مطالب مرتبط با کلیدواژه

رستم


۱۰۱.

رستم، پهلوانی از «عصر شکارگری» (فرضیه ای نو درباب خاست گاه اسطوره رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رستم پارینه سنگی زال عصر شکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۴
عصر شکارگری که تا ده هزارسال پیش رواج داشته و در دوره پارینه سنگی واقع بوده است، یکی از مهم ترین و شاخص ترین اعصار بشر به شمار می آید که در آن، مردم به گردآوری غذا و شکارِ حیوانات مشغول بوده و هنوز با زرع و کشت آشنایی نداشتند. در این دوره، مردانی دلیر زندگی می کردند که با اتّکا به نیروی بدنی در نبردی دائمی با حیوانات و شرایط سختِ معاش به سر می بردند. عصر شکارگری، چهره های پهلوانیِ مخصوص به خود را داشته است که بعدها با ظهور ادوار تاریخی جدیدتر و با گذر ایام این چهره ها تا حدودی تغییر شکل داده و در این ادوار هضم شده اند؛ البته این سخن بدین معنی نیست که این چهره های پهلوانی به طور کامل از میان رفته اند، بل که نشانه ها و رگه های آنان را با توجه به سبک زندگی، نوع پوشش، دین و عاداتِ رفتاری شان می توان در اساطیر و حماسه های پهلوانی اخیر مشاهده کرد. نگارنده این جستار بر این باور است که احتمالاً رستم دستان -پهلوان حماسه های پارسی-  با توجه به خُلق و خوی شکارگریش، و نیز پلنگینه پوشی و گُرزوری و ارتباط و سخن گفتنش با برخی حیوانات و پرستش خورشید و انجام اعمال شمنی توسط پدرش زال که همگی رفتارهایی مربوط به دوران شکارگری است، پهلوانی از عصر شکار است که توانسته پس از گذر از فراز و فرودهای ادوار تاریخی چهره کهنِ خود را در حماسه های اسطوره ای پارسی تا حدّی حفظ کند.
۱۰۲.

بررسی اژدهاگونگی اسفندیار با رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۵۸
در این نوشتار به شیوه نقد اسطوره شناختی و با رویکرد تطبیقی میان حماسه ایرانی و هندی، شخصیت اسفندیار در شاهنامه با شخصیت ورترا در حماسه هندی سنجیده شده و انگاره ای دیگر درباره ژرف ساخت نبرد او با رستم، پیشنهاد شده و برای نخستین بار نشان داده شده است که اسفندیار در نبرد با رستم، بسیاری از ویژگی های اژدهای ورترا را بازتاب می دهد و از این دید با اژدها بسیار همانند است. بر پایه این بررسی، داستان نبرد اسفندیار با رستم، گونه ای نو و دیگرگون شده از داستان نبرد ورترا، اژدهای خشکسالی، با ایندرا در اسطوره هندی است. پیوند اسفندیار با بنیان های دینی برآمده از دستکاری های هنرورزانه داستان پردازان یا دین پرستان در دوره های سپسین است که زمینه دور شدن شخصیت اسفندیار را از تبار اژدهایی خود و نزدیک شدن به چهره ای دینی و پهلوانی فراهم می کند. اسفندیار در رویین تنی، کشته شدن با تیر، زخم پذیری از یک نقطه ویژه و برخی دیگر از ویژگی ها، یکسره به اژدهای خشکسالی اسطوره هندی می ماند. آنچه انگیزه پای فشاری اسفندیار را بر بستن دستان تهمتن پدید می آورد، برآمده از آرمانی اهریمنی است که بخشی بنیادین از ساختار داستان نبرد ورترا را با ایندرا بازتاب می دهد.
۱۰۳.

بررسی روان کاوانه شخصیّت های زال، کیکاووس و رستم با رویکرد تحلیل رفتار متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۲۰
در دوره معاصر و با اولویت یافتن تخصص در پژوهش های ادبی، مطالعات میان رشته ای در نقد ادبی نوین به یک هویت و شاکله مستقل در قالب گرایشی نو بدل شده است که از ارتباط میان حوزه روان کاوی و ادبیات می توان به عنوان یکی از مهم ترین آنان یاد کرد. از سویی، در نظریه های روان کاوی جدید، روش «تحلیل رفتار متقابل» که نخستین بار توسط «اریک برن» مطرح شد، به «تحلیل تبادلی» نظام رفتاری انسان ها می پردازد و از تحلیل داده های کلامی، رفتاری و پیشنویس های زیستی، سعی در تفسیر کنش ها و نتایج آن دارد؛ از سوی دیگر، شاهنامه فردوسی به عنوان متنی توانمند در ساخت و به کارگیری عناصر داستان و ظرفیت های بالای آن در دیالوگ، تبیین حالات، کنش، لحن و... می تواند به عنوان سوژه ای مناسب در تحلیل با رویکرد متن محورانه، قرار گیرد؛ درنتیجه این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس داده های متنی، به شناخت حالات نفسانی و متعاقباً تحلیل روابط متقابل در سه شخصیت زال، کیکاووس و رستم بپردازد و به چرایی شکل گیری تراژدی رستم و سهراب با توجه به نظام تحلیلی برن دست یابد. بر اساس نتایج به دست آمده، اگر سطح «بالغ» روان شخصیت های داستان، مهارت هدایت «والد» را می داشت، شاکله روایت رستم و سهراب، مسیر تراژدی را طی نمی کرد و غلبه جنبه «والد» در شخصیت کاووس و رستم و عدم حضور زال به عنوان «بالغ»، هسته اصلی شکل گیری این تراژدی به شمار می رود.
۱۰۴.

تحلیلی بر پهلوانِ ذهنِ فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه شالوده شکنی سیرت پهلوانی رستم علی بن ابی طالب‏‫ ‏‫(ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۷۵
رزم نامه بزم نامه فردوسی یکی از برجسته ترین شاهکارهای ادبی جهان است که پر از نام و سرگذشت پهلوانان، شاهان، نامیرایان، زنان و حتی ضدقهرمانان است؛ و به نظر می رسد که در این میان برخلاف دیدگاه شارحان شاهنامه، پهلوانان این اثر ارزشمند، چندان هم پهلوان نبوده اند و گاه حتی بویی از مرام پهلوانی نبرده اند و چنان در خور و خواب و خشم و شهوت غرق شده اند که به هیچ عنوان شایسته نام پهلوان نیستند. پیوند تهمینه و رستم، نزاع گیو و طوس بر سر تصاحب دختری گریخته از خانه، حیله در کار کردن رستم و کشتن ناجوانمردانه سهراب و... نمونه های بارزی هستند که با منش پهلوانی فرسنگ ها فاصله دارند و هیچ بعید نیست که اخلاق پهلوانی بزرگ ترین گمشده عصر فردوسی بوده باشد؛ به ویژه آنکه فردوسی از نظر زمانی، فاصله کوتاهی با علی بن ابی طالب(ع)، آن سرلوحه حقیقی پهلوانان عالم داشته است؛ و بسیار عجیب به نظر می رسد که این نکته «اظهر من الشمس» تا به امروز از نگاه تیزبین شارحان شاهنامه و بزرگان عرصه ادب فارسی دور مانده است. نگارندگان این مقاله چنین می پندارند که عنوان «پهلوان» ی که فردوسی در قرن چهارم به برخی از شخصیت های شاهکار خویش داده است، مشابه همان عنوان «زاهد»ی است که حافظ در قرن هشتم، دین فروشان دنیاپرست را با آن به باد تمسخر گرفته است. این مقاله به شیوه مطالعات کتابخانه ای تدوین شده و فارغ از ذکر ویژگی های سبکی و زبانی شاهنامه، بر آن است تا با رویکرد شالوده شکنی، تنها گوشه هایی از خصایص پهلوانان شاهنامه را بیان کرده و به اثبات این نکته بپردازد که فردوسی به ریشخند برخی از شخصیت های شاهکار ادبی خود را «پهلوان» نامیده است؛ همان گونه که حافظ از سرِ درد، ریاکاران عصرخویش را زاهد و محتسب خوانده است.
۱۰۵.

رخش؛ اسبِ واگذارشدۀ گرشاسپ به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم گرشاسپ رخش پیوند شخصیتی و ادبیات حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۰۳
در این نوشتار، به روش بازکاوی متن و با شیوه تطبیقی، همسانی رستم و گرشاسپ از دید ویژگی تنانه و کالبدینه اسبان آن دو پهلوان بررسی و تحلیل می شود. رستم پس از ستاندن جهان پهلوانی، در برابر افراسیاب که سپاهی انبوه برای تازش به ایران شهر گسیل داشته، درمی ایستد؛ اما برای ایستادگی در برابر تورانیان و پای گذاری به نبردگاه، دو چیز از زال می خواهد: یکی گرز و دیگری اسب. زال نیز نخست گرز نیای خود، گرشاسپ پهلوان را که به سام رسیده بود، به تهمتن می دهد و سپس با گردآوردن گله های بسیار از اسبان، زمینه را برای گزینش اسبی درخور و فراسویی برای تهمتن فراهم می آورد. رستم از میان اسبان گوناگون، اسبی میان لاغر برمی گزیند. درنگ در معنی نام گرشاسپ و فرادید نهادن همانندی های بسیار میان او و رستم، همچون زاده شدن از پهلوی مادر، همسانی در برخورد با آتش، فروافتادن در جایی گود، نبرد همسان با اکوان و گندرَو و... این انگاره را سامان می دهد که گرشاسپ که به معنی دارنده اسب لاغر است، در گذر اسطوره به حماسه، افزون بر گرز خویش، اسبِ میان لاغر خود را در حماسه ملی به تهمتن وا می گذارد و بدین گونه رخش، یادگاری می تواند بود از بخش «کِرِس» یا «کرش» در نام «گرش اسپ» که به معنی اسب نزار است.
۱۰۶.

کارکرد دگردیسی در هفتخان رستم و اسفندیار با رویکرد ترانشانه ای (با تأکید بر خان چهارم)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۳
پیوند دگردیسی و آیین تشرف از جمله موضوعاتی است که در متن کلامی و متون هنری برگرفته از شاهنامه به ویژه در هفت خان ها بازتاب یافته است. هدف از این پژوهش، شفاف سازی پیوند میان دگردیسی مشابه در خان چهارم از هفت خان دو قهرمان بنیادی شاهنامه «رستم» و «اسفندیار» با آیین های تشرف و رویارویی خیر و شر در حوزه بینامتنی متن کلامی و تصویری با رویکرد ترانشانه ای1 است. در این راستا دگردیسی های کلامی و نوشتاری بررسی شده و جهت خوانش برخی نگاره از ریخت شناسی2 استفاده شده است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و تطبیقی بوده و اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کارکرد دگردیسی در خان مشابه (خان چهارم) از هفت خان ها، آزمونی بوده و در سخت ترین مراحل گذار قهرمانان صورت پذیرفته است. دگردیسی مشابه در این خان، یکی از مهم ترین دگرگونگی های نیروی شر در راستای نیل به هدفی خاص است که با پیروزی قهرمان و نائل آمدن وی به والاترین مرتبه آیین های تشرف منجر می شود. این دگردیسی درباره نگاره های برگرفته از آن نیز صادق است. علی رغم اینکه نگارگران در راستای نشان دادن دگردیسی و پیوند آن با آیین های تشرف اهتمام ورزیده اند، اما تصویر، مستقل از متن کلامی و بدون بهره مندی از روابط بینامتنی3 قادر به انعکاس پیش متن کلامی نیست.
۱۰۷.

بررسی خاستگاه غیاب رستم در منابع پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم شاهنامه موبدان زردشتی اساطیر تاریخی حکومت دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
رستم بزرگترین و محبوب ترین شخصیّت حماسه های ایرانی است که تصویری جامع از یک قهرمان ملّی را به نمایش می گذارد. دایره حضور او از سترگ ترین آثار ادبی پارسی همچون شاهنامه فردوسی تا فرهنگ شفاهی عامّه ایرانیان را در بر می گیرد. با این همه در منابع پیش از اسلام نامی از رستم نیامده است. تنها در چهار متنِ یادگار زریران، درخت آسوریک، بندهش و تک روایتی با نام کلّیِ داستان سغدی رستم اشارات موجزی درباره رستم وجود دارد. بندهش مختصراً در دو موضع از او نام برده است و از اشاره یادگار زریران و درخت آسوریک هم هیچ گونه اطّلاعی درباره او به دست نمی آید؛ امّا هرچه منابع عمدتاً دینی - حکومتیِ پیش از اسلام در مواجهه با این شخصیّت مهم اساطیری/تاریخی سکوت کرده اند، در منابع پس از اسلام به فراوانی از او سخن رفته است؛ به طوری که عمده متون پهلوانیِ پس از اسلام، حول رستم و خاندان رستم شکل گرفته اند. با وجود انفصال منابع پس از اسلام از منابع پیش از اسلام مربوط به رستم، او محبوب ترین و مشهورترین قهرمان ملّی در گستره ادبیّات فارسی است؛ شخصیّتی که دارای حوزه نفوذ فراگیری در حماسه های ملّی، روایات عامیانه و حتّی ادبیّات عرفانی است. با توجّه به تعارض رستم با مقدّسان آیین زردشت مانند کاووس، گشتاسپ، توس و اسفندیار و همچنین رابطه او با ببر بیان و برخی قراین پنهان در شاهنامه و نیز سایر قراین فرامتنی ارائه شده در این مقاله، فرضیّه سانسور و حذف رستم از متون دینی/حکومتیِ پیش از اسلام به ذهن متبادر می شود. از دیگرسو به نظر می رسد در انتساب رستم به ضحّاک و زایش اهریمن گونه اش از پهلو، موبدان نقش بسیار پر رنگی داشته اند.
۱۰۸.

بررسی اصالت و قدمت برخی روایات مربوط به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه رستم قدمت و اصالت روایت حماسی الگوی اساطیری الگوی حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
یکی از بن مایه های سازنده حماسه ها، اسطوره ها هستند. در روایت های حماسی، نشانه هایی از اساطیر و الگوهای اساطیری دیده می شود. بعضی از شخصیت ها، روایت ها، مکان ها و دیگر عناصر ممکن است ریشه در اساطیر داشته باشند. یکی از شخصیت هایی که درباره اساطیری یا غیراساطیری بودن او و روایت های مربوط به او، بسیار سخن گفته شده، رستم است. روایت ها و داستان هایی که درباره رستم در حماسه های ایران وجود دارد، درباره بعضی پهلوانان دیگر نیز آمده است؛ مانند نوع زاده شدن رستم، آوردن پادشاه از سرزمینی بیگانه یا شیوه مرگ او. در این روایت های مشابه روایت های رستم، بن مایه هایی دیده می شود که نشان می دهد نسبت به داستان های رستم اصیل تر یا کهن تر است. در این مقاله، با بررسی چند گونه از این روایت ها، نشان داده شده که داستان های دیگر نسبت به داستان های مربوط به رستم از بن مایه های اساطیری قدیم تر یا ابتدایی پیروی می کنند و بن مایه مربوط، در روایت های مربوط به رستم یا دیده نمی شود، یا رنگ باخته است یا شکلی جدیدتر و منطقی تر دارد و بنابراین، روایت های دیگر، نسبت به روایت های رستم اصیل تر یا حداقل کهن تر هستند و روایت های مربوط به رستم باید روایت هایی جدیدتر یا به دلیل تبدیل او به پهلوان اول حماسه ملّی، بر اساس دیگر روایت ها ساخته شده باشد.
۱۰۹.

اودیسه و رستم و سهراب در بوته نقد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه هومری ایلیاد اودیسه شاهنامه نقد تطبیقی رستم سهراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۲
دو حماسه ی بزرگ ادبیات جهان یعنی حماسه ی هومری که شامل ایلیاد و اودیسه است و حماسه ی فردوسی یعنی شاهنامه، دارای وجوه افتراق و اشتراک  بسیاری است که با توجّه به اهمیّت شخصیّت پردازی در حماسه، مقاله ی حاضر به نقد این دو حماسه از نظر شخصیّت پردازی اختصاص دارد. در بخش اوّل به شیوه ی رفتار اجتماعی پهلوانان در دو حماسه که شباهتهای فراوانی به یکدیگر دارند ، پرداخته شده است. اهمیّت و تأثیر شخصیّت خدایان  در حماسه ی یونانی و از طرفی وجود کاملاً متفاوت خدا در شاهنامه،  بخش دوم را به خود اختصاص داده است. و در  بخش سوم اهمیّت و نقش کلیدی زن در حماسه  یونانی و از سوی دیگر نقش منفعل و کمرنگ زنان در شاهنامه،  مطرح شده است. بخش چهارم را بررسی شخصیّت کودک در دو حماسه تشکیل داده است و در پنجمین بخش نقش خنیاگران و سرودخوانان دوره گرد در روند حوادث و رویدادهای این دو اثر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. 
۱۱۰.

تطبیق شخصیت های حماسی انه اید ویرژیل با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انه اید شاهنامه قهرمان انه آس رستم سیاوش دیدون تهمینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
رسالت خطیر ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و مناسبات میان ادبیات ملل جهان و ﺗﺄکید و توسعه مبادلات فکری، ادبی و فرهنگی است. پتانسیل و ظرفیت ادبی شاهنامه فردوسی قابل سنجش با هر اثر حماسی است. از این رو، شاهنامه، اثر سترگ فردوسی که حماسه ای ملّی و طبیعی است با انه اید اثر ویرژیل که برترین نمونه حماسه کلاسیک مصنوع است، قابل سنجش و تطبیق است. بنابراین، هدف مقاله حاضر سنجش و بررسی وجوه افتراق و اشتراک میان شخصیت های محوری و حماسی این دو اثر گران سنگ است.
۱۱۱.

قربانی فرزند در دو داستان رستم و سهراب و حضرت ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندکشی مسئولیت اخلاق رستم سهراب شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
این تحقیق به بررسی دو اثر «رستم و سهراب» اثر ابوالقاسم فردوسی - شاعر قرن چهارم - و داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل از منظر قرآن پرداخته است. هدف از این تحقیق آشکارساختن نمودهای مفهوم لویناسی مسئولیت در رابطه بین فرزندکشی توسط شخصیت های اصلی این آثار، رستم و حضرت ابراهیم ، و تردیدهای اخلاقی است. این تحقیق بر آن است که نشان دهد که آیا عمل فرزندکشی توسط شخصیت های اصلی از منظر اخلاق توجیهی دارد یا خیر؟ بدین ترتیب آثار با توجه به نظریه اخلاق از دیدگاه امانوئل لویناس مورد تحلیل محتوایی قرار گرفته اند. این تحقیق نشان می دهد که چگونه عمل فرزندکشی علی رغم مذموم بودن آن در شرایط خاص امری اخلاقی محسوب می شود.
۱۱۲.

ویژگی های مشترک دو اثر حماسی ایران و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهلوان ابرقهرمان زیگفرید رستم سرود نیبلونگن شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
حماسه شاید قدیمی ترین ژانر و گونه روایی نباشد، اما به یقین مسلط ترین ژانر در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری دیده می شود. حماسه ها از اسطوره ها تغذیه می کنند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن ها هستند. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این مسأله در مورد ادبیات حماسی ایران و آلمان نیز در «شاهنامه» و «سرود نیبلونگن» به خوبی قابل مشاهده است. هر دو اثر به لحاظ زبانی و فرهنگی زیرمجموعه زبان های هندو-ژرمنی می باشند و در آن ها عناصر مشترک فراوانی به چشم می خورد. در این جستار نگارندگان سعی دارند ابتدا به پیشینه تاریخی هر دو اثر پرداخته و سپس به شکل مفصل به بررسی و مقایسه اَبر قهرمان- پهلوان(رستم و زیگفرید)، جهان بین، تفاوت دیدگاه و نیز ویژگی های مشترک حماسی این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان بپردازند.
۱۱۳.

بررسی تطبیقی عقبات السلوک شیخ صنعان و هفت خوان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه عقبات شیخ صنعان رستم نفس سالک پهلوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۵
رهروان طریقت در سلوک خود به سوی حضرت دوست، برای رسیدن به پختگی و پالودگی، به ضرورت باید عقبات بازدارنده ای را از پیش روی بردارند. رستم در هفت خوان و شیخ صنعان در «منطق الطیر» عطار از جمله این رهروان اند که توانسته اند با جانفرسایی در عقبات نفس گیر، از فراز و فرودهای راه و گردنه های مهلک و سخت آن بگذرند و راه به حریم دوست برند. در این مقاله ابتدا با استناد بر «شاهنامه» ( پهلوانی های رستم در هفت خوان) و داستان شیخ صنعان در «منطق الطیر» موانعی که بر سر راه این دو رهرو در هر دو پهنه عرفان و حماسه وجود دارد مشخص گردیده، سپس با روش تطبیقی و مقایسه ای این عقبات مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی که بیش تر با هدف نمایاندن دشواری های سلوک به رهروان طریق صورت گرفته است، این نتیجه کلی حاصل گردید که در هر دو مسیر، رهرو با عقبات ریز و درشت بسیاری روبه رو است که لازمه رسیدن سالک در عرفان و پهلوان در حماسه به مرز پختگی و کمال، گذز از این گردنه های دشوار است. هرچند این گریوه ها ممکن است در عنوان و شکل با یکدیگر متفاوت باشند اما در ذات و درونمایه و گمراه ساختن رهرو از راه راست سلوک، مشترک اند.
۱۱۴.

واکاوی جسم در شاهنامه و ایلیاد(تطبیق رستم و آخیلوس؛ اساطیر افسانه ای ایران و یونان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جسم قدرت بدنی رستم آخیلوس حماسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
معروف ترین اثر حماسی فارسی، «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی و مشهورترین حماسه یونان باستان «ایلیاد و اودیسه» سروده هومر شاعر نابینای یونان است. در این تحقیق به بررسی جسم در «شاهنامه» و پهلوان نامی آن رستم و تطبیق با آخیلوس پرداخته شده است و قدرت بدنی و توان و نیروی این دو پهلوان با هم مقایسه شده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته و دو کتاب «شاهنامه» و «ایلیاد» بررسی شده و مطالب فیش برداری شده است. نتیجه حاصل از این تحقیق بیان می دارد که آخیلوس پهلوان اول ایلیاد با رستم تفاوت و شباهت هایی دارد از نظر قد و قامت، پیل پیکری و نیرومندی با هم شباهت دارند از لحاظ رویین تنی تفاوت دارند. همچنین در در مقایسه رستم و آخیلوس می بینیم که «هر دو پهلوان به وسیله نیروهای فرا طبیعی حمایت می شوند. آخیلوس به وسیله خدایان و رستم به وسیله سیمرغ.
۱۱۵.

بررسی تحلیلی₋تطبیقی دو سفر رستم با آیین های شمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم ببر بیان هفت خان رستم تشرف شمنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۹
خاندان رستم در حماسه های ایرانی پیوند بسیاری با جادو₋درمان گری و شمنیسم دارد. احتمال می رود این خاندان یکی از «انجمن های اخوت آریایی» پر نفوذ در ایران بوده باشد. در این انجمن ها فرد پیش از شمن یا پهلوان شدن تشرف می یافته و علاوه بر جنگ جویی، توانایی ارتباط با جهان زیرین یا جهان مردگان را برای ارتباط با ارواح مردگان و درمان بیماری به دست می آورد. دو داستان درباره رستم در حماسه های ملی ایران با دو مفهوم تشرف و سفر به جهان زیرین یا جهان مردگان در رابطه است. نخست داستان «ببر بیان» که مقام تشرف رستم به انجمن های شمنی₋جنگ جویی است و دیگر هفت خان رستم که نمودی از سفر به جهان زیرین است. در این مقاله به بررسی نشانه های آیین های شمنی در این دو داستان پرداخته شده و در نهایت مشخص می شود که هفت خان رستم بر خلاف هفت خان اسفندیار مقام تشرف او نیست؛ بلکه روایتی از سفر شمن به جهان ارواح برای بازگرداندن روح بیمار است.
۱۱۶.

بردار کردن رستم؛ بررسی فرایند دگرگشت شخصیت تَهمتن در «غُرَرُ الملوک» ثعالبی در قیاس با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غرر الملوک شاهنامه رستم دگرگشت ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
رستم از بارزترین شخصیت های ادبیات حماسی ایران است که در متون حماسی ادبیات فارسی به ویژه شاهنامه فردوسی منزلت و جایگاه درخور ویژه ای دارد، امّا این بدین معنا نیست که آثار دیگری که در راستای گزارش پهلوانان حماسی ایران به نگارش درآمده اند، به همان اندازه در تبیین جایگاه وی کوشیده اند. این اهمال و بی توجّهی به وسیله بسیاری از نویسندگان عربی - اسلامی که در زمینه های دینی و فرهنگی جدید سر برآورده اند، پدیده ای عجیب و شگفت انگیز نیست، امّا دگرگشت و اهمال آن در شاهنامه ثعالبی که نزدیک ترین متن عربی - اسلامی به شاهنامه است و توسّط ادیبی از نیشابور که در خراسان می زیسته و از منابع مشترکی با ابوالقاسم فردوسی در تدوین تاریخ حماسی ایران بهره برده و از جهت های زیادی همچون نام ها، توصیفات، رویدادها با آن مشترک است، شگفت انگیز و جای بحث و بررسی دارد. پژوهش حاضر می کوشد، به نقد و ارزیابی فرایند کاسته شدن جایگاه رستم و دگرگشت شخصیت تهمتن در کتاب غرر الملوک ثعالبی بپردازد و علّت ها و جلوه های آن را در مقایسه با شاهنامه فردوسی به بوته نقد و تطبیق بکشاند. براساس یافته ها، با تکیه بر فرضیه بازآفرینی رستم در شاهنامه و اشتراک منابع فردوسی و ثعالبی، عواملی همچون مغایرت مبنایی شرح پهلوانی فردوسی با کتاب شرح شاهان ثعالبی، رویکرد تاریخی و دینی وی، تضاد گفتمانی و نگرشی میان شاعر و مورخ در رابطه با تجسّم ابرقهرمانان حماسی، در دگرگشت این شخصیت حماسی در متن عربی، مورد بحث نقش بسزایی دارد. لازم به ذکر است که روش به کاررفته در نوشتار پیش رو، توصیفی - تحلیلی برپایه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است.
۱۱۷.

تحلیل اساطیری- روانشناختی رنگ و نقوش درفش ها درشاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درفش رنگ تحلیل اساطیری روان شناختی رستم بیژن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۲
از مسائل و موضوعات تامل برانگیز مربوط به شاهنامه، بحث نقش درفش ها و رنگ آن هاست؛ این که هرکدام از پهلوانان و شاهان در شاهنامه برای بیان هویت و شخصیت خود نقش و رنگ خاصی در درفش داشته اند؛ معنی یا تاویل  و یا رمز و راز این درفش ها در چیست؟ و چگونه می توان به مذاق امروزی آن ها را تحلیل کرد؟ به نظر می رسد که انتخاب رنگ خاص درفش، با ویژگی های روحی و روانی هر پهلوان یا شخص، ارتباط دارد. رنگ های اصلی در شاهنامه، رنگ بنفش، سرخ و زرد است. این تأکید برای این سه رنگ، می تواند نشان دهنده این امر باشد  که انتخاب رنگ درفش ها بر سبیل تصادف نبوده است. این رنگ ها در پس پرده الفاظ به  معانی و اعتقاداتی اشاره می کنند که تأمل درباره، مارا به باورهای دینی و اساطیری مربوط به اهورامزدا، میترا، آناهیتا، دین زردشتی و دیگر عناصر باستانی رهنمون می سازد. شخصیت پهلوانان شاهنامه، بارنگ درفش آن ها مطابقت دارد؛ رنگ و نقش درفش رستم و بیژن، مرتبط است با ایزد ستاره بهرام که نماد قدرت است و عشق ورزی . رنگ درفش و تحلیل روانشناسی آن ها، پس زمینه های اعتقادی توتم، ناخودآگاه و خصوصیات شخصی پهلوانان را در شاهنامه نشان می دهد. روش تحقیق این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیق آن با نظریات نوین علم روانشناسی رنگ هاست و شیوه گردآوری مطالب آن، اسنادی، فیش نویسی و کتابخانه ای بوده است.
۱۱۸.

خاندان سام در میان افسانه و واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خاندان سام رستم سیستان تاریخ اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
این مقاله پژوهشی است در ریشهٔ اختلافات خاندان رستم با حکومت مرکزی کیانیان در بلخ. اگرچه در شاهنامه، خاندان زال و رستم مخالف مسلک زرتشت معرفی می شوند و مخالفت آنها با حکومت گشتاسپ نیز بنا بر دلایل دینی جلوه می کند، ولی وجود ناآرامی های سیاسی در منطقه سیستان یا سکستان قدیم این فرض را مطرح می کند که کشمکش میان خاندان سام و خانوادهٔ گشتاسپ ریشه ای سیاسی داشته است و مسئلهٔ اختلاف دینی و آیینی نیز بخشی از همین جدال قدرت است، بدین معنی که اگر داعیه  استقلال سیاسی و قدرت مداری امارت سیستان مطرح نبود، اختلافات دینی نمی توانست انگیزه بخش صف آرایی خاندان هایی باشد که جدال آنها در بخش های مهمی از حماسهٔ ملی به ویژه داستان رستم و اسفندیار بازتاب یافته است.
۱۱۹.

خویش کاری های پیامبرگونه قهرمانان در منظومه های پهلوانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خویش کاری پیامبری شاهنامه رستم جهانگیرنامه سام نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۵
در بررسی منظومه های پهلوانی با موضوعی ویژه و مهم مواجه هستیم و آن هم انعکاس نبردهای دینی در این آثار است. پهلوانانی هم چون رستم، فرامرز، جهانگیر، سام و حتی گرشاسب در بسیاری از موارد وظیفه اصلی خود را گسترش دین یزدانی می دانند؛ نکته دیگر این است که دینی هم که اینان قصد گسترش آن را دارند، بیشتر با عقاید اسلامی سازگار است و این موضوع از این نظر مهم است که شخصیت های این داستان ها از نظر زمانی مربوط به قبل از اسلام هستند. دلیل این موضوع این است که راویان و سرایندگان این آثار در دوره اسلامی می زیسته اند و نگاه اسلامی هم که به جنگ های دینی و غزوات وجود داشته، بر این آثار حاکم شده است. این موضوع بیشتر در منظومه های پهلونی پس از شاهنامه صدق می کند؛ چرا که در شاهنامه اگر چه نبردهای دینی گشتاسب و اسفندیار نیز مطرح است؛ اما انگیزه و نگرش های اعتقادی این دو شخصیت در گسترش یکتاپرستی با مبانی اعتقادی ایران باستان سازگارتر است. در این مقاله تعدادی از منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه (کوش نامه، گرشاسب نامه، فرامرزنامه، سام نامه و جهانگیرنامه) از این منظر بررسی شده و دلایل این نگرش نیز تحلیل شده است.
۱۲۰.

جُستاری بر چرایی عدم ذکر نام «آرش کمانگیر» در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی حماسه اسطوره آرش رستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
حماسه «آرش کمانگیر» یکی از حماسه های زیبا و پر تکرار پارسی است که ریشه در اسطوره های پیش از زرتشت دارد. شخصیت آرش کمانگیر تا پیش از حضور برجسته شخصیت «رستم» در شاهنامه، در کتاب های حماسی منثور و منظوم پارسی نقش پررنگی دارد. این پژوهش با رویکرد کتابخانه ای به بررسی و تحلیل اسطوره آرش کمانگیر می پردازد و آن را بازمانده اسطوره «ایزد خورشید، باروری و باد» می پندارد و بر آن است که شخصیت «رستم» دگردیس شده داستان حماسی آرش است و نیز به این دلیل داستان حماسی آرش در شاهنامه ذکر نشده است. زیرا کارکرد نقش«رستم» آمیخته ای از نقش«آرش، زو، منوچهر» است. او همچون آرش ایران را از خشکسالی(افراسیاب) نجات می دهد، همچون معنی نام«زو و منوچهر» یاریگر ایرانیان است و همچون منوچهر و آرش کهن سال و میرا است. معنی نام اسب رستم «رخش» و معنی نام«سهراب» یادآور پرتو نور خورشیدند. معنی نام «رودابه و رستم» و کارکرد شخصیت«زو» در ایجاد نهرها و آبادانی از دیگر نشانه های استحاله شخصیت های داستان آرش به شخصیت رستم است