مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اعتباربخشی
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: سطح توسعه یافتگی و یا میزان پیشرفت علمی، فنی و اقتصادی یک جامعه در ارتباط مستقیم با سطح سلامتی مردم آن جامعه می باشد به عبارت دیگر با توجه به نقشی که بهداشت و درمان در تولید سلامتی و در نتیجه نقش محوری که در فرآیند توسعه ی هر کشور ایفا می کند، توجه به حفظ و ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی و مراکز ارائه کننده ی این خدمات در ابعاد مختلف در کنار رشد کمی آنها است. این موضوع پیوسته یکی از دغدغه های اصلی صاحب نظران بهداشت و درمان و نیز دولت ها در کشورهای پیشرو و پیشگام در حوزه ی سلامت بوده است. لذا پژوهش حاضر به مقایسه ی مدل ها و مکانیسم های ارزیابی اعتبارسنجی سازمان های بهداشتی و درمانی در اروپا و آمریکا پرداخته است.روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی تطبیقی از نوع مروری کاربردی است که از طریق مطالعه ی کتابخانه ای (چاپی و دیجیتال) به جمع آوری اطلاعات مربوط به مدل های مختلف ارزیابی اعتبارسنجی یا ارزیابی بیرونی مورد استفاده در اروپا و آمریکا پرداخته است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی کشورهای اروپائی و کشور آمریکا بود. در این مطالعه، منشاء، اصول زیربنایی و کاربرد مدل های مختلف ارزیابی اعتبارسنجی در بهداشت و درمان مورد مقایسه قرار گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در کشورهای اروپایی و آمریکا از چهار مدل ارزیابی اعتبارسنجی در خدمات بهداشتی و درمانی استفاده می کنند. مدل های و ریشه در صنعت دارند و در بهداشت و درمان بیشتر در بخش های فنی و تخصصی مانند آزمایشگاه و مدیریت و امور اداری بیمارستان ها مورد استفاده قرار گرفته اند. در حالی که مدل های اعتبارسنجی و بررسی به وسیله ی گروه همگنان، ریشه در بهداشت و درمان دارد و به ترتیب در اعتبارسنجی کلیه ی بخش های بیمارستان و اعتبارسنجی گروه های حرفه ای تخصصی پزشکی مورد استفاده قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: یکی از اولین چالش ها که کشورها برای استقرار نظام اعتبارسنجی با آن مواجه می شوند، مفاهیم و اجتماع مفهومی از مدل های مکانیسم های مختلف ارزیابی و ویژگی های مربوط به آنهاست. روش مناسب باید با توجه به نیازها، الزامات و عوامل مؤثر دیگر سازمان یا کشور انتخاب شود. "
میزان آمادگی بیمارستان های دارای سیستم مدیریت کیفیت اصفهان بر اساس مدل عملکردی استاندارد اعتباربخشی کمیسیون مشترک بین الملل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه موضوع اعتباربخشی با هدف ایجاد و ارتقای فرهنگ ایمنی و کیفیت مراقبت از بیمار جایگاه ویژه ای یافته است. در چند سال اخیر، اقداماتی نیز در جهت استقرار استاندارد اعتباربخشی در کشورمان در جریان بوده است که در سال 1390 جایگزین استانداردهای ارزشیابی بیمارستان گردید. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان آمادگی بیمارستان های منتخب استان اصفهان بر اساس مدل عملکردی استاندارد اعتباربخشی کمیسیون مشترک بین الملل بود.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی- مقطعی حاضر در سال 1390 بر روی چهار بیمارستان دکتر غرضی، دکتر شریعتی، فاطمه الزهرا (س) نجف آباد و شهید بهشتی صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، 13 چک لیست مدل عملکردی کمیسیون اعتباربخشی بین المللی با 323 گزاره ی مورد تأیید مرکز نظارت و اعتباربخشی معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. پژوهشگر از طریق مشاهده ی مستندات و پرسش از نمایندگان مدیریت کیفیت بیمارستان، داده ها را جمع آوری و بر اساس اهداف پژوهش در سطح آمار توصیفی و در نهایت از طریق نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار داد.
یافته ها: میزان آمادگی بیمارستان های منتخب در استانداردهای بیمار محور حدود 64 درصد و در استانداردهای سازمان محور حدود 66 درصد بود. بیمارستان های مورد بررسی در راستای استقرار استانداردهای اعتباربخشی با میانگین حدود 65 درصد دارای آمادگی نسبی بودند.
نتیجه گیری: با توجه به این که بیمارستان های مورد مطالعه دارای نظام مدیریت کیفیت (9000 ISO یا
International Organization for Standardization 9000) بود، امکان استقرار استانداردهای نوین ارزیابی فرایند، پیامد و ساختاری به جای استانداردهای سنتی در این بیمارستان ها وجود دارد. در این راستا، برخی از محورهای مورد بررسی، از جمله حقوق بیمار باید به طور جدی مورد توجه متولیان نظام سلامت قرار گیرد.
کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی با تکیه بر متون کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقصود از روش عقلی و روش نقلی در این نوشتار منبع بودن عقل و نقل در کسب معرفت است؛ اما عقل گذشته از منبع بودن، در روش نقلی نیز نقش آفرینی می کند. بدیهی است در روش نقلی، عقل نیز کارایی دارد، ولی نه به منزلة منبع بلکه به مثابه ابزاری در اختیار متن. کاربست عقل ابزاری در روش نقلی کلامی به معنای نقش آفرینی عقل در استنباط و دفاع از نقل است. نشان دادن نحوة به کارگیری عقل در استفاده کردن از متون وحیانی در کسب معرفت یکی از ضرورت های این تحقیق است که در کتب کلامی کمتر به این امر مهم پرداخته و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزلة ابزاری در اختیار نقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته می شود. به همین جهت به کتب کلامی جهت یافتن نمونه های مختلف به کار گیری عقل در بهره بردن از نقل مراجعه می شود. نقش استنباطی، نقش تبیینی دفاعی و نقش اعتباربخشی از جمله کارکردهایی اند که در نوشتة حاضر بدانها اشاره شده است.
برنامه ریزی رفاه اجتماعی تاب آور، دلالت های راهبردی و اعتباربخشی یک مدل ترکیبی برای اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش تنش ها و مخاطرات طی نیم قرن گذشته خصوصاً در حوزه مالی و اقتصادی، اثر گذاری مستقیمی بر رفاه زندگی بشر داشته است. بر همین مبنا علاوه بر اینکه مطالعه و تحقیق برای کنترل و مدیریت این تنش ها در قالب مباحث مربوط به تاب آوری و مقاوم سازی اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته، لزوم و ضرورت ورود این ادبیات به حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی های رفاهی نیز قابل درک است. به این معنی که امروز جهت نیل به مدل های جامع تر و کامل تر رفاه، ورود ادبیات تولیدشده در حوزه تاب آوری اقتصادی در برنامه ریزی و سیاست گذاری های رفاهی لازم و ضروری خواهد بود. بر اساس همین ضرورت، هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که آیا از نظر اساتید و دانشمندان ادبیات تاب آوری اقتصادی و صاحب نظران حوزه رفاه اجتماعی نقاط اشتراک و تلاقی میان دو ادبیات برنامه ریزی رفاه اجتماعی و تاب آوری اقتصادی وجود دارد؟ نقاط تلاقی و یا مؤلفه های مشترکی که می توانند هم زمان نیازها و خواسته های هر دو عرصه را پاسخ دهد، کدام ها هستند؟ به همین منظور با استفاده از فن مصاحبه های عمیق با متخصصین و تحلیل این اطلاعات به روش تحلیل داده بنیاد این نتیجه حاصل شد که اشتراک مفهومی بالای نظری در شاخص ها و مدل های مفهومی دو حوزه مورد تأیید خبرگان است. همچنین حاصل این تطبیق ارائه یک مدل مفهومی ترکیبی به نام لگام- PEOPLES اعتباربخشی شده و تکمیل شده با نظر متخصصان ایرانی دو حوزه است که این امکان را فراهم می کند که نه تنها متخصصان و سیاست گذاران این دو عرصه با هم زبانی و اشتراک هدف دست به ساختن مدل های ترکیبی توأمان بزنند، بلکه ورود سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به عرصه برنامه ریزی رفاه اجتماعی را ممکن، عملی و لازم می سازد.
کیفیت آموزش و اعتباربخشی در دانشکده های کسب وکار و رشته ی حسابداری
حوزه های تخصصی:
کیفیت آموزش و اطمینان از آن همواره یکی از دغدغه های اساسی در فرآیند آموزش بوده است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تشریح و تعریف کیفیت آموزش یکی از فرآیندهای مهم در اطمینان بخشی کیفیت یعنی اعتباربخشی تبیین شود و در ادامه با تمرکز بر دانشکده های کسب و کار و مشخصا رشته ی حسابداری فرآیند اعتباربخشی و نهاد های فعال در زمینه ی اعتباربخشی در سطح بین المللی مورد بحث قرار گیرد. در سطح بین المللی، انجمن پیشرفت دانشگاهی مدارس کسب و کار در ایالات متحده امریکا و بنیاد اروپایی برای توسعه مدیریت دو نهادی هستند که اعتباربخشی را برای دانشکده های کسب و کار و رشته ی حسابداری انجام می دهند. استاندارها و معیارهای ارزیابی به عنوان عاملی کلیدی در این فرآیند هم برای دانشکده های متقاضی گواهی و هم برای نهاد های اعتبارسنج مدنظر قرار می گیرند. از این رو در ادامه نکات کلیدی استانداردهای این دو نهاد مورد بحث قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که تمرکز بر راهبرد و تهیه و تدوین آن، توجه به محیط کسب و کار و ارتباطات با شرکت ها و آموزش عملی، مدیریت مناسب منابع،تلفیق مناسب تئوری ها، پژوهش و رویه های مناسب عملی در آموزش و رعایت اخلاق از جمله موارد کلیدی مورد اشاره دو استاندارد بوده است و بین المللی سازی دانشکده موضوعی است که در در استانداردهای بنیاد اروپایی برای توسعه مدیریت بیشتر از انجمن پیشرفت دانشگاهی مدارس کسب و کار مورد تاکید و توجه قرار گرفته است.
مروری بر مبانی نظری حق الزحمه حسابرسی
حوزه های تخصصی:
صورت های مالی بخش عمده ای از اطلاعات مورد نیاز سرمایه گذاران و اعتباردهندگان یک شرکت را تامین می کند. براساس چنین سطح اعتمادی به صورت های مالی، نقش حسابرسان نیز حیاتی است. حسابرسی صورت های مالی امری ضروری است، زیرا صورت های مالی حسابرسی شده می تواند این اطمینان را برای سرمایه گذاران و اعتباردهندگان فراهم کند که اطلاعاتی معتبر و قابل اتکا در اختیار آنها قرار می گیرد. بنابراین حسابرسی صورت های مالی می تواند ارزش افزوده اقتصادی را برای یک شرکت به وجود بیاورد. با در نظر گرفتن اهمیت خدمات حسابرسی و عدم امکان مشاهده ی مستقیم کیفیت حسابرسی، پیدا کردن روشی اثر بخش برای کنترل کیفیت حسابرسی امری ضروری است. مهم ترین جنبه کنترل و مدیریت کیفیت حسابرسی را می توان حق الزحمه حسابرسی دانست. حق الزحمه خدمات حسابرسی شرط ضروری برای اطمینان نسبت به کیفیت حسابرسی است. اگر چه حق الزحمه بیشتر حسابرسی همیشه بیانگر هزینه حسابرسی با کیفیت بالاتر نیست اما، علاوه بر داشتن کیفیت حسابرسی مناسب، موسسات حسابرسی هزینه استانداردی را برای انجام کار خود درنظر می گیرند که بطور طبیعی حق الزحمه دریافتی آنها بیشتر از این هزینه هاست.
چشمه آبخوری، عامل اعتباربخشی محلات مراکش
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۷
33 - 42
حوزه های تخصصی:
فضای مکثی که در میان مدینه شهرهای مراکش قرار دارد مرکز محله مدینه ها را شکل داده است. در مرکز محله ها چشمه آبخوری وجود دارد که جز جدایی ناپذیر این مکان است. چشمه ها از دو جهت «وجود» و «ماهیت»، در ساختار مرکز محله مدینه ها اهمیت ویژه داشته و جز جدایی ناپذیر آنها هستند. این مقاله بر آن است تا جایگاه این عنصر (چشمه) را در دو بعد ذکر شده در مرکز محلات مورد بررسی قرار دهد. در بخش اول «وجود» چشمه در بافت مدینه مورد بررسی قرار می گیرد. چشمه در همه مرکز محله ها وجود دارد و عنصر تکرار شونده است. تکرار یک عنصر آن را در ذهن ماندگار کرده و به نشانه تبدیل میکند. چشمه با سایر عناصر پیرامون خود در تضاد است به همین دلیل توانسته در مرکز محله منحصر به فرد باشد. در بخش دوم، با بررسی ماهیت و ویژگی های کیفی چشمه مشخص می شود که نقش چشمه در مرکز محله فراتر از جنبه کاربردی آن است. شباهت تزئینات چشمه به فضاهای مهم هویتی مانند : مسجد، مدرسه و حیاط داخلی خانه ها نشان می دهد که این عنصر از جایگاه معنوی ویژهای در میان ساکنین برخوردار است و بر هویت بخش بودن چشمه تأکید دارد. این مقاله براساس مشاهدات میدانی نگارنده نوشته شده و نمونه موردی آن 15 مرکز محله انتخاب شده از مدینه 6 شهر مختلف از کشور مراکش است. با توجه به مشاهدات میدانی صورت گرفته می توان چشمه را به عنوان عنصر نشان های مرکز محله مدینه ها، و عنصر معنا بخش به این فضا دانست. در واقع می توان بیان کرد که مرکز محله به واسطه چشمه تعریف می شود و گشودگی میان محله که چشمه ندارد، کارکرد مرکز محله را نیز ندارد.
طراحی و اعتباربخشی برنامه درسی وارونه در درس پرورش مهارت کلامی کودک
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار بخشی برنامه درسی وارونه در درس پرورش مهارت کلامی انجام شده است. روش پژوهش حاضر با توجه به نوع هدف، کاربردی و با توجه به گردآوری داده ها از نوع تحقیقات آمیخته (کیفی وکمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل، کتاب درسی پرورش مهارت کلامی و برنامه درسی، درس پرورش مهارت کلامی، راهنمای هنرجو و هنر آموز در درس پرورش مهارت کلامی، و در بخش کمی، نظر خواهی از متخصصان و برنامه ریزان درسی، در ایران می باشد، که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گرداوری داده ها ، پرسشنامه ی محقق ساخته 13گویه ای است. روایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان برنامه درسی مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار0.901 محاسبه گردید. پژوهشگر با مراجعه به مقالات،کتب، اسناد و مقالات، متون و سایت های اینترنتی در کشورهای پیشرو در زمینه برنامه درسی وارونه، نمونه های مرتبط را به صورت عمدی گزینش نموده، و با بررسی تلخیص و نتیجه گیری از آنها، مبادرت به معرفی برنامه درسی وارونه و قابلیتهای این برنامه درسی و ویژگیهای عناصر آن (ده عنصر اکر) نموده است سپس عناصر برنامه درسی وارونه در غالب پرسشنامه 13 گویه ای در اختیار متخصصاصان برنامه درسی قرار گرفت و در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل دادها به روش توصیفی و استنباطی، مشخص گردید به طور میانگین 90.17 درصد پاسخ متخصصان به پرسش ها، کاملاً موافقم و موافقم بوده است. بنابراین یافته های پژوهش نشان داد، برنامه درسی پرورش مهارت های کلامی (جدید) به میزان بسیار زیادی بر برنامه درسی وارونه منطبق است و نتایج نشان دهنده اعتبار بالای طرح مورد نظر است.
شناسایی و اعتباریابی عوامل سازمانی تسهیل کننده انتقال آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی عوامل تسهیل کننده انتقال آموزش در شرکت ملّی گاز ایران، به روش آمیخته انجام شده است. بدین منظور در مرحله کیفی، 16 نفر از متخصصان شرکت ملی گاز ایران و اعضای هیات علمی دانشگاه ها، به عنوان نمونه پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مرحله کمّی، روش پژوهش پیمایشی بوده و از طریق فرمول کوکران 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده های کیفی از فن تحلیل موضوعی و جهت اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی از مدل یابی معادلات ساختاری (PLS) استفاده شد. در مرحله کیفی، نتایج تحلیل موضوعی نشان داد که عوامل سازمانی تسهیل کننده انتقال آموزش شامل؛ جوّ، فرهنگ، حمایت، پیامد، مدیریت عملکرد، عدالت سازمانی، خصیصه های مدیر مستقیم، مشارکت در تصمیم گیری، محیط یادگیرنده، فرصت کاربرد و تناسب شغل و شاغل است. نتایج آزمون استنباطی حاکی از آن بود که تمامی عوامل سازمانی انتقال یادگیری (به جز مدیریت عملکرد) در حد بالاتر از متوسط ارزیابی گردید. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70 / 0 روی متغیر مکنون متناظر خود بوده و در سطح 01 / 0 مورد تایید قرار گرفتند. نتایج بخش ساختاری مدل نشان داد که عامل سازمانی می تواند 599 / 0 از انتقال یادگیری را تبیین کنند.
گسست نظام دانشگاهی از فرآیند تربیت معلم: ضرورت پیوند نظریه و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مضامین مشارکت نظام دانشگاهی در فرآیند تربیت معلم کشور و طراحی الگوی مشارکت در عرصه نظریه و عمل، به اجرا درآمد. در این پژوهش با اتخاذ روش کیفی و رویکردی اکتشافی، به تحلیل مضامین مصاحبه های انجام شده با 15 نفر از صاحب نظران و متخصصان و اعضای هیئت علمی جامعه علوم تربیتی و تربیت معلم ایران، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مبادرت شد. داده های کیفی با رویکرد تحلیل مضامین و روش استقرایی یا مبتنی برداده مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش بیانگر شناسایی و استخراج 13 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده، در قالب مضمون فراگیر "پیوند نظریه و عمل" بود. فرآیند اعتباربخشی یافته ها، علاوه بر سه سوسازی در مراحل گردآوری و تحلیل داده ها، با استفاده از روش دلفی و اجرای آزمون دوجمله ای نیز صورت پذیرفت. درنهایت الگوی مشارکت نظام دانشگاهی در فرآیند تربیت معلم کشور مبتنی بر پیوند نظریه و عمل با مؤلفه های اصلی "پشتوانه های تئوریک"، "تولید دانش"،"انتقال دانش"، "حیثیت آکادمیک"، "گفتمان های دو سویه" و "تربیت معلم فکور" طراحی و ارائه شد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره تعلیم و تربیت عمومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
71 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی چند فرهنگی در دوره ابتدایی (تعلیم و تربیت عمومی) در ایران است. برای این منظور، با توجه به نوع نگاه آیزنر به ماهیت برنامه درسی به عنوان فرایندی پویا، دیالکتیکی و غیرخطی، از دیدگاه ایشان برای تبیین و طراحی ابعاد برنامه ریزی درسی استفاده شده است. روش پژوهش حاضر، روش ترکیبی (کمی و کیفی) است به گونه ای که تلاش شده است با اتخاذ رویکرد نظام مند در حوزه طراحی برنامه های درسی و با استفاده از منابع و اسناد معتبر ملی و بین المللی الگوی مطلوب تدوین شود. ازجمله ویژگی های این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، سادگی، بدیع بودن، نگاه تربیتی، و رویکرد فعال در آموزش و یادگیری اشاره کرد. به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش چند فرهنگی استفاده شد که این افراد، الگوی مطلوب را در حد بالایی تأیید نمودند. البته به کارگیری این الگو مستلزم توجه به مواردی است که از آن جمله می توان به داشتن یک نگرش سیستمی به آموزش چند فرهنگی، تربیت معلمان و توجه به مسائل ساختاری و سازمانی اشاره کرد. کلیدواژه ها : برنامه درسی چند فرهنگی، الگوی مطلوب، اعتباربخشی، دوره عمومی
طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
117 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله طراحی و اعتباربخشی الگوی مطلوب برنامه درسی رشته های کاردانش با رویکرد کارآفرینی بود. برای تحقق اهداف تحقیق، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی و دلفی استفاده شد. نمونه های آماری انتخاب شده شامل 24منبع در ارتباط با برنامه درسی و آموزش کارآفرینی و همچنین تعداد 17 نفر از کارآفرینان برتر و 17 نفر از متخصصان برنامه درسی است که بصورت هدفمند انتخاب شده بودند. فنون گردآوری داده ها عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته فردی با متخصصان کارآفرینی و تحلیل کیفی متون بود. یافته های این پژوهش، در فعالیت اول و دوم استخراج مولفه های اصلی کارآفرینی (خلاقیت، نوآوری، کارگروهی، پشتکار، ریسک پذیری و رهبری) بود و در فعالیت سوم الگوی برنامه درسی بر اساس هریک از مولفه های برگزیده در قالب عناصر چهارگانه برنامه درسی تدوین گردید. در بخش چهارم الگوی طراحی شده توسط 30 نفر از صاحبنظران برنامه ریزی درسی اعتبار بخشی شد، که نتیجه ی اعتباربخشی گویای مطلوبیت بالای الگوی برنامه درسی طراحی شده بود.
اعتبار بخشی راهنمای برنامه درسی آموزش آداب و مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴۴
165 - 186
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان اعتبار علمی برنامه درسی آموزش آداب و مهارت های زندگی از دیدگاه صاحب نظران انجام شده است. نمونه آماری شامل 55 نفر متخصصان حوزه های مرتبط می باشد و اطلاعات لازم با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه و تحلیل مباحث جلسات نقد و بررسی راهنمای برنامه لازم جمع آوری شده است. نتایج این پژوهش حاکی از ضرورت بازنگری در تعریف ارائه شده از آداب و مهارت های زندگی ، مبانی نظری حاکم بر اصول برنامه ، رویکرد حاکم بر برنامه ، توجه به تفاوت های جنسیتی در برنامه و همچنین رعایت یک نقشه مفهومی مناسب برای سطوح ابتدایی تا متوسطه، تعیین درس های حامل ، توجه ویژه به صلاحیت های حرفه ای معلمان و الزامات اجرایی برنامه است. نکته حائز اهمیت این که متخصصان تأکید فراوانی بر غنی سازی برنامه های درسی مستقل و تلفیقی از نظر حوزه یادگیری آموزش آداب و مهارت های زندگی برای دانش آموزان داشتند. از جمله ویژگی های خاص و بومی این برنامه آن که علاوه بر مهارت های زندگی که در نظام های آموزشی دنیا مطرح است ، بحث آداب زندگی نیز با آن همراه شده است.
طراحی مدل مشارکت نظام دانشگاهی ایران در فرآیند تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
7 - 34
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مشارکت نظام دانشگاهی در فرایند تربیت معلم کشور و طراحی مدلی در این زمینه، به اجرا درآمد. این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیری و روش اکتشافی صورت پذیرفت. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و فنون نمونه گیری موارد مطلوب و زنجیره ای، 15 نفر از صاحب نظران، متخصصان و اعضای هیئت علمی جامعه علوم تربیتی و تربیت معلم ایران انتخاب شدند. داده های کیفی پس از گردآوری، با روش تحلیل مضمون، به صورت استقرایی یا مبتنی برداده مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر شناسایی و استخراج 36 مؤلفه فرعی و 9 مؤلفه اصلی، در قالب 5 بُعد شامل ابعاد «چالشی»، «نظری»، «عملی»، «پیوند نظریه و عمل» و «توسعه ای» بودند. فرایند اعتباربخشی و روایابی یافته ها، علاوه بر سه سوسازی در مراحل گردآوری و تحلیل داده ها، با استفاده از روش دلفی و اجرای آزمون دوجمله ای، و همچنین روش های بررسی اعضا و جلسات گفت وگو با هم طرازان صورت پذیرفت. بر این اساس «مدل مشارکت نظام دانشگاهی در فرایند تربیت معلم کشور» طراحی و ارائه شد.
شناسایی عوامل و معیارهای اعتباربخشی نهادهای آموزش عالی در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مروری نظام مند بر معیارهای اعتباربخشی نهادهای آموزش عالی الکترونیکی انجام شد.جامعه پژوهش 341 مقاله در پایگاه های اطلاعاتی و اسناد نهادهای معتبر اعتباربخشی یادگیری الکترونیکی در سطح بین المللی بود که پس از خارج کردن اسناد و مقالات نامرتبط، تحلیل کلی روی 35 سند به عنوان نمونه صورت پذیرفت و درمجموع 7 عامل و 42 معیار شناسایی شد. جهت تحلیل داده ها از کد گذاری باز و محوری با استفاده از نرم افزار QSR و NVIvo استفاده شد و به منظوربررسی قابلیت اعتماد داده های پژوهش از استراتژی تایید توسط همکاران پژوهش استفاده شد.نتایج یافته ها نشان داد که مهم ترین عوامل و معیارهای اعتباربخشی در نهادهای آموزش عالی در محیط یادگیری الکترونیکی عبارت اند از: عوامل مربوط به حکمرانی، برنامه ریزی، پژوهش، فرایند یادهی-یادگیری الکترونیکی، پشتیبانی در محیط یادگیری الکترونیکی، فناوری و عوامل روان شناختی مرتبط با ذی نفعان که در مطالعات بسیاری موردتوجه قرارگرفته بود نتایج تحقیق حاضر به سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه آموزش عالی در محیط یادگیری الکترونیکی کمک می کند که با استفاده از مؤلفه های شناسایی شده از یک سو نیاز به نهادی به منظور اعتباربخشی را در اولویت برنامه های راهبردی خود قرار داده و از سویی دیگر با پایش و ارزشیابی نهادهای آموزش عالی الکترونیکی، چالش ها را شناسایی و در جهت بهبود کیفیت تلاش کنند.
ساخت و اعتباربخشی مدل روابط خارجی ایران و جمهوری آذربایجان و استخراج متغیرهای خطرپذیری، بحرانی، راهبردی و تنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت جدید ایران پس از انقلاب اسلامی و جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی اتحاد شوروی، منجر به کنشگری نوینی از آن ها در منطقه شده است که موردتوجه سیاست مداران و پژوهشگران بوده است. بررسی ادبیات پژوهش نشان می دهد که بیشتر پژوهش های انجام شده در تبیین روابط دو کشور، تک بعدی، خطی، بدون بنیان نظری و مهم تر از آن، نارسایی های روش شناختی دارند. در پاسخ به این پرسش که روابط خارجی دو کشور چه متغیرهایی دارد و ماهیت و شیوه رفتار این متغیرها در نظام روابط دو کشور چگونه است، این نوشتار تلاشی نوآورانه برای ساخت و اعتباربخشی مدل روابط دو کشور با رویکرد تلفیقی است. در گام کیفی مطالعه، به کمک روش سندپژوهی و تحلیل محتوا 33 متغیر مؤثر در روابط دو کشور استخراج شد. در گام کمی، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و نرم افزار اس پی اس اس، 20 متغیر با بالاترین بار عاملی در پنج مؤلفه بقا، هژمونی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی و اجتماعی فرهنگی کشف شد. برای ساخت نقشه مدل و اعتباربخشی آن نیز ازنظر نخبگانی ماتریس ضرایب تحلیل اثر متقاطع در نرم افزار میک مک استفاده شد . بر اساس آن، متغیرهای تأثیرگذار ورودی (شامل متغیرهای بحرانی و محیطی)، متغیرهای دووجهی (شامل متغیرهای خطر و هدف)، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل (شامل متغیرهای جدا و اهرمی دومین)، متغیرهای تنظیمی و متغیرهای راهبردی به همراه نقشه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها را شناسایی و استخراج کردیم. نتایج این پژوهش برای روش شناسی پژوهش های روابط خارجی، تحلیل و تبیین روابط کنونی کشورها و سناریونویسی و پیش بینی آینده روابط کشورها کاربرد دارد.
ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت تحلیلی و به شیوه اسنادی انجام شد. نخست با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به مرور نظام مند و تحلیل دقیق مدل های موجود آموزش ترکیبی درخصوص فعالیت های یاددهی-یادگیری، ویژگی های زبان آموزان، مدرسان، محتوا، رسانه های آموزشی و ارزشیابی پرداخته شد. در این مرحله جامعه آماری شامل کلیه مدل های مختلف آموزش ترکیبی در پایگاه های اطلاعات علمی ساینس دایرکت، اسکوپوس، اسپرینگر، پایگاه امرالد وگوگل اسکالر، بستر اینترنتی شبکه پنج فرانسه موسوم به (TV5)، محتوای آموزش زبان سایت BBC بود و ابزار گردآوری داده ها نیز شامل فیش برداری، جدول و کارت بود. سپس مدل پیشنهادی آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان تدوین شد و با استفاده از نظر متخصصان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور، اعتبار مدل مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری در مرحله دوم شامل کلیه خبرگان دو حوزه زبان شناسی و آموزش از دور بود که 15 نفر از متخصصان آموزش از دور و 15 نفر از متخصصان حوزه زبان شناسی به صورت هدفمند انتخاب شدند و درخصوص اعتبار مدل ارائه شده، اظهارنظر کردند. ابزار پژوهش نیز شامل پرسش نامه محقق ساخته بود با ده گویه و طیف چهاردرجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، کم، خیلی کم) که روایی آن توسط متخصصان تعلیم و تربیت و زبان شناسی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تی تک نمونه ای) جهت اعتباریابی مدل استفاده شد. نتایج به دست آمده از آزمون تی تک نمونه ای که جهت بررسی اعتبار درونی مدل آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان به کار گرفته شد، حاکی از آن است که مدل ارائه شده بر اساس آموزش ترکیبی از نظر متخصصان هر دو گروه آموزش از دور و زبان شناسان، مبتنی بر رویکردهای جدید زبان آموزی بوده، به انگیزه یادگیری در زبان آموزان توجه دارد، همچنین به تعاملات مدرس، زبان آموز و محتوا تاکید داشته و متناسب با اصول روان شناختی زبان آموزی است. علاوه بر آن به میزان کافی به ترکیب انواع فعالیت های یاددهی-یادگیری (حضوری و الکترونیکی) پرداخته است، همچنین به ویژگی های مدرس، محتوا، رسانه و ارزشیابی نیز توجه کافی دارد؛ لذا مدل ارائه شده درخصوص آموزش ترکیبی زبان فارسی به خارجیان دارای اعتبار مناسب است.
جایگاه مدیریت بحران در مدل ملی اعتباربخشی عملکردی بیمارستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: کشور ما به دلیل شرایط خاص اقلیمی، از نواحی بحران خیز دنیا به شمار می رود و این شرایط، توجه ویژه به مقوله مدیریت مناسب بحران را اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان، جایگاه بیمارستان به عنوان محور فعالیت های بهداشتی و درمانی در غلبه بر بحران ها بر کسی پوشیده نیست. با توجه به اهمیت اعتباربخشی در بهبود عملکرد نظام سلامت، هدف مطالعه حاضر، طراحی مدل بومی اعتباربخشی بیمارستان و تعبیه استانداردهای مربوط به مدیریت بحران در آن می باشد. روش ها: در این مطالعه، پژوهشگران ابتدا اقدام به طراحی یک مرور نظام مند برای شناسایی برترین مدل های اعتباربخشی در سطح جهان و منطقه برای الگوبرداری جهت طراحی مدل بومی نمودند. بدین منظور در پایگاه های داده Pub Med، Ovid Medline و SID اقدام به جستجو نمودند. پس از انتخاب مدل های مرجع جهت الگوبرداری، تمامی استانداردهای این مدل ها و بخصوص استانداردهای مربوط به مدیریت بحران از آن ها استخراج گردید. در ادامه، استانداردهای یادشده در پرسشنامه ای که در آن هر استاندارد از دو جنبه اهمیت و قابلیت اجرایی در نظام سلامت بررسی می شد وارد و از طریق تکنیک دلفی و با نظر صاحب نظران امتیاز دهی و پس از آن، مدل نهایی گردید. یافته ها: در بخش مرور نظام مند مدل های اعتباربخشی، به ترتیب، مدل های اعتباربخشی JCAHO آمریکا، CCHSA کانادا، ACHS استرالیا، ANAES فرانسه و QHNZ نیوزیلند در سطج جهانی و مدل های اعتباربخشی لبنان و مصر به عنوان بهترین مدل ها جهت الگو برداری جهت طراحی مدل ملی شناسایی شدند که مدل اعتباربخشی CCHSA کانادا جامع ترین مدل در زمینه مدیریت بحران بود. این استانداردها در پرسشنامه دلفی وارد، و در طی دو دور بررسی مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفتند. در ادامه، بر اساس رایج ترین و کاملترین استانداردهای اعتباربخشی جهان، برای تمامی استانداردهای یاد شده، بیانیه هدف و عناصر عینی قابل اندازه گیری، تدوین گردید. نتیجه گیری: مدل نهایی طراحی شده دارای 15 استاندارد به همراه بیانیه هدف و عناصر عینی قابل اندازه گیری برای آن ها می باشد. این مدل، از حیث تعداد استانداردها، توجه به جنبه های مختلف مدیریت بحران و نیز از نظر برخوردار بودن از اجزای کامل برای استانداردها دارای وضعیت بسیار مطلوبی می باشد. این مدل پس از انجام مطالعه مقدماتی، اصلاح نهایی و فراهم شدن شرایط لازم برای اجرایی شدن، توانایی ارتقای عملکرد بیمارستان ها را بخصوص از جنبه مدیریت بحران و آمادگی بیمارستان در شرایط اضطراری خواهد داشت.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های تربیت محیط زیستی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اعتباربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی تربیت محیط زیستی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اعتبار یابی آن از نگاه متخصصان است. روش پژوهش بخش اول، کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی است. جامعه تحلیلی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که به طور هدفمند، بر اساس اهداف پژوهش گزاره های ناظر بر ارتباط تربیت محیط زیستی استخراج، دسته بندی، کدگذاری و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روش پژوهش در بخش دوم روش دلفی است. جامعه موردمطالعه این بخش، اعضاء هیات علمی دانشگاه های علوم تربیتی بودند که نهایتاً ده نفر به طور هدفمند با توجه به آثارشان در دو حوزه تربیت محیط زیستی و سند تحول بنیادین و علاقه مندی شان به شرکت در مطالعه انتخاب شدند. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل مضمون، تربیت محیط زیستی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از دو زاویه نظری و عملی موردتوجه قرارگرفته است. در حوزه نظری مضمون فراگیر احصاء شده، احیاء معرفت شناختی متافیزیک محیط زیستی است که با سه مضمون پیش سازمان دهنده توحید محوری (با 9 مضمون پایه)، معاد محوری با (با 3 مضمون پایه) و انسان محوری (با 5 مضمون پایه) موردتوجه قرارگرفته است. در حوزه عملی مضمون فراگیر احصاء شده، شایستگی های محیط زیستی است که با سه مضمون پیش سازمان دهنده بعد شناختی (با 6 مضمون پایه)، عاطفی (با سه مضمون پایه) و رفتاری (با 13 مضمون پایه) موردتوجه قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل از قضاوت متخصصان حاکی از این است که متخصصان مضامین احصاء شده در دو بعد نظری و عملی را مورد تأیید قرار دادند. در بخش نظری بیشترین توافق متخصصان بر روی مضامین بعد انسان محوری و در بخش عملی بیشترین توافق متخصصان بر روی مضامین بعد شناختی است.
بررسی تطبیقی استانداردهای اعتباربخشی مؤسسه ای در دانشگاه های غیر علوم پزشکی و علوم پزشکی (مطالعه موردی: دانشگاه های کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
54 - 73
حوزه های تخصصی:
اعتباربخشی و ارزشیابی مراکز آموزش عالی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا نقش بسیار مهمی در تربیت نیروی انسانی در جوامع دارند که باعث توسعه کمی و کیفی کشورها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی استانداردهای اعتباربخشی در دانشگاه های غیرعلوم پزشکی و مقایسه این استانداردها با استانداردهای دانشگاه های علوم پزشکی انجام شد. در این تحقیق ارزشیابی مبتنی بر نظر متخصصان و خبرگان و پرسشنامه اعتباربخشی محقق ساخته است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای پیشینه پژوهش های صورت گرفته در جهان درزمینه اعتباربخشی بررسی شدند. سپس با بهره گیری ازنظر خبرگان پیش نویس حوزه ها و سپس استانداردهای اعتباربخشی و نشانگرها مربوط به هر حوزه اعتباربخشی طراحی شدند. حوزه ها و استانداردها و نشانگرهای نهایی با استفاده از تکنیک دلفی و نظر نهایی صاحب نظران به صورت نهایی درآمدند و درنهایت از روش تحلیل عاملی جهت خلاصه سازی و تعیین سهم هریک از عوامل استفاده شد. حوزه ظرفیت، منابع، امکانات و تجهیزات، در دانشگاه های غیر علوم پزشکی کرمان به عنوان مهم ترین حوزه در تدوین حوزه های اعتباربخشی موسسه ای است. در دانشگاه های علوم پزشکی، حوزه مدیریت در اولویت اول قرار دارد. نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی باشد برای مراکز آموزش عالی که بدانند ازنظر توسعه کمی و کیفی در چه سطحی قرار دارند و برای رسیدن به بهترین سطح توسعه چه راهی باید طی شود.