مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
ایمان
حوزه های تخصصی:
چکیده: انسان، موجودی صاحب عقل است که فرآورده های عقلانی او، در دو ساحتِ «نظر و عمل» رهگشای طریق زندگی اویند. این دو ساحت از دیرباز اندیشمندان را به تفکّر واداشته است. ارسطو بر این اساس، حکمت را به دو بخش نظری و عملی تقسیم کرده که این تقسیم بندی بر تقسیم عقل به نظری و عملی، مبتنی است. نحوة ارتباط این دو ساحت و استقلال یا وابستگی آنها به یکدیگر و میزان تأثیر و تأثر آنها نسبت به یکدیگر از اهداف این پژوهش است.
امام خمینی از جمله کسانی است که به این مبحث پرداخته است. وی این دیدگاه را که شأن عقل نظری، «ادراک» و شأن عقل عملی، «انجام کارهای معقوله» باشد مورد انتقاد قرار می دهد و اعتقاد دارد «عمل» در هر دو شأنِ عقل، لازم است و علم و ادراک به تنهایی در عقل نظری کار ساز نیست. وی به نقش ایمان در اعتقادات و باورها توجّه دارد که تنها از طریق علم حاصل نمی شود.
تجربه ی دینی حافظ شیرازی بر اساس نظریه ی گلاک و استارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش های دین در دنیای مدرن و دفاع به ویژه جامعه شناسان از کارکردها اجتماعی دین، موجب شد تا جامعه شناسی دین در حوزه ی پژوهش های دینی شکل گیرد و پژوهش گران این حوزه را بر آن دارد تا راه کارهایی برای عملیاتی و اجرایی کردن دین، ارائه نمایند و کارکردهای آن را در مناسبات و تعاملات اجتماعی نشان دهند. لذا، از این رهگذر برای دین ابعاد متعدّدی مطرح نموده و آن را به عنوان پدیده ای چند بُعدی، معرّفی کردند. نظریه ی گلاک و استارک از جمله مهم ترین نظریه های مطرح در حوزه ی مذکور است. در این نظریه برای دین پنج بعد، ذکر شده:1. اعتقادی؛ 2. مناسکی؛ 3. تجربی؛ 4. فکری 5. پیامدی. تجربه ی دینی از عناصر مشترک همه ی ادیان و یکی از ابعاد مهم دین و در حکم جوهر آن می باشد. در تجربه ی دینی بر احساس که منبع ژرف دین است تأکید می گردد. در حقیقت، بعد تجربی دین شیوه ای برای احساس حضور خداوند در درون می باشد. گلاک و استارک برای تجربه ی دینی چهار شاخص برشمردند:1. شناخت؛ 2. توجّه؛ 3. ایمان و 4. ترس و بیش تر، کارکردهای اجتماعی آن ها را مورد توجه قرار دادند. حافظ شیرازی، به عنوان شاعرِ مسلمانِ عارف، صاحب تجربه های دینی است. شناخت حافظ، شهودی و مبتنی بر شیوه ی عاشقانه است. عشق در تجربه ی حافظ، پدیدآورنده ی پایدارترین نظام اجتماعی استوار بر مناسبات و تعاملات انسانی است و توجّه یا نیایش، بیداری و تعادل در رفتار اجتماعی را در پی دارد. ایمان، تعیین کننده ی نحوه ی عمل و معنابخش زندگی است و عدالت محوری و عمل گرایی، دو کارکرد عمده ی اجتماعی ایمان حافظ است. ترس در تجربه دینی حافظ راهی ندارد و حافظ امید را به جای آن می نشاند؛ زیرا ترس مربوط به آینده است؛ در حالی که حافظ اهل اغتنام فرصت و طالب زندگی در زمان حال است.
ارزیابی دیدگاه ملاصدرا و کرکگور درباره صیرورت انسان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
بی گمان مسئله توجه به انسان و عدم ثبات ذات او از محوری ترین مباحث فلسفی نزد ملاصدرا و کرکگور است. شاید این نقطه اشتراک، مهم ترین شباهت میان این دو اندیشمند نیز باشد. اگر به کل آثار هر دو متفکر نظر افکنده شود، بی گمان خواننده به این نتیجه می رسد که یکی از اهداف آن ها، آسیب شناسی ذات انسان و سپس تأسیس نظامی است تا براساس آن، بتوان راه رسیدن به وجود حقیقی انسان را به دست آورد. البته نمی توان انکار کرد که تمام فیلسوفان پیش از آنها، به انسان و توانایی های او توجه ویژه ای داشته اند؛ اما نوع نگاه این دو اندیشمند با دیدگاه های پیشینیان خود کاملاً متفاوت به نظر می رسد.
از این رو، نوشتار پیش رو بر آن است تا شباهت ها و تفاوت های دیدگاه این دو متفکر در زمینه سیلان وجودی انسان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
مفهوم سازی استاد مطهری از وحی: از تحویلی نگری تا جامع نگری، و ارتباط آن با فطرت و ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر، از منظری روششناسانه، جامعنگری استاد مطهری به بحث تحلیل مفهوم وحی را کاوش مینماید. از سویی، فیلسوفان مسلمان وحی را اتصال نبی با عقل فعال تلقی کرده و فقط به هویت علمی و شناختاری آن تأکید می کنند؛ و از سوی دیگر، برخی متفکران وحی را به صرف گرایش و تجربه نبی ارجاع دادهاند. در این تصور از وحی، بر بعد تجربیانگاری و گرایشی وحی تأکید میشود. هر دو رهیافت تصوری فروکاهش گرایانه و تحویلینگر از وحی ارائه میدهند. استاد مطهری، با نقد هر دو رهیافت، به تحلیلی جامعنگر از وحی الاهی دست یازیدهاند: به اعتقاد ایشان، وحی الاهی علاوه بر اینکه بعد شناختاری دارد و پیام الاهی است، بعد گرایشی نیز دارد. در مقاله حاضر، با بررسیدن مقام جامعنگری از وحی، ارتباط آن با ایمان و فطرت نیز نزد مطهری واکاوی میشود. مفهومسازی استاد از ایمان، از حیث روشی، از تصور ایشان از وحی کسب هویت میکند. بنابراین، ایمان نزد مطهری هویتی دو بعدی دارد: شناختاری و گرایشی دارد. این تحلیل از وحی و ایمان با تقسیم فطرت به دو بعد شناختی و گرایشی نیز متلائم است؛ یعنی، تصور استاد از دو بعدی بودن انسان در تحلیل ایشان از وحی و ایمان مؤثر افتاده است. بدین سان، در منظومه فکری استاد، این سه بحث در تعامل ناظر بر هم هستند.
نقدی بر تفسیر کمال نهایی به شکوفایی عقلانی در فلسفه یونان و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان الاهی بر اساستحلیلی که از حقیقت انسان به دست داده اند و انسانیت انسان را به قوه عاقله او دانسته اند، کمال نهایی و سعادت اصلی او را در فعالیت این قوه و به فعلیت رساندن همه استعدادهای آن دانسته اند. فیلسوفانی مانند افلاطون، افلوطین، و محمد بن زکریای رازی تصریح کرده اند سعادت انسان در فیلسوف شدن او است. دیگر فیلسوفانی نظیر فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، که سعادت انسان را در فعالیت عقل نظری و نیز فعالیت بر طبق عقل دانسته اند، سعادت کسانی را که نتوانستند به مقام فلسفه برسند در ایمان و اقتدا به فیلسوفان حقیقی و به معنای دقیق و تمام کلمه فیلسوف، یعنی انبیا، دانسته اند. اگر فلسفه به معنای عام کلمه اخذ شود که شامل معرفت مفهومی و شهودی هر دو باشد، می توان گفت بخشی از سعادت انسان ها در آن است، اما سعادت منحصر در آن نیست؛ زیرا ابعاد وجودی انسان منحصر در عقل نیست و این بخش از سعادت برای عموم مردم قابل حصول نیست. دلالت آیات قرآن و روایات بر معاد جسمانی و لذت ها و رنج های مادی اخروی، مؤید کاستی تحلیل فیلسوفان درباره کمال نهایی انسان است.
تداوم اندیشه های مرجئه در برخی از فرقه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی تفکر و اندیشه اسلامی و انشعاب های فرقه ای مسلمانان در قرون نخست هجری، مفهوم ایمان و مباحث پیرامون آن بود. تفکر ارجاءنیز یکی از گرایش های فکری بود که در نیمه دوم قرن اول هجری، از سوی حسن بن محمد حنفیه، در شهر کوفه مطرح شد. فرقه مرجئه، به دنبال عقیده افراطی و تند خوارج در باب مرتکب کبیره و حکم به کافر بودن آنها، با این نظریه که عمل هیچ نقش و تأثیری در ایمان انسان ندارد، شکل گرفت. آنان بر این باور بودند که «تا کفر شخصی ثابت نشود، او مؤمن است» ولو اینکه گناه کبیره انجام دهد؛ زیرا: لا تضرّ مع الایمان معصیة کما لا تنفع مع الکفر طاعة و مرتکب کبیره باید امید به بخشش خداوند داشته باشد و قضاوت در مورد چنین افرادی را باید تا روز قیامت به تأخیر انداخت و به خدا واگذار کرد. ایمانْ صرفِ اعتقاد قلبی و یا اقرار زبانی است و برای سعادت و رستگاری احتیاجی به عمل نیست. اطاعت از امام، خلیفه و حتی حاکم فاجر و اقامه جماعت به امامت آنها حتی اگر مرتکب کبیره شوند، جایز است. در نظر آنان، حوزه عمل از ماهیت ایمان خارج است. این تفکرات در برهه ای از زمان رواج پیدا کرد و طرفدارانی را به سوی خود کشاند. امروزه، اگرچه نامی از مرجئه نیست، برخی تفکرات آنها که تفکرات اباحیگری می باشد، همچنان ادامه دارد و به تبلیغ و ترویج آن پرداخته می شود. در این پژوهش برآنیم به بیان چنین تفکرات ارجائی که ادامه یافته بپردازیم.
حل مشکل گناه ذاتی بر مبنای دو اصل «ایمان» و «لطف» در نظام فکری آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مسائل آگوستین در طول حیات فکری اش، یافتن پاسخ این مسئله است که چه چیز وصول بشر به حکمت حقیقی و سعادت را این چنین دشوار و در مواردی غیر ممکن ساخته است. پاسخ وی را می توان در یک کلمه خلاصه کرد: «گناه». به همین جهت او درصدد بر می آید تا با ارائة دو اصل بنیاد، ایمان و لطف، مشکل گناه را در بشر حل کند تا مسیر دستیابی به حقیقت را بر وی هموار سازد. اما باور او به «گناه ذاتی» که مبنایی برگرفته از متن مسیحیت است، وی را در حل این مشکل با دشواری هایی مواجه می سازد. به اعتقاد آگوستین دو اصل ایمان و لطف در ارتباط با ارادة انسان معنا پیدا می کنند؛ این اراده، مطابق مبنای گناه ذاتی، اراده ای در گناه تلقی می شود و بنابراین بیش از آن که بشر را به سمت خیر سوق دهد او را به سوی انتخاب شر می کشاند. بر این اساس به نظر می رسد کسب فیضِ ایمان یا لطف از سوی چنین موجودی تا حد زیادی غیر محتمل خواهد بود؛ همین مطلب موجب ابهاماتی در دیدگاه آگوستین در این زمینه شده است. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر تحلیل منطقی به بررسی این مطلب پرداخته است
جایگاه مفهوم ایمان در تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم گرچه به ایمان آوردن دستور داده شده ولی در برخی آیات آن، ایمان امری غیر ارادی و هدیهای الهی شمرده شده است. این چالشی تئوریک بر راه تربیت دینی است و تا این گشوده نشود، امکان تربیت دینی در عمل نخواهد بود. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، نگرشهای تفسیری خردگرا بررسی گردیده و کوشیده شده است با تفسیری حاشیهای (و نه کانونی) از طباطبایی و نگاهی کانونی (و نه حاشیهای) از غزالی راهی برای این چالش پیشنهاد شود و دلالتهای آن در تربیت دینی روشن گردد. نتیجة بررسیها این شد که آن گروه از آیاتی که ایمان را در اراده خداوندی دانسته است در یک تراز؛ و آیاتی که ایمان را در ارادة بشر دانستهاند در ترازی دیگر باید معنی کرد. در ترازِ نخست سخن بر سر تمهیدِ مقدماتِ ایمانِ راستین است. آدمی باید بکوشد که ایمان راستین را دریافت دارد و برای این کار بسترسازی لازم است. این بسترها پالودن دل آدمی از عواطف منفی و خویِ بد و آراستن آن به عواطف مثبت و خوی نیک است. با این کوششها، مقدمات فراز آمدن به تراز دوم آماده میگردد که ایمان راستین، ای بسا چونان هدیهای الهی به بشر ارزانی داشته شده و فرد با چشم جان، متعلق ایمان را خواهد دید و به آرامش خواهد رسید. بنابراین، تربیت دینی را باید بر احساسات و عواطف شاگردان متمرکز نمود. در چنین تربیتی نخست باید احساسات شاگرد را در مسیری مثبت جاری کرد و عواطف او را درگیر ایمان کرد. پالودن دل از عواطف منفی و آراستن آن با عواطف مثبت زمینه ساز فهمی ژرف می گردد که امکان روی آوردن به ایمان را برای او ممکن می سازد.
تأثیر تولستوی در تجلی «عشق» در رمان ژان- کریستف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحثی که در بسیاری از آثار ادبی مورد توجه قرار می گیرد «عشق» است. هریک از نویسندگان در عرصة ادبیات، تعریف خاصی از عشق ارائه کرده اند. بسیاری از آن ها در آثارشان به ترسیم «عشق مجازی» پرداختهاند و بعضی نیز «عشق حقیقی» را به تصویر کشیده اند. از جمله نویسندگانی که در آثارشان به مقولة عشق پرداخته اند تولستوی، نویسنده و متفکر بزرگ روسی، است. بین سال های 1880 تا 1904 زمانی که بحران روحی بر سراسر جهان سایه افکنده بود، تولستوی با ارائة مفهوم جدیدی از عشق، مذهب جدیدی بر مبنای آن بنیان نهاد و در این مذهب مفهومی واقعی از ایمان به خدا و اخلاق ارائه و به جهانیان عرضه کرد. رومن رولان، نویسندة فرانسوی، با خواندن آثار تولستوی و تأمل در آن ها، شیفتة افکار نویسندة روس شد. وی پس از آشنایی با مذهب تولستوی و اصول اخلاقی او که ترسیم گر عشق حقیقی بودند، کوشید در آثارش این عقاید را منعکس و تصویری نو از عشق ارائه کند. بهترین نمونه از آثار رولان که می توان تجلی باورهای مذهبی و اخلاقی تولستوی را در آن آشکارا دید، رمان ژان- کریستف است. در این پژوهش برآنیم تا نخست با ارائة تعریفی از مذهب جدید تولستوی، با عقاید مذهبی و اخلاقی وی آشنا شویم، سپس با تکیه بر این باورها به تجلی عشق در رمان ژان-کریستف بپردازیم.
انسان و تولد معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولادت معنوی، حیات دوبارهای است که انسان میتواند در همین نشئة دنیایی به آن دست یابد. این تولد منوط به ایجاد تحولاتی در حوزه معنویت و به تعبیری، ولادت طفل جان از دامن ایمان است که ولایت او را پیامبر اکرم ( ص) و به تبع او پیر راهدان، بر عهده دارد. ولادت ثانی مراتب تکامل نفس است که از امّارگی به مقام اطمینان می رسد و یکایک صورتها و پوششهای ناراست را از خود میزداید و سر انجام به صورت الهی و ملکوتی خود دست مییابد. ولادت معنوی محصول مرگ ارادی است؛ این مرگ نوعی فنای اختیاری و میراندن نفسانیات و شهوات است که در پرتو آن، روح به زندگی دیگر دست مییابد. در این ولادت، نفس انواع مرگ را که رهایی از بندها و تعلقات گوناگون است، تجربه میکند تا به حیات معنوی و طیبه دست پیدا کند. در مرگ اختیاری انسان به نحوی به قیامت راه مییابد و آنچه را که آدمی با مرگ اجباری در مییابد، در همین نشئه، بالعیان مشاهده میکند. آنچه عارف را وامیدارد به مرگ اختیاری تن دهد، جوشش و فوران عشق و میل به اتحاد با مبدأ خود است. شوق به اتصال، عارف را به وصال پیش از وصال و مرگ پیش از مرگ، دعوت میکند.
رویکردی نوین در بررسی ماهیت ایمان با نگاه به ساحات وجودی نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام بحث درباره ماهیت ایمان، اغلب تفکیکی برپایه متعلَق ایمان ارائه میشود که براساس آن، ایمان بهگونه کلی یا گزارهای است و یا غیر گزارهای؛ یعنی اگر ایمان به یک یا چند گزاره تعلق گیرد، ماهیتش نیز گزارهای و از سنخ معرفت خواهد بود؛ اما اگر متعلَق ایمان شخص یا موجودی خارجی باشد، ماهیت ایمان از سنخ اموری همچون دلبستگی و وفاداری است. این مقاله با بررسی لوازم این تفکیک نشان می دهد که اولاً این دسته بندی بهلحاظ صوری و منطقی دچار مشکل است و ثانیاً چنان قوت و صلاحیتی ندارد که ماهیت ایمان را روشن کند. بخش دوم مقاله، ایمان را براساس اینکه کدام یک از ساحات سه گانه نفس آدمی بیشتر در آن مؤثر باشند، به ایمان عقل گروانه، اراده گروانه و احساس گروانه تقسیم و شواهدی از نظریات فیلسوفان و متکلمان مسیحی و مسلمان برای هریک از انواع ایمان ارائه میکند.
وحدت دین پیامبران از نظر صاحب مناهج البیان ] نکته پژوهشى ـ 19 [
حوزه های تخصصی:
بحث بر سر حقانیت و نجات پیروان ادیان مختلف امروزه یکى از مباحث مورد توجّه در دین پژوهشى و حوزه فلسفه دین است.
برخى با نگاه پدیدارشناسانه و مشاهده تعدد و تعارض ادیان موجود دیدگاههاى مختلفى درباره حقانیت و نجات پیروان ادیان مختلف ارائه کرده اند. برخى نیز معتقدند که بر اساس تعالیم قرآن و اهل بیت : دین خدا و محتواى رسالت همه رسولان آسمانى واحد است و عملکرد و سرانجام هر فرد مستقل از ادیان متنوعِ موجود قابل بررسى است. نگارنده ضمن طرح نظریه یکى از مفسران معاصر در این موضوع آراء ایشان را درباره موضوعات زیر بررسى کرده است: دین مورد قبول خداوند، علت بروز اختلاف میان امتهاى پیامبران الهى، وحدت دین و اختلاف طرق و سنّت انبیاء، شرط نجات بندگان و نتیجه اعمال نیک کافران.
ایدئولوژی حاکم بر حکومت اموی
حوزه های تخصصی:
دوران پر آشوب پس از قتل خلیفه سوم تا شهادت امام علی (ع) جامعه مسلمین را به سه گروه سیاسی طرفداران خلیفه سوم، شیعیان علوی و غالب جامعه اسلامی که به سواد اعظم معروف بودند تقسیم کرد. گروه اخیر که معتقد بودند شهادت درباره حق و باطل بودن عثمان و امام علی (ع) را به تاخیر اندازند تا خدا در روز قیامت حکم کند، بعدها به تبیین مبانی نظری و دینی خود پرداختند و تبدیل به فرقه ای به نام مرجئه شدند. این ها در زمان خلافت اموی به تدریج به عنوان پایگاه دینی و بازوی ایدئولوژیک بنی امیه عمل کردند و به وسیله نظرات دینی خود در جهت حق و الهی بودن خلافت به توجیه اعمال آن ها پرداختند. این فرقه در طول حیات و سیر تطور فکری خود به ده ها فرقه ی دیگر از جمله مرجئه ی قدریه و مرجئه ی جبریه انشعاب یافت، به طوری که حتی برخی از بزرگان و اندیشمندان آن در جهت مخالفت با بنی امیه برآمدند و به شورش های مخالفان آن ها پیوستند. مرجئه و انشعابات آن تاثیرات فراوانی در مذاهب و فرق اسلامی داشتند و تاثیرات آنان تاکنون در گروه های فکری و مذاهب اسلامی پا برجاست.
سوگند در دعاوی بین الادیانی و بین المللی در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوگند یکی از ادله دعواست که علی القاعده در تمام نظام های حقوقی پذیرفته شده است. بدیهی است هر نظام حقوقی برای اعتبار، تأثیر و نفوذ سوگند، شاید به شرایط ویژه ای توجه کند که عمده این شرایط با ارزش های حاکم بر آن جامعه متناسب باشد.
از آنجا که در جامعه ایرانی عنصر دین و توحید، اصلی ترین ارزش حاکم بر جامعه محسوب می شود، قانونگذار نیز با تأکید بر حفظ این ارزش، صرفاً سوگند با لفظ جلاله را معتبر اعلام کرده است. تأکید بر لزوم این شرط در دعاوی مسلمانان ایرانی با یکدیگر، آنجا که یادکننده سوگند ایرانی و مسلمان باشد کاملاً منطقی است و هیچ گونه پرسش و مشکلی پدید نمی آورد. اما تأکید بر لزوم این شرط در دعاوی غیرمسلمانان ایرانی و بیگانگان (به ویژه بیگانگان غیرمسلمان) پرسش آفرین است؛ پرسشی که قانون ایران به صراحت به آن نپرداخته است. پس باید به استناد اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی، پاسخ پرسش را از فقه و شریعت اسلامی جست وجو کرد.
این مقاله با بررسی موضوع سوگند در دعاوی بین المللی و به ویژه بین الادیانی در فقه اسلامی، تلاشی است برای یافتن پاسخ پرسش مذکور.
بررسی مقایسه ای نتایج ایمان از دیدگاه پولس و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم ادیان ابراهیمی مسئله ایمان است. پولس رسول و فخر رازی، دو متفکر در دو حوزه دینی اسلام و مسیحیت، در این باره به تفصیل اظهار نظر کرده اند. پولس رسول در بحث از نتایج ایمان از نجات، عادل شمردگی، زندگی جدید، ایمنی از شرور و دشمنان، آرامش و دریافت وعده های خداوند سخن می گوید. فخر رازی نیز معتقد است ایمان عقاب کفر را از بین می برد. وی آمرزش گناهان، امنیت دنیا و آخرت، رزق کریم، بهشت و آسایش ابدی، عزت و محبت را از نتایج ایمان می داند. نظرات این دو متفکر درباره نتایج ایمان قابل مقایسه است؛ این مقاله، با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای به بررسی دیدگاه های آن دو در باب نتایج ایمان می پردازد. این بررسی نشان می دهد که هر دو نجات، آرامش، امنیت، آمرزش گناهان و زندگی جدید را از نتایج ایمان می دانند. البته تفاوت هایی در نظرات آن ها نیز وجود دارد.
رابطه ایمان و اخلاق در اندیشه سورن کی یرکگور (1813 – 1855م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، بررسی رابطه ایمان و اخلاق در اندیشه سورن کی یرکگور، به عنوان دو حقیقت انکارناپذیر از واقعیت زندگی بشر را دنبال می کند. نگارندگان برای نزدیک شدن به واقعیت آنچه کی یرکگور، فیلسوف ایمان گرای مسیحی، از ایمان مسیحی تفسیر و تشریح می کند، این رابطه را در دو سپهر دینی و اخلاقی، با دقتی فلسفی و با ریشه یابی در محتوای کتاب مقدس درباره برخی آموزه های مسیحیت نظیر تجسد ، کفاره و تثلیث بررسی می کنند. از سوی دیگر، اخلاق را که حیث عملی آن مورد نظر فیلسوف است، در قیاسی تحلیلی با نوع خاصی از ایمان، به عنوان ایمان حقیقی و مورد تأکید فیلسوف قرار می دهند و رابطه این دو، ایمان و اخلاق را از آن استنباط می کنند.
عقلانیت ایمان از منظر سوین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتدا به دو تلقی از مفهوم عقل اشاره می شود. در ادامه به نگاه ریچارد سوین برن اشاره خواهد شد که مطابق با تلقی نخست از عقل است. همچنین بیان خواهد شد که از نظر سوین برن ایمان دینی و باور عادی، از یک نوع عقلانیت برخوردارند. در این زمینه ضمن اشاره به تعریف رایج معرفت نزد معرفت شناسان، این پرسش را پاسخ می دهیم که ایمان دینی چه نسبتی با معرفت دارد؟ در این زمینه اصولی را، بررسی خواهیم کرد که سوین برن برای عقلانیت باور ذکر می کند. در ادامه به تعریف خاصی که در کلامی اسلامی از ایمان وجود دارد، یعنی ""تصدیق قلبی"" می پردازیم و گفته خواهد شد که مفهوم ایمان مفهومی کاملاً درون دینی و مختص ادیان الهی است. در نهایت به این نتیجه می رسیم که با این تلقی از عقلانیت، ایمان معرفت نیست.
ایمان می آورم تا بفهمم؛ تحلیلی برون گرایانه از دیدگاه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادعای نامأنوس الهی دان آگوستینی مبنی بر مشروط بودن فهم به ایمان ظاهراً با اشکالات متعدّدی مواجه است. ما با تحلیل، نقد و ردّ اشکالات مزبور، جایگاه معرفت شناسانة ادعای این الهی دان را نیز تبیین خواهیم کرد. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش نخست، با تفکیک دو رویکرد متفاوت درون گرایی و برون گرایی در باب مسئلة توجیه معرفتی، نشان خواهیم داد که اشکالات مزبور ناشی از تعهّد به وظایفی معرفتی است که از سوی رویکرد درون گرایی بر فرد تحمیل می شود. بنابراین اگر لزوم تعهّد به چنین وظایفی مرتفع شود، آنگاه اشکالات مزبور نیز منحلّ خواهند شد. رویکرد برون گرایی دقیقاً همین کار را برای ما انجام می دهد. سپس نشان خواهیم داد که اگر چه برون گرایی به خوبی قادرست شرایط مورد نیاز جهت ارائه یک معرفت شناسی عمومی را تأمین کند؛ ولی در مبانی خود متّکی به پیش شرطی است که فقط با تبیینی مؤمنانه فراهم می شود. در بخش دوم مقاله اثبات خواهیم کرد که صرفاً ادعای الهی دان آگوستینی می تواند زمینة مناسبی را برای پیش شرط مزبور فراهم کند.
رنج از دیدگاه مولانا با نگاهی به مسئلة شرّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنج، از سویی مسئله ای وجودی است که هر انسانی را به تأمّل درباره چرایی می کشاند و از سوی دیگر، مسئله ای کلامی فلسفی است که عدل الهی و یا حتی وجود خدا را به چالش می کشد. بدین جهت متفکّران دینی به موضوع چیستیِ رنج، انواع رنج، علل آن و آثار و نتایج آن پرداخته اند. در این تحقیق نشان خواهیم داد که مولانا، در باب رنج ها به نوعی نعل واژگونه معتقد است؛ در پس قهرهای ظاهری، لطف حقیقی می بیند و پشت لطف های ظاهری، رنج های حقیقی را بازمی شناسد. او، رنج حقیقی بنیادی را همان فراق از معشوق ازلی می داند که غفلت از این رنج، به رنج های دیگری خواهد انجامید که از آن ها با عنوان رنج های حقیقی ثانوی یاد کرده ایم. دیگر سختی های زندگی را که مصداق همان لطف های رنج نُما هستند، رنج های مجازی می نامیم و نتایج مرتب بر هر کدام از این رنج ها را از نگاه مولانا بررسی خواهیم کرد. در پایان خواهیم دید که مولانا، بهترین واکنش انسان به درد و رنج های زندگی را نگاه ایمانی دانسته که به یاری آن و بصیرتی که به مؤمنان می بخشد، می توان رنج ها را معنادار و در نتیجه قابل تحمّل کرد. به نظر مولانا، تنها از طریق آگاهی از رنج حقیقی است که می توان راه ایمان را پیمود. در این مسیر، رنج های دنیوی حذف یا انکار نمی شوند؛ بلکه معنادار می شوند و تحمّل آن ها بر مؤمنِ عاشق امکان پذیر و چه بسا حلاوت آمیز می گردد. از نظر مولانا، ایمان عاشقانه بهترین پاسخ به رنج های زندگی است
ایمان از دیدگاه قرآن کریم و عهد جدید
حوزه های تخصصی:
گرایش به ایمان ارزشمندترین حقیقت تاریخ زندگانی بشر است. انسان همواره از راه ایمان با حقیقت مطلق هستی به ارتباطی درونی و عمیق همراه با اعتقاد و اطمینان دست می یابد. بدین لحاظ، ایمان همواره نور امید به سعادت این جهانی و جاودانگی را به مثابه هدیه و لطف الهی بر قلب آدمی به مثابه حقیقت وجود انسانی پرتوافشانی می نماید) در نهایت امر، نه تنها انسان خودیِ خود را فراموش نموده و خواست خود را مقهور خواست خداوند می نماید، بلکه به مقامی دست می یابد که به تمامی معنی و در همه ابعاد وجودی جلوه گر ذات حق تعالی می گردد. از این روی، در این پژوهش کوشش بر این است، نظر به اهمیت و جایگاه قرآن و انجیل بعنوان دو کتاب آسمانی مهم و تأثیرگزار جهان اسلام و مسیحیت، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مفهوم ایمان و مباحث مرتبط با آن بررسی شود) در پایان روشن شده است که این دو کتاب آسمانی در موضوع حقیقت ایمان، متعلق و آثار آن دارای دیدگاه مشترکی هستند.