گشود. یونگ برای هر شخص، ناخودآگاه فردی و جمعی را در نظر می گیرد. از نظر او ناخودآگاه فردی بر لایه ای عمیق تر فطری بنا شده که ناخودآگاه جمعی یا کهن الگو نامیده می شود. بروز و ظهور کهن الگو در آثار هنری به خصوص ادبیات و اسطوره ها برجسته تر است. این پدیده در شاهنامه که از نامورترین اسناد اساطیری و حماسی ایرانی به شمار می رود، قابل توجه است. کهن الگوهایی چون عبور از موانع و مشکلات، پهلوان آزمون، نقش برجسته قهرمان (پهلوان)، مادرمثالی، سایه، آنیما، آنیموس و... از کهن الگوهای برجسته شاهنامه هستند. در هفت خوان رستم بسیاری از این کهن الگوها دیده می شوند؛ همچنین مطابق نظریه یونگ می توان مراحل هفت خوان را نوعی گذر از «من» و رسیدن به «خود» در جهت شکل گیری «فردانیّت روانی فرد» دانست. این مسیر جز با یاری قهرمان (رستم) و گذر از سایه ممکن نیست. در واقع در این مسیر کیکاووس که نماد انسان است، در مسیر حرکت از «من» به «خود» (فردانیّت فرد) از یاری های رستم (قهرمان) بهره مند می شود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی و با تکیه بر نظریه روان شناسی یونگ، کهن الگویی داستان هفت خوان رستم را بررسی می کند.
۶۸.

پیکرکی همسانِ نوزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستم پیکرک نوزاد سام گرشاسپنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۶۷۰
پس از زاده شدن رستم با آن کیفیت خاص که در شاهنامه آمده است، پیکرکی (عروسکی) از نوزاد از پرنیان درست می کنند و بر چهره او نقش ناهید و مهر می نگارند، بر بازوانش اژدهایی تصویر می کنند و به دست او چیزی همانند چنگال شیر می دهند. عروسک را بر سمندی می نشانند و برای زال به زابلستان می فرستند. درست نظیر این پیکرک، بنا بر روایت گرشاسپ نامه هنگام زاده شدن سام از پرند درست می کنند و او را بر اسبی می نشانند و به حضور گرشاسب می فرستند. پرسش این است که آیا رساندن خبر زاده شدن نواده بزرگان و به خصوص پهلوانان الزاماً با فرستادن پیکرک نوزاد صورت می گرفته است؟ چرا در این مورد از نگارگری بهره نمی جستند؟ در این مقاله کوتاه این دو پرسش مهم مطرح شده تا پژوهشگران برای آن پاسخی درخور بیابند.
۶۹.

«کک کوهزاد» و «شکاوند کوه» دو داستان از روایتی واحد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کک کوهزاد رزمنامه شکاوند کوه رستم بهرونه کُک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۴۵۶
در حماسه های پارسی و در نگاهی کلی تر، همه افسانه ها و قصه ها، گاهی با داستان هایی روبرو می شویم که ساختاری یکسان دارند و حتّی در بعضی جزئیات نیز یکسان می نمایند. این همانندی ها، یا برگرفته از ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها است؛ یا به سبب تقلید از یکدیگرند؛ یا به علت اینکه صفتی، جای اسمی را گرفته، تبدیل به دو یا سه روایت گردیده اند و یا اینکه دو داستان از روایتی واحد بوده اند که با گذر زمان، تشخّص یافته و مستقل شده اند. داستان «کک کوهزاد» و «رزمنامه شکاوند کوه» که از داستان های کهن پارسی اند، در حقیقت، روایتی واحد بوده اند که با گذر زمان، بعدها به دو داستان مستقل تبدیل شده اند. این دو داستان نه تنها در ساختار، بلکه در برخی جزئیات نیز یکسان می نمایند. نگارنده در این جستار سعی بر آن نموده تا به ذکر همانندیِ ساختارِ دو داستان بپردازد و بدین واسطه، یکسان بودنِ اصلِ این دو داستان را و اینکه از روایتی واحد برآمده اند، اثبات کند.
۷۰.

مقایسه تطبیقی حماسه های آفریقای غربی و ایرانی (با تاکید بر حماسه رستم و اسفندیار و حماسه ماندینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه ماندینگ سونجاتا شاهنامه رستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۸۵۵
در این مقاله به معرفی حماسه «سونجاتا یا حماسه ماندینگ» و مقایسه جنبه های حماسی آن با نبرد رستم و اسفندیار در کتاب شاهنامه فردوسی پرداخته شده است. این دو داستان تفاوت و تشابهاتی باهم دارند که در حوزه مشترکات می توان به ناتوانی از شکست رقیب در نبرد آغازین و پی بردن به راز رویین تنی، خیانت عامل مشترک مرگ دو پهلوان، دل بستگی به قدرت و تخت و تاج ضدقهرمانان، رویین تن بودن آن ها، پیش بینی مرگ پهلوان رویین تن، انتخاب فرزندان برای ملاقات با رقیب و کشته شدن به وسیله تیری از جنس چوب، اشاره کرد. قوم ایرانی و آفریقای غربی، تفاوت فرهنگی و فاصله جغرافیایی با هم دارند. مقایسه داستان رزمی رستم و اسفندیار با سونجاتا و سوماورو، ازلحاظ جنبه حماسی چه شباهت و تفاوت باهم دارند؟ روش تحقیق در این مقاله اسنادی و از نوع توصیفی-تحلیل محتواست.
۷۱.

رستم، قهرمان یا ضد قهرمان، بازتاب آن در منابع

کلیدواژه‌ها: رستم اسفندیار خدای نامه روایت پهلوانی روایت های دینی و درباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۰۹
در این نوشته ما با پذیرش این پیش فرض که در دوران باستان سه روایت مختلف و متفاوت از خدای نامه ها وجود داشته است، به بررسی و مقایسه روایت های گوناگونی که از مرگ رستم در متون نوشته شده در دوران اسلامی وجود دارند، پرداخته ایم. ما کوشیده ایم که با مقایسه رویکردهای این متون به موضوع یاد شده، متون نگارش یافته در دوران اسلامی را، در زمینه موضوع مورد بحث این مقاله (مرگ رستم)، از نظر منابع مورد استفاده آنها دسته بندی کنیم.
۷۲.

شباهت های میان رستم و خاندان سورن با تأکید بر سورنا

کلیدواژه‌ها: تطبیق اسطوره و تاریخ سیستان خاندان سورن سورنا رستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۰ تعداد دانلود : ۵۸۰
تفکیک تاریخ و اسطوره در تاریخ حماسی ایران که پژوهشگران بسیاری نیز در این باره نظر داده اند، کاری است بس دشوار. برخی کاملاً مخالف ارتباط میان تاریخ و اسطوره هستند و نظریات برخی دیگر هم گوناگون و نسبت به یکدیگر متفاوت است. در این مقاله نگارندگان بر اساس ریشه های سنت شفاهی در دوران تاریخی و رواج آن توسط گوسان ها، پیوندی میان تاریخ حماسی با تاریخ فئودالی برقرار کرده، با توجه به شباهت های تاریخی، محیطی، اجتماعی، مذهبی، القابی و احتمالاً دوره زمانی نسبتاً یکسانی که میان خاندان سورن و شخص سورنا با رستم دستان می توان متصور شد، به بررسی این دو پرداخته اند و معتقدند شخصیت اسطوره ای رستم که در هاله ای از ابهام و اغراق قرار گرفته است، بخشی از آن مربوط به سورنا، سردار نامدار پارتی و بخشی دیگر مربوط به خاندان سورن است که با گذر زمان و دست به دست شدن تاریخ شفاهی، به تاریخ حماسی رسیده و دلاوری های خاندان های پارتی به دوره کیانیان نسبت داده شده است.
۷۳.

رستم بین بطل فی المذهب البرغماتی ونقیض البطل فی الفلسفه المثالیه؛ دراسه فی اتجاه الفلسفه البرغماتیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: البرغماتیه الأخلاق الواجبه الشاهنامه رستم الاحتیال النفعیه الأخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
البرغماتیه هی أحدث الاتجاهات الفلسفیه فی العالم. وهی تلقی نظره خاصه على مکوّنات الیوتوبیا البشریه وتقترح مبدأ العمل على أساس الاستنتاجات، وبعباره أخرى، محاوله العمل للوصول إلى منفعه حقیقیه. تنظر هذه الفلسفه إلى قضایا مثل العداله والقانون والأخلاق بنظره مغایره للفلسفه القدیمه. تعدّ رائعه فردوسی "الشاهنامه"، باعتبارها کتاباً ملحمیاً، انعکاساً متعالیاً لثقافه أمه ونموذجاً رائعا لطقوسها، وبالتالی یمکن أن تکون ذا أهمیه کبیره لمنظّری الفلسفه البراغماتیه. وبنظره موازیه على المجتمع الأسطوری للشاهنامه وتحلیل سلوک الشخصیات فیها؛ مثل رستم وأبطال الشاهنامه الآخرین على أساس هذه المؤشرات، تظهر العلاقه بین یوتوبیا فردوسی والفلسفه البراغماتیه. قامت الباحثتان بعد تقدیم الفلسفه البراغماتیه والنظریات المختلفه حولها، بالمقارنه بین المجتمع المثالی للشاهنامه والیوتوبیا البراغماتیه، وقد اعتمد البحث المنهج الوصفی التحلیلی، مستنداً إلى أبحاث المکتبات وتجمیع المصادر المترجمه المکتوبه المتعلقه بالفلسفه البراغماتیه. وفی هذا المقطع، مع إلقاء نظره خاصه على شخصیه رستم کرمز أسطوری وممثل إیرانی فی الشاهنامه، نجد أن أفعال رستم وأبطال الشاهامنه الآخرین أخذ الجانب العملی البرغماتی، وقد أثرت هذه الأفعال فی ترسیخ أهدافهم وتنمیه مجتمعهم.
۷۴.

جغرافیای تاریخی و فرهنگ عامه ممسنی و رستم

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جغرافیای تاریخی ممسنی رستم طایفه ایل ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۸
ممسنی یا مماسنی، طایفه ای از بومیان جنوب زاگرس بودند که به دامداری و کوچ روی اشتهار و مشغول بوده و بنا به روایت های مختلف و دلایلی چند از جمله همین کوچ رو و جنگجو بودن، به دنبال یافتن مرتع و جایگاهی درخورتر برای زندگی به منطقه شولستانات وارد شده، بومیان این منطقه را سرکوب کرده و خود بر این منطقه که امروزه به همین نام یعنی ممسنی خوانده می شود مسلط شدند. منطقه شولستانات (ممسنی امروز) در شمال غربی شیراز، و جنوب غربی استان فارس قرار دارد . و در هر دوره تاریخی قسمتی از آن جدا و زمیمه شهرستان یا استان مجاور می شده است. که در سال های اخیر نیز طایفه رستم در قالب شهرستانی مستقل تحت عنوان شهرستان رستم، از طایفه ممسنی جدا شد. ممسنی ها دارای آداب و رسوم خاص و فرهنگی مشترک با سایر همزبانان خویش مثل بختیاری ها و حتّی فارس ها هستند، لرهای فارس-نشین ممسنی و رستم بسیاری از رسم ها و آیین سنتی خویش را حفظ و حتّی امروزه نیز در مراسم هایی مثل عروسی، عزاداری، عید نوروز و ... آن ها را انجام می دهند. ممسنی ها شیعه مذهب ولی در آیین و شریعت دارای تسامح بسیار می باشند. زندگی روزمره را با دامپروری و کشاوری و نیز امروزه با اشتغال در برخی نهادهای دولتی و حکومتی در کنار تجارت و ... می گذرانند، این درحالی ست که در گذشته ای نزدیک، این مردم علاوه بر کشاورزی و دامداری، از راه غارت و راهزنی، شکار و ... نیز کسب معیشت می کردند؛ که این خود همواره باعث ضدیت ایشان با حاکمان و حکومت های وقت می شده است.
۷۵.

رستم، سرباز مهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم مهرپرستی زبان سکایی تاج بخش ببر بیان سکیسران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۴۶۱
مجموعه روایت هایی که درحماسه ملّی ایران،شاهنامه، بیان شده اند به سه دوره عمده اساطیری، حماسی و تاریخی تقسیم شده اند.رستم بزرگ ترین پهلوان دوره حماسی شاهنامهاست. کار برجسته او حمایت و پاسداری از شهریاری ایران است.گرچه درباره ابعاد مختلف این شخصیت ژرف و پهلوان محبوب ایرانیان پژوهش های ارزشمند پرشماری انجام شده است، هنوز ابهامات و پرسش هایی در خصوص برخی ویژگی هایشخصیتی رستم، معنی نام او، برخی از صفات او، و همچنین بعضی از ابزارهایش وجود دارد. در مقاله حاضر به شخصیت و برخی اعمال رستم از دید زبانی و اسطوره ای و حماسی می نگریم، و با توجه به این که رستم سکایی است، و در شاهنامه به این نکته تصریح شده است، نام این پهلوان و صفت «تاج بخش» و تن پوش موسوم به «ببر بیان» او را بر اساس گنجینه واژگانی زبان سکایی بررسی می کنیم.همچنین نشان می دهیم که رستم نه با ایندره و اپام نپات، بلکه پیوند نزدیکی با ایزد میثره دارد.
۷۶.

توصیف و بررسی پوشاک رستم در شاهنامه دستنویس 953ه.ق پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری صفوی شاهنامه953 ه ق پاریس رستم ببربیان کلاه کله پلنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۲ تعداد دانلود : ۴۵۵
رستم یکی از اسطوره های نام دار شاهنامه فردوسی است که به لقب پلنگینه پوش نیز شهرت دارد. فردوسی در شاهنامه، خفتانی به نام ببر بیان بر تن رستم می کند و در کنار آن در روایات حماسی غرب ایران نیز کلاهی از پوست سر دیو سفید (کلاه کله پلنگی) بر سر رستم می نهند. بدین سان ببر بیان و کلاه کله پلنگی نماد تصویری رستم می شود که در اکثر نگاره های نسخ مصور از شاهنامه، شناس نامه تصویری وی است. در میان نسخ مصور، نسخه شاهنامه دست نویس953ه .ق پاریس متعلق به مکتب دوم تبریز و قزوین عصر صفوی به جهت داشتن تصاویری واضح از پوشاک، منبعی مناسب برای پژوهش در این حوزه است. از آن جا که نمادهای فرهنگی اسطوره ها در آثار هنری بازنمود پیدا می کنند، این پژوهش گامی در جهت شناسایی و ریشه یابی نمادهای یاد شده است و از این رو میزان پای بندی به نمادهای اسطوره ای در نگاره های تاریخی را می توان سنجید. پرسشِ پژوهش این است: نگارگر نسخه 953 ه .ق پاریس از پوشاک تا چه میزان در نمایش رستم به عنوان یک اسطوره حماسه استفاده کرده است؟ با توجه به مطالعات و بررسی های صورت گرفته، نگارگر نسخه 953 ه .ق پاریس، با آگاهی از متن شاهنامه و تحت تأثیر نگارگری روایی، در ترسیم رستم به هنگام نبرد، از پوشاک در جهت القای اسطوره وار بودن این شخصیت بهره برده و هم چنین به الگویِ مرسوم زمان خود (صفوی) نیز وفادار بوده است. نویسنده در پژوهش انجام شده بر این نکته اذعان دارد که هنرمند قرن دهم هجری، به جهت وجود بسترهای مناسب علمی و هنری و دست رسی به نسخ مصور قرون ماقبل خود، چنان پرورانده شده که در هنرنمایی، با درایت و به طور آگاهانه از پوشاک در جهت نمایش بهتر قدرت و نیروی خارق العاده رستم در شاهنامه953 ه .ق بهره برده است.
۷۷.

مطالعه شمایل شناسانه نبرد «رستم و دیو سپید» در کاشی نگاره سردر ارگ کریم خان شیراز به روش «اروین پانوفسکی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شمایل شناسی «شاهنامه» کاشی رستم حسینعلی میرزا فرمانفرما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۵۲۸
بیان مسئله: کاشی نگاره «رستم و دیو سپید» بر درگاه ارگ کریم خانی از افزوده های قاجاریان است که علاوه بر ویژگی های هنری از اهمیت اجتماعی و دیوانی ویژه ای نیز برخوردار است، گرچه کمتر به آن پرداخته شده است؛ لذا تفسیر تازه ای از آن می تواند درکی عمیق تر از تحولات مجموعه زندیه در روزگار قاجار عرضه کند. این پژوهش مبتنی بر این فرضیه است که کاشی نگاره مورد نظر فارغ از نقش هنری آن -در ادامه سنت تصویرگری نبرد رستم و دیو سپید- دارای کارکردهای غیر هنری (سیاسی و دیوانی) نیز بوده است. هدف پژوهش: پژوهش حاضر در پی آن است که جنبه های محتوایی و مفهومی این اثر مغفول مانده را در بستر تاریخی و اجتماعیِ شکل گیری آن بازشناسی و کارکردهای دیوانی و حکومتی آن را بر سیمای ارگ کریم خان شناسایی کند. روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از مراحل سه گانه روش شمایل نگاری اروین پانوفسکی در مطالعات تاریخ هنر می کوشد با «توصیف»، «تحلیل» و «تفسیر» اسناد و مدارک موجود به خوانشی تازه از این کاشی نگاره دست یابد. داده های اولیه شامل منابع تصویری (آرشیوی) و اسناد نوشتاری هستند که در پیوند با هم پیش می روند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که الف) مضمون ابتدایی این اثر با نمونه های دیگر تشابه دارد، با این حال در صحنه پردازی هایی همچون ترسیم «حیوانات» و «عناصر معماری فرنگی» در حاشیه های مجلس متفاوت است؛ ب) مضمون قراردادیِ این اثر نبرد رستم را با دیو سپید در خوان هفتم «شاهنامه» (صحنه سیزدهم روایت) نشان می دهد که دگرگونی هایی نیز در پاره ای از جزئیات در طول زمان داشته است؛ ج) معنای ذاتی این طرح، با توجه به سه حوزه «پیش زمینه های هنری»، «شرایط حکومتی و دیوانی شیراز» و «مفاهیم نمادین اجتماعی و سیاسی»، نشان می دهد که استفاده از این نقش در درگاه ارگ، در دو سطح «عوام» و «خواص»، می تواند به عنوان رسانه ای تصویری برای بیان شوکت و قدرت سیاسی حسینعلی میرزا فرمانفرما، والی فارس، و همچنین به عنوان نمادی از مرکزیت، فردیت و استقلال طلبی او در برابر حکومت مرکزی، و بخشی از دیگر اقدامات مشابهِ والی برای اعلام جانشینی پس از فتحعلی شاه قاجار، تعبیر و تفسیر شود.
۷۸.

بررسی و تحلیل مؤلّفه های هویّت ملّیِ جغرافیایی و فرهنگی در شاهنامه فردوسی با رویکرد به شخصیّت رستم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: هویت ملی شاهنامه فردوسی رستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۶۲۹
شاهنامه فردوسی به دلیل بازآفرینی هویّت ملّی از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است. فرزانه طوس با تکیه بر عناصر و مفاهیم هویّت ساز، نقش محوری در پیوند دادن ایرانیان با پیشینه غنی فرهنگی خود داشته است. رستم یکی از شخصیّت های برجسته است که فردوسی با تکیه بر ویژگی های جسمانی و معنوی او، بخش عمده ای از آراء هویّت ساز خود را تبیین کرده است. در این پژوهش، با روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، مؤلّفه های هویّت ملیِ جغرافیایی و فرهنگی که فردوسی از طریق به کارگیری شخصیّت رستم در شاهنامه به مخاطبان خود انتقال داده، بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رستم به عنوان مهم ترین شخصیّت شاهنامه در پیشبرد اهداف ملّی گرایانه فردوسی و ایجاد نوعی هویّت خواهی ایرانی بسیار مؤثّر بوده است. فردوسی، مفاهیم هویّت سازِ جغرافیایی همچون: ترسیم محدوده جغرافیایی کشور ایران؛ نگرش مثبت و تعلّق خاطر نسبت به آب و خاک؛ نگرش نسبت به جایگاه سرزمین ایران در سطح جهان و مرجع دانستن آن؛ آمادگی برای دفاع از آب و خاک در زمان خطر و تعرض به آن؛ علاقه مندی به یکپارچگی سرزمین در آینده و نیز، مفاهیم هویّت سازِ فرهنگی همچون: تربیت فرزند و احترام به میراث گذشتگان را با خلق رستم و بهره مندی از ظرفیّت های رویدادهایی که این شخصیّت تجربه کرده، در شاهنامه بازتاب داده و با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است.
۷۹.

بررسی تطبیقی گرز گاوسار در نگاره های شاهنامه تهماسبی (ضحاک، رستم و سهراب و بیژن) بر اساس الگوی خوانش تصویر پانوفسکی

تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۸۷۷
یکی از روش های خوانش تصویر، روش پانوفسکی است؛ که در آن آیکونوگرافی با آیکونولوژی پیوند خورده و به مدد آن می توان سفری به عمق تصاویر نگارگری ایران،که چون پنجره ای است به سوی فرهنگ، تاریخ باستان، اساطیر و باورهای ایرانیان ، داشت.در بررسی جایگاه انسان واشیاء بکار رفته در نگاره های سه داستان ضحاک،رستم وسهراب، بیژن ؛از شاهنامه تهماسبی،گرزی گاوسار مشاهده می شود، و این پرسش در ذهن ایجاد می شود که چرا پهلوانان در دست خود گرزگاوسار دارند،و نگارگران صفوی در خلق آن چه پیامی دارد. در این مقاله سعی شده با نگاهی تطبیقی وبا استفاده از الگوی پانوفسکی؛به محتوا و معنای مستتر وکارکرد درتصویر پی برد..اطلاعات در این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق آن تحلیلی_توصیفی می باشد.در نهایت دو نگاه درباره گرز گاوسار وجود دارد،اول سلاحی که به پهلوانان در نبرد یاری می رساند و از نفوذ دشمن جلوگیری می کند.دوم به این دلیل که فریدون طرح آن را برخاک می کشد و به آهنگران سفارش می دهد، اشاره به عصر مفرغ و آهن و منابع غنی در سرزمین ما دارد.نگارگر نیز با توجه به فضای عصر صفوی،خود را در فضای حماسی شاعر می بیند،گویی قلم در دست چون گرز بود و او پهلوان، آن را به هوا برد و پا بر زمین کوبید تا خفتگان را بیدارسازد.