مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
طریق
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی مفاهیم سبک در شعر شاعران پارسی گوی تا اوایل قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر دیوانهای شاعران زبان فارسی را از نظر توجه به مفاهیم و اصطلاحات ادبی، بررسی کنیم؛ در مییابیم آنان در خلال اشعارشان درباره بسیاری از اصطلاحات و مفاهیم ادبی نظر داده اند؛ جالب اینکه دیدگاه آنان، یا با نظر منتقدان و صاحبنظران ادبی یکی است یا به آن بسیار نزدیک است؛ امّا متأسفانه کمتر بدان توجّه شده و گویا روش بر این بوده و هست که مسائل ادبی تنها از منظر ناقدان نگریسته شود نه از دیدگاه خالقان آن. در حالی که به نظر می رسد، یکی از راههای درست درک مفاهیم و مسائل ادبی، بررسی و تحلیل آنها از دید شاعران و نویسندگان به عنوان خالقان و مؤلفان آثار ادبی، است. پژوهش حاضر مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با سبک را در آثار شاعران پارسی زبان- تقریباً به صورت کامل- تا اوایل قرن نهم بررسی کرده است؛ دراین تحقیق ضمن تبیین اهمیت مفهوم سبک، اصطلاحاتی را که ناظر بر این مفهوم است، تحلیل کرده ایم؛ این اصطلاحات، که می توان گفت قدیمترین آنها طرز، در اشعار بازمانده از صایغ هروی است، عبارتند از: طرز، طریق، نمط، طور، شیوه و راه. نکته درخور تأمّل اینکه خود اصطلاح سبک در این دوران رایج نبوده است، شاعران هنگام کاربرد اصطلاحات مذکور، ابتدا از شاعران پیشین که به نظر سبکشان در خور تقلید است یاد کرده سپس سبک (طرز، طریق و شیوه) خویش را برتر از آنان دانسته اند؛ در بیان ویژگیهای سبک خود تنها به صفاتی مانند: غریب، عجیب، نادر و نظایر آن اکتفا نموده و مختصّه دیگری که به صورت عینی نمودار سبک آنان باشد، یاد نکرده اند؛ گاهی نیز بررسی سبک ناظر بر محتوا و درونمایه آثار است که می توان در این حیطه از خاقانی و سعدی یاد کرد
مفهوم «راه» در تفاسیر عرفانی پیش از ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
85 - 117
حوزههای تخصصی:
«راه» از مفاهیم موردتوجه قرآن کریم است که با واژگان گوناگونی مانند «سبیل»، «طریق» و «صراط» در آیات آمده است. در زبان فارسی همه این واژگان به معنای راه اند، اما در قرآن کریم و نوشته های مفسران صوفی شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند. از آنجا که به مفهوم صراط در مقاله ای مستقل پرداخته ایم، در پژوهش حاضر به مفهوم «سبیل» و «طریق» و برخی مفاهیم کم کاربردتر از راه در آیات قرآن پرداخته شده است. مسأله پژوهش حاضر یافتن مفهوم راه و وجوه معنایی دو واژه مذکور و مصادیق آنها در آیات قرآن و تفسیر و تأویل آنها از تفاسیر عرفانی پنج عارف پیش از ابن عربی در بحثی تبیینی - تطبیقی است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر با تبیین و مقایسه این مفاهیم از دیدگاه تفاسیر عرفانی یاد شده؛ اشتراکات و تفاوتهای آنها و مصادیق شان را منکشف می سازد.
بازشناسی دو مثال قطعه عود در مکتب قدیم عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر کوششی است در جهت تحلیل وبازگردانی دو قطعه ی آوانگاری شده به طریق ابجدی برای ساز عود که از جلال الدین ارموی (موسیقی دان قرن هفتم ه .. ق.) بر جای مانده است. ذکر اصطلاحاتی مانند «مُجَنَّب»، «مطلق» و «طریق» در عناوین مربوطه به این دو نمونه شیوه ای متفاوت با نام گذاری دیگر نمونه های آوانگاری شده توسط جلال الدین را آشکار می سازد. با در نظر گرفتن این اصل که وجه تشابه سیاق نام گذاری این دو نمونه با دیگر مثال های آوانگاری شده، اشاره به ساختارمایه و الگوی ضربی لحن بوده است، عدم قرابت این اصطلاحات با دیگر واژگان متداول در مکتب نوظهور منتظمیه، فرض متفاوت بودن هویت این دو اثر را نیز مطرح می کند. روش پژوهش استناد به منابع تاریخی دسته اول برگرفته از اشارات پراکنده در رسالات و همچنین بهره گیری از مقالات رسمی مرتبط با موضوع است. در بخش نتیجه گیری، منشأ این دو نمونه مرتبط با مکاتب قدیم عرب تشخیص داده شده است. همچنین جنبه ی تشریحی عناوین با محتوای اثر مؤکداً در حوضه ی الگوهای ضربی قابل تشخیص می شود. بدین گونه کاربری اصطلاحات مجنب و مطلق در تشریح مایه و لحن با توجه به سیر تحولی اصول نظری موسیقی قدیم عرب تا پیدایش مکتب منتظمیه و عدم وجود مستندات به جای مانده از قرن شش ه .. ق. تنها مبتنی بر فرضیات باقی می ماند.
کاربست نظریه شبکه شعاعی در معناشناسی واژگان قرآنی (صراط، سبیل، طریق)(مقاله علمی وزارت علوم)
نظریه شبکه شعاعی، یکی از نظریه های مهم در معناشناسی شناختی است. با توجه به این نظریه، نخست معنای «پیش نمونه» واژگان(صراط، سبیل، طریق)جهت دسیابی به معنای مرکزی آن ها پرداخته می شود؛ سپس ارتباط دادن معنای مرکزی آن ها با توسعه معنایی در شبکه شعاعی صورت می گیرد. شبکه شعاعی بدان اشاره دارد که هر واژه می تواند در بافت های گفتاریِ متفاوت، مفهومی مختلف و مرتبط با معنای مرکزی خود داشته باشد. توسعه معنایی نیز براساس رابطه همنشینی و استعاره مفهومی و طرحواره های تصویری مورد تحلیل قرار می گیرد. جُستار حاضر می کوشد که با رویکردی شناختی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به معناشناسی واژگان قرآنی(صراط، سبیل، طریق) با نظریه شبکه شعاعی بپردازد. از این پژوهش با توجه به استعاره مفهومی و طرحواره های تصویری چنین حاصل می شود که امور محسوس به عنوان مبدأ برای امور معنوی غیرمحسوس به عنوان مقصد بیان می شوند؛ به جهت این که انسان امور معنوی را در قالب محسوسات بهتر درک کرده و به کار می گیرد. از شبکه شعاعی این کمک حاصل می شود که خداوند با نظر داشتن شرایط و موقعیت های گوناگون انسان، پیام متناسب با شناخت و فهم انسان را در کانون توجه قرار می دهد.
دستاوردهای بازیابی منابع آثار روایی برای حوزه های دیگر مطالعات حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
201 - 233
حوزههای تخصصی:
بازیابی منابع آثار روایی که از حوزه های نوین مطالعات حدیثی است، به شناسایی منابع موجود یا مفقود آثار روایی موجود اختصاص دارد. پژوهش های این حوزه اگر به صورت روش مند و دقیق صورت گیرد، فرآیندی جامع است که علاوه بر نتایج مستقیمی مانند: 1.یافتن منابع بی واسطه و باواسطه اثر روایی؛ 2.میزان احتمالی بهره مندی از هر کدام از منابع؛ 3.تعیین تعلق منابع اثر به هر کدام از دوره های حدیثی؛ 4.تشخیص میزان بهره مندی از آثار کهن و متقدم روایی؛ دستاوردهای جانبی فراوان و راه گشایی برای حوز ه های دیگر مطالعات حدیثی دارد. در این پژوهش، بر اساس بررسی و تحلیل مطالعاتی که تاکنون در حوزه بازیابی منابع آثار روایی صورت گرفته و ارائه نمونه هایی از این پژوهش ها، دوازده دستاورد مهم و متنوع شناسایی و معرفی شده است. این دستاوردها عبارتند از: 1.تاریخ گذاری احادیث؛ 2.بازسازی آثار از دست رفته؛ 3.آشنایی با شیوه های محدثان متقدّم در اخذ روایت از آثار حدیثی؛ 4.اصلاح اسانید؛ 5.کامل شدن طرق در فهرست ها؛ 6.گردآوری اطلاعات دقیق تر درخصوص آثار روایی؛ 7.شناسایی طرق مورد اعتماد محدثان در سندهای پرتکرار؛ 8.آگاهی از نحوه تعامل حوزه های حدیثی با یکدیگر؛ 9.یافتن شواهد بیشتر در مکتوب بودن منابع آثار روایی؛ 10.شناسایی موارد نقل شفاهی؛ 11.دستیابی به یافته های جدید در نتیجه تحلیل آماری و12. شناسایی سیر انتقال دانش حدیثی در میان محدثان.