مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
استان سیستان و بلوچستان
حوزه های تخصصی:
پایش خشکسالی، به منظور هشدار سریع برای خطر خشکسالی، بسیار حیاتی و مهم است. در این پژوهش، سعی شده است که شاخص پایش خشکسالی VDI براساس باندهای متفاوت داده های ماهواره ای مادیس، با تفکیک مکانی متوسط، توسعه یابد. شاخص VDI به تنش آب در گیاهان می پردازد. مطالعات طیفی نشان داده است که بازتابندگی باند فروسرخ موج کوتاه (SWIR) با محتوای آب برگ ارتباط منفی دارد و به دلیل حساس بودن SWIR به محتوای آب برگ، در ایجاد شاخص های گوناگون سنجش از دور، ازجمله VDI و به منظور شناسایی محتوای آب گیاهان، کاربرد گسترده ای دارد. این پژوهش نقشه های خشکسالی شاخص VDI را براساس میزان حساسیت به رطوبت، با استفاده از بازتابش باند های 5 و 6 فروسرخ موج کوتاه SWIR (VDI5 و VDI6) مادیس، ارزیابی کرده است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای مادیس و داده های بارش ماهیانه مدل جهانی GLDAS، در محدوده استان سیستان و بلوچستان در دوره زمانی نوزده ساله ای (2018-2000) استفاده شد. برای ارزیابی دقت نقشه های محاسبه شده براساس دو باند، ضریب همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج همبستگی بالایی را میان شاخص VDI6 و داده های بارش نشان داد و مشخص شد که باند 6 موج کوتاه فروسرخ، در استان سیستان و بلوچستان، به شرایط خشک خاک بیشترین واکنش را نشان می دهد؛ ازاین رو این مطالعه استفاده از شاخص VDI براساس باند 6 را برای شناسایی زودهنگام و نظارت بر خشکسالی کشاورزی در برنامه های عملیاتی مدیریت خشکسالی، پیشنهاد می کند.
شاخص گردشگری TCI و کاربرد آن در گردشگری استان سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
17 - 32
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز گردشگری به یک صنعت پردرآمد به نام صنعت توریسم تبدیل گشته است و در حال حاضر اکثر کشورها درآمد بالای را از آن به دست می آورند. لذا با توجه به موقعیت منطقه مورد مطالعه از نظر گردشگری در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از شاخص گردشگری TCI ماه های مناسب استان سیستان و بلوچستان برای گردشگری مشخص نماییم. برای این منظور از داده های ماهانه ایستگاه های هواشناسی استان سیستان و بلوچستان برای یک دوره 20 ساله از سال 1990 تا 2010 استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها شاخص گردشگری TCI مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده به وضوح نشان دادند که استان مذکور در طول فصول تابستان از نظر شرایط گردشگری در شرایط چندان مناسبی نمی باشند؛ اما در فصول سرد سال مانند فصل زمستان و پاییز که شامل ماههای ژانویه، فوریه، مارس، اکتبر، نوامبر و دسامبر می باشد از نظر گردشگری به دلایل موقعیت نسبی و ریاضی خاص آن، در شرایط مناسب می باشد. البته در برخی موارد، برخی از شهرستان های استان (چابهار) به دلیل شرایط خاص آن مانند نزدیکی به دریا در فصل تابستان نیز از شرایط مناسب و حتی در مواقعی عالی (نمره TCI بین 70 تا 100) نیز برای گردشگری برخوردار می باشد.
ارزیابی توانمندی های توریسم روستایی و نقش آن در توسعه روستایی نمونه موردی: بخش لاشار در استان سیستان و بلوچستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
115 - 134
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری روستایی در حال حاضر یک از منابع مهم تولید، درآمد، اشتغال و ایجاد زیرساخت ها برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی است. گردشگری روستایی در دنیای امروز یکی از بخش های مهم فعالیت های اقتصادی محسوب می شود و آن را سیاستی برای توسعه متعادل سرزمینی و آمایش بهینه سرزمین قلمداد می کنند. بخش لاشار در شهرستان نیکشهر به دلیل وجود جاذبه های فراوان گردشگری، قدمت دیرینه و دارای آثار تاریخی، جاذبه های طبیعی یکی از قطب های گردشگری شهرستان و استان می باشد. در این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل S.W.O.T. پتانسیل ها، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای توسعه توریسم روستایی درروستای بخش لاشار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. داده های استفاده شده در این تحقیق براساس اطلاعات و آمار مرکز آمار ایران و سازمان میراث فرهنگی و گرشگری و همچنین نظریات کارشناسان امر جمع آوری شده است. نتایج بررسی و تحلیل ها نشان می دهند منطقه لاشار با 100 جاذبه گردشگری، می تواند یکی از محورهای مهم گردشگری استان باشد و نقش مهمی در توسعه منطقه داشته باشد و آمایش بهینه و متعادل سرزمین را در بلوچستان در پی داشته باشد. با توجه به بررسی وضعیت موجود و شناسایی نقاط قوت و فرصت های توسعه توریسم در منطقه و از طرفی، نقاط ضعف و تهدیدهایی که در فرایند توسعه گردشگری این منطقه وجود دارد، رهیافت های مؤثر بر این فرایند با توجه به مدل SWOT، بیانگر آن است که ضعف در مدیریت گردشگری در استان و شهرستان و نبود سیاست مشخص برای توسعه گردشگری روستایی، تبلیغات ضعیف و کم در زمینه معرفی پتانسیل های گردشگری منطقه، کمبود تأسیسات زیربنایی، عدم توجه مسئولین محلی به مقوله گردشگری از علل اصلی توسعه نیافتگی گردشگری در منطقه لاشار هستند. بنابر نتایج این پژوهش راهبردهای آمایش سرزمین در زمینه گردشگری در منطقه لاشار به راهبردهای تهاجمی (SO) نزدیک تر می باشد و برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری ها باید در زمینه نقاط قوت و فرصت ها باشد.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری بر اساس روش های اطلاعات متقابل (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
35 - 50
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری سومین صنعت مولد شغل و سرمایه بعد از صنعت نفت و خودروسازی می باشد. به همین دلیل در دهه های اخیر بسیاری از دولتها، مسئولین اقتصادی و صاحبنظران با حساسیت بیشتری به گسترش این صنعت روی آورده اند و در تلاش هستند سهم بیشتری از بازار جهانی این صنعت را برای جوامع خود به ارمغان ببرند. گردشگری همچون سایرصنایع نیازمند مدیریت است،مدیریت در این صنعت شامل پیش بینی نیازهاوجلب رضایت گردشگران فعلی وآتی است بطوریکه اساساعرضه کنندگان خدمات این صنعت رادررقابت بایکدیگرقرارداده است. گردشگری در چند دهه اخیر به یکی از مهمترین بخش های فعالیت اقتصادی کشور ها تبدیل شده است. این صنعت بعنوان یک سیستم جهانی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف یک تحقیق کاربردی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و اسنادی و همچنین از روش های میدانی و مشاهده مستقیم استفاده شده است. سپس به منظور تحلیل روابط شاخص های موردمطالعه از تکنیک های انتخاب ویژگی یا تحلیل های اطلاعات متقابل بهره گرفته شد. در مجموع می توان گفت که نتایج حاصل از تحلیل انتخاب ویژگی بیانگر این بوده است که عوامل موثر بر توسعه گردشگری از دیدگاه مردم تبلیغات با 701/، از دیدگاه مسئولین مشارکت با 679/ و از دیدگاه گردشگران مدیریت با 677/ دارای بیشترین اهمیت است. از این رو مدیریت کلان در بحث صنعت گردشگری از مهمترین مولفه های موفقیت در این صنعت نو ظهور می باشد.
سنجش و اعتباریابی الگوی حکمرانی خوب با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه ای در سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
117 - 138
از دهه های متمادی نگرانی فزاینده ای در مورد افزایش فقر، افزایش نابرابری، حفاظت از محیط زیست، ارتقای رفاه و غیره وجود داشته است. این تغییرات موجب تغییر رویکرد جوامع و دولت ها از رشد اقتصادی به رویکرد نوین توسعه پایدار شده است. با این وجود موضوع چگونگی دستیابی به اهداف توسعه پایدار همچنان چالشی جهانی است و یکی از مهم ترین ابزارهای شناخته شده برای اجرای صحیح رویکرد توسعه پایدار، حکمرانی خوب است. هدف از انجام این پژوهش سنجش و اعتباریابی الگوی حکمرانی خوب با رویکرد توسعه پایدار بر اساس تکنیک سوآرا است. روش تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش اجرا توصیفی- پیمایشی مبتنی بر رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش عبارتند از مدیران و کارشناسان استانداری، فرمانداری و اعضای هیئت علمی دانشگاه در سطح استان سیستان و بلوچستان به تعداد 816 نفر که با روش تصادفی طبقه ای تعداد 261 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی پرسشنامه پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی با روش پایایی ترکیبی سنجش و مورد تأیید قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد در الگوی حکمرانی خوب با رویکرد توسعه پایدار، شاخص اظهارنظر و پاسخگویی با وزن نهایی (141/0)؛ کیفیت قوانین با وزن (131/0)؛ کنترل فساد با وزن (123/0)؛ حاکمیت قانون با وزن (102/0)؛ شفافیت با وزن (099/0) در رتبه های اول تا پنجم قرار دارند.
نقش پارک های علم و فناوری در اشتغال زایی زنان روستایی (مطالعه موردی: پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
407 - 429
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، با استفاده از رویکرد دانش محوری از منظری دیگر بر توسعه تأکید شده است. این نوع نگاه، نیازمند ایجاد مراکز رشد و پارک های فناوری در مناطق مختلف است. هدف اصلی از تأسیس پارک های فناوری، ارتقای علمی و فناوری منطقه است که پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست. استان ذکرشده با تأسیس پارک علم و فناوری بر آن است با کمک نیروی انسانی خود کیفیت بخش های صنعتی و تولیدی را افزایش دهد. تحقیق پیش رو، با هدف بررسی نقش پارک های علم و فناوری در اشتغال زایی زنان روستایی، تلاش کرده به اهمیت و نقش پارک علم و فناوری سیستان و بلوچستان در این خصوص بپردازد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه به روش گلوله برفی با صاحب نظران و اهل فن استفاده شده است. جامعه این تحقیق، مسئولان و مدیران و کارشناسان حوزه علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان را در بر می گیرد که در پارک علم و فناوری و واحد رشد این پارک مشغول فعالیت اند. در این خصوص، با 20 تن از مسئولان حوزه مورد نظر مصاحبه انجام شد. نتایج نشان دهنده اثرگذاری مثبت فناوری بر اشتغال، آموزش، تبدیل ایده به کسب وکار، عزت نفس و خود اثربخشی زنان روستایی است. علاوه بر تأثیرات مثبت، تعدادی از موانع فردی، دانشی مهارتی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی، حقوقی قانونی بر سر راه اشتغال زنان روستایی شناسایی شدند که برای رفع این موانع راهکارهایی مانند ارتقای توانمندی شغلی، فناوری های نوین در صنایع دستی، بسترسازی برای مشارکت زنان، اصلاح نگرش جامعه و توسعه حمایت های دولت پیشنهاد شد.
تاثیر رسانه های جمعی بر احساس امنیت در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت همیشه بعنوان بستر و زیربنای توسعه جوامع مطرح شده است. باعنایت به اهمیت این امر، در این تحقیق با توجه به شرایط استان سیستان و بلوچستان به بررسی نقش رسانه ها بر احساس امنیت در این استان پرداخته شده است. سوال این است که رسانه های جمعی چه تاثیری در احساس امنیت در استان سیستان و بلوچستان داشته است؟ در پاسخ به این سوال رسانه های جمعی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعاتی نیز به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. در این راستا نقش رسانه های جمعی در قالب سینما و تلویزیون و رسانه های خبری داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق عملکرد رسانه ها در خصوص استان سیستان و بلوچستان اعم از داخلی و خارجی با نمادسازی و چهره سازی منفی و ارائه تصویری غیرمنطبق با واقع از جمله نماد قاچاق موادمخدر، تروریسم، فقر و محرومیت در آثار سینمایی و برجسته کردن اخبار با موضوعات امنیتی در رسانه های خبری و نمایش این استان با تعصبات قومی و مذهبی، تجزیه طلبی و افراط گرایی، بعنوان عامل کاهنده احساس امنیت عمل کرده و سبب شده تا تصویری غیرواقعی از این استان در افکار عمومی شکل بگیرد.
طراحی الگوی مطلوب مدیریت اتباع افغانستانی در استان سیستان و بلوچستان با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۴ (پیاپی ۷۴)
269 - 304
حوزه های تخصصی:
پدیده مهاجرت در کشورهای در حال توسعه و همچنین در کشورهای توسعه یافته وجود دارد اما ماهیت این پدیده در کشورهای یاد شده متفاوت است. مهاجرت گسترده اتباع افغانستانی به ایران و بالاخص استان سیستان و بلوچستان طی چندین سال متوالی را می توان پدیده ای خاص توصیف نمود که مشکلات متعددی را به همراه داشته است. این پژوهش با هدف طراحی الگوی مطلوب مدیریت اتباع افغانستانی در این استان انجام که جامعه آماری آن شامل خبرگان نظری و تجربی است. نمونه گیری با استفاده از روش نظری انجام و در نهایت با 8 نفر اشباع نظری حاصل شد. جهت تحلیل مصاحبه ها از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تحلیل داده ها از نرم افزار MaxQDA استفاده شده است. بر اساس الگوی پارادایمی پژوهش، اجرای کامل قانون ممنوعیت حضور اتباع بیگانه، تشابهات فرهنگی، مذهبی و استقرار مدیریت متمرکز عوامل زیربنایی موثر بر مدیریت اتباع افغانستانی هستند. این شیوه از مدیریت بر اصلاح راهبردی قوانین و قانون گذاری اثر می گذارد. البته محکوم نمودن سیاست ممنوعیت حضور اتباع بیگانه در این رابطه نقش مداخله گر و اجرای ممنوعیت مشروط در استان نیز شرایط زمینه ای را فراهم می آورد. از طریق اصلاح راهبردی قوانین می توان به پیامدهای رفتاری مانند کاهش جرایم و توسعه امنیت پایدار، بهبود شرایط اقتصادی و افزایش رضایت اقشار مردمی دست یافت.
طراحی الگوی عدالت و برابری فرصت های آموزشی در مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان با استفاده از نظریه داده بنیاد
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
366 - 378
حوزه های تخصصی:
تأمین عدالت و برابری فرصت های آموزشی، موضوعی اساسی در ارتقای عدالت اجتماعی و توسعه انسانی در هر جامعه ای است. با این حال، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، مناطق محروم از کمبود فرصت ها و منابع آموزشی رنج می برند. استان سیستان و بلوچستان، واقع در جنوب شرقی ایران، یکی از این مناطق با سطح فقر بالا و کمبود امکانات آموزشی کافی است. بنابراین این پژوهش با هدف طراحی الگویی برای عدالت و برابری فرصت های آموزشی در مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که طراحی الگویی برای عدالت و برابری فرصت های آموزشی در مناطق محروم استان سیستان و بلوچستان نیازمند رویکردی همه جانبه است که نقش حمایت دولت، مشارکت اجتماعی و توانمندسازی منابع انسانی را در نظر بگیرد. الگوی توسعه یافته در این پژوهش، چارچوبی برای ارتقای عدالت اجتماعی و توسعه منابع انسانی از طریق آموزش در مناطق محروم را فراهم می کند. همچنین اجرای این الگو می تواند به ارتقای چشمگیر کیفیت آموزش و ارتقای عدالت و برابری در فرصت های آموزشی در استان سیستان و بلوچستان منجر شود.
بررسی ارتباط سلامت سازمانی با خلاقیت و بهره وری کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سلامت سازمانی با خلاقیت و بهره وری کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و همکاران، پرسشنامه بهره وری مدل اچیو (هرسی بلانچارد و گلد اسمیت) و پرسشنامه سنجش خلاقیت کارکنان تورنس استفاده شد. روایی صوری و محتوائی پرسشنامه ها توسط ده نفر از صاحب نظران تربیت بدنی مورد تائید قرار گرفت و پایائی آن ها با بهره گیری از آزمون ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها افزون بر آمار توصیفی از آزمون های آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سلامت سازمانی با خلاقیت و بهره وری و ابعاد آن ها رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر سلامت سازمانی می تواند 68 درصد تغییرات خلاقیت و 35 درصد تغییرات بهره وری را پیش بینی کند. با توجه به نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که اداره کل ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان از سلامت سازمانی متوسط برخوردار است و از نظر خلاقیت و بهره وری سازمانی در وضعیت پائینی قرار دارد. نتیجه گیری می شود مدیران با ایجاد روابط و تعاملات اجتماعی، سلامت سازمانی را تقویت نمایند تا محیط کاری سالم منتج به خلاقیت و افزایش بهره وری شود
تحلیل جامعه شناختی زمینه ها، علل و پیامدهای شکل گیری خرده فرهنگ مامائوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
39 - 90
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی فهم خرده فرهنگ مامائوک در شهر زاهدان به عنوان خرده فرهنگی کج روانه و ویژگی های حاکم بر روابط بین این اعضا با یکدیگر و جامعه گسترده تر و الگوهای رفتاری و فکری پذیرفته شده در آن از نگاه اعضای آن بود. این پژوهش با روش تحقیق کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند و با انجام 23 مصاحبه نیمه ساختاریافته توسط مصاحبه کنندگان بومی آموزش دیده یا کسانی که تجربه عضویت در خرده فرهنگ مذکور را داشتند، اشباع نظری حاصل شد. مطابق یافته ها، مشارکت کنندگان عضویت خود را در قالب مفاهیمی چون جمع بِراس داری تعریف کردند؛ به عبارتی در گروه مامائوک، اعضا همچون برادرانی پنداشته می شوند که «هر» کاری برای برادر دیگر (عضو دیگر) گروه انجام می دهد. عضویت در گروه مذکور براساس تمایل درونی، شرایط نامساعد اقتصادی، تشویق همالان، عضویت دیگران مهم، دفاع از ناموس و جلوگیری از ظلم بوده است. آنان درعین حال گفتند که وجود تسهیل کننده هایی مانند سابقه مامایی محله، چشم و هم چشمی محله ای و کنترل و محدودسازی روابط محله ای زمینه های آن را محقق می کند. همچنین مشارکت کنندگان در مواجهه با چالش های پیش رو راهکارها و استراتژی هایی همچون مجاب سازی، جنگ شدید، رهاسازی و فرار را به کار می بندند و به این صورت، گامی برای کاهش چالش هایی منتج از عضویت در خرده فرهنگ مزبور برمی دارند. همچنین عضویت در گروه مامائوک با خود پیامدهای مثبت (مانند حمایتگری مالی و حمایت در درگیری ها، پرشدگی اوقات فراغت و گسترش روابط اجتماعی دوستانه) و منفی (نظیر کنشگری منفی، اعتیاد به مواد مخدر، احساس خسران و ازدست دادگی، دشمن زایی، تیرگی روابط و لزوم تجرد و انگ اجتماعی) به همراه دارد. درمجموع یافته های پژوهش در قالب مقوله محوری «قربانیان گریز» مدل نظری این نوع از عضویت را ترسیم می کند.
چالش های حقوقی فقرزدایی در ایران (مورد مطالعه: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
37 - 61
حوزه های تخصصی:
با وجود تلاشها و صرف هزینه های هنگفتی که برای توسعه کشور و مناطق محروم از جمله استان سیستان و بلوچستان شده است و علی رغم دستاوردها هنوز تعداد زیادی از مردم این استان در فقر و محرومیت زندگی می کنند به گونه ای که بر اساس آمارهای کشوری ، در شاخص های فقر و محرومیت استان سیستان و بلوچستان رتبه یک را در کشور دارد. از بین بردن فقر از جمله تعهداتی است که بر عهده دولت گذاشته شده است به گونه ای که در قانون اساسی ، اسناد چشم انداز، برنامه های توسعه کشوری و استانی هم بندهایی در خصوص فقر زدایی تنظیم و تصویب شده است؛ اما تصویب قوانین خود به تنهایی بدون نظارت و اجرای مطلوب در این زمینه کفایت نمی کند و تجویز راهکار بدون شناخت ریشه های مختلف فقر نمی تواند راهگشا باشد. برای رفع فقر در کشور و به خصوص استان سیستان و بلوچستان نیازمند شناخت موانع موجود در جهت فقر زدایی در این استان هستیم چرا که شناسایی هر چه بهتر این چالش ها می تواند به ارائه راهکارهای مناسب برای ریشه کنی فقر کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر به بررسی چالش ها و موانع حقوقی فقر زدایی در استان سیستان و بلوچستان به روش کیفی و مصاحبه عمقی پرداخته است. داده های پژوهش در سه محور چالش های هنجاری، ساختاری و رفتاری دسته بندی شده اند. نتایج پژوهش گویای آن است که آنچه چالش اصلی در این حوزه به حساب می آید نه خود قانون بلکه نحوه اجرای آن است.
بررسی راهکارهای ارتقاء احساس امنیت در استان سیستان و بلوچستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۶
189 - 208
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت، یکی از مهم ترین نیازهای روانی انسان است که متاثر از شرایط اجتماعی است که فرد در آن زندگی می کند. احساس امنیت، با بسیاری از عناصر جامعه در ارتباط است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین راهکارهای ارتقاء احساس امنیت در شهروندان استان سیستان و بلوچستان است. به منظور تحقق هدف فوق، در این پژوهش، تاثیر هر یک از هفت عامل (اقتصادی، سیاسی، مذهبی، وحدت قومی- مذهبی، رسانه های گروهی، عملکرد متولیان امنیتی- نظامی- انتظامی، عدالت کیفری) بر ارتقاء احساس امنیت در مردم استان مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی ساکنین استان سیستان و بلوچستان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 5 شهر(شامل زابل، زاهدان، سراوان، ایرانشهر و چابهار) انتخاب شده و نمونه ای به حجم384 نفر براساس جدول مورگان و با در نظر گرفتن متغیرهایی مانند مذهب، شغل، جنسیت، سطح تحصیلات و سن، انتخاب گردید. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 39 گویه و در مقیاس لیکرت جمع آوری گردید. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون « تی تک نمونه ای» مورد آزمون قرار گرفت و تایید شد. نتایج نشان داد که همه 7 متغیر مستقل مورد مطالعه، بر ارتقاء احساس امنیت در مردم استان سیستان و بلوچستان تاثیرگذار است.