مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
مسکن
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
171 - 181
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که به صورت کتمان ناپذیری هم بر نحوه معماری "مؤثر" و هم از آن "متأثر" است، سبک زندگی مخاطبان است. در این راستا توجه به فضای سبز مسکن، به عنوان متغیر مستقلی که سبک زندگی انسان را تغییر می دهد و به تبع آن سبک زندگی به عنوان عاملی که میزان و نحوه مصرف انرژی (توسعه پایدار) را تحت تأثیر قرار می دهد، ضروری می نماید. مطالعه حاضر، تأثیر فضای سبز مجتمع های مسکونی پنجاه واحدی و بیشترِ مناطق یک و شش شیراز بر پایداری سبک زندگی ساکنان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش توصیفی- پیمایشی، ابتدا از روش کتابخانه ای، اطلاعات جمع آوری گردید، سپس معماری مجتمع های مسکونی و میزان فضای سبز هر مجتمع به شکل خالص و سرانه مورد پژوهش محاسبه قرار گرفت. میزان مصرف انرژی به عنوان نماینده سبک زندگی پایدار معرفی گردید و قبوض برق (شاخص میزان مصرف) تمامی واحدهای مسکونی در دو ماه شهریور و دی 1396 بررسی شد. برای تبیین تأثیر فضای سبز بر مصرف انرژی و مرتبط دانستن آن به سبک زندگی، از پرسشنامه استفاده گردید. اطلاعات حاصل از پرسشنامه، بیانگر آن است که داشتن فضای سبز، استفاده از تلویزیون و اینترنت را محدود می کند و ساعات شروع و پایان خواب را بهبود و مصرف برق را کاهش می دهد. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل در نرم افزار ایویوز 7 نشان دهنده ضریب 05/0- برای فضای سبز است. بدین معنا که با افزایش 1 درصد فضای سبز مجتمع های مسکونی، هزینه برق مصرفی 05/0 درصد کاهش می یابد و به سوی سبک زندگی پایدارتر حرکت می کند.
ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ در ﺑﺨﺶ مسکن در اقتصادنفتی ایران ﺗﺤﺖ رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه نقش بانک ها به عنوان واسطه گران مالی در چرخه های اقتصادی و همچنین اهمیت بانکها در بازار پولی اقتصاد ایران، تبعات سرمایه گذاری بانک ها در بخش مسکن در اقتصاد نفتی ایران که مستعد بروز بیماری هلندی است دغدغه ی مطالعه حاضر است. بدین منظور برای بررسی موضوع، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی طراحی شده است. نتایج حاصل از مدل که مؤید بروز بیماری هلندی به هنگام تکانه مثبت نفتی است، سرمایه گذاری بانک ها دربخش مسکن را در شرایطی مورد قبول و سودآور نشان می دهد که تولید در اقتصاد در حال رشد بوده و میزان تسهیلات اعطایی افزایش یافته باشد. تکانه مثبت بهره وری نیروی کار در بخش تولید و تکانه سیاست پولی، اقتصاد را در شرایطی قرار می دهند که تولید در اقتصاد افزایش یافته و سرمایه گذاری بانک ها در بخش مسکن سودآور شود. اما در فضایی که تولید افت کرده و میزان تسهیلات اعطایی بانکها کاهش می یابد، همانند زمانی که اقتصاد با تکانه مثبت بهره وری نیروی کار در بخش مسکن و یا تکانه مثبت درآمدهای نفتی مواجه می شود، انجماد دارایی بانکها در بخش مسکن توصیه نمی گردد و علاوه براینکه اقتصاد و تولید را بامشکل مواجه می سازد، با کاهش سود و افت در سرمایه بانک ها، آنها را در معرض بحران قرار می دهد.
تحلیل اثر شوک بازار مسکن بر تنگنای اعتباری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی اثرات رکود و رونق بازار مسکن بر تنگنای اعتباری سیستم بانکی در اقتصاد ایران است. برای دست یابی به این هدف، مدل تعادل عمومی پویای تصادفی، بر پایه آموزه های مکتب کینزین های جدید بکار گرفته شده است. با تعیین مقادیر ورودی و پارامترهای مدل با استفاده از روش کالیبراسیون طی دوره زمانی 1369-1394، نتایج گشتاورها حاکی از اعتبار مدل ارائه شده برای شبیه سازی متغیرهای مدل در اقتصاد ایران است. علاوه براین یافته های تحقیق نشان می دهد شوک منفی تقاضای مسکن با کاهش قیمت املاک در بازار مسکن سبب کاهش کیفیت ترازنامه بانک ها، در نتیجه کاهش عرضه اعتبارات بانک و ایجاد تنگنای اعتباری شده است. شوک مثبت تقاضای مسکن، از یک سو سبب افزایش اعتباردهی بانک ها می شود اما از سوی دیگر تقاضا برای مصرف، تولید، سرمایه گذاری و اشتغال در بخش غیر مسکن را کاهش می دهد که متعاقباً سبب کاهش تولید ناخالص ملی می شود و با توجه به افزایش قیمت مسکن، سطح عمومی قیمت ها نیز افزایش می یابد. در نتیجه رونق از سمت تقاضا در بازار مسکن نه تنها اثر مثبت در اقتصاد ندارد؛ بلکه، عاملی در پیدایش تورم رکودی در اقتصاد می باشد .
شناسایی عوامل مؤثر بر اجتماع پذیری در دو گونه مسکن حیاط دار و بدون حیاط (مورد مطالعه: ناحیه یک منطقه آزادگان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با کاهش روابط اجتماعی در خانه های امروزی نسبت به گذشته، توجه به خصیصه های محیط های مسکونی اهمیت یافته است. تحقیقات از فردگرایی به عنوان منشأ ناهنجاری های اجتماعی از جمله: عدم شناخت خود، خودکم بینی، اختلالات روانی، پیری زودرس و افزایش معضلات اخلاقی در میان جوامع شهری امروزی یاد می کنند. خانه به عنوان اصلی ترین محیط زندگی انسان نقشی تعیین کننده در بروز رفتارهای اجتماعی افراد دارد؛ بنابراین افزایش دانش طراحان نسبت به خصیصه های مطلوب محیط در جهت ارتقای نقش اجتماعی افراد در خانه می تواند بر کاهش فردگرایی اثرگذار باشد. هدف تحقیق حاضر شناخت مؤلفه های کالبدی مؤثر بر میزان تعاملات اجتماعی ساکنان در محیط خانه است. بدین منظور با روش تحلیلی و استفاده از ابزار پرسشنامه دو گونه مسکن (بدون حیاط و حیاط دار) در شهر ایلام بررسی گردید. برای گونه مسکن حیاط دار از 41 نفر و برای گونه مسکن بدون حیاط از 34 نفر پرسش شد؛ این افراد به صورت تصادفی از بین کسانی انتخاب شدند که تجربه زندگی در این گونه مسکن ها را داشته اند؛ نتایج تحقیق نشان داد که سه متغیر مجاورت عملکردی، سبک زندگی و نیاز به کمک متقابل، عوامل مهم و مشترک در اجتماع پذیری افراد در دو گونه مسکن بوده است. در نهایت پیشنهاد شد که از توسعه خانه های بدون حیاط جلوگیری شود و در صورت عدم تحقق این امر به حضور حیاط در طبقات برای هر واحد مسکونی توجه گردد؛ همچنین فارغ از ابعاد و مساحت حیاط، هندسه قرارگیری حیاط نسبت به خانه مد نظر طراحان باشد.
بررسی اثر نوسانات بازار مسکن بر اقتصاد کلان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های کاربردی اقتصاد سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
249-278
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر بازار مسکن بر بخش واقعی اقتصاد و نقش آن در شکل گیری یا تداوم چرخه های تجاری است. در این راستا از یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی استفاده شده است که ویژگی بارز آن در نظرگرفتن دو گروه خانوار با عوامل تنزیل متفاوت است. خانوارهایی که دارای عامل تنزیل بیشتری هستند، پس انداز، انباشت سرمایه و تولید در اقتصاد را به عهده دارند و به خانوارهای دسته دوم که دارای عامل تنزیل کمتر هستند، وام می دهند. میزان وام دریافتی این خانوارها وابسته به ارزش مسکنی است که در اختیار دارند. وابسته نمودن مقدار وام دریافتی به ارزش مسکن، در واقع، لحاظ اثر وثیقه ای است که توسط برنانکه (1995) مطرح شده است و کانالی است که بخش مسکن از این طریق می تواند بخش واقعی اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد. برای برآورد الگو، از ترکیب کالیبراسیون و رویکرد بیزی استفاده شده است. برآورد پارامترها با استفاده از داده های فصلی ده متغیر اصلی اقتصاد کلان در بازه 1384 تا 1396 صورت گرفته است. نتایج توابع واکنش آنی حاکی از تأثیر مثبت شوک ترجیحات مسکن (شوک تقاضای مسکن) بر قیمت حقیقی مسکن، سرمایه گذاری در بخش مسکن و غیر مسکن، مصرف حقیقی و تولید ناخالص داخلی حقیقی است. همچنین برای مشخص شدن کانال اثرگذاری مسکن بر متغیرهای بخش واقعی، اثر وثیقه ای در مدل صفر در نظر گرفته شد و توابع واکنش آنی مجدداً رسم شد. نتایج نشان داد که کانال اثر وثیقه ای یکی از مهم ترین کانال های اثرگذاری بخش مسکن بر بخش واقعی اقتصاد است
بررسی و تحلیل توسعه درون زا در نواحی شهری (مطالعه موردی: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: گسترش افقی شهرها در چند دهه اخیر در کشور با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه های طبیعی شهرها، در دستیابی به شکلی پایدار از کالبد شهر با چالش مواجه شده است. نظریه توسعه درونی که از اصول ده گانه رشد هوشمند می باشد، در راستای اهداف توسعه پایداراست. به موجب این رویکرد اراضی بایر و ناکارآمد به عنوان سازوکار تحقق سیاست های توسعه درونی شهر می باشد. بنابراین چنانچه در یک محدوده زیستی پراکنده روی کالبدی اتفاق بیافتد یعنی مازاد بر نیاز کالبدی، جمعیت ساکن، فضا اشغال گردد می توان به این نتیجه رسید که درون شهر فضاهای بلا استفاده، رها شده و ناکارآمد و فرسوده وجود دارند که برنامه ریزی جهت استفاده مناسب از آن ها اهمیت پیدا می کند. روش: در این پژوهش هدف، بررسی وضعیت نواحی شاهین شهر از لحاظ توسعه با تأکید بر ویژگی های مسکن، شاخص های مرتبط با آن و میزان برخورداری می باشد. جهت بررسی روابط بین متغییرها، با نرم افزار AMOS و روش معادلات ساختاری مورد تجزیه قرارگرفت . یافته ها: نتایج نشان داد طرح های توسعه شهر و ایجاد مسکن در آینده در تمام ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی به جز بعد دسترسی، عامل اصلی گسترش کالبدی شهر است.سپس با تکنیک Antropi و VIKORجهت وزن دهی و رتبه بندی نواحی استفاده شد. نتایج: نتایج تکنیک ویکور نشان داد که نواحی شهری از نظر شاخص های پژوهش و به لحاظ توسعه درونی، به ترتیب ناحیه فردوسی در رتبه اول برخورداری و ناحیه گلدیس در رتبه آخر قرار گرفته است.
بررسی تحولات سیاست گذاری رفاهی مسکن در ایران (1358-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
76 - 120
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه سیاست مسکن در ایران می پردازد. سیاست مسکن به عنوان بعدی از سیاست اجتماعی می تواند تحت تأثیر جهت گیری ها و رویکردهای دولت ها قرار گیرد. اما درباره اینکه در ایران دولت های گوناگون چه جهت گیری نسبت به سیاست مسکن داشته اند دریافت دقیقی وجود ندارد. این مسئله خصوصاً درباره گروه های کم درآمد دارای اهمیت مدیریتی است. پرسش این پژوهش این است که تأثیر عملکرد دولت ها بر سیاست مسکن اقشار کم درآمد در ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش سیاست مسکن در دو بعد درون داد قانونی و برون داد اجرایی در طول سال های 1358 تا 1392 با استفاده از داده های کیفی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سیاست مسکن در بعد درون داد قانونی در بازه زمانی مورد بررسی تابعی از رویکرد دولت ها بوده است. اما از بعد برون داد اجرایی باوجود تفاوت در نوع سیاست گذاری مسکن در دولت های مختلف، نتایج و عملکرد سیاست گذاری در خصوص تأمین مسکن اقشار کم درآمد مشابه بوده است. این بدان معنی است که سوای اختلافات در برخی درون دادهای قانونی، سیاست های دولت های یادشده در حوزه مسکن خصوصاً از دولت سازندگی تاکنون نتوانستند از چنان سنجیدگی و کارایی لازم برخوردار باشند که کم درآمدها را به حق خود در زمینه تأمین مسکن مناسب برسانند و لذا اسکان غیررسمی افزایش یافته و بر میزان بی مسکنی و بدمسکنی در طول سال های اخیر افزوده شده است. با فاصله گرفتن از دهه اول انقلاب تاکنون سیاست گذاری مسکن به گونه ای بوده که انباشت سرمایه را برای سوداگران فراهم کرده و از سوی دیگر منجر به شهروندزدایی از اکثریت جامعه گشته است. این امر منجر به کالایی شدن زمین و مسکن و رشد ارزش مبادلاتی آن شده است.
تأمین مالی مسکن برای اقشار کم درآمد از طریق تعاونی بر مبنای وقف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقشار کم درآمد برای تهیه مسکن با مشکل روبه رو هستند. ارائه راهکار تأمین مالی مسکن برای اقشار کم درآمد در چارچوب اوراق وقفی از طریق تعاونی هدف این مقاله است. در راستای تحقق این هدف در این مقاله نخست با روش اسنادی و کتابخانه ای یک صندوق وقفی در چارچوب تعاونی طراحی شده است. سپس با روش تحقیق میدانی میزان استقبال از صندوق وقفی در قالب یک پرسشنامه تمایل به پرداخت سنجیده شده است. نتایج نشان می دهد به لحاظ تئوریک صندوق در سه حالت قابل طراحی است: در حالت اول وجوه صندوق وقف به طور مستقیم در تأمین مالی مسکن استفاده می شود؛ در حالت دوم، سود این صندوق وقفی در تأمین مالی مسکن استفاده می شود و در حالت آخر سود وجوه وقف و سود تعاونی به ساخت مسکن اختصاص می یابد و منابع اصلی سرمایه گذاری می شود. همچنین، نتایج پرسشنامه نشان می دهد بیشتر افراد تمایل به پرداخت مبالغی بیش از مالیات خود برای ساخت مسکن کم درآمدها دارند و نیز متغیرهای میزان مالیات، اعتماد به سازمان اوقاف و افزایش کارایی ساخت مسکن توسط خیرین بر میزان تمایل به پرداخت افراد برای کمک به تأمین مالی مسکن کم درآمدها اثر مثبت دارد.
راهکارهای توسعه مسکن در شهرهای کوچک، مطالعه موردی: شهر خُمام در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آذر ۱۳۹۸ شماره ۷۸
15 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در برنامه ریزی توسعه مسکن، رویکردی جامع نیاز است که همه عناصر و اجزای مؤثر را لحاظ کند، روابط بین آن عناصر را مشخص کند و در نهایت مجموعه ای از راه حل های مختلف با تعیین اولویت ها ارائه دهد. انتخاب و بررسی مکانی که مسکن و محیط های مسکونی جدید در آن ساخته شود یکی از اجزای این رویکرد جامع است. بنابراین ضروری است که ارائه راهکارهای توسعه مسکن متناسب با «مکان مشخص» باشد، که در این پژوهش «مکان مشخص» شهرهای کوچک است. هدف: این مقاله در پی ارائه راهکارهایی برای توسعه مطلوب مسکن در شهرهای کوچک، با توجه به نقش این شهرها در تعادل سیستم سکونت گاهی منطقه، در فرآیند تدوین برنامه ریزی جامع مسکن است. روش تحقیق: در این پژوهش در بخش تبیین مفاهیم از روش استدلال منطقی و در بخش ارائه راهکارها از روش تحلیلی-توصیفی بهره گرفته شده است و همچنین برای جمع آوری داده های پژوهش از شیوه های اسنادی و بررسی های میدانی استفاده شده است. نتیجه گیری: توسعه متناسب در بخش مسکن توسعه پایدار شهرهای کوچک را به همراه دارد و نقش آن ها را در فرآیند توسعه منطقه ای تقویت می کند. این پژوهش نشان داد در روندی مشخص، با بهره گیری از اصول معماری بومی، می توان راهکارهایی برای توسعه مناسب مسکن تدوین کرد. این راهکارها به چهار دسته فرم، عملکرد، فضا و مصالح و ساخت قابل تقسیم اند.
ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم در مسکن معاصر از منظر روانشناسی محیطی، نمونه موردی: برج مسکونی میلاد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب ازبین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران می شود. هدف: نوشتار حاضر، با تعیین عوامل مؤثر بر تأمین حریم در فضای مسکن معاصر از دیدگاه روانشناسی محیطی، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. روانشناسی محیطی، با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه می کند. روش تحقیق: این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با روش پژوهش از نوع استدلال منطقی است. نتیجه گیری: نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درون گرایی و قلمروپایی در مسکن معاصر، خلاصه می شود. نتیجه اصلی تحقیق روی 6 نوع تیپ پلان متفاوت از واحدهای برج مسکونی میلاد تبریز حاکی از آن است که کنترل ارتباطات فضایی در طرح معماری منجر به کنترل ارتباطات رفتاری در تعاملات انسانی می شود که از مهم ترین فاکتورهای تأمین انواع حریم ها ازجمله حریم بصری، دسترسی و...، و در نهایت حریم روانی در مسکن معاصر است.
راهکارهای طراحانه تحقق پایداری اجتماعی در مسکن گروه کم درآمد در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه پاسخ گویی به محدودیت های اقتصادی اولویت نخست پروژه های ساخت مسکن گروه کم درآمد شهری است، لیکن مشخصات فرهنگی خاص چنین مساکنی ضرورت توجه به ابعاد اجتماعی، انسانی و فرهنگی شان را دوچندان می کند، مسئله ای که در غالب تجارب پیشین مغفول مانده است. این نوشتار با تدقیق در پایداری اجتماعی به عنوان شاخه ای از دانش پایداری در پی یافتن راهکارهای طراحانه ملموسی است که قابل استفاده در طراحی مسکن اجتماعی حمایتی بوده و منجر به ارتقاء کیفیات اجتماعی این خانه ها شوند. نوع تحقیق از نظر روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع تحقیق "کیفی" است و در مقام روش جمع آوری اطلاعات از نوع "پیمایشی" به روش مصاحبه بسته با جامعه آماری هدفدار (متخصصین امر) می باشد. در نهایت از آزمون آماری فریدمن به منظور تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که راهکار "طراحی عرصه های جمعی چندمنظوره در فضای عمومی " در بعد تعامل اجتماعی و راهکار "طراحی اقلیمی" در بعد رفاه اجتماعی، دارای بیشترین اهمیت در جهت کسب پایداری اجتماعی در برنامه های مسکن اجتماعی در بستر شهر تهران می باشند.
شناسایی گونه های انعطاف پذیری در طراحی مسکن آپارتمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان طیف وسیع نیازهای خانواده ایرانی، آنچه به وضوح دیده می شود، نیازهایی است که در طول زمان دستخوش تغییر شده و خانواده را در صدد انطباق با شرایط جدید قرار می دهد. به منظور بالا بردن کیفیت های طراحی مسکن، انعطاف پذیری و تطبیق پذیری فضای داخلی آن به عنوان قابلیتی برای پاسخ گویی به نیازهای متغیر در خانواده مطرح می شود. این پژوهش در جستجوی راه حل هایی است که در طراحی مسکن انعطاف لازم را ایجاد نموده و برنامه ریزی روشنی جهت اصول طراحی مسکن انعطاف پذیر مطرح کند. برای دستیابی به این هدف با روش تحقیق کیفی و کمی، در ابتدا با جمع آوری منابع و تجزیه تحلیل آن و سپس با ابزار مصاحبه و پرسشنامه، مراحل تحقیق و آزمون های لازم انجام شد. در مرحله ی اول، بررسی گونه های انعطاف پذیری در مقیاسی گسترده از منابع کتابخانه ای پرداخته شده است. سپس با انجام مصاحبه از صاحبنظران طراح، گونه های کاربردی انعطاف پذیری که در مسکن ایرانی پاسخگوی نیازهای متغیر خانواده می باشد، استنتاج و استخراج شده و در ادامه با تنظیم پرسشنامه و دریافت نظرات متخصصین معماری، اولویت بندی این گونه ها به روش دلفی انجام پذیرفته است. بر پایه نتایج به دست آمده از ارزیابی و تحلیل نظرات، گونه های چهارگانه انعطاف پذیری به ترتیب اولویت شامل توسعه پذیری، قابلیت چیدمان متفاوت مبلمان، تفکیک پذیری و چند عملکردی بودن در فضای مسکن معرفی می شود. هر کدام از این کیفیات فضایی به نوبه خود در پاسخگویی به بخشی از نیازهای متغیر خانواده هسته ای در ایران امکان انعطاف پذیری و تطبیق را فراهم می کند.
نقش سیاست های تأمین مسکن در نارضایتی کارگران شرکت نفت انگلیس و ایران در مناطق نفت خیز خوزستان مطالعه موردی: از آغاز کشف نفت تا ملی شدن صنعت نفت (1287-1330ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان عوامل درونی ایجاد نارضایتی های کارگران از شرکت نفت انگلیس و ایران، موضوع تأمین مسکن نقش مهمی داشته است؛ زیرا علاوه بر تأمین سرپناه، هویت کارکنان شرکت و خانواده آنها را نیز تشکیل می داد. با وجود این، نقش آن نسبت به سایر عوامل شغلی و معیشتی در طول زمان فعالیت شرکت نفت، مورد پژوهش مستقل قرار نگرفته است. بر همین اساس، در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسناد بایگانی ها تلاش شده است تا جایگاه سیاست های تأمین مسکن کارگران ایرانی شرکت، نسبت به سایر عوامل نارضایتی و اهمیت آن در زمان های مختلف تبیین شود. نتایج پژوهش نشان داد که از زمان اکتشاف نفت تا اصلاح قرارداد دارسی در سال 1312ش، موضوع مسکن نقش مهمی در ایجاد نارضایتی کارگران نداشته است، اما پس از سال 1312 و به ویژه با پایان یافتن سلطنت رضاشاه و همچنین افزایش کارگران طی جنگ جهانی دوم، تأمین مسکن اصلی ترین عامل نارضایتی کارگران بود که باعث اعتصاب های گسترده در سال 1325 و تغییر در سیاست های شرکت به سمت تولید انبوه مسکن و برآوردن خواسته آنها شد. البته با ادامه اعتصاب ها و همچنین ملی شدن صنعت نفت، فرصت کافی برای اجرای این برنامه ها باقی نماند.
سنجش شاخص های کالبدی- فضایی در مساکن شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
135 - 144
حوزههای تخصصی:
مسکن خردترین و کوچک ترین شکل تجسم کالبدی رابطه متقابل انسان و محیط و خصوصی ترین فضای زندگی انسان است. مسلما شناسایی سطوح کیفیت شاخص های مسکن در نواحی مختلف شهری گامی مؤثر در تبیین سطوح کیفیت زندگی است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت شاخص های کالبدی مسکن در نواحی شهری گرگان صورت گرفته است. نوع تحقیق در این پژوهش «کاربردی- توسعه ای» و روش بررسی «توصیفی-تحلیلی» است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار صفحه گسترده اکسل و جهت اولویت بندی نواحی بر اساس شاخص های مورد پژوهش از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره WASPAS و WP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در تکنیک WASPAS ناحیه دو با ضریب اولویت (355/0) در رتبه اول، ناحیه سه با ضریب اولویت(336/0) در مرتبه دوم، ناحیه هفت با ضریب اولویت (315/0) در مرتبه سوم، ناحیه یک با ضریب اولویت (289/0) در مرتبه چهارم، ناحیه پنج با ضریب اولویت (270/0) در مرتبه پنجم، ناحیه چهار با ضریب اولویت (263/0) در مرتبه ششم، ناحیه شش با ضریب اولویت(240/0) در مرتبه هفتم و ناحیه هشت با ضریب اولویت (235/0) در مرتبه هشتم قرار گرفته است. نتایج تکنیک WP نشان می دهد ناحیه 8 با امتیاز (501/0)، ناحیه 2 با امتیاز(273/0)، ناحیه 3 با امتیاز (251/0)، ناحیه 7 با امتیاز (243/0)، ناحیه 4 با امتیاز (212/0)، ناحیه 1 با امتیاز (197/0)، ناحیه 5 با امتیاز (196/0) و ناحیه 6 با امتیاز (193/0) به ترتیب از پایدارترین تا ناپایدارترین نواحی از لحاظ شاخص های کالبدی مسکن در شهر گرگان است.
سنجش عوامل مؤثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری (مطالعه موردی: مسکن مهر شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن مهر، بزرگترین طرح دولتی برای تأمین مسکن بوده، و با توجه بر نقش تعیین کننده قیمت زمین در قیمت مسکن، این طرح اقدام برای حذف این متغیر نموده تا از این طریق علاوه بر کنترل قیمت مسکن باعث تسهیل دسترسی اقشار آسیب پذیر به مسکن مناسب شود. روش: هدف از پژوهش حاضر، سنجش عوامل موثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری که به صورت موردی در مساکن مهر شهرضا انجام شده، است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی ساکنان مساکن مهر شهرضا می باشد (2400 = N). با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 145 خانوار (سرپرست خانوار) به روش نمونه گیری تصادفی از بین خانوارهای ساکن در مساکن مهر مورد نظر انتخاب شد. . ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. یافته ها: مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، مولفه های سیاست و برنامه ریزی (701/0= γ، 15/14 = t)، اصول طراحی (421/0= γ، 26/6 = t)، تعامل همسایگان (282/0= γ، 05/3 = t) تبیین کننده ی 66 درصد از تغییرات واریانس رضایتمندی از مساکن مهر شهرضا هستند. نتایج:جهت انجام اقدامات لازمه به منظور افزایش رضایت مندی اقشار کم درآمد شهری از مساکن مهر لازم است به مواردی مانند سیاست و برنامه ریزی در این زمینه، اصول طراحی و موارد مربوط به تعاملات با همسایگان توجه نمود.
تبیین تأثیر معماری دسترسی های عمودی مجتمع های مسکونی بر سبک زندگی پایدار ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشر به دنبال تکامل در زندگی خویش، مسکن طبیعی در غارها را رها نمود و به مسکن ساخته دست خودروی آورد و تا امروز هر آنچه فرهنگ، اقتصاد و ابعاد زندگی انسان متحول شده، مسکن او هم متحول شده است. به همین جهت با تحول فرهنگی در هر جامعه ای، تحول در مسکن مشهود می گردد؛ بنابراین چگونگی طراحی معماری مسکن می تواند بر سبک زندگی ساکنان تأثیرگذار باشد و متعاقب آن میزان مصرف انرژی (به عنوان قسمت مهمی از توسعه پایدار) را دچار تغییر کند. در این پژوهش تلاش شده، تأثیر معماری دسترسی های عمودی مجتمع های مسکونی بر سبک رندگی پایدار (زیر مجموعه ای از معماری پایدار) ساکنان مجتمع های مسکونی مورد کنکاش قرار گیرد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها؛ پژوهشی توصیفی-پیمایشی است. در مراحل ابتدایی از روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای اطلاعات لازم کسب و سپس تعداد 14 مجتمع مسکونی شیراز با قرابت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به دو گروه بلند مرتبه و ارتفاع متعارف تقسیم بندی شده است و پس از سنجش کیفیت و کمیت دسترسی عمودی (آسانسور و پله) آن ها، تعداد دفعات استفاده از آسانسور طی یک هفته در اردیبهشت و مرداد 97 (با روش مطالعه میدانی) ثبت گردید. با توجه به میانگین استفاده روزانه و تعداد ساکنان هر مجتمع، سرانه استفاده آسانسور در یک روز اردیبهشتی و مردادی به دست آمد. سپس رابطه آن با کیفیت و کمیت پله ها به وسیله مدل تصریح شده و به وسیله نرم افزار ایویوز 7 مورد محاسبه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد در ساختمان های بلند مرتبه کیفیت پله ها نمی تواند تأثیر چندانی در تغییر سبک زندگی و استفاده از آسانسور داشته باشد؛ اما در ساختمان های با ارتفاع متعارف، با افزایش کیفیت پله، تعداد دفعات استفاده از آسانسور کاهش می یابد. پس هر چه کیفیت پله ها بهبود یابد، تعداد دفعات استفاده از آسانسور کمتر شده و سبک زندگی به سمت پایداری حرکت می کند؛ بنابراین ایجاد جذابیت و سهولت استفاده بخش هایی با مصرف انرژی کم، می تواند پایداری سبک زندگی را توسعه دهد.
ارزیابی وضعیت شاخص های اجتماعی مسکن در نواحی روستایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن مهم ترین و کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن می باشند. بررسی شاخص های اجتماعی مسکن یکی از وسایل و شیوه های شناخت ویژگی های مسکن به شمار می رود که می توان به کمک آن پارامترهای مؤثر در امر مسکن را شناخت و هرگونه برنامه ریزی و تصمیم گیری را آسان نمود. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص های کمی و کیفی اجتماعی مسکن مناطق روستایی استان گیلان و مقایسه تطبیقی آن با مساکن شهری می باشد. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ماهیت روش آن توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق منابع اسنادی حاصل از نتایج سرشماری استان در سال 1390 به دست آمده است. نتایج بررسی و مقایسه شاخص های اجتماعی مسکن در مناطق روستایی استان گیلان در سال 1390 نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی کمی مسکن (تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی و توزیع واحدهای مسکونی برحسب تعداد اتاق و خانوار)، در وضعیت مناسب و مطلوبی قرار دارد و هم چنین از نظر شاخص های اجتماعی کیفی (میانگین سطح زیربنای واحد مسکونی، دوام مصالح ساختمانی، مالکیت و نحوه تصرف و امکانات زیرساختی و تسهیلات)، واحدهای مسکونی در شرایطی به نسبت مناسب هستند اما در مقایسه با شاخص های کمی و کیفی مناطق شهری استان، گواه این استه که کماکان مشکلات و کاستی هایی نیز وجود دارد و با وضعیت مناسب و مطلوب فاصله دارد.
بررسی میزان رضایتمندی روستاییان ازمسکن وارتباط آن باپایداری سکونتگاه های روستایی(مطالعه موردی:استان اصفهان شهرستان برخوار)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهه ای مهم شناخت وضعیت مسکن، مطالعه و آگاهی از رضایتمندی ساکنین روستایی از کیفیت محیط در بافت های مختلف روستا با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و کالبدی آن است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان رضایتمندی روستاییان ازمسکن وارتباط آن باپایداری سکونتگاه های روستایی در شهرستان برخوار می باشد. نوع مطالعه توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماري مورد پژوهش در اين تحقيق شامل جمعیت خانوار 7 روستای دارای جمعیت شهرستان برخوار به تعداد 1767 نفر می باشد. تعداد نمونه برابر 316 نفر بر اساس فرمول کوکران تعیین شدند و این 316 نفر بر حسب میزان جمعیت خانوار بین روستاها توزیع شد. داده ها بر اساس پرسشنامه در دو بخش رضایتمندی از مسکن با 15 سوال و پایداری سکونتگاه های روستایی (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و محیطی) با 35 سوال گردآوری شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSS22 و آزمون تی تست و رگرسیون جهت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که بر مبنای آزمون رگرسیون به طور کلی رضایتمندی روستاییان از مسکن بر پایداری سکونتگاه های روستایی، رضایتمندی روستاییان از مسکن بر پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی، رضایتمندی روستاییان از مسکن بر پایداری اجتماعی-فرهنگی و رضایتمندی روستاییان از مسکن بر پایداری محیطی تاثیرگذار بوده است. همچنین بر اساس آزمون تی تست رضایتمندی روستائیان از مسکن روستایی در وضعیت مطلوب قرار ندارد که با توجه به مقدار معناداری نامناسب آن می تواند دریافت که از دیدگاه سؤال شوندگان به شاخص رضایتمندی روستائیان از مسکن روستایی توجه کافی صورت نگرفته است.
ارزیابی شاخصه های مسکن تاریخی از دیدگاه سبک معماری ایرانی- اسلامی در راستای تحول پذیری سبک معماری نوین (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با فراموش شدن الگوی معماری ایرانی در مسکن معاصر رنگ اسلامی بودن از مسکن ایرانی زدوده شده است. از این رو ساخت و سازهایی به چشم می خورد که از الگوی سنتی مسکن ایرانی که آمیخته با فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی بوده فاصله گرفته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل خانه های بافت تاریخی شهر گرگان بر اساس دیدگاه سبک معماری ایرانی- اسلامی و اثرگذاری تحولات سبک معماری مدرن بر معماری ایرانی می باشد. نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش بررسی آن، تفسیری- تاریخی است. جامعه آماری پژوهش واحدهای مسکونی واقع در بافت تاریخی شهر گرگان و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 322 محاسبه شده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده اقدام به توزیع پرسشنامه ها شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون-های آماری T تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان می دهد که شاخص های وضعیت اشراف و دید داشتن با میزان ضریب 0.357، آسایش زندگی با ضریب 0.483، محرمیت با ضریب 0.297 و شاخص وضعیت امنیت تردد زنان و کودکان با میزان ضریب 0.142 در ارتباط با وضعیت سکونت ساکنین در خانه ها و بافت تاریخی شهر گرگان، بیانگر رابطه معنادار و مستقیمی می باشد. همچنین نتایج حاصل از آزمون tتک نمونه ای نیز نشان می دهد که در سطح 95 درصد بین میزان رضایتمندی ساکنین از زندگی در بافت تاریخی با وضعیت دسترسی به خدمات و امکانات، حس تعلق به مکان، مؤلفه های زیست محیطی، متغیر سرزندگی و روابط همسایگی رابطه معنادار و تأثیرگذاری وجود دارد.
ارزیابی تأثیر اصول معماری بیوفیلیک در کیفیت طراحی مسکن در اقلیم شمال ایران (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسست از طبیعت و نظام های طبیعی در جریان زیست روزمره ی انسان شهرنشین یکی از دغدغه های مهم دوران معاصر تلقی می شود. یکی از فضاهای حائز اهمیت معماری مسکن می باشد. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است و مسکن به عنوان نیاز اساسی مطرح است، لذا توجه به مسکن به عنوان یک سرپناه، باید بتواند شرایط لازم را برای رشد فردی هر یک از افراد خانواده فراهم آورد و همچنین نیازهای روحی و روانی آنان را مرتفع سازد، حائز اهمیت است. طراحی بیوفیلیک به عنوان ابزاری توسط معماران استفاده می شود تا افراد داخل ساختمان ها را به طبیعت خارج از آن از طریق الگوهای و پارامترهای طراحی مربوطه به هم پیوند دهد. این الگوها در هر دو محیط داخلی و خارجی کاربردهای گسترده ای دارند و مزایای فیزیولوژیکی، شناختی و روانی به همراه دارند. لذا هدف این مقاله ارزیابی تأثیر اصول معماری بیوفیلیک در کیفیت طراحی مسکن در اقلیم شمال ایران است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی _ تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت اسنادی و میدانی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه به اصول و شاخص های معماری بیوفیلیک در حین طراحی و اجرای مجتمع های مسکونی در نواحی شمال ایران در ارتقای کیفیت آن ها و به تبع آن افزایش میزان رضایتمندی ساکنان آن ها، تأثیر عمده ای دارد.