مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
بازآفرینی
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزه های تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.
تبیین وارزیابی بازآفرینی اقتصاد مبنای فضاهای خلاق شهری مستعد توسعه با رویکرد برندسازی (مطالعه موردی: شهرسنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای اجتماعی فرهنگی درترکیب با فضاهای تاریخی درشهرها تأثیر زیادی در ایجاد برند شهری با هدف دستیابی به توسعه فضاهای اجتماعی خلاق با کارایی گوناگون جهت بازآفرینی اقتصاد مبنای بافت تاریخی شهرها به عنوان میراث معنوی وشهری دارند. بافت تاریخی شهر سنندج با در برداشتن عناصر تاریخی- فرهنگی فراوان و حضور فعالیت های اجتماعی، بازار، فضاهای هویت مند و بناهای تاریخی دارای ارزش خود به عنوان قلب تپنده دراین شهر عمل می کند. هدف این پژوهش؛ تحلیل برندسازی فضاهای مستعد توسعه خلاق شهری درراستایی بازآفرینی اقتصادی شهر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش پژوهش ترکیبی ازAHP، تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ازنرم افزار SPSSمی باشد. در این پژوهش دو مفهوم«خلاقیت شهری و برندسازی شهری» که بصورت مفاهیم فرضی در دو موقعیت آلترناتیو و(27) شاخص مختلف بر مبنای میزان امتیازات و اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش مشخص گردید؛ که شاخص های «اماکن تاریخی»، «میراث فرهنگی»، «آداب ورسوم» و« هنردوستی» دارای بالاترین اهمیت و تاثیر گذاری دربرندسازی و توسعه فضاهای اجتماعی خلاق جهت بازآفرینی اقتصاد مبنا در بافت تاریخی شهر سنندج می باشند.
بررسی بازشناسی اصول بازآفرینی پایدار در کیفیت بخشی فضاهای شهری، مطالعه موردی: بافت تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
117 - 132
حوزه های تخصصی:
با مطرح شدن بازآفرینی پایدار و لزوم توجّه به همه ابعاد وجودی شهر، شامل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، به عنوان اساس توسعه پایدار شهری، مشکل بافت های تاریخی و قدیمی نیز وارد مرحله مطالعاتی جدیدی شده است. که سعی در حفاظت از ارزش ها، احیاء و ارتقای انسجام اجتماعی ساکنان محله در بافت های ارزشمند شهری را دارد. در این راستا و در جهت ارتقای کیفی فضاهای شهری و ارزش های کالبدی - اجتماعی بافت های قدیمی و تاریخی شهرها هدف از این پژوهش بازشناسی اصول بازآفرینی پایدار و بررسی تأثیر آن اصول در کیفیت بخشی فضاهای شهری تبریز می باشد. در جهت تحقق اهداف تحقیق، پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از منظر هدف کاربردی است. در این پژوهش از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل نظریات اندیشمندان و از ابزار پرسشنامه، و تحلیل آن به شیوه مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزارهای SPSS و lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی پایدار را می توان در 6 بعد کالبدی – بصری، معنایی – ادراکی، عملکردی – فعالیتی، اجتماعی – فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی و 36 شاخص طبقه بندی و تقسیم نمود. بر اساس یافته های پژوهش بین بازآفرینی پایدار و کیفیت بخشی فضاهای شهری رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، مقدار ضریب مسیر به دست آمده برای این رابطه برابر با 76/0 بود. همچنین با استفاده از مدل تحلیل عاملی تائیدی و تعیین میزان ضریب و تأثیر شاخص های بازآفرینی پایدار در کیفیت بخشی فضاهای شهری تبریز، بعد کالبدی – بصری بیشترین تأثیر را در کیفیت بخشی به فضاهای شهری داراست.
تحلیلی بر بازآفرینی بافت های تاریخی، با تأکید بر احیا و رونق بخشی فضاهای عمومی نمونه موردی: منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق تبیین بازآفرینی بافت تاریخی شهر با تأکید بر احیاء و رونق بخشی فضاهای عمومی منطقه 12 شهر تهران است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای است زیرا که باهدف شناسایی و ساخت مدل مفهومی ترکیب آمیخته بازآفرینی شهری از منظر توسعه پایدار بوده همچنین از نظر نوع داده ها این پژوهش از نوع پژوهش ترکیبی (کیفی - کمی) است. همچنین حجم نمونه 384 نفر است. نتایج نشان می دهد شاخص کل بازآفرینی ترکیبی از میانگین مؤلفه های چهارگانه در این تحقیق است. برای وضعیت مؤلفه کل از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج این آزمون نشان می دهد که معناداری در سطح 95% است. با توجه مقدار متوسط برآورد شده (3) و میانگین به دست آمده از جامعه آماری (2.40) و اختلاف منفی بین این دو، این نتیجه را نشان می دهد که شاخص کل بازآفرینی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و فرض پایین بودن رضایت از بازآفرینی در محدوده موردمطالعه پذیرفتنی است.
تحلیلی بر نقش راهبردی توسعه میان افزا در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری (نمونه موردی: منطقه 8 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه میان افزا فرایند توسعه و باز استفاده قطعات یا بخش های خالی یا بلااستفاده در میان نواحی موجود شهری که قبلاً توسعه یافته است. توسعه میان افزا که شاید بتوان آن را ساده ترین تعبیر از توسعه درون زا دانست، با تأکید بر زمین های خالی و رها شده درون شهری، سعی دارد توسعه را بر روی این اراضی بارگذاری نماید. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی در توسعه میان افزا با تأکید بر منطقه 8 شهرداری تبریز و بهره گیری از روش های آماری- فضایی به این موضوع پرداخته است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای کمی- فضایی است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش های اسنادی- کتابخانه ای است. در بخش تحلیلی با در نظر گرفتن شاخص ها و ملاحظات توسعه میان افزا در قالب 15 شاخص هدف، به صورت موردی به بررسی و امکان سنجی توسعه میان افزا در منطقه8 شهرداری تبریز پرداخته شده است. به منظور بررسی و تحلیل نقش راهبردی توسعه میان افزا در بازآفرینی بافته ای فرسوده شهری محور تاریخی- فرهنگی کلانشهر تبریز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل توابع همپوشانی (Overlay) از نوع همپوشانی وزن دار (Weighted Overlay) و FAHP بهره گیری شده است. نبود مدیریت و برنامه ریزی دقیق برای احیاء و نوسازی این منطقه با تأکید بر استفاده از رویکرد توسعه میان افزا مهم ترین آفت در ارتباط با موضوع بازآفرینی این بخش از شهر تبریز می باشد. نتایج پژوهش حاضر در قالب 3 اولویت توسعه ای و همچنین محدوده های غیرمجاز توسعه، به صورت نقشه مورداشاره قرارگرفته است.
بازآفرینی محور فرهنگی با تأکید بر ارتقاء کیفیت محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محورهای فرهنگی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا می کنند بسیاری از نظریه پردازان شهری محورهای فرهنگی را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری می دانند زیرا در کنار نقش عملکردی خود باعث افزایش اجتماع پذیری در فضاهای شهری می شوند.بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم باید به کیفیت محیط توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد.در این پژوهش چنین رویکردی در بازآفرینی مورد نظر است تا با شناسایی و ارزیابی ابعاد و اصول بازآفرینی،ارتقا کیفیت در محور انقلاب شناسایی شود هدف این پژوهش بازآفرینی محور فرهنگی خیابان انقلاب تهران با تاکید بر ارتقا کیفیت محیط می باشد.پژوهش حاضر یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی– تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سوال که مولفه های بازافرینی محور فرهنگی چه ارتباطی با مولفه های کیفیت محیط دارد؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری،ابتدا با استفاده از روش اسنادی،مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تاکید بر کیفیت محیط سعی در استدلال منطقی مباحث در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است.برای این منظور علاوه بر تحلیل کیفی فضاهای شهری،در آن به تحلیل کمی شاخصها با استفاده از پرسشنامه پرداخته شده است.جهت سنجش داده های جمع اوری شده از آزمون آماری رگرسیون جهت سنجش عوامل موثر بر بازآفرینی وکیفیت محیط،آزمون همبستگی پیرسون جهت سنجش ارتباط بین مولفه های کیفیت محیط و بازآفرینی و از آزمون فریدمن به منظور اولویت بندی هر شاخص و میانگین رتبه شاخص ها از دیدگاه شهروندان استفاده شده است.نتایج حاصل حاکی از آن است که در میان شاخص ها به ترتیب،مولفه زیست محیطی، اولویت اول و سپس مولفه محتوایی در ارتقا کیفیت محیط قرار دارند
تحلیل راهبردی بازآفرینی ساختاری-کارکردی بازارهای سنتی در شهرهای ایران؛ مورد مطالعه: سراهای بازار تاریخی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
851 - 866
حوزه های تخصصی:
یکی از مبادی هویتی و تاریخی- فرهنگی شهرهای ایرانی بازار و عناصر تشکیل دهنده آن است. این در حالی است که امروزه بازارهای سنتی نتوانسته پاسخ گوی نیازهای شهروندان باشد و شکل گیری فضاهای تجاری جدید به واسطه الزامات شرایط زندگی مدرن به افول ساختاری-کارکردی بازار و عناصر وابسته به آن از جمله سراها منجر شده است. لذا بخش هایی از فضاهای بازار از جمله سراها، که با نیازهای امروز مردم انطباق نداشت، از رونق افتاده و به حاشیه رانده شده است.مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی و تطبیق راهبردی ساختار و کارکرد سراهای بازار تاریخی زنجان بر اساس نیازهای فعلی جامعه شهری است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تک نمونه ای T و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعاملی با کمک نرم افزارهای SPSS و Scenario Wizard استفاده شد.یافته های تحقیق نشان داد در بین سراهای بازار، سرای ملک نسبت به دیگر سراها وضعیت بهتری برای احیا و بازآفرینی دارد. همچنین، مهم ترین راهبرد برای بازآفرینی و احیای ساختاری- کارکردی سراهای بازار زنجان به منظور مرمت و بازآفرینی معماری و طراحی سراها باید مبتنی بر مؤلفه های «نمای بیرونی (طراحی و معماری نمای بیرونی سرا)، تناسب (تناسب کاربری حجره های سرا با کارکرد بازار و سرا)، کیفیت روشنایی سرا، و حس تعلق مکانی باشد. بنابراین، به منظور بازآفرینی سراها، افزایش و توسعه کاربری های مختلط، ایجاد تنوع و گوناگونی، و تقویت و گسترش لبه های فعال ضروری است.
خوانش عوامل کلیدی موفقیت در باز آفرینی سکونتگاه های پیراشهری با تاکید بر ذینفعان نهایی (مورد: شهر چهاردانگه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، خوانش عوامل کلیدی موفقیت در بازآفرینی سکونتگاه های پیراشهری با تأکید بر ذینفعان نهایی در چهاردانگه می باشد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و بنیادی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و ازنظر روش، در گروه پژوهش های کمی و کیفی قرار دارد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش گراند تئوری و مدل های ترکیبی (EDAS و FBMW)، استفاده شد. نتایج در بخش کیفی (گراند تئوری) نشان داد، 5 مقوله ظرفیت سازی، کنش مشارکتی، مردم گرایی و دوری از دولتی زدگی در سازمان های بازآفرینی، نگاه سخت افزارانه و تدوین یک چارچوب قانون مشخص، آگاهی و دانش بازیگران طرح های بازآفرینی، از واحد های معنایی استخراج شد. در نهایت، نتایج مدل EDAS به منظور رتبه بندی مقولات نشان داد، مقوله مردم گرایی و دوری از دولتی زدگی در سازمان های بازآفرینی با مقدار وزن نهایی 99/0، بالاترین رتبه و بیشترین اولویت را به خود اختصاص داده است، و نگاه سخت افزارانه و تدوین یک چارچوب قانونی مشخص با مقدار وزن 011/0، پایین ترین رتبه و کمترین اولویت را شامل شده است. همچنین بر اساس نتایج مدل FBMW در مقوله ظرفیت سازی، واحد معنایی مشارکت ذینفعان با مقدار وزن 089/0، در مقوله کنش مشارکتی، واحد معنایی مشارکت نیروی انسانی با مقدار وزن 093/0، در مقوله مردم گرایی و دوری از دولتی زدگی در سازمان های بازآفرینی، واحد معنایی تمرکززدایی با مقدار وزن 094/0، در مقوله نگاه سخت افزارانه و تدوین یک چارچوب قانونی مشخص، واحد معنایی عدم نگاه نرم افزاری به موضوع بازآفرینی با مقدار وزن 083/0، در مقوله آگاهی و دانش بازگیران طرح های بازآفرینی، واحد معنایی آموزش ذینفعان با مقدار وزن 085/0، بیشترین رتبه و بالاترین میزان اولویت را به خود اختصاص داده است.
یکپارچگی فضایی در بازآفرینی بافت های فرسوده : مورد مطالعه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی، پیامدهای ناگواری را برای سکونتگاه ها در پی داشته است. هسته های قدیمی شهرها از آن پس در فرایند پالایش جمعیت و فعالیت، دچار فرسودگی شده اند و مداخلات بهسازی، بازسازی و نوسازی را با غلبه بعد کالبدی و رویه غیر مشارکتی تجربه کرده اند. در قرن بیستم، رویکرد بازآفرینی با راه حل جامع نگر و با تأکید بر رویه مشارکتی برای حل مشکلات بافت های فرسوده شهری مطرح شد. در کنار نقاط قوت رویکرد بازآفرینی، نقاط ضعفی نیز وجود دارد که مهم ترین آن، عدم توجه به یکپارچگی فضایی است. هدف این مقاله، بررسی جایگاه یکپارچگی فضایی در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری تهران است. داده های این تحقیق، کیفی و کمی بوده و به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق را کارشناسان برنامه ریزی شهر تهران تشکیل می دهند. تکنیک مورد استفاده در این راستا "دلفی" می باشد. اطلاعات به دست آمده، با استفاده از روش "تحلیل تم" و تکنیک "تاپسیس" تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که برنامه های بازآفرینی مناطق شهری تهران اجرا نشده و در حد سند باقی مانده و اقداماتی که با عنوان بازآفرینی اجراشده اند فقط در حد بهسازی و بازسازی و نوسازی می باشند. همچنین، در این اسناد، به پیوند فضایی محدوده های هدف بازآفرینی، توجه نشده است.
چارچوب بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد فرهنگ مبنا جهت تحقق بخشی توسعه گردشگری پایدار؛ نمونه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
105 - 123
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع بافت های تاریخی از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که با بهره گیری از ویژگی های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی و اجتماعی متمایزی خلق می نماید. این رویکرد تأثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. صنعت گردشگری به عنوان یکی از سودآورترین صنایع خدماتی نقش مهمی را در اقتص اد کش ورها ایف ا می کند و امروزه از آن به عنوان صنعت نامرئی در روند جهانی شدن یاد می شود. ارومیه به عنوان شهر ادیان و اقوام از مناطق مستعد گردشگری فرهنگی به شمار می آید که از توانمندی های بالایی برای جذب گردشگران برخوردا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های مولفه های بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت تاریخی ارومیه است و ارائه راهبرد جهت افزایش هویت مندی و توسعه گردشگری در این محدوده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است، برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است. محدوده جغرافیایی و جامعه آماری پژوهش کلیه محلات بافت تاریخی ارومیه و حجم نمونه آماری آن طبق فرمول کوکران برابر با 379 نفر می باشد. پس از تبیین مدل مفهومی بازآفرینی فرهنگ مبنا به تدوین پرسشنامه پرداخته شده و توسط ارزش گذاری طی لیکرت به بررسی کیفی و توسط آزمون فریدمن و آزمون همبستگی به بررسی آماری داده های حاصل از پرسشنامه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که تأثیرپذیری مولفه های بازآفرینی شهری در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت عبارت است از: 1- اجتماع محور، 2- خلاقیت محور، 3- طراحی محور. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بافت تاریخی ارومیه پتانسیل بالایی را به لحاظ اجتماعی و توسعه گردشگری فرهنگی از جمله منابع فرهنگی و رویدادهای فرهنگی و مکان های تاریخی را داراست اما در عین حال همانگونه که چیاردی و هانیگان معتقدند، فرسودگی بافت، جدایی آن از مراکز جدید شهری و وجود فضاهای رها شده و بی دفاع و فضاهای فاقد طراحی با فضای نامناسب از موانع توسعه این نوع گردشگری و کُند شدن فرایند بازآفرینی بافت تاریخی ارومیه محسوب می شوند.
بررسی وضعیت ظرفیت سازی اجتماعی در محلات شهری و رابطه آن با مشارکت در بازآفرینی بافت های فرسوده (نمونه موردی: محله فهادان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
143 - 181
حوزه های تخصصی:
بخش زیادی از فضای شهری در کشورمان، دچار فرسودگی و افت شدید کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شده، که بازآفرینی شهری با تکیه بر مشارکت اجتماعی از راهکارهای رفع این مسئله است و از راهکارهای ارتقای مشارکت نیز ظرفیت سازی در محلات شهری است. در پژوهش توصیفی حاضر، از تحلیل های توصیفی و آزمون T تک نمونه ای برای سنجش میزان مطلوبیت متغیرهای «ظرفیت اجتماعی»، «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» و «کنش مشارکت اجتماعی شهروندان» و از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره برای تعیین میزان و شدت رابطه میان متغیرها استفاده شد. برمبنای یافته ها: از بین مؤلفه های «ظرفیت سازی اجتماعی»، تنها مؤلفه های مشارکت پذیری و تعهد اجتماعی در سطح مطلوب و سایر مؤلفه ها در وضعیت نسبتاً نامطلوب و نامطلوب و تمام مؤلفه های «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» نیز در وضعیت بسیار نامطلوب هستند. شرایط متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی شهری نیز نسبتاً نامطلوب است. سطح تمایل به مشارکت به ترتیب شامل مشارکت فکری، مالی، اجرایی و سپس مشارکت نیروی انسانی است. متغیر «مشارکت شهروندان» در بازآفرینی از همبستگی مطلوبی با متغیر «ظرفیت اجتماعی» و «استراتژی های ظرفیت سازی اجتماعی» برخوردار است. همچنین، نقش مؤلفه شبکه سازی سازمانی در ارتقای ظرفیت اجتماعی محله فهادان بسیار برجسته است. بنابراین، تقویت فرآیندهای ظرفیت سازی می تواند تقویت مشارکت شهروندان در بازآفرینی محله را به همراه داشته باشد. در پایان، مدل رگرسیونی رابطه میان استرتژی های ظرفیت سازی و ظرفیت اجتماعی در محله فهادان در فرآیند بازآفرینی تدوین و معرفی شد.
طراحی الگوی کلان فرآیند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
139 - 168
حوزه های تخصصی:
مرور متون تخصصی و بررسی مفاهیم و نظریه ها در خصوص نوسازی و بازآفرینی شهری و تحولات آن، به ویژه با تأکید بر بعد رویه ای و جنبه های نهادی این رویکردها، به همراه بررسی تجارب جهانی شاخص در این زمینه، نشان از تغییر و تحول در نگرش، تغییر در کنشگران اصلی دخیل در این فرآیند دارد. هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی کلان فرایند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی شبکه می باشد. بر این اساس با بهره گیری از پارادایم تفسیرگرایی و رویکرد کیفی، به ارائه الگوی پژوهش با استفاده از روش فراترکیب پرداخته شده است. طی مراحل تحقیق و انتخاب پروتکل ورود و خروج از 9189 سند شناسایی شده، تعداد 46 سند در سبد نهایی پژوهش با استفاده از راهبرد تحلیل محتوای پنهان مورد تحلیل قرار گرفته است و تعداد 57 کد اولیه، 14 مفهوم و 5 مقوله مطابق با سنت تحقیقات کیفی استخراج شده است. سپس جهت محاسبه ی پایایی کدها از فرمول ضریب کاپا استفاده شده که مقدار آن 787/0 به دست آمده است. هم چنین جهت اولویت بندی کدهای پژوهش از فرمول آنتروپی شانون استفاده شد. در نهایت پس از طی نمودن گام های تحقیق مبتنی بر رویکرد تلفیق مدل های پی. سر اف، چرخه طلایی، زنجیره ارزش پورتر و 8 پی حکمرانی، الگوی کلان فرآیند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی طرح ریزی شده است.
ارزیابی قابلیت های بازآفرینی پیاده راه های شهری از منظر توسعه پایدار در برنامه ریزی شهری، مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
139 - 166
حوزه های تخصصی:
بافت قدیمی هر شهر نشان دهنده تاریخ و هویت گذشته آن است یکی از اقداماتی که می توان برای حفظ آن انجام داد، تبدیل این معابر به پیاده راه است که می تواند مقصدی جذاب برای پیاده روی باشد و به رشد و توسعه پایدار شهر کمک کند. بنابراین توجه بیشتر مدیران شهری به فضاهای حرکت شهری مانند "پیاده رو" یکی از اساسی ترین بخش های سیاست های شهری برای رسیدن به توسعه پایدار خصوصاً در بافت قدیم دارای ارزش تاریخی شهرها است. در این مقاله با بررسی شاخص های مختلف پیاده راه از منظر توسعه پایدار در شهر سمنان شامل شاخص های پیاده مداری، شاخص های توسعه پایدار، در فرآیند بازآفرینی پیاده راه ها بر اساس پرسشنامه های تدوین شده با روش های آزمون فرضیه برابری میانگین یک جامعه t-test، ضریب همبستگی پیرسون و سپس رتبه بندی شاخص ها بر اساس وزن آنتروپی و در نهایت با روش TOPSIS تحلیل داده ها انجام می گردد و فرضیه ها مورد بررسی قرار می گیرد. جهت انجام سنجش میزان پیاده مداری از مدل HQE2R استفاده شده است. نتایج نشان داد شاخص های پیاده مداری، شاخص های توسعه پایدار، شاخص گذران اوقات فراقت در برنامه ریزی شهری و فرآیند بازآفرینی پیاده راه ها شهری از منظر توسعه پایدار در بافت تاریخی شهر سمنان به درستی تعریف شده و می تواند به پیاده راه شهری تبدیل شود.
تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار در عصر پساکرونا (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
171 - 200
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری نگرش و اقداماتی جامع و یکپارچه در قالب ارائه چارچوبی استراتژیک، یکپارچه و منعطف برای توسعه و حل مشکلات شهری است. در این بین، یکی از مشکلات مستمر سکونتگاه های انسانی، مخاطرات بیولوژیکال و بیماری های همه گیر همچون مالاریا، آنفلوانزا و کووید-19 بوده که مناطق مختلف جهان به ویژه شهرها را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، روان شناختی، زیست محیطی و... با چالش های عدیده ای روبه رو ساخته است؛ بنابراین نیاز است که چارچوب رویکردهای برنامه ریزی و بازآفرینی شهرهای آینده در راستای مواجهه با این گونه مخاطرات باشند. بدین منظور، تحقیق حاضر با هدف توسعه دانش کاربردی در راستای تدوین چارچوب و الگوی بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا نگارش شده است؛ ازاین رو، روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-توسعه ای بوده که به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل شهری و همچنین نخبگان دانشگاهی بوده که با توجه به مشخص نبودن حجم جامعه آماری، از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد برای تعیین حجم نمونه استفاده شده و حجم نمونه آماری 200 نفر برآورد شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق بازآفرینی شهری پایدار تبریز در عصر پساکرونا مربوط به عوامل و متغیرهای مدیریتی، طرح های توسعه شهری، اجتماعی-اقتصادی، حمل ونقل و طراحی شهری به ترتیب با ارزش 79/0، 66/0، 61/0، 54/0 و 42/0 است. همچنین نتایج نشان می دهد که در بُعد مدیریتی؛ وجود هماهنگی میان مراکز اخذ تصمیم های کلیدی و اساسی، در بُعد طرح های توسعه شهری؛ شناخت هدفمند مسائل و انعطاف پذیری در برنامه ها با رویکرد آینده پژوهی، در بُعد طراحی شهری؛ اختصاص فضای بیشتری به مناطق پیاده، دوچرخه سواری و فضاهای سبز، در بُعد حمل ونقل؛ تأکید بر حمل ونقل سبز و در بُعد اجتماعی-اقتصادی؛ تنوع در ساختار اقتصادی شهر از اصول اساسی طرح های بازآفرینی کلان شهر تبریز در راستای دستیابی به پایداری در عصر پساکرونا است.
بازآفرینی شهری به منظور ارتقای بافت های فرسوده شهری با بهره گیری از روش تلفیقی و یکپارچه ساختار سلسله مراتبی فازی(Fuzzy AHP) (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
166 - 178
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. نتایج نشان داد که از مجموع کل مساحت منطقه، 10.96 درصد آن در قسمت کاملا مطلوب برای بازآفرینی قرار گرفته است. بعد از آن اولویت های نسبتا مطلوب با 15.38 درصد، مطلوب با 31.68 درصد، نسبتا نامطلوب با 23.28 درصد و کاملا نامطلوب حدود 18.7 درصد مساحت منطقه 12 را به خود اختصاص داده اند و ضروری است که مدیران و برنامه ریزان توجه جدی را برای بازآفرینی این بافت منطقه شهری داشته باشند.
توسعه میان افزا رویکردی فرهنگ محور به آثار تاریخی موجود در بافت های تجمیعی جدید شهری ( مطالعه موردی بافت پیرامونی حرم مطهر امام رضا (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر درواقع مانند موجود زنده ای است که ادامه زندگی آن با توجه به حفظ آثار و ارزش های موجود در آن امکان پذیر می باشد. بافت های تاریخی به عنوان بخش مهمی از شهر، نشانه موجودیت شهر هستند و امروزه عدم توجه مطلوب به آن ها باعث ایجاد مسائل و مشکلات مختلفی شده است، از سوی دیگر این بافت ها می توانند دارای کارکرد فرهنگی و آموزشی نیز باشند. نگاه صرفاً مادی گرایانه به این گونه آثار تاریخی به خصوص در شهر مقدس مشهد، باعث از بین رفتن مفهوم این کلان شهر نزد ساکنین و زائرین شده است. توجه به بافت های تاریخی به عنوان ارزش و ساختار اصلی شهرهای تاریخی، مساله مهمی است که گاهی در برنامه ریزی طرح های جامع و توسعه های شهری جدید به فراموشی سپرده می شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی و تأکید بر حفظ آثار تاریخی با استفاده از روش های طراحی مدرن به منظور کارا کردن این عناصر و معرفی کارکرد آموزشی آن بوده است. جامعه هدف در این تحقیق آثار تاریخی واقع در قطاع 4 طرح ثامن، اطراف حرم مطهر امام رضا است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی بود. بدین منظور، مطالعات در مورد شیوه ها ی مختلف حفظ و نگهداری، به صورت اسنادی گردآوری شده اند و مطالعات میدانی برای امکان بازآفرینی فضای جدید معماری با استفاده از آثار موجود انجام گرفته است. درنهایت طرحی میان افزا به منظور حفظ آثار با ارزش تاریخی در محدوده معرفی شده، ارائه شده است.
تحلیل بازآفرینی بافت های فرسوده شهری با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مورد مطالعه: محله نعمت آباد منطقه 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۴
21 - 49
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از رویکرد بازآفرینی با توجه و الزام به اصول عدالت فضایی می تواند نقش مهمی در ارتقا و توسعه ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، محیطی شهرها داشته باشد. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر بازآفرینی پایدار شهری با تأکید بر عدالت فضایی و ارائه راهبردهای مناسب در این زمینه است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. ابتدا، اطلاعات گردآوری شده با به کارگیری تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، بافت فرسوده در محله نعمت آباد در وضعیت کنونی علی رغم تمام کمبودها و نارسایی ها واجد پتانسیل قوی ای برای تحقق عدالت فضایی است. در این راستا، 6 عامل که درمجموع 70/71 درصد واریانس را تبیین می کنند، شناسایی شد. مهم ترین عامل دسترسی به خدمات شهری 5/156 است. سپس، تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق ماتریس تحلیلی SWOT صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد که در گروه نقاط قوت، بالا بودن جمعیت فعال 0/19 وزن نهایی) و وجود امکانات شغلی 0/18 به ترتیب مهم ترین نقاط قوت و نبود انگیزه برای سرمایه گذاری در بافت به دلیل فرسودگی کالبدی 0/2 و قرارگیری خانوارها در دهک های پایین اقتصادی0/2 از مهم ترین نقاط ضعف هستند. درعین حال امکان برطرف کردن کمبود خدمات و امکانات شهری به صورت عادلانه 0/19 و عزم و قانون مداری مسئولین جهت مداخله در بافت 0/19 از مهم ترین فرصت های محدوده مورد مطالعه و همچنین تداوم روند اسکان اقشار کم درآمد 0/19 و عدم توجه به بازآفرینی بافت های فرسوده 0/18 به ترتیب مهم ترین تهدیدهای محله نعمت آباد در تحقق عدالت فضایی در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری به شمار می آیند. با توجه به راهبردهای ارائه شده، بر راهبردهای تهاجمی تاکید می شود.
تدقیق توسعه گردشگری در بازآفرینی فرهنگ مبنا (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر مینودری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
121 - 138
حوزه های تخصصی:
یکی از بهترین راههای نجات شهرها از مشکلات اجتماعی و اقتصادی ، توسعه گردشگری شهری در بافتهای تاریخی با رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا است . در بازآفرینی فرهنگ مبنا، عامل فرهنگ به عنوان یک راهبرد توسعه ای بسیار مهم در مقیاس محلی و جهانی مطرح است. ارتباط زیادی بین فرهنگ و توسعه گردشگری شهری وجود دارد. توسعه گردشگری به عنوان یک پدیده فرهنگی، گسترش دهنده فرصت های تبادل فرهنگی بین گردشگر و جامعه میزبان است. شهر مینودر یکی از شهرهایی است که از نظر آثار ارزشمند تاریخی در بافت قدیم آن ، با معماری غنی و ویژگی های منحصر به فرد در سطح کشور و جهان مورد توجه است. در این پژوهش، با رویکرد پیمایشی به برنامه ریزی توسعه گردشگری شهری با تاکید بر بازآفرینی فرهنگ مبنا پرداخته شده است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و با اتکا به مرور پیشینه تحقیق از سویی، بررسی اسناد مربوط به بافت تاریخی و مطالعات میدانی از سوی دیگر، به تحلیل مسئله می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که راهکار برون رفت از مشکلات و تجدید حیات بافت های تاریخی ارزشمند در گرو اجرای برنامه های است که بر راهبردها و سیاست های تعاملی بین بازآفرینی کالبدی و گردشگری فرهنگی شهری استوار بوده و در رابطه ای مستقیم با یکدیگر حیات واقعی و مدنی شهری را تضمین می کند.
سنجش معیارهای سرزندگی اقتصادی بازارهای تاریخی ایران با رویکرد بازآفرینی؛ (مطالعه موردی: بازار تاریخی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
1 - 26
حوزه های تخصصی:
توجه به بافت های فرسوده تاریخی و رفع ناپایداری آنها، به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده، به گونه ای که سازمان های ذی ربط را به تکاپوی سامان دهی و بازآفرینی بافت های مذکور سوق داده و لزوم مداخله در این بافت ها را در دوره های مختلف زمانی مطرح نموده است. پیوستگی و هماهنگی میان اجزای فضا و فعالیت های آنها در بافت های تاریخی ایران باعث شده است که فضاهای شهری بر مبنای استخوان بندی و ساختار فضایی بافت به وجود آید. بازار قزوین، زمانی محل کانون ثروت و قدرت شهر قزوین و حتی نیازهای منطقه ای خود بوده است، در حالی که در شرایط کنونی از حیث اقتصادی عملکرد خود را از دست داده است. مقاله حاضردر پی رسیدن بازار قزوین به سرزندگی اقتصادی با رویکرد بازآفرینی می باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی – توصیفی، و ابزار گردآوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای، پرسشنامه ای و میدانی است. روش نمونه به صورت تصادفی ساده بوده و جامعه هدف اصناف، کارشناسان و مراجعین به محدوده انتخاب شده است. در این پژوهش از ابزار Spss و Expert Choice استفاده شده است و به وسیله AHP و SWOT تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، مهم ترین دلایل عدم بروز سرزندگی اقتصادی در بازار، عدم بازسازی و بهبود شکل و بنای بازار با وزن 4/4 و همچنین کم رنگ بودن نقش فرهنگی بازار با وزن 3/4 بدست آمد، و بازار در صورتی می تواند به سرزندگی اقتصادی برسد که توسط سه بازآفرینی فیزیکی، فرهنگی- اجتماعی و کارکردی بررسی شود. نتاج حاصل از این پژوهش بازگوی این مطلب است که بازار قزوین برای رسیدن به سرزندگی اقتصادی به بازآفرینی کارکردی نیازمند است.
رهیافتی بر معیارهای بازآفرینی فضاهای عمومی با تأکید بر رفتار اجتماعی شهروندان (نمونه موردی: خیابان های شاخص حوزه میانی غربی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۶
177 - 198
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری یکی از ملزومات زندگی در شهرها می باشد که گاهی اوقات به فراموشی سپرده می شوند، لذا یکی از بهترین راه ها، بازیابی این فضاها و به دیگر بیان احیا و بازآفرینی این فضاها است. میزان موفقیت فضاهای عمومی با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان و زندگی اجتماعی در آن متناسب است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی معیارهای تأثیرگذار بر بازآفرینی فضای عمومی و زندگی اجتماعی در خیابان است. بدین منظور متغیرهای متعددی نظیر تنوع فعالیتی، انعطاف پذیری، اجتماع پذیری، موقعیت فضاهای عمومی، پویایی، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از الگوهای رفتاری مورد بررسی قرار گرفته اند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. از طرفی جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی ساکنین و استفاده کنندگان از خیابان احمدآباد، سجاد، کوهسنگی و شهید قرنی شهر مشهد می باشد و حجم نمونه انتخابی طبق فرمول کوکران، با توجه به نامعلوم بودن حجم جامعه مخاطب و واریانس جامعه، 400 نفر به دست آمد. نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه های عملکردی تأثیر مستقیم بر بازآفرینی فضاهای عمومی دارند، از طرفی خیابان سجاد بیشترین رتبه را در هر سه معیار رفتار، کالبد و عملکرد به خود اختصاص داده است. بعد از آن خیابان احمدآباد در رتبه دوم، خیابان کوهسنگی در رتبه سوم و خیابان شهید قرنی در رتبه چهارم قرار دارد.