مطالب مرتبط با کلیدواژه

مولانا


۱۶۱.

منشأ لذت از اثر هنری نزد مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خیال محاکات زیبایی منشأ لذت از اثر هنری منشأ زیبایی حکایت از افلاک حکایت از بهشت مولانا فیثاغورس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۲۷۷
در میان آثار حکما و فلاسفه مسلمان به «منشأ لذت از اثر هنری» و «منشأ زیبایی» اشاره شده است. این بحث کما بیش در فلسفه غرب نیز تکرار شده است. در این بحث فلاسفه تلاش دارند منبع الهام زیبایی به هنرمند و چرایی و چگونگی درک زیبایی توسط مخاطب اثر هنری را بررسی کنند و زمینه بحث از «کیفیت درک زیبایی» را فراهم آورند. در این زمینه دو نظر اصلی مطرح شده است؛ نخست فیثاغورس و فیثاغورسیان بر این اعتقادند منشأ زیبایی هنر، حکایت کردن آن از افلاک است. این نظر که «محاکات از افلاک» نام گرفته است فواصل موسیقی را برابر فواصل افلاک از خورشید می داند و لذت از هنر را حاصل درک هارمونی موجود در افلاک می داند. در نظریه دوم حکیمان مسلمان معتقدند که زیبایی هنر به دلیل محاکات از زیبایی های بهشت است. قائلان نظریه «محاکات از عدن» معتقدند انسان به دلیل حضور در بهشت زیبایی های بهشتی را چشیده است و زیبایی های مادی این دنیا تداعی کننده همان زیبایی ها برای او هستند و در واقع این تداعی است که برای انسان لذت بخش است. مولانا به عنوان متفکر مسلمان هر دو نظریه را بیان می کند و ظاهراً طبق شواهدی که در ادامه آمده است از نظر دوم دفاع می کند.  
۱۶۲.

تبیین مفهوم اهمال کاری در دو حکایت مثنوی معنوی بر اساس نظریه عقلانی- هیجانی آلبرت الیس

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی مولانا آلبرت الیس نظریه عقلانی - هیجانی اهمالکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۲ تعداد دانلود : ۵۰۴
در روانشناسی امروز نیز بر این اصل تأکید می شود که انسان با دست کم گرفتن خود، به اهمال کاری کشیده می شود، خود را بی دست و پا تصوّر می کند و احساس خود کم بینی در وجود او ریشه می دواند. انسانی با چنین نگاه و اندیشه، نمی تواند از توانایی و تجربه های خود به درستی استفاده نماید. او به دنبال لذّت های زود گذر است تا هرچه زودتر به اهداف کوتاه مدت خود دست یابد و با این فکر واهی مشکلی را برای خود به وجود می آورد که تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار می دهد. مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، قرن ها پیش از پیدایش علم روانشناسی، در آثار خود به ویژه در مثنوی، الگویی دقیق از منش و هویّت اصیل انسانی در برخورد با اصول غیرمنطقی و منطقی از رفتار ارائه داده است. او به عنوان یک انسان شناس مسلمان، آراء و نظراتش، پیش از روانشناسان انسان گرای غرب پرده از رفتارها و واکنش های آدمی در مسیر زندگی در برخورد با مشکلات و نابسامانی ها بر می دارد. آلبرت الیس روان درمانگر بر این باور است که آدمی با افکار و نوع نگرش خود به محیط موجبات ناراحتی و عدم بهره مندی از یک زندگی آرام را فراهم می آورد او معتقد است انسان ذاتا تمایلات بیولوژیکی، استثنائی و نیرومندی برای تفکر و عمل به شیوه خاص را دارد که این شیوه ممکن است در جهت منطقی و یا غیر منطقی باشد. او معتقد است که انسان آمادگی شدیدی برای تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی دارد. این مقاله به تحلیل دو حکایت از مثنوی مولانا از منظر آرای البرت الیس می پردازد.
۱۶۳.

بررسی موانع شناخت از دیدگاه مولانا(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناخت مولانا خودشناسی هوی و هوس حب دنیا تقلید حرص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۵۱۴
شناخت راز هستی و حقیقت انسان، از جمله اصلی ترین تعالیم بسیاری از ادیان و مکاتب فلسفی و عرفانی به شمار می رود تا او را به هدف اصلی خلقت هدایت نماید. خودشناسی، امکان رسوخ بی واسطة بشر به تجلی الهی را میسر می سازد. مولانا، با الهام از حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، به شیوه های گوناگون به اهمیت خودشناسی و تبیین انواع راه های ارتباطی آن با خداشناسی پرداخته است. اگرچه شناخت نفس ناطقه موجب شناخت خدا می شود، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجة تصفیه باطل و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانع شناخت را که سد تکامل نفس یا حجاب حق به شمار می آید، از میان برداشت. در این مقاله، مهم ترین موانع حجاب از منظر مولانا مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته است. مهم ترین موانع شناخت از نظر وی، عبارتند از: شهوت و هوی و هوس، حب دنیا، تقلید کورکورانه و حرص و آز.
۱۶۴.

تحلیل طرح واره های حجمی در نمود آب و آتش در اشعار مولانا بر پایه زبان شناسی شناختی- فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی غزلیات شمس تقابل طرح واره های حجمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۳۹۱
پژوهش حاضر قصد دارد با استفاده از نظریه زبان شناسی فرهنگی، در جهت آشنایی با نظام استعاری- فرهنگی زبان فارسی و همچنین الگوی تاریخی و اسطوره ای «آب و آتش»، به بررسی رابطه زبان و مفهوم سازی های فرهنگی در اشعار مولانا بپردازد. نمود آب و آتش در شش دفتر مثنوی معنوی و کلیات دیوان شمس مولانا چشمگیر است. مولانا در 1888 بیت از ابیات خود به عناصر اربعه اشاره داشته، در 524 بیت از آب و در 574 بیت از آتش بهره جسته است. آب و آتش به عنوان دو عنصر متضاد از عناصر اربعه، دو خصوصیت متمایز از هم در عالم طبیعت دارند. اما این دو عنصر در مفاهیم ادبی و کارکرد استعاری به-ویژه مضامین عرفانی وقتی در طول یک بیت قرار می گیرند، خاصیت فراطبیعی یافته، به نوعی تضاد دیرینه عقل و عشق را به تصویر می کشند. هدف این پژوهش، دستیابی به شناخت از طریق کاربرد طرح واره های حجمی دل، سر و چشم بوده است، تا با بررسی کارکرد این طرح واره ها، شناخت دقیق تری از شخصیت فردی و اجتماعی این شاعر حاصل گردد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش که می توان به آن اشاره داشت: 1. در ادبیات فارسی دل مظهر درک شهودی است و چشم نماینده حواس ظاهری بوده و پر کاربردترین ابزار برای درک واقعیت محسوب می شود. بسامد مظروف دل در اشعار مولانا نسبت به مظروف چشم به نوعی شخصیت شهودی مولانا را مطرح می کند. 2. سر در زبان فارسی ظرف مفاهیم مرتبط با اندیشه قرار گرفته است، اما در اشعار مولانا، سر ظرف واژگان مرتبط با عشق است. مفهوم عشق به عنوان مظروف سر در اشعار مولانا با واژگان متفاوتی بیان شده است که تحلیل آنها عشق پرشور و تاحدودی عشق رفاقتی را در نگاه احساسی مولانا نشان می دهد.
۱۶۵.

بررسی تشبیه و تنزیه در نگاه ابن عربی و مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشبیه تنزیه خدا عرفان مولانا ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۲۸۹
یکی از مسائل پیچیده و قابل تأمل در مبحث خداشناسی ، موضوع تشبیه و تنزیه است . تشبیه و تنزیه را می توان دو حالت عقلی و روحیِ شناخت حق تعالی توسط انسان دانست . در تشبیه ، انسان برخی از صفات همچون شنوایی یا بینایی را به حق تعالی نسبت می دهد که برای نمونه می توان به داستان موسی و شبان در مثنویِ مولانا اشاره نمود . البته دلیل این تشبیهات را می توان در برخی از احادیث و آیات جست . هرچند که گاه عده ای در این تشبیهات آن قدر مبالغه می ورزندکه دانشمندان علوم اسلامی ، در مقابله با این گروه ، بحث تنزیه را مطرح می کنند و حق تعالی را نسبت به صفات بشری منزه می شمارند و آیات مورد استثناء اهل تشبیه را به گونه ای تفسیر می کنند که معنای واقعی نداشته باشد . این نوشتار با روش توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای ، ضمن بررسی جداگانه نظریات ابن عربی و مولانا ، برآن است تا از طریق شناخت دیدگاه این دو عارف بزرگ ، شیوه صحیح برخورد با مسئله تشبیه و تنزیه را نشان بدهد .
۱۶۶.

فضیلت مدنی در اندیشه عرفانی مولانا جلال الدین محمد بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیشه سیاسی دوستی عرفان عشق فضیلت مدنی مدارا مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۳۳۰
 یکی از مؤلفه های شاخص و بنیادینِ اندیشه سیاسی، مفهوم «فضیلت مدنی» است که تحققِ غایت سیاست وابسته به بسط و گسترش و تعمیق آن در میان انسان هاست. در این نوشتار ضمن واکاوی آثار مهم عارف بزرگ ایرانی، جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی، ظرفیت و امکانات سیاسی اندیشه وی در چارچوب نظری اسپریگنز و نظریه دلالتی– پارادایمی بررسی و تحلیل شده است. مدعای مقاله این است که با توجه به دلالت های معرفتی، تبیینی و هنجاری اندیشه مولوی، اندیشه وی متضمن عناصر و مؤلفه های مهمی چون عشق، دوستی، مدارا و نیز نقد سیاسی و اجتماعی به عنوان شاخص ترین فضیلت هایی است که آشکارا وجه و صبغه مدنی دارند
۱۶۷.

بازشناسی مفهوم «نطق» در مثنوی مولانا با تکیه بر نظریات زبان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نطق زبان شناسی مثنوی مولانا حکمت مخاطبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۸ تعداد دانلود : ۴۷۰
در این مقاله، ابتدا به تعریف فکر از منظر علمای قدیم علم منطق، حکمت و عرفان پرداخته شده، آنگاه از لابه لای ابیات مثنوی و فیه مافیه به تعریف اندیشه از دریچه نگاه مولانا اشاره شده است. امروزه نظریات زبان شناسی و رابطه زبان و تفکر با مبانی نظریات مولانا در این زمینه تطبیق یافته است و موضوعات و موارد مختلف آن طبقه بندی و تشریح شده است؛ موضوعاتی از قبیل: تعریف انسان در رابطه با نیروی ناطقه، تفکر در آفریده های خداوند، بروز اندیشه از راه سخن، تقسیم بندی سخن به برونی و درونی، زبان درونی یا اندیشه های بازداری شده، علل عدم ظهور اندیشه به صورت کامل، همدلی و همزبانی، اولیاء الله و دامنه اندیشه های آن ها، زبان اسرار، ظهور اندیشه با ابزارهایی غیر از زبان، راه های بسط اندیشه، بحر و مرزهای اندیشه و... تعریف، و مصداق های متعددی از شش دفتر مثنوی به همراه دیدگاه های علوم مربوط روز جمع آوری و طبقه بندی شده است.
۱۶۸.

تطوّر استعاره عقل در غزلیات سنایی، عطار، مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل سنایی عطار مولانا استعاره غزل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۴۸۷
در منظومه عرفان و تصوف، عارفان بسیاری درباره بن مایه عقل سخن گفته و با توجه به ویژگی های زیستی و محیطی و همچنین عوامل برونی و محیطی، دیدگاه های سه گانه ای در این باره بیان کرده اند. گروهی عقل را ستوده و با القابی مانند «نور» و «ملازم جان» از آن یاد کرده اند؛ برخی دیگر، برخلاف دیدگاه نامبرده، عقل را عاجزی می دانند که تنها اهل گزافه گویی و دعوی است و عده ای نیز گاهی آن را نردبان بام حق و گاهی بند و سلسله ای بر پای جان انگاشته اند. در این مقاله تلاش می شود در سیزده گروه استعاره مفهومی، دیدگاه سنایی و عطار و مولانا، در جایگاه سه شخصیت اصلی در تاریخ شعر عرفانی، نسبت به مفهوم کلیدی عقل بررسی شود. این سه شاعر درمجموع در 74 کلان استعاره از عقل، به سه نوع استعاره مثبت و منفی و دووجهی در غزلیات خود اشاره کرده اند. استعاره هایی مثل هدایت گری، کاردانی، نردبانیِ بام حق، چشم، بیداری و آگاهی بخشی، در قلمرو استعاره های مثبت؛ بند، سلسله، خواری، عجز و زبونی، ذرّه صفتی، بوالفضولی، شغل افزایی و سرکشی در قلمرو استعاره های منفی و استعاره پیر در قلمرو استعاره دووجهی قرار دارد. براساس این سه نوع استعاره می توان گفت حرکت تاریخی استعاره هایی با بار معنایی منفی از سنایی به عطار، سیر صعودی و از عطار به مولوی، سیر نزولی داشته است. مبنای نظری پژوهش نظریه استعاره های شناختی است که برخلاف دیدگاه سنتیِ استعاره معتقد است افزون بر زبان، نظام مفهومی و ذهن و ضمیر هر روزه ما اساساً ماهیتی استعاری دارد.
۱۶۹.

دیگری و نقش آن در گفتمان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نشانه - معناشناسی من تعامل دیگری مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۳۰۰
«دیگری»، از موضوعات مهمِ طرح شده در حوزه های مطالعات فرهنگی، فلسفی، انسان شناختی و نشانه- معناشناسی است. یکی از مبحث های اصلی گفتمانِ عرفانیِ شرق، «دیگری» است و اصولاً در تمام عرفان مسأله مهم، نگاه کردن از منظر «دیگری» است. مسأله «دیگری»، از ویژگی های شاخص گفتمان عرفانی و فرهنگی مولانا نیز به شمار می آید. در گفتمان مولانا، دیگری در کارکردهای مختلفِ گفتمانی نمود می یابد و پیوسته تعاملی میان دیگری و من برقرار می شود. مسأله مهم این است که این تعامل، چگونه تحقق می یابد و چه طور در شکل دهی به معنا دخالت می کند. بر اساس این، پرسش اصلیِ پژوهشِ حاضر این است که چگونه و بر اساس کدام کارکردهای گفتمانی، تعامل میان دیگری و من تحقق می پذیرد و این تعامل در قالب چه گفتمانی طرح و نمایه می گردد. در واقع، هدف مقاله، تبیین ویژگی های نظام «دیگرمحور» و چگونگی تحقق آن، در دو نمونه از غزل های مولانا و بررسی نقش آن در شکل دهی به فضاهای فرهنگی و ارزشی است. فرضیه پژوهش از این قرار است که در غزل مولانا «دیگری» حضوری متمرکز دارد و مرکز انرژی ها است. هر چند این وجه متمرکز، در فرایندی تطبیقی حضور خود را به صورت متکثّر به تمام فضا تسرّی می دهد و با ارتقای پایگاه حضوری من، ابژه ها و سوژه ها، وضعیتی استعلایی را رقم می زند. این وضعیت، برآیند حضور بنیادی دیگریِ دیگری ها (فرامن) است که همه عوامل گفتمانی در پیوند با او معنا و ارزش می یابند.
۱۷۰.

روایت شناسی چند تمثیل مشترک در آثار سنایی و عطار و مولانا برپایه نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی تمثیل سنایی عطار مولانا ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۴۸۲
روایت شناسی یا دستور زبان روایتْ رویکردی قاعده مند و منسجم در بررسی ساختار روایت است. این رویکرد با بررسی لایه های مختلف یک اثر ادبی می کوشد به معانی پنهان یا فراتر از متن دست یابد و قدرت فهم متن را بالا برد. نویسندگان این پژوهش تمثیل را در جایگاه گونه ای از انواع روایت، برپایه منسجم ترین قواعد و قوانین روایت شناسی بررسی کرده اند که با نظریه های ژرار ژنت در پنج اصل کلی (نظم و ترتیب، تداوم، بسامد یا تکرار، وجه یا حالت و آوا یا لحن) استحکام یافته است؛ همچنین برای نمونه چند تمثیل مشترک سنایی و عطار و مولانا ازنظر قواعد روایت شناسی ژرار ژنت بررسی شده است. برپایه این پژوهش مشخص می شود افزون بر ابهام آفرینیِ تمثیل، عوامل دیگری نیز در ماندگارکردن تمثیل به عنوان نوع ادبی محبوب عارفان بسیار سهم داشته است؛ این عوامل عبارت است از: زمان پریشی و سرعت و شتاب تمثیل در انتقال مفاهیم عرفانی و قدرت بسامد و تکرار آن در اقناع مخاطب. همچنین در ضمن این بررسی، سیر پختگی و تکامل تمثیل در اشعار این سه عارف نیز آشکار شده است.
۱۷۱.

بررسی تطبیقی مفهوم آزادی در اندیشه مولانا و مکتب اومانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مکتب اومانیسم انسان آزادی و عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۸ تعداد دانلود : ۶۷۱
چکیده: هدف مقاله حاضر، بررسی تطبیقی مفهوم آزادی از دیدگاه مولانا و مکتب اومانیسم است. هم مولوی و هم نظریه پردازان مکتب اومانیسم، به آزادی نگاه ویژه ای دارند؛ ولی با توجه به خاستگاه متفاوت فکری و اجتماعی، تعریف آن ها از آزادی و راه رسیدن به آن، متفاوت است؛ البته گاه نقاط مشترکی هم دارند. نتایج این تحقیق که به شیوه توصیفی تحقیقی و تحلیل محتوا انجام شده است، بیانگر آن است که مولوی از منظر دینی و نگاه عرفانی به آزادی می نگرد و بهترین نوع آزادی را بندگی خداوند و حریّت و رهاشدن از تعلقات زندان های درونی می داند، البته به ابعاد اجتماعی آن توجه دارد. از نگاه عرفا و ازجمله مولانا، تا انسان به آزادی درونی نرسد، نمی تواند به آزادی بیرونی دست یابد؛ درحالی که اومانیست ها که نگاه انسان مدارانه دارند، اعتقاد دارند، آزادی انسان در طبیعت و توسط خود او به دست می آید نه از طریق قدرتی مافوق یا ماورایی. اومانیست ها به آزادی بی قیدوشرط انسان در حوزه های فکری، سیاسی، شخصی و بیان، اعتقاد دارند و هیچ چیز را به عنوان مانع این امر قبول نمی کنند.
۱۷۲.

تحلیل ساختاری ترکیبات وصفی و اضافی نو در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر فارسی مولانا غزلیات شمس نوآوری ترکیبات وصفی ترکیبات اضافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۲ تعداد دانلود : ۶۷۵
ترکیبات باهم آیند در زبان شناسی به زنجیره ای از واژه ها گفته می شود که با یکدیگر هم نشین می شوند و یک سازه معنایی تشکیل می دهند؛ مانند ترکیبات وصفی و اضافی. نوآوری در این حوزه یکی از وظایف اصلی شعر خلاق و ماندگار است . غزلیات شمس یکی از آثار برجسته ادب فارسی است که ترکیب سازی از مشخصه های بارز سبکی آن محسوب می شود. مولانا برای بیان اندیشه والا و عرفانی خود به آفرینش صدها سازه نو زبانی پرداخته و از انواع هنجارگریزی بهره گرفته است تا تنگنای موجود واژگان را وسعت بخشد یا از آوردن واژه ها و ترکیبات تکراری بپرهیزد. در میان آثار او، غزلیات شمس نمونه ای تمام عیار از جوشش اندیشه محسوب می شود. در بافت غزل های او صدها ترکیب وصفی نو مانند «اندیشه کژمژ»، «خیال بادشکل»، «بهانه های زرین» و ترکیبات اضافی نو چون «اوباش خیالات»، «جهان رنگ و بو»، «تره زار دل» یافت می شود که به بررسی و تحلیل نیاز دارد. نوآوری های مولانا به ترکیبات وصفی و اضافی محدود نمی شود و گونه های مختلف سازه های نو در قالب اشتقاقات و ترکیبات اسمی، صفتی، قیدی و فعلی نو در غزلیات او یافت می شود، اما در این جستار صرفاً به بررسی و تحلیل این نوع از نوآوری های او پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد مولانا با استفاده از این ترکیبات کنایه ها و استعاره های نو و بدیعی در زبان فارسی خلق کرده و علاوه بر توانمندسازی زبان با پرهیز از کاربرد ترکیبات و واژه های تکراری بر جاذبه های آن افزوده و اندیشه های بیان نشدنی خود را در قالب زبان به تصویر کشده است.
۱۷۳.

واکاوی مؤلفه های هوش معنوی در ادب عرفانی با تکیه بر مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی عرفان هوش معنوی مولانا مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۳۷۸
ادبیات قلمرو های وسیعی را دربرمی گیرد که شامل موضوعات گوناگونی است؛ با دانش های متعددی در ارتباط است و روش های مختلفی را نیز برای بررسی و مطالعه آن می توان به کار گرفت. به عبارت دیگر، بسیاری از مسائل ادبی «چندتباری» هستند و در علوم مختلف ریشه دوانده اند؛ از جمله روان شناسی. مفهوم هوش معنوی، با موضوعاتی از معانی یا ارزش ها در پیوند است که به موجب آن جایگاه هوش در زندگی ما در بافت و زمینه ای غنی تر از معانی قرار می گیرد. هرچند اصطلاح هوش معنوی از دستاوردهای حوزه عرفان نیست و در روان شناسی محل بحث و بررسی است، اما این به معنای متروک ماندن موضوع در آثار عرفانی ما نیست. اگر منصفانه بنگریم، مباحث مربوط به هوش معنوی و معادل های آن به صورت بسیار وسیع و پربار در ادب عرفانی ما بیان شده است. شاخصه معنویت و مذهب به ویژه هوش معنوی در عرصه شعر عرفانی در ادبیات فارسی و شعر مولانا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده ها ی کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که ایمان، صلح ، نوع دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی از شاخصه های اصلی هوش معنوی در مثنوی مولاناست.
۱۷۴.

داستان دقوقی از منظرکهن الگوی پیرفرزانه یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مولانا یونگ کهن الگو پیر فرزانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۴۰۱
اشعارمثنوی که آینه درون نما و رازآلود مولاناست ، به دلیل پیچیدگیهای معنایی و هنرورزیهای زبانی، همواره از مت ون باز و تفسیرپذیر به شمار آمده و درباره آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگ ویی آث ار ادب ی از ف روع نق دهای روانشناختی است که در دهه های اخیر همچون مطالعات میان رشتهای دیگر رونق و روایی یافته است. ای ن مقاله ک ه ب ه بررس ی مضامین و تصاویر کهن الگویی پیرفرزانه در نهاد انسانی دقوقی میپردازد، راه را برای ژرفکاوی های بعدی آثار ادب ی م ی گش اید و نش اندهن ده جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعران هنروری همچون مولانا است. در این پژوهش با دید مکت ب روانک اوی یون گ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری مولانا نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرار شونده پیر در دیوان او پرداخته شده اس ت؛ بررسی مقایسهای چهره دقوقی با کهن الگوی پیر فرزانه یونگ، نشان دهنده شباهت بسیار و یا حتی انطباق کامل وی با آن تصویر کهن است.
۱۷۵.

کاربرد عشق در قرآن و اندیشه های مولانا و هگل بر اساس رویکرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: قران عشق عرفان بینامتنیت مولانا هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۱۷۱۰
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه کاربرد عشق از منظر مولانا و هگل با تکیه بر قران است. عشق موضوعی است که از دیرباز فلاسفه، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیده اند و یکی از مهم ترین موضوعاتی است که همه عرفا و فلاسفه بدان نظر داشته و درباره اش سخن گفته اند. آنان عشق را جان و اساس عالم می دانند که به واسطه آن همه موجودات از ادنی تا اعلی در جنبش و به سوی سرمنشأ عشق، یعنی ذات حق تعالی درحرکت اند. مولانا و هگل دو متفکّر برجسته از دو برهه زمانی بسیار دور از هم هستند که به بیان جنبه های مختلف عشق پرداخته اند و در آثار و نوشته هایشان عشق، نقشی محوری دارد. پرسش اصلی این جستار این است که بارزترین وجوه مشترک میان عشق درسروده های مولانا و آثار هگل کدام است؟ در این پژوهش با رهیافتی توصیفی – تحلیلی ابتدا به توضیح و تبیین عشق و سپس به شرح مصادیق بارز آن با استناد به آیات قران، از مثنوی و آثار هگل می پردازد. در نهایت این نتیجه حاصل شد که آنچه در مسیر دانندگی و تکامل روح انسانی با تکیه بر عشق خالصانه صورت می گیرد، مهم ترین نکته در اشتراک نظر این دو اندیشمند است.
۱۷۶.

جستاری در پدیدارشناسی همدلانه آنهماری شیمل برپایه آرای فردریش هایلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنهماری شیمل پدیدارشناسی همدلی دین و عرفان فردریش هایلر اسلام مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۳۷۴
از پدیدارشناسی در پژوهش های مرتبط با امور قدسی (اعم از دین و عرفان) استفاده شده است. به تبعِ پدیدارشناسی فلسفی، مهم ترین ویژگی های پدیدارشناسی دین، توصیف در برابر تحلیل، شهود ذات، تعلیق و همدلی است. بُعد «همدلی» در پدیدارشناسی دین و عرفان، کاربردی بیش از پدیدارشناسی فلسفی دارد. پدیدارشناسی همدلی، توصیف پدیدارشناسانه موضوع، از نگاه شخصِ باورمند است. فردریش هایلر در پدیدارشناسی دینی عرفانی خود، با کنارگذاشتن پیش فرض ها، به عمق «تجربه دینی» نفوذ و در رویارویی مستقیم، بی واسطه و همدلانه، آن را توصیف می کند. آنه ماری شیمل با تأثیر از دین پژوهی فردریش هایلر و با تأکید بر مؤلّفه همدلیِ پدیدارشناسی، خود را از پیش فرض های انحصارگرایانه رهانیده است تا عرفان و اسلام را دقیق تر درک کند. این تأثیرپذیری بیشتر بر الاهیات و عرفان تطبیقی، سیر از ظاهر به باطن دین، وحدت ادیان، نیایش و تأکید بر نمودهای بی واسطه و زنده استوار است. در پژوهش های آنه ماری شیمل، به سبب بروز و ظهورِ آشکارترِ پدیدارها در آداب و رسوم اجتماعیِ عامه مسلمانان و پیروان تصوف، بر مؤلّفه عاطفه و همدلی بسیار تأکید شده که همین امر گاه پژوهش های او را غیرمستند کرده است. ازسوی دیگر، گاه پژوهش های شیمل به سبب بُعد توصیفی پدیدارها و بی بهره بودن از مبانی علّیتی و تحلیلی و همچنین اتّکای آن بر دریافت های عاطفی شخصی پژوهنده، نمی تواند جهان شمول، اقناع کننده و دارای تبیین علمی باشد.
۱۷۷.

تحلیل روایت شناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریه زمان در روایت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی زمان در روایت مولانا مثنوی روایت طوطی و بازرگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۶ تعداد دانلود : ۵۵۷
یکی از روی کردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگ ترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستان پردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با روی کرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از روی کردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است.
۱۷۸.

آسیب شناسی روانی و روان درمانی از دیدگاه مولانا: پیش فرض های انسان شناسی، روان شناسی و روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا آسیب شناسی روانی و روان درمانی پیش فرض انسان شناسی پیش فرض روان شناسی پیش فرض روش شناسی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۷۹
نظریه های علمی و از جمله نظریه های روان شناسی مبتنی بر پیش فرض های نظری ویژه ای می باشند که تاثیر قابل ملاحظه ای در بدنه اصلی نظریه ها به جای می گذارند و تفاوت این نظریات تا حدودی منعکس کننده پیش فرض های زیربنایی متفاوت آنها می باشد. به نظر می رسد با تغییر مفروضات پایه و جایگزینی آن ها با مفروضات متافیزیکیِ فرهنگی به منزله مبانی نوین، شاهد تغییر پارادایمی در نظریه های علمی موجود باشیم؛ پژوهش حاضر با هدف قرار دادن این امر، در صدد تعیین پیش فرض های انسان شناسی، روان شناسی و روش شناسی آسیب شناسی روانی و روان درمانی از دیدگاه مولانا می باشد تا چشم انداز تازه ای در این قلمرو ها ترسیم نماید. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل محتواست. در این پژوهش نشان داده شد که مولانا انسان را موجودی آزاد و مختار می داند که می تواند در سرتاسر زندگی تغییر نماید. او معتقد است زبان به عنوان امری بین الاذهانی، تعیین کننده اصلی رفتار به شمار می آید. مولانا به گرایش اصیل آدمی به رشد و کمال اشاره داشته و مسیر رشد را طریق رسیدن به سلامت و نشاط حقیقی می داند. در نگاه او انسان ها عموماً در وضعیت آسیب قرار دارند؛ اغلب وجود اصیل و واقعی خویش را به اشتباه با تعلقات بدنی و گرایش های نفسانی شده یکی گرفته و با برساختن خویشتن کاذب و فرو غلتیدن در دام خیالات، دچار غم و پریشانی می شوند. فربه کردن این خویشتن کاذب، فرد را در معرض آسیب قرار می دهد و بیمار می سازد. فرایند رهایی از آسیب، فرایند از دست دادن و از میان برداشتن این خویشتن و دست یازیدن به"بی خودی" است که مستلزم مواجهه ای سهمناک و تن دادن به سلوکی سرسخت می باشد و با تنش و درد همراه است تا در نهایت فرد به رهایی دست یابد. در دیدگاه مولانا اساساً ذهن آدمی از زبان او جدا نیست؛ زبان، به ویژه قالب داستان، نقش برجسته ای در ساخت دهی به معنا، شناخت و رفتار آدمی دارد و از اینرو خاستگاه آسیب و درمان به شمار می آید. زبان است که فرد را بیمار می سازد و هم اوست که درمان می کند. زبان کاوی و تحلیل داستان هایی که برساخته های زبانی محسوب می شوند، راه و روش مناسبی برای بررسی وضعیت های انسانی و از جمله وضعیت آسیب های روانی و ابزار و شیوه مناسبی برای چاره سازی و درمان می باشند.
۱۷۹.

بررسی استعاره های مبتنی بر ذهن آگاهی در ابیات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی استعاره مولانا مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۴ تعداد دانلود : ۵۹۷
هدف: ذهن آگاهی به عنوان یک درمان جدید، ریشه در فرهنگ شرق داشت، هدف از این مطالعه شناسایی استعاره های بومی و فرهنگی مبتنی بر ذهن آگاهی در سه دفتر اول مثنوی معنوی مولانا بود. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا و جامعه آن سه دفتر اول مثنوی معنوی بود. انتخاب نمونه به صورت هدفمند صورت گرفت و تعداد (1027)، استعاره در سه دفتر شناسایی شد. ابتدا استعاره های مرتبط با هر یک از 9 مؤلفه ذهن آگاهی شناسایی و سپس فراوانی آنها تعیین شد. از تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار MAXQDA برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش تعداد استعاره ها در دفتر اول تقریبا دو برابر دفتر دوم و سوم بود. بر اساس یافته ها، استعاره های شناسایی شده مرتبط با مؤلفه های اصلی ذهن آگاهی، به ترتیب فراوانی از تعداد بیشتر به کمتر، عبارت از: عدم واکنش، اعتماد (اطمینان)، عدم قضاوت، بخشندگی (مهربانی)، بردباری، پذیرش و قدرشناسی (سپاسگزاری)، ذهن مبتدی و رها کردن/ نچسبیدن بودند. به عبارت دیگر عدم واکنش از بیشترین فراوانی و رها کردن/ نچسبیدن از کمترین فراوانی برخودار بودند. در این پژوهش برای مؤلفه عدم واکنش، زیرمؤلفه های تسلیم، نجنگیدن و سکوت، و برای مؤلفه عدم قضاوت زیر مؤلفه های روشن بینی، وسعت دید و عدم مقایسه استخراج شدند. همچنین در این پژوهش با توجه به مفهوم کلی ذهن آگاهی و بر اساس استعاره های جستجو شده، 4 مؤلفه عمل با آگاهی، مشاهده و توصیف، درک (همدلی) و تعادل، به عنوان مؤلفه های دیگر ذهن آگاهی کشف و شناسایی شدند. نتیجه گیری: به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می شود که به منظور انتقال بهتر مفاهیم و آسان سازی آموزش و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت، از استعاره های بومی و فرهنگی مبتنی بر ابیات مولانا استفاده کنند.
۱۸۰.

نگاهی به وطن مألوف از دیدگاه مولانا بر اساس مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وطن وطن مألوف بازگشت به اصل مولانا مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۸۱
دغدغ ه وجود جهانی دیگر که از آن با عنوان «وطن مألوف» یاد می شود، در ذهن بشرِعهد باستان تا انسان قرن بیست ویکم، همواره وجود داشته است. مولانا نیز در اندیشه های عرفانی خود، برای انسان وطنی فرامادی متصور شده است که این خاستگاه، تفاوت های اقلیمی و زبانی را کمرنگ می کند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نگاهی به مفهوم وطن مألوف بر اساس مثنوی معنوی دارد. جاودانگی انسان در مثنوی ، با دستیابی به وطن اصلی فراهم می شود. این جاودانگی به تدریج هم می تواند صورت بگیرد و هر انسانی با هر رتبه ای، دور از این تعالی و کمال نیست. مولانا معتقد است با تهذیب نفس و طی مراحل سلوک می توان بازگشتی اختیاری داشت و حتی هنگام حیات دنیوی نیز از مبدأ الهی بهره برد. از دیدگاه مولانا، وطن مألوف، مکانی دور از دسترس نیست و راه دستیابی به آن «انسان بودن» است و بس.