نقش تکرار در انسجام بخشی به سوره هود با تکیه بر الگوی هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هالیدی و حسن (1976) از زبان شناسان حوزه ی متن، معتقد هستند که پدیده ی «تکرار» به عنوان یک سازوکار واژگانی در کنار (هم آیی) و هم پای عناصر دستوری (ارجاع، حذف، استبدال و پیوند) متن را به کلیتی یکپارچه تبدیل می کند. وجود واحدها و اسلوب های هم سان در سطح سوره ی هود چنان بارز است که لزوم بررسی های روشمند مطابق با الگوهای جدید تحلیل متن، جهت تبیین نقش تکرار در انسجام بخشی این سوره و همچنین میزان تعامل این گزاره با مفاهیم کلیدی سوره را ضروری می شمارد. در راستای این اهداف، پژوهشگر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، بعد از بررسی داده ها و با استفاده از جدول های آماری بدین نتیجه رسید که از میان اقسام سه گانه ی تکرار(تکرار عینی، هم معنایی و شمول معنایی) تکرار عینی بالاترین نقش را در انسجام بخشی سوره دارد و دوم اینکه، دو حوزه ی معنایی مستقلّ (کفر و ایمان) که در این سوره تجلّی یافته اند و دارای جهات مختلف و متضاد با یکدیگر نیز هستند، محوری واحد یعنی «الله» را سامان می دهند. به عبارتی، هر یک از این دو حوزه، جزئی از کلّ بزرگتر هستند که گفته خوان را به درک واحدی از مجموع آیات می رسانند.