مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی تا کنون مراحل حساسی را پشت سرگذاشته است و در طی فرایندی تکاملی خود به برخی از اهداف مهم خودش نیز دست یافته است؛ امّا تا رسیدن به هدف نهایی که همان پایه ریزی تمدن نوین اسلامی و تشکیل امت و دنیای اسلام است، هنوز فاصله ی دارد و برای رسیدن به آن پیش شرط ها و الزامات فراوانی بایستی برآورده گردند. از جمله پیش نیازهای اساسی تحقق اهداف نهایی انقلاب اسلامی، تربیت نخبگانی است که بتوانند در نقش «امام» و «راهبر»، امت را در جهت بسترسازی تشکیل تمدن اسلامی هدایت نمایند. جامعه المصطفیصلی الله-علیه و آله العالمیه مهم ترین نهاد علمی و حوزویِ کشور در سطح جهانی است که تربیت نخبگان طراز انقلاب اسلامی، رسالت و هدفِ بنیادی آن را شکل می دهد. در این نوشتار پس از تبیین نقش نخبگان در تحولات اجتماعی، ویژگی های اساسی نخبگان طراز انقلاب که ضروری است «جامعه المصطفیصلی الله علیه و آله» رشد و پرورش آن ها را در راهبردها و سیاست های تربیتی خود مورد اهتمام قرار دهد، تبیین گردیده اند و پس از آن برخی چالش های جدی جامعه در تربیت نخبگان مورد تحلیل قرار گرفته اند. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است.
چالش واگرایی های هویتی جهان اسلام و راه حل های همگرایی در تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واگرایی، گسترش و توسعه فاصله گیری هویت های اجتماعی است. مهمترین هویت هایی که در جهان اسلام می توانند در مقابل تمدن نوین اسلامی، به مثابه چالش مطرح باشند، هویت های مذهبی در دو قالب واگرایی های مذهبی شیعه و سنی و هویت های قومی در قالب واگرایی های قومی ترکی، عربی و فارسی است. برای فایق آمدن بر این هویت ها راه حلهای متعددی پیشنهاد شده است که از جمله مهمترین آن ها اندیشه تقریب و تعاملات استراتژیک می باشد. در این مقاله ضمن نقد این دو راه حل، راه حل سومی به عنوان راه حل های تمدنی پیشنهاد شده است که متکی بر ظرفیت های تمدنی است. در این راه حل، با عنایت به اینکه هویت های واگرا متنوع و متفاوت تشخیص داده شده است، نوع مواجهه و تقابل ظرفیت های تمدنی با چالش های واگرا نیز متفاوت خواهد بود.
ملاحظات تمدنی در گفتمان پساانقلاب درباره زن: تأملی آسیب شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی در موضوع زن، به مثابه رویکردی تمدنی ظاهر شد و توانست با پاسخ به چالش های برآمده از سنّت و مدرنیته در این زمینه، الگویی خاص خود را پیشنهاد دهد. این الگو از سویی در مطالعات نظری حوزه زنان و از سویی در تجربه زیسته زنان بسیاری در ایران و سایر نقاط جهان، کلیشه ها و پیش فرض های غالب را به چالش کشید. بااین حال به نظر می رسد امروزه اوصاف وحدت آفرین، معناگرا و توحیدی آن به حد کافی موردتوجه نیست و این غفلت گاه در گفتمان های منتسب به انقلاب اسلامی نیز مشاهده می شود. نوشتار حاضر به آسیب شناسی این گفتمان ها در رابطه با سه ویژگی گسست حیات، دیگرآیینی و ظاهرگرایی و اثرات منفی آن ها بر وجه تمدنی انقلاب اسلامی می پردازد.
دیدگاه ها و رویه های متناقض حقوق بشر در ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
57 - 73
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در کنار دو عامل سیاسی و بین المللی، بر بستر باورهای ایرانی پدید آمد. باورهایی که ایرانیان را گاه به تغییر نظام سیاسی وا می دارد . اینکه چرا ایرانیان در برابر استبداد شاهی می ایستند ولی در درون خانواده برخی از ایرانیان ، پدر در حال حکمرانی مطلق است. زنان برای حقوق خود می جنگند ولی از یاد می برند که حقوق بشر نه برای زنان و نه برای مردان بلکه برای همه افراد بشر آمده است. آزادیخواهان برای آزادی به زندان می روند ولی پس از زندان و با کسب قدرت مخالفان خود را درون همان زندان ها محبوس می کنند. نگارنده بر این باور است که دیدگاه ها و رویه های حقوق بشری ایران بیشتر از مدار ثابتی پیروی می کند. این مدار ثابت از اندازه های خرد و کوچک (فامیل) به سمت اندازه های کلان (ملی) در حرکت است. مداری که برگرفته از خویشاوندی گرایی، بومی گرایی، محلی گرایی، همشهری گرایی، هم استانی گرایی و ملی گرایی است. در این راستا پرسش کلیدی ذیل مطرح می شود: دیدگاه ها و رویه های حقوق بشری پس از انقلاب اسلامی چیست؟ فرضیه مورد آزمون اینکه: حقوق بشر همواره تحت الشعاع حق برای خودم از جنس هر چه که به خودم برگردد می شود و این امر به تالی فاسد تناقض در حقوق بشر می انجامد .این پژوهش تلاش دارد تا علل و عواملی که در دوری ایرانیان از حقوق بشر جهانشمول و ماندگاری متناقضانه در قطب حقوق بشر و قطب خود خواهی های ایرانی نقش دارند را مورد بررسی قرار دهد.
آسیب شناسی اصالت و استقلال جنبش دانشجویی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
71 - 94
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر با بهره گیری از رویکرد توصیفی - تحلیلی در پاسخ به این پرسش که آیا جنبش دانشجویی در ایران معاصر، به طورکلی و در عصر جمهوری اسلامی، به طور ویژه، جنبش سیاسی مستقلی به حساب می آید یا خیر یا به بیانی شفاف تر، آیا جنبش دانشجویی در تحولات سیاسی - اجتماعی ایران معاصر و به ویژه دوره جمهوری اسلامی ایران، مستقل بوده یا اینکه خود از سایر جنبش ها و جریان های سیاسی تأثیر پذیرفته است، درصدد است نشان دهد که جریان های سیاسی در بخش اعظم تحولات سیاسی - اجتماعی ایران معاصر از جنبش دانشجویی استفاده ابزاری نموده و از نظر فعالیت، آن را تابع و وابسته خود نموده اند؛ چنان که در عصر پهلوی این جنبش تابع سه جریان چپ (مارکسیسم)، ملّی گرا و مذهبی و در عصر جمهوری اسلامی در مقطعی کوتاه تحت تأثیر مارکسیسم و لیبرالیسم و سپس تحت تأثیر جریان اسلام گرا، اعم از اصلاح طلبی و اصول گرایی، بوده است؛ البته آزمون و تأیید این فرضیه نافی استقلال و فعالیت مستقل جنبش دانشجویی در مقاطع کوتاهی از حیات انقلاب اسلامی، همچون اقدام هوشیارانه دانشجویان در تشکیل سپاه پاسداران و جهاد سازندگی، مقابله با گروهک ها، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و حضور فعال در هشت سال دفاع مقدس، نیست.
بررسی تطبیقی-تحلیلی گفتمان های رقیب در خاورمیانه: مطالعه موردی گفتمان های انقلاب اسلامی ایران، اخوانی سکولار ترکیه و سلفی-تکفیری عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
23 - 52
حوزه های تخصصی:
گفتمان ها در عرصه سیاست خارجی، به عنوان یک پدیده مطالعاتی در روابط بین الملل، دارای جایگاه هستند. گفتمان ها، دال های شناور را از حوزه گفتمان گونگی هر کشور، بر حول دال مرکزی خود، مفصل بندی کرده و تبدیل به وقته می کنند. آنها با پدید آوردن غیر و رقیب، روابط خارجی کشورها را دارای هویت می کنند، آنگاه، گفتمان های غیر را شناخته و رقابت با آنها را شکل می دهند. در خاورمیانه امروزی، با توجه به اینکه این منطقه همواره دارای تنش بوده، سه گفتمان انقلاب اسلامی از سوی ایران، اسلام میانه رو از سوی ترکیه و سلفی-تکفیری از سوی عربستان، یکدیگر را به عنوان غیر شناسایی کرده اند و در حال رقابت با هم هستند. از آنجا که هر گفتمان تلاش می کند هژمون شود، گفتمان های مذکور نیز در این جهت، تلاش می کنند تا نفوذ خود را در خاورمیانه به حداکثر برسانند. با وجود چنین گفتمان هایی، هدف این مقاله، مقایسه آنها با یکدیگر است. بنابراین، پرسش اصلی این مقاله آن است که «در مقایسه تطبیقی گفتمان مذکور که از سوی سه قدرت منطقه ای ایران، ترکیه و عربستان هدایت می شوند، چه موارد مشابهت و تفاوتی وجود دارد؟» برای پاسخ به این سوال، روش تحقیق مقاله، روش گفتمانی و روش مقایسه ای است و نتیجه کلی مقاله نیز نشان می دهد گفتمان های سه گانه انقلاب اسلامی، اسلام میانه رو و سلفی-تکفیری، همگی برآمده از دال های شناور اسلام هستند، اما با توجه به وضعیت فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی سه کشور ایران، ترکیه و عربستان، به اشکال گوناگونی بر گرد دال های مرکزی متفاوت، مفصل بندی شده و یکدیگر را به عنوان رقیب، طرد می کنند.
رویکرد دولت های عربی در آغاز و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
منبع:
پژوهش ملل آبان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
27-45
حمله نظامی عراق به ایران که از آن بعنوان جنگ تحمیلی یاد می شود در 31 شهریور 1359آغاز و به مدت هشت سال به درازا کشید. این جنگ که به دلایل مختلفی روی داد منافع دولت های مختلفی را تحت تأثیر خود قرار داد. دولت های عربی که در پیرامون کانون این نزاع قرار داشتند با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بر این کانون، در آغاز و پایان آن دخیل بودند. تبیین عملکرد و مواضع دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی از مهمترین اهداف این پژوهش می باشد. شیوه گردآوری منابع با استفاده از متون تخصصی مرتبط با مقاله حاضر و با روش توصیفی و تحلیلی مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. لذا این تحقیق با واشکافی رویکرد دولت های عربی در طی جنگ تحمیلی به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است؛ رویکرد دولت های عربی چه تأثیری در آغاز و پایان جنگ تحمیلی داشت؟ یافته ها نشان می دهند رویکرد اکثر دولت های عربی در آغاز و پایان جنگ تحمیلی با تأثیرپذیری از تحولات میدانی جنگ، ناسیونالیسم عربی و سیاست های غرب و شرق همواره به صورت مستقیم و غیرمستقیم در همراهی با حزب بعث عراق بود که این امر بیشتر ناشی از مولفه هویتی می باشد لذا این امر سبب ترغیب به جنگ، تداوم جنگ و تحمیل خسارات فراوان مالی و جانی برای ایران شد.
دفاع مقدّس در نثر ادبی معاصر
ادبیّات فارسی از دیرباز، بستر مناسبی برای بیان رویدادهای تاریخی بوده است و توانسته است سهم خود را در بیان مسائل هر عصری به خوبی ایفا کند؛ بی شک در لا به لای متون ادبی، تصاویری از صحنه ها ارائه می شود که در بستر دیگر متون، کمتر می توان آن را مشاهده کرد؛ دفاع مقدّس یکی از موضوعاتی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت یک ژانر جدی وارد عرصه ادبیّات شد و نویسندگان و شاعران زیادی توانستند تصویرهای واقعی از میدان جنگ ارائه دهند و در ماندگاری این رویدادها، سهم بسزایی داشته باشند. بنابراین تعمیم موضوعات پایداری در حوزه دفاع مقدّس، سهم بسزایی در تقویت حس میهن دوستی مخاطبان دارد و این پژوهش بر اساس روش توصیفی و تحلیلی خود، رویدادهای دفاع مقدس را در بستر نثر ادبی بیان کرده است و پس از ارائه کلّیاتی درباره انقلاب اسلامی، نثر انقلاب اسلامی و چگونگی وقوع دفاع مقدّس، مهم ترین جلوه-های پایداری را در این زمینه بیان نموده است که عبارتند از: ترسیم صحنه های میدان جنگ، بیان رشادت های رزمندگان اسلام، بیان نامردی های دشمن، بیان اعتقادات رزمندگان، وطن دوستی رزمندگان، مرگ اندیشی رزمندگان و غیره که همگی با زبانی ساده و روان بیان شده اند.
تحلیل سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس براساس قاعده کاهی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
117 - 133
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی که با هنجارگریزی انجام می شود، یکی از مهم ترین مؤلفه های مکتب فرمالیسم است. در این مکتب به جای هرگونه توجه به علل زیبایی متن در بیرون از آن، بر خود متن تأکید می شود. توهّم اجتماعی این است که مصادیق هنجارگریزی در متون شنیداری بسیار اندک است؛ ازاین رو هدف این مقاله نشان دادن انواع هنجارگریزی آوایی، واژگانی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی و نوشتاری در 50 سرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، برمبنای فرمالیسم و الگوی هنجارگریزی لیچ است. دستاورد پژوهش این است که از میان هشت نوع هنجارگریزی در سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، هنجارگریزی معنایی به منظور آفرینش اثر شعری و پس از آن هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی از بیشترین بسامد نسبت به سایر مؤلفه ها برخوردار است. مهم ترین نتیجه درباره عوامل فرم ساز سرودها این است که این مؤلفه ها موجب تعقید در زبان سرود نشده اند و باتوجه به مخاطبانِ سرود که از همه طبقات و قشرهای جامعه اند، برای ایجاد شور و آگاهی بخشی، رویکردی ابلاغی و کارکردگرا دارند.
اخلاق حرفه ای در رسانه های خبری تراز انقلاب اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹ (پیاپی ۶۱)
117 - 144
حوزه های تخصصی:
آگاهی بخشی به مخاطبان مسئولیت خطیری است که بر عهده رسانه های خبری نهاده شده است. فرایند تولید و انتشار اخبار مستلزم رعایت سه اصل سرعت، صحت و دقت است و اخلاق مداری، مسئولیت پذیری و جلب اعتماد مخاطب در این فرایند بسیار اهمیت دارد. در چنین ساختاری، کارکرد رسانه های مبتنی بر ارزش های اسلامی و انقلابی با کارکرد رسانه های مبتنی بر معیارهای غربی متفاوت است. در نظام های سرمایه داری، رسانه ها اغلب به قدرت و نظام سیاسی وابسته اند. روشن است که انگیزه ها و مصلحت های جناحی، گردانندگان این رسانه ها را به عدول از اصول و ارزش های حرفه ای و اخلاقی وامی دارد. البته اصل اعتماد به رسانه و تأثیر بسیار آن بر مخاطب را نباید نادیده گرفت. هرچه میزان اعتماد مخاطبان به رسانه بیشتر باشد، میزان اثرگذاری آن رسانه بیشتر می شود. عواملی همچون بی طرفی در انتشار اخبار، پخش اخبار موثق، صداقت در اطلاع رسانی و حفظ حریم شخصی وحقوق شهروندی در جلب اعتماد یا بی اعتمادی مخاطبان به رسانه مؤثر است. مروری بر اندیشه ها و دیدگاه های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری که بخشی از آن در این مقاله آمده است، معیارهای رسانه مطلوب دینی ترسیم می کند؛ شاخص هایی همچون امانت داری در انتشار اخبار، صحت و دقت در اطلاع رسانی، ترویج مبانی و ارزش های اسلامی، پرهیز از دروغ و شایعه پردازی، حفظ استقلال رسانه و اخلاق مداری که از ویژگی های رسانه خبری تراز انقلاب اسلامی محسوب می شوند. در واقع، رسانه خبری تراز انقلاب اسلامی، رسانه ای است که رعایت اخلاق حرفه ای شاخصه اصلی آن است و مهم تر از آن رسانه ای مرجع، قابل اعتماد و تأثیرگذار در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. در این مقاله با تبیین ویژگی های رسانه اخلاق مدار، بایدونبایدهای رسانه های خبری و تأثیرگذاری آن در افزایش اعتماد مخاطب بررسی و تحلیل شده است. روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای و نحوه تبیین داده ها توصیفی-تحلیلی است.
رویکرد حکمت سیاسی متعالیه به دولت(مقاله پژوهشی حوزه)
باوجود انتشار آثار بسیاری درباره دولت، تاکنون مطلبی مبنی بر اینکه دیدگاه حکمت متعالیه به دولت چیست منتشر نشده است و این موضوع می تواند محل بحث و گفت وگو باشد. بر این اساس، بحث حاضر این مفروض را درپی دارد که هر مکتب فلسفی، حتی اگر درباره دولت هیچ اظهارنظر صریحی هم نداشته باشد، می تواند به صورت بالقوه واجد نظریه دولت باشد که براساس الزامات آن دستگاه فکری باید مورد بحث و گفت وگو قرار گیرد و ابعاد آن آشکار شود. مقاله حاضر، ضمن تبیین این مسئله از منظر حکمت متعالیه، درواقع درآمدی بر نظریه دولت در این حکمت است. اهمیت موضوع از آنجا ناشی می شود که حکمت متعالیه به منزله پشتوانه فلسفی انقلاب اسلامی مطرح شده است؛ از این رو، ضرورت دارد که به خاطر اهمیت دولت به موضوع آن در جامعه پرداخته شود و دیدگاه این مکتب درباره دولت آشکار شود. مدعا این است که نظریه دولت مبتنی بر شاخص ها و ارکانی است که از خود این حکمت ناشی شده است و باید بتوان در تبیین ابعاد نظریه دولت به این حکمت ارجاع داد؛ از این رو، توجه به ساخت دولت و وجه مردمی آن و نقش رهبری در صدر آن قرار می گیرد و قابل توجه است. پرداختن به این بحث، افزون بر عمق و غنابخشی به مباحث دولت، موجب می شود فهم بهتری از نظریه دولت داشته باشیم و امور جامعه نیز سامان بهتری بیابد.
طراحی الگوی مفهومی سواد انقلاب اسلامی برای مدیران دولتی در منظومه فکری حضرت امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۲۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
20 - 43
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی دارای جایگاه والا با اهداف مشخص در تداوم انقلاب حضرت خاتم در نظام الهی است و نقش خواص و کارگزاران آن، منطبق با جریان نظام مند این مسیر است و تداوم انقلاب جز با مانایی مدیران در پناه رشد و تعالی آنان میسر نخواهد شد. این پژوهش که از نوع بنیادی و توصیفی اکتشافی و به دنبال استخراج "الگوی مفهومی سواد انقلاب اسلامی برای مدیران" است. تحقیق، ناظر به شناسایی و معرفی مفاهیم، مقوله ها و فرامقوله های رویش یافته از درون داده های حاصل از بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی در صحیفه 21 جلدی است که به صورت تمام خوانی تا رسیدن به اشباع مورد مطالعه قرار گرفته است. از سه نوع شناسه گذاری (مفهوم سازی) باز، محوری، انتخابی، 358 گزاره، 59 شناسه و مفهوم، 20 مقوله و 6 فرامقوله به نام متغیرهای علی، محوری، مداخله گر، راهبردی، زمینه ساز و پیامدی به دست آمد. مفهوم «سواد انقلاب اسلامی» به عنوان مقوله محوری انتخاب شد و عوامل مورد نظر مرتبط در الگوی به دست آمده ارائه گردید. عوامل عبارت است از: بصیرت انقلابی، ایمان انقلابی و تعالیگرایی به عنوان عوامل محوری؛ معنویتگرایی، خودسازی، آخرتگرایی و اسلامگرایی به عنوان عوامل زمینه ساز؛ روحیه انقلابی، عزم راسخ، انسجام انقلابی و تعهد انقلابی به عنوان عوامل راهبردی؛ حافظ انقلاب، قانونمندی، عملگرایی، خدمتگزاری و مدیریت جهادی به عنوان عوامل پیامدی؛ تفکر انقلابی و ویژگی انقلابی به عنوان عوامل مداخله گر؛ تفکر انقلابی و آگاهی انقلابی به عنوان عوامل علی.
تصویر اجتماعی زن ایرانی در سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 84
حوزه های تخصصی:
حضور زنان در سینمای ایران موضوعی چالش برانگیز است. سینما یکی از ابزارهای فرهنگ است و از همین روی، شخصیت پردازی و ارایۀ تصویر مناسب می تواند بر انتظار جامعه از زنان و نیز متقابلاً بر انتظارات زنان از خود و جامعه تأثیر بگذارد. وقایع مهم اجتماعی نیز تأثیر بسیاری بر سینمای ایران گذاشته اند. زن نیز تحت تأثیر این تغییرات به صورت های مختلفی تصویر شده است. بنابراین مسئلۀ اصلی در این پژوهش، چگونگی بازنمایی تصویر ارایه شده از زنان ایرانی بوده است؛ فارغ از این که این تصویر واقعی یا دگرگون شده است. بدین منظور به تحلیل محتوای شخصیت اول زن فیلم های ایرانی (پس از انقلاب اسلامی) پرداخته شده است. چهار دورۀ تاریخی شامل دوران انقلاب و دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات و اصول گرایی مورد توجه قرار گرفته و فیلم های منتخب از هر دوره، در سه محور تصویر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اجتماعی زنان بازبینی شده اند. مطالعه نشان می دهد که از نظر تصویر اقتصادی حدود هفتاد درصد زنان از طبقۀ متوسط و بالای جامعه بوده اند؛ تقریباً یک سوم زنان، شاغل و حدود چهل درصد آن ها دارای استقلال مالی بوده اند. به لحاظ تصویر فرهنگی، حدود هفتاد درصد زنان، دارای تحصیلات متوسطه و عالی بوده اند. در اغلب موارد، مصرف کالاهای فرهنگی به چشم می آید و ازنظر تصویر سیاسی اجتماعی زنان ایرانی در حداقل میزان مشارکت به نمایش درآمده اند.
تبیین نقش پلیس در تحقق مؤلفه های بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
Explaining the Role of the Police in the Realization of the Components of the Statement of the Second Phase of the Islamic Revolution Ayatollah Fathi, Saeed Sharifi Rahnemou, Ebrahim Amani, Vahid Mirzazadeh Abstract Considering that the Great Islamic Revolution has entered the second forty years and the importance of this era in the history is obvious, the Supreme Leader of the Islamic Revolution has issued a strategic statement regarding the second phase of the Revolution, stating that all organizations, especially the police, should make efforts to achieve the stated goals. The present study aims to identify the role of the police in the Realization of the components of the statement of the second phase of the Islamic Revolution. The study was done by library sources and documents; so that the contents have been extracted by referring to the statements of the Supreme Leader. In the conclusion, we first present the components of the statement of second phase of the revolution, then while explaining these components, we present the role of the police as one of the executive forces of the government and also as one of the forces in the Imamate and Velayat path. The results show that the statement of the second phase points to the need for sharing people in the economy and reduce the government ownership. If the government pays enough attention to this issue in the fifth decade of the Islamic Revolution, it will take a big step towards achieving a resistance economy. In this statement, the Supreme Leader of the Revolution refers to the honor of the past and the view of the future. Paying attention to the components of this statement and trying to realize the items of this statement can cause the growth and prosperity of the people as well as the police organization. Keywords: Islamic Revolution, Statement, Second Phase, Police.
نقش ژئوپلتیک شیعه با گسترش ایدئولوژی انقلاب اسلامی در کیفیت امنیت مرزهای جمهوری اسلامی ایران
منبع:
دانش انتظامی همدان سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
115 - 139
حوزه های تخصصی:
موفقیت اسلام شیعی در ایفای نقش ایدئولوژی انقلاب در ایران، تشیع را به عنوان مهم ترین عنصر اثرگذار در سطح ژئوپلیتیک شیعه و جهان اسلام مطرح کرده است. با قدرت گرفتن ایران در منطقه و به قدرت رسیدن شیعیان در عراق و همچنین افزایش محبوبیت «حزب الله» لبنان و یمن، دیگر نمی توان قدرت شیعیان را نادیده گرفت. قدرتی که با تلفیق ایدئولوژی انقلاب و فلسفه فکری شیعه متحول شده است. ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران توانسته با این پیوند عمیق پیروان بی شماری در جهان پیدا کند. گروه های آرمانگرای اسلامی که با ایدئولوژی انقلاب ایران جان تازه گرفته اند و توانسته اند سد محکمی در برابر دشمنان انقلاب ایجاد نمایند که به سبب آن امنیت مرزهای ایران اسلامی را در پی داشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی در پاسخ به این پرسش است که اساساً نقش ژئوپلتیک شیعه با گسترش ایدئولوژی انقلاب اسلامی درکیفیت امنیت مرزهای جمهوری اسلامی ایران چیست؟ نتایج تحقیق نشان داد نقش ژئوپلتیک شیعه با گسترش ایدئولوژی انقلاب اسلامی باعث ارتقای امنیت مرزهای ایران می شود. پیوند گروه های آرمانگرا با ایدئولوژی انقلاب اسلامی توانسته منافع ایران را در کیلومترها دورتر فراهم کند. اگرچه حراست از مرزهای جغرافیایی ترسیم شده بر روی نقشه یک کشور امنیت را برای آن فراهم می نماید، ولی انتقال کنشِ متقابلِ بین ایدئولوژی انقلاب اسلامی با سایر ایدئولوژی ها در خارج از حدود مرزهای سیاسی امنیت مرزهای جمهوری اسلامی ایران به دنبال خواهد داشت.
معرفت دینی، زمینه ساز سواد انقلاب اسلامی مدیران در منظومه فکری مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود عوامل تقویت کننده، موجب افزایش بهره وری و تحقق اهداف سازمانی است. گرایش مدیران به معارف اسلامی، یکی از راه های ایجاد کنترل درونی در آنهاست و باعث می شود مدیران با توجه به باورها و ارزش های خود، اقدام به رفتار مناسب در جهت پیشبرد اهداف سازمانی کنند. در این تحقیق که یک پژوهش بنیادی از نوع توصیفی اکتشافی است، تلاش شده تا بر مبنای روش «نظریه پردازی داده بنیاد» در مطالعات علوم انسانی، از مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب، عوامل زمینه ساز و تقویت کننده «سواد انقلاب اسلامی» برای مدیران، متناسب با روش شناسی تحقیق و اهداف ارائه شود. در این تحقیق، به شناسایی و معرفی مفاهیم، مقوله ها و فرامقوله های رویش یافته از درون داده ها با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به صورت تمام خوانی تا رسیدن به اشباع، پرداخته شده است. از سه نوع کدگذاری (مفهوم سازی) باز، محوری، انتخابی، 84 کد و مفهوم، 24 مقوله و 6 فرامقوله به نام متغیرهای علّی، محوری، مداخله گر، راهبردی، زمینه ساز و پیامدی به دست آمد. متغیرهای زمینه ساز سواد انقلاب اسلامی در مدیران و مسئولان نظام شامل معنویت گرایی، خودسازی، آخرت گرایی، اسلام گرایی و تکلیف مداری شد که «معرفت دینی» نام گرفت.
الگوی جستاری تشکیل دولت اسلامی با تاکید بر امت دولت ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
156 - 183
حوزه های تخصصی:
این پژوهش علل تحقق نیافتن کامل اهداف انقلاب اسلامی در منظومه فکری آیت الله خامنه ای را بررسی می کند. پرسش اصلی این است که آیت الله خامنه ای موانع تحقق کامل اهداف انقلاب اسلامی را چگونه علت یابی می کند و برای برون رفت از آن چه راه حلی پیشنهاد می دهد؟ مقاله براساس الگوی جستاری توماس اسپریگنز و روش مفهوم شناسی و تفسیر کلام به کلام بیانات رهبری صورت بندی شده است. نظریه بحران اسپریگنز چهار مرحله دارد: مشاهده و شناسایی مشکل، ریشه یابی مشکل، ترسیم نظم آرمانی و سرانجام طرح راه حل و درمان. در زوایای پنهان اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای، تحقق نیافتن کامل اهداف انقلاب اسلامی (مشاهده مشکل)، شکل نگرفتن دولت مطلوب اسلامی (علل مشکل)، شکل گیری تمدن نوین اسلامی (ترسیم نظم آرمانی) و شکل گیری امت دولت ساز (راه حل) فرضیه پژوهش است که تمرکز اصلی در این فرضیه در شکل گیری امت دولت ساز در جایگاه راه حل و درمان است. روش پژوهش توصیفی تبیینی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
خاستگاه اندیشه مقاومت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
362 - 385
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش و مدل نظری توماس اسپریگنز در چهارچوب جامعه شناسی شناخت، خاستگاه اندیشه مقاومت و نحوه پدیدار شدن و نهادینه شدن آن در ذهنیت جامعه ایرانی بررسی شده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر، درصدد پاسخ گویی به این سؤال اساسی است که: چه عواملی در شکل گیری، تکوین و نهادینه شدن اندیشه مقاومت در ایران نقش مؤثری داشته اند؟ رویکرد محققان توصیفی - تحلیلی بوده و برای تحلیل داده ها از نظریه بحران اسپریگنز، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد جامعه ایرانی همواره با استبداد، دخالت روزافزون قدرت های بزرگ و نقض استقلال ملی خود توسط بیگانگان مواجه بوده است. نخبگان، روشنفکران (مذهبی و غیرمذهبی) در پاسخ به استبداد و بحران استقلال، بومی گرایی را به عنوانِ تجلی اندیشه مقاومت پیشنهاد دادند. روحانیون، بومی گرایی در چهارچوب اسلام سیاسی و ملی گرایان، بومی گرایی را در چهارچوب ناسیونالیسم ایرانی به عنوانِ نظم مطلوب سیاسی ترسیم کردند. «مقاومت» در برابر استبداد و سلطه طلبی قدرت های بزرگ نقطه اشتراک هر دو گفتمان بومی گرایی به شمار می رود. در نهایت، این دو گفتمان با رهبری و هدایت مصلح بزرگ انقلابی و اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) در قالب و ظرف مذهب شیعه به سازگاری نسبی رسیدند و ناسیونالیسم ایرانی ذیل الگوی اسلام سیاسی برگرفته از انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت و در ارتباط با آن معنا و مفهوم پردازی شده است. ازاین رو، اندیشه مقاومت پدیده ای تاریخی، موقعیت مند و زمینه مند است و پدیدار شدن اندیشه مقاومت در جامعه ایرانی را می توان حاصل برخورد اندیشه و واقعیت و رابطه دیالکتیکی و اثرگذاری متقابل آن ها دانست.
الگوی تغییر و تحول سیاسی اجتماعی از منظر قرآن کریم؛ با نگرشی تطبیقی بر انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
9 - 36
حوزه های تخصصی:
به رغم همه تلاش های تاریخی انسان در شرق و غرب عالم، او همچنان به جامعه مطلوب دست نیافته و نیز، به تلاشی مؤثر در بازتولید الگوهای آسمانی منبعث از وحی برای درمان دردهای روز خویش نپرداخته است؛ ازاین رو، نوشته حاضر در پی پاسخ به این مسئله است که: الگوهای تغییر و تحول سیاسی- اجتماعی از نظرگاه قرآن چیست؟ (سؤال). در الگوی قرآنی تغییر و تحول سیاسی- اجتماعی، با در نظر داشتن دو مبنای انسان شناختی اختیار، مسئولیت و سازکارهایی چون تلاش برای برپایی عدالت و جهاد، دگرگونی از درون انسان آغاز شده و با اصلاح در سطوح مختلف می تواند جامعه نامطلوب را به سوی جامعه مطلوب راهبری کند، آن سان که این تغییرات در دوره انقلاب اسلامی ایران و اندیشه سیاسی امام خمینی آغاز شده است. (فرضیه) در دنیای شتابنده و در حال دگرگونی، شناخت الگوهای تحول سیاسی- اجتماعی آن هم از منظر اندیشه سیاسی اسلام به ویژه قرآن کریم، پُراهمیت است. (هدف) در کلام خداوند، الگویی متفاوت و متمایز برای تحول سیاسی- اجتماعی وجود دارد که تلاش شده تا با روش تفسیر اجتهادی، به دست آید. (روش) ارائه الگوی تغییر و تحول سیاسی در قرآن که مبتنی بر عناصری چون اختیار انسانی، توانایی او بر تغییر، مسئول بودن در تحول سیاسی و همیشگی اش در برابر تغییر، جدید است. (یافته)
بازتاب های سازه انگارانه انقلاب اسلامی ایران بر آغاز بیداری اسلامی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
135 - 164
حوزه های تخصصی:
از وجوه تمایز انقلاب اسلامی بر سایر انقلاب ها مسالمت آمیز بودن آن است که ابعاد نرم و گفتمانی آن را بر دیگر وجوه آن ارجحیت داده است. با این وجود، این بُعد از انقلاب در نظریه های روابط بین الملل مورد کاوش قرار نگرفته است و درنتیجه، بُعد نرم افزاری انقلاب در بیداری اسلامی در چارچوب تحلیلی این نظریه ها، از جمله تئوری سازه انگارانه، مبهم باقی مانده است.در این پژوهش، سخن بر سر این مسئله است که آیا می توان بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا را با تئوری سازه انگارانه مورد مطالعه قرار داد؟ (سئوال) با توجه به وجه فرهنگی و ماهیت غیرمسلحانه انقلاب یا بُعد انگاره ای آن بر آغاز روند جدید بیداری اسلامی، و نیز با توجه به قابلیت نظریه سازه انگاری در مطالعه تحولات گفتمانی، فرهنگی، هویتی و اجتماعی، و نیز با چشمداشتی به شناخت انسانی و روابط بیناذهنی، این نظریه می تواند به مطالعه بازتاب های انقلاب اسلامی بر این تحولات بپردازد. (فرضیه) پژوهش حاضر در پی آن است که با نگاهی جدید و از دیدگاه نظری به بررسی بازتاب های انقلاب اسلامی ایران بر این تحولات بپردازد. (هدف) این پژوهش در صدد است از طریق تئوری و با استفاده از نظریه سازه انگاری تا به آن هدف دست یابد. (روش) بازتاب های انقلاب اسلامی در سطح جنبش های اسلامی با تئوری سازه انگارانه همخوانی دارد و، به دیگر بیان، این تئوری از قابلیت بالایی در تبیین و بازتا ب آرمان های انقلاب اسلامی برخوردار است. (یافته)