مطالب مرتبط با کلیدواژه

مولانا


۲۰۱.

اعتراض در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتراض ادبیات متعهد مولانا مثنوی عرفان و تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۰۹
شعر اعتراض، به عنوان یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد، از دیرباز در ادبیات فارسی به اشکال مختلف وجود داشته است. آثار اغلب شعرا و نویسندگان برجسته ایرانی از گذشته تا امروز ، آیینه تمام نمای محیط و روزگار زندگی آنان بوده است. چنان که بسیاری از آنان در تحلیل و تبیین دشواری های زندگی به مراتب تیز بین تر و حساس تر از سایر دانشمندان اجتماعی بوده اند و نسبت به مسایل و مشکلات جامعه، احساس مسؤولیت می کردند؛ در نتیجه با سرودن اشعار اعتراضی، در برابر ناراستی ها و کج روی های هیأت های حاکمه و اقشار مختلف اجتماع، از نوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... واکنش نشان می دادند. یکی از این شاعران و اندیشمندان مولانا جلال الدین محمد بلخی می باشد. سخن گفتن از مولانا و اندیشه های سیاسی  اجتماعی او کاری بس دشوار است و در این زمینه هر کسی بنا بر ظن خود یار مولانا می شود؛ با این حال، با توجه به شور و حال عرفانی مولوی هرچند که در بادی امر به نظر می رسد که او هیچ توجهی به اوضاع روزگارش ندارد و از سیاست های حاکمان زمانش برکنار است، لیکن با تحقیق در آثارش، دیدگاه های سیاسی  اجتماعی و انتقادی او را می توان یافت. همچنین می توان اوضاع روزگارش و مناسبات حاکم بر ضوابط و سیاست عصرش را در جای جای اشعارش باز نمایاند و گوشه هایی از اعمال زور و خشونت حاکمان و وابستگان به جناح حاکم را به تصویر کشید . هدف از این مقاله که به روش توصیفی و نحلیلی انجام پذیرفت، بررسی شعر اعتراض در مثنوی مولانا است؛ به این منظور، اشعار اعتراضی مولانا در مثنوی مولانا مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
۲۰۲.

اشتراکات مصادیق فضیلت در اندیشه مولانا و لیندا زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضیلت اخلاق مولانا زاگزبسکی مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
مؤلفه فضیلت و اخلاق فضیلت گرا، یکی از مهم ترین مسائلی است که در تفکر مولوی و زاگزبسکی جایگاه ویژه ای دارد. مولوی در نشان دادن و ترویج این امر، با الگو قرار دادن اخلاق فضیلت سعی در تفهیم این اخلاق برای مخاطب خود دارد. در این بین و با توجه به تطبیق آرای زاگزبسکی با مولانا می توان به این امر رسید که اخلاقیات و فضیلت در نزد مولوی در تطابق با نظریات زاگزبسکی قرار گرفته است.این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است نشان می دهد که مولانا و زاگزبسکی هر دو بر این باور هستند که فضیلت تحسین آمیز است و خیری دائمی در آن نهفته است. در واقع فضایل اخلاقی در نزد مولانا عواطف و احساسات وی را به سمت راستی و درستی هدایت می کند و باعث می شود که این شاعر، اهداف خود را بر طبق این فضایل هدایت کند. و این عمل با نظریه زاگزبسکی در تعامل است که معتقد است، فرآیندها و عادت هایی که عواطف و امیال ما را مدیریت می کنند، فضایل اخلاقی نام دارند. زاگزبسکی انگیزه بنیادین فضایل اخلاقی را عشق به هستی و انگیزه بنیادین فضایل فکری را عشق به حقیقت معرفی می کند. زاگزبسکی و مولوی در اندیشه های خود، خداوند را بنیان نهایی تمام اوصاف و ارزش های اخلاقی می دانند و بر این باورند که خدا دارای انگیزه های عالی است و فضایل وی نمونه اعلای ملکات خوب هستند.
۲۰۳.

مبانی خدا شناسی مولانا و دلالت های آن در تربیت عاطفی (اصول و روش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا تربیت عاطفی خدا شناسی قدرت رحمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۴۴۲
نظام تعلیم وتربیت، با تعلیم و تزکیه نیروی انسانی، تلاش می کند از عمده ترین مشکلات جامعه بشری مانند بی عدالتی اجتماعی، جنگ و خونریزی، انحطاط اخلاقی و فساد اقتصادی پیشگیری نماید. به نظر می رسد برای رسیدن به چنین اهدافی، نظام تعلیم وتربیت باید اهداف حیطه عاطفی را پرورش دهد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی مبانی خدا شناسی مولوی برای دستیابی به تأثیرات این مبانی بر تربیت عاطفی بوده و با استفاده از روش توصیفی استنتاجی، آثار مولوی بررسی و دیدگاه های وی درمورد مبانی معرفت به موجودیّت خدا، قدرت، حلم، رحمت و توّابیّت ، شرح داده شد. همچنین ارتباط و تأثیر این دیدگاه ها، با هدف اصلی این تحقیق، جستجو و مورد مداقّه قرار گرفت. از بررسی مبنای معرفت به موجودیّت خدا، اصل طلب؛ از مبنای قدرت، اصل تضرّع؛ از مبنای حلم، اصل یقظه؛ از مبنای رحمت، اصل ظرفیت افزایی برای جذب رحمت و از مبنای توابیّت، اصل بازگشت، منتج شد و به اتّکای این اصول، روش های مناسب مانند: نماز با حضور قلب، آگاهی و معرفت، صدق و راستی، دوری از تجاوز و زیاده خواهی، فروتنی، ترحّم بر دردمندان و دوری از قساوت قلب و تکبّر و ...، استخراج شد.
۲۰۴.

خوانش مثنوی معنوی مولانا براساس مکتب سوررئالیسم

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۳۲۳
ﺳﻮررﺋﺎﻟﯿﺴﻢ ﭘر ﺟﻨﺒﺶﺗﺮﯾﻦ و ﭘﺮ ﻫﯿﺎﻫﻮﺗﺮﯾﻦ ﻣﮑﺘﺐ ادﺑﯽ ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺘﻢ ﺑﻮد ،که ادﺑﯿﺎت ﻣﻠﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار داد .اﯾﻦ ﻧﻬﻀﺖ را ﻣﯽﺗﻮان دﻧﺒﺎﻟﻪرو رﻣﺎﻧﺘﯿﺴﻢ داﻧﺴﺖ،ﮐﻪ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه ﻓﺮوﯾﺪ ﺷﮑﻠﯽ ﻧﻮ ﭘﯿﺪا کرده اﺳﺖ، ﺑﺎ ﻧﯿﺮوی ﺿﻤﯿﺮ ﭘﻨﻬﺎن دﻧﯿﺎی ﺗﺎزه ای ﺑﻪ روی ﻫﻤﻪ اﯾﺠﺎد ﮐﺮد و نیز ﺑﺮای ادﺑﯿﺎت ﻃﺮﺣﯽ ﻧﻮ را ﻓﺮاﻫﻢ آورد. ﺑﺮﺧﻮرد ﺳﻨﺖ وﺻﻨﻌﺖ در ﻗﺮن ﺑﯿﺴﺘﻢ اروﭘﺎ در ﺗﻔﮑﺮ وﮐﻼم ﺗﺤﻮﻟﯽ اﯾﺠﺎد ﮐﺮد و ﺷﺎﻋﺮاﻧﯽ ﻧﻮﭘﺮداز را ﺧﻠﻖ ﮐﺮد. ﻫﺮ ﻋﺮﺻﻪای از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎ ﻓﻠﺴﻔﻪای داردﮐﻪ ﻫﻤﺎن اﺻﻮل، روش و وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎﺳﺖ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻫﻨﺮ و ﺷﻌﺮ، ﺣﺎل ﻣﮑﺘﺐ ﺳﻮررﺋﺎﻟﯿﺴﻢ ﻫﻢ دارای ﻓﻠﺴﻔﻪ ای اﺳﺖ و ﺑﺎﻟﻄﺒﻊ اﺻﻮﻟﯽ دارد. میﺗﻮان ﮔﻔﺖ ،ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎی اﺻﻮل ﻣﮑﺘﺐ ﺳﻮررﺋﺎﻟﯿﺴﻢ ﺑﺎ ﻋﺮﻓﺎن و تصوف ﺗﺸﺎﺑﻬﺎتی دارد. از ﺟﻤﻠﻪ: ﺑﺪاﻫﻪ ﮔﻮﯾﯽ، ﺟﻨﻮن و ﻣﺴﺘﯽ، ﺧﻮاب و روﯾﺎ، ﻫﺰل و ﻃﻨﺰ، رﻫﺎ ﺷﺪﮔﯽ، ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻋﺸﻖ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ، ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﻧﯿﺮوی وﻫﻢ و ﺧﯿﺎل ﮐﻪ در اﺷﻌﺎر ﺷﺎﻋﺮاﻧﯽ ﭼﻮن ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻧﻤﻮد ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺗﺌﻮری ﻫﺎی ﻣﮑﺘﺐ ادﺑﯽ ﺳﻮررﺋﺎﻟﯿﺴﻢ و اﺻﻮل آن ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺗﺸﺎﺑﻪ ﺑﯿﻦ اﯾﻦ ﻧﻬﻀﺖ ﺑﺎ ﺗﺼﻮف و اﻧﻄﺒﺎق آن ﺑﺎ ﻣﻮﻻﻧﺎ و اﺷﻌﺎرش در ﻣﺜﻨﻮی ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.
۲۰۵.

عشق از دیدگاه مولانا و مهربابا ایرانی

تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۴۹۵
تاثیر مولانا درشبه قاره از جهات متعدد چشم گیر و لایق توجه است ، صرف نظر از چاپ زیاد آثار مولانا و شرح های مختلف به زبانهای اردو و ... . ایده ها و اندیشه های مولوی در شبه قاره شایان توجه بوده است. شبه قاره از دیرباز میهن روحانی و معنوی مولانا جلال الدین بلخی بوده است. این مقاله ، بررسی است در خصوص‹‹ عشق›› از دیدگاه بزرگترین عارف زبان پارسی مولانا جلال الدین محمد بلخی با برجسته ترین عارف مقیم هند مهربابا شهریار ماندگار ایرانی که برمبنای شیوه تطبیقی و تحلیلی تدوین شده است . با توجه به ضرورت پژوهش در مورد تأثیر و تأثر عرفان ایرانی و هندی بیش از پیش احساس می شود ، هدف از این مقاله با رویکرد های تطبیقی مشخص کردن ابعاد تاثیر پذیری عارفان معاصر هند از مولانا وآشنایی با شباهت میان اندیشه های عرفانی عرفا ایرانی و عارفان معاصر هند است.
۲۰۶.

تصوف فلسفی از محی الدین عربی تا عطار در شرق و غرب جهان اسلام در قرون وسطی؛ توسعه عرفان در سلسله موحدین و حفصیان

تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۴۴۵
پدیده تمدنی و فرهنگی عرفان و تصوف فرایندی سیاسی اجتماعی در غرب اسلامی است و دارای اثار زود و دیر تمدنی و سیاسی نظامی و فرهنگی است. این حریان انسانی از کاز فتح اندلس تا نخستین روز های سقوط جریان پیدا کرد و تنها دستاورد تمدن اسلامی در اندلس و مغرب است که هنوز این ادبیات عرفانی در بالاترین سطح مورد استفاده بین المللی در شکل مکتب عرفانی محی الدین عربی است. تصوف در غرب اسلامی سه مرحله را پیمود و به شکل نهایی در مکتب المریه و مرسیه ای اندلسی محی الین عربی و ابن سبعین ظهور کرد و جریان عرفان و تصوف در جهان را تاکنون در سایه معارف آن ها قرار دارد. از ابن مسره(319-931) تا ابن قسی و سپس از ابن سبعین و محی ادین عربی دور سوم و نهایی جریان تصوف در غرب اسلامی را سامان دادند. مرحله اول معارف عرفانی اخوان الصفا وارد غرب اسلامی شد و ماده اولیه فلسفه، عرفان اندلسی و مغربی را ساخت و در مرحله دوم عرفان اندلسی در ایبری درعصر مرابطین بوسیله ابی مدین ( 511 ) توسعه یافت و توسط حرکت پیشوایی ابن قسی رقم خورد و در مرحله سوم با ششتری، شاذلی و ابن سبعین و محی الدین عربی شکل گرفت دوره سوم دوره تکامل و توسعه کمی و کیفی هم زمان مکاتب عرفانی در جهان اسلام در قرن ففتم و اغاز قرن هشتم است و خلق وجود کتبی عرفان اسلامی در شرق و غرب عالم است. محصول نهایی این مرحله که نقطه مشترک هم زمان عرفان اسلامی در سراسر جهان اسلام است تولید پاراذایم ذهنی خاصی در اندیشه عرفان اسلامی با عنوان تصوف فلسفی است. از جمله پدیده های فرهنگ و تمدن اسلامی فلسفی ساختن تصوف و خلق تصوف فلسفی است. این پدیده تمدنی تا حد زیادی متاثر از اوضاع سیاسی اجتماعی جهان اسلام در شرق و غرب ان است که همزمان شاهد سقوط شهر ها در شرق و در غرب جهان اسلام بواسطه نزاع داخلی و هجوم خارجی مغول و بدست دولت های صلیی شمال اسپانیا و حامیان اروپایی ان ها بود. در بین چهره های بانی تصوف فلسفی نام ابن سبعین و محی الدین عربی (638-1240م)در خلق اثر رمزی فتوحات مکیه و فصوص در اندلس و عطار(618-1221) و مولوی در ایران می درخشد. عطار با به کارگیری زبان فارسی در بیان مفاهیم صوفیانه اثارکلاسیک در عرفان و تصوف فلسفی مانند منطق الطیر را خلق کرد. او معاصر خلق شکل متکامل تصوف فلسفی درغرب اسلامی بوسیله ابن سبعین و محی الدین عربی است. زبان مشترک تصوف فلسفی شرق و غرب جهان اسلام رمز و غایت ان شناخت حقیقت مطلق است ،ابن سبعین بنیانگزارتصوف فلسفی هم فلسفه خود را فلسفه حق نامید. فرضیه این تحقیق زمینه مشترک سیاسی اجتماعی مذهبی اقتصادی و کلامی پیدایش طیفی متفاوت ازتصوف فلسفی درشرق وغرب چهان اسلا م است که با پژوهش ومعرفی تصوف فلسفی درغرب جهان اسلام وبررسی اجمالی ان در آثارعطار انجام شده است. پژوهش بررسی مجدد مقالات نویسنده در تحولات فلسفی و کلامی غرب اسلامی و تصوف و عرفان عهد موحدین و حفصیان است ازسال 1381، 1384 است. فایده نظری پژوهش پیدایش فلسفه اندلسی است که در کتاب مولف با همین عنوان تبین شده است دو مکتب عرفانی شرق وغرب جهان اسلامی در پی ساختن الگویی ذهنی بودند که در صحنه تغییرات اجتماعی باحفظ اندیشه اسلامی هویت شخصیتی جوامع اسلامی را در برابر هجوم سیاسی نظامی شرق دور وغرب دور حفظ کنند وتاحدود زیادی رایزنی فرهنگی این عناصراصلی عرفان که دروجود کتبی ان ها که میراث تمدن اسلامی است باقی مانده است. در این کار هویت بخشی به فرد وجوامع عربی و ایرانی و مغربی موفق بوده اند اما درعمل کارکرد زیادی نداشتند وجهان اسلام با تحربه سه وضعیت اندلسی درفضای نابسامان اجتماعی در میان دو هژمونی سیاسی و نظامی اقتصادی دچار فروپاشی و حال فقدان و عدم درزمینه های مختلف زندگی روزمره شد.
۲۰۷.

روش شناسی معرفت در مثنوی مولانا با تکیه بر سنت و مشرب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت و مشرب عرفانی روش معرفت مثنوی معنوی مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۵۵۷
از شرایط مهم و اساسی برای به کارگیری روشی علمی و هدفمند و برنامه محور در تحقیقات عرفانی تعیین و تبیین سنت و مشرب عرفانی اهل تصوف یا به تعبیر دیگر واکاوی اصول و فروع مبانی عرفان اسلامی است. روش شناسی معرفت یکی از ویژگی های اصلی سنت های عرفانی است که می تواند برگرفته از منابع مختلف نقل، عقل و کشف و شهود باشد. نویسندگان این پژوهش می کوشند ضمن بررسی بازتاب روش های نقلی و عقلی در مثنوی، اثبات کنند تنها روش متقن معرفت شناسی روش کشف و شهود است و دو شیوه دیگر زمانی ارزشمند است که با روش کشف و شهود مطابقت یابد. به بیان دیگر، مطابق سنت و مشرب عرفانی مولانا خداشناسی (معرفت الرب) وابسته به خودشناسی (معرفت النفس) است؛ بنابراین سالک با کاربرد ابزار مختلفِ شیوه شهودی می کوشد، پلّه پلّه و به تدریج میزان مواجید عرفانی خود را ارتقا دهد تا از خود و ماسوی الله بیرون آید و به خودشناسی رسد. این امر در مثنوی معنوی از مرتبه تزکیه نفس آغاز می شود و با عشق ادامه می یابد. سپس مراتب کمال آن در سکر و حیرت طی می شود تا سرانجام در مرتبه فنا این توفیق نصیب سالک شود؛ در این مرتبه سالک به کل از غیر خدا تهی می گردد و تنها به اختیار و اراده او حرکت می کند؛ بنابراین به مقصود و غایت نهایی خود یعنی توحید و معرفت الرب دست می یابد.
۲۰۸.

صلح و دوستی از دیدگاه مولانا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولانا عرفان صلح آشتی دوستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۲ تعداد دانلود : ۴۷۸
واژه های صلح، دوستی و آشتی از آغاز تاریخ بشر تا کنون جزء پرکاربردترین واژگان به شمار آمده اند؛ چنان که درکتاب های آسمانی مانند قرآن مجید، انجیل، تورات و کتاب های عرفانی، فلسفی، حکمی و ادبی نیز به فراوانی از آن یاد شده و در اندیشه های عارفان، ادیبان، حکیمان، شاعران و عالمان گوناگون جا گرفته است. در ادبیّات عرفانی نیز، عارفان  به وصف کردن واژه های صلح و آشتی و دوستی اهمّیّت زیادی داده و در متون عرفانی خود، مکرّر انسان ها را به صلح و دوستی دعوت کرده اند. مولانا جلاالدین رومی یکی از این مهم ترین و معروف ترین عارفان قرن سیزدهم میلادی می باشد که با آثار گران بها و افکار ارزشمند عرفانی خود در همه جهان نور عرفانی، آشتی، و دوستی را پراکنده است. مولانا در آغاز مثنوی، وجود انسان را به نی ای مانند کرده که از نیستان و اصل خود جدا افتاده و به سبب این جدایی، فریاد شکایت سرداده است. پس انسان باید تلاش کند تا از قید و بندهای دنیایی ببُرد و سرانجام به اصل خود بازگردد. چنین انسانی در طول زندگی خود فردی بی آزار و صلح جو خواهد بود. با توجّه به این نکته،  نگارنده در این مقاله سعی کرده است نظر و اندیشه های مولانا  را در سروده هایش درباره صلح و دوستی بررسی کند.
۲۰۹.

جلوه های نمادین طبیعت در شعر و نگارگری قرون چهارم و هفتم هجری (با تاکید بر اشعار منوچهری دامغانی و غزلیات شمس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمادگرایی طبیعت شعر نگارگری منوچهری مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۵۵۴
نمادگرایی به عنوان یکی از ابزارهای بیان تصویری و انتقال مفاهیم، آثار زیادی از نگارگری ایرانی را در صورت و معنا به هم نزدیک کرده است، از سوی دیگر کاربست نماد یکی از آرایه های ادبی نیز محسوب می شود. در رهگذر سرودن، آنچه چشم احساس، عاطفه و تخیّل شاعر را بیشتر به سوی خود جذب می کند، آفرینش و پهنه و گستره طبیعت است. هنرمند ایرانی در فضایی نمادین به آفرینش می پردازد؛ نگارگر ایرانی با بهره گرفتن از بستر ارزشمند شعر و ادب فارسی، نه در پی بازنمایی طبیعت ملموس، بلکه به فرانمایی جلوه های نمادین پرداخته است. منوچهری دامغانی و مولانا محمد جلال الدین بلخی (شمس) از برجسته ترین مهم شعرای توصیف گر طبیعت در ادبیّات فارسی هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی در صدد واکاوی جلوه های نمادین طبیعت در شعر و نگارگری قرن چهارم و هفتم هجری است. یافته های پژوهش نشان می دهد، کاربرد طیف واژگانی در اشعار منوچهری و مولوی نشان از آن دارد که جهان شعری آن ها، جهانی سبز و مملاء از نمادهای طبیعت پرور است. نمادپردازی تصویرگری طبیعت در شعر این دو شاعر و نگارگری قرن چهارم و هفتم هجری به صورت زیبایی نمایان است. ابداع و استفاده از عناصر نمادین در نگارگری ایران در قرون چهارم و هفتم هجری، صورت مستقلی نداشته بلکه روند تکاملی در صورت و محتوا را براساس شعر و ادب فارسی این دوره همراه با شاعرانی چون منوچهری و مولانا و تحت تاثیر ورود تصویرسازی طبیعت پردازانه به شیوه چینی در نگارگری ایران طی کرده است. اهداف پژوهش 1.شناخت جلوه های نمادگرایی از طبیعت در شعر و نگارگری ایران با تاکید بر اشعار منوچهری دامغانی و غزلیات شمس. 2.مقایسه عناصر طبیعت از دیدگاه منوچهری (طبیعت گرای صرف) و مولانا (شمس). سؤالات پژوهش 1.کاربست نمادگرایی چه جایگاهی در اشعار منوچهری و مولوی و نگارگری قرن چهارم و هفتم هجری داشته است؟ 2. منوچهری دامغانی و مولوی در اشعار خود به طبیعت چه نگاهی داشته اند؟
۲۱۰.

تبیین مفهوم وحدت در مثنوی با استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره شناختی لیکاف و جانسون مثنوی معنوی مولانا وحدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۸۷
وحدت از مفاهیم محوری در تفکر عرفانی است. مولانا برای تفهیم این مفهوم، همچون بسیاری از مفاهیم غامض عرفانی، از استعاره بهره برده است. در این پژوهش، استعاره های مولانا از مفهوم وحدت در مثنوی معنوی ، براساس نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون، بررسی و تحلیل شده است. هدف از این مقاله آن است که با تحلیل استعاره ها و تشخیص نوع و کارکرد شناختی آن ها، دیدگاه مولانا به این مفهوم، نحوه معرفی آن به مخاطب و عوامل مؤثر در انتخاب این استعاره ها را دریابیم. ابتدا نمونه های استعاره های وحدت را استخراج کردیم و بعد به تحلیل و توصیف آن پرداختیم. مولانا در مثنوی ، از هفت کلان استعاره نور، انسان، عنصر طبیعی، شیء، مکان و ظرف، روییدنی ها و مفهوم انتزاعی استفاده کرده که اغلب استعاره ها از نوع هستی شناختی هستند. با این استعاره ها، تمام ویژگی ها و کارکردهای مفهوم وحدت، به نحوی که با اصل حفظ اسرار منافات نداشته باشد، برای مخاطب به تصویر کشیده شده است. عواملی مانند شغل خطابه و ارتباط با عموم مردم، سبک شاعری و محیط زندگی مولانا در گزینش استعاره هایی ساده، ملموس و عامیانه تأثیرگذار بوده است، اما دسته ای از استعاره ها هستند که تصویر ارائه شده از وحدت، در آن ها بسیار انتزاعی است و گویی برای محرمان و مخاطب خاص به کار رفته است، مانند «وحدت بی رنگی است»، «وحدت فکر است» و... . در این استعاره ها، تصویری که برای معرفی مفهوم انتزاعی وحدت به کار رفته، خود انتزاعی است و نیاز به معرفی دارد.
۲۱۱.

جستاری در ساختار مکتوبات عرفانی (بر پایه مکتوبات غزّالی، سنایی، مولانا و عین القضات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتوبات عرفانی غزالی سنایی مولانا عین القضات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۳۶۶
مکتوبات عرفانی از ارزشمندترین نمونه های مکاتیب غیر رسمی به شمار می روند. ذوق سرشار، ذهن خلّاق و قلم پُرْراز عرفا، این نامه ها را از منشآت کاتبان درباری که به فنّ ترسّل، نیک آگاه بوده اند، ممتاز ساخته است. با مطالعه این متون، ساختاری قاعده مند و منسجم در نگارش نامه ها به چشم می خورد. نگارندگان این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی کوشیده اند، مکتوبات غزّالی، سنایی، مولانا و عین القضات را از لحاظ ساختار و محتوای نامه ها با ارائه شواهد، تحلیل و بررسی کنند. شیوه نامه نگاری، موضوع، مخاطب و به طور کلی ساختار نامه های نویسندگان مزبور از مواردی است که کمتر به آن توجه شده است؛ لذا، جای خالی این پژوهش در میان کارهای انجام شده مرتبط با مکتوبات عرفانی احساس می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ساختارهای مکاتیب عرفانی با ساختارهای مکاتیب دیوانی متفاوت است. این تفاوت در آغاز نامه، خطاب ها و القاب مشهودتر است؛ در رکن اصلی نامه ها نیز به صراحت موارد درخواستی کاتب بیان شده است. افزون بر این ها، مکتوبات عرفا هم به لحاظ اخلاقی تعلیمی و هم به جهت آموزش مبانی عقیدتی و عرفانی مشحون به اندرزها و توصیه های ارزشمند است.  
۲۱۲.

تبریز از منظر مولانا جلال الدین محمد بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا تبریز شمس دیوان کبیر مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۲۸۳
شهرها نشانه فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازه مکّه مکرّمه به دلیل وجود کعبه معظّمه و شهر تبریز به جهت شمس تبریزی در ذهن و زبان او اثر نگذاشته است. مولانا به جهت شیفتگی و عشق سوزان به شمس، از زمانی که جذب او شده است، تخلصش از خاموشی به روشنی شمس می گراید. از این هنگام است که تبریز در درون او برتر از کعبه و برتر از عالم ناسوت و لاهوت می شود، گویی او می بیند که عرشیان به خاک تبریز سجود می برند انگار او شنیده که تبریز بلی گوی اَلَستُ بِرَبِکُم حق تعالی بوده است. این شهر زیبای سده هفتم که پایتخت غازان خان تیموری بود را برتر از بهشت می انگارد و کعبه اسلام نه بلکه کعبه هر دو جهان می شمارد و شمس را رکن یمانی آن می نامد. در خاک تبریز عجایب ها می بیند و از مسافران آن شهر می خواهد که به عنوان تحفه مقداری خاک تبریز برای او بیاورند تا سرانجام در خاک تبریز مدفون شود. در این گفتار نویسندگان کوشیده اند به روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل جلوه های تبریز در شعر مولانا بپردازند و دلیل برتری تبریز را در ذهن و زبان مولانا جویا گردند.
۲۱۳.

بازنمایی«انسان شناسی مولوی» و سلوکِ عرفانی مبتنی بر آن در برنامه «گنج حضور»

کلیدواژه‌ها: مولانا انسان شناسی افسانه من ذهنی حقیقتِ وجودی انسان گنج حضور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۵۰
انسان شناسیِ مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی، از برترین و غنی ترین کوشش های حوزه «انسان شناسی دینی» است؛ چنانکه اساسِ پهنه ی ناپیدا کرانه ی مثنوی وی، انسان شناسی دانسته شده است؛ برای بسط و انتشارِ این حوزه مطالعاتی مهم، به خوانش پرویز شهبازی از انسان شناسی مولانا، مستندات قرآنی و استدلال های آن بر اساس مطالعه ای اسنادی و بنیادین توجه شد تا با تمرکز در بحث های او، عناصر اصلی خوانش وی از «انسان شناسی مولانا» به دست داده شود. آنچه که خوانش انسان شناختی شهبازی را قابل توجه می کند، استدلال پیوسته او بر استوار دانستن درس های زندگی آموزِ مولانا بر آن انسان شناسی و مهم تر، ابتنای برنامه عرفانی و سلوک معنوی مولانا بدان است. انسانی که شهبازی از زبانِ مولانا به تصویر می کشد، انسانِ خداگونه ای است که با شناختِ «افسانه منِ ذهنی» که پیوسته در حال «هم هویت ساختن او با آفلین» و مشغول کننده او به «قضاوت» و «مقاومت» است، از آن فاصله گرفته و می گذرد و با «واهمانش» و بازگشت به حضور و جریانِ «صبر» و «شکر»، مرکزِ خود را با فضاگشایی، «عدم» و آن را مهبط الهی می کند، «تقوی القلوب» از آن حقیقتِ وجودی و خداگونگی و حرم خدایی او، پاسبانی می کند و او را تا بی نهایتِ کوثری می پروراند، بالا می کشاند و به ابدیتِ خدا زنده و او را جاودانه می سازد. 
۲۱۴.

واکاوی جایگاه«مرگ» در اندیشه مولانا و فلسفه وجودی و دلالت های برآمده از این دو دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ اختیاری مولانا مثنوی معنوی و فلسفه وجودی تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۰۳
پژوهش حاضر با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون و پژوهش های بین المللی در ارتباط با مرگ پرداخته است. از کلیه منابع چاپی و الکترونیکی در دسترس مبتنی بر اهداف و سؤالات پژوهش برای جمع اوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با بکارگیری نظام مقوله بندی قیاسی انجام شد و در فرایند آن ابتدا با کدگذاری باز مؤلفه ها احصاء و سپس با حذف همپوشانی و دسته بندی موارد، نتایج محقق شد. هدف کلی از انجام تحقیق واکاوی جایگاه مرگ در اندیشه مولانا و فلسفه وجودی و دلالت های برآمده از این دو دیدگاه بود. نتایج بدست آمده در مقوله هایِ مرگ به مثابه یک حقیقت و مسلم ترین امکان ها، به مثابه تعالی طلبی، به مثابه اندیشه ورزی، به مثابه رهایی، به مثابه شادی، به مثابه آزمون، به مثابه غلبه بر ترس، به مثابه کنترل امیال، به مثابه تغییر و تحول تقسیم بندی گردیدند. بنابراین می توان گفت که مرگ به عنوان پایان زندگی نیست و می تواند به عنوان یک پل و گذر از یک دوره زندگی و ورود به دوره دیگر زندگی باشد. بنابراین می توان مرگ را به عنوان یک گام از زندگی تلقی نمود.
۲۱۵.

اهمیت آینه سان بودن صوفیان واصل در توصیف ماهیت معرفت صوفیانه با تکیه بر آثار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آینه معرفت شناسی تصوف مولانا نور الله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۳۲۵
در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع آینه سان بودن اولیاءالله و صوفیان واصل و اهمیت عنصر آینه در توصیف ماهیت معرفت صوفیانه در آثار مولانا و متون صوفیانه دیگر پرداخته شده است. در متن مقاله، اهمیت نور الله و تجلی آن در آینه سان شدن صوفی واصل و حصول معرفت صوفیانه بررسی شده است؛ عنصر آینه در متون صوفیانه به عنوان استعاره یا رمز وجودشناختی معرفت شناختی تلقی شده و جایگاه این عنصر به عنوان وابسته و همبسته عنصر بنیادین نور در الگوی ساختاری «نور مانع تجلی آینه شهود» تبیین شده است. فنای صوفیانه و ارتباط آن با آینه سان شدن صوفی واصل، صیقل کردن آینه وجود برای حصول بصیرت و معرفت صوفیانه و ماهیت و سرشت تابشی انعکاسی بصیرت و معرفت صوفیانه از موضوعات دیگری است که در این مقاله به توصیف آن ها پرداخته شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که هیچ عنصری مثل آینه نمی تواند ماهیت وجودی اولیاءالله و صوفیان واصل و ماهیت نوری و تابشی انعکاسی بصیرت و معرفت صوفیانه را توأمان بازنمایی کند. نور الله عامل اصلی معرفت صوفیانه است و تجلی نور الله بر وجود صوفی حقیقی از یک سو، سبب فناء فی الله و آینه سان شدن کل ساحات وجودی او و حصول فراست و بصیرت و شهود صوفیانه یا همان معرفت ناب صوفیانه می شود و از سوی دیگر تابش و انعکاس نور الله از وجود صوفی واصل به دیگران سبب حصول معرفت صوفیانه در آن ها می شود.
۲۱۶.

تِکَل یا تَکَل؟ تأملی در تلفظ یک واژه کهن در آثار مولانا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تِکَل مولانا زبان کردی زبان های ایرانی تلفظ واژه غزلیات شمس واژگان کهن تگل مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۷۶
برای تلفظ درست برخی واژگان کهن که امروزه دیگر در زبان به کار نمی روند دو راه اساسی وجود دارد، یکی کمک گرفتن از وزن و قافیه در متون منظوم و دیگری رجوع به دیگر زبان های ایرانی ای که هنوز زنده اند و گویشورانی در مناطق مختلف ایران و جهان دارند. شناخت وزن و قافیه به خوانش درست متون و تلفظ صحیح کلمات یاری می رساند و آگاهی از دیگر زبان های ایرانی می تواند مخاطب را از چندوچون تغییرات آوایی، نحوی و معنایی زبان فارسی در طول تاریخ آگاه تر کند. نوشتار حاضر می کوشد تا با بهره گیری از وزن و قافیه و همچنین کمک گرفتن از زبان کردی، نشان دهد که تلفظ درست واژه «تکل» یا «تگل» در گذشته چه بوده است؟
۲۱۷.

تحلیل مدح و ستایش در دو حکایت مثنوی معنوی از منظر باورهای غیر منطقی آلبرت الیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مولانا آلبرت الیس مثنوی روانشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۳۳۳
مولانا جلال الدین بلخی شاعر و عارف بزرگ ایران، در قرن هایی پیش از پیدایش علم روانشناسی در آثار خود بویژه در مثنوی الگویی دقیق از منش و رفتار اصیل انسانی در برخورد با باورهای غیرمنطقی و منطقی ارائه داده است. او به عنوان انسان شناس مسلمان، آرا و نظراتش پیش از روانشناسان انسان گرای غرب، پرده از رفتارها و واکنش های آدمی در مسیر زندگی و در برخورد با مشکلات و نابسامانی ها برداشته است. مقاله حاضر برآن است که دو باور از دوازده باور غیر منطقی آلبرت الیس را با دو حکایت مثنوی مورد واکاوی قرار دهد که در این بررسی نقاط مشترک فراوانی در زمینه غیر منطقی بودن دغدغه تأیید از جانب دیگران به دست آمده و هردو، این خصلت آدمی را ناشی از عدم خودشناسی صحیح انسان می دانند.
۲۱۸.

بررسی تطبیقی عشق در غزلیات مولانا، سعدی و حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عشق شعر غزل مولانا سعدی حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۸ تعداد دانلود : ۵۰۶
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و جلوه های گوناگونی در آثار ادبی دارد. در مقاله حاضر به شیوه تطبیقی عشق در غزلیات سه شاعر بزرگ ادب فارسی مولانا، سعدی و حافظ بررسی گردیده و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت آن ها در باب عشق بیان شده است. تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا، سعدی و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهان شمول موثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بر اساس نتایج ح اصل از این پژوه ش، می توان در یک نگاه کلّی بیان کرد که وجه غالب عشق از منظر سعدی، مجازی و زمینی، از منظر مولانا، عارفانه و حقیقی و از منظر حافظ، رندانه است. این شاعران به دشواری های بی پایان و ازلی و ابدی بودن عشق، رجحان عشق بر عقل و بی توجهی به عیب –جویی های مدعیان تأکید دارند.
۲۱۹.

بررسی، تحلیل و معرفی شرح مثنوی سروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سروری مولانا مثنوی عرفان شرح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۴۳
مثنوی مولانا اثری گران بهاست که بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است بنابراین شرح های زیادی بر این کتاب نوشته شده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوی معنوی تاکنون معرّفی و چاپ شده اند امّا هنوز تعدادی از این شروح، گمنام و در کنج کتابخانه ها در پرده نسیان باقی مانده اند. یکی از این شروح، شرح مصطفی بن شعبان سروری از عالمان قرن نهم و دهم هجری است. شرحی که تا به حال تصحیح و معرفی نشده؛ توانسته است اندیشه های مولانا و مشرب فکری او را بیشتر و بهتر و با در نظر گرفتن مشرب فکری خود او به مشتاقانش بشناساند. این شرح توانسته است در بین شروح هم طراز خود جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص دهد، چرا که تفکّرات مولانا را با توجّه به سنّت اوّل عرفانی تبیین نموده که نزدیک ترین سنّت به دیدگاه مولانا است و عمده شارحان مثنوی بدین روش عمل نکرده اند. سروری در این اثر به شرح هر شش دفتر مثنوی پرداخته و تمامی ابیات را مصرع به مصرع شرح کرده است.
۲۲۰.

هوشنگ ابتهاج در سایه سبک ویژه غزلیات شمس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ابتهاج مولانا غزلیات تاثیر پذیری موسیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۳۵۹
یکی از شاعرانی که در شکل گیری صورت و محتوا و بخصوص موسیقی شعر هوشنگ ابتهاج نقش فراوانی داشته است مولانا جلال الدین بلخی است . در این مقاله سعی بر آن است که شیوه های گوناگون بهره ی ابتهاج از غزلیات مولانا بررسی شود . از مهمترین اشکال بهره ی ابتهاج از شعر مولانا می توان استفاده از دایره ی واژگان مولانا ، استفاده از ویژگی های زبانی شعر مولانا، الهام از موسیقی خاص شعر مولوی در ساخت موسیقی بیرونی و کناری ( مانند : کاربرد اوزان تند و خیزابی به سبک مولانا ، فراوانی قوافی فعلی ، کاربرد زیاد قافیه و ردیف درونی ) ، موسیقی درونی (بخصوص در ساخت و چینش خاص سجعها به سبک مولانا) همچنین تا حدی موسیقی معنوی نام برد . اما ابتهاج تنها به بهره از صورت و فرم شعر مولانا در غزلیات شمس اکتفا نکرده است بلکه از برخی مهمترین اندیشها و جهان بینی های وی چون توجه خاص به وحدت وجود ، و نیز نشاط و غم ستیزی و ...توجه داشته است .البته تاثیر پذیری عمیق و ریشه دار ابتهاج از مولوی دلایل و زمینه های فردی و اجتماعی خاصی دارد که به تبیین آنها پرداخته شده است.