مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فضیلت گرایی
منبع:
اخلاق بهار ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
در مورد این که چه چیز به یک فعل، ارزش اخلاقی – مثبت یا منفی می دهد، مبانی مختلفی وجود دارد. علّامه سیّد محمّد حسین طباطبایی(ره) از فیلسوفان مسلمان معاصری است که در این مورد بیش از همه ی حکمای مسلمان دیگر در این باره بحث کرده است.
علّامه در مورد این که «ارزش اخلاقی چیست؟»، «خاستگاه خوب و بدهای اخلاقی کدام است؟»، «قضایای اخلاقی چگونه قضایایی است؟» و «بین قضایای مربوط به واقع و قضایای مربوط به اخلاق چه تفاوتی دارد؟» نظر واحدی ندارد. ایشان گاه فعل را فی نفسه دارای ارزش مثبت یا منفی می داند، گاه خود فعل را دارای ارزش ندانسته، بلکه فعل را به اعتبار آثار و نتایج دنیوی، اخروی یا معنوی آن دارای ارزش می داند و گاه ارزش فعل را به این می داند که فرد آن را به نیّت کسب تعالی و فضیلت انسانی انجام دهد.
روش بحث ایشان در این مورد گاه برون دینی و عقلی و گاه درون دینی مبتنی بر قرآن کریم است، به گونه ای که از مجموع نوشته ها و بحث های ایشان پنج نظریه ی اخلاقی متفاوت می توان استخراج و هرکدام را در زمان و یا شرایطی مطرح نمود.
تلاش این مقاله مصروف این است تا این مبانی، از نقطه نظر علّامه ی طباطبایی، در مرحله ی اول گزارش شود تا نظریه ی ایشان وضوح و تمایز پیدا کند و در مرحله ی دوم با تجزیه و تحلیل آن مبانی، پیش فرض ها و لوازم اقوال ایشان کشف و در مرحله ی نهایی پیش فزض ها و لوازم آن نظریه ها نقد شود.
مقایسه آموزه های اخلاقی شاهنامه فردوسی و مهابهاراتا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی اگر چه در نگاه نخست منظومه هایی حماسی به شمار می روند، برخلاف انتظار، گنجینه هایی بی همتا و آکنده از آموزه های اخلاقی و شایست و ناشایستها هستند و همچون آینه ای صاف و درخشان، واقعیات، اوضاع و احوال و فرهنگ زمانه ی خویش را بازتاب می دهند. امور اخلاقی و گزاره های مطرح شده در این دو اثر، طیف گسترده ای را در بر می گیرد که هم شامل اخلاقیات کلی و عمومی که در مورد تک تک افراد بشر در هر زمان و هر مکان و هر شرایطی صدق می کند و هم شامل اخلاقیات طبقات و اصناف گوناگون اجتماع می شود. در این گفتار برآنیم تا با بررسی گزاره ها و آموزه های اخلاقی این دو اثر و ارزیابی آنها با دیدگاه های رایج در علم و فلسفه ی اخلاق، به پاسخی درخور درباره ی مفهوم اخلاق از نگاه این منظومه های بزرگ و گران سنگ دست یابیم و دریابیم که اخلاق مطرح شده در آنها - از حیث مفهوم و معنا - با کدام یک از اقسام اخلاق شباهت و قرابت بیشتری دارد.
اندیشه های اخلاقی ابن هیثم بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن هیثم ریاضیدان و فیزیکدان برجسته مسلمان علی رغم شهرتش در حوزه های مذکور دارای اندیشه های اخلاقی بدیعی است که می توان آنها را در شکل گیری و بسط اخلاق فلسفی در جهان اسلام موثر دانست. نوشتار حاضر مبادی تصوری و تصدیقی وی در اخلاق را واکاوی و استخراج کرده و نشان می دهد تکیه وی بر هریک از آنها به چه میزانی است هریک از این مبادی تا چه حدّ از استحکام و انسجام برخوردارند. سپس دیدگاه های اخلاقی وی را طرح و بررسی خواهیم کرد. در اندیشه های اخلاقی ابن هیثم گاه با توصیه هایی غریب و بی سابقه مواجه هستیم، این اندیشه ها وی را به ماکیاولی بسیار نزدیک می کند. بر این اساس در این نوشتار توصیه های وی با توصیه های ماکیاولی مقایسه شده و براساس پاره ای قراین، تبیینی متفاوت از تبیین های متعارف برای توصیه های ابن هیثم و ماکیاولی ارایه می گردد.
ارتباط بین نیازهای پایه ای روان شناختی و شاخص های بهزیستی (فضیلت گرا و لذت گرا) در فعالیت بدنی معلولان جسمی– حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین نیازهای پایه روان شناختی با بهزیستی فضیلت گرا و لذت گرا در فعالیت بدنی مردان معلول جسمی- حرکتی، بر اساس تئوری خودمختاری بود. در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 205 مرد معلول جسمی- حرکتی از شهرهای ارومیه، تبریز و تهران، با حداقل دو سال سابقه فعالیت بدنی منظم، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، نشان داد که همبستگی معناداری بین سه نیاز روان شناختی با بهزیستی فضیلت گرا و برخی شاخص های بهزیستی لذت گرا وجود دارد. علاوه بر این، نیازهای حس شایستگی و استقلال، به طور معناداری بهزیستی فضیلت گرا را پیش بینی می کنند. در مورد بهزیستی لذت گرا، نیازهای شایستگی و استقلال به طور معنا داری پیش بینی کننده عاطفه مثبت، نیاز به استقلال به طور منفی و معناداری پیش بینی کننده عاطفه منفی و نیاز به وابستگی به طور معناداری پیش بینی کننده رضایت مندی از زندگی می باشد. در کل، نتایج پژوهش بیان می کند که خشنودی از نیازهای پایه ای روان شناختی در فعالیت بدنی افراد معلول جسمی-حرکتی می تواند بهزیستی فضیلت گرا و لذت گرا را پیش بینی کند.
فضیلت گرایی اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه اخلاقی ابن سینا در زمره نظریه های فضیلت گرایی قرار می گیرد. وی نظریه اخلاقی خود را با بحث از سعادت به عنوان غایت نهایی زندگی انسان آغاز می کند و سعادت نهایی انسان را در «قُرب به خداوند متعال» و راه رسیدن به مقام قرب را کمال در عمل و نظر می داند. بنابراین سعادت حقیقی انسان در کمال قوه نظری و عملی اوست. کمال قوه عملی در این است که انسان به ملکه عدالت برسد و قوای شهوی و غضبی را تحت کنترل قوه عاقله درآورد و فضائل حکمت، شجاعت و عفت را کسب کند. همچنین کمال قوه نظری در آن است که انسان به حقایق همه اشیا علم پیدا کند و عالَم عقلی مضاهی با عالَم عینی باشد. ابن سینا فضائل را به فضائل نُطقی (یا عقلی) و خُلقی تقسیم می کند که فضائل نطقی، فضائل نفس هستند و فضائل خُلقی، فضائل بدن اراده کننده در نگاه او، راه رسیدن به فضائل اخلاقی، رعایت قاعده اعتدال است و نکته مهم در نظریه وی، اکثری دانستن این قاعده است. در این مقاله سعی شده است جهات ابتکاری نظریه اخلاقی ابن سینا در مقایسه با دیگر حکمای اسلامی نیز بیان شود.
بازخوانی نظریه اخلاقی ملاصدرا با تکیه بر «فضیلت گرایی» معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دغدغه وصول به حقیقت و عملِ اخلاقی برای ملاصدرا مهم شمرده شده است. هدف این مقاله سنجش چگونگی انطباق نظریه اخلاقی این فیلسوف با «فضیلت گرایی» است. بررسی و سنجش هر یک از مؤلفه های «اخلاق فضیلت» با تکیه بر شواهد مندرج در آثار وی انطباق دیدگاهش بر نظریه «فضیلت گرایی» را تقویت و اثبات می کند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که الف) ملاصدرا، همچون فضیلت گرایان، فضیلت را مقصد نهایی و کمال آدمی می داند؛ ب) بیشتر بر اهمیت و نقش «بودن» پای می فشارد تا عملِ صرف؛ ج) برای او فضیلت ارزش فی نفسه دارد؛ د) وی حیات اخلاقی را در چارچوب قواعد عقلانی محصور و محبوس نمی کند؛ ه ) برای او الگوها و اسوه های اخلاقی مدل حقیقی برای طراحی زندگی مبتنی بر فضیلت اند؛ و) سرانجام برای دست یابی به حیات مطلوب اخلاقی بایستی فضائل را هم در عرصه حالات درونی و هم در اعمال بیرونی محقّق کرد.
تأثیر مبانی وجودشناختی و مابعدالطبیعی ملاصدرا در حل بعضی مسائل بنیادین اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این نوشتار به دنبال آن هستیم تا موضع صدرالمتألهین را در حل بعضی مسائل بنیادی اخلاق، از قبیل عینیت گرایی یا ذهنیت گرایی، نتیجه گرایی یا تکلیف گرایی، وظیفه گرایی یا فضیلت گرایی، که ذهن فیلسوفان دین و اخلاق معاصر را به خود مشغول ساخته است، درک و دریافت نماییم. از این رو با کنکاش در منظومه فلسفی ملاصدرا نخست مبانی و پیشفرض های وی، متناسب با مسائل مذکور، استخراج گردید، و آن گاه از دریچه مبانی یادشده، نگاهی به چشم انداز وی در اخلاق انداختیم، و پاسخ مسائل مذکور را جویا شدیم. در بازخوانی نظریات این فیلسوف اسلامی فطرت گرایی را می توان به عنوان محوری در حل مسائل مزبور معرفی کرد. ملاصدرا بر اخلاق به عنوان امری فطری و تمایز بخش نوعیت انسان ها به لحاظ فطرت ثانویه انگشت می نهد. نتیجة پژوهش حاضر دریافت تصویری از جمع بین عینیت گرایی و ذهنیت گرایی، نتیجه گرایی و تکلیف گرایی، فضیلت گرایی و تکلیف گرایی بر اساس مبانی هستی شناختی ملاصدرا همچون اصالت وجود، و وحدت تشکیکی آن، ضرورت و سنخیت علت و معلول، حرکت جوهری نفس، و اتحاد آن با بدن، نقش سازندة علم و عمل در اخلاق، خیربودن غایات نسبت به فاعل آن، عینیت کمال مطلوب، رابط بودن مخلوقات نسبت به واجب تعالی، فطری بودن اصول کلی اخلاقی، و بر محوریت فطرت گرایی وی است.
معیار اخلاقی فعالیت های اقتصادی از دید آیه های اقتصادی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق هنجاری به عنوان یکی از شاخه های فلسفه اخلاق به دنبال دست یابی به ملاک های اخلاقی برای تنظیم رفتار درست و نادرست انسان است. درباره عامل های دخیل در درستی و نادرستی عموم رفتار انسان ها، دیدگاه های فضیلت گرایی که عملی را روا می دانند که برگر فته از فضیلت باشد ، نتیجه گرایی که معیار درستی عمل را خوبی نتیجه های آن می دانند و وظیفه گرایی که معیار درستی عمل را ذات عمل بیان می کنند، نه نتیجه و سرانجام وظیفه گرایی نتیجه گرا مطرح شده اند.
هدف نوشتار پیش رو بررسی تطبیقی معیار اخلاقی فعالیت های انسان درباره رفتارهای اقتصادی با عنایت به آیه های اقتصادی قرآن کریم است؛ از این رو ابتدا به توضیح مختصری از نظریه های اخلاق هنجاری پرداخته؛ سپس با بررسی آیه های اقتصادی قرآن کریم در قالب گزاره های اخباری و انشایی، مصداق هایی برای هر یک از این نظریه ها بیان شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد با مصداق هایی که قرآن کریم در آیه های اقتصادی آورده، روح حاکم بر فعالیت های اقتصادی باید فضیلت گرایی به معنای داشتن حُسن فاعلی و رعایت اعتدال در امور اقتصادی قرار گیرد و باید وظیفه گرایی نتیجه گرا به معنای ملتزم بودن به دستورهای الاهی در زمینه اقتصادی و در عین حال توجه داشتن به نتیجه های سنت های اقتصادی قرآنی مد نظر فعالان اقتصادی قرار گیرد.
سیاست گذاری اقتصادی از منظر اخلاق فضیلت؛ درس هایی برای اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
سیاست گذاری اقتصادی اساساً بر نوعی رویکرد اخلاقی مبتنی است که هدف و جهت آن سیاست را تعیین می کند. در اقتصاد متعارف رویکرد «فایده گرایی»، بنیان اخلاقی سیاست ها را شکل می دهد. در فلسفه اخلاق، فایده گرایی، رقیبان دیگری از جمله «فضیلت گرایی» دارد که ابتنای سیاست ها بر آنها، نتایج متفاوتی را به دنبال دارد. در این مقاله، فضیلت گرایی به عنوان بدیلی برای فایده گرایی در سیاست گذاری اقتصادی بررسی و به این سؤال پرداخته شده که این رویکرد اخلاقی، چگونه می تواند در عرض فایده گرایی، به ایفای نقش و اثرگذاری در سیاست ها بپردازد. در این خصوص نظام تعلیم و تربیت بسترساز بسیار مهمی برای سیاست های اقتصادی است و فایده گرا یا فضیلت گرا بودن افراد جامعه تا حد زیادی در این نظام رقم خورده و سپس زمینه را برای سیاست های اقتصادی فایده گرا یا فضیلت گرا فراهم می کند. ضمن اینکه سیاست های اقتصادی می توانند به طور مستقیم فضائل را در جامعه ترویج یا آنها را تضعیف و حتی تخریب کنند که در این صورت جامعه مجبور به پرداخت هزینه های اخلاقی و مالی فراوانی برای جبران کارکردهای از دست رفته فضائل است. رویکرد فضیلت گرا در اخلاق، به دلیل قرابت هایی که در مبانی خود با تعالیم اسلامی دارد، می تواند دلالت هایی برای اقتصادی اسلامی به همراه داشته باشد
مسئله فهم در معرفت شناسی ملاصدرا و نظریه فضیلت محور زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
ملاصدرا و زاگزبسکی دایره معرفت را به فهم وسعت داده اند، معتقدند فاعل شناسا می تواند با کسب فضایل عقلانی و اخلاقی به طور ارادی بستر مناسب شکل گیری باور صادق را مهیا نماید. ایشان فضایل عقلانی را موجد باور می دانند و معتقدند فضایل اخلاقی در مؤدی بودن باور به صدق مؤثرند و رذایل اخلاقی مانع حصول باور صادق هستند. از نظر زاگزبسکی و ملاصدرا فاعل شناسا به طور آگاهانه و ارادی می تواند برخی از فضایل اخلاقی و عقلانی را در خود ایجاد کند و رذایل اخلاقی را از بین ببرد تا زمینه و شرایط اعتمادپذیر و قابل اطمینانی برای شکل گیری و ایجاد باورها ایجاد شود. از نظر ایشان فاعل شناسایی که انگیزه و نیّت کسب معرفت را دارد می تواند با ایجاد بستر و زمینه مناسب برای حصول باور صادق، به صدق دست یابد. در این پژوهش پی گیری می شود در نظریه معرفت شناختی و فلسفه ملاصدرا دایره آگاهی های معتبر انسان به گستردگی فهم است؟ و اگر اینگونه است از نظر ملاصدرا چه عواملی در شکل گیری و مؤدی به صدق بودن فهم به عنوان علل زمینه ای مؤثر هستند؟
بررسی و مقایسه فضیلت گرایی ابن مسکویه و مایکل اسلوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
55-72
حوزه های تخصصی:
اخلاق فضیلت گرا یکی از نظریه های اخلاق هنجاری است که، به جای تأکید بر وظیفه گرایی یا سودگرایی، بر فضیلت مندی فاعل اخلاقی تأکید می کند. ابن مسکویه در فضیلت گرایی متأثر از ارسطو و مایکل اسلوت متأثر از آرای هیوم است. مقایسه این دو نظریه نشان دهنده نقاط اشتراک و افتراق دو قرائت متفاوت از فضیلت گرایی است. نقش سعادت گرایی در اخلاق فضیلت یکی از این نقاط افتراق است. ابن مسکویه فضیلت گرایی را با تأکید بر سعادت گرایی تبیین می کند و اسلوت با نفی سعادت گرایی. عقل گرایی نیز یکی دیگر از نقاط افتراق است؛ در حالی که عقل گرایی جایگاهی اساسی در نظریه ابن مسکویه دارد، در دیدگاه اسلوت، که عاطفه گرا است، فاقد چنین جایگاهی است. درمجموع، نظریه ابن مسکویه، به دلیل تأکید بر سعادت و عقلانیت، منسجم تر و منطقی تر است. تأکید اسلوت بر عاطفه گرایی از نقاط ضعف نظریه وی است و تالی های فاسدی دارد.
جایگاه «عدالت توزیعی» در الگوی تکاملی نظام هنجاری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین راهبردهای تحقق عدالت توزیعی در رویکرد اسلامی مستلزم توجه به نظام هنجاری مقبول اسلام است. در این مقاله، با استفاده از روش «تحلیلی» نظام هنجاری اسلام و تأثیر آن بر تعیین جایگاه عدالت توزیعی در رویکرد قرآنی بررسی شده است. بنا بر فرضیة مقاله، رویکرد اسلام در زمینة عدالت توزیعی متأثر از نظام هنجاری اسلامی مبتنی بر سه رویکرد وظیفه گرایانه، فضیلت گرایانه و نتیجه گرایانه است. بر اساس یافته های مقاله، نظام هنجاری اسلام در روندی تکاملی، دارای سه نظام وظیفه گرایانه، فضیلت گرایانه و نتیجه گرایانه است. در تمام این نظام های هنجاری، توجه ویژه ای به موضوع رفع فقر و کاهش نابرابری های درآمدی شده است. در این نظام هنجاری اسلامی، رویکردی تربیتی و مرحله ای به منظور تحقق عدالت توزیعی در جامعه مطرح می شود. در دانش فقه، که مبتنی بر نظام هنجاری وظیفه گرایانه است، واجبات مالی همچون زکات، در کنار سایر عبادات به مثابة یک وظیفه معرفی شده است. پس از آن، در مقام بالاتر، در دانش اخلاق اسلامی، که مبتنی بر نظام هنجاری فضیلت گرایانه است، اهمیت انفاق و توجه به آن در پالایش ابعاد وجودی و دستیابی به «بِرّ» گوشزد شده است. در سطح علوم اعتقادی اسلامی نیز بر اساس نظام نتیجه گرایانه، به بخشش به عنوان مهم ترین ویژگی رفتاری «ابرار» اشاره شده است.
چرا من باید اخلاقی باشم؟(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱ (پیاپی ۵۳)
107 - 129
حوزه های تخصصی:
تاریخ فلسفه اخلاق از دیرباز شاهد تلاش فیلسوفان برای تولید و ارائه ی دلایل مختلف برای «اخلاقی بودن» بوده است. سؤالِ «چرا باید اخلاقی بود؟»، در جهت رسیدن به پاسخ های قانع کننده، برای قبول کردن و همچنین زندگی کردن بر اساس نظام اخلاقیِ خاص استوار است. ولی سؤالی که ما در پی پاسخ به آن هستیم این است که «چرا من باید اخلاقی باشم؟». در سؤال اولی پاسخ ها و دلایل به دنبال توجیه نظامِ اخلاقی هستند، ولی در دومی با قبولِ فایده مند بودن نظام اخلاقی، حیطه خاصی را به چالش می کشاند و آن اینکه آیا لازم است که فرد همیشه رفتار اخلاقی داشته باشد؟ این مقاله درروش گردآوری مطالب، از روش کتابخانه ای و در نحوه استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی می کند و در تجزیه وتحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی است. در ابتدا با بررسی جواب های ارائه شده به یک دسته بندی از جواب ها بسنده کرده و در ادامه به بخشی از چالش های پیش روی این جواب ها پرداخته ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که یک نوع دلیلِ خاص به تنهایی برای اخلاقی بودن کافی نیست و دلیل محکم و قوی که هم ایجاد انگیزه کند و هم از قوت کافی برخوردار باشد، یک دلیل چندوجهی است که از کنار هم قرار گرفتن چندین نوع ادله مختلف و از ترکیب شدنِ آن ها به دست می آید.
سازواری یا ناسازواری تربیت و سیاست؛ خوانش انتقادی نظریه های فضیلت گرایی، قدرت گرایی و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و ارزیابی جریان های فکری ناظر به مسئله سازواری تربیت و سیاست می باشد. برای دستیابی به این هدف، سیر تحول اندیشه های ناظر به مناسبات تربیت و سیاست به عنوان دو امر و نهاد اجتماعی از منظر سازواری چارچوب نظری هر یک با هم، همخوانی با فلسفه اجتماع و یا با چارچوب فکری معیار مورد تحلیل قرار گرفت. در این تحلیل از الگوی هدف وسیله در معنای موسّع آن و همچنین دوگانه ساختار کارکرد دولت در کنار نظریه بحران اسپریگنز بهره گرفته شد. نتایج این مطالعه منجر به شناسایی سه جریان اصلی «فضیلت گرایی»، «قدرت گرایی» و «نظریه انتقادی» شد که طرح یا برجسته شدن آن ها اغلب واکنشی و برای سازوار نمودن تربیت و سیاست با هم و بر اساس فلسفه اجتماع مربوطه است. در پایان، در نتیجه تحلیل، مقایسه و نقد نظریه های موجود، نسخه اصلاح شده فضیلت گرایی متناسب با شرایط دولت جدید و بافت اندیشه اسلامی به مثابه رویکرد مرجح پیشنهاد شد. تصریح شد که تغییر معنای تربیت و سیاست و همچنین توزیع قدرت سه راه پیش روی رفع ناسازواری میان تربیت و سیاست به شمار می روند.
سبک تفکر اخلاقی درنهج البلاغه و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از معارف اخلاقی تربیتی نهج البلاغه نیازمند فهم مقاصد کلام حضرت علی7 است تا فارغ از تحمیل معنایی، دلالت های کلام آن حضرت روشن شود. این پژوهش با چنین هدفی انجام شده است تا با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی کلمات آن حضرت بپردازد و به کشف خطوط کلی و تفکر کلان امیرالمؤمنین7 در باب اخلاق هنجاری دست یابد و با در نظر گرفتن آن، دلالت های روشی آن را استخراج کند. آنچه در این تلاش به بار آمد، نشان می دهد که آن حضرت7 ملاک بایستگی و نبایستگی یک عمل را در پیامدها و نتایج آن می دانند، به گونه ای که فضایل و رذایل اخلاقی نیز بر اساس غایات آنها، به صدق و کذب اخلاقی متصف می شوند. از سوی دیگر، آن دسته از روایات که موهم دیدگاه فضیلت گرایانه است، نوعی تفکر غایت گرا را نشان می دهد و دلالتی بر فضیلت گرایی محض ندارد. غایت گرایی موردنظر آن حضرت7 از دیدگاه های موجود، ممتاز است، به این دلیل که مبدأ و منتهای این حرکت غایی، توحید است. شاید بتوان نام «غایت گرایی توحیدی» را بر آن نهاد. در باب دلالت های تربیتی نیز آن حضرت برای نیل به غایت گرایی توحیدی از سه نوع اقدام تربیتی استفاده می کردند که بخشی متوجه شرایط مطلوب مربی است، بخشی به ظرفیت های متربی برمی گردد و برخی نیز ناظر به محتوا و ابزار تربیت است.
رویکرد انتقادی به حصر اخلاق در تعریف فضیلت گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
83 - 102
حوزه های تخصصی:
نگرش غالب اخلاق پژوهان اسلامی در هویت معرفتی اخلاق، همواره فروکاستن آن به صفات و نکهیئت های راسخ نفسانی انسان بوده است. ایده اصلی این پژوهش آن است که در عین التزام به اهمیت صفات درونی، با توجه به مستندات متعدد از جمله رویکردهای جدید در حوزه اخلاق اجتماعی به خصوص جنبه های کاربردی و حرفه ای آن، رفتارهای بیرونی جایگاه ویژه تری در مفهوم یابی اخلاق به دست خواهند آورد. البته با رویکرد انصاف نگرانه علل تمرکز بر تعریف اخلاق به صفات نفسانی به صورت مستقل ارائه گردید؛ با تحفظ بر این اصل که مراد از فضیلت گرایی در این تحقیق بیشتر تعریف اخلاق به فضیلت است نه الزاماً مکتب فضیلت گرایی که در مقابل وظیفه گرایی، غایت گرایی و قراردادگرایی است، هرچند این نگاه صفت محوری در اخلاق بی تأثیر از اندیشه های مکتب فضیلت گرایی نیست.
نسبت «فضیلت گرایی» و «غایت انگاری» در اندیشه اخلاقی امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۳
99 - 118
حوزه های تخصصی:
موضوع نوشتار حاضر نسبت میان دو رکن «فضیلت گرایی» و «غایت انگاری» در اخلاق هنجاری امام خمینی و ملاک نهایی ارزش اخلاقی اعمال است و سعی شده به روش توصیفی - تحلیلی و با ابتنا بر انسان شناسی فلسفی - عرفانی وی برای پاسخ به مسئله ملاک ارزش اخلاقی اعمال از نظر امام نظریه تلفیقی از این دو رکن با عنوان «غایت انگاری فضیلت بنیاد یا ویژگی نگر» مصطلح در فلسفه اخلاق ارائه شود بدین معنا که ارزش اخلاقی اعمال در اندیشه امام هم بر اساس فاعل، انگیزه ها و نیات و فضایل باطنی او به عنوان شرط مقبولیت اعمال و ملاک کمال آن ها و هم بر اساس آثار و نتایج اعمال از حیث تحقق غایت انسان تعیین می شود. چون گرچه امام در آراء اخلاقی خود بر فضایل تأکید بسیار دارد؛ اما برای آن ها ارزش و مطلوبیت ذاتی قائل نمی شود و از آن ها به کمالات متوسطی یاد می کند که ارزششان در نقشی است که در حصول کمال و مطلوب ذاتی، یعنی سعادت و کمال اخروی یا تقرب الهی ایفا می کنند. در ضمن در بحث از فضیلت گرایی اخلاقی امام، به دو خاستگاه فلسفی و عرفانی - دینی اندیشه اخلاقی ایشان و تفاوت آن ها و همچنین ارکان فضیلت گرایی نیز اشاره کرده ایم.
ارزیابی ظرفیت ها و تنگناهای اخلاق هنجاری در سیاست ورزی «اخلاق فایده- وظیفه گرایی» به مثابه تمهیدی در جهت سازگاری اخلاق و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
289 - 305
حوزه های تخصصی:
سازگاری میان اخلاق و سیاست، ضرورتی مبرم در نیل به ساختارهای سیاسی و سیاست ورزی اخلاق محور است. بر این اساس، سه مکتب فضیلت گرایی، فایده گرایی و وظیفه گرایی ارزیابی می شود تا ظرفیت ها و تنگناهای هریک آشکار و تبیین شود. بدین منظور از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی در بستر فلسفه تحلیلی استفاده شده است. برایند این پژوهش نشان می دهد که در راستای سازگاری اخلاق و سیاست، نمی توان صرفاً به یکی از مکتب های اخلاقیِ سه گانه بسنده کرد. راه حل پیشنهادی نویسنده، برگرفتن آموزه هایی از فایده گرایی و وظیفه گرایی در کنار« قاعده زّرین» است تا از سویی امکانات این دو مکتب مورد بهره برداری قرار گیرد؛ از سوی دیگر، از تناقض ها و ناسازگاری های این دو در سیاست ورزی اخلاقی فاصله گرفته شود. نقطه عزیمت این طرح تلفیقی، اخلاق سیاسی برخوردار از درون مایه نظری و توانمندی کاربردی در گستره سیاست است.
قرآن و غایت گرایی اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که قرآن کریم چگونه مخاطبان خود را به رعایت الزامات اخلاقی فراخوانده و نظریه هنجاری خود را بر چه پایه ای قرار داده است؟ نویسنده به روش کیفی، با توصیف و تحلیل مفاهیم اخلاقی قرآن به نتایج زیر دست یافته است. قرآن کریم برای ترغیب مخاطبان به زندگی اخلاقی، بر نتایج فعل اخلاقی تأکید کرده است؛ نتایج یادشده در قالب واژگانی مانند سعادت، فوز، فلاح، نجات، لذت، امنیت، بشارت، آرامش، رنج، تشویش، انذار، و شرح و بسط زندگی بهشتیان و دوزخیان، آموزه های قرآنی پرشماری را به خود اختصاص داده است که بازگوکننده سازگاری فی الجمله اخلاق قرآنی با نظریه های غایت گراست. غایت گرایی با انسان شناسی قرآنی و اسلوب های تربیت اخلاقی قرآن سازگار است. غایت گرا بودن نظام اخلاقی قرآن، به مفهوم انکار ارزشِ فضیلت و مسئولیت اخلاقی نیست؛ در شماری از آیات، قرآن رفتارهایی را که با انگیزه انجام وظیفه اخلاقی انجام می گیرد یا منشأ آنها فضیلت انسانی است، می ستاید. قرآن مخاطبان خود را به فضیلت محوری و تکلیف مداری تشویق می کند و آن را دو راهبرد مؤثر در تربیت اخلاقی می داند؛ اما عام ترین پاسخ قرآن، برای توجیه همه الزامات اخلاقی، غایت فعل اخلاقی است؛ نه فضیلت انسانی و نه وظیفه اخلاقی.
تحلیل معیار ارزش بر مبنای اندیشه اخلاقی شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
131 - 155
حوزه های تخصصی:
معیار سنجش ارزش های اخلاقی اگرچه از سوی متفکران مسلمان به طور مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است اما می توان براساس مبانی فکری هریک از آنها این معیارها را استنباط کرد. شهید سید محمد باقر صدر نیز از جمله اندیشمندان مسلمان است که با بررسی آرای وی می توان معیاری برای سنجش ارزش های اخلاقی معرفی کرد. شهید صدر در بررسی حسن و قبح افعال، ضمن تعرّض به اقوال و آرایی که در اندیشه اسلامی مطرح بوده و همچنین با در نظر گرفتن احتمالات ممکن دیگر در باب معیار خوبی و بدی، انواع ممکنِ نظریه های غایت گرایانه را نقد نموده و با پذیرش عقل عملی و مطلق دیدن مدرکات آن، وظیفه گرایی قاعده نگر محسوب می شود؛ لکن در عین حال، غایتی به نام رضوان الهی را نیز همتراز با معیار وظیفه گرایانه قبول داشته و موارد نقصان و خطای عقل عملی را از این طریق، قابل جبران می بیند. از این رو یافته این پژوهش آن است که از دیدگاه صدر، نه وظیفه گرایی به نحو مطلق قابل قبول است و نه غایت گرایی مطلق، بلکه ترکیبی از وظیفه گرایی و غایت گرایی مورد نظر او بوده است؛ به تعبیری صدر یک وظیفه گرای خدا گرا است که بر اخلاق فضیلت نیز تأکید دارد.