مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
بازآفرینی
منبع:
شهر ایمن سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۳
97 - 112
حوزه های تخصصی:
مناطق فرسوده شهری مشکلات فراوانی را برای شهرهای کهن تر که از نظر اقتصادی کم توان تر هستند، بوجود می آورد. تحلیل بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد مشارکت مردمی یک رویکرد است که در بهبود کیفیت زندگی مناطق فرسوده و محلات شهری مؤثر استفاده می شود. در این رویکرد، مشارکت و همکاری از جمعیت محلی، مردم و سایر ذینفعان در فرآیند بازآفرینی شهری تأکید می شود. مطالعه موردی محله سرخور بندرگناوه، یک نمونه است که این رویکرد در آن به کار گرفته شده است.بازآفرینی پایدار شهری به معنای بازسازی و تجدیدساخت مناطق شهری فرسوده است و هدف آن بهبود کیفیت زندگی ساکنان و ایجاد محیطی پایدار و سالم است. این رویکرد در برخورد با چالش هایی مانند فرسایش زیرساخت ها، کاهش کیفیت زندگی، بحران مسکن و تغییرات شهری مؤثر است.استفاده از رویکرد مشارکت مردمی در تحلیل بازآفرینی پایدار شهری به افزایش نقش و مشارکت ساکنان و جامعه محلی در فرایند تصمیم گیری و برنامه ریزی شهری می پردازد. این رویکرد به مردم امکان می دهد تا نیازها و اولویت های خود را درباره بازسازی مناطق فرسوده اعلام کنند و در مراحل تصمیم گیری و طراحی شهری شرکت کنند. از طریق مشارکت مردمی، ایده ها و نظرات متنوع به کار گرفته می شوند و بهبودی چشمگیر در نتایج و عملکرد پروژه های بازآفرینی شهری حاصل می شود. محله سرخور بندرگناوه به عنوان مطالعه موردی نشان دهنده این رویکرد است. در این محله، مردم و جامعه محلی در فرآیند بازسازی و توسعه مشارکت فعال داشته اند. آن ها نیازها و مسائل خود را مطرح کرده و در تصمیم گیری های مربوط به طراحی و برنامه ریزی منطقه سرخور شرکت کرده اند.
بازآفرینی گنبد برج مقبرهسه گنبد ارومیه بر پایه مستندات معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
117 - 133
حوزه های تخصصی:
سه گنبد یکی از بناهای دوره سلجوقی است که به رغم داشتن ویژگی های خاص این دوره، چندان موردمطالعهقرار نگرفته است. تزیینات هندسی، کتیبه های کوفی در کنار سایر مشخصه های معماری، این بنا را به عنوان یکی از مصادیق بناهای آرامگاهی قرن ششم قرار داده است. اگرچه این بنا از حیث تزیینات و متن کتیبه ها توسط پژوهشگران پیشین تا حدودی مورد توجهقرارگرفته، اطلاعات محدودی در ارتباط با ساختار معماری آن در دسترس است. با توجه به اینکه برخی عناصر معماری مقابر، به ویژه پوشش خارجی آن ها، در اثر بی توجهی در طول سال ها دچار تغییراتی شده اند، سؤالی که در این پژوهش مطرح می شود این است که ویژگی های معماری گنبد خارجی برج مقبره سه گنبد به چه صورت بوده است؟ در این راستا هدف از این مطالعه، بررسی ساختار کالبد کنونی برج سه گنبد و بازشناسی ویژگی های شکلی، هندسی و تناسبات آن برایدست یافتن به ساختار اصلی بنا و درنهایتبازآفرینی بخش تخریب شده بنا یعنی «خود» گنبد است. در این مقاله، یافته های حاصل از تحقیقات میدانی و مطالعات کتابخانه ای در قیاس با نمونه های هم عصر و همسان مورد ارزیابی قرار گرفت. ازطرفی با نگاهی جزئی تر، تحلیل های هندسی برای ارزیابی تناسبات سه گنبد در انطباق با برج مقبره های منطقه، در شکل گیری الگویی بدیع از نظام هندسی در این بناها و ویژگی های بارز پوشش خارجی آن هامؤثر واقع شد. بر همین اساس، بر مبنای تحولات کالبدی صورت گرفته در برج مقبرهسه گنبد و وجوه مشترک ساختار معماری و هندسی آن با نمونه های مشابه، می توان به این نتیجه رسید که این بنا نیز درگذشته دارای گنبد خارجی، احتمالاًبه صورت رُک، بوده است.
بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری و تأثیر آنها در بازآفرینی شهری (مورد مطالعه: بافت فرسوده شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
107 - 128
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان یکی از اصلی ترین منابع، نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در توسعه دارد؛ بنابراین، مدیریت شهری جایگاه مهمی در راستای توسعه شهر دارد. در این زمینه حکمروایی خوب شهری با استفاده از ظرفیت نهادهای موجود و ایجاد بسترهای نهادی برای تسهیل در تصمیم گیری و تصمیم سازی پایدار در بازآفرینی بافت فرسوده شهری مؤثر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری و تأثیر آنها در بازآفرینی بافت فرسوده شهر سمنان است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر گردآوری داده های میدانی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. در پژوهش حاضر روایی ساختاری و محتوایی پرسشنامه تأیید و سپس پایایی آن با ضریب کرونباخ بیشتر از 70/0 تأیید شد. جامعه آماری پژوهش ساکنان بافت فرسوده شهر سمنان بالغ بر 92203 نفر است. حجم نمونه با فرمول کوکران 380 نفر تعیین شد. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که متغیرهای حکمروایی خوب شهری درسطح کمتر از 05/0 معنادار هستند؛ درنتیجه وضعیت متوسطی در بافت فرسوده شهر سمنان دارند. همچنین، نتیجه آزمون تأیید کرد که بهترین وضعیت مربوط به شاخص عدالت محوری با میانگین رتبه ای 24/4 بوده است. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت بازآفرینی بافت فرسوده در شهر سمنان ضعیف بوده است. علاوه بر این، نتیجه رگرسیون به تأثیرگذاری 2/63 درصد حکمروایی خوب در ارتقا بازآفرینی شهری اشاره دارد که دو شاخص شفافیت و عدالت به ترتیب با مقدار بتا 324/0 و 311/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر بازآفرینی دارند. درمجموع، حکمروایی خوب شهری به عنوان یک الگوی مدیریت شهری می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری با رویکرد بازآفرینی شهری، مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
115 - 139
حوزه های تخصصی:
مروزه بیشتر شهرها گریبان گیر بافت های فرسوده هستند که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی مشکلاتی را برای شهرها فراهم ساخته است. وجود این معضلات و نبود استراتژی های مدون و روشن در خصوص مدیریت و برنامه ریزی برای بافت های فرسوده سبب شده است تا این مشکلات دوچندان شود. لذا از میان انواع رویکردهای مداخله در بافت های مذکور بازآفرینی شهری جهت ملاحظات توأمان اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و غیره نسبت به سایر رویکردها زمینه را برای حرکت به سوی شهر پایدار فراهم می کند. هدف از این مقاله ارزیابی بافت های فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری در شهر میاندوآب است که با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مورسی بررسی قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات موردنظر از روش مشاهده، کتابخانه ای و پرسشنامه و همچنین برای تجزیه وتحلیل یافته ها از روش ترکیبی SWOT-AHP و برای رتبه بندی استراتژی ها از روش FAHP و برای بررسی رابطه معناداری متغیرها از مدل معادلات ساختاری SMART PLS استفاده شد. جهت سنجش روایی و پایایی پرسشنامه از پیش آزمون و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و کلیه مؤلفه های تحقیق مورد تأیید قرارگرفته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد غالب بر محدوده موردمطالعه از نوع تهاجمی (SO) که با امتیاز 256/0 نشان از برتری آن در مقایسه با سایر راهبردها هست. این راهبرد نشان دهنده این است که بازآفرینی بافت فرسوده شهر میاندوآب با فرصت ها و قوت های زیادی برای غلبه بر تهدیدها و ضعف ها روبه رو است. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد مؤلفه های پایداری اقتصادی، شفافیت قوانین و مقررات و همکاری و تعامل میان بخشی رابطه معنادار و مطلوبی با توسعه مشارکت وجود دارد.
بررسی نقش حکمروایی خوب در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: شهر کامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی مدیریت شهری سنتی با افزایش چالش ها و مشکلات مناطق شهری و ناتوانی برای حل یا کاهش آن ها مورد انتقادات وسیعی قرارگرفته است. ازاین رو حکمروایی خوب شهری با تأکید بر گذار از نقش ساختارهای رسمی به عنوان محور تصمیم گیری به سوی نقش یابی جامعه مدنی در اعمال حقوق دموکراتیک مطرح گردیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرات شاخص های حکمروایی خوب شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در شهر کامیاران می باشد. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان محلات شهر کامیاران با جمعیت 57,077 نفر می باشند و جهت گردآوری داده ها از 384 پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. به منظور شناسایی مؤلفه های اصلی حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های فرسوده شهر کامیاران از روش تحلیل تأثیرات متقابل و تحلیل ISM با کمک نرم افزار MicMac و درنهایت به منظور سنجش میزان حکمروایی محلی در ابعاد و معیارهای مختلف از مدل های تصمیم گیری چند شاخصه تاپسیس و برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی ارتباط میان عوامل و تعیین سهم هر یک از آنان از مدل های معادلات ساختاری SEM)) استفاده شده است. نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر حکمروایی محلی شهر کامیاران به منظور بازآفرینی بافت های فرسوده مشارکت نهادهای مدنی و بخش خصوصی می باشد و همچنین مؤلفه های اصلی حکمروایی محلی تأثیر مستقیم و مثبتی بر فرایند بازآفرینی بافت های فرسوده دارد. درنهایت راهکارها و سیاست های اجرایی در جهت فرآیند حکمروایی محلی مطلوب در مدیریت بازآفرینی شهری کامیاران ارائه شده است.
آسیب شناسی نظام بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر رویکردهای یکپارچه و پایدار (مورد مطالعه: کلان شهر تبریز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
1 - 21
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی به عنوان هویت هر قوم و کشوری و آثار گران بهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی تلقی می گردند. با توجه به تخریب و زوال این بافت ها طی دوره ی مختلف، بازآفرینی آنها یکی از اولویت های اساسی اکثر دولت ها محسوب می شود. با توجه به اهمیت بازآفرینی بافت های تاریخی، پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی نظام بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز و ارائه ی راهکارهای اجرایی به منظور دست یابی به وضعیت مطلوب نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی)، با هدف توسعه ای-کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. در راستای تحلیل اطلاعات نیز از مدل تحلیل عاملی Q و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده شده است. همچنین جامعه ی آماری تحقیق حاضر شامل مدیران و کارشناسان شهری و نخبگان دانشگاهی می باشد که بر اساس روش دلفی نخبگان 20 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که پنج عامل اصلی در نارسایی نظام بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز تأثیرگذارند که به ترتیب عبارتند از: عدم وجود مدیریت یکپارچه، ناکارآمدی طرح ها و برنامه ها، عدم هماهنگی و مشارکت، عدم ظرفیت سازی نهادی و عدم تأکید بر دانش محوری. این 5 عامل در مجموع 402/80 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند، یعنی عدم بازآفرینی مناسب بافت های تاریخی در شهر تبریز در حدود 80 درصد شامل اثرات (عوامل) استخراج شده می باشد و حدود 20 درصد نیز سایر عوامل را دربر می گیرد که خارج از بحث های مطرح شده در این تحقیق می باشد. همچنین میزان تحقق شاخص های پایداری و یکپارچه در نظام بازآفرینی بافت های تاریخی کلان شهر تبریز در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.
تبیین پیشران های مؤثر بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد بهسازی و توانمندسازی (مورد مطالعه: محله شمس آباد شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
105 - 120
حوزه های تخصصی:
شکل گیری و تداوم حاشیه نشینی در قالب سکونتگاه های غیررسمی را می توان بزرگترین چالش در ساماندهی و مدیریت کالبدی_فضایی شهرهای امروزی به شمار آورد. این نوع سکونتگاه ها با ابعاد مختلف خود، نمایشی کالبدی_فضایی از اجتماع پذیری غیراجتماعی افراد و گروه هاست. بازنمود کالبدی این پدیده های شهری در برچسب های متنوع همواره در فرایندی غیررسمی زاده شده و همواره به مثابه یک چالش پدیده ای ضد شهری نگریسته شده است. در این رابطه، مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی نقش عوامل و پیشران های تأثیرگذار بر ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محله شمس آباد شهر تبریز است. گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و میدانی با کمک پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری شامل گروه متخصصین به تعداد 30 نمونه آماری است که با روش دلفی پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. تحلیل داده ها نیز با روش دلفی، آزمون تک نمونه ای T و تحلیل مسیر در قالب DPSIR با کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که طبق مدل DPSIR مؤلفه «فشار» با ضریب 254/6 بیشترین امتیاز را دریافت کرده است. همچنین، براساس آزمون تحلیل مسیر شاخص «فشار» با ضریب اثرکل 623/0 بیشترین تأثیر و رابطه علی را با ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی دارد. از طرفی، مؤلفه های «تأثیر» با ضریب اثر کل 591/0 ؛ «پاسخ» با ضریب اثر کل 556/0 ؛ «وضعیت» با ضریب اثر کل 547/0 ؛ و «نیروی محرکه» با ضریب اثر کل 537/0 قرار دارند. لذا به منظور توانمندسازی و بهسازی محله شمس آباد شهر تبریز تقویت سیستم حمل ونقل ؛ جانمایی مناسب کاربری های ناسازگار ؛ استحکام ابنیه های فرسوده؛ حل مشکل سند مالکیت ضروری است.
ارزیابی عوامل مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
1 - 21
حوزه های تخصصی:
یکی از اقداماتی که می تواند در کاهش آسیب پذیری بافت های ناکارآمد شهری مؤثر باشد، توجه به عوامل مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری است. این تحقیق باهدف ارزیابی عوامل مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری، ضمن شناسایی عوامل مؤثر به اولویت بندی محلات شهر سقز برای مداخله با رویکرد بازآفرینی پرداخته است و به منظور جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است که به منظور بررسی رابطه، اثرات و استخراج عوامل کلیدی از نرم افزار MICMAC و جهت نمایش توزیع این عوامل در سطح محلات از مدل کریجینگ در محیط GIS استفاده شده است. جهت سطح بندی محلات شهر سقز ازلحاظ عوامل کلیدی نیز از مدل تصمیم گیری CoCoSo استفاده شده که به منظور تعیین وزن و اهمیت هر یک از عوامل در مدل کوکوسو از مدل FARE استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که در بین 31 شاخص موردبررسی 11 شاخص بیشترین اثرگذاری را به عنوان عوامل کلیدی در بازآفرینی بافت های ناکارآمد داشته اند و نتایج نشان می دهد که با توجه به عوامل کلیدی مؤثر در بازآفرینی بافت های ناکارآمد محلات شهر سقز ( مشارکت اجتماعی، حس تعلق مکانی، اشتغال و میزان درآمد، سرمایه گذاری در محله، مدیریت یکپارچه، نظارت بر ساخت و ساز و کنترل بناها، کیفیت ابنیه، عرض معابر، دسترسی به معابر اصلی و حمل ونقل، فاصله از کاربری های ناسازگار، دسترسی به خدمات بهداشتی –درمانی، آتش نشانی، پارک و ورزشی ) ، محلات 2، 8 و 22 به عنوان محلات قابل قبول و در مقابل محلات 6، 16، 17، 18 و 19 به عنوان محلات نامناسب و غیرقابل تحمل، با آسیب پذیری بالا محسوب می شوند؛ مهاجرت روستاییان به این محلات، ناپایداری ابنیه، تغییرات غیر منتظره مدیریت شهری، بی برنامگی، ناهماهنگی مدیریت شهری، موازی کاری دستگاه های مختلف و نبود تعامل میان شهروندان و مدیریت شهری از مهم ترین دلایل ناکارآمدی محلات مذکور می باشد که به منظور کاهش آسیب های بارز حاصل از بافت های ناکارآمد و تحقق بازآفرینی در سطح محلات شهر سقز توجه به عوامل کلیدی مؤثر در تحقق بازآفرینی ضروری است.
ارزیابی محرک های توسعه شهری در ساختار تاریخی (مورد مطالعه: بافت تاریخی شهر قم)
حوزه های تخصصی:
در طی سال های اخیر، سیاست ها و برنامه های متعددی برای ارتقاء کیفی و بازآفرینی بافت های نابسامان شهری به اجرا گذاشته شده است. یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های نابسامان شهری به طور خاص، به کارگیری اقدامات و پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها است. بافت تاریخی شهر قم به عنوان قلب تپنده این شهر در برگیرنده غنی ترین ارزش های کالبدی، فرهنگی و تاریخی در سطح استان و حتی در سطح ملی است. تحقیق پیش رو با هدف تحلیل و ارزیابی تحقق یافتگی و میزان اثرگذاری این پروژه ها بر توسعه بافت تاریخی شهر قم صورت پذیرفته است؛ که به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های ارزیابی- تحلیلی با بهره گیری از پیمایش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری (تی تک نمونه ای، فریدمن، آنوا) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق و پاسخ دهی به سؤالات نشان داد که هیچ یک از پروژه های عمرانی انتخاب شده به طور کامل و همه جانبه از نظر اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی نتوانسته به عنوان محرک توسعه شهری در محدوده بافت تاریخی شهر عمل کند. از نظر پیامدهای اقتصادی(پروژه محور عماریاسر، محور شهید روحانی و پارکینگ طبقاتی) موفق ظاهر شده اند؛ از نظر پیامدهای اجتماعی- فرهنگی، همه پروژه ها به جز پروژه محور عماریاسر موفق عمل کرده اند؛ از لحاظ پیامد زیست محیطی، همه پروژه ها به جز پروژه محور عماریاسر و محور شهید روحانی به اهداف خود رسیده اند و از نظر پیامد کالبدی، همه پروژه ها تأثیرگذار بوده اما بیشترین تأثیر را پروژه های محور عماریاسر و شهید روحانی داشته اند.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی محلات ناکارآمد شهری با تأکید بر تأمین مسکن مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
179 - 204
حوزه های تخصصی:
از آنجا که محلات قدیمی هویت فرهنگی و تاریخی شهرها محسوب می شوند و تخریب و نابودی آنها تیشه ای بر ریشه هویت ساکنان است، ضرورت رسیدگی به این بافت ها و بازآفرینی آنها احساس می شود. البته موضوع محلات فرسوده و ناکارآمد شهری و بازآفرینی این محلات موضوعی پیچیده و چندبعدی است؛ لذا بایستی هرگونه مسائل و موضوعات درارتباط با بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری به صورت نگاه چندبعدی و ترکیبی از عوامل مختلف مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. در این زمینه، یکی از اهدافی که در بازآفرینی محلات فرسوده به آن توجه ویژه شده است، تأمین مسکن مناسب برای ساکنان این محلات است. بدین منظور در این پژوهش سعی شد که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی با تأکید بر تأمین مسکن در محلات فرسوده منطقه 12 کلان شهر تهران شناسایی و تحلیل شوند. منطقه 12 بخش اصلی مرکز تاریخی شهر تهران را شامل می شود. این محدوده که در گذشته ای نه چندان دور، از مراکز مهم و پویای این شهر محسوب می شد، اکنون نشانه های فرسودگی شهری را در خود آشکار ساخته است. بنابراین در این پژوهش، ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 49 عامل اولیه در شش حوزه مختلف اقتصادی و مالی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، کالبدی- زیست محیطی، سیاستی، قانونی و حقوقی، مدیریتی، ساختاری و اجرایی و تجربی و زیباشناختی استخراج و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل شده است. در مرحله بعدی، ازطریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل در نرم افزار میک مک، حاکی از ناپایداری سیستم در بازآفرینی محدوده مورد مطالعه است و بر همین اساس پنج دسته متغیر مورد شناسایی قرار گرفت. درنهایت، با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، پانزده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی در آینده بازآفرینی منطقه با تأکید بر تأمین مسکن مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران های مورد بررسی نیز، متغیرهای بخش اقتصادی و مالی بیشترین تأثیر را بر تأمین مسکن در زمینه بازآفرینی محلات منطقه مورد مطالعه و عوامل تجربی و زیباشناختی درجه تأثیرگذاری را به خود اختصاص دادند.
تدوین قواعد عقلانیت اکولوژیک در برنامه ریزی بازآفرینی زیست پذیری محله های شهرهای کویری (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
193 - 219
حوزه های تخصصی:
نادیده انگاشتن زیرساخت های اکولوژیک و عدم تعادل بین محیط طبیعی و مصنوع بحران زیست پذیری شهرهای معاصر را رقم زده است. عقلانیت اکولوژیک رویکردی منشعب از پارادایم فکری اکولوژی شهری و ابزار برنامه ریزی برای دستیابی به پایداری اجتماعی- اکولوژیکی طی دوره های طولانی مدت است. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین رویکرد زیست پذیری و عقلانیت اکولوژیک در محلات شهر کهن کویری یزد و تدوین قواعد عقلانیت اکولوژیک در بازآفرینی زیست پذیری محلات شهرهای کویری است.روش مطالعه، از نوع تطبیقی- استنتاجی است. ضمن مطالعه تحلیلی- تطبیقی دو رویکرد زیست پذیری و عقلانیت اکولوژیک با روش دلفی، به استنتاج نیروهای پیشران، معیارها و زیرمعیارهای زیست پذیری از منظر عقلانیت اکولوژیک پرداخته شده است. قیاس زیست پذیری مبتنی بر معیارهای استنتاجی در محلات بافت کهن و جدید شهر یزد با استفاده از پرسشنامه و تحلیل آماری صورت پذیرفته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که ایده ها، قواعد و استراتژی های تحقق یافته در بافت های کهن شهرکویری یزد در طی قرن ها ضمن تأمین نیازها و آسایش و سلامت ساکنین، با خلق ساختار سلسله مراتبی در کریدورهای جریان آب، هوا و معابر و دسترسی ها، ارتباط و پیوستگی فضایی بین محلات را حفظ نموده است. ضمن تنظیم مداخلات انسانی در فرایندهای اکولوژیک، بهره مندی بافت های شهری را از خدمات اکولوژیک بهبود بخشیده است و منجر به افزایش زیست پذیری بافت های کهن در مقابل بافت های معاصر شده است. از اینرو بازآفرینی و معاصرسازی اصول و قواعد عقلانیت اکولوژیک در بافت های جدید شهری می تواند ضمن ایجاد تعادل بین دوفرایند رقابتی توسعه شهری و حفظ یکپارچگی اکولوژیک، پیوند بین انسان و طبیعت را تقویت نماید و شریانی مستمر از زیست پذیری را در بافت های شهرهای معاصر برقرار سازد.
امکان سنجی تحقق پذیری نظام برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
193 - 211
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت تاریخی شهرها به رغم پیشینه ی درخشان، با مشکلات پیچیده و متعدد ناشی از بی هویتی شهر معاصر روبه رو بوده و از پرمسئله ترین نقاط شهری به شمار می روند که گستره ی مشکلات پیچیده ی آن تمامی شهر را دربر می گیرد. در این راستا، به منظور ارتقای بافت های تاریخی در دهه های اخیر رویکردهای متعددی ارائه شده است که سیر تکاملی آنها بازآفرینی بوده که نیازمند الگوی برنامه ریزی و مدیریتی یکپارچه می باشد. با توجه به اهمیت بافت تاریخی شهرها از منظر برنامه ریزی و مدیریتی، هدف از تحقیق حاضر امکان سنجی تحقق پذیری نظام برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده که به منظور تحلیل داده ها از مدل تحلیل عاملی Q و آزمون آماری T تک نمونه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران شهری و نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافت های تاریخی است که حجم نمونه با استفاده از روش دلفی 100 نفر تعیین گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی بافت های تاریخی در کلان شهر تبریز در ابعاد مختلف ساختار مدیریتی (تفرق های تصمیم گیری و عملکردی)، ظرفیت های سازمانی و بهره گیری از رویکردهای متنوع و مشارکت (عدم مشارکت مردم و نهادهای خصوصی و عدم مشارکت افقی (بین سازمانی) و عمودی (درون سازمانی) در سازمان ها) دارای کاستی های اساسی است. در این راستا، سه الگوی تأثیرگذار بر تحقق پذیری مدیریت یکپارچه ی بازآفرینی، مدیریت واحد و سیستمی، نونهادگرایی و مشارکت و تنوع گرایی می باشند که ارزش آنها بر اساس مدل تحلیل عاملی Q به ترتیب 843/3، 651/2 و 798/1 به دست آمده است.
نقش بازآفرینی شهری در مطلوبیت فضاهای عمومی (مورد مطالعه: فضای عمومی حرم در شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
51 - 67
حوزه های تخصصی:
ارتقاء مطلوبیت فضاها که به معنای پذیرفته شدن آنها از جانب مردم و تأثیرگذاری بر استفاده کنندگان است، هدف مهمی از بازآفرینی شهری است. هدف این پژوهش بررسی نقش بازآفرینی شهری در مطلوبیت محور حرم در شهرری از منطقه 20 شهرداری تهران، به عنوان یک فضای عمومی کهن است. تحقیق، روشی توصیفی تحلیلی داشته و مبتنی بر داده های پیمایشی گردآوری شده از 240 فرد نمونه از کسبه قدیمی فضای عمومی یادشده می باشد. برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و مدل معادلات ساختاری نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی است که مطلوبیت فضا در ابعاد کالبدی و اجتماعی بالاتر از حد متوسط و در ابعاد محیط زیستی و اقتصادی، پایین تر از حد متوسط قرار دارد. قابلیت فضا برای حضور زنان و حضور افرد در سنین مختلف، تسهیلات عبور پیاده، ایمنی فضا، دسترسی مناسب، آسایش استفاده کنندگان، و احساس تعلق به فضا شاخص هایی از 25 شاخص مطلوبیت فضا بوده اند که وضعیت موجود، شرایط مطلوب تری از آنها را ارائه می دهد. از آن جا که طرح های اجرا شده بیشتر ماهیتی کالبدی و فیزیکی داشته و کمتر فرهنگی یا اجتماعی بوده اند، شاخص ها و ابعاد مربوط به این ابعاد نیز دستخوش تغییر و تاثیرپذیری زیادتری گردیده اند. تسهیل حضور زنان، تسهیل عبور پیاده، ایمن سازی فضا، زیباسازی فضا، رفع آلودگی صوتی و توجه به تنظیف فضا سبب شده که شاخص های مربوط تاثیرپذیری و تغییرات مثبت بیشتری را نمایان سازند. طرح های بازآفرینی اجرا شده از ابعاد فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی غفلت نموده و از این رو فضا به لحاظ مطلوبیت، در این ابعاد کاستی و ضعف زیادتری دارد.
کاربست اصول نوشهرگرایی و حس مکان در بازآفرینی محله ی آبشوران کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
179 - 215
حوزه های تخصصی:
بافت قدیمی شهر کرمانشاه از حیث ابعاد مختلف بخش جدا یی ناپذیر از شهر موجود است که بخش قابل توجهی از تاریخ شهر در کالبد این بافت تجلی یافته است. این بافت امروزه به علت تحولات و تغییرات ساختاری- اجتماعی مختلف (تحولات ساختاری- کالبدی عصر پهلوی، فرسایش شدید کالبدی شهر قدیم و گسترش بخش مخروبه در این شهر و تداوم بی توجهی به شهر قدیمی، گسترش بی رویه ی شهر در اراضی اطراف در سال های بعد از انقلاب، اقدامات و مداخله ی بی برنامه و غیر تخصصی در سال های اخیر) دچار تحولات اجتماعی و نه صرفا کالبدی در بافت قدیم شده است به گونه ای که این تحولات، تغییرات ساختاری در بافت اجتماعی و محلات قدیمی را موجب شد و روابط اجتماعی که قرن ها در شهر قدیم شکل گرفته بود تضعیف شده و از بین رفته است. بر این اساس محله ی آبشوران (قدیمی ترین و ابتدایی ترین محله ای که شهر از آن شروع به رشد کرده است) در بافت قدیم شهر کرمانشاه و تحولاتی که نیز در ادوار مختلف در آن صورت گرفته آن را با مشکلاتی اعم از فرسودگی کالبدی، عدم استحکام بناهای موجود در مقابل زلزله، عدم انطباق بافت قدیم با نیازهای روز، عدم تناسب فرهنگی- اجتماعی بافت و فقدان حس مکان و ... مواجه کرد. همین مسأله سبب شده است تا وضعیت بحرانی در دوره ی حاضر، خود را به مثابه یکی از چالش های پیش روی شهر کرمانشاه و محله نشان دهد. به علت وجود این مشکلات، ضرورت بازآفرینی محله ی شهری برمبنای نوشهرگرایی که بر توسعه پایدار و بازگشت به سنت ها و احیا ساختار محله و هویت شهر استوار است؛ ایجاب می کند تا به یکی از رویکردهای این نحله ی فکری از قبیل نوشهرگرایی تمرکز نمود. از این رو هدف پژوهش حاضر، بازآفرینی (کالبدی و عملکردی) حس مکان، بر اساس اصول ده گانه ی منشور نوشهرگرایی محله ی آبشوران شهر کرمانشاه است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. همچنین، از مطالعات اسنادی، مشاهده ی میدانی و ابزار پرسش نامه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. جامعه آماری تمام ساکنین بخش غربی محله ی آبشوران (سبزه میدان تا مدرس) شهر کرمانشاه است که در این میان 166 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS نسخه ی ۲۴ در قالب آزمون های آماری همچون روش همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که هر ده اصل منشور نوشهرگرایی بر بازآفرینی حس مکان محله ی آبشوران شهر کرمانشاه مؤثرند و از طرف دیگر توجه به عناصر کالبدی و عملکردی در بازآفرینی تأثیر مستقیمی بر حس مکان دارند و می توانند منجر به ارتقای مکان و حیات دوباره ی محله ی آبشوران گردند.
بازآفرینی شهری در پرتوی نوآوری اجتماعی در شهرهای ایران، نمونه موردی شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
189 - 213
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی یک چشم انداز جامع و یکپارچه است که هدف آن حل مشکلات شهری است و به دنبال ایجاد تغییرات پایدار از نظر اقتصادی، فیزیکی، اجتماعی، محیطی است. اما در این روند بیشتر بر ابعاد کالبدی توجه شده و مسائل اجتماعی و فرهنگی کمتر مدنظر بوده است. به نظر می رسد رفع این نقیصه تنها با بهره مندی از نوآوری اجتماعی ممکن باشد. در این معنا، نوآوری اجتماعی به کاربرد شبکه ها، روابط اجتماعی، همکاری، انسجام اجتماعی، ارضای نیازهای انسانی، بهبود کیفیت زندگی، توانمندسازی، پایداری و مقیاس پذیری اشاره دارد. به این منظور، این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و بررسی امکان بهره مندی از نوآوری اجتماعی در بازآفرینی بافت های ناهمگون در شهر نیشابور به انجام رسید. داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 30 نفر از متخصصان گردآوری شد. این داده ها با استفاده از تکنیک های SWOT و ACCEPT تجزبه و تحلیل و ارزیابی گردید. یافته ها نشان داد که در بافت های ناهمگون نیشابور، 4 راهبرد در حوزه نوآوری اجتماعی امکان استفاده دارند. در این بین، «استفاده از ظرفیت نهادها و هیئات مذهبی در جهت تشویق مردم به مشارکت در طرح های بازآفرینی، بالاترین اولویت را به خود اختصاص می دهد. این یافته نشانگر آن است که مدیران شهری، شرکت ها و سازمان ها، می توانند از رویکردهای کم هزینه تر، اما موثرتری در بازآفرینی بهره برداری نمایند که تاکنون توجه چندانی به آنها نشده است.
بررسی بازآفرینی بافت فرسوده با تأکید بر شاخص های زیست پذیری شهری (نمونه موردی: شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
149 - 172
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شده اند، درعین حال افزایش جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی پیامدهای زیان باری برای شهرها به ارمغان آورده است. سیاست بازآفرینی شهری، رویکرد جدیدی در روند سیر تحول نوسازی بافت های مسئله دار شهری است. رویکرد زیست پذیری شهری به موازات توسعه پایدار، به دنبال ایجاد محیط زیست پایدار در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی، کالبدی و فرصت های برابر زندگی برای همه ساکنان شهرهاست؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی بازآفرینی بافت فرسوده با تأکید بر شاخص های زیست پذیری شهری انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. در پژوهش حاضر جامعه مورد نظر در بخشی از مطالعه و تحلیل در این پژوهش اهالی شهر مرودشت است. برای مشخص شدن حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است؛ بنابراین با توجه به جدول مورگان و نامحدودبودن حجم جامعه، افراد نمونه 384 نفر است و پرسشنامه ها براساس نمونه گیری به صورت غیرتصادفی دردسترس بین افراد جامعه توزیع شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد بازآفرینی و شاخص های زیست پذیری شهری است. روایی پرسشنامه ها از نظر محتوایی حاصل شده و پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین شده است. برای تجزیه وتحلیل داده از تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین شاخص های اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، زیست محیطی و کالبدی و زیست پذیری بافت تاریخی رابطه وجود دارد.
تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مؤثر بر بازآفرینی شهری، مورد پژوهش: محلات بافت مرکزی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیش تر ش هرهای ق دیمی ای ران، بافت های دارای ارزش ت اریخی به وفور دی ده می شوند ک ه ب ا ویژگی های مختلف ی نظی ر ریزدانگ ی، مش کلات دسترس ی و ناپای داری ش ناخته می شوند ب ا در نظر گرفتن مش کلاتی از قبیل رش د منف ی جمعی ت، نداش تن دسترسی های درون محله ای لازم، گس ترش روزاف زون فض اهای مخروبه و متروکه، نداشتن تس هیلات موردنیاز، بای د حرک ت در راس تای رف ع ای ن مش کلات ص ورت گیرد. این پ ژوهش با هدف تحلیل عوامل مؤثر مانند اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر بازآفرینی محلات بافت مرکزی شهر کاشان (شامل هفت محله) انجام و روش پژوهش توص یفی، تحلیلی و اطلاعات مورد نظر به صورت پیمایشی جمع آوری شد، جامعه آماری تحقیق ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان یه تعداد حدود 44 هزار نفر بود. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد گردید. برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دسترسی به خدمات و امکانات، هویت و سرمایه اجتماعی و مالکیت مسکن و درآمد از عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده بود و در محله های سلطان میراحمد و درب اصفهان که از امتیازات نامبرده برخوردار بودند، ساکنان تمایل بیش تری به بازآفرینی بافت های فرسوده دارند.
بررسی عوامل موثر بر توسعه میان افزا در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با رویکرد زمینه گرایی در افزایش تعاملات ساکنین (مطالعه موردی شهرداری منطقه 6 کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
15 - 30
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر توسعه میان افزا در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با رویکرد زمینه گرایی و افزایش تعاملات ساکنین در منطقه 6 کلانشهر مشهد می پردازد. این مطالعه پیمایشی به روش توصیفی و همبستگی در سال جاری انجام خواهد شد. هدف آن کاربردی است و با استفاده از نتایج تحقیقات قبلی برای بهبود رفتارها و روش ها به کار می رود. از لحاظ زمانی، این پژوهش مقطعی است و داده ها را در یک مقطع زمانی گردآوری می کند. برای ارائه مدل کاربردی از روش های QMS و Q استفاده خواهد شد و بررسی ها در نرم افزارهای PLS و SPSS انجام می شود. جامعه آماری شامل مدیران شهری و شهروندان ساکن در منطقه مورد مطالعه است، که اعضای شورای اجتماعی و کارگروه های توسعه محلی را نیز شامل می شود. نتایج نظری پژوهش نشان داده است که بافت های ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستندکه درمقایسه باسایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارساییها درآمده اند. نتیجه آنکه، مشهد بافت های ناکارآمد بررسی شده که برای هر یک شناسه هایی تعیین گردیده که شاید در برخی موارد جامع نبوده و نیازمند اصلاحاتی باشند؛ ولی بهتر آن است که شاخص هایی برای شناسایی بافتهای نا کارآمد شهری به کار رود که دیدی همه جانبه نسبت به مسائل شهری داشته و از جداسازی انواع بافتهای شهری ناکارآمد اجتناب گردد. همچنین باید تمام انواع بافتهای تاریخی، صنعتی، محدوده های تجاری متروک ه و ... به عنوان بافت ناک ارآمد تلقی شده و به صورت یکپارچه برای آنها تصمیم گیری شود. ضمن آنکه، شاخص ها باید به گونه ای تنظیم شوند که با ارایه میزانی برای سنجش، ابهامات ممکن را به حداقل رسانند.
الگوی بازآفرینی پایدار کیفیت گرای بافت های نابسامان شهری؛ مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند توسعه شتابان شهرها مفهوم کیفیت زندگی شهری حلقه ای مفقوده در همه وجوه زندگی شهری است. یکی از پرچالش ترین مباحث مطرح در چند دهه اخیر، موضوع بازآفرینی شهری و حل چالش بافت های فرسوده و نابسامان شهری است. دغدغه و مسئله اصلی سیاست و رویکرد بازآفرینی پایدار ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین سیاست بازآفرینی پایدار و ارتقاء کیفیت زندگی شهری و چگونگی تأثیرات آن و ارائه الگویی جهت اقدام در بافت های نابسامان شهری می باشد. روش شناسی پژوهش روش تحلیلی- تبیینی با استفاده از مدل تحلیل مسیر و معادلات ساختاری با نرم افزار SPLS استفاده شده است. بافت فرسوده و نابسامان شهر کرمانشاه با 1228 هکتار در حدود 33/12 درصد از کل بافت های شهر کرمانشاه را در بر گرفته است. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، از میان ابعاد بازآفرینی پایدار، بعد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی بیشترین تأثیرگذاری را داشته و همچنین در مؤلفه کیفیت زندگی شهری، بعد کالبدی- زیرساختی بیشترین اثر مستقیم و بعد اقتصادی بیشترین اثر کلی را به صورت اثر مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری داشته است. در این پژوهش به بررسی تأثیر کلی تمام ابعاد بازآفرینی پایدار بر کیفیت زندگی شهری در شهر کرمانشاه با ضریب تأثیر 594/0 و مقدار R2 آن برابر 2/35 درصد از تغییرات متغیر وابسته (کیفیت زندگی شهری) به واسطه بازآفرینی پایدار شهری تبیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، بازآفرینی پایدار شهری بر کیفیت زندگی شهری تأثیر معنادار و مثبتی دارد. بازآفرینی پایدار کیفیت گرای شهری با رویکردی اجتماع محور، جامع و یکپارچه با تأکید بر مقوله کیفیت زندگی به عنوان یک دستور کار شهری جدید می تواند برنامه مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی شهر و شهروندان باشند.
تحلیل مؤلفه های بازآفرینی پایدار شهری در محلات شمالی بافت تاریخی - فرهنگی تبریز با رویکرد انسجام و پیوستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی- فرهنگی به واسطه ویژگی های باارزش خود از سایر بافت های شهری متمایز هستند؛ اما اغلب به دلیل عدم انطباق با سرعت تغییر نیازهای ساکنین وارد فرایند فرسودگی می شوند. همین امر لزوم بازآفرینی را در بافت های تاریخی تأیید می کند. روش پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی -تحلیلی محسوب می شود و با استفاده از ابزارهای کتابخانه ای و نیز بررسی های میدانی در قالب توزیع پرسشنامه (384 نفر) انجام شده است. شیوه ی نمونه گیری، تصادفی ساده است. برای سنجش اعتبار، از نوع اعتبار محتوا و برای ارزیابی متغیرهای تحقیق و پایایی سؤالات از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که با مقدار 904/0، برآورد شده است. برای سنجش وضعیت پایداری از 5 مؤلفه کالبدی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی ، پیوستگی و انسجام فضایی در قالب62 شاخص ترکیبی استفاده شده است. جهت تعیین وزن هریک از شاخصها از مدل تحلیل شبکه (ANP) ، جهت تجزیه و تحلیل شاخص ها از مدل های t-test ، کداس(CODAS) و از آزمون تحلیل مسیر(Path Analysis) استفاده شده است و از نرم افزارهای Decisions Super،SPSS ،Excel ،Lisrel و از طیف لیکرت بهره گرفته شده است و نتایج تحقیق نشان داد که تمامی معیارها در این محدوده پایین تر از حد متوسط لیکرت و میزان ضرایب تاثیرعوامل موثر در بازآفرینی پایدار شهری در محدوده مورد مطالعه؛ عوامل پیوستگی و انسجام فضایی 60/0 ، عوامل زیست محیطی 55/0 عوامل اجتماعی 38/0 ، عوامل اقتصادی 27/0 و در نهایت کالبدی برابر با 16/0 است.