مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تکرار
حوزههای تخصصی:
«تکرار» به عنوان یک عنصر بلاغی و شگرد زبانی از عوامل برجسته سازی معنا در سخن و ایجاد موسیقی دل نشین در کلام است. کاربرد تکرار در شعر توسط شاعر هدفمند است و شاعر با به کارگیری این هنر سعی در جهت دهی فکری مخاطب دارد. جواهری یکی از مؤثرترین و بارزترین شاعران معاصر عراق است که فساد و بی عدالتی جامعه خویش را به صورت عمیق درک کرده و در راه اصلاح آن گام برداشته است. او از هر فنّ زبانی و تمهیدات هنری در جهت نفوذ سخن خویش در مخاطب بهره برده است، و قالب طنز را به منظور آگاهی بخشی و تنبیه جامعه برگزیده است. یکی از اصلی ترین عناصر بلاغی در طنز او «تکرار» است. جواهری با بهره گیری از این شگرد توانسته به صورت ماهرانه علاوه بر پیوندی ناگسستنی که میان لفظ و معنا ایجاد کرده رابطه ای قوی میان تکرار و طنزش برقرار کند. بیشترین «تکرار» در طنزش، در سطح جمله است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل «تکرار» و میزان توانمندی شاعر جهت تأثیربخشی کلام و رساندن آن به مخاطب است.
هنر سازه «تکرار» و نقش آن در علی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی نامه، منظومه ای رزمی- مذهبی است که شاعری با نام یا تخلّص ربیع در قرن پنجم هجری، به تقلید از شاهنامة فردوسی، سروده است و موضوع آن مناقب و مغازی علی بن ابی طالب است. یکی از ویژگی های اشعار حماسی، تأکید بر برخی از تصاویر و صحنه هاست که سبب حماسی تر شدن فضای شعر می شود. تأکید، گاهی به صورت «تکرارِ» عناصرِ سازنده شعر صورت می گیرد که موجب برجسته شدن تصاویر می شود. این هنرسازه، سهمی جالب توجّه در تأثیر زبان اثر بر خواننده دارد. در این جستار پس از طرح جنبه های زیباشناختی «تکرار»، عناصر سازندة شعر، واکاوی شده و پس از استخراج، به ذکر نمونه هایی از آن ها پرداخته شده است. پرکاربردترین عنصر تکرار به ترتیب واژه، واج، مصراع، جمله، واژگان ترکیبی، مضمون، بیت و هجا را شامل می شود.
قرآن و گذر از نظم خطی: یک بررسی زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عالمان غربی معمولاً ترتیب غیر خطی آیات را نشانی ازعدم انسجام و گسستگی متن قرآن دانسته اند؛ با این حال، به نظر می رسد طرح پرسش ِ انسجام و دیگر مفاهیم مرتبط با آن همواره یکی از ویژگیهای مهم متن قرآنی، یعنی«غیر خطی بودن» را از نظر پنهان داشته است. نگارنده بر این اعتقاد است که برای آشکار ساختن این ویژگی، آیات باید در رابطه با خداوندی در نظر آورده شوند که خود را در زبان همچون گوینده ای که کلامش آغاز و پایانی دارد، آشکار نمی سازد. خالق چون بشر سخن نمی گوید. قرآن در این مطالعه به منزلة متنی غیر خطی و بی زمان در نظر گرفته می شود که ماهیت الهی خود را از طریق در هم شکستن مداوم بافت زمانی مکانی و گذر از زبانِ خطی آشکار می سازد.
تأثیر واج در القای مفاهیم با تأکید بر زبان تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات تعلیمی نیز همانند هر نوع ادبی دیگر ارتباط و تناسب بین صوت حروف و مضمون اهمیت زیادی دارد. نحوه استفاده از واج ها در کلام یک اثر نقش بسیار مهمی در آفرینش آن و بیان مقصود گوینده ایفا می کند. واج های یک نوع ادبی زبان خاص، از لحاظ اصوات، چگونگی ایجاد معنا و نحوه قرارگرفتن در کنار هم می تواند به غنای آن نوع ادبی بیفزاید؛ بنابراین به کارگیری واج ها در انواع مختلف ادبی یکسان نیست و استفاده از برخی همخوان ها در مقابل دیگر همخوان های زبان می تواند در هر نوع ادبی نقشی به سزا داشته باشد و مخاطب خود را آن طور که باید برانگیزاند. پژوهش حاضر ضمن بیان اهمیت واج در کلام به بررسی همخوان ها، واک ها و توازن واجی در زبان ادب تعلیمی به خصوص آثار حافظ، سعدی (بوستان و گلستان) و ناصرخسرو پرداخته است و نه تنها به کمیت کاربرد همخوان ها و واک ها نظر دارد بلکه دلیل استفاده بیشتر برخی واج ها به نسبت واج های دیگر را نیز بازگو کرده است و از این طریق تلاش شده است میزان نقش و تأثیرگذاری برخی واج ها در انتقال مفاهیم اخلاقی و اندرزگونه به مخاطب تعلیمی اثبات شود.
بدیع و جلوه های معنایی آن در سوره مریم از دیدگاه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیع یکی از مهم ترین آرایه های بلاغی در علم بلاغت است و یکی از سه قسم اصلی علم بلاغت به شمار می رود، اما متأسفانه همواره به عنوان پیرایه ای لفظی برای ایجاد زیبایی و تنوع و یا آهنگین کردن سخن معرفی شده است. در این مقاله به مسائل بلاغی سوره مریم با رویکرد آرایه های بدیعی پرداخته می شود که در مورد بدیع، بر طباق، التفات و تکرار تأکید شده است. همچنین به تکرارهای موجود در این سوره پرداخته شده است. این بررسی بدون شک تنها به برخی از قضایای معنوی این سوره اشاره کرده است و باید اذعان کرد که قرآن اعجازی زاید الوصف دارد که عجز انسان مانع از درک آن می شود؛ زیرا هرگاه پژوهشگر بخواهد بخشی از این دریا را شناسایی کند، از قسمتی دیگر بازمی ماند و با دریایی مواجه می شود که پایانی ندارد و این امر بیانگر معجزه جاوید بودن قرآن کریم است. در این تحقیق از کتابهای اعراب، تفسیر و بلاغت به منظور پرده برداشتن از این حقایق ژرف بهره گرفته شده است. در این بررسی مشخص گردید استفاده از طباق و جناس، نه تنها از باب آرایه ای لفظی، بلکه موضوعی مؤثر بر معنای محوری سوره است. همچنین میزان تکرار افعال در صیغه های ماضی، مضارع و امر دارای معنایی قابل تأمل است. تکرار واژه های الله، الرحمن و رب نیز به ترتیب آماری متناسب با فضای رحمت و تدبیر امور، از جانب خداوند در موضوعات مطرح شده در آیات است.
«تحلیل ساختاری شعر هزارة دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» یکی از اشعار محمد رضا شفیعی کدکنی است که شاعر سعی کرده است در آن، با استفاده از زبان ادبی فاخر، تناسب محکمی میان صورت و محتوا ایجاد کند. اصولا شعر، یک نیاز درونی است که در زبان شکل می گیرد و به فعلیت می رسد. زبانی که از امکانات و عناصر خاصی بهره برده و به درجة هنری رسیده است. در سایة کاربست همین عناصر و امکانات است که ساختار شعر، شکل می گیرد. بررسی ساختاری یک اثر ادبی به معنی بررسی مجموعة اجزا و عواملی است که کلّیت آن اثر را به وجود آورده است. در این مقاله با روشی تحلیلی - توصیفی به مولفه های تکرار، انسجام و روایت در شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» پرداخته شده است تا نقش روابط موجود بر عناصر ساختاری این شعر که دلالت کلّی این شعر را ساخته اند، تبیین و از این طریق مهم ترین ویژگی های ساختاری این شعر نشان داده شود. نتیجة پژوهش بیانگر این است که شاعر با کمک گرفتن از این اصول، زبان شعری خود را از زبان عادی متمایز ساخته و با استفاده از این تمهیدات زیباشناختی، وحدت خاصی میان صورت و محتوای شعر برقرار ساخته است. راز مقبولیت شعر «هزارة دوم آهوی کوهی» در استفادة بجا و مناسب از همین روابط ساختاری در کلیّت شعر است.
تعیین مجازات شلاق، بیش از تعداد حدی در تعدد و تکرار جرایم تعزیری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی حقوق جزای عمومی
- حوزههای تخصصی حقوق فقه و حقوق مباحث فقهی –کیفری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه کیفری حدود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه کیفری تعزیرات
- حوزههای تخصصی حقوق گروه های ویژه بررسی و آسیب شناسی دادگاه ها و رویه های عملی در محاکم ایران
رویکرد قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، در تعدد جرم تعزیری یا تکرار آن، تشدید مجازات است، بدین نحو که در صورت ارتکاب جرایم تعزیری (تا سه جرم منهای درجههای هفت و هشت)، طبق مادهی 134 آن قانون، دادگاه مکلف به تعیین حداکثر مجازات قانونی برای هر یک از جرایم شده و در صورت ارتکاب بیش از سه جرم تعزیری منهای درجههای 7و8، قاضی مکلف است بیش از حداکثر مجازات قانونی هر جرم به شرطی که از حداکثر به علاوهی نصف آن تجاوز نکند، مجازات تعیین نماید و در هر یک از موارد مذکور، تنها مجازات اشد را قابل اجرا دانسته است، همچنین در مادهی 137 همان قانون، راجع به تکرار جرم، درصورت وجود شرایط مقرر، دادگاه ملزم به تعیین مجازات برای مجرم، بیش از حداکثر مجازات قانونی شده است، به شرطی که از یک و نیم برابر آن تجاوز ننماید. با این وصف، برخی از دادگاهها ازجمله دادگاه تجدید نظر استان سمنان، با این استدلال که تعیین مجازات شلاق بیش از 74 ضربه، منع شرعی دارد، آرای صادر شده از محاکم بدوی را که در موارد تکرار یا تعدد جرم، بیش از 74 ضربه شلاق تعیین نمودند را به 74 ضربه تقلیل داده است. دادنامهای که مورد نقد واقع شده است، در شعبهی دوم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان صادر شده که در مقام تجدیدنظرخواهی دو نفر محکوم علیه به اتهام مشارکت در ارتکاب دوازده فقره سرقت تعزیری، مجازات 111 ضربه شلاق آنها را به 74 ضربه، تقلیل داده است. در این مقاله، ضمن بیان مفهوم تعزیر و جایگاه قاعدهی فقهی""التعزیردون الحد""، دادنامهی صادر شده مورد نقد واقع و عدم منع شرعی تعیین مجازات شلاق بیش از حدی در موارد معنون نتیجهگیری میشود.
تحلیل ژرف ساخت رمان ملکان عذاب و تبیین پیوند آن با شگرد نویسنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
رمان ملکان عذاب آخرین رمان چاپ شده ابوتراب خسروی است. اهمیتی که خسروی برای کلمه و کتابت قائل است و سبک پسامدرنی که به کمک کلمه ایجاد می کند در این داستان نیز همچنان تداوم یافته است؛ اما تلاش نویسنده برای ایجاد فضا و شگرد تازه، سبب پیچیدگی داستان شده است. برای دریافت اسباب این پیچیدگی و فهم و تحلیل متن، با استفاده از عناصر غیرروایی، دلالت ضمنی نشانه ها و تقابل دوگانه ای که در کنش دلالت وجود دارد، به تحلیل ژرف ساخت داستان و تبیین پیوند آن با شگرد نویسنده پرداخته ایم. ژرف ساخت اصلی داستان مبارزه با زمان است. شیوه روایت داستان به صورت چندمحور با ژرف ساخت آن تطابق دارد. نویسنده، با توجه به اهمیت و پیوندی که میان کلمه و آفرینش وجود دارد، به ایجاد پیوندی میان نوشتن و آفرینش و اهمیت کتابت در خلق و ایجاد روی آورده است و به ترسیم ساختار مدور شخصیت های داستان پرداخته است. تجسدیافتن شخصیت های داستان به صورت کلمه و عناصر کتابت، موجب حیات یافتن راوی درقالب شمایل های جدید یعنی همین شخصیت هایی می شود که درقالب کلمه متجلی شده اند. شیوه جدید نویسنده برای مبارزه با زمان، شیوه ""استحاله در متن"" است؛ شخصیت های داستان درقالب شمایل های راوی در متن حلول می یابند و در قرائت متن به حیات خود تداوم می بخشند. عناصر نمادین داستان نیز با ساختار مدور شخصیت ها پیوند دارند و درجهت گسترش ژرف ساخت داستان، در چارچوب استحاله در متن، صورت بندی شده اند.
مبانی تکرار در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل تکرار[1] یا وقوع مجدّد[2] در آفرینش اثر هنری و به ویژه در شعر، عنصری اساسی است. در دوره های مختلف ادبی از تکرار به عنوان عاملی برای ابتذال زبان شعری پرهیز شده و به عنوان شگردی برای هنجارگریزی متنی مورد تأکید قرار گرفته است. عبارات، جملات، حروف و واژگان تکراری در یک مجموعه زبانی اتّفاقی نیست؛ بلکه می تواند برگرفته از احساسات، اندیشه و حتّی متأثر از اخلاقیات شاعر یا نویسنده باشد. از این رو، با واکاوی مبانی تکرار می توان به اندیشه شاعر یا نویسنده دست پیدا کرد. قیصر امین پور از شاعران دوره معاصر است که بررسی شگردهای زیباشناختی شعر وی، می تواند خواننده را در فهم جهان ذهنی و سبک هنری وی یاری کند. تکرار در اشعار قیصر امین پور، دارای مبانی ذهنی و فکری گوناگون و خاستگاه روانی مشخّص، و اهداف معیّن است و برگرفته از رسوبات ذهنی و احساسات درونی اوست. حس نوستالژیکی، تأثیرپذیری از عناصر زیبای طبیعت، ذهنیّت تصویرساز، ذهنیّت مرکزگرا و حس موسیقایی درونی از برجسته ترین مبانی تکرار در اشعار قیصر امین پور است.
تکرار به مثابه دوگان سازی صرفی: شواهدی از زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نظریه دوگان سازی صرفی اینکلاس و زول (2005) و ادعای اصلی این نظریه را مبنی بر شکل گیری دوگان ساخت ها با نیاز مضاعفِ صرف به یک سازه زبانی با ویژگی های معین صرفی معنایی، با استفاده از برخی ساخت های صرفی زبان فارسی بررسی می کند. نظریه دوگان سازی صرفی فرایند تکرار را که در رویکردهای به دست آمده پیشین، نسخه برداری واجی تلقی می شود اغلب ناشی از تکرار ویژگی های معیّن صرفی معنایی می داند. برای پاسخ به این پرسش که آیا شکل گیری دوگان ساخت های زبان فارسی در چهارچوب نظریه دوگان سازی صرفی قابل توجیه و تبیین است یا خیر، با درنظرگرفتن دو دسته شواهد معنایی و واژآرایی، داده هایی از زبان فارسی در چهارچوب نظریه دوگان سازی صرفی تحلیل و بررسی می شوند. شواهد معنایی شامل تکواژگونگی ریشه، ساخت های مترادف، تکرار بازتابی، تکرار کامل میانی و ساخت های متقابل معنایی می شود. شواهد واژآرایی نیز عبارت اند از کسره میانی، ساختار «که» مبین بی تفاوتی، میانوند، پیونده یا پی بست « و» و رونوشت موزون. این پژوهش با ماهیت و روشی توصیفی تحلیلی، براساس داده هایی انجام شده که از زبان طبیعی و روزمره مردم، آثار مکتوب در حوزه مطالعات صرف زبان فارسی و شم زبانی نویسندگان گردآوری شده است. تحلیل داده های گرد آوری شده نشان می دهد که اتخاذ رویکرد دوگان سازی صرفی، افزون بر ارائه توصیف و تحلیلی جامع از فرایند تکرار در زبان فارسی، امکان توصیف و بررسی ساختار و معنای دوگان ساخت هایی را به دست می دهد که پیش از این امکان تحلیل مناسبی نداشتند.
بازتاب تکرار در سروده های سعاد الصباح و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شگرد ادبی تکرار، جهت القای موسیقی کلام و انسجام متن، کارکردی برجسته دارد. این عنصر بلاغی در شعر معاصر، نقشی فراتر از شعر کلاسیک ایفا می کند زیرا در شعر نو، وظیفه انتقال احساسات و عواطف درونی و ایجاد آهنگ دراماتیک، بر عملکردهای تکرار افزوده شده است. جستار حاضر، بر آن است تا انواع تکرار را در دو دفتر شعری «رسائل من الزمن الجمیل» از «سعاد صباح» و «گیاه و سنگ نه، آتش» از «نادر نادرپور» بررسی کند. از جمله دستاوردهای پژوهش، این است که تکرارِ سازه های نحوی در سطوح صامت، مصوت، هجا، واژه، ترکیب های اضافی، جمله های خبری و انشایی، در سروده های این دو شاعر بروز یافته است که کاربستِ هرکدام، به متمرکز شدن دلالت در ذهن خواننده، تداوم یک عمل یا حالت و برجسته سازی مضمون می انجامد.
بررسی نقش تکرار در موسیقی سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالثخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی نقش تکرار در ایجاد توازن و موسیقی در سروده های نیمایی مهدی اخوان ثالث در سه مجموعه شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا است. بدین منظور، شیوه های گوناگون تکرار برای آفرینش نظم و توازن در سروده های شاعر، در سه سطح کلی توازن آوایی، توازن واژگانی و توازن نحوی بررسی شده است. نتایج نشان داد توازن آوایی سروده ها، برخاسته از تکرار صامت ها و مصوت ها در جمله ها و ترکیب های زبانی، تنوع و گوناگونی اوزان و نوآوری های شاعر در کاربرد برخی وزن های نیمایی بوده است. همچنین، تکرار کلمات به شیوه های گوناگون و بهره گیری مناسب از قافیه و ردیف، توازن واژگانی در سروده های اخوان ثالث را پدید آورده و کاربرد برخی صناعات بدیعی مبتنی بر شیوه های هم نشین سازی و جانشین سازی اجزای جمله، توازن نحوی در این سروده ها را به وجود آورده است. بنابراین، توازن و غنای موسیقایی سروده های
نشانه شناسی سوره مبارکه غاشیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان، نظام اشاره ای است و کلمه، دال یا سویه ای آشکار است که در ذهن، مدلولی پنهان را برمی انگیزد؛ ازاین رو در شناسایی مدلول پنهان یک متن، عرضه دال یا نشانه های زبانی آن، بر مبانی و اصول سیمیولوژیک، به شناسایی کامل تر این سویه و مدلول ها می انجامد. در این مجال سوره «الغاشیه» به مثابه یکی از نمونه های بارز زبانی نظام مند و مشحون از نشانه هایی مانند تعابیر متضاد و موسیقای لفظی و معنوی آیات، شایسته عرضه بر مبانی سیمیولوژی یا نشانه شناسی (سمیولوژی semiology) است. در این جستار با شیوه توصیفی استنتاجی و به کارگیری فنون علم نشانه شناسی به بررسی ویژگی های این سوره در دو محور عمودی و افقی پرداخته و معلوم شده که این سوره از نظر محور عمودی؛ نام این سوره متنِ کوچکی است که متن طولانی را نوید می دهد و دربردارنده بیشترین دلالت های متنی است، هم چنین از جنبه های «ساخت قاموسی» «ترکیب دستوری» و بر محور «جانشینی یا جایگزینی» کاربرد یا استخدام یک تعبیر، سویه یا سویه های پنهانی دارد. هم چنین معلوم گشته که به کارگیری تکنیک های تکرار، جناس، مراعات نظیر و تضاد، علاوه بر آهنگین ساختن سوره، بر مفهوم موردنظر خویش تأکید می ورزد و سطح نحوی جمله ها تصاویر برون گرا و درون گرای آیات این سوره، واقعیت و احوال قیامت، بهشتیان و دوزخیان را به مخاطب القا می کند.
کارکردهای هنری ردیف دردیوان عطارنیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردیف مختص زبان فارسی است، زیرا ردیف با زبان فارسی یک نوع پیوستگی طبیعی دارد که در ادب هیچ زبانی، به وسعت شعر فارسی نیست. ردیف در بردارنده موسیقی و مایه قدرت نمایی شاعران است. در این پژوهش تلاش گردید با بررسی آماری، بسامد بالای ردیف در شعر عطار نیشابوری مشخص گردد، زیرا عطّار از جمله شاعرانی است که در به کار بردن انواع ردیف طبع آزمایی کرده است با بررسی آماری دقیق و تک به تک غزلیات و قصاید دیوان عطّار این برآیند حاصل گردید که از تعداد 633 غزل در دیوان عطّار 473 مورد مردفّ هستند، یعنی 72/74 درصد که دلنشین-ترین و موسیقایی ترین غزلیات عطّار به حساب می آیند .بیشتر ردیف های شعر عطّار را ردیف های فعلی (تام) تشکیل می دهد که هم موسیقی شعر را غنا بخشیده است و هم در پویایی و تحرک شعر نقش بارزی دارند، همچنین در گسترش و تقویت صور خیال شعر او و تکمیل مفهوم شعر و القای احساس و افکار شاعر مؤثر افتاده است. افزون بر این، ایجاد وحدت تخیل و اندیشه ،پوشاندن عیوب قافیه، ایجاد صور خیال و مفاهیم جدید، اقتباس شعر و ردیف از دیگران، نشان دادن افکار شاعر، تقارن دیداری و شنیداری، القای حس درونی شعر، ایجاد وحدت بین شاعر و مخاطب، فرا هنجاری و...از کارکرد های مهم ردیف در غزل های عطار می باشند.
بررسی کارکردهای تکرار در القای مضامین اخلاقی و تعلیمی (مطالعه موردی شعر شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تکرار» در زیبایی شناسی شعر معاصر نقش بسزایی دارد و این آرایه بلاغی موجب پیوند نا گسستنی شعر معاصر با موسیقی و اندیشه شده است. هدف این مقاله بررسی نقش تکرار و کارکردهای آن در تبیین و تعلیم اندیشه های اخلاقی شعر شفیعی کدکنی در دو مجموعه «شبخوانی» و «در کوچه باغ های نشابور» است و این که عنصر تکرار و کارکردهای آن تا چه اندازه در القای مضامین تعلیمی کلام شفیعی کدکنی نقش دارد. تکرار در این اشعار بیشتر در چهار حوزه صامت ها و مصوت ها، هجاها، واژگان و جملات صورت گرفته است. این عامل در به وجود آمدن مضامین اخلاقی و تعلیمی نقش مهمی بر عهده گرفته است؛ مفاهیم و مضامینی همچون دعوت به مبارزه با ظلم، وطن خواهی، بیان محرومیت ها و ستم کشی ها، توجه به فرهنگ شهادت و بیان مطالب مربوط به آن، دمیدن روح امید در دل مخاطب و عصیان علیه خفقان و استبدادو ... . شفیعی کدکنی برای انتقال و تعلیم آموزه های اخلاقی، باورهای ملی و دینی و مسائل اجتماعی به بهترین وجه از عنصر تکرار در شعر خود بهره برده است.
هنر گزینش و کاربرد واژه در سخن سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شیوة گزینش واژه در سخن سعدی نشان می دهد که واژه های کلیدی در جمله یا بیت معمولاً با هم مرتبط هستند و بر هم تأثیر می گذارند. معیار سعدی در انتخاب واژه، تناسب در معنای کلّی و عام در جایگاه همگرایی کلمات است؛ حتی انگیزه او در استفاده از استعاره، تشبیه و ترکیبات دارای معنای کنایی نیز تاحدّی رعایت همین تناسب و هماهنگی بین واژه ها در محور همنشینی است. سعدی هنرمندانه از شگردهای زبانی خاص برای پرهیز از تکرار واژه در یک معنا و مفهوم بهره می برد و افزون بر تناسب در گزینش واژه به این نکته نیز توجه دارد. در این نوشتار نخست موضوع ترادف و چند شگرد زبانی بررسی می شود؛ از آن جمله است: استعاره، مجاز، تغییر صورت صرفی واژه و معادل عربی کلمه که سعدی برای پرهیز از تکرار از آنها بهره می برد. در ادامه با ذکر نمونه هایی تناسب و هماهنگی بین واژه ها در سخن سعدی بررسی خواهد شد.
آثار تکرار و تعدد جرم در جرایم مالیاتی
منبع:
جستارهای حقوق عمومی سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
66-90
حوزههای تخصصی:
درآمد مالیاتی نقش به سزایی در تأمین هزینه های دولت دارد و این امکان را فراهم می کند تادولت در راستای شکوفایی، رشد و رونق اقتصادی، سرمایه گذاری کند .جرایم مالیاتی مانع رشد و شکوفایی و رونق اقتصادی می شود . این جرایم در اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم در سال 1394جرم انگاری گردیده وطبق ماده 274 قانون اصلاح قانون مالیات های مستقیم یکسری افعال و ترک فعل ها به عنوان جرم مالیاتی تصریح گردیده است . ارتکاب جرایم مالیاتی در دو حوزه قابلیت ارتکاب خواهد داشت . یک حوزه مالیات عملکرد سالیانه و یک حوزه مالیات بر ارزش افزوده می باشد. در این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی و با استفاده از روش کتابخانه و ای به بیان تعدد و تکرار جرم درجرایم مالیاتی پرداخته شده است . با توجه به متفاوت بودن منابع اخذ مالیات در این حوزه ها می توان به نوعی برای هریک از حوزه ها ولو در یک سال مالی مشخص دو جرم مالیاتی در نظر گرفت زیرا هر یک از این حوزه ها دارای منابع درآمدی متفاوت از هم می باشند . لیکن در هر حوزه حتی اگر مودی مالیاتی چند بند از بندهای هفتگانه ماده 274 قانون مالیات های مستقیم را ارتکاب نماید علیرغم اینکه هر بند به صورت مجزا یک جرم مالیاتی محسوب می گردد ولی به دلیل اینکه نتیجه حاصله در ارتکاب یک یا چند بند از بندهای هفتگانه نتیجتا عدم پرداخت مالیات در همان سال و در همان حوزه مالیاتی مشخص ( عملکرد یا ارزش افزوده ) می باشد صرفا یک جرم مالیاتی در نظر گرفته خواهد شد . همچنین با توجه به اینکه درقانون مالیات های مستقیم در خصوص تعدد و تکرار جرم در جرایم مالیاتی تکلیفی را مشخص ننموده و براین اساس قواعد مربوط به تعدد و تکرار جرم طبق قانون مجازات اسلامی قابلیت اجرا در جرایم ارتکابی در جرایم مالیاتی را نیز دارند.
تحلیلِ تطبیقیِ مشبّه و مشبّه به های سعدی شیرازی و شفیعی کدکنی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تشبیهات 50 غزل عاشقانه سعدی شیرازی و دفتر «غزل برای گُل آفتابگردان» شفیعی کدکنی، از منظر «مشبّه و مشبّه به»، «تکرار در تشبیهات» و «شیوه های نو کردن آن» مورد تطبیق و بررسی قرار گرفت. مقایسة تطبیقی تشبیهات این دو نمایندة دیروز و امروز، آشکار کننده برخورد دو نگاه و دو تجربه در عرصة تشبیهات است. ازاین رو در این مقاله با دسته بندی کردن عناصر، تطبیق و تحلیلِ تشبیهات و ارائة نمودارهایی، میزان ابتکار و تقلید گویندگان مشخص شد. از رهرو این تطبیق و بررسی دریافتیم که مشبّه در دفتر شفیعی کدکنی و مشبّه به در غزل های منتخب سعدی از تنوع و تعدّد بیشتری برخوردار است. تعدّدِ مشبّه، یعنی تعدّد فکر و اندیشه و گستردگی موضوع را منجر می شود؛ حال آن که تعدّد مشبّه به، یعنی تنوّع مضمون، اغراق و مبالغه. همچنین در این پژوهش دریافتیم که سعدی از تشبیهات: تفضیل، مضمر، مقیّد کردن و واژگان مترادف، برای رفع تکرار مشبّه های خود استفاده کرده است؛ در مقابل شفیعی کدکنی مقیّد کردن مشبّه و همراه شدن تشبیه با دیگر صنایع زیبایی ساز را برای رهایی از تکرار برگزیده است و از آنجا که خیال او تشبیهات جدیدی را ابداع نموده ، کمتر از شگردهای گریز از تکرار تشبیه قدما چون: تشبیه معکوس، تفضیل و... بهره برده است. همچنین شفیعی کدکنی برای رهایی از تکرار در مشبّه به، از لطیف کردن تشبیه سود جسته که کاری نو و بدیع محسوب می شود و شیخ اجل بدان توجهی نداشته است.
عوامل پدید آورنده ضرب آهنگ در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ریتم یا ایقاع به مثابه قاعده ای است که هر کار ادبی و هنری بر آن استوار است و در قرآن کریم به عنوان نمونه والای ادب به صورت برجسته وجود دارد و از ویژگی های برجسته سبک بیانی قرآن کریم، موسیقی دار و آهنگ خیز بودن تعبیرات آن است؛ به گونه ای که در واج ها و واژگان آن احساس حیات می شود و ضرب آهنگی حساب شده بر جریان سخن حاکم است که افزون بر هم آوایی و زیبایی، همگام با معنا در حرکت است. مسأله این پژوهش آن است که قرآن کریم از چه ابزارهایی جهت ساخت این ضرب آهنگ منحصر به فرد استفاده کرده است و چه عواملی آن را آهنگین ساخته است؟ این مقاله می کوشد تا عوامل به وجود آورنده ضرب آهنگ را در قرآن بیابد و در این راستا، پس از واکاوی این اصطلاح در مباحث ادبی و آوایی، پنج عنصر نظام، توازی و توازن، تناسب، تکرار و تغییر را به عنوان مهم ترین عوامل پدیدآورنده ضرب آهنگ قرآنی، معرفی و تحلیل و تطبیق می کند. در این میان فاصله قرآنی نقشی مهم در هماهنگ سازی آیات دارد و وجوه گوناگونی از عوامل نظم آهنگ را در خود نهفته دارد. در برداشت مشهور، موسیقی قرآن از نوع درونی است، نه بیرونی که دستاورد وزن و قافیه است و ایقاعات قرآن از نوع پیشرفته آن است که روابط میان عناصر آن حسی عقلی است و دریافت کننده نیازمند مرتبه ای از پختگی عقلی و فرهنگی است.
کارکرد معنایی و زیباشناختی تکرار در غزل حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی کارکرد معنایی و زیباشناختی تکرار در غزل حافظ است. بررسی غزل این شاعر بزرگ از منظر موضوع مورد بحث، می تواند به شناسایی بخش مهمّ دیگری از ذهنیات، تجربه ها و ویژگی های محتوایی و بلاغی شعر او بینجامد که تا کنون با جزئیات مطرح شده در این مقاله به آن پرداخته نشده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند، حافظ از تکرار واج به عنوان بارزترین گونه ی تکرار در غزلیاتش بهره گرفته است. پربسامدترین صامت ها در غزل او « س» ، « ش» و « ص» هستند. از سوی دیگر، مصوّت کوتاه « اِ» بیشترین جلوه را در میان مصوّت ها دارد. این بسامدها کارکردهای هنری و محتوایی قابل تأمّلی دارند که در توضیح شواهد بدان ها توجّه شده است. حافظ انواع تکرار را اغلب در بافت موضوعی- معناییِ عاشقانه- عارفانه به کار می برد؛ امّا تبیین مضامین اجتماعی- انتقادی نیز از این منظر جایگاهی ویژه دارد که در طول مقاله به جزئیات و ظرایف هر یک خواهیم پرداخت. مهم ترین کارکرد معنایی تکرار در اشعار عاشقانه – عارفانه ی حافظ، انتقال عاطفه ی اشتیاق و بی قراری و سپس اندوه و نارضایتی است. در بخش اجتماعی- انتقادی نیز، القای مفهوم طنز و تحقیر و نیز مفاخره و تفخیم، مهم ترین کارکرد است. بارزترین نمود فرمی- بلاغیِ انواع تکرار در غزل این شاعر، واج آرایی و سپس جناس اشتقاق و تسجیع است.