مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
ایمان
حوزه های تخصصی:
مبحث ایمان مهم ترین مبحث فکری در حوزه دین است. جریانات مختلف فکری در حوزه اسلام به این مسئله پرداخته، و آراء متنوعی پدید آورده اند.
صاحب تفسیر مواهب الرحمن، آیت الله سیدعبدالاعلی سبزواری، مستند به روایات پیامبر و ائمه معصومین ایمان را آمیزه ای از تصدیق قلبی، اظهار زبانی و عمل با جوارح، و حقیقت ایمان را متشکل از همه این عناصر میدانسته، همچنین عمل را جزء حقیقت ایمان میداند. اما این نظر را نباید با نظر برخی متکلمان معتزلی و خوارج که عمل را داخل در ایمان میدانند یکی دانست؛ زیرا، ایشان افزون بر این، ایمان را امری تشکیکی و ذومراتب میدانند. در این معنا ایمان صرفاً جنبه اجتماعی و حقوقی داشته، اطلاق ایمان بر تمام این مراتب به طور حقیقی نیست؛ بلکه تنها مرتبه عمل به شریعت الهی، ایمان حقیقی است.
مقایسه دیدگاه توماس آکوئینی و ملاصدرا در باب حدوث یا قدم عالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر نحوه نگرش دو متفکر اسلام و مسیحیت یعنی توماس آکوئینی و ملاصدرای شیرازی را نسبت به مسئله حدوث و قدم عالم بررسی می کند. توماس آکوئینی با دو اندیشه متفاوت روبروست: یکی قدم عالم که مبتنی بر نظریه ارسطو و پیروان اوست؛ و دیگری حدوث زمانی عالم که برگرفته از متون مقدس مسیحی است. وی دلایل مطرح شده بر اثبات قدم زمانی عالم را قانع کننده نمی داند و مورد نقد قرار می دهد. آکوئینی اگرچه حدوث زمانی عالم را می پذیرد ولی تنها نگاه تعبدی به آن دارد و در پایان، مسئله حدوث و قدم عالم را جدلی الطرفین می داند. در مقابل، صدرالدین شیرازی ضمن پذیرش حدوث زمانی عالم، نقطه آغازی برای آن قائل نمی شود و آن را از دریچه بدیع حرکت جوهری اثبات می کند؛ بنابراین با رویکردی عقلانی جدای از تعبد در جایگاهی رفیع نسبت به توماس آکوئینی قرار می گیرد.
از «اسرار خودی» تا «رموز بیخودی»(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله کوشش شده است تا فلسفه ی «خودی» و «بیخودی» اقبال لاهوری در
مثنو ی ها ی «اسرار خودی» و«رموز بیخودی» مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
اقبال معتقد است که شرقیان بویژه مسلمانان شخصیت خود را گم کرده و «خویشتن» خویش را فراموش نموده و در نتیجه مجذوب و مرعوب غرب شده اند. اهل اسلام باید به اسرار نهفته ای که در «خودی» خود دارند پی ببرند و به نیروهای بالقوه ی خود فعلیت دهند «خودی» در تعبیرات اقبال یعنی خودآگاهی، خودیابی، خودشناسی، خودباوری در مثنوی اسرار خودی. عواملی که باعث تقویت واستحکام «خودی» می شوند عبارتند از:امید وآرزو، عشق وایمان، همت واراده قوی.
عوامل تضعیف خودی عبارتند از: سوال و گدایی، عدم اتکا به داشته های خویش ،احساس ضعف و ناتوانی؛ همچنین اقبال برای تربیت خودی به سه مرحله قایل است:مرحله ی اول اطاعت از دستورات قرآن، مرحله ی دوم ضبط نفس وخویشتن داری از مناهی، مرحله ی سوم نیابت الهی است، در این مرحله انسان به مقام «ابَرَ مرد» یا خلیفه ی اللهی ترقی می کند.
«بیخودی» یعنی محو در جامعه ی اسلامی، همراه با حفظ شوونات فردی. همچنان که اقبال در «اسرار خودی» عمل به دستورات قرآن توصیه می نماید. در اینجا نیز جامعه ی اسلامی را جهت غلبه بر نا امیدی وترس واندوه و همچنین نظام بخشیدن به جهان به پیروی از احکام شریعت وسنت نبوی دعوت می نماید.
نقش شخصیت مادر در تربیت دینی فرزند
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی بر «ویژگی های مادر در تربیت دینی» فرزند است. جهت دستیابی به این مهم سعی شده تا با تصویر شخصیت اسلامی مادر به عنوان موثرترین مربی، روند دینداری فرزند ترسیم شود. شخصیت بهنجار از نظر اسلام به شخصیتی اطلاق می شود که سه لایه وجودی او (بینش، گرایش، کنش) به عنوان انسان الهی در سمت و سوی الهی باشد. در واکاوی هر لایه مسائل مرتبط آن لایه با فرآیند تربیت دینی فرزند بیان شده است. از همین رو در بحث بینش و شناخت مادر نسبت به دین، خود (نفس)، موقعیت مادر و فرزند، خود فرزند به عنوان فردی منحصر به فرد و مسائل مرتبط با تربیت دینی اشاره شده که هر کدام به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و بعد در بحث عواطف و عمل، جهات و چگونگی اثرپذیری از این شخصیت بهنجار مورد تحلیل قرار گرفته است.
معناشناسی «میثاق غلیظ» در پیمان همسری و بررسی مولفه های بنیادین وفاداری به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استناد به آیات قرآن و دیدگاه های واژه شناسان و مفسران به تحلیل معناشناختی از تعبیر قرآنی «میثاق غلیظ» پرداخته تا جایگاه والای پیمان زناشویی و ضرورت وفاداری به آن را تبیین کند، آن گاه دو عنصر ایمان که ریشه در حوزه درونی انسان ها دارد و معاشرت به معروف که مربوط به حوزه اخلاق و رفتار آدمی است، به عنوان مولفه های بنیادین و تاثیرگذار در فرایند وفاداری به پیمان همسر کنکاش شده تا راهبردهایی برای تحقق اهداف اصل 10 قانون اساسی مبنی بر پاسداری از قداست خانواده و استواری روابط خانوادگی ارائه کند و در پایان پیشنهاد کرده در قانون مدنی وفاداری به میثاق همسری در ضمن وظایف همسران تصریح شده و کاربرد واژه میثاق در پیمان ازدواج در متون آموزشی، رسانه های جمعی و محاورات عمومی عنایت شود.
سیمای مِهر؛ مفهوم شناسی و مصادیق احسان در قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
احسان یکی از آموزه های وحیانی و از مفاهیم بنیادین و پردامنه قرآن است. اغلب تعاریف احسان در منابع تفسیری به سبب گستردگی مصادیق و مؤلفه های معنایی و نیز خلط میان معانی مختلف آن، جامع و مانع نیستند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، به صورت تفسیر قرآن به قرآن و با هدف بازشناسی دقیق یکی از مفاهیم کلیدی قرآن، به بررسی مفهوم و مصادیق گوناگون احسان، نسبت آن با مفاهیم قرآنی دیگری مانند تقوا، ایمان و عمل صالح، حسنه، کفر، تکذیب آیات الهی، ظلم و تعدی از حدود الهی پرداخته است. بررسی آیات نشان میدهد که قرآن کریم با توجه به آشنایی کامل عرب عصر نزول با مفهوم احسان،آن را که بیش تر در قلمرو روابط انسانی به کار میرفت، به حوزه معنایی نسبتاً جدیدی آورده است. مفهوم یاد شده هر چند صبغه غالب اخلاقی دارد، امّا قلمرو معنای قرآنی آن، افزون بر چارچوب کلّی اعتقادی، با ترسیم نظامی از ارزش های اساسی اسلام، که در هم تنیده و تفکیکناپذیرند، شاکله عاطفی، رفتاری و گفتاری مؤمنان را در حوزه های گوناگون ارتباط با خدا، خود، دیگران، دین و بیگانگان به تصویر کشیده است.
بررسی ساختار و کارکرد دانش الهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به اختصار به پرسش «رابطة ایمان و عقل» و «رابطة دین و فلسفه» پاسخ میدهد. بحث از روش شناسی الهیات و نیز چگونگی ارتباط این دانش با «علم مدرن» و نیز رابطه بین آن و فرهنگ از دیگر مباحث این مقاله است.
الهیات دانشی هنجاری است که نیاز به تعامل با همه علوم انسانی ـ اجتماعی و حتی تجربی دارد. و مبتنی بر عقلانیت است. با بهره گیری از روش های متنوّع استدلال، به «توجیه معرفتی» گزاره های دینی میپردازد. این مقاله، ضمن شناساندن ماهیت عقلانی الهیات به منزلة یک دانش متمایز و مستقل، به کارکردها و پیوندهای آن با فرهنگ جامعه و جایگاه و ضرورت آن پرداخته تا معلوم گردد که وجود این دانش پاسخگوی چه نیازی است و چرا تقریباً در بستر همه ادیان چنین دانشی رشد یافته است. امروز نیز در متن همه سنن دینی حضور دارد.
نظریه ایمانِ اشاعره
حوزه های تخصصی:
جایگاه ویژة ایمان در میان مفاهیم دینی، سبب شده است که هریک از سنت های دینی دیدگاهی تفصیلی را دربارة معرفت شناسی ایمان، ماهیت ایمان و ویژگیهای آن بپرورانند. امروزه چنین دیدگاهی را نظریة ایمان مینامند. هدف از نگارش این مقاله، استخراج مؤلفه های اصلی نظریة ایمان متکلمان اشعری متقدم است. با مرور دیدگاه های جمعی از مهم ترین متکلمان اشعری متقدم (از ابوالحسن اشعری تا پیش از غزالی) و تحلیل آن میتوان به نظریه ای با این ویژگیها مختصات زیر دست یافت: در نظر اشاعره منشأ ایمان، یقین درونی به اخبار رسول است؛ ماهیت ایمان، حقیقتی قلبی و ارادی است؛ متعلَّق ایمان از سنخ گزاره هاست و آنچه آدمی را به سوی آن میانگیزاند، امید به فضل خدا در ثواب و عقاب است؛ علت بیرونی تحقق ایمان، ارادة خداست؛ مسلمان بودن با مؤمن بودن تفاوت دارد؛ ایمان، تحتِ عقل (عقلِ مأمور و مؤید با شرع) و فوقِ علم است؛ معرفت، شرط لازم ولی غیرکافی ایمان، و حس درونی و تسلیم قلبی شرط کافی آن است.
خواسته های متعالی اولیای خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان مؤمن همواره باید دارای امید صادق باشد: از یکسو، امید و یقین به الطاف الهی و خیر او داشته باشد و از سوی دیگر همه همت و تلاش خویش را برای نیل بدان به کار گیرد. هرچند درخواست آمرزش گناهان و نجات از عذاب الهی از خدای متعال باید برای ما مهم باشد، اما این نباید همه مقصود ما باشد. از این رو، باور به اینکه توجه خاص الهی شامل حال بندگان مؤمن خداست و نیز این نکته که مقام بندگی و عبودیت بالاترین مرتبه کمال است، اقتضا میکند هرگز به درخواست های ناچیز دنیایی بسنده نکنیم.
این نوشتار، باور به نظام حکیمانه الهی و نقش آن در اطمینان قلبی و آرامش روانی را به بحث گذاشته و کارکرد آن را در هدایت و رستگاری و نیز تحمل مصائب توضیح میدهد.
راهکارهای گسترش و نهادینه کردن عفاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عفت و عفاف یکی از ارزش های اخلاقی است که همواره در متون دینی مورد تأکید قرار گرفته و نقش بسزایی در سلامت فرد و اجتماع دارد که سعادت و کمال و یا انحطاط یک فرد یا جامعه در گرو آن میباشد. از این رو، راه تحصیل و دستیابی عفت و به دنبال آن، چگونگی حفظ آن، از جمله مواردی است که در بحث عفت مورد اهمیت است و بیتردید در متون دینی علاوه بر تأکید بر عفت به عنوان یک ارزش اخلاقی، راهکارهایی نیز برای گسترش و نهادینه شدن آن در فرد و جامعه ارائه گردیده است.
این نوشتار به روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی، به بخشی از این راهکارها پرداخته و مورد تبیین و بررسی قرار داده است.
نقش اعتقادات، بینش ها و باورهای دینی در کارآمدی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحلیلی و توصیفی و با هدف شناسایی و استخراج باورهای دینی مؤثر در تقویت، استحکام و کارآمدی خانواده از آیات و روایات صورت گرفته است.
در این پژوهش، به مهم ترین بینش ها و باورهای دینی اشاره شده است که بر روابط و رفتارهای اعضای خانواده اثر میگذارد و آن را به خانواده ای کارآمد تبدیل میکند؛ چنانکه نبود چنین بینش هایی، سبب ناکارآمدی خانواده و شکل گیری روابط نامناسب خواهد شد.
نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس منابع دینی، ایمان به خدا، اعتقاد به رسالت و امامت و زندگی پس از مرگ، مهم ترین باورهای دینیاند که خانواده را کارآمد میکند. بر اساس نتایج پژوهش بینش ها، باورهای دینی از سه بُعدِ معنادهی به زندگی، اجرای وظایف و تکالیف توسط اعضای خانواده، و مواجهه با مشکلاتی که در خانواده پدید میآید، بر کارآمدی خانواده اثر میگذارد.
معرفت شناسی توماس آکوئیناس و نقش خداوند در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون فلسفی سرشار از مباحث گسترده ای در عرصه معرفت شناسی است. این نوشتار در پی تبیین نظریه شناخت از دیدگاه توماس آکوئیناس و برجسته نمودن جایگاه خداوند در این منظومه فکری است. بدین منظور، بحث از جایگاه عقل و ایمان، از مسائل ضروری این نوشتار است. پژوهش حاضر، که با مراجعه به آثار خود توماس و نیز آنچه که در مورد او به نگارش درآمده انجام گرفته است، بر این باور است که در اندیشه توماس گزاره های دینی در نسبت با گزاره های عقلانی درجه یقین بالاتری را به خود اختصاص میدهند. در نظر او، انسان بدون امدادهای وحیانی از کسب حقیقت ناتوان است.
به نظر نگارنده، اعتقاد به خداوند از سه جهت در فلسفه توماس اهمیت دارد: خداوند به مثابه عنصر اصلی در باب ایمان، خداوند به مثابه متعلق شناخت؛ خداوند به عنوان غایت تمام معارف بشری.
رابطة عقل و ایمان از منظر ملاصدرا و کرکگور (تبیین مفاهیم ایمان و عقل از دیدگاه ملاصدرا و کرکگور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین رابطة عقل و ایمان یکی از مهم ترین دغدغه های کرکگور و ملاصدراست. مهم ترین ویژگی ایمان نزد کرکگور ماهیت ضد عقلی یا پارادوکسیکال بودن آن است. در این تفکر، فرد هرگز نمی تواند با تفکر عقلانی و توسل به شواهد تاریخی به ایمان دست یابد. حیات ایمانی نزد کرکگور، اساساً، همان حیات در درون مسیحیت است و همین ایمان مسیحی است که آن را در برابر تمام منازعات نظری حفظ می کند.
از طرف دیگر ملاصدرا معتقد است که ایمان گرچه امری مربوط به قلب است، منحصر به معرفت کشفی نیست؛ بلکه معرفت خدا با دلیل و برهان، یعنی اعتقادی که از طریق عقل نظری حاصل شود، می تواند ایمان قلبی محسوب شود. به عبارت دیگر، تمامی کوشش وی بر این متمرکز است که میان عقل و ایمان یا عرفان و برهان آشتی برقرار کند.
ایمان و جایگاه عمل از دیدگاه مرجئه و متفکران اولیه پروتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ایمان» کلید نجات و رستگاری انسان ها بشمار میرود؛ ازاین رو، متکلمان و فلاسفه هر دین درصدد تعیین ماهیت و تبیین حقیقت و گوهر آن برآمده، دامنه بحثِ ایمان که از سال های اولیه ظهور هر یک از دو دین اسلام و مسیحیت مطرح شده بود، به امروز کشیده شده است و بسیاری از اندیشمندان در تکاپوی بررسی آنند. از مباحثی که درباره مسئله ایمان مطرح میشود، «عمل» و نقش آن در شکل گیری ایمان است. پرسش این است که چه ارتباطی بین عمل و ایمان برقرار است؟ آیا عمل صالح ایمان را میسازد یا ایمان مستقلاً تشکیل شده و به دنبال آن عمل از مؤمن بروز میکند. این گفتار درصدد بررسی مفهوم ایمان و جایگاه عمل از دیدگاه مرجئه (از نخستین فرقه های اسلامی) و پروتستان (یکی از سه فرقه بزرگ مسیحیت) است. به نظر میرسد این دو گروه در این مسئله که عمل از ارکان ایمان نیست، با هم اشتراک دارند.
ارتداد و احکام مربوط به آن در فقه
حوزه های تخصصی:
«ارتداد» یکی از پدیده های شوم در زندگی فرد مسلمان است و منظور از آن، بازگشت از ایمان به کفر می باشد. مرتد، اصلی از اصول دین و حکمی از احکام ضروری دین را بعد از اقرار و پذیرش انکار می کند. اگر پدر و مادر شخص و یا یکی از آن دو مسلمان باشند و فرزند آن ها بعد از بلوغ، به اسلام مقر باشد و بعد، از اسلام برگردد، «مرتد فطری» است. اگر کسی که مسلمان زاده نیست بعد از بلوغ، اسلام را بپذیرد و سپس از اسلام برگردد، او را «مرتد ملی» می گویند. مرتد فطری اگر مرد باشد، با وجود شرائط خاص متحمل عقوبت های ویژه و اعدام می شود؛ اما به مرتد ملی و بانوان مهلت توبه می دهند. مقاله حاضر بعضی از احکام مرتدین و نیز حکمت شدت عمل در مقابل این افراد را بررسی نموده است.
معقولیت باور دینی ، مقایسه رهیافت کرکه گور و غزالی
حوزه های تخصصی:
آنچه قابلیّت مقایسة آرای کرکگور و غزالی را فراهم میسازد، رویکرد معترضانة این دو الهیدان به تفسیر رایج از دین؛ و به طور خاص، به مسئلة معقولیّت باور دینی است. مخالفت کرکگور با نظامهای فلسفی پیش از خود، خصوصاً نظام هگلی مشهور است. دغدغة او، بیشتر متوجّه تأثیر نامطلوب این نظامها بر فهم زمانه از دین است. او، در مواجهه با مسئلة عقل و ایمان، با تکیه بر مبانی فلسفة وجودی خود، به ویژه اینهمانی حقیقت و انفسیّت، جانب ایمان را میگیرد. او تمام تلاشهایی را که سعی در معقول نشان دادن باورهای دینی و کشاندن دین به حوزه پژوهشهای آفاقی دارند، بیحاصل و حتّی مضر به حال دین و دینداری میداند. لذا میتوان کرکگور را یک ایمانگرای افراطی دانست.
اما رویکرد غزالی به مسئلة عقل و ایمان، تقریباً با بسیاری از نظریههای توجیه قابل تطبیق است. او، گاه یک عقلگرا، حتی در حوزة تصوف، است؛ و گاه چنان جانب ایمان را میگیرد که صرف تصدیق جازم را در حصول ایمان نجاتبخش میداند. نگاه او، ناشی از توجّه خاصّ به تفاوت میان آدمیان است. او برای انسانها مراتبی قائل است که هر فرد از هر مرتبه، با توجّه به ظرفیّت و شاکلة وجودی خود، طریقی را برای رسیدن به ایمان و باور دینی برمیگزیند. ازاین رو، ایمان عوام را به همان اندازه معقول و نجاتبخش میداند که ایمان اهل فلسفه و تصوّف چنان است.
تفسیر فلسفی کرکه گور و لویناس از داستان ابراهیم (ع)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیدهایم دو روایت متفاوت از داستان حضرت ابراهیم(ع) را از نگاه سورن کرکگور و ایمانوئل لویناس بیان کنیم. این مقاله دو بخش دارد. بخش اول شامل تصویر اگزیستانسیالیستی کرکگور از ابراهیم است که میکوشد برتری ایمان بر عقل را با تعلیق اخلاق تبیین نماید. کرکگور معتقد است تعلیق غایتشناختی اخلاق، ابراهیم را از قاتل بودن نجات خواهد داد و لذا قربانی کردن اسحاق، به معنای تخطّی از اخلاق نیست. بخش دوم شامل تصویر اخلاقی لویناس از ابراهیم و قربانی کردن اسحاق است. لویناس بر این باور است که لحظة اصلی داستان ابراهیم، هنگامی است که ابراهیم با شنیدن ندای دوم الهی، به اخلاق باز میگردد و اسحاق را نمیکشد. به نظر این فیلسوف، رابطة ابراهیم و خدا از طریق چهرة اسحاق صورت میگیرد؛ و لویناس، این رابطه را با مفهوم کلیدی رابطة «چهره به چهره» توصیف میکند؛ ماهیت این رابطه، بیش از آنکه دینی باشد، اخلاقی است.
مرگ، نومیدی و ایمان در اندیشه کرکه گور
حوزه های تخصصی:
از نظر کر کگور، آگاهی از مرگ حقیقتاً حائز اهمیت است؛ زیرا دلهره ای ضروری می آفریند که ما را در مراتب بودن یا خودآگاهی، از حیاتی حسّی و نامتأمّلانه به حیاتی متأمّلانه تعالی می بخشد. اما مراد او از مرگ، بیماری به سوی مرگ یا همان نومیدی است. از نگاه کر کگور، این بیماری که در روح و نفس ما پدیدار می شود، مرگی درونی است. نومیدی خود نتیجه ای از آلودگی ما به گناه است. مراد او از بیماری به سوی مرگ، آن بیماری ای نیست که پایانش مرگ معمول و متعارف است. کرکگور، راه رهایی از این مرگ را ایمان می داند. در نظر او، ایمان رابطهای خصوصی و شخصی با خداست.
چیستی ایمان و رابطه آن با اسلام از دیدگاه خواجه طوسی
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه خواجه نصیر، معنای لغوی «ایمان»، تصدیق و باور داشتن است؛ و در اصطلاح، «تصدیق قلبی و زبانی» است به طوری که اوّلی بدون دومی و دومی بدون اوّلی کافی نیست. به نظر خواجه نصیر، ایمان ظنّی و تقلیدی در سلسله مراتب ایمان قرار دارند و هر دو، جزء مراتب پایین ایمان می باشند اما ایمان یقینی، بالاترین مرتبة ایمان است. ایشان معتقد است اسلام و ایمان، از جهتی مغایر و از جهتی مشابه و عین یکدیگر هستند. لذا به لحاظ حکم، اسلام أعمّ از ایمان است ولی با توجه به مفاد و مضمون برخی از آیات قرآن، اسلام و ایمان برابرند. همچنین «عمل» از مفهوم «ایمان» خارج است؛ زیرا در آیات قرآن مجید، «عمل» به «ایمان» عطف گردیده و این، دلیلی است بر بیرونی بودن «عمل» نسبت به ایمان.