مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تناقض
حوزه های تخصصی:
عینیت گرایی پوزیتیویستی رهیافت غالب زبان علم در قرن بیستم است. همین امر مشکلاتی را در تحلیل زبان دین، که با امر قدسی و غیر تجربی سر و کار دارد، ایجاد کرده است. تحلیل گزاره های دینی با معیار تحقق پذیری، که فقط گزاره هایی را معنادار می داند که ما به ازای خارجی دارند، باعث شده تا زبان دین و عرفان نوعی زبان مهمل با گزاره های کذب تلقی شود. این زبان قواعد و بازی خاص خود را دارد که پی بردن به آن مستلزم نوعی نگاه پدیدارشناختی و ماهوی است. در این پژوهش، ضمن تعریف عرفان و تقلیل آن به تجربة عرفانی، شاخصه ها و نمودهای آن در زبان نشان داده شده است که محمل و بستر هرگونه ارتباط است. به این منظور منظومه های عطار (الهی نامه، منطق الطیر، و مصیبت نامه) بررسی شده است. این تحقیق نشان می دهد که زبان عرفانی منظومه های عطار پیش از آن که کیفیتی متناقض و تمثیلی در معنای رمزی عرفان داشته باشد، کیفیتی تعلیمی و آگاهانه دارد و در بیش تر موارد هنوز به شاخصة تجربة عرفانی نرسیده است.
نقد و بررسی نظریّة برخی از مستشرقان در باب تناقض در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعجاز قرآن در دانش علوم قرآن از جایگاه ویژه ای برخوردار است، چراکه بودن قرآن از سوی خدا، از رهگذر اعجاز آن اثبات می شود. یکی از وجوه اعجاز قرآن که از صدر اسلام تاکنون مورد توجّه دانشمندان بوده است، اعجاز آن در پیراستگی از اختلاف است. اثبات اعجاز قرآن در پیراستگی از اختلاف، بر پیش فرض ها و مقدّماتی استوار است. یکی از آن مقدّمات، پاسخگویی به شبهات و آیات موهِم اختلاف و تناقض است. لذا شناخت دقیق آرای خاورشناسان دربارة قرآن کریم و نقد علمی دیدگاه های آنان برای ما مسلمانان ضرورتی انکارناپذیر است. روش تحقیق در این پژوهش، مطالعة کتابخانه ای و رویکرد آن، توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. باید گفت صرف نظر از انگیزة مستشرقان از ادّعای وجود اختلاف در آیات قرآن، یکی از عللی که موجب توهّم اختلاف و تناقض در میان آیات قرآن شده، در نظر نگرفتن قواعد صحیح در تفسیر آیات و بی توجّهی به شرایط تناقض است. از این رو، در نظر نگرفتن مبانی و قواعد صحیح در تفسیر آیات قرآن و در نظر نگرفتن شرایط تناقض، از جملة عوامل اصلی ایدة آنان است. لذا چون آنان تصوّر درستی از تعریف تناقض ندارند، هر آیه ای را که با آیة دیگر به نوعی متفاوت باشد، مصداق تناقض دانسته اند، درحالی که زمانی می توان ادّعا کرد میان دو آیه تناقض وجود دارد که اختلاف آن دو به گونه ای باشد که همواره از صدق هر یک، کذب دیگری و از کذب هر یک، صدق دیگری لازم آید. در این مقاله بیان شده که هیچ یک از شبهات آنها مبتنی بر دلیل علمی و منطقی نیست و تنها بر اساس پیش فرضهای نادرست است.
ماهیت اصل امتناع تناقض و فروع سه گانه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اصل امتناع تناقض» زیربنایى ترین اصل معرفت بشرى است که انکار آن به انکار همه علوم و سقوط در سفسطه و شکاکیت مى انجامد. در این مقاله تلاش ما در جهت شناخت ماهیت تناقض و برخى وجوه کمترشناخته شده آن است که غفلت از آنها موجب وقوع در مغالطاتى پرشمار است. با تحلیل دقیق تناقض، به این نتیجه مى رسیم که حقیقت تناقض چیزى جز «اجتماع و ارتفاع نفى و اثبات متعلق به امر واحد» نیست و این امر به حکم بدیهى عقل، هم در جانبِ اجتماع و هم در جانبِ ارتفاع باطل است. هرچند اصل یادشده بدیهى است، به تناسب متعلق نفى و اثبات، ممکن است رسیدن به لازم نقیض، پیچیده شود و در نتیجه تشخیص تناقض، دشوار گردد. به طورکلى اصل امتناع تناقض به سه اصل دیگر متفرع مى گردد که هریک از آنها به حسب متعلقش در حوزه خاصى جریان مى یابد. گاه متعلق نفى و اثبات، اعیان موجودات است و گاه حیث حکایتگرى مفاهیم از مصادیق خود و گاه نیز صدق و کذب قضایا. ما این تناقض ها را به ترتیب تناقض اعیان، تناقض محمول ها و تناقض قضایا نامیده و احکام آنها را بررسى کرده ایم.
نقیض موجهات مرکب جزئیه نزد خونجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خونجی، پس از بیان نقیض موجهات بسیط و موجهات مرکب کلیه، از دو شیوة متفاوت برای استنتاج نقیض گزارة موجهة مرکب جزئیه استفاده کرده است. او در یک شیوه، نقیض گزارة موجهة جزئیه را گزارة کلیة مردده المحمول می داند و در شیوة دیگر نقیض این گزاره را گزارة منفصله ای تلقی می کند که موضوع یکی از طرفین آن به وسیلة محمول مشترک اجزای انفصال مقید شده است. ما در این مقاله پس از بیان مختصری دربارة چگونگی تناقض موجهات بسیط و گزاره های مرکب کلیه نزد خونجی، به چگونگی تناقض موجهات مرکب جزئیه نزد این منطق دان خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که خونجی مبدع شیوة اول استنتاج نقیض این گزاره، و اولین منطق دانی است که گزارة مردده المحمول را کشف کرده است. هم چنین نشان خواهیم داد که خونجی شیوة دوم استنتاج نقیض گزارة موجهة مرکب جزئیه را وام دار کشّی بوده است و دومین منطق دانی است که از چنین روشی استفاده کرده است.
رهیافتی نو در مسئله معنای زندگی در نظرگاه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر پژوهشی است در حد توان درباره جست وجوی معنای زندگی از دیدگاه کرکگور. پرسش معنای زندگی در عصر وی به طور آشکار مطرح نبوده است، ولی آثارش سرشارند از نظرهایی که دست به دست هم، معنای زندگی را می سازند. کرکگور نواندیشی دینی و فیلسوفی وجودی نگر محسوب می شود، بنابراین آرای وی معطوف به انسان و ویژگی های وجودی آن شکل می گیرد. زندگی نیز فرایندی است که انسان آن را طی می کند و در فلسفه وجودی، نه به عنوان یک مفهوم انتزاعی، بلکه به منزله واقعیتی انضمامی (که احوال، افعال و افکار زینده آن را می سازد) لحاظ می شود. از این رو معنای زندگی در نسبتی برابر با معنای زینده یعنی انسان قرار می گیرد و مؤلفه های درون مایه معنای زندگی، متناظر با ویژگی های وجودی انسان رقم می خورد. این ویژگی های وجودی عبارتند از صیرورت، فردانیت، تناقض، رنج، عشق، هراس و نومیدی. کیفیت تحقق این ویژگی ها و در نتیجه معنایی که در زندگی پیدا می کنند، در کنار هم معنای زندگی را رقم می زند. هرچه این مؤلفه ها از معنای ارزنده تر و شایسته تری برخوردار باشند، به همان نسبت زندگی فرد معنادار خواهد بود. نکته دیگر آنکه از نظر کرکگور مؤلفه های وجودی همه به یک منظور در انسان گرد آمده اند و آن «انسان اصیل» شدن یا «خود شدن» است. به این ترتیب معنای زندگی نزد وی در گرو تحقق بخشیدن به خود اصیل انسانی است و این امر مستلزم تحقق ویژگی های وجودی انسان در معنای اصیلشان خواهد بود.
پیشگذارده و تناقض: تعریفِ پیشگذارده در آثار منطقی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو در آثار منطقی خود، علاوه بر گزاره، مفهوم پیشگذارده را مطرح می کند و در تحلیلات اولیآن را بر اساس ایجاب و سلب تعریف می کند. دو مساله مهم درباره پیشگذارده از دیدگاه ارسطو مطرح است: تفسیرِ تعریفِ آن و رابطه آن با گزاره. در این مقاله ابتدا سه تفسیرِ، از جمله تفسیرِ اسکندر افرودیسی و تفسیر کلاسیک، در این زمینه تقریر و نقد می شود. و از آنجا که ارسطو به رابطه تناقض با پیشگذارده اشاره می کند، ابتدا تعریفِ تناقض از دیدگاه ارسطو بررسی می شود و سپس رابطه تناقض و پیشگذارده مورد بررسی قرار می گیرد. سرانجام تفسیر پیشنهادی از پیشگذارده مطرح می شود: پیشگذارده گزاره ای است که رابطه آن با تناقض مورد توجه قرار گرفته است و توجه به این رابطه به معنای پذیرش قاعده تناقض است که بنیاد هر گونه استنتاجی است. معنای لغوی پیشگذارده هم با این تفسیر سازگار است: پیشگذارده پیش گذاشتن یکی از دو طرف تناقض است. و از این رو پیشگذارده جدلی دو صورت دارد: پرسش از مخاطب و فرض در استنتاج جدلی.
نظریه گلوآن ها؛ مدلی برای وحدت وجود ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود ابن عربی حداقل در خوانشی اولیه داری تناقض هایی است. مهم ترین مثال از تناقض های وحدت وجود، در مورد رابطه حق و خلق است. ابن عربی بیان می کند که خلق حق است و حق نیست. گرچه فیلسوفان مختلف در طول چند صد سال سعی کرده اند تا این تناقض ها را رفع کنند و تبیینی سازگار و منطبق با اصل عدم تناقض از وحدت وجود ارائه دهند، بر خلاف این رویکرد، در این مقاله ما سعی خواهیم کرد تا تناقض های وحدت وجود را بپذیریم و نشان دهیم که می توان معناشناسی ای از نظریه وحدت وجود ابن عربی با حفظ تناقض های این نظریه ارائه کرد. برای این کار از نظریه گلوآن های پریست استفاده خواهیم کرد. نظریه گلوآن ها به مسئله وحدت پاسخ می گوید؛ یعنی این مسئله که چه چیز موجب وحدت اشیاء می شود و اجزای متکثر یک شیء چگونه کلی واحد را بر می سازند. این نظریه، نظریه ای تناقض باورانه است؛ یعنی حاوی تناقض هایی صادق است و اصل عدم تناقض در آن معتبر نیست. بنابراین معناشناسی آن مبتنی بر منطقی فراسازگار؛ یعنی LP است. پس از ارائه خوانشی تناقض باور از وحدت وجودِ ابن عربی و توضیح نظریه گلوآن ها، ترجمه ای از وحدت وجود ابن عربی به نظریه گلوآن های پریست ارائه خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که چگونه نظریه گلوآن ها می تواند تناقض های وحدت وجود را توضیح دهد. در این مقاله دغدغه ما رابطه حق و خلق و یا به عبارت دیگر وجود و موجودات است. از این رو به جنبه های دیگر نظریه وحدت وجود نخواهیم پرداخت.
الگوی مبناگرایی فیلسوفان مسلمان: تحلیل بازگشت و ابتنای گزاره های غیرپایه به گزاره های پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی در ناحیة توجیه که از جانب معرفت شناسان امروزین در دو قالب کلّیِ مبناگروی و انسجام گروی ارائه شده است، در روابط میان باورها و گزاره ها پژوهش می کند. در این جستار، ابتدا به تقریر معرفت شناسان از مبناگرایی اشاره می شود و سپس الگوی پیشنهادی ارائه خواهد شد. براساس این الگو، که ادعا بر آن است که اندیشمندان مسلمان عموماً از آن پیروی می کردند، گزاره ها و باورها به: 1) گزاره های تماماً پشتیبان و 2) گزاره های غیر تماماً پشتیبان تقسیم می شود. این تفکیک بر حیثیت کاربردی مبتنی است. تصویر وابستگییا متکی بودندر عبارت «وابستگی و اتکای باورهای روساخت بر زیرساخت در مبناگروی»، نقش بنیادینی در ارائة الگوی جدید دارد. ازاین رو دو الگو قابل شناسانش است: الگوی استنتاجی یا زایشی-تولیدی و الگوی پشتیبانی. اصل تناقض بر پایة اندیشة فیلسوفان مسلمان، اساسی ترین نوع گزاره های تماماً پشتیبان را تشکیل می دهد. براساس الگوی ارائه شده، برخی از اشکالات بر تقریر عادی از مبناگروی وارد نخواهد بود. در این گزارش، سنجش و پیشنهاد، مشاهده خواهیم کرد که معرفت شناسی فیلسوفان مسلمان از این الگو پیروی می کند و محمل کمتری برای انتقادها نسبت به تقریر عادی دارد.
بررسی و نقد شبهة ناسازگاری آیات مربوط به مدت آفرینش آسمان و زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغازین روزهای نزول وحی، دشمنان با طرح شبهاتی درصدد القای ناهماهنگی و تناقض آیات قرآنبودند، ولی در دو قرن اخیر، با گسترش مطالعات خاورشناسان دربارة اسلام که در رأس آنان گلدزیهر، نولدکه و... قرار دارند، به شبهة ناهماهنگی آیات دامن زده شد و این موضوع دستمایة انکار وحیانی بودن قرآنگردید. یکی از موارد توهم تناقض در قرآناین است که خداوند در هفت آیه از قرآن کریممی فرماید: زمین و آسمان در طول شش روز آفریده شده اند. امّا از آیات 9 تا 12 سورة فصلّت چنین برمی آید که آفرینش زمین و آسمان هشت روز به طول انجامیده است. مفسران در پاسخ این شبهه، شش پاسخ ارائه کرده اند که در پژوهش حاضر به سبک مسئله محور، با روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی، دو مورد به عنوان جواب نهایی پذیرفته شده است: 1 مراد از چهار روز اندازه گیری اقوات در آیات چهارگانة سوره فصلت، تنها آفرینش گیاهان و حیوانات و غذاها نبوده است تا با چهار روز آفرینش زمین و آسمان، هشت روز شود، بلکه دو روز مربوط به آفرینش زمین و دو روز مربوط به آفرینش غذاها و گیاهان می باشد که به اضافة دو روز مربوط به آفرینش آسمان ها، مجموعاً شش روز (دوران) مى شود. 2 در آیات سورة فصلت، تنها به آفرینش زمین در دو روز تصریح شده است. لذا از واژة «خلق» استفاده شده، اما به آفرینش آسمان و میان آن اشاره ای نشده است و از این رو، از واژة «قضی» استفاده شده است.
نقدی بر نظرات فایرستون در مقاله «تناقض در آموزه های قرآنی جنگ و راهکارهای حلّ آن»*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فایرستون اعا می کند که آیات جهاد تناقض دارند؛ زیرا روش های مختلفی را پیشنهاد کرده اند. او با تکیه بر «نظریه تکاملی تدریجی جنگ» که خود از منظر عالمان مسلمان ترسیم کرده، بر این باور است که به رغم استفاده آنان از روایات اسباب نزول و نسخ، این روایات به علت ناسازگاری، امکان بازسازی ترتیب زمانی آیات را ندارند و در اثر تناقض بین آیات، دو گروه صلح طلب و جنگ طلب با تمسک به یک دسته آیات در جامعه نبوی به وجود آمدند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر سیاق و تاریخ سامان یافته و این نتایج به دست آمده است: با اعتقاد به نظریه سیر تکاملیِ آیات جهاد و نیز بدون اعتقاد بدان، آیات جهاد با یکدیگر تنها تعارض ظاهری دارند که از طریق جمع عرفی قابل حل است و نیز مستند گروه ها آیات نبوده و عدم اتفاق نظر مفسران در تفسیر آیات، دلیلی بر اثبات تناقض در آن ها نخواهد بود.
تناقض نمایی آیات پرسمان گناهکاران در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از آیات قرآن کریم به توصیف قیامت و رویدادهای آن از جمله وضعمجرمان در قیامت می پردازد. از این میان، آیاتی استنطاق و پرسش از مجرمان و اعمالشان را حتمی می انگاردو به تأکید، پرسش از عموم مردم، گناهکاران و حتی فرستادگانالهی را گزارش می دهد و پاره ای دیگر از آن، بر عدم پرسش از مجرمان و افعال مجرمانه شان دلالت دارد. از این رو، بین دلالات این دودسته از آیات، ناسازگاری و تناقض (ظاهری) پدیدار شده است. مفسران قرآن کریم کوشیده اند با تبیین درستآیات، تناقض یاد شده را مرتفع سازند. عدم توجه به موقعیتمکانی پرسش، اختلاف موضوع پرسش در آیات،توجه نداشتن به شرائط تناقض بین دو گزاره و نهایتاً عدم توجهبه قواعد تفسیر از جمله پاسخ هایی است که به این تناقض ظاهری داده شده است. پژوهش حاضر می کوشد با بررسی آیات مورد نظر و گونه شناسیآیات پرسمان گناهکاران، ضمن بهره مندی از قواعد تفسیر، تعدد پرسش ها، نفیپرسش حقیقی و اثبات پرسش های مجازی و نیز بیان تعدد مواقف در آخرترا تبیین نموده و به تناقض نمایی های این دسته آیات قرآنی، پاسخی مستدّل ارائه کند.
دراسه ونقد لکتاب «مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب» لابن هشام الأنصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
فی طلیعه العلماء الأفذاذ الذین بذلوا جهوداً مضنیه للمحافظه علی التراث النحوی الثمین، یلمع اسم العلامه المشهور، ابن هشام الأنصاری الذی عاش حیاه علمیه حافله بالمصنفات العدیده، من أشهرها کتاب « مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب ». و لنعترف أن الکتاب رغم قیمته و جلاله قدر مؤلفه جدیر بالدراسه و النقد من جهات عدیده. و المقاله التی بین أیدیکم دراسه و نقد للکتاب المذکور تقوم علی أساس استقصاء آراء مؤلفه و مقارنه بعضها ببعض وکذا بآراء النحاه الآخرین ثم تحلیلها و مناقشتها، متناوله المواضیع التالیه حسب ما یقتضیه المجال. 1 – موجز عن حیاه ابن هشام. 2 – التعریف بکتاب مغنی اللبیب. 4 – منهج ابن هشام فی النحو. 5 – نقد مغنی اللبیب من أربع جهات و هی: أ. التناقض و الاضطراب فی بیان الوجوه الإعرابیه. ب. المعامله الإزدواجیه فی التمسک برسم المصحف الشریف. ج. الأخذ عن آراء النحاه بلا عزوها إلیهم. د. الخطأ فی عزو الآراء النحویه إلی أصحابها.
تناقض قوانین در حقوق ایران؛ پاره ای مصادیق و علل و عوامل آن
منبع:
تعالی حقوق سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
178 - 203
حوزه های تخصصی:
پیش تر پژوهش های حقوقی در کشور ما به شرح و تفسیر قوانین محدود بود اما، امروزه بسیاری محققان دریافته اند که قانون گذاری نیز تابع اصول و قواعد حقوقی است؛ از این رو، در نوشته های جدید از اصول و فنون قانون گذاری یاد شده و بر مبنای آن از نظام قانون گذاری مطلوب دفاع می شود. هم چنین، نبود نظام کارآمد در حوزه تنقیح قوانین یکی از آسیب های قانون گذاری در کشور ما معرفی شده است. تصویب قوانین متناقض ناشی از همین نارسایی است. چنان چه قانونگذار در موضوع واحد دو حکم متفاوت صادر نماید، به گونه ای که هر یک از آنها دیگری را نفی کند، تعارض بین دو قانون محقق است. چنین وضعیتی موجب دشواری در اجرای قانون است. زیرا، دادگاه ها و نهادهای رسمی مکلفند تمامی قوانین کشور را اجرا کنند. لیکن، اجرای احکام متعدد بر موضوع واحد، ممتنع است. پس باید برای رفع معضل تناقض قوانین به طور اساسی چاره اندیشی شود تا نظام حقوقی از این دشواری رهایی یابد. این مقاله در صدد است پاره ای علل و عوامل را که موجب وضع قوانین متعارض شده شناسایی کند. آگاهی قانون گذاران علل و عوامل مزبور، نه تنها از احتمال تکرار خطا در آینده می کاهد، ضرورت بازنگری و اصلاح مقررات متعارض کنونی را بیش از پیش آشکار می کند.
ریشه تعارضات اگزیستانسیال و تاثیر منطق در درمانگری
حوزه های تخصصی:
مغالطات منطقی و تعارضات هستی شناسانه واگزیستانسیال دو دسته مهم از عوامل و ریشه های بیماری های روانی هستند. آشنایی با این مغالطات در کنار آموزش کنار آمدن با تعارضات هستی شناسانه از دوران کودکی می تواند در ایجاد آرامش و بالا بردن کیفیت زندگی و کاهش مشکلات روحی و روانی افراد موثر باشد. در این مقاله به بررسی این موضوعات و همچنین ریشه یابی اضظراب مرگ پرداخته شده است.
تبیین شطحیات عرفانی در حوزه معرفتشناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام و تناقض در بیان، از جمله مهمترین شاخصه های شطحیات عرفانی در حوزه معرفتشناسی است. از نظر ملاصدرا وضوح یا ابهام شهود عرفانی، ارتباط مستقیمی با میزان اشتداد نفس و صفای باطن عارف در فرایند وحدت عاقل و معقول و ریاضتهای شرعی دارد. بر این اساس، وی بروز ابهام در شهود را محصول عدم اشتداد نفس عارف و همچنین فقدان ریاضتهای شرعی میداند که منجر به دستکاری احتمالی و بروز خطا و انحراف در تصدیق میگردد. در مسئله تناقض، صدرا بر اساس مبانی هستی شناختی خویش، شطح را بدلیل اشتمال بر دعوی حلول و اتحاد با ذات خداوند، مقوله یی متناقض میداند که مستلزم دوگانگی در اصل وجود خارجی است. او بدلیل شاخصه های مذکور صراحتاً شطح را آفت دین و عقاید دینی عوام میداند. با این وجود، بر اساس مبانی معرفتشناختی خویش، سعی میکند عرفای وحدت وجودی چون بایزید و حلاج را از این اتهام مبرا سازد. صدرالمتألهین بر اساس رابطه تشأن بین حق و خلق معتقد است تجربه این عرفا از فنا بمعنای ترک التفات از خود و انانیت خویشتن و التفات کلی به ذات خداوند است و ایراد شطح احتمالی بدین علت است که ایشان أعلی مراتب وحدت عاقل و معقول را تجربه کرده اند که مستلزم وحدت عاقل و معقول بالذات و بالعرض بوده و نمیتوان چنین تجربه یی را به اتحاد و حلولی متصف نمود که ویژگی اساسی شطحیات صوفیان است.
واکاوی برهان خلف ابن سینا در اثبات قاعده الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بدنبال واکاوی روش ابن سینا در اثبات قاعده الواحد است. وی نخستین فیلسوفیست که این قاعده را با برهان منطقی به اثبات رسانده است. استدلال مشهور ابن سینا در کتاب اشارات برای اثبات قاعده الواحد، بر اساس برهان خلف است اما فخر رازی و اندیشمندان پس از او، برهان دیگری را به ابن سینا نسبت داده اند که مبتنی بر قاعده استحاله جمع نقیضان است. برهان اخیر، چالش برانگیز بوده و مباحث دامنه داری را بدنبال داشته، علاوه بر اینکه بصراحت نیز در آثار ابن سینا مطرح نشده است. به باور نگارنده، ابن سینا شبیه برهان یاد شده را در کتاب المباحثات مطرح کرده اما از لحاظ منطقی، آن را مبتنی بر برهان خلف قرار داده و تنها در ساختار تحلیلی مقدمات برهان خویش، به لزوم و حصول تناقض حاصل از گزاره صادر نخست تمسک کرده است.
سبک شناسی متناقض نما در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
81 - 98
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی محور جمال شناسی بر شکستن هنجارها و عادت های زبانی در لفظ و معناست که این مهم در آرایه ادبی «متناقض نما» خود را نشان داده است. متناقض نما یا پارادوکس در شعر حافظ اغلب به صورت فنی، زیبا و البته ظریف و شگفت انگیز خودنمایی می کند. یعنی از اجتماع امور متضاد و متناقض، تصویری شگفت، هنری و زیبا خلق می نماید. این مقاله با هدف بررسی متناقض نما و گونه های آن در شعر حافظ به نگارش درآمده است. روش کار به شیوه توصیفی-تحلیلی است. سؤال اصلی تحقیق این است که حافظ از چه شگردهایی در ابداع ترکیبات پارادوکسی بهره گرفته است؟ انواع پارادوکسهای زبانی، فکری و ادبی در دیوان حافظ کدامند؟ نتیجه تحقیق بیان می دارد پارادوکس در متن و بطن شعر حافظ حضوری فعال دارد و از اصلی ترین ویژگی های سبک شعر وی به شمار می آید. التذاذ و آفرینش ادبی، ایجاد امید و حس زیبانگری در فضای ایران بعد ازحمله مغول، هنجارگریزی به هدف ریاستیزی و عرفان ناب و هنری حافظ از عمده عوامل ایجاد متناقض نما در شعر وی محسوب می شود.
پارادوکس امتناع تناقض: گزارش و گشایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارادوکسِ امتناع تناقض که بنیادی ترین اصل معرفت را به چالش می کشد با پذیرش این که «اجتماع نقیضان ممتنع است» نتیجه می گیرد که «اجتماع نقیضان ممتنع نیست». صدرالدین شیرازی کوشیده است که این پارادوکس را با جدایی نهادن میان حمل اوّلی و شایع فروگشاید. او پیش فرض می گیرد که «اجتماع نقیضان» موضوع گزاره های یادشده و «ممتنع» محمول آن ها است. این جستار با نفی این پیش فرض، راه حل دیگری را پیش می نهد که برپایه ی آن «اجتماع» بر ادات عطف، «نقیضان» بر سازه های عاطف، و «ممتنع» بر ضرورت سلب که ترکیب جهت و کیفیت است، دلالت دارد. پارادوکسِ امتناع تناقض که بنیادی ترین اصل معرفت را به چالش می کشد با پذیرش این که «اجتماع نقیضان ممتنع است» نتیجه می گیرد که «اجتماع نقیضان ممتنع نیست». صدرالدین شیرازی کوشیده است که این پارادوکس را با جدایی نهادن میان حمل اوّلی و شایع فروگشاید. او پیش فرض می گیرد که «اجتماع نقیضان» موضوع گزاره های یادشده و «ممتنع» محمول آن ها است. این جستار با نفی این پیش فرض، راه حل دیگری را پیش می نهد که برپایه ی آن «اجتماع» بر ادات عطف، «نقیضان» بر سازه های عاطف، و «ممتنع» بر ضرورت سلب که ترکیب جهت و کیفیت است، دلالت دارد.
اختلاف متناقضان در جهت و محذور آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقدانان مسلمان دو قضیه ی موجهه را در صورتی متناقض می دانند که در کم، کیف و جهت، اختلاف و در سایر اجزاءِ تشکیل دهنده ی قضیه، وحدت داشته باشند. از نظر این متفکران اگر دو قضیه ی متناقض دارای جهت واحد باشند، محذور امتناع (اجتماع یا ارتفاع) نقیضین پیش خواهد آمد. راه احتراز از این محذور از نظر این منطقدانان، اختلاف جهت قضایا در متناقضان است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که وحدت متناقضان در جهت، هیچ محذوری ندارد و برخلاف آنچه منطقیان مزبور پنداشته اند، اتفاقا این اختلاف در جهت است که محذور ارتفاع نقضین (کذب متناقضان) را پیش خواهد آورد. از نظر این نوشتار، ریشه ی اشتباه منطقدانان قدیم، خلط ضرورت نفی با نفیِ ضرورت (و نیز دوام نفی با نفی دوام)بوده است. و باید وحدت در جهت را از وحدت های معتبر در تناقض دانست و نه از مواردِ اختلاف در متناقضان. بنابراین قضایای موجهه ی متناقض نیز همانند قضایای مطلقه فقط در کم و کیف با هم اختلاف دارند و نیازی به اختلاف در جهت نیست.
تناقض در نگرش به عقل در سایه پایبندی به شریعت با تکیه بر قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
123 - 148
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مورد بحث و اختلاف در فرهنگ ما ایرانیان، مفهوم عقل است که حوزه معنایی بزرگ و وسیع و البته گاه متناقضی دارد؛ به همین دلیل شاعران، دانشمندان، نویسندگان و صاحب نظران برداشت های مختلفی از آن ارائه کرده اند. در تمامی آثاری که به عقل پرداخته اند، عقل گاهی در مقابل دین و گاهی در مقابل عشق قرار گرفته و در مقابل هر دو مفهوم فوق به نوعی شکست خورده است. این نگرش ما را بر آن داشت تا به بررسی تناقض در نگرش به عقل در سایه پایبندی به شریعت، با تکیه بر قصاید سنایی بپردازیم. سنایی گاهی عقل را مورد احترام شمرده اما در دوره ای عقل را به شدت نکوهش کرده است. وی بالاترین مرتبه عقل را «عقل بالمستفاد» می داند. «عقل بالمستفاد» چهارمین و بالاترین مرتبه عقل نظری و مرحله ای است که در آن « نفس، تمام کمالات را به دست آورده است و به استحضار آنها نیازمند نمی باشد». به نظر سنایی عقل اگر در مسیر درست شرع مصطفی و ابزار هدایتی قرار گیرد، مورد توجه است؛ در غیر این صورت مورد نکوهش خواهد بود. سنایی در مواجهه با عقل برخورد دوگانه ای دارد؛ گاه آن را ستایش می کند و گاه هم از آن بیزاری می جوید.