مطالب مرتبط با کلیدواژه

عرفان اسلامی


۱۶۱.

اوصاف الاشراف: کتاب راهنمای سلوک معنوی و اخلاق عملی

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
خواجه نصیر طوسی در کتاب اوصاف الاشراف با طرح دیدگاه های عرفانی خود می کوشد شیوکه نوینی را در تعلیم مباحث دقیق و ظریف عرفانی ارائکه دهد. وی با این شیوکه تعلیمی خود نه تنها عرفان را از انحصار برداشت های ذوقی و سلیقه ای قشر خاص به درآورد؛ بلکه در انسجام اندیشه های عرفانی نیز که مبتنی بر قواعد عقلی و دقایق نظری است، نقش مهمی را ایفا کرد. خواجه نصیر از اندیشمندان برجسته و متنفذ در حوزکه علوم اسلامی به خصوص در فقه و کلام اسلامی است. وی با موشکافی های دقیق در مباحث معرفتی عرفان اسلامی، با تفسیر آیات قرآن کریم و ارائکه اسناد معتبر می کوشد تا مسایلی از قبیل چگونگی پرورش فکری، اخلاقی و عاطفی عرفا را تشریح نموده، به رفتارشناسی و روان شناسی شخصیت عرفانی اولیا بپردازد. هدف این نوشته مطالعه و بررسی محتوا و ویژگی های این نوع اثر معرفتی و برجسته ساختن جنبه هایی از آن است که در عرصکه مطالعات مکتب عرفان اسلامی و نحوکه رشد و گسترش آن می تواند مورد توجه واقع شود.
۱۶۲.

نفس شناسی عرفانی در اندیشه ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» با تأکید بر حدوث یا قدم نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی نفس شناسی عرفانی ابن عربی الفتوحات المکیه حدوث نفس قِدم نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۹۴
غواصی در دریای معارف عرفانی به ویژه علم النفس عرفانی دستاوردهای شگرفی را رهاورد پژوهشگر می کند که با عنایت به توجه آنان به آموزه های وحیانی و نگاه شریعتمدارانه به مباحث و مشهودات عرفانی خویش، مباحث بدیعی از مباحث نفس را ارائه کرده اند که چه بسا بتوان گفت بسیاری از دستاوردهای خیره کننده صدرایی در مباحث نفس، ریشه در آموزه های عرفانی و شهودی دارد. یکی از مباحث مهم و چالش برانگیز نفس شناسی تبیین حدوث یا قدم نفس انسانی است که با تمرکز بر آثار به جامانده از عارفان اسلامی به ویژه ابن عربی به عنوان پیشگام عرفان نظری می توان مباحث بی بدیلی را از این کتب اصطیاد نمود و به تبیین و تشریح آن پرداخت. در این میان ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» وجود نفس را دوحیثی دانسته، چهره این سویی نفس را حادث به حدوث جسمانی و به تعبیر ادق، تعلق نفس به بدن را حادث دانسته و وجود آن سویی نفس را از نفخه الهی می داند.
۱۶۳.

بررسی تطبیقی مبانی خاص انسان شناسی اخلاق عرفانی از دیدگاه علامه طباطبایی و فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق عرفانی عرفان اسلامی انسان شناسی فیض کاشانی علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
اخلاق عرفانی که بازتاب داستان سالکانه ی انسان کامل است، راه را برای رسیدن به مرتبه ی وصول هموار می سازد و ملکات اخلاقی حاصله از این باریابی به بارگاه قدس ربوبی نیازمند به شناخت دقیق مبانی آن و تأثیر آن مبانی بر خُلقیات توحیدی انسان دارد. در این میان علامه فیض کاشانی و علامه طباطبایی بر اساس اندیشه های توحیدی خود، شکل اخلاقی زیستن و ضمانت زیست کرد اخلاقی را توحید و عشق به ذات حق بیان نموده اند و در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی، مبانی خاص انسان شناسی اخلاق عرفانی از دیدگاه علامه طباطبایی و فیض کاشانی به روش تطبیقی تبیین نموده و نتیجه اینکه: اصلی ترین مبانی خاص انسان شناسی اخلاق عرفانی، ذو مراتب بودن وجودی آدمی است که تجلی«الظاهر و الباطن» خداوند است. انسان با نفی خودیت و گذر از عوالم وجودی خود، مقیم عوالم توحیدی گردیده و مظهر تام اسمای الهی می شود و در هر موطن وجودی، متصف به صفات همان موطن شده و ملکات اخلاقی را در خود مستقر می نمایاند و منظومه اخلاقی خود را بر همین گذر و استقرارها ترسیم می کند.
۱۶۴.

نسبت علم الهی با معلوم از دو منظر عرفانی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم الهی معلوم تبعیت علم از معلوم صدرالمتألهین عرفان اسلامی اعیان ثابته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف: حکیمان و عارفان مسلمان در معنا و منشأ تبعیّت علم از معلوم با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هدف این پژوهش، کشف رویکرد عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است. همچنین، این تحقیق مبتنی بر داده های کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: در معناشناسی نسبت علم با معلوم در نگرش عرفانی، سه بیان متفاوت در سخنان عرفا قابل مشاهده است؛ معنای اول، ناظر به عدم مجعولیّت معلوم توسط علم است؛ معنای دوم تبعیّت، مطابقت علم با معلوم است؛ معنای سوم از تبعیّت به تبعیّت اضافه از طرف اضافه برمی گردد. از سوی دیگر، در نگرش صدرایی، تبعیّت علم از معلوم به تبعیّت در معنای سوم عرفانی تبیین شده است؛ همچنین ملاصدرا بر اساس رهیافت اصالت وجود، به عدم مجعولیّت معلوم و عدم دخالت علم در معلوم گرایش دارد. نتیجه: تبیین عرفانی و صدرایی در این نکته با یکدیگر مشترک هستند که عین ثابت در هر دو اندیشه، حقیقتی متعیّن بالذات و غیرمجعول است؛ از این رو، علم الهی در هیچکدام از دو نگرش، مؤثر و فاعل در عین ثابتِ موجود در صقع ربوبی نیست.
۱۶۵.

چگونگی بازتاب حیرت در غزلیات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیرت عاطفه عرفان اسلامی غزلیات مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۱۴
حیرت، از رویارویی با امور ناشناخته و خلاف توقع بر افراد انسانی عارض می شود. حیرت عارفان از تجلیات ناگهانی باری تعالی ناشی می گردد؛ بر این اساس، حیرت از حالات مهم عارفان صاحب حال است. عارفان با تکیه بر تجربیات عرفانی شان درباره حیرت و ویژگی های آن سخنانی ارائه کرده اند که مولانا هم از این امر مستثنا نیست. مولانا مانند سایر عارفان در آثار خود به ویژه مثنوی که جنبه تعیلمی دارد، حیرت را به مذموم (فلسفی) و ممدوح (معرفت بخش) تقسیم کرده است. وی منشأ حیرت عارفان را تجلیات ظاهراً متضاد باری تعالی می داند و باورمند است که حیرت عارفانه سبب شناخت حضرت حق می گردد. اما در برخی از غزل های مولانا تصویر واقعی حالات حیرت انگیزی که در نتیجه تجارب ناب عرفانی عارض گردیده، به شکل طبیعی آن بازتاب یافته است که بررسی و تحلیل آن در شناخت حالات باطنی و درونی مولانا ما را یاری می رساند. جستار حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش کرده است تا علل، انواع، درجه شدت و چگونگی بیان حیرت مولانا را آشکار سازد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که مولانا در ابراز حیرت از واژه های متعارف زبان و شگردهای بلاغی سود جسته است؛ انواع مختلف موسیقی شعر هم در القای حیرت نقش بسزایی دارد. در این غزل ها حیرت از نظر درجه شدت آن در نوسان است. علاوه بر این محتوای برخی از غزل های مولانا کاملاً حیرت است و دیگر هیچ عاطفه ای به نظر نمی رسد؛ اما در تعدادی از غزل ها علاوه بر حیرت، عشق، وجد، شادی، پذیرش و... هم بیان گردیده است که از این میان در بعضی ها حیرت بر دیگر عواطف غلبه دارد و در برخی هم دیگر عواطف بر حیرت غالب بوده و حیرت در یک یا چند بیت به گونه عاطفه درجه دو و ثانوی در کنار دیگر عواطف ابراز شده است.
۱۶۶.

سیمای شادی و تحوّلات آن در عرفان اسلامی از آغاز تا سده ی پنجم هجری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی شادی تطور تاریخی بهشت محبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
در اندیشه ی شمار زیادی از عارفان، شادی به حق تعالی در سیر الی الله از اثر ارتقابخش و تعالی دهنده ی بسیار برخوردار است و سالک را به دریافت حقایقی نائل می کند که با سال ها نماز و روزه و مجاهده به دست نمی آید. با وجود اهمّیّت این موضوع و تأثیرگذاری آن بر سلوک بسیاری از عارفان، آنچه عمدتاً از عرفان اسلامی انعکاس یافته و برجسته شده، تأکید بر اندیشه ی سلبی و حزن مدارانه ی شماری از متصوّفه است که پیوسته اوقات خود را در ترس و اندوه سپری می کنند و از هرگونه خوشی رویگردان و از هر لذّتی بی بهره اند. همین امر، باعث شده که سیمای درست و دقیقی از عرفان اسلامی ارائه نگردد و بخش مهم و زیبایی از این جریان فکری و عملی، مخفی بماند. در این مقاله، سیمای شادی در عرفان اسلامی از آغاز تا سده ی پنجم بررسی شده و تحوّلات آن در قرون مختلف و عوامل مؤثر بر آن تبیین گردیده است. رویکرد غالب بر اذهان زاهدان و صوفیان نخستین به دلایلی آکنده از خوف و اندوه است؛ امّا سیر تطوّر شادی در عرفان، نشان می دهد که با ورود مباحث عمیق عرفانی و طرح  موضوعاتی چون معرفت و قرب الهی، رجا و رضا، سکر و فنا، تجلّی جمالی، انس و عشق ورزی با خدا، نگرش اخروی محض و خوف مدارانه در نزد عارفان به تدریج رنگ باخته و ایشان در همین دنیا از لذّت محبّت و شادی معرفت و مشاهده ی جمال حق بهره مند شده و بهشت و دوزخ خود را در پیوستگی به حق یا جدایی از او دیده اند.
۱۶۷.

بررسی تطبیقی هستی هستنده ها در اندیشه پدیدارشناسی هایدگر با وجود لابشرط مقسمی در نظام معرفتی عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر عرفان اسلامی فلسفه تطبیقی پدیدارشناسی هستی هستنده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۰۲
در بین علوم شرقی، تنها علمی که موضوع آن از هر تقیدی رهاست و درباره هستی طلق بحث می کند، علم عرفان است. موضوع علم عرفان، وجود لابشرط مقسمی است که حتی از قید اطلاق نیز مطلق است. مراد از وجود لابشرط مقسمی، همان هویت غیبیه ذاتیه حق تعالی است که در علم عرفان در مورد آن و شئونات وی بحث می شود. شاید کسی گمان کند که موضوع علم فلسفه نیز از هر قید وجودی رهاست؛ ازاین رو می تواند عدل علم عرفان واقع شود و حال آنکه این تصور ناصحیحی است؛ زیرا در الهیات بالمعنی الاعم فلسفه، درباره وجود لابشرط قسمی و در الهیات بالمعنی الاخص در خصوص وجود بشرط لا بحث می شود که هر دو نسبت به وجود لابشرط مقسمی ضیق وجودی دارند. در میان علوم غربی نیز تنها کسی که توانست در دیدگاه پدیدارشناسی خود در جهت برون رفت از بحران مدرنیته از حصر قیود هستنده ها آزاد گردد و موضوع علم خود را هستی صرف قرار دهد مارتین هایدگر است. این مقاله در مقام تطبیق این دو رویکرد با یکدیگر است که در هر دو مکتب ذهاب به هستی طلق شده است، علی رغم اینکه نگارندگان اذعان دارند که هستی هستنده ها در دیدگاه معرفت شناسی هایدگر این همانی با وجود لابشرط مقسمی در نظام هستی شناسی عرفان ندارد. البته این تمایز لطمه ای به بحث ما وارد نمی کند؛ زیرا هدف تطبیق فقط تأکید بر همسانی ها نیست، بلکه برجسته کردن اختلاف ها نیز حائز اهمیت است.
۱۶۸.

مثلث بالا و پایین در آثار معماری، مطالعه موردی: بقعه ی شیخ حیدر شهر مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد مثلث عرفان اسلامی معماری تزئینات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۹
در آثار معماری به خصوص آثار تزئینی معماری به وفور شاهد استفاده از نقش ها و طرح هایی هستیم که منشعب از نقوش هندسی، گیاهی یا اسلیمی می باشند. استفاده از این نقوش به دو دلیل عمده می باشد: اولاً صرفاً برای بحث زیبایی بخشی و چشم نوازی در بنا استفاده می شود؛ دوماً، هدفمند بوده و دارای مفهومی در دل خود می باشد؛ این نشانه ها که بعضاً دربر گیرنده تفکرات و عقاید خاصی از یک دوران مشخص هستند که با مکان و بنای مورد استفاده ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از این فرم ها، نقشی است مرکب از دو مثلث که در چندین جای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است؛ ترکیب مثلث ها در آیین های مختلف دارای تعابیری متفاوت هستند، در این مقاله کوشش بر آن است تا دریابیم که آیا این نماد از غیری سخن دارد یا خیر؛ اگر اینگونه است چه تفکر یا چه مهمی در پس آن نهفته است. فرم مورد مطالعه در دو طرف درب ورودی جبهه شمالی بقعه ی شیخ حیدر در شهر مشکین شهر حک شده است. هدف از این تحقیق، بازخوانی این نماد و مفاهیم کلی آن بر مبنای جزئیات عرفانی هم دوره خود می باشد؛ که برای یافتن این تفکراتِ تأثیرگذار نیاز به شناخت و درک عرفان آن دوره و میزان باور پذیریَش برای آن زمان خاص می باشد. در این مسیر، تلاش شده با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و تحلیل اطلاعات بر مبنای داده های زمانی و مکانی متوجه میزان اثر بخشی آنها در این راستا شده و با تحلیل هر مبحث به دریافت اثر آن مبادرت کرده ایم. در نهایت با تحلیل های دقیق و موشکافانه و با آنکه این نماد از دوران های قبل از اسلام هم مورد استفاده بوده است، کاربرد آن در دوران پس از اسلام و اوج تفکرات عرفانی مربوط به سهروردی و ابن عربی تنها به یک دلیل منطقی می باشد و آن نمایاندن این نماد برای بیان بازگشت به اصل در هر تولد و مرگ می باشد.
۱۶۹.

تحلیل مؤلفه های سوررئالیستی منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ساختار صوری عرفان اسلامی سوررئالیسم منطق الطیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۷۰
مکتب سوررئالیسم را واکنشی به نومیدی انسان معاصر از عقل گرایی و ماده گرایی محض عصر مدرن دانسته اند و گریز به جهان ناخودآگاه را، بهترین راه حل او در برابر رنج این سال ها به شمار می آورند. از سوی دیگر، عرفان اسلامی نیز نوعی مکتب فکری و معرفتی است که در مسیر کشف حقیقت، بیش از هر چیز بر ذوق و اشراق اعتماد می ورزد و ترسیم رابطه خالق و مخلوق را از رهگذر عبور از عین به ذهن و از جهان محسوس به ذهنیت مطلق ممکن می داند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کتاب منطق الطیر به عنوان یکی از نمایندگان این روش فکری، در خرده روایت هایش دارای نشانه ها و مؤلفه هایی از سوررئالیسم است که تأیید کننده پیوند و همبستگی دو مکتب فکری سوررئالیسم و عرفان، حداقل در ساختار صوری آن هاست، همچنین از مؤلفه هایی چون: لامکانی و لازمانی، عشق، آزادی، رؤیا و تخیل، امر شگفت و جادو، جنون و دیوانگی و ... می توان به عنوان دیگر نشانه های اشتراک ساختاری و معنایی این اثر عرفانی با آثار سوررئالیستی مدرن، یاد کرد.
۱۷۰.

منطق الطّیر و دینداری تجربت اندیش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه ی دینی عرفان اسلامی عطار مکاشفات عرفانی منطق الطیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۳
از اواخر قرن هجدهم با تبعیّت از شلایر ماخر، این اندیشه میان فیلسوفان دین رواج یافت که باید دین را به عنوان تجربه ای شخصی از زیر تیغ برهان های عقلانی بیرون آورد و به تجارب دینی و معرفتی اهمیّت بیشتری داد. پس از معرّفی تجربه ی دینی و ویژگی های آن ازنظر فیلسوفان غربی و اینکه تجربه ی عرفانی در زیرگروه تجربه ی دینی قرار می گیرد، این نوع تجربه ازمنظر عارفان و فیلسوفان ایرانی واکاوی می شود. ازآنجاکه سفر یکی از موضوع های اصلی در عرفان بوده است و عارفان برای تهذیب نفس به سفر سفارش می کرده اند و درواقع عرفان و تصوف را نوعی مسافرت دانسته اند که مسافر و سالک، در این مسافرت خداوند را تجربه می کنند و از ابتدای پیدایش تصوف همواره سیروسلوک و طی طریق با واقعیت تصوف آمیخته بوده است و بسیاری از عارفان سیرآفاق را مقدمه ای برای سیر انفس دانسته اند. در این مقاله، عطّار به منزله ی یکی از عارفان و اثرش منطق الطّیر در پیوند با این موضوع با عنوان سفرنامه ای انفسی و روحانی معرفی شده و با نگاهی به اسفار اربعه ی ملّاصدرا، این پندار و ابعاد آن بررسی می شود. به منطق الطیر عطّار به دید سفرنامه ای نگریسته می شود که کاروانی مهجور را تا حریم حضور دستگیری می کند؛ اسفار اربعه در قالب سفری واحد دیده می شود با کاروانیانی که همگی تجربه ای دینی و عرفانی را دریافته اند. مقاله بر این پرسش استوار است که معرفت عطّار بر چه پایه ای قرار داشته است؟ و با کاوشی در منطق الطیر و همگامی با پرندگان به آن می رسد که عطّار علاوه بر اعتقاد به دین تجربه محور، تلاش می کند تا قدم به قدم سالکان را به این تجربه ی دردآمیز برساند. همچنین مقاله ی پیش رو از زبان عطار، ویژگی های تجربه ی دینی و موانع رسیدن به آن و زادوتوشه ی سفری که به این تجربه ختم می شود، بیان شده و محصول این تجربه ی دینی مورد تحلیل قرار گرفته است.
۱۷۱.

مقایسه مضامین قلندری در آثار شیخ احمد جام و حافظ شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: حافظ شیرازی شیخ احمد جام قلندر قلندریه عرفان اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۶۳
قلندریه شاخه ای از ملامتیّه است که برخی از امور منافی دین و مذهب را برای قهر نفس، روا داشته و تأثیر زیادی در ادب پارسی برجا گذاشته است. عرفان ایرانی و اسلامی با زهد آغاز شد و در نقطه ای با تصوّف در آمیخت؛ آنگاه وارد مرحله ای شد که نوعی از ادبیّاتش را ادبیّات قلندری نامیده اند. تأثیر افکار قلندری در شعر عرفانی فارسی از سنایی شروع شد و در حافظ به حدّ اعلای تکامل رسید. سرایندگان قلندریّات از تمایلشان به عشق، قلندری و مستی و شور سخن گفتند و بر عالمان و اهل زهد خُرده گرفتند. در قلندریّات، واژگانی چون: تسبیح، خانقاه، خرقه، زهد، سجّاده، صوفی، فقیه، مسجد، مدرسه و ... به سُخره گرفته شده است و در مقابل، واژه هایی چون: دیر مغان، مغ، مغبچه، می، میکده و ... کاربرد فراوان دارد. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، مفاهیم قلندری در دیوان حافظ و آثار منظوم و منثور احمد جام بررسی و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که حافظ و شیخ احمد جام، بیشتر از دیگران به موضوع ریاکاری اهل دین و شریعت تأکید کرده اند؛ زیرا مفاسدی که از این طریق در جامعه ایجاد می شود، بسیار وخیم تر از فساد دیگر اقشار است. همچنین، حافظ و شیخ جام، بر نکوهش نفس پرستی و دوری گزیدن از دنیا و عادت های نفسانی تأکید کرده اند. گستردگی نظرات قلندری حافظ شامل مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی می شود؛ ولی احمد جام به ویژگی های سیاسی جامعه خود اشاره ای نکرده است.
۱۷۲.

منشأ گفتمان تصوّف سیاسی در ایران و تحلیل آن براساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف سیاسی نظریه گفتمان مانی مزدک عرفان اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
مانویان و مزدکیان بر اندیشه های پس از خود تأثیر گذاشتند. یکی از ویژگی های برخی نحله های عارفانه و صوفیانه، اعتراض به ستم حکّام جبّار و وضعیت ناعادلانه در جامعه بوده است. در این پژوهش، با مطالعه ادبیات زرتشتی و مانوی و متون عصر اسلامی، منشأ ظلم ستیزیِ برخی گفتمان های عارفانه و صوفیانه مشخص شده و از منظر انتقادی مورد تحلیل قرار گرفته است. مبنای این تحلیل نظریه گفتمان لاکلائو و موفه (1985) است. تصور غالب در دوره اسلامی (مخصوصاً در عصر عباسی) این بود که عقاید مانویان و مزدکیان منشأ فکریِ جریان های مخالف دستگاه خلافت بغداد است. این نهاد قدرت، در فرایند طرد و به حاشیه رانیِ مخالفانش به اتهام «زندقه»، آنان را به دو نحله یا طریقت مغضوب در نزد زرتشتیان (مانویان و مزدکیان) منسوب می کرد. به نظر می رسد که احتمالاً در منابع مکتوب، شیوه برخورد با عرفا و صوفیانِ مخالف قدرت حاکم و مجازات آنان به صورت عامدانه بسیار به شیوه کشتار مانویان و مزدکیان در عصر ساسانی نقل و تصویرگری می شد. در این پژوهش روشن می شود که دالّ مرکزیِ جریان های مخالف حکومت های ساسانی و عباسی، در روایت های حکومتی، «فساد اخلاقی» و «اباحی گری» است، در حالی که این گفتمان های مخالف حکومت ظاهراً «عدالت» را به عنوان «دالّ تهی» در جامعه برجسته کرده بودند.
۱۷۳.

مقامات سلوک در عرفان اسلامی و تجلّی آن در دو نگاره سماع صوفیان و مستی لاهوتی و ناسوتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی مقامات سلوک عرفان و نگارگری نگاره سماع صوفیان نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۹۳
از مضامین مهم و عام عرفانی مقام ها و منازل سلوک است. مقام های سلوک حاصل تأملات عرفا و کشف و شهود حقایق قرآنی و لطایف حکمی بر اثر مجاهدات سالک است. این مضامین عرفانی در دوران نگارگری ایرانی- اسلامی و به خصوص در اندیشه و عقاید حکام و وزرای اسلامی در دوره تیموری و صفوی بازتاب بسیاری داشته که به موجب آن کتبی با مضمون و روایات عرفانی کتاب آرایی و تزیین شده است. از میان کتب موجود، دیوان حافظ نیز، نگارگری و تنظیم شده که در این پژوهش دو نگاره مورد نظر آن، سماع صوفیان اثرکمال الدین بهزاد و نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی اثر سلطان محمد از نظر تجلی مقامات سلوک مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله پیش رو با هدف بررسی تجلی مقامات سلوک در عرفان اسلامی و بازیابی و تأثیر آن در تصویرگری دو نگاره مورد نظر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال است: دو نگاره مورد نظر که با مضمون عرفانی مصور شده اند، چگونه در بطن و حالات پیکره ها مقامات سلوک عرفانی را متجلی ساخته اند؟ روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است و شیوه جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و منابع الکترونیکی صورت گرفته است. روش تجزیه و تحلیل به صورت کیفی است. یافته های موجود در این پژوهش حاکی از آن است که دو نگاره مورد نظر از جهت تجلی مقامات سلوک عرفانی که تجلیات افعالی و صفاتی و ذاتی خداوند است، به طور منظم و با تجسم این تجلیات در عرفان اسلامی و ظهور آن در روند حالات پیکره ها از نازل ترین مقام تا علوّ درجات مصور شده است، و پیامی چون رسیدن از فرش به عرش الهی را در خود نهفته دارد و در انتها مقام فناء فی الله را ظاهر نموده است. 
۱۷۴.

تحلیل کمّی و کیفی احادیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در متون عرفانی

کلیدواژه‌ها: متون عرفانی حدیث عرفان اسلامی احادیث عرفانی ادبیات عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
از دیدگاه مسلمانان پس از قرآن کریم، احادیث معصومین(ع) مهم ترین میراث دین مبین اسلام است. این گنجینه گران بها مورد توجه نحله های مختلف اسلامی از جمله عارفان مسلمان است. اهل عرفان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث باعث بروز اختلافاتی شده است. گاهی اهل عرفان به جعل و تحریف احادیث منسوب شده اند. به نظر می رسد تجزیه و تحلیل احادیث مورد اهتمام اهل عرفان با روش های دقیق علمی راهگشای فهم مبانی و قواعد ایشان در مواجهه با احادیث باشد. این تحقیق به بررسی هفت حدیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در 110 منبع عرفانی پرداخته است. تلاش شده است این احادیث با بهره گیری از روش های تحقیق نوین مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد برخی از احادیث عرفانی بیشتر مورد توجه اهل عرفان بوده و استناد به این احادیث در منابع عرفانی به وفور دیده می شود.
۱۷۵.

چیستی اخلاق الله با رویکرد عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق الله عرفان اسلامی معیار ارزش اخلاقی اصل اخلاقی الاسم الحَکَم العَدْل اسماء الله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۷
از آنجا که آموزه تخلق به اخلاق الله در میان علمای علم اخلاق و نیز عارفان مسلمان از جایگاه ویژه ای برخوردار است، ضروری است تا در گامی پیشینی به تبیین و ارائه تصویری درست از اخلاق الله پرداخت. برای این منظور، با تکیه بر مفهوم اخلاق و نگاه گزاره محور و با استناد به آیات و احادیث و برخی آموزه های عرفانی به شیوه استنادی، اصطیادی و استنباطی و با رویکرد نقلی، عقلی و عرفانی، به معرفی اخلاق الله پرداخته و با بررسی موضوع و محمول گزاره های اخلاقی ناظر به خدا، نظریه ارزش اخلاقی و اصل اخلاقی روشن گردد. با مدنظر قرار دادن آموزه «کمال جلا و استجلا» و همچنین قانون «میل اصل به فرع» که خود برآمده از آموزه مبنایی وحدت شخصیه وجود عرفانی است، به تبیینی از نظریه ارزش اخلاقی در اخلاق الله تحت عنوان کمال محوری که به وزان فضیلت محوری در اخلاق ناظر به انسان است نائل شد. همچنین، با مبنا ساختن جامعیت و شمول اسم «الله» نسبت به دیگر اسم های خداوند و رفتار ارتباطی اعتدال بخش از سوی اسم اعظم نسبت به اسم های جزئی زیرمجموعه خود از رهگذر ویژگی دو اسم «الحَکَم العدل»، به ارائه نظریه ارزش اخلاقی دیگری تحت عنوان حق محوری و نیز معرفی اصل اخلاقی برآمده از این دو اسم پرداخته شد. نتیجه ای را که می توان در سایه این معرفی به مثابه گوشه ای از حقیقت اخلاق الله گرفت، می توان در انعکاس این خُلق در متخلقان، چه در بُعد اجتماعی و چه در ساحت فردی، جست وجو کرد؛ به طوری که مهم ترین رسالت انسان کامل، رفع اختصام از مظاهر اسمای وجودی و تأدیه حقوق آنان در نهایی ترین مرحله از قوس نزول خواهد بود.
۱۷۶.

مفهوم «راه» در تفاسیر عرفانی پیش از ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تفسیر عرفانی عرفان اسلامی سبیل طریق راه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۷۵
«راه» از مفاهیم موردتوجه قرآن کریم است که با واژگان گوناگونی مانند «سبیل»، «طریق» و «صراط» در آیات آمده است. در زبان فارسی همه این واژگان به معنای راه اند، اما در قرآن کریم و نوشته های مفسران صوفی شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند. از آنجا که به مفهوم صراط در مقاله ای مستقل پرداخته ایم، در پژوهش حاضر به مفهوم «سبیل» و «طریق» و برخی مفاهیم کم کاربردتر از راه در آیات قرآن پرداخته شده است. مسأله پژوهش حاضر یافتن مفهوم راه و وجوه معنایی دو واژه مذکور و مصادیق آنها در آیات قرآن و تفسیر و تأویل آنها از تفاسیر عرفانی پنج عارف پیش از ابن عربی در بحثی تبیینی - تطبیقی است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر با تبیین و مقایسه این مفاهیم از دیدگاه تفاسیر عرفانی یاد شده؛ اشتراکات و تفاوتهای آنها و مصادیق شان را منکشف می سازد.
۱۷۷.

تحلیل گفتمان انتقادی و تئوری نورمن کلاف در تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تئوری نورمن کلاف تحلیل گفتمان انتقادی تمهیدات عرفان اسلامی عین القضات همدانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۸
عین القضات همدانی با نام کامل عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی (۵۲۵–۴۹۲ ه. ق) یکی از مشهورترین عارفانی است که آثار گوناگونی از او در زمینه های عرفان، فلسفه و دین به زبان های فارسی و عربی برجای مانده است. تمهیدات، یکی از مهم ترین آثار فارسی اوست که گذشته از اهمیّتی که در عرفان دارد، از نظر نثر شاعرانه، شایان توجه است. همدانی این اثر را با هدف جلوگیری از گمراهی مریدان و سالکان از مسیر درست عرفان و تصوّف نوشته است، با دقت و کنکاش بیشتر و استفاده از روش های نوین علمی مانند تحلیل گفتمان انتقادی، واضح و مبرهن است که این اثر، فقط برای راهنمایی و هدایت مریدان و سالکان نوشته نشده است، بلکه ادامه گفتمانی هست که از یک قرن پیش با پیشگامی عارفانی مانند بایزید بسطامی و حسین منصور حلاج در تقابل با گفتمان حاکم، شکل گرفته بود؛ نکته ای که گویا تاکنون از این منظر بدان نگریسته نشده است. لذا نگارنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی و تئوری نورمن کلاف و با ابزار کتابخانه ای کوشیده است منظومه فکری عین القضات را در تقابل با سیاست حاکم آشکار سازد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که تمهیدات، یک اثر کاملاً دینی و عقیدتی برای مشروعیت بخشیدن به اندیشه های عرفانی است که بیشتر در پی استوار ساختن پادگفتمان عرفان مبارز در برابر اندیشه های قدرت حاکم با محوریّت شبه عقیدتی و ایدئولوژیک است.
۱۷۸.

بازتاب/بازتولید مؤلفه های حکمت خسروانی در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت خسروانی عرفان اسلامی منطق الطیر عطار اشراق نور ظلمت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۰۶
فلسفه ایران باستان که به عنوان «حکمت خسروانی» شناخته می شود، اندیشه ای اشراقی مبتنی بر نور و ظلمت است که هستی در آن ساختاری ذومراتبی و تشکیکی دارد. با گذشت زمان، پیوند این منظومه فکری با دوران پس از خود گسسته نشده بلکه در طی تاریخ، به شکل های مختلف بازتولید شده است. این تفکر پس از آمیخته شدن با پاره ای مؤلفه های اسلامی به آثار حماسی و عرفانی این دوره راه یافته است. هنگام مطالعه در باب عرفان ایرانی، پژوهشگران، غالباً از غور در منطق الطیر عطار و بررسی آن بی نیاز نیستند، لذا روشن ساختن وجوه مختلف آن، از منظر محتوایی، آمیختگی فرهنگی، ریشه تفکرات، و داد و ستد های عقیدتی و مسائلی از این دست به درک بهتر این اثر و به دنبال آن شناخت کامل تر عرفان خراسان یاری می نماید. تطابق مسئله وحدت وجود در عرفان اسلامی و آفرینش وابسته به نقطه واحد اهورایی در حکمت خسروانی، همچنین مراتب سلسله وار وجود و نور در این دو، باعث امتزاج و پیوند هرچه بیشتر این مفاهیم در منطق الطیر شده است. عطار متأثر از میراث کهن فرهنگ و فلسفه ایرانی به شرح مفاهیم عرفانی در قالب تمثیل و داستان پرداخته است. در تحقیق حاضر بازتولید پوشیده مؤلفه های حکمت خسروانی را در «منطق الطیر» بررسی کرده ایم.
۱۷۹.

مقایسه تقسیم عوالم هستی از منظر علامه طباطبایی و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم خلق عالم امر عالم اسماء جهت خلقی جهت حقی عوالم هستی علامه طباطبایی عرفان اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
علامه طباطبایی با تمسک به آیاتی از قرآن کریم به تشریح دوگانه ای هستی شناسانه در تقسیم عوالم با عنوان دوگانه امر و خلق می پردازند. از منظر ایشان عالم خلق، همان عالم ماده است و عالم امر که باطن عالم ماده است شامل عالم مثال و عالم عقل می شود. از سوی دیگر در عرفان اسلامی دوگانه ای با عنوان جهت حقی و جهت خلقی مطرح است که مشابهت قابل توجهی با دوگانه امر و خلق در قرآن دارد و در آن از حیثیت غیر استقلالی و عین الربطی ظهورات ذات الهی، تعبیر به «جهت حقی» و از انتساب وجود به موجوداتِ عوالم سه گانه (عقل، مثال و ماده) تعبیر به «جهت خلقی» می شود. در عین حال تفاوت هایی در تقسیم عوالم از منظر علامه طباطبایی و عرفان اسلامی وجود دارد؛ زیرا طبق دوگانه امر و خلق در بیان علامه طباطبایی، عالم مثال و عالم عقل از عوالم امری محسوب می شوند ولی طبق دوگانه جهت حقی و خلقی در عرفان اسلامی، این دو عالم از عوالم خلقی هستند. حال در این مقاله تلاش شده است پس از تشریح تفصیلی دوگانه قرآنی امر و خلق و دوگانه عرفانی جهت حقی و جهت خلقی نشان داده شود که به رغم تفاوت ظاهری در تقسیم عوالم طبق این دو نظر، تفاوتی بنیادین میان آنها نیست و می توان با تکیه بر ابزار مفهومی جدیدی که در هر دو نظام فکری مستتر است ولی به آن تصریح نشده است یعنی مفهوم «غلبه جهت حقی» و «غلبه جهت خلقی» دستاورد ها و دقت های هستی شناسانه هر دو نظریه را به طور توامان با یکدیگر محل توجه قرار داد.
۱۸۰.

آگاهی هایی تازه درباره تاج الدّین محمود اُشْنوی و ارتباط وی با مجدالدّین بغدادی و دربار خوارزمشاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی دوره خوارزمشاهیان تاج الدین اشنوی مجدالدین بغدادی نسخه خطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۸
نیست و پژوهشگران نیز با حدس و گمان درباره جزئیّات زندگی وی سخن گفته اند، انتشار هرگونه سندی که بتواند برخی از زاویای زندگی او را روشن تر سازد، اهمیت خواهد داشت. در این مقاله، ضمن بررسی آرای پژوهشگران درباره زندگی و آثار اشنوی، نامه ای نویافته از مجدالدّین بغدادی را معرفی کرده ایم که از فحوای آن چنین برمی آید که اشنوی حوالی سال های 597 تا 602 ق. ضمن اقامت در هرات، در خانقاهی کهن به هدایت مریدان و درس و وعظ می پرداخته است و مقام و آوازه اش چنان بلند بوده که اطرافیان محمد خوارزمشاه، از ترس نفوذ معنوی او، در صدد تخریبش بر آمده اند و تلاش کرده اند تا نظر سلطان را درباره وی تغییر دهند. خوارزمشاه نیز به محض محاصره هرات، او را زندانی کرده است، اما درنهایت عارف بزرگی همچون مجدالدین بغدادی، ضمن تعظیم و بزرگداشت وی، از نفوذ بسیار زیاد خود در دربار خوارزمشاهیان برای رهایی او از بند اسارت استفاده کرده است.