مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
آیت الله مصباح یزدی
منبع:
معرفت سال ۳۱ دی ۱۴۰۱ شماره ۳۰۱
61-73
اراده نوعی توانایی روانی ویژه انسان است که وی را قادر می سازد تا با اختیار خود، مسیر رشد را به طور آگاهانه انتخاب کند. با توجه به اینکه محور اصلی رفتارهای انسان اراده و اختیار است و کارهای آگاهانه انسان در همه ابعاد، مستند به اراده است؛ یکی از محورهای اصلی علوم انسانی را می توان اراده و اختیار انسان دانست؛ اراده ای که شدت و ضعف دارد و می تواند کاهش یا افزایش یابد. هرقدر انسان، اراده نیرومندتری داشته باشد، حسن انتخاب بیشتری خواهد داشت و سوء انتخاب او در بیشتر اوقات ناشی از سست ارادگی اوست. آیت الله مصباح یزدی در تألیفات خویش به نقش اراده به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان در شکل گیری رفتارهای او فراوان پرداخته اند. در این پژوهش که از روش بررسی اسنادی و کتابخانه ای، و تحلیل مباحث استفاده شده، به بررسی اصول و روش های تقویت اراده، با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که با اصولی همچون آگاهی بخشی و بینش افزایی، موعظه، تقویت ایمان، تصحیح نیت، تقواپیشگی، تقویت عبودیت و بندگی، تقویت بیم و امید، اعمال اراده، مداومت بر عمل، پرهیز از گناه، کنترل چشم و گوش، و همچنین با روش هایی همچون نماز، توسل، توکل، انفاق، تحمیل به نفس، تلقین به نفس، و ورزش، می توان اراده را تقویت کرد.
راهکارهای تحول و اسلامی سازی علوم انسانی در اندیشه رهبر معظم انقلاب و آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ دی ۱۴۰۱ شماره ۳۰۱
87-99
تحول و اسلامی سازی علوم انسانی و استقلال فرهنگی و فکری، یکی از مهم ترین اهداف و آرزوهای انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بوده است؛ به طوری که بعد از پیروزی انقلاب، هم امام راحل و هم رهبر معظم انقلاب و سایر متفکران و اندیشمندان انقلاب برای تحول و تغییر علوم انسانی تلاش های فراوانی کرده اند. مهم ترین پرسش این نوشتار این است که متفکران انقلاب اسلامی و به صورت خاص، مقام معظم رهبری و آیت الله مصباح یزدی، چه راهکارهایی را برای بسط، تحول و اسلامی سازی علوم انسانی مطرح کرده اند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، با مراجعه به آثار و سخنان این دو اندیشمند اسلامی به این نتیجه رسیده ایم که راهکارهایی را که این دو متفکر اسلامی برای تحول و اسلامی سازی علوم انسانی مطرح و ارائه نموکرده اند، به دو بخش تقسیم می شود: راهکارهای بنیادی و علمی و راهکارهای عملی که با استفاده از روش تحلیلی توصیفی این راهکارها مورد تحقیق و بازخوانی قرار گرفته است.
رابطه علم و دین، بررسی دیدگاه آیت الله مصباح یزدی
در باب معیار و مؤلفه دینی بودن علم، دیدگاه ها و تلقی های مختلفی مطرح است. در این نوشتار دیدگاه آیت الله مصباح یزدی درمورد رابطه علم«تجربی »و دین مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف مقاله طرح و بررسی معیار های علم دینی از منظر آیت الله مصباح یزدی است. روش: روش مقاله، به لحاظ جمع آوری اطلاعات، از روش اسناد و مدارکی (کتابخانه ای ) و به لحاظ تحلیل داده ها، از روش عقلی تحلیلی بهره گرفته شده است. دستاورد مقاله: استاد مصباح یزدی به نقد و بررسی دیدگاه های(مطرح و مهم) ارائه شده در باب رابطه علم ودین می پردازند؛ تعاریفی از علم و دین بر اساس روش و سیر علمی خود بیان می کنند، و محدوده هر کدام را روشن می سازند. در زمینه رابطه علم ودین معتقدند که هدف دین سعادت و کمال نهایی بشر است، بنا براین هر علمی که در این جهت باشد و در مسیر هدف نهایی دین قرار بگیرد، دینی خواهد بود. ایشان در عین حال خدمات متقابل دین و علم را متذکر می شوند. و رابطه علم ودین را از نوع (عموم و خصوص من وجه) می دانند. تعارض میان علم ودین را تلقی نا معقولی می دانند.
بررسی نظام اخلاقی اسلام از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظام اخلاقی اسلام گویای مجموعه ای هماهنگ و مرتبط از ارزش ها و لزوم ها درباره صفات نفسانی و رفتارهای اختیاری است که تمام آنها براساس جهان بینی اسلامی، هدف خاصی را پی می گیرند. آیت الله مصباح یزدی در تبیین این نظام اخلاقی، ارزش و لزوم اخلاقی را مبیّن رابطه متناسب و ضروری موجود میان صفات و رفتارهای اختیاری با نتایج آنها می داند. ایشان این رابطه را حاصل علیت تکوینی و محصول اراده الهی قلمداد می کند و نقش توحیدمحوری را افزون بر منشأ اخلاق، در لزوم نیت تقرب الهی فاعل اخلاقی از اراده بر انجام فعل تا وصول به هدف تبیین می نماید. آیت الله مصباح یزدی هدف اخلاق را نیز کسب کمالات متناسب با خلقت بشری دانسته است که از آن به «قرب به کمال مطلق» یا همان «قرب الهی» تعبیر می شود. راه وصول به این هدف را نیز به روش حصر عقلی در چارچوب اخلاق الهی، فردی، اجتماعی و زیست محیطی برمی شمرد. این تحقیق به روش توصیفی - تحلیلی، تبیین ایشان از نظام اخلاقی اسلام را منسجم، عقلانی، واقع گرایانه، دینی، مطلق گرایانه، وحدت گرایانه و شمول گرایانه می داند. این مقاله افزون بر توجه به آثار تبیین نظام اخلاقی اسلام از منظر ایشان، به چگونگی رابطه تولیدی حُسن فعلی از حُسن فاعلی و تناسب خودگرایی و خداگرایی پرداخته است.
نتیجه گرایی در اخلاق اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در باب نظریه های اخلاقی در اخلاق هنجاری دو دیدگاه معروف وجود دارد که عبارتند از «وظیفه گرایی» و «نتیجه گرایی». مدافعان هریک از این دو دیدگاه، دلایلی برای اثبات یا تأیید دیدگاه خود ارائه می کنند. سؤال تحقیق حاضر آن است که دیدگاه آیت الله مصباح یزدی به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان معاصر در این زمینه چیست؟ یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، حاکی از آن است که ایشان از جمله کسانی است که توجهی ویژه به واقع گرایی اخلاقی دارد و معتقد است اساس تقسیم در نظریه های اخلاقی همین مسئله است. ایشان در آثار متعدد خود به تبیین نظریه اخلاقی اسلامی می پردازد و نظریه اخلاقی اسلام را در زمره نظریه های واقع گرا قرار می دهد. چون واقع گرایی اخلاقی در فرااخلاق، ما را به نتیجه گرایی اخلاقی در اخلاق هنجاری می رساند، می توان انتظار داشت که تقریر استاد مصباح یزدی از نظریه اخلاقی اسلام تقریری از نتیجه گرایی اخلاقی با قرائت خاصی از نتیجه و نتیجه گرایی باشد.
نقد دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی براساس مبانی انسان شناسی آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ماکیاولی فیلسوفی است قدرت گرا که نظریات اخلاقی خود را در قالب نظریات سیاسی خویش مطرح نموده و متناسب با مبانی فکری خود، در باب معیار فعل اخلاقی نظراتی ارائه کرده است. به باور ماکیاولی معیار فعل اخلاقی رسانندگی انسان به هدف و غایت اصلی زندگی است. وی غایت اصلی زندگی را قدرتمندی انسان می دانست و افعال آدمی را در صورتی اخلاقی می شمرد که فرد را برای رسیدن به قدرت مادی توانمند سازد. از منظر وی «قدرت» ارزش ذاتی دارد و برای رسیدن به آن، انسان مجاز است از هر روشی استفاده کند. درواقع از منظر او ملاک اخلاقی بودن یا نبودن یک فعل (نظیر دروغ گویی) رسانندگی انسان به کمال یعنی قدرت است. او معتقد بود: هدف وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف والا (قدرتمندی انسان)، از هر نوع رفتاری می توان استفاده کرد. آیت الله مصباح یزدی معتقد است: برای تعیین ملاک خوبی و بدی افعال انسان، ابتدا باید به شناخت صحیحی از انسان، ابعاد وجودی او، سعادت و شقاوت وی، کمال و هدف نهایی او دست یافت تا بتوان در گام بعد معیار صحیح ارزشمندی افعال اخلاقی انسان را تعیین کرد. ایشان معتقد است: رسیدن به قدرت محدود مادی نمی تواند معیار خوبی برای رساندن انسان به حیات ابدی معنوی و اخلاقیات باشد. در این مقاله دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی به شیوه توصیفی تحلیلی تبیین شده و براساس مبانی انسان شناسانه آیت الله مصباح یزدی ارزیابی گردیده است.
جایگاه حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی افعال از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های نظام ارزشی اسلام برخلاف بیشتر مکاتب اخلاقی، توجه به حسن فاعلی در ارزشمندی اخلاقی است؛ اما این به معنای نادیده گرفتن جایگاه حسن فعلی نیست. مقاله حاضر با هدف تدقیق در دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در جایگاه هریک از حسن فعلی و حسن فاعلی در ارزشمندی فعل اخلاقی به رشته تحریر درآمده و به تحلیل دیدگاه ایشان در برخی مسائل جزئی در این بحث پرداخته است. از جمله مسائل مدنظر در این مقاله، رابطه حسن ذاتی با ارزشمندی افعال، حسن فعلی و ارزشمندی در فعل مباح، وجوه اصالت حسن فاعلی و ارتباط نیت خوب بدون عمل با ارزشمندی اخلاقی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی است. این نوشتار که با روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده، به این نتایج دست یافته که از منظر ایشان، «حسن ذاتی» به معنای حسن فعلی است، اما ارزشمندی اخلاقی فعل، مشروط به حسن فاعلی نیز هست. مباحات شرعی با توجه به معنای سلبی حسن (قبیح نبودن)، از مصادیق حسن فعلی محسوب می شود و با نیت الهی، ارزش اخلاقی پیدا می کنند. همچنین می توان وجوه اصالت حسن فاعلی را در وابستگی حسن فعلی به حسن فاعلی، جهت دهی ارزشی آن به فعل خنثا و تأثیر قبح فاعلی در سقوط انسان دانست. علاوه بر این، بررسی به دست آمده روشن کرد که نیت خوب بدون انجام فعل، فعل جوانحی محسوب می گردد و موضوع آن از بحث دخالت حسن فعلی و فاعلی در ارزشمندی اخلاقی خارج است.
راهکار سنجش باورهای توحیدی قلبی براساس اندیشه علامه طباطبائی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غالباً کشف باورهای توحیدی قلبی را غیرممکن انگاشته اند و از کاربرد آنها در تحقیقات مربوط به دانش های انسانی غفلت شده است. این پژوهش راهی را برای زدودن این کاستی می پیماید و با بهره گیری از تبیین علامه مصباح یزدی درباره «مراتب توحید» که اهمیت و ضرورت باور به ربوبیت تشریعی الهی را در میان مراتب توحیدی مطرح کرده است، وارد بحث می شود. سپس از اندیشه علامه طباطبائی درخصوص عوامل انگیزشی بهره برده که مطابق آن، ارزش ها از باور قلبی متأثرند و سایر عوامل انگیزشی برای تأثیر بر ارزش ها، نیازمند تأثیرگذاری بر درک قلب هستند. نتیجه حاصل از تطبیق و ترکیب این دو اندیشه، بیان می دارد که باور قلبی نسبت به ربوبیت تشریعی الهی، نخستین و ریشه ای ترین عامل در ایجاد و گسترش ارزش هاست. با قوت گرفتن این باور، شاهد غلبه ارزش های معنوی هستیم و در صورت تضعیف آن، غلبه ارزش های مادی را نظاره خواهیم کرد. اهمیت این تأثیرگذاری تا جایی است که با سنجش ارزش ها و کشف غلبه مادی یا معنوی آنها در عرصه های فردی و اجتماعی، می توان به ضعف و قوت باور مزبور پی برد. این تحقیق از نوع کیفی بوده و از روش توصیفی تحلیلی استفاده کرده و از روش کلامی روان شناسی نیز در گزینش، چینش، تحلیل و ارائه گزارش نهایی بهره برده است.
امکان سنجی علم اقتصاد اسلامی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت علمی اقتصاد اسلامی چالشی ترین مبحث در ادبیات اقتصاد اسلامی به شمار می رود. اندیشمندان مسلمان مواضع متفاوتی در این زمینه برگزیده اند. آیت الله مصباح یزدی علم اقتصاد را قابل تقسیم به دینی و غیردینی نمی داند و معناداری تفکیک مزبور را تنها در بخش توصیه ای اقتصاد می پذیرد. ایشان با استناد به خارج بودن تبیین حقایق تکوینی از وظیفه دین و تفضلاتی بودن نصوص علمی موجود در آیات و روایات، مطالعه و تبیین سازوکارهای علمی حاکم بر بازار را خارج از وظیفه دین برشمرده است. این تحقیق با روش استنادی و تحلیلی به تبیین و بررسی هویت علمی اقتصاد اسلامی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی می پردازد. بنا به فرضیه مقاله، اقتصاد اسلامی علاوه بر هویت مکتبی، از هویت علمی نیز برخوردار است؛ زیرا اقتصاد جزء علوم انسانی رفتاری است و رفتارها براساس مبانی و اصول ارزشی شکل می گیرند. ازاین رو، گزاره هایی که به توصیف، تبیین و پیش بینی رفتارهای اقتصادی منبعث از اصول و مبانی اسلام می پردازند، ماهیت علمی و اسلامی دارند. البته پاره ای دیگر از گزاره ها در علم اقتصاد وجود دارند که قابلیت تقسیم به اسلامی و غیراسلامی ندارند. گزاره های مفهومی و گزاره هایی که نتیجه قهری رفتارهای عوامل اقتصادی به شمار می روند، در این گروه قرار می گیرند. طبقه بندی :JEL B41, B49
بررسی رابطه وجود و ماهیت در اندیشه صدرایی معاصر با محوریت سه تفسیر «حدی، عینی و تصوری» از ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه وجود و ماهیت یکی از مسائل مهم وجودشناختی در اندیشه فلسفی معاصر به شمار می آید. آیت الله مصباح یزدی، استاد فیاضی و استاد عبودیت، از فیلسوفان صدرایی معاصر هستند که هریک در این باب دیدگاهی ویژه دارند. براساس دیدگاه استاد فیاضی، ماهیت، متن وجود است. استاد عبودیت معتقد است که ماهیت، تصور وجود است و آیت الله مصباح یزدی ماهیت را حد وجود می داند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به تبیین، مقایسه و بررسی سه دیدگاه مزبور پرداخته و به این نتیجه دست یافته که ماهیت صرفاً حد وجود است، نه متن وجود. ازاین روست که می توان ماهیت را تصور یا خیال وجود هم دانست. براساس دیدگاه برگزیده، اعتباریت ماهیت مستلزم عدم صدق ماهیت بر واقعیت خارجی نیست. توجه به تمایز میان حقیقت فلسفی و ادبی، نشان دهنده برتری دیدگاه آیت الله مصباح یزدی بر دیدگاه های رقیب در مسئله رابطه وجود و ماهیت است.
مقایسه تطبیقی دیدگاه علامه طباطبائی و آیت الله مصباح یزدی در نظریۀ مطابقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
85-92
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در حوزه ادراکات، ارزش معرفتی آنهاست. معرفت حقیقی معرفتی است که مطابق با واقع باشد. فلاسفه احراز صدق گزاره های نظری را با ارجاع آنها به گزاره های پایه و بدیهی ممکن می دانند. هر معلوم نظری به واسطه استدلالی که در نهایت به بدیهیات می رسد، ثابت، یعنی احراز صدق می شود. اکثر فلاسفه معتقدند وجه صدق قضایای اوّلی را، به عنوان یکی از انواع بدیهیات تصدیقی، در ویژگی مفهومی آنها می دانند؛ به این معنا که صرف تصور موضوع و محمول و نسبت میان آنها برای جزم به صدق آنها کافی است. ولی آیت الله مصباح یزدی تلاش کرده اند تا صدق برخی آنها را براساس ارجاع آنها به علم حضوری تبیین کنند. ایشان انتزاع مفاهیم فلسفی گزاره های اوّلی از علوم حضوری را زمینه ساز شکل گیری قضایای اوّلی از آن مفاهیم و نیز نحوه حکم بر اتحاد موضوع و محمول براساس علم حضوری را ضامن صدق آن قضایا می دانند؛ و بالاخره شرط رعایت اصول و قواعد منطقی در استنتاج تصدیقات نظری از آنها را ضامن صدق تصدیقات نظری و مطابقت آنها با واقع می دانند. به نظر می رسد ایشان در این دیدگاهِ خود، متأثر از آموزه علامه طباطبائی است که هر علم حصولی برخاسته از علم حضوری است. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی به بررسی این مسئله می پردازد که دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در ارجاع قضایا به علم حضوری متأثر از علامه طباطبائی است.
هستی شناسی «جامعه»؛ مستنبط از هستی شناسی کمّ منفصل (با تأکید بر مقایسه آراء آیت الله مصباح یزدی و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از وجود جامعه مبتنی بر اندیشه های فلسفی مختلف، پاسخ های متنوعی می یابد. در این مقاله مبتنی بر تبیین حکمی کمّ منفصل(عدد) در صدد پاسخ به این پرسشیم. داده های مقاله با روش اسنادی جمع آوری شده و تحلیل داده ها، مبتنی بر روش قیاسی-برهانی است. آیت الله مصباح عدد را در زمره معقولات ثانویه فلسفی می داند که وجود خارجی ندارد و علامه طباطبایی عدد را در زمره اعراض و مفاهیم ماهوی می داند. رویکرد علامه در قبال کمّ منفصل، مسیری برای اثبات وجود حقیقی جامعه خواهد گشود؛ چه آن که ایشان معتقد به وجود خارجی عدد است و لذا مبتنی بر نظر ایشان، جمع افراد در خارج منتهی به وجود حقیقی جدیدی می شود که بر پایه تعداد آن جمع هویت می یابد. اما مبتنی بر رویکرد آیت الله مصباح یزدی در قبال عدد، وجود جامعه از یک امر ذهنی فراتر نمی رود. تحلیل حکمی از عدد اگرچه برای هستی شناسی جامعه راه گشاست، اما ظرفیت آن برای پاسخ به بسیاری از موضوعات جامعه شناختی محدود است و لذا این مدخل فلسفی در کنار سایر مداخل فلسفی می تواند نظریه حکمی جامع الاطرافی در هستی شناسی اجتماعی رقم زند.
قلمرو اختیارات ولی فقیه در اندیشه آیت الله مصباح یزدی با نگاهی به اصول قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو اختیارات زمامداران از جمله کلیدی ترین مباحث در نظام های حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری منعکس شده و با نگاه به مبانی تشکیل آن نظام حقوقی فهمیده می شود. نظام حقوق اساسی ایران که بر پایه اندیشه «ولایت فقیه» بنیان نهاده شده، در قانون اساسی خویش به تنظیم گستره اختیارات حاکمان و در رأس آن، ولی فقیه پرداخته و همین موجب تنوع آراء در میان اندیشمندان گردیده است. آیت الله مصباح یزدی از جمله اندیشمندانی است که درباره گستره اختیارات ولی فقیه به اظهارنظر پرداخته و به همین سبب، پرسش اصلی مقاله این است که اختیارات ولی فقیه در اندیشه ایشان با تکیه بر اصول قانون اساسی چیست؟ پژوهش حاضر کوشیده است با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نگاه آیت الله مصباح یزدی، قلمرو اختیارات ولایت فقیه از جهت فقهی، مطلق بوده و در چارچوب قوانین و احکام شرعی است و از نگاه حقوقی با عنایت به اصل 57، محدود به اصول قانون اساسی نیست و فراتر از اصل 110 قانون اساسی تلقی می شود.
مقابله حوزه علمیه قم با جریان های انحرافی سده اخیر در عرصه تفسیر و علوم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
133 - 154
حوزه های تخصصی:
مقابله حوزه علمیه قم به عنوان یکی از چند حوزه بزرگ تأثیرگذار جهان تشیع در سده چهاردهم شمسی با جریان های انحرافی اعم از التقاطی و غیر التقاطی در عرصه دانش تفسیر و علوم قرآن چگونه بوده است؟ این مقاله با جمع آوری داده ها و اطلاعات به شیوه اسنادی و با روش توصیفی- تحلیلی به این موضوع و داوری در باره آن می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در سده اخیر سه جریان انحرافی در عرصه تفسیر ظهور کرده اند: 1.جریان علم گرا با گرایش اصالت حسی و تجربی(افراد ملی مذهبی و نهضت آزادی) 2.جریان روشنفکری با گرایش سوسیالیستی و جامعه شناختی (بخشی از حسینه ارشاد و گروه جنبش مسلمانان مبارز) 3.جریان مارکسیستی شبه اسلامی با گرایش سیاسی مبتنی بر انقلابیگری (گروه های مجاهدین خلق و فرقان). در سده اخیر از عالمان حوزه علمیه قم علامه طباطبائی و شاگردان وی، به ویژه شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی به مقابله جدی با این جریان ها برخاستند. عدم اشراف به مقدمات ضروری و مبانی علمی صحیح تفسیر، خودمرجع پنداری در قرائت متون دینی و ضدیت با حوزه و روحانیت از دلایل اصلی این انحرافات فکری در تفسیر آیات از سوی این جریان ها بوده است.
جایگاه شخصیت در رفتار سازمانی براساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رفتار سازمانی به سبب اهمیت خاص آن در بهره وری و عملکرد سازمان ها مدنظر محققان علم مدیریت قرار گرفته است. شخصیت و تعیین کننده های آن به مثابه یکی از عناصر مهم تأثیرگذار در رفتار سازمانی از جذاب ترین مباحث میان رشته ای مدیریت و روان شناسی محسوب می شود. با توجه به اثرگذاری میان فکری و نوع نگاه به انسان بر بررسی و تحلیل شخصیت، این پژوهش به بررسی جایگاه شخصیت در رفتار سازمانی براساس اندیشه آیت الله مصباح یزدی پرداخته است. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی است. داده ها با مراجعه به آثار ایشان جمع آوری گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخصیت آدمی ساختاری دارای سه بعد «بینش»، «گرایش» و «توانش» است و در هسته مرکزی هرمِ نفس او قرار دارد و متاثر از رفتار و علت تکرار برخی از رفتارهای اوست، اگرچه نسبتاً پایدار است. اما به سبب وجود عنصر «اختیار»، پویا و تغییرپذیر است. تعیین کننده های شخصیت نیز دو دسته عوامل درونی (شامل بینش ها، گرایش ها و توانش های فرد) و بیرونی (شامل عوامل انسانی، عوامل طبیعی و عوامل فراطبیعی) هستند. عوامل بیرونی نقش ثانوی دارند و خود متأثر از حلقه بازخورد رفتارهای انسانی هستند.
نقش لذت طلبی فطری در کمال انسان از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی با استناد به آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۳۰۹
9 - 19
حوزه های تخصصی:
از میان مباحث انسان شناسی، موضوع فطرت انسان و در مسائل فطرت، گرایش لذت طلبی نقش محوری در کمال آدمی دارد. از منظر علامه مصباح یزدی لذت طلبی پنج قلمرو حسی، خیالی، عقلی، وهمی و روحی دارد که هرکدام با تفاوت رتبه، در کمال انسان نقش آفرین هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تأثیر این پنج نوع گرایش در کمال انسان از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در منظر معظم له گرایش به لذت حسی دو نقش در کمال انسان دارد: 1. مثبت: که موجب آرامش او می شود؛ 2. منفی: که مانعیت برای شکوفایی لذت های برتر انسان است. لذت خیالی، هم نقش زمینه ای برای تسلط شیطان بر انسان و هم نقش انگیزشی در رفتار انسان در دستیابی به کمال دارد. گرایش به لذت عقلی نیز سه نقش انگیزشی در تحصیل معرفت، و زمینه ای در ترجیح لذت های عالی، و نقش مدیریتی در هدایت لذت ها به سوی کمال انسان دارد. لذت وهمی عامل مؤثری در نشاط معنوی برای رسیدن به کمال برتر است و از طرفی مایه سلب آرامش نفس می شود. اما لذت طلبی روحی، دو نقش انگیزشی و مدیریتی برای رسیدن به کمال ایفا می کند، از سویی قوی ترین انگیزه برای دستیابی به کمال است و از جهتی لذت ها را در جهت شکوفایی استعدادِ لذت های اصیل، مدیریت می کند.
منشأ خداباوری انسان از منظر آیت الله مصباح یزدی و ریچارد داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۰
9 - 19
حوزه های تخصصی:
منشأ خداباوری در انسان از دیرباز مورد توجه اندیشمندان ادیان الهی، علوم تجربی و فلسفی بوده است؛ از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی و عمده اندیشمندان مسلمان، خداباوری در انسان، امری فطری است که منشأ آن نحوه آفرینش انسان است. به باور داوکینز پیدایش انسان در زمین، بی نیاز از خدای آفریننده است؛ وی اعتقاد به خدای آفریننده را توهمی ویروس گونه می داند که در اذهان بشری در واحدی به نام مم جایگزین نظریات علمی شده و به مرور زمان توسعه یافته است؛ مستند اصلی وی در این دیدگاه، نظریه تکامل است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به مقایسه و ارزیابی دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی و ریچارد داوکینز درباره منشأ خداباوری در انسان می پردازد. طبق این پژوهش نظریه داوکینز به خلاف دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در زمینه منشأ خداباوری در انسان در مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی دچار خلل های جدی است.
روایت "حکومت" در اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی و مهدی حائری یزدی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
129 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم نگاه آیت الله مصباح و حائری در باب «حکومت» با بهره گیری از اُلگوی نظری «غایت مشروعیت» با استفاده از روش هرمنوتیکی است؛ لذا فرضیه «با حاکمیت یافتن فقهای شیعی و نتایج سیاسی ناشی از فرایند مدرنیته؛ نگاه آیت الله مصباح و آیت الله حائری به حکومت، تلفیقی از سنّتِ اسلامی شیعی و تجربیات بشری ناشی از مدرنیته»، به بررسی گذاشته شد. نتایج حاصله، حکایت از آن دارد که در بخش غایت حکومت، مصباح یزدی، زمینه سازی برای «عبودیت خداوند» را وظیفه حکومت می داند و حائری حکومت را موظف به تهیه «منافع و مصالح شهروندان» می کند. در حوزه کیستی حاکم؛ مصباح معتقد به حاکمیت فقیه به نصب از جانب امام و پذیرش مردم است و حائری حاکمیت را متعلق به شهروندان می داند. در حوزه محدودیت های قدرت: مصباح محدودیت های؛ فقاهت – عدالت -کفایت، مجلس خبرگان، قانون و شورا را مطرح و در اندیشه حائری محدودیت ها، غایات حکومت، آزادی ها، خواست شهروندان، نفی نقش تربیتی، قانون گذاری و کاربرد زور توسط حکومت هستند و در حوزه حق اعتراض؛ مصباح، حکم به بسط ید حاکم و مقابله با کنش های براندازانه می دهد و حائری دست شهروندان را برای هر اقدام اصلاحی یا انقلابی علیه حکومت باز می گذارد.