مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
عدم قطعیت
حوزههای تخصصی:
امروزه ظهور فناوری اطلاعات در حوزه صادرات موجب افزایش تجارت کالاها و خدمات صادراتی در حوزه جهانی شده است و همین امر دلیل محکمی برای ایجاد کیفیت در عرصه کالاهای تولیدی در بازار رقابت جهانی شده است. کیفیت و سرعت عرضه کالاهای صادراتی در یک کشور باعث می شود رتبه صادراتی آن کشور در بازارهای بین المللی نیز افزایش یابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اعمال نفوذ سیستم های کسب وکار بر عملکرد زنجیره تأمین با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده نوآوری فرآیند و عدم اطمینان می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شرکت های صادراتی استان تهران در نظر گرفته شده است. برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده گردید و برای جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS استفاده شده است. یافته های تحلیلی تحقیق نشان می دهد عوامل سازمانی شامل جهت گیری فن آوری فعال، اتصال فناوری اطلاعات، ارتباطات داخلی تأثیر مثبتی بر اعمال نفوذ سیستم های کسب وکار دارد. همچنین مشخص شد عوامل درون سازمانی شامل ایضاً فشار اعضای زنجیره تأمین و کیفیت ارتباط با اعضا تأثیر مثبتی بر نفوذ سیستم های کسب وکار دارد. درحالی که تأثیر نوآوری فرآیند و عدم قطعیت به عنوان تعدیل کننده تأیید نشد. با توجه به رقابتی شدن و شرایط حاکم کشور درزمینه صادرات باید سعی کرد بستری مناسب برای ایجاد نوآوری فرآیندها ایجاد کرد تا با استفاده از فرآیندهای خودکار موجب افزایش سرعت و دقت و کاهش هزینه ها در زمینه صادرات شد.
بررسی دیدگاه های فلسفی فیزیکدانان قرن بیستم
حوزههای تخصصی:
در تعبیر کپنهاگی مکانیک کوانتمی، از فرمالیسم ریاضی نظریه کوانتوم به پیش بینی تجارب می پردازند، آنچه قابل مشاهده است واقعیت دارد و وراء آن واقعی نیست. نظریه کوانتومی آخر خط فیزیک است و هر سوالی که مکانیک کوانتوم نتواند جواب دهد قابل تحقق نیست. کپنهاگی ها در مورد واقعیت اشیاء کوانتمی، نظرات متفاوتی دارند: بعضی معتقد بودند که واقعیتی وراء پدیده ها وجود ندارد، بعضی معتقد بودند که جهان اتمی، پر از استعداها و توانایی هایست که با اندازه گیری به فعلیّت می رسد و ... . اما اینشتین، بوهم و همفکران آنها معتقد هستند که ما چیزی داریم بنام حالت واقعی یک سیستم فیزیکی که به طور عینی وجود دارد، مستقل از هرگونه مشاهده یا اندازه گیری، و این قابل توصیف به وسیله مفاهیم فیزیکی است. منظور از تحقیقات فیزیکی شناختن این واقعیت فیزیکی است، آنچنان که هست، یعنی شناخت ماهیت اشیاء مستقل از ذهن انسان. آنها معتقداند که طبیعت را صرفاً از راه آزمایش ها و داده های تجربی نمی توان شناخت، بلکه باید سراغ ذهن خلاق انسان برویم و با تعبیه ساختارهای نظری، نمایشی از واقعیت فیزیکی را به دست آوریم. اما باید به طور مرتب این ساختارهای نظری را به کمک تجربه اصلاح کنیم تا به واقعیت فیزیکی نزدیک و نزدیک تر شود.
مدل تصادفی چندهدفه به منظور تعیین نوع، ظرفیت و محل نصب تولیدات پراکنده در زنجیره تأمین جدید صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل هزینه بالای ساخت نیروگاه های بزرگ و متمرکز و مشکلات خطوط بلند انتقال انرژی، صنعت برق به سمت استفاده از تولیدات کوچک و توزیع شده در نزدیکی محل مشترکین سوق یافته است. از سوی دیگر با توجه به مشکلات زیست محیطی، بخشی از این تولیدات توزیع شده مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر هستند که رفتار تصادفی دارند. تعیین محل قرارگیری و ظرفیت این تولیدات در سطح شبکه توزیع تأثیر بسزایی در مدیریت منابع مالی و بهبود پارامترهای زنجیره تأمین دارد. در این پژوهش یک مدل جامع چندهدفه و احتمالاتی به منظور تعیین محل نصب، نوع و ظرفیت بهینه تولیدات پراکنده در سطح زنجیره تأمین جدید برق پیشنهاد شده است. هدف گذاری نهایی این مدل کمینه سازی تلفات انرژی، هزینه های سرمایه گذاری و بهره برداری، انرژی تأمین نشده و آلاینده های زیست محیطی است. مدل پیشنهادی بر روی یک شبکه 33 ناحیه ای توسط نرم افزار متلب اعمال و به صورت چند هدفه توسط الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب حل شده است. نتایج نهایی، اثربخشی روش پیشنهادی را در ابعاد مختلف اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی در زنجیره تأمین برق نشان می دهند.
طراحی مدل احتمالاتی زنجیره تأمین پایدار در صنعت برق با نفوذ تولیدات تجدیدپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش انتشار گازهای گلخانه ای، گرمایش زمین و حمایت دولت ها از منابع تجدید پذیر از یک سو و پیشرفت های اخیر در تولید برق و فناوری های مرتبط با آن ازسوی دیگر باعث نفوذ تولیدات مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر در زنجیره تأمین شبکه برق شده است. نفوذ این منابع باوجود قطعیت نداشتن در توان خروجی آنها، برنامه ریزی زنجیره تأمین شبکه برق را با چالش های جدی مواجه کرده است. در این پژوهش یک روش مؤثر و کارآمد برای برنامه ریزی امنیتی و احتمالاتی توسعه زنجیره تأمین شبکه برق با در نظر گرفتن عدم قطعیت تولید منابع تجدیدپذیر و عدم قطعیت پیک بار مصرفی ارائه شده است. در روش پیشنهادی حد بالایی برای میزان قطع بار مجاز در نظر گرفته شده است و اثر عدم قطعیت های موجود و تغییرات حد بالای قطع بار بر هزینه سرمایه گذاری زنجیره تأمین ارزیابی شده است. روش پیشنهادی به وسیله نرم افزار MATLAB روی شبکه پیاده سازی و به وسیله الگوریتم ژنتیک حل شده است. مدل نهایی این روش را می توان به طور مؤثر برای برنامه ریزی زنجیره تأمین شبکه برق با نفوذ تولیدات مبتنی بر انرژی های تجدیدپذیر به کار گرفت.
عدم صلاحیت مرجع کیفری در ارزیابی ماهوی گواهینامه های ثبت در دعوای نقض حقوق مالکیت صنعتی
منبع:
فصلنامه رأی دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
65 - 91
حوزههای تخصصی:
گواهینامه ثبت اختراع، طرح صنعتی و علامت تجاری دلالت بر حق انحصاری دارنده گواهینامه نسبت به بهره برداری از موضوع ثبت شده دارد. در واقع، موضوع ثبت شده در قلمرو انحصار دارنده گواهینامه قرار دارد و اگر دیگران به بهره برداری از آن موضوع بپردازند با ضمانت اجراهای حقوق مالکیت صنعتی مواجه خواهند شد. قاعدتاً تا زمانی که گواهینامه به اعتبار خود باقی است، مرجع قضایی، اعم از حقوقی و کیفری باید به آن ترتیب اثر دهد و ناقض را محکوم نماید. با این حال، در رأی مورد بررسی در این مقاله، پس از طرح شکایت کیفری، دادسرا با ارجاع امر به کارشناس، تلاش می کند درستی یا نادرستی ثبت را احراز نماید و پس از عدم احراز صحت ثبت، مبادرت به صدور قرار منع تعقیب می نماید. در این نوشتار سعی بر آن است، این رأی را به بوته نقد کشیم و با توجه به جایگاه تشریفات و عدم قطعیت ذاتی در نظام مالکیت صنعتی با نگاهی نقادانه به تحلیل استدلال های انجام شده در آن رأی بپردازیم.
سناریوهای آینده ی مشارکت عمومی در خط مشی گذاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
181 - 204
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: منشأ مشارکت عمومی در فرآیند تصمیم گیری های سیاسی به دموکراسی در یونان باستان بازمی گردد و در قرن های بعد در معرض تغییرات مداوم بوده است. پس از یک مرحله بی توجهی در نیمه نخست قرن بیستم، از دهه 1960، مشارکت عمومی به عنوان یک ابزار اساسی توسط دولت ها برای تقویت مشروعیت، اعتماد عمومی به دولت و بهبود شفافیت فرآیندهای تصمیم گیری مورد استفاده قرار گرفت و به شکلی ویژه در سال های اخیر با گسترش انقلابی فناوری اطلاعات و ارتباطات از اهمیت بالایی برخوردار شده است. در ایران نیز این موضوع به تازگی مورد توجه خط مشی گذاران قرار گرفته است. بااین حال، در حال حاضر در ایران شهروندان کمتر در فرایند خط مشی گذاری عمومی نقش ایفا می نمایند. به طوری که این کمبود به عنوان یک چالش و ضرورت تعامل سیستم خط مشی گذاری عمومی با شهروندان و جامعه مدنی به عنوان یک نیاز اساسی مطرح گردیده است و نیازمند پژوهش است. علی رغم بحث های دانشگاهی زیادی که در زمینه مشارکت عمومی وجود دارد، در مورد اینکه تا چه میزان امکان به کارگیری سازوکارهای مشارکت مستقیم در خط مشی گذاری در آینده ایران وجود دارد، پژوهشی انجام نشده است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی سناریوهای آینده مشارکت عمومی در خط مشی گذاری است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر رویکرد، آینده پژوهانه است. آینده پژوهی دارای روش های چندگانه ای است، در این پژوهش از روش برنامه ریزی سناریو به عنوان روش اصلی استفاده شد. برای رسیدن به سناریوهای نهایی نقشه راه چهار مرحله ای تنظیم شد. مرحله اول از فرایند این پژوهش به ادبیات اختصاص داشت. در مرحله دوم پژوهش پیشران ه ای تأثیرگذار بر مشارکت عمومی در خط مشی گذاری شناسایی شد. برای این منظور، ابتدا پیشران ه ای شناسایی شده در مرحله اول جهت تصحیح و تکمیل در اختیار خبرگان قرار گرفت و پس از مصاحبه با خبرگان پژوهش، از تکنیک تحلیل تم به منظور دسته بندی پیشران های نهایی استفاده شد. در نهایت پس از شناسایی پیشران های نهایی، ماتریس تأثیرات متقابل تشکیل شد و با رویکرد پنل خبرگی تکمیل گردید. بر اساس رویکرد تحلیل اثرات متقابل، مهم ترین عدم قطعیت های مرتبط با موضوع پژوهش شناسایی شدند. در مرحله سوم، بر اساس عدم قطعیت های شناسایی شده مرتبط با موضوع، پرسشنامه های عدم قطعیت طراحی شد. پرسشنامه های طراحی شده میان جامعه آماری توزیع گردید. نتایج به دست آمده از پرسشنامه های عدم قطعیت، ورودی لازم برای ساخت سناریوها را فراهم آورد. در مرحله نهایی پژوهش، پس از شناسایی عدم قطعیت های بحرانی، چارچوب سناریوها طراحی و به توصیف آن ها پرداخته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد آینده ی مشارکت عمومی در خط مشی گذاری از پیش معین نیست و متأثر از دو عدم قطعیت است؛ از یک سو نوع حکومت می تواند بر وضعیت مشارکت عمومی در خط مشی گذاری تأثیر بگذارد و از سوی دیگر فرهنگ ملی در این عرصه به دلایل مختلف می تواند مشارکتی یا اقتدارطلبی باشد. بدین ترتیب وضعیت مشارکت عمومی در خط مشی گذاری متفاوت خواهد بود. در همین رابطه چهار سناریوی دموکراسی تفاهمی (از تقاطع فرهنگ مشارکتی و حکومت دموکراتیک)، دموکراسی اکثریتی (از تقاطع فرهنگ اقتدارطلبی و حکومت دموکراتیک)، اقتدارگرایی انتخاباتی (از تقاطع فرهنگ مشارکتی و حکومت اقتدارگرا) و سیستم بسته (از تقاطع فرهنگ اقتدارگرایی و حکومت اقتدارگرا) مورد بررسی قرار گرفت. بحث و نتایج: از میان سناریوهای پژوهش، تنها در دو سناریوی دموکراسی تفاهمی و دموکراسی اکثریتی امکان مشارکت وجود دارد. بااین حال، مشارکت قوی تنها در سناریوی دموکراسی تفاهمی می تواند تحقق یابد. دلیل آن نیز این است که هر چه در یک سیستم سیاسی رأی دهندگان در انتخابات نفوذ بالایی داشته باشند، نفوذ کمتری به وسیله مشارکت مستقیم می تواند اعطا شود و بالعکس. به گونه ای که در دموکراسی های اکثریتی مشارکت مستقیم چندان معنایی ندارد، چراکه رقابت های انتخاباتی را کم اهمیت می کند. بدین صورت که رأی دهندگان کانال های مشارکتی دیگری غیر از انتخابات برای نفوذ بر تصمیمات مجلس در اختیار دارند و در نتیجه ممکن است تمایل زیادی برای شرکت در انتخابات از خود نشان ندهند. بر اساس نتایج پژوهش؛ پیشنهاد ها زیر برای ایران قابل ارائه است: (1) پیش نیاز مشارکت، شهروندان آگاه و توانمند است و برای این منظور تقویت ابزارهای دموکراسی (رسانه های آزاد، احزاب قوی، جامعه مدنی قوی) بسیار بااهمیت است، چراکه مشارکت شهروندان حاصل دانش شخصی، اعتماد و تبلیغات است. ازاین رو، وجود احزاب و جامعه مدنی قوی و پاسخگو بسیار مهم است و در غیر این صورت به یکی از نقاط ضعف مشارکت مستقیم تبدیل می شود. (2) بر اساس ساختار سیاسی و بافت فرهنگی از سازوکار مشارکتی خاصی استفاده شود. که در ایران به نظر می رسد دموکراسی اکثریتی با توجه به فرهنگ سیاسی جوابگوتر است و در دموکراسی های اکثریتی همچنان که بیان شد مشارکت مستقیم چندان معنادار نیست. (3) بااین حال، در سال های اخیر با توجه به رشد آگاهی های مردم و تکنولوژی و از طرف دیگر بی اعتمادی نسبت به سیاست مداران، منجر به این شده است که موضوع مشارکت مستقیم در خط مشی گذاری، در دموکراسی های اکثریتی نیز مطرح شود. چنانچه خواسته شود از این ابزارها استفاده شود، باید سازوکارهای مشارکت مستقیم (مانند رفراندوم و ابتکارات) جزئی از قانون اساسی شود و شرایط استفاده از آن نیز تعیین شود. (4) برای نهادینه شدن مشارکت مستقیم در ایران بهتر است با توجه به فرهنگ سیاسی، وسعت کشور و جدید بودن این موضوع، از سطح محلی شروع شود. همچنین در این زمینه گفتمان سازی صورت گیرد. (5) در نهایت، فرهنگ سیاسی مشارکت مستقیم یک فرآیند یادگیری جمعی است که برای توسعه نیاز به زمان دارد و همچنین امکان هایی برای اصلاح خطاها.
طراحی و تبیین مدل تخصیص منبع افزونه و بافر برای بهبود پایایی پروژه ها در شرایط عدم قطعیت زمان و هزینه (مورد مطالعه: صنعت نفت و گاز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
521 - 544
حوزههای تخصصی:
هدف: دستیابی به اهداف زمانی و هزینه ای پروژه ها در دنیای واقعی به دلیل مسائل پیش بینی نشده و غیرقطعی، با دشواری روبروست. تخمین های زمانی و هزینه ای در ابتدای پروژه معمولاً خوش بینانه بوده و عدم قطعیت هایی را که منجر به انحراف از اهداف تعیین شده می گردند، در نظر نمی گیرد. هدف این پژوهش ارائه روش ترکیبی تخصیص منبع افزونه و بافر جهت بهبود دستیابی به اهداف زمانی و هزینه ای (پایایی پروژه) است. روش: در این پژوهش با استفاده از تخصیص یک ذخیره زمانی احتیاط در پایان هر فعالیت و در پایان پروژه و تخصیص منابع افزونه، پایایی پروژه به گونه ای بهبود یافته است که زمان و هزینه، هر یک فدای دیگری نگردیده و مطلوب ترین میزان هزینه و زمان برای پروژه دستیابی گردد. برای این منظور مدل ریاضی تخصیص بهینه بافر و منبع افزونه جهت بهبود پایایی زمانی و هزینه ای، ارائه گردیده و کاربردی بودن آن در یکی از پروژه های واقعی صنعت نفت و گاز کشور مورد بررسی و روایی سنجی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر ایجاد بهبود 37 درصدی در پایایی زمانی و بهبود 28 درصدی در پایایی هزینه ای پروژه با به کارگیری روش ارائه شده می باشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از بهبود فابل توجه در دستیابی به اهداف زمانی و هزینه ای پروژه با استفاده از روش ارائه شده و با در نظر گرفتن شرایط واقعی پروژه ها شامل عدم قطعیت ها و شرایط ویژه مانند تحریم ها می باشد.
مدل سازی زنجیره تامین حلقه بسته با بکارگیری از سناریوها در مواجهه با عدم قطعیت در کمیت و کیفیت برگشتی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش ایجاد یک مدل مبتنی بر سناریو برای طراحی و برنامه ریزی شبکه زنجیره تامین حلقه بسته در حالتی است که در جریان برگشت شرایط عدم قطعیت در دو بعد کمی و کیفی محصولات به پایان عمر خود رسیده به آن اضافه شده است.
روش: از یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط، با تابع هدف بیشینه کردن سود و یک سری سناریو بکارگیری شده، که به صورت یک مدل چند محصوله با چند دوره زمانی و با در نظر گرفتن جریان مواد خام بین موجودیت های شبکه بررسی و ارائه شده است. همچنین در مسیر برگشت در دو بعد از مرجوعی ها (مقدار یا تعداد برگشت و کیفیت کالای برگشت داده شده) عدم قطعیت لحاظ شده است. شروع جریان برگشت زنجیره، از مشتریان به مراکز دسته بندی بوده که در واقع منشا عدم قطعیت موجود در مدل نیز همین دو موجودیت هستند.
یافته ها: از جمله یافته های اصلی این تحقیق، بررسی امکان پذیری بکارگیری این گونه از رویکردها در حل مدل های واقعی بوده، که با توجه به نتایج بدست آمده از مدل می توان نتیجه گیری نمود که رویکرد سناریو محور می تواند در خصوص مدل هایی که عدم قطعیت در آن ها بصورت توابع ریاضی قابل مدل شدن هستند در مدت زمان مناسب به جواب های قابل قبولی برسد.
نتیجه گیری: در مدل حل شده با داده های واقعی از صنعت فولاد، بکارگیری یا عدم بکارگیری از نقاط بالقوه برای احداث موجودیت های زنجیره بررسی شده است. همانطوریکه انتظار می رود با افزایش سطح کیفی محصولات بازگشتی نیاز به مواد اولیه کاهش پیدا کرده و در نتیجه سود کلی زنجیره افزایش می یابد و با افزایش تعداد برگشتی ها بدلیل افزایش هزینه های عملیاتی (و نیاز به ایجاد تاسیسات جدید) میزان سود دهی با نرخ افزایشی، کاهش می یابد که این امر خود می تواند زنجیره را در سطوح بالای برگشتی ها غیر سودده نماید.
پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری با توجه به ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تصمیم گیری الگویی ناسازگارانه برای به تعویق انداختن، هنگام روبه رو شدن با تعارضات و انتخاب هاست. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری دانشجویان بود. روش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. شرکت کنندگان ۴۴۰ نفر از دانشجویان بودند که با رضایت آگاهانه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تصمیم گیری، ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی را تکمیل نمودند. مراحل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ انجام شد و داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی متعارف و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل همبستگی متعارف نشان داد که بین متغیرهای اهمال کاری تصمیم گیری با ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیون، ۳۲ درصد از واریانس متغیر اهمال کاری تصمیم گیری به کمک متغیرهای پیش بین (ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی) قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به نقش اهمال کاری در تصمیم گیری در اتلاف وقت، عملکرد ضعیف و افزایش استرس و تأثیر ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر اهمال کاری تصمیم گیری لازم است توجه بیشتری به این موضوع گردد.
شناسایی پیشران ها و ذینفعانِ مؤثر بر آینده شبکه های اجتماعیِ وسایل همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم بهار ۱۴۰۰شماره ۲۵
223-256
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی نیروهایی است که بر آینده شبکه های اجتماعیِ همراه تاثیر دارند. شبکه های اجتماعی به عنوان خدمات مبتنی بر اینترنت تعریف می شوند که به افراد اجازه میدهد برای خود پروفایل و لیستی از مخاطبان ایجاد کنند که با این مخاطبان در ارتباط باشند و کل اعضای شبکه محتوا باهم به اشتراک بگذارند. در شبکه های اجتماعی همراه، وسیله همراه به بستری برای شبکه های اجتماعی تبدیل می شود. نیروهای موثر بر شکل گیری آینده شامل روندها، عدم قطعیت ها و ذینفعان است. به منظور مرور ادبیات انگلیسی درباره این موضوع، پرسش و پروتکل تحقیق تنظیم شد. با جستجو در پایگاه ها و رهگیری اخبار 823 مقاله واجد شرایط تهیه گردید که بر اساس پروتکل، 253 مقاله از این بین انتخاب و ترجمه شد. با تجزیه و تحلیلِ این مقالات در چهارچوبِ تکنولوژی-زیست محیطی، اجتماعی-جمعیت شناختی، سیاسی-قانونی و اقتصادی، 19 عدم قطعیت، 25 روند و 12 ذینفعِ موثر بر آینده شبکه های اجتماعی استخراج گردید. مشخص گردید که آینده شرکت فیسبوک، آینده شبکه های اجتماعی است. لزوم یک توافق بین المللی، قانونگذاری مناسب و آموزش عمومی مورد تاکید قرار گرفت.
مطالعه تطبیقی ویژگی عدم قطعیت در آثار دو هنرمند معاصر (دیمین هرست و مایکل بورمانس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین ویژگی های فلسفه پست مدرن، کثرت نظریات و مفاهیم، چند معنایی و چند ارزشی بودن تعاریف است که در مقام بیان، به ارائه راهکارهای نسبی و غیرقطعی منتهی می شود. عدم قطعیت به عنوان یکی از شاخصه های اصلی پست مدرنیسم، مرتبط با زیرمجموعه های دیگری از فلسفه پست مدرن هم چون عدم تعیّن، چند علت گرایی، چند معنایی، کثرت گرایی و شکاکیت است. بسیاری از هنرمندان معاصر، عدم قطعیت را با موضوعات تقابل میان بود و نبود، وجود و عدم، پایداری و ناپایداری و ...، در مرکز توجه قرار داده اند. این رویکرد به مرور تبدیل به یک شاخصه بارز در آثار هنرمندان معاصر شده است؛ از جمله این هنرمندان می توان به دیمین هرست و مایکل بورمانس اشاره کرد. این دو هنرمند هر یک به نوعی متفاوت، به مسأله عدم قطعیت پرداخته اند. پرسش بنیادین پیش روی این جستار، چگونگی بازنمایی مفهوم عدم قطعیت در آثار هنری معاصر با رسانه ها، اسلوب و رویکردهای متفاوت هنری است. طبق یافته های پژوهش، مشخصاً در آثار دو هنرمند، مفهوم مورد نظر با رسانه، تکنیک و ابزار متفاوت به منصه ظهور رسیده است؛ در حالی که بورمانس، از رسانه سنتی نقاشی (البته به صورت التقاطی با عکاسی و تئاتر) برای بیان ایده مذکور استفاده نموده و هرست، از چیدمان و اجراهای اسرارآمیز برای ایجاد این مفهوم بهره برده است. اشتراکات مفهومی در آثار این دو هم چون مرگ و زندگی، امکان و عدم امکان، رئالیسم و فانتزی و ...، در بیان، با نوعی طنز تلخ درآمیخته است. این تحقیق به شکل توصیفی تطبیقی صورت گرفته و نتیجه حاصل از آن نشان می دهد که ایجاد چالش در ذهن مخاطب از طریق مفاهیم متضاد، به بیان ایده مشترک عدم قطعیت در آثار هنری این دو هنرمند منتهی شده است و در حالی که هرست از رسانه ای مدرن و بورمانس از رسانه ای سنتی بهره می جویند، اما در آثار هر دو هنرمند، ایجاد پرسش های متناقض و مخدوش نمودن قطعیت های ذهنی مخاطب، معیار اصلی در ساخت معنا است.
انتخاب سبد سهام با استفاده از بهینه سازی استوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
201 - 218
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به انتخاب سبد پرتفوی با استفاده از بهینه سازی استوار پرداخته است. از آنجا که پارامترهای مسئله انتخاب سبد سهام، یعنی قیمت سهم، سود تقسیمی، بازده و... هر سهم را به دلیل نوسان های بازار و قیمت ها نمی توان ثابت در نظر گرفت، باید از روشی بهره برد که عدم قطعیت داده ها لحاظ شود. بهینه سازی استوار راه حلی عملی برای مسائلی به شمار می رود که در آنها مقدار و توزیع پارامترها نامعلوم است. روش های گوناگونی برای حل مسائل با بهره مندی از بهینه سازی استوار تعریف شده است. تعریف مجموعه عدم قطعیت بازده دارایی ها از طریق مجموعه عدم قطعیت چندوجهی و قابلیت تنظیم تعداد و وزن دارایی های سبد، استواری جواب بهینه و سطح حفاظت را می توان از مزیت های روشی دانست که در این مقاله به کار رفته است. داده های پیاده شده برای مثال کاربردی این مقاله، بازده های ماهانه 30 سهم است که به طور تصادفی از بین 78 سهم برگزیده بورس اوراق بهادار تهران، از فروردین 85 تا اسفند 90 انتخاب شده است.
برآورد ارزش در معرض ریسک و ریزش موردانتظار پرتفوی با استفاده از نظریه امکان و الزام فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
193 - 216
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرانی های اصلی سرمایه گذاران و مدیران مالی، نحوه رویارویی با ریسک سرمایه گذاری و نوسان های بازده است؛ از این رو شناسایی، اندازه گیری و مدیریت ریسک، از موضوعات مهم در مباحث مالی تلقی می شود. در سال های اخیر، کانون توجه بسیاری از شرکت های مالی به معیار ارزش در معرض ریسک و ریزش مورد انتظار برای اندازه گیری ریسک پرتفوی است. از جمله مهم ترین مشکلات روش های ارائه شده در اندازه گیری ریسک، در نظر نگرفتن عدم قطعیت موجود در داده های مالی است. به همین دلیل در پژوهش پیش رو برای تطابق بیشتر مدل با واقعیت، به برآورد ارزش در معرض ریسک و ریزش موردانتظار پرتفوی با لحاظ عدم قطعیت داده ها، پرداخته می شود. در این رابطه از مفهوم متغیر تصادفی فازی و نظریه امکان و الزام فازی، به منظور پوشش عدم قطعیت موجود در داده های مالی، استفاده شده است. در نظر گرفتن عوامل ریسک به صورت متغیر تصادفی، این امکان را برای سرمایه گذار فراهم می کند که با پذیرش سطح خاصی از عدم قطعیت، میزان ریسک پرتفوی خود را برآورد کند. علاوه بر این در پژوهش پیش رو، کلیه برآوردها با دو فرض توزیع نرمال و تی استیودنت انجام شده و نتایج به دست آمده از حل مدل با داده های عددی، نشان دهنده این است که لحاظ توزیع t و نیز عوامل ریسک به صورت متغیر تصادفی، سبب ایجاد برآوردهای محافظه کارانه تری برای دو سنجه مد نظر شده است.
ارائه چارچوبی جدید به منظور ارزیابی طرح محصول با به کارگیری الگوهای رفتار کیفیتی در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
137 - 158
حوزههای تخصصی:
کیفیت محصولات به میزان انطباق طرح محصول با کیفیتی که مشتری از محصول درک می کند، بستگی دارد. متناسب بودن طرح محصول با نیاز مشتری موجب ارتقای سطح ابعاد کیفیت محصولات می شود. رقابت شدید در بازار جهانی از یک سو و افزایش پیچیدگی در طراحی محصول از سوی دیگر سبب شده است که فعالیت های مرتبط با طراحی و انتخاب طرح محصول بیش ازپیش به دانشی تخصصی تبدیل شود. از این رو، هدف اصلی پژوهش تصمیم گیری در زمینه انتخاب طرح محصول در بازه زمانی بلندمدت و شرایط عدم قطعیت است. برای تحقق هدف پژوهش، ابتدا با استفاده از مفاهیم نظریه مجموعه راف الگوهای رفتاری مشتریان شناسایی می شود و سپس گزینه های پیشنهادی برای طرح محصول با توجه به الگوهای رفتاری غالب با استفاده از روش بسط داده شده فرایند سلسله مراتبی مبتنی بر نظریه اعداد D ارزیابی و اولویت بندی می شوند.
ارائه مدل تحلیلی ارزیابی راهبرد ها با رویکرد آینده پژوهانه در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
903 - 923
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر اغلب سازمان های بزرگ دارای سند برنامه ریزی راهبردی هستند و از آن پیروی می کنند. بررسی و بازنگری راهبردهای سازمان به صورت دوره ای و به ویژه ارزیابی پابرجایی آنها با توجه به موقعیت و عدم قطعیت های آتی از الزامات انکارناپذیر سازمان های امروزی به ویژه با توجه به پویایی و تغییرات محیطی است. با توجه به اینکه مدل های مرسوم ارزیابی راهبرد بیشتر بر حوزه ارزیابی هنگام اجرا یا پس از اجرا تمرکز دارند، تحقیق حاضر پس از بررسی و مطالعه روش های موجود ارزیابی راهبرد به ویژه در حوزه پیش از اجرا نسبت به ارائه نوعی مدل تحلیلی، عملیاتی و کمی، برای ارزیابی راهبردهای سازمان در بستر آینده پژوهی اقدام کرده است. به منظور اطمینان از قابلیت اجرای مدل در وضعیت واقعی، راهبردهای شرکت ملی نفت ایران به کمک مدل پیشنهادی ارزیابی شد و نتایج آن بیان کننده تناسب راهبرد های یادشده در پاسخ به عدم قطعیت های آتی صنعت نفت است
مکان یابی هاب سلسله مراتبی چند روش حمل و نقلی و چند کالایی در فضای غیرقطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
625 - 658
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مدل سازی و حل مسئله مکان یابی هاب سلسله مراتبی تک تخصیصه چند کالایی با در نظرگرفتن عدم قطعیت های موجود و ملاحظات کیفیت خدمت دهی است. شبکه هاب سلسله مراتبی طراحی شده، سه سطحی است که سطح بالا از شبکه کامل هاب های مرکزی تشکیل شده است و سطح دوم و سوم به ترتیب، شبکه های ستاره ای مربوط به هاب های غیرمرکزی با هاب های مرکزی و مراکز تقاضا به هاب ها (مرکزی و غیرمرکزی) هستند. در مدل پیشنهادی، با توجه به تابع هدف کمینه کردن مجموع هزینه حمل و نقل در شبکه، هزینه دیرکرد و هزینه فعال سازی مسیر برای خطوط هوایی غیرفعال، در خصوص مکان هاب ها، نحوه تخصیص گره های غیرهاب به هاب ها و نوع وسایل نقلیه لازم در هر مسیر، تصمیم بهینه ای گرفته شده است. برای ارزیابی مدل ارائه شده، از مجموعه داده جمع آوری شده در ایران استفاده شده است. رفتار مدل با تغییرات پارامترها، آنالیز و تحلیل حساسیت شده و نتایج مدیریتی به دست آمده است
طراحی شبکه زنجیره تأمین سبز حلقه بسته همراه با تصمیم های مالی در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
61 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف: طراحی اثربخش شبکه های زنجیره تأمین از الزامات توسعه اقتصاد در سطح خرد است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی یک شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته با در نظر گرفتن ابعاد اقتصادی و زیست محیطی توسعه به همراه تصمیم های مالی است. تصمیم های مالی شامل سرمایه گذاری های غیر از زنجیره تأمین و وام های دریافتی است. به عدم قطعیت تقاضا و بازگشت سرمایه مربوط به گزینه های دیگر سرمایه گذاری نیز توجه شده است. روش: مسئله مورد بررسی چندمحصوله، چنددوره ای، چندهدفه، غیرقطعی و حلقه بسته است که به وسیله یک مدل ریاضی برنامه ریزی خطی عدد صحیح ترکیبی، مدل سازی شده است. برای مواجهه با عدم قطعیت پارامترهای تقاضا و بازگشت سرمایه، از روش مسیر سناریو استفاده شده است . یافته ها: نتایج پژوهش اثربخشی ملاحظه تصمیم های مالی در طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته سبز را نشان می دهد؛ زیرا با افزایش تعداد وام های در دسترس، سطح خدمت ارائه شده به توزیع کنندگان افزایش می یابد. نتایج به دست آمده بر اساس یک مورد مطالعه در صنعت بازیافت پلاستیک است. نتیجه گیری: ملاحظه هم زمان تصمیات مالی و عدم قطعیت مربوط به تقاضا و بازگشت سرمایه به بهبود سودآوری زنجیره تأمین منجر می شود. هدف: طراحی اثربخش شبکه های زنجیره تأمین از الزامات توسعه اقتصاد در سطح خرد است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی یک شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته با در نظر گرفتن ابعاد اقتصادی و زیست محیطی توسعه به همراه تصمیم های مالی است. تصمیم های مالی شامل سرمایه گذاری های غیر از زنجیره تأمین و وام های دریافتی است. به عدم قطعیت تقاضا و بازگشت سرمایه مربوط به گزینه های دیگر سرمایه گذاری نیز توجه شده است. روش : مسئله مورد بررسی چندمحصوله، چنددوره ای، چندهدفه، غیرقطعی و حلقه بسته است که به وسیله یک مدل ریاضی برنامه ریزی خطی عدد صحیح ترکیبی، مدل سازی شده است. برای مواجهه با عدم قطعیت پارامترهای تقاضا و بازگشت سرمایه، از روش مسیر سناریو استفاده شده است . یافته ها: نتایج پژوهش اثربخشی ملاحظه تصمیم های مالی در طراحی شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته سبز را نشان می دهد؛ زیرا با افزایش تعداد وام های در دسترس، سطح خدمت ارائه شده به توزیع کنندگان افزایش می یابد. نتایج به دست آمده بر اساس یک مورد مطالعه در صنعت بازیافت پلاستیک است. نتیجه گیری: ملاحظه هم زمان تصمیات مالی و عدم قطعیت مربوط به تقاضا و بازگشت سرمایه به بهبود سودآوری زنجیره تأمین منجر می شود.
تدوین و شناسایی سناریوهای امکان پذیرآینده خدمات دولت الکترونیک ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
49 - 68
حوزههای تخصصی:
در حوزه خدمات دولت الکترونیکی، اسناد زیادی در ایران به تازگی پس از تدوین به تصویب رسیدند، اما روندها و سناریوهای آینده را نادیده گرفتند. هدف این پژوهش تدوین سناریوهای آینده خدمات دولت الکترونیک ایران در افق سال 1404 است. این پژوهش به کمک روش سناریونگاری شبکه جهانی کسب وکار و عوامل مؤثر بر موفقیت و با توجه به نظر خبرگان، مهم ترین عدم قطعیت ها را در این حوزه شناسایی می کند. جامعه آماری را 50 نفر از خبرگان دولت الکترونیک و آینده پژوهان ایران شکل می دهد. پژوهش حاضر از نوع ترکیبی است. برای گردآوری داده ها از توزیع پرسشنامه، بررسی اسناد و مدارک و پنل تخصصی استفاده شد. برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه، به ترتیب از پنل خبرگان و ضریب آلفای کرونباخ بهره برده شد. مطابق نظر خبرگان با تعیین سه عدم قطعیت اعتماد، تعامل پذیری و ورود به بازار جهانی تجارت به مثابه محورهای اصلی سناریونویسی، هشت سناریو استخراج شد. در ادامه به کمک خبرگان چهار سناریو با بیشترین درجه امکان پذیری که امکان سیاست گذاری برای مواجهه با بهترین آینده را امکان پذیر می کند، انتخاب شد.
ارزیابی سطح امنیت در تجارت الکترونیک با استفاده از آنتروپی شانون و تئوری دمپستر.شافر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
77 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، توسعه روش و ساختاری است که بتوان از طریق آن به ارزیابی امنیت در تجارت الکترونیک شرکت های مختلف با بهره مندی از نظر کارشناسان مختلف پرداخت. در این پژوهش، روش آنتروپی شانون در کنار تئوری دمپستر شافر قرار گرفته است تا از این طریق بتوان سطح نهایی امنیت را اندازه گیری کرد. با توجه به اینکه پژوهش حاضر مبتنی بر تیم تصمیم برای جمع آوری داده است، جمع آوری داده ها در دو مرحله به اجرا درآمد؛ در مرحله اول داده های مختص به تعیین وزن معیارها گردآوری شدند و در مرحله بعد داده های سطح امنیت معیارها با برگزاری مصاحبه و بهره مندی از تیم تصمیم چهار شرکت بازرگانی شهر مشهد که آماده همکاری بودند، جمع آوری شدند. سپس میزان اهمیت معیارهای امنیت، سطح امنیت هر معیار و سطح کلی امنیت در شرکت های بازرگانی مطالعه شده تعیین شد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد سطح کلی امنیت برای سه شرکت بالاست، اما برای شرکت چهارم متوسط است.
شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش اینترنت اشیا در حمل و نقل هوشمند شهری (موردمطالعه: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۶
۱۶۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
عملکرد سیستم های حمل و نقل برای تحرک فردی، تجارت و رشد اقتصادی همه جوامع از اهمیت اساسی برخوردار است و از آنجاکه حمل و نقل از زیرساخت های لازم برای جامعه مدرن می باشد، بهبود ایمنی و کارایی حمل و نقل ضروری است. یک سیستم حمل و نقل هوشمند با به کارگیری فناوری اطلاعات می تواند سیستم حمل و نقل شهری را به صورت بهینه مدیریت کند. از فناوری اینترنت اشیا می توان با استفاده از زیرساخت های موجود برای طراحی یک سیستم حمل و نقل هوشمند کارآمد استفاده کرد. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی و رتبه بندی عوامل تعیین کننده مؤثر بر پذیرش اینترنت اشیا در حمل و نقل هوشمند شهری می باشد. بر این اساس ابتدا با مرور ادبیات و بررسی پیشینه تحقیق این عوامل، شناسایی و پس از به تأیید رسیدن توسط خبرگان حوزه حمل و نقل و فناوری اطلاعات براساس چارچوب فناری، سازمان، محیط، مهم ترین و پرتکرارترین عوامل، انتخاب شدند. سپس نظر کارشناسان درباره میزان تأثیرگذاری هر عامل در قالب پرسش نامه جمع آوری و پس از تبدیل اصطلاحات زبانی به اعداد فازی مردد، رتبه بندی این عوامل با استفاده از روش ویکور فازی مردد انجام شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد از بین نوزده عامل شناسایی شده مؤثر بر پذیرش اینترنت اشیا از دیدگاه کارشناسان، عوامل تخصص فناوری اطلاعات و مزایای کسب شده و آمادگی سازمانی به ترتیب مهم ترین عوامل و پیچیدگی و آسانی به کارگیری درک شده، کم اهمیت ترین عوامل پذیرش اینترنت اشیا در سیستم حمل و نقل هوشمند شهری می باشند.