مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
صنایع دستی
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه در سال های اخیر، ارتقای کمی و کیفی مشهودی در تولید، عرضه و پذیرش محصولات و خدمات فرهنگی در کشور مشاهده می شود، همچنان راه زیادی تا نیل به پیشرفت مطلوب در این بخش باقی مانده است. یکی از مسیرهای توسعه در صنایع خلاق و فرهنگی، توجه به ابعاد و عمق نوآوری است. این صنایع، منبعی سرشار از ایده های نوآورانه به شمار می روند و با نوآوری پیوندی ناگسستنی دارند. با وجود این، به دلیل عدم اطمینان، پویایی، پیچیدگی و ابهام در فعالیت ها و ابعاد صنایع خلاق، تاکنون ارزیابی دقیقی از نوآوری در این صنایع صورت نپذیرفته است. در این تحقیق پس از طراحی مدل مفهومی یکپارچه ای از نوآوری های فرهنگی و صنایع خلاق در قالب مدل قیف نوآوری، ابعاد و عمق نوآوری در صنایع دستی کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. در همین راستا، محقق توانسته است، با استفاده از دو استراتژی پژوهش آرشیوی و پیمایش، علاوه بر بررسی عمیق ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش، با تنظیم 10 مصاحبه نیمه ساختارمند و دریافت 105 پرسشنامه از کارشناسان و تولیدکنندگان عمده این صنایع، فعال در 80 رشته متنوع در 24 استان کشور، داده های موردنظر را جمع آوری کند. در این تحقیق، به منظور بررسی عمق نوآوری در صنایع دستی از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج این آزمون، به طور میانگین، عمق متوسطی از نوآوری در این صنایع را نشان می دهد هر چند در برخی ابعاد مدل نظیر عوامل زمینه ای و سازمانی و تجاری سازی محصولات، عمق نوآوری ضعیف و در محصول خروجی این صنایع، عمق نوآوری مطلوب ارزیابی شده است. براین اساس، راهکارهایی نیز برای تعمیق نوآوری ها در صنایع دستی ارائه شده است.
بررسی سلیقه و ترجیح خرید گردشگران داخلی در خرید صنایع دستی؛ مطالعه موردی: گلیم گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۴۴۸-۴۳۵
حوزه های تخصصی:
وجود صنایع دستی در مناطق روستایی می تواند زمینه ساز جذب گردشگر به آن مناطق گردد و از این طریق علاوه بر رونق خود، موجب رشد صنعت گردشگری شود. در این میان، حضور گسترده صنایع دستی در مناطق روستایی، مستلزم این است که فعالیت های بازاریابی آن به نحوی طراحی شود که بتوانند به نحو مطلوب به نیاز گردشگران پاسخ بگوید. با توجه به این امر، هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی سلیقه و ترجیح خرید گردشگران در حوزه آمیخته های بازاریابی صنایع دستی است. به منظور انجام این مطالعه، گلیم گیلان به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و نمونه ای مشتمل بر 120 گردشگر که به بازارچه های صنایع دستی مراجعه کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در زمینه طراحی محصول، گردشگران تمایل بیشتری به خرید طرح های خلوت و سنتی مزین به نقشمایه های انتزاعی دارند و انتخاب طیف رنگی مورد علاقه آن ها بستگی به فضا دارد. علاوه براین، خرید از فروشگاه های دائمی و آشنایی از طریق نمایشگاه های صنایع دستی شیوه های توزیعی و ترفیعی ای است که به میزان بیشتری مورد پسند آن هاست. در زمینه قیمت گذاری نیز، در صورت ارائه محصول با کیفیت و با طراحی و بسته بندی مطلوب حاضر به پرداخت هزینه بیشتری هستند.
ارائه استراتژی مناسب جهت تعیین عوامل اثربخشی اشتغال به سوزن دوزی زنان روستایی(مطالعه موردی بخش ایرندگان شهرستان خاش)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
776 - 793
حوزه های تخصصی:
امروزه با وجود خشکسالی های فراوان و مشکلات زیاد در بخش کشاورزی اکثر روستاییان به سوی شهرها در حال مهاجرت هستند. با وجود بیکاری فراوان در روستاها از صنایع دستی می توان به عنوان جایگزینی مناسب در روستاهای کشور و ایجاد اشتغال پایدار استفاده کرد. هدف این پژوهش ارائه استراتژی مناسب جهت تعیین عوامل اثربخشی اشتغال به سوزن دوزی زنان روستایی در بخش ایرندگان شهرستان خاش است. جامعه آماری تحقیق را زنان سوزن دوز بخش ایرندگان و کارشناسان(متخصصان و اساتید دانشگاه) تشکیل می دهد. که براساس آمار تعداد 911 نفر زن به عنوان عضو در تعاونی فعالیت دارند و به سوزن دوزی مشغول هستند. از میان گروه اول(سوزن دوزان) با استفاده از فرمول کوکران تعداد 270 نفر زن به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شده است. همچنین تعداد 30 نفر به صورت تخمین شخصی به عنوان حجم نمونه در بخش کارشناسان انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل سوات استفاده شده است. همچنین برای بدست آوردن وزن گویه در سوات از ANP استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین وزن را استراتژی WO یا همان استراتژی بازنگری یا انطباقی با وزن 170/8 دارد و الویت اول می باشد. درصد وزنی این استراتژی برابر با 26/0درصد می باشد که نسبت به سایر استراتژی ها از درصد وزنی بالاتری برخوردار است. بنابراین استراتژی پیشنهادی حاصل از تکنیک سوآت راهبرد بازنگری یا انطباقی (WO) می باشد.
نقش برندسازی صنایع دستی در توسعه روستاهای غرب استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اولویت بخشی به توسعه روستایی به عنوان یکی از اصول اساسی نظام توسعه کشور ایران شناخته شده است و در این راستا توسعه برندسازی در بخش صنایع دستی می تواند یکی از راه های جهت بخشیدن به این هدف شود.هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش برندسازی صنایع دستی در توسعه روستاهای غرب استان گیلان می باشد.روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان حوزه صنایع دستی در غرب گیلان می باشد که از میان کارشناسان و خبرگان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و جهادکشاورزی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود.یافته ها و بحث: پس از شناسایی ابعاد و متغیرهای دخیل از طریق تکنیک دلفی، ابعاد شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفتند و سپس پس از تایید خبرگان دسته بندی شدند که در 4 عامل: افزایش و بهبود در آمد، اشتغال زایی، مشارکت روستا، تثبیت جمعیت به عنوان شاخص های توسعه روستایی حاصله از برندسازی معرفی شدند. سپس مدل نهایی تحقیق در میان فعالان این صنعت مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاصله بیانگر تایید رابطه بین برندسازی و عناصرچهارگانه شناسایی شده توسعه روستایی بود و همچنین دربین عناصر چهار گانه، برندسازی بیشترین تاثیر را در حوزه اشتغال زایی داشته است.نتیجه گیری: براین اساس می توان گفت که با توسعه برندسازی صنایع دستی می توان اشتغال زایی را در روستاهای غرب استان گیلان ارتقاء بخشید.
بررسی وضعیت صنعت قالی بافی در بخش چترود از دیدگاه قالی بافان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
19 - 30
حوزه های تخصصی:
فرش دست باف به عنوان یک هنر دیرینه ایرانی و همچنین یک کسب وکار خانگی، همواره مورد توجه و منبع درآمد بسیاری از خانواده ها بوده است. بیشتر بافندگان فرش در روستاها زندگی می کنند و فرش بافی به عنوان یکی از صنایع کوچک، می تواند نقش کلیدی در توسعه روستاها ایفا کند. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که وضعیت فرش دست باف در بخش چترود چگونه است و متغیرهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی چه تأثیری بر وضعیت قالی بافی در این بخش از منظر قالی بافان داشته است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی با استفاده از روش میدانی (کمّی) از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش 380 نفر از شهروندان بخش چترود است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. در این پژوهش از دو پرسش نامه استاندارد با پایایی 86/0 استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss21 و آزمون های همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهم ترین عوامل رکود صنعت قالی بافی در بخش چترود عبارت است از: رشد نامناسب قیمت فرش دست باف در مقایسه با بهره وری کمتر فرش بافی نسبت به دیگر کالاها؛ گرایش خانواده ها به دیگر فعالیت های اقتصادی؛ گرایش روستاییان به سبک، شیوه و فرهنگ زندگی شهرنشینی؛ مشکلات بازاریابی فرش دست باف در مقیاس خرد و کلان؛ مهاجرت روستاییان به شهر؛ مشکلات بازاریان فرش دست باف در مقیاس خرد و کلان؛ کم رنگ شدن سهم زنان در تأمین درآمد خانوار . بنابراین، استقرار و حمایت از صنایع کوچک بومی محلی، نظیر فرش بافی در مناطق روستایی می تواند با ایجاد فرصت های شغلی متعدد و سطوح دستمزدی قابل رقابت با سطح دستمزد شهری، موجب معکوس شدن روند مهاجرت و افزایش میزان اشتغال در بین مردم شود.
طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع توصیفی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 19 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 11 نفر از اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی ابتدا از تحلیل محتوا برای کدگذاری مصاحبه ها و در بخش کمی پژوهش برای مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) از ماتریس خودتعاملی استفاده شد. در بخش کیفی 16 تم فرعی و هفت تم اصلی (شاخص) استخراج شد. در بخش کمی نیز مدلی چهار سطحی بدست آمد که تاثیرگذارترین شاخص این مدل ارتباط و تعامل الکترونیک با مشتریان است. همچنین، تاثیرپذیرترین شاخص آن در سطح هفتم اطمینان در خرید است. بنابراین، 5 معیار دیگر نیز نقش عوامل رابط در این مدل را بازی می کنند.
نقش تعاونی های صنایع دستی در توانمندسازی زنان ژئوپارک جهانی قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
31 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف: ژئوپارک جهانی قشم به عنوان یک مقصد گردشگری که همکاری با فعالین اقتصادی جامعه محلی را از اهداف خود بیان کرده است توانسته فرصت های زیادی را برای اشتغال زنان ایجاد کند. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر بررسی می کند که آیا توسعه گردشگری در روستای برکه خلف باعث توانمندشدن زنان روستا به واسطه مشارکت فعال آنها در تعاونی های تولید صنایع دستی شده است و چه شواهد و مستنداتی در رابطه با توانمندسازی زنان در روستای برکه خلف می توان شناسایی کرد.
روش : روش مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از روش های مشاهده، مصاحبه کیفی و پروتکل حافظه است. مکان اجرای پژوهش روستای برکه خلف در جزیره قشم می باشد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه فعالیت های زمین گردشگری در ژئوپارک قشم در میزان توانمندسازی زنان در ابعاد مختلف اقتصادی اجتماعی روانی و سیاسی تاثیرگذار بوده است.
تحلیل تطبیقی کیفی توسعه اقتصادی در کارگاه های تولید صنایع دستی با رویکرد صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع خلاق تعریف تحلیلی جدیدی از مؤلفه های اقتصاد صنعتی است که ورودی آن ایده خلاق و خروجی آن محتوای و مالکیت معنوی حاصل از آن است. دراین میان، صنایع دستی به عنوان یکی از زیرشاخه های صنایع خلاق در جهت پیشبرد بخشی از اقتصاد کشور عمل می کند. در صنایع خلاق، ارزش افزوده اقتصادی و تولید ایده خلاق محرک توسعه هستند و به عنوان عوامل اصلی در نظر گرفته می شوند. هدف از این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی در کارگاه های تولید صنایع دستی است. از این رو پرسش اصلی آن است که اولویت قرار دادن کدام یک از دو عامل، ارزش افزوده اقتصادی و تولید ایده خلاق تأثیر بیشتری بر توسعه اقتصادی در کارگاه تولید صنایع دستی می گذارد؟ مقاله حاضر به روش تحلیل تطبیقی کیفی انجام گرفته است. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و مصاحبه استفاده شده است. تعداد 24 کارگاه تولید صنایع دستی که توانسته اند به موفقیت نسبی و توسعه اقتصادی دست پیدا کنند، به شکل غیرتصادفی انتخاب شده اند. پس از جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه از این واحدها، داده های کیفی به داده های کمی تبدیل شد. نتایج نشان می دهد که برای توسعه اقتصادی در کارگاه تولید محصولات صنایع دستی، اولویت قراردادن عامل «تولید ایده خلاق» کافی است. عامل «صادرات محصولات تولیدشده» یک شرط غیرلازم و ناکافی برای توسعه اقتصادی است. اما عامل «استفاده از فناوری های جدید» یک شرط کافی و غیرضروری است. درنهایت، ارزش افزوده اقتصادی زمانی می تواند سبب توسعه اقتصادی در کارگاه های تولیدکننده صنایع دستی شود که مترادف با سیستم نوآوری باشد.
مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 23
حوزه های تخصصی:
اطلاعات، دانش و ظهور محاسبات ابری بدون شک کلید رشد و موفقیت کسب وکارها و زمینه ساز توسعه کارآفرینی است. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان حوزه صنایع دستی در شهر کرمانشاه بودند که در این میان، 14 نفر با روش هدفمند و نیز قاعده اشباع نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کدگذاری و با به کارگیری نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، 17 مقوله شناسایی که در 6 طبقه اصلی قالب نظریه بنیانی قرار گرفتند که شرایط علی شامل: (کیفیت و هزینه خدمات، اندازه کسب وکار، زیرساخت های فناوری، اعتماد کارکنان)، شرایط زمینه ای شامل: (اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، تمرکز کسب وکار، بسترهای ایجاد نوآوری کسب وکار)، شرایط مداخله گر شامل: (فرهنگ توسعه فناوری در سازمان، ماهیت محصول/خدمت، ارتباط با مدل رایانش ابری)، راهبردها شامل: (مدیریت منابع سازمانی، توسعه زیرساخت های سازمانی، استراتژی کسب وکار) و پیامدها شامل: (بازار بین الملل، توسعه اقتصادی، اجتماعی و محصول/خدمت خلاقانه) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد رایانش ابری در توسعه کسب وکارهای صنایع دستی نیازمند توجه به سازوکارهای اثرگذار در این فرایند است و در صورتی که کسب وکارهای صنایع دستی از فناوری های به روز و رایانش ابری استفاده نمایند منجر به سودآوری بیشتر و بازدهی بالاتر خواهد شد لذا توسعه حمایت ها و ارائه تسهیلات با تأکید بر توسعه فناوری های به روز در صنایع دستی شهر کرمانشاه پیشنهاد می گردد.
تحلیل نقش هنر - صنعت ورشو در توسعه گردشگری شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
219 - 232
حوزه های تخصصی:
صنایع دستی از مهم ترین پتانسیل های موجود در حوزهٔ گردشگری فرهنگی به شمار می آید. گردشگری و صنایع دستی رابطه ای دو سویه دارند و این دو بخش مکمل هم در رونق اقتصاد هستند. صنعت ورشوسازی ازجمله جاذبه های مهم گردشگری فرهنگی شهر بروجرد است. بر این اساس، هدف این تحقیق واکاوی عوامل و ابعاد دخیل در توسعهٔ این صنعت است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. نمونهٔ آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دست آمد و برای تعیین حجم نمونه نیز از فرمول کوکران استفاده شد. بر این اساس، تعداد 270 نفر انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS20 و لیزرال (LISREL) تجزیه وتحلیل شدند. یافته های آماری بیانگر این است که تأثیر متغیرهای مستقل (اجتماعی - فرهنگی، عوامل تکنولوژیک، حمایت و پشتیبانی دولت) مؤثر در هنر - صنعت ورشو در توسعهٔ گردشگری شهر بروجرد معنی دار است (001/0=p-value ). خروجی معادلات ساختاری نشان داد که متغیر اجتماعی - فرهنگی با ضریب تأثیر (75/0)، حمایت و پشتیبانی دولت با رقم (68/0) و عوامل تکنولوژیک مؤثر در صنعت ورشو با رقم (65/0)، علاوه بر تأثیر مستقیم، در توسعهٔ گردشگری بر دیگر متغیرهای شهر بروجرد تأثیر غیرمستقیم می گذارند. با توجه به اینکه مقدار ریشهٔ دوم برآورد واریانس خطای تقریب RMSEA کمتر از (08/0) گزارش شده است، مدل برازش مناسبی دارد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که توسعهٔ گردشگری مبتنی بر هنر - صنعت ورشو به هم افزایی عوامل اجتماعی - فرهنگی، حضور نهادهای رسمی و سرمایه گذاری بخش های خصوصی نیاز دارد.
مدل طراحی فرهنگ محور در بسته بندی صنایع دستی و نقش آن بر شکل گیری نگرش مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰
157 - 179
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: صنایع دستی به عنوان سرمایه ملی و فرهنگی ما ایرانیان در سطح بین الملل شناخته می شود. صنایع دستی تداعی کننده آداب و رسوم، باورهای اجتماعی و فرهنگی مردم ایران است. طراحی بسته بندی ای که فاکتورهای هویتی و فرهنگی در آن لحاظ شده باشد به ارزش صنایع دستی می افزاید. این پژوهش تاثیر مدل طراحی فرهنگ محور بر نگرش مصرف کننده نسبت به بسته بندی صنایع دستی را مورد بررسی قرار می دهد.
روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی است. جامعه آماری کل ایرانیان علاقه مند به صنایع دستی می باشند. حجم نمونه ۴۱۶ نفر می باشد. داده ها بوسیله پرسشنامه پژوهشگر ساخته و روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی واگرا و روایی همگرا استفاده گردید. روش تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری است که با نرم افزارهای آماری Smart PLS4 وSPSS 26 انجام پذیرفت.
یافته ها: از ۷ فرضیه مورد بررسی،۶ فرضیه ( تاثیر حیطه کاربر بر نگرش مصرف کننده، تاثیر حیطه محصول بر نگرش مصرف کننده، تاثیر شناخت مشتری بر احساس، تاثیر احساس مشتری بر رفتار خرید، تاثیر حیطه طراح بر حیطه محصول، تاثیر حیطه کاربر بر حیطه محصول) مورد پذیرش و فرضیه ی (تاثیرحیطه طراح بر نگرش مصرف کننده) رد شد.
نتیجه گیری و پیشنهادات: این پژوهش استراتژی ها و پیشنهادات کاربردی همچون استفاده از مواد و متریالی هم جنس صنایع دستی، تنوع در طراحی بسته بندی متناسب با سلیقه کاربران، استفاده از تصاویر تداعی کننده فرهنگ و هویت آن منطقه، برای طراحی بسته بندی متناسب با نگرش مصرف کننده ارائه داد.
نوآوری و اصالت: با استفاده از شواهد بدست آمده مدلی بر پایه فرهنگ و هویت برای بسته بندی صنایع دستی معرفی و اثر آن بر نگرش مصرف کننده بررسی شده تا بدین وسیله دید تازه ای به طراحان داده شود تا از مشکلات ناشی از نبود خلاقیت و فاکتورهای فرهنگی و هویتی جلوگیری گردد.