مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
بازآفرینی
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل فضایی – مکانی میزان مشارکت اجتماعی در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر بیرجند با استفاده از مدلهای تصمیم گیری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق از نوع توصیفی _ تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش؛ میدانی و کتابخانه ای است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و به منظور سطح بندی بافت های ناکارآمد از مدل ویکور (VIKOR) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل ساکنین شش بافت ناکارآمد در منطقه یک بیرجند است که حجم نمونه آن 381 نفر است. نتایج نشان داد که میزان مشارکت اجتماعی این بافت ها در طرح های بازآفرینی شهری اندک و ناکافی بوده و بیشترین عامل موثر در افزایش مشارکت مردم در این بافت ها؛ مولفه شفافیت و اعتماد سازی است. سطح بندی بافت های ناکارآمد به لحاظ میزان مشارکت اجتماعی در بازآفرینی شهری با مدل VIKOR نشان داد که محلات جوادیه و کارگران به ترتیب با ارزش Q به میزان 0 و 21/0 در رتبه های اول و دوم (وضعیت مطلوب) و محلات چهاردرخت و هفده شهریور با Q به میزان 442/0 و 584/0 در رتبه سوم و چهارم (وضعیت نیمه مطلوب) و محله ته ده با ارزش Q به میزان 722/0 در رتبه پنجم و محله موسی بن جعفر با Q به ارزش 1 و ضعف در شاخص های تعلق مکانی، شفافیت و اعتمادسازی، انسجام اجتماعی، تمایل به مشارکت و نوع مشارکت در جایگاه آخر قرار گرفته است.
مقایسه تطبیقی تجارب پردازه های محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی شهری در شهرهای منتخب جهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
29 - 44
حوزه های تخصصی:
پردازه های محرک توسعه یکی از رویکردهای متأخر ادبیات بازآفرینی شهری در جهان و ایران هست. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی سعی بر آن است تا با بهره گیری ازتجارب علمی و عملی در شهرهای منتخب جهان (انگلیس، هلند و ایران ) ودر راستای دستیابی به هدف مقاله عوامل موفقیت اجرای پردازه های یاد شده را بیان دارد. برای این منظور پنج نمونه از اجرای پردازه های محرک توسعه انتخاب انتخاب گردید. با استفاده از روش ANP در نرم افزار super desicion نسبت به مقایسه زوجی معیار ها ، زیر معیار ها و گزینه ها اقدام شده و در نهایت پس از بدست آوردن اوزان مرتبط با آنها ، این نتیجه حاصل شده است که در سطح معیار ها مهمترین عوامل موفقیت پردازه های موصوف تکیه بر معیارهای اجتماعی و اقتصادی است. اما به صورت جزئی تر عواملی چون بهبود محیطی( معیار زیست محیطی) ، فضای همگانی (معیار اجتماعی) ، بازیگران اقتصادی ، برند سازی و بهبود مسکن (معیار اقتصادی) ، خدمات عمومی ، توجه به زمینه و بافت و در نهایت بهره برداری از زمین (معیار کالبدی) از مهمترین عوامل اجرای بهینه پردازه های محرک توسعه است.
تحلیلی بر مفاهیم شهر خلاق در بافت های تاریخی شهرهای معاصر نمونه موردی تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
106 - 123
حوزه های تخصصی:
بافت قدیم شهرها اغلب در برگیرنده ی آثار و نواحی تاریخی است. امروزه مدیران موفق در پی احیای مناطق تاریخی با رجوع به شهرسازی بومی، استفاده از کاربری های مختلط، اولویت دادن به حمل و نقل عمومی و تردد پیاده، فراهم آوردن شرایط زیست محیطی سالم، ایجاد رونق اقتصادی پایدار، اشتغال بومی، جذب مشارکت محلی و توجه به میراث فرهنگی و گردشگری هستند. پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات و مشاهدات کتابخانه ای و میدانی به بیان اهمیت بافت تاریخی شهر تبریز می پردازد. هدف این پژوهش تبیین راه کار برای حیات بخشی و بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز و بهره مندی از فضای ارزشمند شهری با رویه ای انسان محور می باشد. بی تردید می-توان با احیاء و باز زنده سازی فضاهای واجد ارزش تاریخی- فرهنگی شهر تبریز زمینه و بستر لازم را برای توسعه ی پایدار شهری فراهم ساخت. در نهایت عوامل یادشده باعث شکوفایی و سرزندگی شهر به ویژه در محور فرهنگی- تاریخی آن با استفاده از مشارکت شهروندان بومی و طبقه ی خلاق و ارتقای مطلوب و قابل قبول فضای زندگی و حیات در بافت تاریخی شهرهای معاصر خواهد شد.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر مشارکت پذیری در طرح های ساماندهی بافت های فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری (مورد پژوهی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد بازآفرینی شهری در پاسخ به عدم توجه به جنبه های اجتماعی و به طور اخص مشارکت شهروندان در طرح های ساماندهی بافت فرسوده و تأکید صرف بر جنبه های اقتصادی و کالبدی که منجر به شکست این طرح ها بوده مطرح شده است. توجه به مشارکت به عنوان یک رکن اصلی در بازآفرینی شهری، نظر پژوهشگران را به سمت عوامل موثر در ارتقای مشارکت جلب کرده است. طبق مطالعات عامل سرمایه اجتماعی به عنوان یک مولفه موثر در میزان مشارکت شهروندان در طرح های بهسازی نوسازی مطرح است و این مولفه را به یک مولفه دارای اهمیت در رویکرد بازآفرینی تبدیل کرده است. هدف مقاله حاضر تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت پذیری در طرح های ساماندهی بافت فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری می باشد. روش مورد استفاده در این مقاله توصیفی–پیمایشی و جامعه آماری شامل ساکنین منطقه 12 شهر تهران بوده و به منظور آزمون فرضیه ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین شاخص های سرمایه اجتماعی و مشارکت پذیری رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و سرمایه اجتماعی 67 درصد از واریانس تغییرات مشارکت پذیری در طرح ها را تبیین می کند. مدل پژوهش نیز از برازش مناسبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل ساختاری شده با داده های تجربی فراهم گردیده است.
عملکرد مدیریت شهری در بازآفرینی بافت های فرسوده، مطالعه موردی: منطقه۱۹شهرداری کلانشهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی فیزیکی- کالبدی بافت شهری منطقه 19 تهران، فرصتی برای سکونت اقشار کم درآمد روستایی و شهری که فاقد توان مالی می باشند را فراهم آورده که به تبع آن چرخه ای از فرسودگی و فقر اجتماعی- فضایی را در این محلات دامن زده است. تراکم مسکونی، پلاک های ریزدانه و با سابقه های بالای 50 سال و معابر تنگ از بزرگترین مشکلات منطقه 19 شهرداری تهران است. اهداف مورد نظر در انجام این تحقیق، شناخت وضعیت کالبدی بافت فرسوده منطقه و ارائه راهبردهای مناسب کالبدی جهت ساماندهی و توانمندسازی بافت فرسوده و دستیابی به سیستم مناسب مدیریتی جهت ساماندهی و توانمند سازی بافت فرسوده و شناسایی نقاط قوت وضعف طرح های احیاء ونوسازی بافت های فرسوده و بررسی آثار وپیامدهای منفی بافت فرسوده منطقه در ساختار فضایی شهر تهران است. تحقیق حاضر بر اساس هدف از نوع توسعه ای و با توجه به ماهیت، توصیفی- تحلیلی می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای – پیمایشی است. بدین منظور برداشت های میدانی ازطریق ارائه پرسشنامه و مصاحبه با ساکنین محله و نیز با کارشناسان جهت دریافت نظرات و دیدگاه های علمی صورت گرفته است و برای بررسی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از نرم افزار Spss وExcel و مدل تحلیلی SOWT استفاده شده است. ارزیابی صورت گرفته نشان از اثرات مثبت تسهیلات در عملکرد بهتر مدیریت شهری در بهبود کیفیت بافت فرسوده منطقه داشته است. اگرچه اعمال تسهیلات تشویقی لازمه تحقق نوسازی بافت های فرسوده است لیکن کافی به نظر نمی رسد.
جایگاه فضاهای عمومی در تحقق سیاست های بازآفرینی بافت های ناکارآمد: مطالعه موردی محله امام زاده یحیی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال نوزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
83 - 101
حوزه های تخصصی:
امروزه بیشتر شهرها از کمبود فضاهای با کیفیت برای زندگی جمعی رنج می برند. عدم مطلوبیت فضایی و بی هویتی از جمله عواملی هستند که توجه به مقوله ارتقاء کیفیت زندگی را حائز اهمیت می کند.کیفیت زندگی مقوله ای چند بعدی و پیچیده است و این مفهوم برای افراد و گروه های مختلف و متناسب با شرایط زمانی و مکانی، معانی متفاوتی دارد. امروزه کیفیت زندگی در عرصه های عمومی تنزل یافته و حضور مردم در فضاهای شهری کمرنگ شده است. اگر چه میزان جمعیت حاضر در عرصه های عمومی شهرها بقدری است که ما در برخی مکان ها با ازدحام جمعیت نیز روبرو هستیم اما این ازدحام نیز خود عاملی بر کاهش کیفیت زندگی جمعی شهرها شده است. این جمعیت فضای کافی و تسهیلات لازم برای انجام فعالیت های اختیاری و درنگ در فضا را نداشته و نهایتا تعاملات کمتری میان آنان بروز می کند و از این رو فضاهای شهری ما به عرصه هایی بی روح و عاری از شرایط بروز زندگی اجتماعی بدل گشته اند. کارکرد اصلی شهرها یعنی تسهیل حضور شهروندان در فضاهای شهری و جریان زندگی جمعی قربانی راحتی اتومبیل شده است. از این رو این پژوهش به دنبال تبیین جایگاه فضاهای عمومی در تحقق سیاست های بازآفرینی در بافت های ناکارآمد است به نحوی که با ارتقا فضاهای عمومی شرایط برای ارتقاء کیفیت زندگی مردم در بافت های ناکارآمد (بافت های تاریخی) فراهم گردد.
برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری با تاکید بر سرمایه اجتماعی. نمونه موردی: محله جولان شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
135 - 150
حوزه های تخصصی:
عوارض و مشکلات نواحی فرسوده شهری، بنا به سرشت خود چندوجهی و چند بعدی هستند و در هر مورد به شکل خاصی بروز می-نماید. از عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، احیای بافت های شهری و تأکید بر رویکرد بازآفرینی است. مقاله حاضر باهدف تحقق برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی محلات فرسوده شهری با تاکید بر سرمایه اجتماعی محلات و پاسخ-گویی به سوال اصلی پژوهش می باشد که؛ به چه طریقی می توان رویکرد مداخله ای مناسب در راستای پایدارسازی بافت فرسوده محله جولان شهر همدان را فراهم کرد؟ در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف پژوهش، با روش تحلیلی توصیفی و براساس مطالعات صورت گرفته از طریق برداشت های میدانی، اسناد فرادست و مصاحبه با ساکنین و پرسشنامه؛ با بهره مندی از آزمون های آماری اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره و روش تحلیل SWOT ضمن احصاء چالش ها، نقاط ضعف، فرصت ها و نقاط قوت مزبور و براساس متغیرهای اثر گذار بر پایداری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و همچنین متغیرهای مربوط به سرمایه اجتماعی سعی شده است چگونگی بازآفرینی پایدار محله جولان همدان را در قالب برنامه ای جامع و یکپارچه ارائه نماید. نتایج تحقیق حاکی ازآن است که اگر رویکرد به بازآفرینی؛ اجتماع مدار، یکپارچه، جامع و استراتژیک باشد و در جهت فرهنگ-سازی، ظرفیت سازی، نهادسازی و ابزارسازی باشد و از طریق آموزش، اطلاع رسانی، مستندسازی، ترویج، برنامه ریزی و تهیه طرح، بستر لازم برای تحقق برنامه های بازآفرینی پایدار را در محله جولان همدان با حضور حداکثری مردم فراهم می نماید؛ آنگاه به خودی خود رویکرد بازآفرینی پایدار حاصل خواهد شد.
شناسایی موانع تحقق اهداف بازآفرینی در برنامه ریزی قوانین بافت فرسوده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی چالش های قانونی جهت اجرای اهداف بازآفرینی در محدوده های دارای ویژگی بافت فرسوده است محله سیروس از جمله محدوده هایی که پس از تصویب قوانین متاخر در حوزه بازآفرینی بعنوان پایلوت اجرای اهداف بازآفرینی انتخاب شد. به منظور بررسی چالش های اجرای اهداف بازآفرینی، ابتدا براساس مبانی نظری پژوهش به تدوین فرآیند لازم در قانونگذاری بافت فرسوده پرداخته شده، سپس براساس شاخص های لازم در هر بعد، پرسشنامه ای تهیه و براساس نظرات 50 نفر از کارشناسان سازمان نوسازی و شرکت بازآفرینی و به روشt تک نمونه ای و آزمون فریدمن به تحلیل میزان تاثیرگذاری ابعاد مختلف در تحقق پذیری اهداف بازآفرینی در قوانین پرداخته و با تدوین معیارهای مطلوب تحقق پذیری اهداف قانونی براساس نظرات اساتید و تحلیل به روش دلفی، سنجش محتوایی قوانین متاخر با معیارهای مطلوب بررسی شده است. نتایج بدست آمده گویای این امر است که اقداماتی که به واسطه قوانین بازآفرینی در محله سیروس انجام شده است، به صورت غیرمستقیم، گروه هایی از ساکنین را به حاشیه شهر رانده اند. این چالش از عدم تعادل میان حق مالکیت و حقوق شهروندی و منافع عمومی نشات می گیرد. تاکید بر تملک و آزادسازی اراضی و اجرای طرحهای بازآفرینی، سبب غفلت از تامین منافع عمومی و جمعی و ایجاد چالش هایی در سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی و عدم تحقق اهداف بازآفرینی شده است. لذا پژوهش با ارایه راهکارهایی سعی در تقویت بعد نظری و بنیادی موضوع حقوق شهری ، ایجاد بستر لازم جهت اصلاح فرآیند قانونگذاری و فراهم ساختن بستر اجرای اهداف بازآفرینی دارد.
شناسایی عوامل پیشران ها در بازآفرینی و توسعه گردشگری محله تجریش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های ارزشمند به علت وجود جاذبه های نوستالژیک و معماری و فرهنگی و بازآفرینی آن ها نقش مهمی در توسعه گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد. هدف این پژوهش واکاوی عوامل پیشران از متغیرهای مربوط به طرح های بازآفرینی برتوسعه گردشگری شهری محله تجریش می باشد. روش جمع آوری مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و میدانی است. . بر اساس نتایج متغیرهایی مانند توسعه زیرسطحی و ایجاد تره بار و توسعه پناهگاه در بیمارستان شهدای تجریش، ایجاد حوضچه آرامش و توسعه رودخانه مقصود بیک و متغیرهای دیگر در زمره متغیرهای مستقل قرار می گیرند یعنی نه تأثیرگذار هستند و نه تأثیرپذیر. اما در این میان، ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران، شکوفاسازی اکو توریسم، ساماندهی امامزاده صالح ،احیای درختان خیابان ولیعصر توانسته اند متغیرهایی محسوب شوند که در توسعه گردشگری محله تجریش هم نقش تأثیرگذاری داشته باشند و هم تأثیرپذیری. اما متغیرهایی همچون مدیریت محله ، ایجاد مرکز خرید، ایجاد قطب فرهنگی و تفریحی در شمال تهران ، شکوفاسازی اکو توریسم مناطق اطراف محدوده محله تجریش همچون دربند و درکه و... توسعه موزه سینمای ایران و... ازآنجاکه در ناحیه استراتژیک قرارگرفته اند نقش بسزا و تعیین کننده و راهبردی در توسعه گردشگری محله تجریش دارند و به عنوان متغیرهای کلیدی محسوب می شوند.
تبیین آثار بازآفرینی فضاهای شهری بر عملکرد اقتصادیاجتماعی بافت تاریخی اصفهان نمونه پژوهش: محدوده میدان امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازسازی و احیای میدان ها در طول چندین سال متمادی جزو مهم ترین و پرهزینه ترین پروژه های مرمت و طراحی شهری اصفهان بوده است. در طرح های مرمت و ساماندهی این مجموعه ها فقط به موضوعات کالبدی نظیر سنگ فرش و بهبود نمای ظاهری توجه شده و هیچ توجهی به وجود معنا، افزایش خاطره انگیزی، جذب مشتری، رضایت کسبه و حیات اقتصادی مجموعه ها نشده است. در این زمینه هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل آثار بازآفرینی میدان عتیق بر عملکرد اقتصادی اجتماعی محدوده این میدان است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، متخصصان و کارشناسان حوزه شهری هستند. روش نمونه گیری، گلوله برفی است و داده ها با بهره گیری از پرسش نامه پژوهشگرساخته در سال جاری گردآوری شده است. در تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر در محیط نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ساماندهی مشاغل کاذب و ناپایدار، ساماندهی مشاغل و فعالیت ها، تغییر فعالیت و مشاغل در محدوده، تغییر قیمت زمین و املاک مسکونی، تجاری و... ، تأثیر بر افزایش کیفیت واحدهای تجاری، تمایل و جذب سرمایه گذار داخلی، تمایل و جذب سرمایه گذار خارجی در بخش اقتصادی، حضور عابر پیاده، شناخته شدن بیشتر محدوده، حضور قشرهای مختلف اجتماعی در میدان، نبود مشاغل مزاحم، تقویت وجهه ملی و بین المللی، ساماندهی تکدی گران، استفاده از فضای میدان به مثابه فضای شهری و کاهش ناامنی های فردی و اجتماعی در بخش اجتماعی، ازجمله عواملی هستند که بیشترین امتیاز را درزمینه بازآفرینی عملکرد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گرفته اند.
تحلیلی بر نقش توسعه هوشمند شهری در توسعه میان افزای مناطق فرسوده تبریز، نمونه پژوهش: منطقه 8 تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
113 - 132
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، گسترش بی رویه فضایی شهرها در کنار بی برنامگی طرح های توسعه به ویژه در شهرهای بزرگ کشور نظیر تبریز به ایجاد بافت های نو شهری و در پی آن جابه جایی ساکنان و کاربری ها به مناطق جدید انجامیده است؛ درنتیجه بافت های تاریخی و قدیمی این شهرها کارکرد خود را تغییر داده و به مناطق فرسوده شهری تبدیل و درنتیجه از دست دادن حیات شهری خود راکد و فرسوده شده اند. شهر تبریز به لحاظ داشتن چنین بخش هایی به ویژه در منطقه 8، نیازمند مطالعاتی درزمینه سیاست گذاری و شناسایی عوامل کلیدی برای توسعه میان افزای این مناطق به منظور توسعه پایدار هوشمند است؛ بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست، تمامی عوامل دخیل در توسعه هوشمند و میان افزای بافت فرسوده شهری مطالعه و با استفاده از روش دلفی، تعداد 53 متغیر (34 متغیر توسعه هوشمند و 19 مؤلفه توسعه میان افزا) در حوضه یادشده استخراج شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل آثار متقابل/ ساختاری با نرم افزار FL Micmac استفاده شد. نتایج پژوهش نشان از نزدیکی ضرایب به دست آمده در رابطه با عوامل کلیدی تأثیرگذار (در بازه عددی بین 104 تا 106) و تأثیرپذیر (در بازه عددی بین 105 تا 107) دارد که می بایست در سیاست گذاری بافت های تاریخی به این عوامل توجه بسیاری داشت. با مطالعه، بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده، هفت عامل کلیدی تأثیرگذار توسعه هوشمند شامل خلاقیت با ضریب 106، روح نوآورانه با ضریب 106، مدیریت پایدار منابع با ضریب 106، دسترسی محلی با ضریب 106، حمل ونقل پایدار و خلاق و ایمن با ضریب 16/105، حفاظت محیطی با ضریب 16/105 و انعطاف پذیری با ضریب 16/105 و سه عامل کلیدی تأثیرپذیر توسعه میان افزا شامل سرانه های شهری با ضریب 106، فضای کار و فعالیت با ضریب 16/105 و تراکم جمعیتی با ضریب 83/105 که بیشترین نقش را در بازآفرینی آینده بافت های ناکارآمد کلان شهر تبریز با تأکید بر توسعه هوشمند شهری دارند، انتخاب شدند. همچنین نمودار به دست آمده از تأثیر مستقیم عوامل مبین ناپایداری سیستم و احتمال بسیار زیاد تغییرات شدید در آینده ای نزدیک است.
بررسی نقش و اثرات گردشگری شهری بر باز آفرینی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
291 - 308
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری را به عنوان یکی از مهمترین صنایع توسعه پایدار در هر جامعه ای باید دانست، که از تحرک بالایی در تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، شهری و محیطی برخور دار است، تمرکز بر جنبه های گوناگون صنعت گردشگری، همراه با برنامه ریزی های مدیریت محلی و ملی هرجامعه ای نقش بسیار با اهمیتی در فرایندهای بین المللی و ملی هر جامعه ای می تواند ایفاء کند. گردشگری شهری در واقع بخشی از این صنعت توسعه مند و پایدار جهانگردی است که موضوع نسبتاٌ جدیدی است، و سابقه طرح آن در محافل علمی به کمتر از دو دهه اخیر می رسد. گردشگری شهری، یکی از مهمترین و پیچیده ترین فعالیت های فضایی و مکانی انسان در جامعه شهری است، به نظر صاحب نظران، گردشگری شهری یک فرصت بزرگ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای شهرها بوجود می آورد، که این فرصت نقش بسیار موثری در ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان در ابعاد گوناگون می تواند ایفاء کند. برای این منظور ابتدا از راه روش های میدانی و کتابخانه ای، داده ها گردآوری شد.. حجم نمونه آماری طبق استانداردهای موجود برابر با ۳۰ نفر بوده که متشکل از متخصصین حوزه گردشگری و کارشناسان حوزه شهری است که بر اساس روش دلفی انتخاب شده است. بر این اساس سنجش میزان اثر گذاری گردشگری شهری بر به سازی و بازآفرینی محلات قدیمی و هسته مرکزی شهر زنجان با استفاده از آزمون فریدمن- سنجش میزان اثر گذاری گردشگری شهری بر به سازی و بازآفرینی محلات قدیمی و هسته مرکزی شهر زنجان با استفاده از آزمون آماری کرامر- بررسی میزان تأثیر گردشگری شهری بر مولفه های مربوط به به سازی و باز آفرینی هسته ی مرکزی و محلات شهر زنجان آزمون کای اسکوئر یک طرفه - سنجش میزان اثر گذاری گردشگری شهری بر ایجاد درآمد و توجه مسئولین امر در حفظ، مرمت و به سازی و بازآفرینی محلات شهر زنجان با استفاده از آزمون فریدمن- آزمون کای اسکوئر یک طرفه - آزمون اسپیرمن ، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته که شرح کلی آن در بخش تجزیه و تحلیل مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
بازآفرینی شهری در چارچوب پروژه های محرک توسعه شهری (مطالعه موردی: محله های سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
339 - 362
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پیش از انقلاب صنعتی و رشد شهرها، محلات شهری رشدی بطئی و پیوسته داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند. با رشد شتابان در کلان شهرهای ایران، بافت های قدیمی و سکونت گاههای کهن و محله ها مورد تهدید واقع شدند و نیاز به مرمت شهری و بازآفرینی بافت های قدیمی بیش تر از گذشته احساس شد. توسعه شهری با توجه به دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده، سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است. در راستای تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان مورد توجه واقع شد. روش: بافت کهن شهرهای کرمان، شیراز و اصفهان به ویژه محدوده های محله های قلعه محمود، سنگ سیاه و هارونیه افزون بر این که بازتاب کننده تاریخ توسعه و تحولات فرهنگی در گذر زمان هستند آثاری شاخص از فرهنگ و تمدن کشور را در مقیاس ملی و جهانی در خود جای داده اند، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و رویکرد روش شناسی آن نیز کیفی، کمی، ترکیبی است. منابع پژوهش، منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسش نامه مردمی (تحلیل در قالب نرم افزار SPSS) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش در سه محله سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه؛ نشان داد که 1) پروژه های محرک توسعه در بافت تاریخی شهری موجب تقویت احساس امنیت می شوند، 2) مهم ترین عامل عدم احساس امنیت در بافت فرسوده، شکل و ساختار کالبدی نامطلوب بافت است و 3) می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی کامل و یکپارچه به احیا و بازآفرینی محله و نیز حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و مطابق با شخصیت و هویت تاریخی دست پیدا کرد.
بررسی نقش ظرفیت های مردمی و محلی در بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
131 - 154
حوزه های تخصصی:
توجه به بافت های فرسوده و قدیمی و رفع ناپایداری آن ها به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده؛ به گونه ای که سازمان های ذی ربط را به تکاپوی سامان دهی و بازآفرینی بافت های یادشده سوق داده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید برنامه ریزی مشارکتی، تحلیلی محسوب می شود که با استفاده ترکیبی از تحلیل های فضایی و ساختاری در پی ارائه یک مدل تجربی از نقش اجتماعات مردمی در فرایند بازآفرینی است. محدوده مطالعه کل بافت فرسوده ارومیه شامل بافت تاریخی، بافت میانی، و بافت فرسوده حاشیه ای را دربر می گیرد. با توجه به گستردگی حوزه مطالعه در هر بافت، محلات واجد الویت برای بازآفرینی با استفاده از تکنیک TOPSIS انتخاب می شوند. در محلات واجد الویت، ساکنان هر کاربری با به دست آوردن میزان سازگاری، وابستگی، و کارایی ملک خود تصمیم به بازآفرینی ملک دارای بدترین میزان کارایی با کسب مجوز از شهرداری می نمایند. پس از درگیرشدن مردم در فرایند بازآفرینی، سرانه کاربری های مورد نیاز در محلات واجد الویت به سرانه استاندارد نزدیک شده است. بنابراین، این مدل می تواند بازآفرینی کاربری اراضی را با درنظرگرفتن عاملان بازآفرینی محقق گرداند. بنابراین، پیش شرط همه برنامه های مشارکتی باور سیاست گذاران و مدیران شهری به تأثیر مشارکت شهروندان در حل مسائل و مشکلاتی است که بهبود کیفیت زندگی آن ها در گرو یافتن راه حل و چاره ای مناسب برای آن هاست.
بررسی تحقق پذیری بازآفرینی بافت فرسوده شهری در جهت ارتقاء کیفیت زندگی از دیدگاه مشارکت شهروندی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
457 - 474
حوزه های تخصصی:
امروزه با توسعه برنامه ریزی شهری، میزان رضایت از کیفیت زندگی در فضاهای برنامه ریزی شده از اهداف اولیه و اصلی شهرها به شمارمی رود، در این راستا محققان معتقدند برنامه ریزی همسو با بهبود کیفیت زندگی می تواند زمینه های دیگر توسعه مانند توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را به همراه داشته باشد. مشارکت شهروندی به عنوان پدیده ای که نقش گرفته از سیاست ها و رویکردهای مدیران رده بالای سازمانی و شهری می باشد، از جمله عوامل ساخته شده به وسیله منابع انسانی (سرمایه های انسانی) است که نقش مهمی در تحول نظام مدیریتی شهرها و به خصوص پیشبرد اهداف مبتنی بر توسعه پایدار شهرها و ارتقای کیفیت زندگی بر مبنای سنجش نیازهای شهروندان و بصورت مشارکتی دارد. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تحقق پذیری بازآفرینی بافت فرسوده شهری در جهت ارتقاء کیفیت زندگی از دیدگاه مشارکت شهروندی با روش توصیفی- تحلیلی در محلات بافت فرسوده شهر بابل می باشد. نتایج بدست آمده و اطلاعات میدانی نشان می دهد که وضعیت موجود برای ساکنین محلات بافت فرسوده این شهر به هیچ وجه مناسب نبوده و بیشتر ساکنین به نداشتن دسترسی، فضای سبز، راههای ورودی به مبادی شهر، کمبود و نقصان امکانات مناسب و زیرساختهای اولیه مانند آب شرب، فضاهای ورزشی، امنیت به عنوان مواردی که باعث عدم رضایت ساکنین این محلات می باشد اشاره دارند. بنابراین مشارکت شهروندان در اداره امور شهری و در بخشهای مختلف مدیریت شهری موجب ارتقاء سطح کیفی زندگی شهری میشود، چرا که برنامه ریزی با مردم و نیز برنامه ریزی عدالت محور را برای شهرها به ارمغان خواهد آورد. در این میان مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و کلیه مراحل اجرایی و نظارت و کنترل می تواند به عنوان یکی از ابزارهای با اهمیت مقتدرسازی مردم برای حضور در صحنه های اجتماعی مطرح گردد.
تحلیل راهبردی بازآفرینی بافت های تاریخی شهری (مطالعه موردی: بافت تاریخی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با استفاده از تکنیک راهبردی سوات(SWOT) و با توجه به نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید بافت تاریخی شیراز، مناسب ترین راهبرد جهت بازآفرینی بافت معرفی می گردد. برای تعیین اولویت راهبردها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی (QSPM) استفاده شد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و توصیفی-تحلیلی است، جمع آوری اطلاعات و داده ها از بررسی های اسنادی و مطالعات میدانی پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان مربوطه بدست آمده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت بافت تاریخی شیراز در میان چهار حالت تهاجمی، تدافعی، محافظه کارانه و رقابتی مدلSWOT در حالت رقابتی است، یعنی ارائه راهبرد از طری ق نق اط ق وت،برای دوری ازتهدی دهای پ یش رو. بنابراین، راهبرد رقابتی، استراتژی پیشنهادی جهت بازآفرینی بافت تاریخی شیراز می باشد. بعلاوه، در اولویت بندی با استفاده ماتریس برنامه ریزی کمی(QSPM)، از بین راهبردهای تدوین شده، بالاترین جذابیت مربوط به «توجه بیشتر به ارزش های عملکردی بافت و استحکام بخشیدن ابنیه در مقابل سوانح طبیعی» و «ارتقاء نقش عناصر ارزشمندتاریخی- فرهنگی و مذهبی» است. همچنین، پایین ترین جذابیت مربوط به راهبرد «افزایش توجه مدیریت شهری به جنبه های زیست محیطی و تاریخی–فرهنگی و بازسازی بافت های تاریخی و مرمت آن» می باشد.
واسنجی تاثیر حکمروایی خوب شهری بر بازآفرینی بافت فرسوده در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهررضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده شهری از نقاط مسئله دار شهری شناخته می شود، حل این چالش نیازمند الگوی جدیدی است که بتوان از همه ظرفیت های حامعه با تاکید بر توانمندی های آن ها و نقش مستقیم و فعال آنها در فرایند توسعه پایدار با همکاری بخش های دولتی، خصوصی و مدنی استفاده کند. یکی از شیوه های کارآمد مدیریت در شهرهای امروزه، حکمروایی خوب شهری می باشد، حکمروایی شهری بر اساس، کنش متقابل میان سازمانها و نهادهای رسمی اداره یک شهر از یک طرف و سازمان های غیر دولتی و تشکل های جامعه مدنی از طرف دیگر شکل می گیرد. در این راستا هدف پژوهش حاضر واسنجی تاثیر حکمروایی خوب شهری بر بازآفرینی بافت فرسوده در مناطق شهر رضا می باشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و دارای ماهیتی توصیفی- تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش های کمی قرار می گیرد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS (آزمون های تی و کندال) استفاده شد. نتایج آزمون تی نشان داد میانگین اکثر شاخص های حکمروایی خوب شهری پایین-تر از سطح متوسط طیف لیکرت (عدد 3) است، لذا می توان گفت، شهر شهرضا از لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری در سطح نامطلوب قرار دارد. همچنین نتایج آزمون کندال نشان داد بین شاخص های بازآفرینی بافت فرسوده و حکمروایی خوب شهری در شهررضا ارتباط معناداری وجود دارد.
تحلیل فضایی رویکرد اقتصادی و اجتماعی محله محور در بازآفرینی بافت های فرسوده مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق4 و 5 شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات و تجارب صورت گرفته در زمینه بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری نشان دهنده تکامل رویکردهای نوین همچون بازآفرینی شهری با تأکید بر مشارکت مردم، بخصوص محله محوری می باشد. بازآفرینی شهری با تأکید بر محله محوری به دنبال آن است که با اقدامات لازم در مقیاس کوچک یعنی محله، که خردترین مقیاس در تقسیمات کالبدی مدیریت شهری است، بیشترین اثرگذاری در حوزه پایداری داشته باشد. لذا در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی رویکرد اقتصادی و اجتماعی محله محور در بازآفرینی بافت های فرسوده مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 4 و 5 شهر زاهدان) می باشد. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع آوری داده ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل های WASPAS و Fuzzy VIKOR استفاده شد. نتایج مدل تصمیم گیری WASPAS، نشان داد منطقه پنج در رویکرد اقتصادی و اجتماعی محله محور نسبت به منطقه چهار در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین نتایج مدل Fuzzy VIKOR نشان داد منطقه پنج با وزن به دست آمده 680/0 وضعیت بهتری نسبت به منطقه چهار در جهت امکان پذیری رویکرد اقتصادی و اجتماعی محله محور در بازآفرینی بافت های فرسوده شهر زاهدان را دارد.
ارزیابی جایگاه مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
137 - 160
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین مدیریت شهری و مدیریت بافت های ناکارآمد شهری، رویکرد حکمروایی خوب شهری است که فرایندی از همیاری دولت، بخش عمومی، جامعه مدنی و بخش خصوصی است. هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری منطقه 12 شهرداری تهران می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است نتایج تحقیق نشان دهنده این است که تمامیه مؤلفه های حکمروایی خوب شهری (توانمندسازی، کارایی و اثربخشی، شفافیت، انعطاف پذیری، قانونمندی، عدالت و انصاف، بینش راهبردی، جهت گیری توافقی، مشارکت، مسئولیت پذیری و پاسخگویی) بر تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد تأثیر مثبت و معنی داری داشته اند و به عنوان عوامل تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآم شناسایی شده اند. در این میان مؤلفه های توانمندسازی، کارایی و اثربخشی و شفافیت با ضریب های مسیر 820/0، 766/0 و 653/0 بیشترین تأثیر را بر تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد داشته اند. همچنین با توجه به ضریب تأثر و رتبه بندی صورت گرفته؛ ابعاد انعطاف پذیری، قانونمندی، عدالت و انصاف، بینش راهبردی، جهت گیری توافقی، مشارکت و مسئولیت پذیری و پاسخگویی در رتبه های بعدی، از نظر درجه اهمیت در تأثیر بر تحقق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری قرار گرفته اند.
ارائه فرایند طراحی شهری راهبردی به منظور بازآفرینی گذرهای تاریخی
حوزه های تخصصی:
ساختار تاریخی هر شهر ایرانی سندی سه بعدی از سیر تحول تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن می باشد. این ساختار که بر شبکه ای هم پیوند از گذرهای تاریخی استوار گشته، به مثابه منبعی غنی از هویت و اصالت به شمار می رود، میبایست در شرایطی درخور، مورد حفاظت و استفاده قرار گیرد تا استفاده نسل های آتی از آن با محدودیتی مواجه نگردد. در این راستا، می توان با بهره مندی از پتانسیل های کالبدی موجود در آن به بازآفرینی شبکه ای پیاده راهی در میانه آن اقدام کرد. این اقدام ضمن رونق بخشی به تک فضاهای موجود در ساختار تاریخی و ارتقا کیفیت کالبدی آن، نشانی از روزگاران توسعه پارادایم های مرتبط با پیاده مداری بر آن نگاشته و به نسل های پس از خود تقدیم می کند. بدین ترتیب در این نوشتار کوشش بر آن بوده است تا در قالب پژوهشی توصیفی-تحلیلی، ضمن مروری بر اهداف و راهبردهای بازآفرینی، به تبیین جایگاه منحصربفرد گذرهای تاریخی و پتانسیل های کالبدی آن پرداخته شود. در انتها نیز فرآیندی راهبردی به منظور بازآفرینی شبکه گذرهای تاریخی ارائه گردیده است که ضمن در نظر داشتن یکپارچه کلیه مولفه های موثر در روند فرآیند، انعطاف پذیری لازم جهت انطباق با ویژگی های کالبدی و غیرکالبدی ساختار هر یک از شهرهای ایرانی را داراست.