مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مسکن
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد شهری از مهم ترین مسایل و چالش های پیش روی کشورهای جهان برای دست یابی به توسعه پایدار محسوب می شود. مهم ترین روش برای رسیدن به هدف تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری، بهم پیوستن فعالیت ها بین بخش های عمومی و خصوصی در جامعه می باشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش CDS در سطح ناحیه صفرآباد و بی سیم شهر زنجان می باشد؛ تا بتواند زمینه مناسبی برای تحرک بخشی به مسکن گروه های کم درآمد و برنامه ریزی بهتر برای توسعه شهری در سطح استان و منطقه را ارائه کند. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی، در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است لذا بعد از مطالعه مبانی تئوریکی با استفاده روش های میدانی داده های مورد نظر گردآوری شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار Spss و Matlab به تجزیه و تحلیل یافته ها پرداخته شد. جامعه آماری در این تحقیق 14441 واحد مسکونی می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران حجم نمونه 120 پرسشنامه محاسبه شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که در مؤلفه های اصلی ارائه وام های مسکن با بهره کم، در ایجاد انگیزه برای مقاوم سازی مساکن نقش تعیین کننده دارد که 751/3% و همچنین مؤلفه دوم که بیانگر بهبود وضعیت اقتصادی مردم و افزایش درآمد آنان بوده 614/3% و مؤلفه سوم یعنی نوع مصالح به کار رفته در ساختمان263/2% مقادیر ویژه مشاهدات را توجیه و تبیین می نمایند. همچنین در تحلیل عاملی شاخص اقتصادی بیشترین تأثیر را در مسکن گروه های کم درآمد شهری دارا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد: گروه های کم درآمد در مقایسه با سایر گروه های بالاتر، بهره مندی کمتری از منافع برنامه های توسعه شهری دارند.
بررسی و تحلیل نقش بازارچه های مرزی در قیمت زمین و مسکن شهری (نمونه موردی شهر بانه در مقطع زمانی 1392-1375)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی به مناطق مرزی و مسائل آن ها توجه بسیاری شده است. این رغبت و علاقه وافر از آن نشأت گرفته است که این مناطق ویژه ممکن است موجب ایجاد سازگاری و همسانی اقتصادی در همگرایی بین کشورها گردند. در کل مبادله تجاری و اقتصاد پویای مناطق مرزی می تواند نقش اساسی در ترقی و پیشرفت توسعه پایدار، به ویژه اقتصاد نواحی مرزی، بهبود استانداردهای زندگی مردم، کاهش فقر، توزیع مناسب درآمد و تسریع همکاری های بیشتر بین نواحی مرزی داشته باشد. ایجاد بازارچه های مرزی در چند دهه اخیر تأثیرات زیادی بر شهرها گذاشته است. ازجمله این تأثیرات می توان به رشد و توسعه شهرها، افزایش تجارت و مبادلات و افزایش قیمت زمین و مسکن اشاره کرد. این پژوهش به بررسی نقش بازارچه مرزی در قیمت زمین و مسکن بر روی شهر بانه در طی دوره 1392-1375با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. آمارهای مورداستفاده از بنگاه های املاک زمین و مسکن گردآوری شده است. و همچنین آمار تعداد پروانه ای ساختمانی از شهرداری بانه اخذشده است. در این تحقیق با استفاده از سه شاخص(حداقل، حداکثر و میانگین) دو متغیر زمین مسکونی و زمین تجاری مورد بررسی قرارگرفته اند. همچنین از روش Crosstab برای ارزیابی روند قیمت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که محلات واقع در مرکز شهر به دلیل دسترسی به خدمات و مراکز تجاری از افزایش قیمت بیشتری برخوردار بوده و به موازات دور شدن از مرکز شهر قیمت زمین و مسکن روند نزولی پیدا می کند.
ارزیابی ویژگی های کمی وکیفی مسکن در ایران طی سال های 1390-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف بررسی روندتحولات 45 ساله مسکن درایران بااستفاده از10 شاخص کمی وکیفی صورت گرفته است. به منظور تأمین داده های موردنیاز، ازنتایج سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سال های 1345 تا 1390استفاده شده است. روش تحقیق حاضر ازنوع توصیفی - تحلیلی و ازنظرهدف ،کاربردی است. یافته ها نشان می دهد که بخش دولتی نقش خودرا درساخت مسکن درطول دهه های اخیرکاهش داده وبه سیاستهای حمایتی ازساخت مسکن انبوه و کوچک سازی آن روی آورده است. به لحاظ کمی، نرخ رشدمسکن درطول 45 سال گذشته 5/3 درصدبوده، درحالی که میزان رشدجمعیت بطورمتوسط 5/2 درصدبوده است. بااین حال ، درهمه دوره های موردمطالعه بیش ازیک میلیون واحدمسکونی کمبود مسکن درکشور وجودداشته است.ازنظرکیفی،تعدادواحدهای بادوام از7/11 درصد در1345 به 9/78 درصد در1390 افزایش یافته ومیزان مالکیت مسکن نیزدرایران همواره بالای 67 درصدبوده است. طبق برآوردانجام شده، ایران تاسال 1404 تعداد8/7 میلیون واحدمسکونی نیازداردکه سالانه بطورمتوسط 411 هزارواحد باید ساخته شود.
تطور سکونت شهری از مجموعه های فامیلی(محله ای)تا بلوک های آپارتمانی (تفاوت های اساسی خانه و مسکن در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن نیاز اساسی انسان است. این نیاز به علت تمایزهایی که با دیگر نیازهای انسان دارد، جایگاهی خاص در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه دارد، چرا که تغییر در هر بخش فوق می تواند بر این بخش آثار زیادی داشته باشد. این نیاز اولیه و اساسی (مسکن) در شهر یزد از گوناگونی فراوان برخوردار بوده است. این تنوع، معلول عوامل اقتصادی، اجتماعی، معیشتی، شغلی، مذهبی، هنری، موقعیت جغرافیایی، تاریخ، فرهنگ و جامعه این شهر بوده است. بنابراین، در شکل خانه، محل زندگی به مفهوم کامل آن تجلی یافته است. بدین ترتیب سکونت، اشتغال، فراغت و اوج روابط خویشاوندی در مجموعه های فامیلی در قالب اجتماعات کوچک به نام خانه ظهور یافته بودند. امروزه مسکن مفهوم خاص محل سکونت را دارد. پژوهش حاضر چنین پویشی را ردیابی می کند، در واقع هدف بررسی الگوی سکونت در شهر یزد است. در این پژوهش مجموعه های فامیلی و سنتی و مجموعه های آپارتمانی در شهر یزد به لحاظ ابعاد کالبدی و اجتماعی مقایسه شده اند و بر این اساس سعی در برجسته نمودن تفاوت های ماهوی خانه و مسکن است. روش این پژوهش تاریخی، توصیفی و میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات در راستای دستیابی به هدف، اسناد مربوط به گونه شناسی مسکن در شهر یزد از گذشته تا کنون است. در این پژوهش گونه هایی از پلان خانه های قدیمی و مجموعه های فامیلی بررسی و ابعاد اجتماعی و فرهنگی آنها تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان دهنده آن است که مسکن امروزی حاصل کاهش تدریجی هویت و عملکرد خانه های سنتی است که نتوانسته است برای عناصر کالبدی آن جایگزینی بیابد و الگویی عاریتی و تک عملکردی برای سکونت و به عبارتی خوابگاه شده است.
شناسایی و اولویت بندی فنون بالقوه تأمین مالی اسلامی مسکن از طریق بازار پول در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، روش های گوناگونی برای تأمین مالی مسکن در بانک داری اسلامی معرفی شده است. این مقاله به بررسی گزینه های متداول تأمین مالی اسلامی مسکن در ایران و اولویت بندی آنها می پردازد. فرضیه مقاله این است که از میان شش روش تأمین مالی اسلامی مسکن، شامل مرابحه، اجاره به شرط تملیک، تورق، بیع نسیه، استصناع موازی، و مشارکت کاهنده، روش اخیر سازگاری بیشتری با آموزه های بانک داری اسلامی و شرایط بازار پول ایران دارد. بررسی این ادعا با استفاده از نظر خبرگان، به کارگیری روش های تصمیم گیری چند معیاره و اولویت بندی روش های تأمین مالی بر اساس معیارهای اتخاذ شدة حقوقی قانونی، مالی، فقهی و عمومی، صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد بانک های اسلامی در طول سالیان متمادی، روش های تأمین مالی گوناگونی را طراحی و اجرا کرده اند که کمابیش شبیه فنون سنتی و متعارف هستند. در این میان جای خالی سرمایه گذاری و تأمین مالی از طریق ابزارهای تسهیم سود و زیان در نظام مالی اسلامی، بانک های اسلامی را به استفاده از ابزار مالی نسبتاً جدیدی تحت عنوان «مشارکت کاهنده» واداشته است. دیدگاه خبرگان تأمین مالی اسلامی مسکن حاکی از تطابق بیشتر «مشارکت کاهنده» با اهداف و معیارهای تأمین مالی اسلامی است.
تحلیل فضایی کیفیت کالبدی مساکن روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن دارای کارکرد چندجانبه ای در نظام روستایی است. یکی از ابعاد مورد تاکید نظام برنامه ریزی، نوسازی و بهسازی مسکن است. در کشور ما توسعه مسکن روستایی روند رو به رشدی به ویژه در بعد کالبدی و ساختی تجربه نموده است. با این وجود بخش عظیمی از جمعیت روستایی در نواحی مختلف کشور در مساکن غیر مقاوم و کم دوام ساکن هستند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل توزیع فضایی کیفیت و ساخت مسکن روستایی در استان های مختلف کشور پرداخته شود. داده های مورد نیاز از مطالعات اسنادی استخراج شده است. کیفیت ساخت مساکن روستایی در قالب 9 شاخص به تفکیک استان های کشور سنجیده شده است. داده ها با بهره گیری از روش تصمیم گیری چند معیاره VIKOR تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت طبقه بندی استان ها بر ساخت و کیفیت مسکن روستایی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای K در SPSS انجام گرفت و خروجی به صورت نقشه در محیط GIS ترسیم شده است. نتایج نشان داد تفاوت و تمایز معناداری در نوع مصالح به کار رفته در مساکن روستایی کشور وجود دارد. به گونه ای که درصد قابل ملاحظه ای از این مساکن با مصالح آجر، آهن و سنگ که به نوعی موید داوم و کیفیت متوسط می باشد، ساخته شده است. به لحاظ توزیع فضایی – مکانی نیز می توان گفت کیفیت ساخت مساکن روستایی در بخش عمده ای از استان های کشور (24 استان) در سطح کم کیفیت، متوسط و مناسب قرار دارد. تنها سه استان مازندران، آذربایجان شرقی و کرمان از کیفیت عالی ساخت مساکن روستایی برخوردار هستند.
بررسی شاخص های کالبدی اجتماعی مسکن در تعیین بلوک های فقیرنشین با استفاده از مدل تحلیل عاملی (مطالعه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر در ایران به مانند دیگر کشورهای جهان، روبه فزونی و رشد است و شهرهای کشور را با مسائل و مشکلاتی روبه رو ساخته است. شهر کرمانشاه به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با پدیده ی فقر روبه رو است که در این مقاله به بررسی آسیب شناسی کالبدی شهر کرمانشاه پرداخته می شود. هدف از بررسی حاضر، شناخت شرایط و ویژگی های مسکن بوده تا بتوان با بررسی دقیق آن، به شناسایی آسیب های کالبدی اجتماعی مساکن در سطح شهر پرداخت. روش پژوهش تحلیلی کمّی بوده و برای شناخت شهر از نظر کالبدی اجتماعی، در سطح بلوک های شهر کرمانشاه از داده های سرشماری نفوس و مسکن سال 1385 و از 9 شاخص متوسّط بُعد خانوار، تراکم جمعیّت در واحد مسکونی، سرانه ی خالص مسکونی، سرانه ی ناخالص مسکونی، تراکم خالص مسکونی، میزان تراکم جمعیّت شهری، تراکم مسکونی جمعیّت، تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی استفاده شده که با روش های آماری به سه شاخص ترکیبی تبدیل و نتایج با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی و نرم افزار Arc/GIS ارزیابی شده اند. بنابراین در این مقاله با تأکید بر شاخص های کمّی مسکن، به نمایش فقر در بلوک های شهر کرمانشاه، به عنوان نمادی از بازتاب فیزیکی نابرابری اجتماعی پرداخته شده است. جامعه ی آماری در این مقاله شهر کرمانشاه در سال 1385 است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که از دیدگاه شاخص های کالبدی اجتماعی، مسکن شهر کرمانشاه دارای 1718 بلوک برابر با 1/21 درصد خیلی مرفّه، 1149 بلوک برابر با 1/14 درصد مرفّه، 3475 بلوک برابر با 7/42 درصد متوسّط، 1224 بلوک برابر با 1/15 درصد فقیر و 529 بلوک برابر با 5/6 درصد خیلی فقیر بوده است. یادآوری این نکته لازم است که نتایج به دست آمده تنها با تکیّه بر شاخص های مورد استفاده در این مقاله است و در صورت عدم مشکلات آماری و به کارگیری شاخص های بیشتر، این احتمال وجود دارد که نتایج تحت تأثیر قرار گیرند.
ارزیابی توسعه یافتگی بخش مسکن در سطوح ناحیه ای با بهره گیری از مدل تحلیل عاملی (مطالعه موردی: ناحیه میانی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی های نامطلوب و توزیع ناعادلانة منابع مالی و انسانی، مسائل عمده ای را در روند توسعه یافتگی شهرها، به ویژه در شهرهای کوچک ایجاد کرده است. موضوع مسکن با ابعادی گوناگون و پیچیده، تأثیر بسزایی در توسعه یافتگی شهرها دارد. گام نخست در ارزیابی توسعه یافتگی شهرها در بخش مسکن، شناخت وضعیت آن هاست. این امر زمینة مناسبی را برای ارائة راهبرد، به کارگیری برنامه های مناسب توسعة مسکن، ایجاد توسعة یکپارچة ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی فراهم می آورد. در این پژوهش، 21 شاخص مربوط به مسکن در زمینة شاخص های کمی، کیفی، اقتصادی، جمعیتی و کالبدی، بررسی و اطلاعات آن ها برای نه شهر ناحیة میانی استان همدان جمع آوری شد. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و در آن، از تکنیک های آماری نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان می دهد توسعه یافتگی بخش مسکن در شهرهای ناحیة میانی استان همدان، الگوی متعادل و مناسبی ندارد که این امر مستلزم برنامه ریزی های آگاهانه و منسجم در زمینة مسکن است؛ به طوری که شهر همدان در بیش از نیمی از شاخص ها، وضعیت بالاتر از متوسط دارد. درنتیجه، مشخص شد که همدان برخوردارترین و قهاوند محروم ترین شهر ناحیه از نظر شاخص های مسکن است.
استراتژی تخصیص بهینه دارایی ها در حضور بازار مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریسک و بازده معیارهایی هستند که میزان مطلوبیت سرمایه گذار از انتخاب مجموعه دارایی های سرمایه گذاری را مشخص می کنند. مسکن و مستغلات با توجه به تجربه کم ریسک بودن و بازدهی مناسب آن در بلندمدت می تواند باعث کاهش ریسک سبد دارایی و افزایش بازدهی آن شود و ضمن تاثیرگذاری بر بازار سرمایه و بازار دارایی ها بر عملکرد نظام اقتصادی نیز موثر واقع می شوند. در مطالعه حاضر با استفاده از ترکیب مدل های ناهمسانی واریانس شرطی و معادلات دیفرانسیل تصادفی با مدل مارکویتز به برآورد پرتفوی بهینه سرمایه گذار در حضور بازار مسکن پرداخته شده است. برای این منظور از دارایی های قیمت سهام، قیمت مسکن، قیمت سکه و اوراق مشارکت طی دوره 1392-1378 با داده های ماهانه استفاده شده است. از نتایج مدل های ناهمسانی واریانس شرطی و معادلات دیفرانسیل تصادفی بعنوان متغیرهای ورودی در برآورد پرتفوی بهینه مارکویتز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در دوره رونق بخش املاک، مسکن بعنوان دارایی مسلط در بین دارایی های ریسکی بوده است. در طی دوره های اخیر که دوره رکود بخش مسکن تلقی می شود، مسکن از سبد بهینه سرمایه گذاری خارج شده و به جای آن سهام و سکه دارایی مسلطی در سبد سرمایه گذار تلقی می شود. بطور کلی اوراق مشارکت بعنوان دارایی بدون ریسک در تمامی دوره ها بعنوان یکی از دارایی های قابل اعتماد در سبد بهینه سرمایه گذار به حساب می آید.
بررسی رضایتمندی سکونتی در شهر همدان و تعیین کننده های جامعه شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن مسکن و سرپناه مناسب و مطلوب، جزء حقوق اساسی هر انسانی است. به دلیل نقش و کارکردهای متنوع مسکن، رضایت از آن، متغیر چندبعدی و پیچیده ای است که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی واحدهای سکونتی و محله های احاطه کنندة آن ها می شود. نارضایتی از مسکن، بر کارایی و عملکرد اجتماعی افراد در همة عرصه ها تأثیر شایان توجهی دارد. از سوی دیگر، به دلیل تحول های سریع شهری و تغییر در کمیت و کیفیت مسکن در سالیان اخیر، مطالعة آن بسیار ضروری است. در این پژوهش، رضایتمندی سکونتی و عوامل مؤثر بر آن در شهر همدان- که قیمت و مسائل زمین و مسکن در آن شاهد تغییرات شگرفی بوده- با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی جین جیکوبز، مدل نظام مند کاساردا و جانویتز و... مطالعه شده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعة آماری آن، شامل تمامی واحدهای مسکونی شهر همدان (خانه های ویلایی و آپارتمانی) است که از این تعداد، 384 خانوار ساکن در مناطق مختلف شهر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و به روش پرسشنامه ای مطالعه شدند. یافته ها نشان داد که رضایت ساکنان شهر همدان از مسکن، در سطح متوسط است و مدت اقامت و روابط همسایگی نیز بر رضایت از مسکن تأثیر می گذارد. همچنین براساس نتایج، تفاوتی میان میزان رضایت از مسکن ساکنان خانه های آپارتمانی و ویلایی وجود ندارد. درپایان براساس یافته ها، پیشنهادهایی از جمله اصلاح قانون مالک و مستأجر با هدف جلوگیری از سیالیت زیاد ساکنان محله ها به ویژه در محله های فرودست شهری (بافت های قدیمی و حاشیه ها)، مشارکت مردم در امور محله، نظارت بیشتر سازمان نظام مهندسی بر سیما و منظر ساخت وسازها و... ارائه می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر تعیین سهم حباب قیمت در بازار مسکن (مطالعه موردی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قیمت به عنوان اساس یترین متغیر بخش مسکن که وظایف تخصیص منابع اقتصادی،
اطلاع رسانی و ارائه علام تهای لازم به سرمایه گذاران را بر عهده دارد، درصورتی وظایف
خود را به طور صحیح انجام می دهد که دچار انحرافات متعدد نشود. انحراف قیمت موجود
از جزء بنیادی ممکن است در اثر بیماری بازار سرمایه و سایر بازارها، بورس بازی در بازار
زمین و مسکن و یا به دلیل اجرای سیاست های اقتصادی به وجود آید. شناسایی عوامل مؤثر
بر شکل گیری حباب از اهمیت زیادی برخوردار است. به عبارت دیگر یکی از نکات مهم در
سیاست گذاری اقتصاد مسکن توضیح و تحلیل این مفهوم است: وقتی شوک بازار مسکن
اتفاق می افتد، حباب قیمت مسکن شکل می گیرد و سرانجام فروم یپاشد، هریک از عوامل
تأثیر گذار به چه اندازه در تشکیل حباب قیمت مسکن نقش داشته اند؟ در ادامه چهار دوره
تشکیل حباب قیمت مسکن مورد بررسی قرار می گیرد: دوره اول ) 74 - 1371 (، دوره دوم
) 1374-77 (، دوره سوم ) 82 - 1378 ( و همچنین دوره چهارم ) 86 - 1383 (. به این منظور
روش خود رگرسیون برداری ) VAR ( برای بررسی تأثیر تکان ههای متغیرهای سیاست پولی و
سایر متغیرها بر حباب قیمت مسکن با داد ههای فصلی ایران طی سا لهای 1371 الی مورد استفاده قرار م یگیرد. نتایج تجزیه واریانس حاکی از آن است که در تمامی دور ههای
مورد بررسی، شوک قیمت مسکن و درنتیجه نوسانات حباب شکل قیمت مسکن را می توان
ناشی از اجرای سیاس تهای پولی از قبیل افزایش نقدنیگی ب هخصوص در دوره ) 86 - 1384 ( و
کاهش نرخ بهره واقعی و همچنین نقل و انتقالات بازار سرمایه و دارایی ها و تغییرات طرف
عرضه مسکن از قبیل افزایش هزینه ساخت مسکن ب هخصوص در دوره ) 75 - 1374 ( دانست.1386
بررسی و رتبه بندی مناطق چهار گانه شهر ارومیه براساس شاخص های کمی و کیفی مسکن
حوزههای تخصصی:
وضعیت مطلوب مسکن در مناطق شهری یکی از شاخص های توسعه اقتصادی- اجتماعی در کشور های جهان محسوب می شود. یکی از راه های آگاهی از وضعیت مسکن در فرآیند برنامه ریزی، استفاده از شاخص های مسکن است. این شاخص ها از یک سو بیانگر وضعیت کمی و کیفی مسکن در دوره های زمانی مختلف بوده و از سویی دیگر راهنمایی مؤثر جهت بهبود بخشی برنامه ریزی مسکن برای آینده می باشد. لذا این تحقیق با هدف بررسی شاخص های مسکن در شهر ارومیه در صدد رتبه بندی مناطق 4 گانه با بهره گیری از مدل TOPSIS می باشد. این تحقیق با توجه به هدف آن از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار می باشد. گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای، مقالات موجود و اطلاعات سرشماری شهر ارومیه در سال 1390 صورت گرفته است. برای استخراج شاخص ها جهت رتبه بندی مناطق چهارگانه شهر ارومیه از نظرات 10 نفر از کارشناسان و اساتید دانشگاه استفاده شده است. وزن دهی به شاخص ها با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی در نرم افزار SPSS صورت گرفته است. در نهایت مناطق 4 گانه شهر ارومیه با استفاده از مدل TOPSIS بر اساس شاخص های کمی و کیفی مسکن رتبه بندی شده است. نتایج بیانگر آن است که مناطق 1، 4، 3 و 2 به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم قرار دارند که به ترتیب شامل بافت جدید، بافت مرکزی و فرسوده و در نهایت بافت میانی شهر که اکثر بافت های حاشیه نشین در آن قرار گرفته اند می شود..
تحلیل و رتبه بندی عوامل بازار رهن و اوراق مشارکت در افزایش استطاعت مالی خانوارهای شهری جهت تأمین مسکن، (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش فضایی بافت محلات شهری به منظور مکان گزینی فضاهای همگانی امن است. در این راستا بافت محله وردآورد که به دلیل ویژگی های خاص، موجبات ایجاد معضلات و آسیب های اجتماعی را در فضاهای شهری خود فراهم کرده است، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی-تحلیلی و تجربی-پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارایه مدل تحلیلی پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. مدل تحلیلی پژوهش متشکل از شاخص های موثر بر امنیت در فضاهای همگانی محلات شهری در قالب 5 مولفه کالبدی، عملکردی، حرکت و دسترسی، ادراکی-معنایی و مدیریت شهری و 19 معیار و سنجه های ارزیابی آن، ارائه گردیده است. در ادامه، به منظور اولویت بندی شاخص های ارائه شده از فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی، محدوده مطالعاتی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش چیدمان فضا، مناسب ترین مکان ها و موقعیت ها برای مکان گزینی فضاهای همگانی امن جهت ارتقاء امنیت در بافت شناسایی گردید. در انتها نتایج حاصل از تلفیق مدل ها و مطالعات انجام شده، در چارچوب مفهومی سوآت ارائه گردیده و به ارایه پیشنهادات بر مبنای مدل مفهومی پژوهش پرداخته شده است.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن در کلانشهر مشهد، با تأکید بر شاخصهای توسعه پایدار شهری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع، کاربردی _ توسعه ای و از نظر روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایشی بوده که با هدف سنجش و تحلیل شاخص های توسعه پایدار مسکن در مناطق 13گانه شهر مشهد انجام گرفته است. تعداد 68 متغیر توسعه پایدار در زمینه مسکن در قالب 5 شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، دسترسی، زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفتند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تاپسیس و ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که امتیاز تاپسیس در شاخص تلفیقی(اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی) 41/0 بدست آمده که منطقه 11 بهترین وضعیت و منطقه 5 بدترین حالت را دارا بوده است. بررسی تطبیقی مناطق شهر مشهد بیانگر آن است که به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار در بخش مسکن نوعی عدم تجانس و واگرایی میان مناطق حاکم است به طوری که از 13 منطقه شهر مشهد 4/15 درصد در سطح برخوردار، 1/23 درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 1/64 درصد از مناطق در سطح نیمه برخوردار و 4/15 درصد در سطح کمتر برخوردار قرار گرفته اند. بر اساس مدل رگرسیون چندگانه، بیشترین تأثیر مستقیم در دست یابی به توسعه پایدار مسکن در کلانشهر مشهد مربوط به شاخص های کالبدی و در مراتب بعدی شاخص های اجتماعی، دسترسی و زیست محیطی می باشند..
تحلیلی بر وضعیت مسکن استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی وضعیت مسکن استان اصفهان با استفاده از شاخص های کمی و کیفی مسکن، و نیز تعیین عوامل مؤثر در بهبود شاخص های مزبور و رتبه بندی و سطح بندی نواحی استان براساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش مطالعه تحلیلی و توصیفی است. آمار و اطلاعات مورد نیاز تحقیق از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 گردآوری شده است. سپس با استفاده از 26 متغیر، نسبت به ایجاد 22 شاخص انتخابی اقدام گردید. تعداد 22 شاخص انتخابی با روش تحلیل عاملی به 4 عامل تقلیل یافت که این عوامل جمعاً 62/97 درصد از واریانس را در بر می گیرند. در نهایت به منظور رتبه بندی و سطح بندی شهرستان های استان از تکنیک ویکور استفاده شده است. نتایج نشان دهنده این است که در بین4 عامل، عامل زیربنایی با مقدار ویژه ی 71/16، به تنهایی 02/76 درصد از واریانس را در برمی گیرد و بیشترین تأثیر را در بین چهار عامل مؤثر دارد. و به منظور سطح بندی نواحی از روش VIKOR استفاده و شهرستان های استان به 5 گروه طبقه بندی شده اند که بر اساس آن شهرستان اصفهان با ضریب صفر رتبه اول و شهرستان فریدونشهر با ضریب 1 در رتبه آخر قرار دارد. به عبارتی 4/17 درصد شهرستان های استان در سطح بسیار برخوردار، 4/17 درصد در سطح برخوردار، 69/8 در سطح نسبتاً برخوردار، و 43/30 درصد در سطح محروم و 08/26 درصد سطح بسیار محروم را به خود اختصاص داده اند.
بررسی میزان رضایتمندی ساکنان از مسکن مهر شهر بجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار ارزیابی رضایت ساکنین از طرح مسکن مهر در شهر بجستان است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان است که وضعیت میزان رضایت ساکنین را از این طرح موردسنجش قرار داده است. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوارهای ساکن در پروژه های مسکن مهر شهر بجستان می باشند. به منظور نمونه گیری در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد. با توجه به اینکه حجم جامعه موردمطالعه 250خانوار است بر اساس این جدول نمونه موردنظر152خانوار است که با مراجعه به محل سکونت خانوارها نهایتاً 80 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. برای سنجش روایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب حاصل برای تمام سؤالات بزرگ تر از 722./ است که بیانگر روایی قابل قبول پرسشنامه است. یافته ها نشان می دهد که بین رضایت از جانمایی واحدها با رضایت از میزان دسترسی به خدمات رابطه وجود دارد.از طرف دیگر در تعیین نیازمندان واقعی باید تجدیدنظر اساسی شود چراکه این طرح مجدداً نگاهی به اقشار متوسط به بالا دارد و اکثر اقشار پایین از این طرح رضایت ندارند. اکثر پاسخ دهندگان اظهار داشتند که این طرح در تعیین نیازمندان واقعی موفق نبوده است. همچنین با توجه به اینکه گرو ه های این هدف اقشار پایین جامعه هست مقدار تسهیلات مالی کافی ناست.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن در استان همدان (با تأکید بر اقشار کم درآمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیر منقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پر هزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار مؤثری دارد. اهتمام به تأمین مسکن مناسب، بادوام، مقاوم و ایمن، از بزرگ ترین دغدغه های انسان معاصر و جوامع کنونی است. از دید دیگر، مسکن در برنامه های درازمدت توسعه، به عنوان پویاترین زمینه ی عملکرد اقتصادی محسوب می گردد. تأمین مسکن برای همه دولت ها از دیرباز یکی از مهم ترین مسائلی بوده که برای رفع این مشکل راهبردها و سیاست های گوناگونی ارائه شده است. در ایران نیز، طی سال های اخیر، رونق و رکود بازار مسکن و مجموعه های هم پیوند با آن، با اهمیت تلقی شده و مسکن و وضعیت کمی و کیفی آن، به عنوان عاملی حساس و اثرگذار معرفی شده است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارائه برنامه برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری در استان همدان است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و از تکنیک آماری دهک های درآمدی استفاده شده است. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که شرایط مسکن در بین گروه های کم درآمد استان دارای وضعیت نامناسبی است. لذا به بررسی و تحلیل شاخص های مسکن بر حسب گروه های درآمدی پرداخته شده است. لازم به ذکر است عملکرد و سیاست های اتخاذ شده توسط دولت در سال های گذشته، تأثیر مناسبی بر ساماندهی مسکن گروه های کم درآمد استان همدان نداشته است و حتی در برخی از دوره ها تبعات منفی فراوانی برای این گروه ها داشته است.
ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی در برابر زلزله (مطالعه موردی: حاشیه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مهم این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذبری سکونت گاه های حاشیه ای شهر مشهد در برابر زلزله است. این پژوهش بر اساس مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و عوامل بیرونی مناطق آسیب پذیر را شناسایی و برای کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله راهکارهایی ارایه شده است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی– توصیفی با نگرش سیستمی است. مدل مورد استفاده، مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و بیرونی و شاخص های آن بوده که با استفاده از نرم افزار ARC GIS و مدل AHPمیزان آسیب پذیری مناطق حاشیه شهر مشهد ارزیابی شده است. در این پژوهش، تعداد 1181 خانوار در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد بر اساس روش مورگان انتخاب و مصاحبه شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار برآسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای در برابر زلزله در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد نشان داد که 70 درصد از مساکن در مناطق مذکور دارای آسیب پذیری خیلی بالا و بالا هستند.
محدودیت ها/ راهبرد ها: از محدودیت های عمده تحقیق در سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی به دلیل غیر قانونی بودن آن، نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم همکاری ساکنان با پرسش گران است.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکارها در کاهش میزان آسیب پذیری مساکن حاشیه شهر مشهد در گام اول، شناسایی مناطق آسیب پذیر و تعریف معیارهای آسیب پذیری و نیز، انجام مطالعات تفصیلی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فیزیکی در محدوده تحقیق است؛ علاوه بر این، نظارت مستمر برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیر قانونی و ارایه تسهیلات قانونی از جمله اعطای وام مسکن، وام های نوسازی و بهسازی جهت مساکنی که قبلاً به صورت خود جوش و بی برنامه احداث شده اند، در مدیریت بحران مؤثر است.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در این است که تا کنون با مدل های مورد بررسی، مناطق حاشیه شهر مشهد از دیدگاه آسیب-پذیری محیطی (زلزله) شناسایی نشده است.
تحلیل فضایی فقر شهری در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی و تحلیل فضایی پهنه های فقر شهری و با روش کمّی و پیمایشی و مبتنی بر تحلیل ثانویه در کلان شهر تهران (مناطق 22گانه) انجام شده است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری کلان شهر تهران، برمبنای سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، شاخص های موردنظر (43 شاخص) انتخاب شدند و در قالب چهار عامل اصلی مسکن، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی- آموزشی توسط روش AHP، طبقه بندی و تحلیل شدند و برای درک بهتر پدیده و رتبه بندی مناطق، از روش ویکور فازی استفاده گردید. همچنین برای بررسی وضعیت پراکنش فضایی فقر شهری، از روش تحلیل خودهمبستگی فضایی موران استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادند که براساس تحیل آماره موران، الگوی فقر در کلان شهر تهران به صورت خوشه ای می باشد. همچنین چهار عامل استخراج شده، به ترتیب عبارتند از: 1- فقر مسکن (7/28 درصد) 2- فقر اقتصادی (4/18 درصد) 3- فقر اجتماعی (1/14 درصد) 4- عامل فقر آموزشی- فرهنگی (5/11 درصد) و در مجموع، این عوامل، 7/72 درصد از پراکندگی کل واریانس را تبیین می کنند. نتایج تحقیق نشان دادند که در تمام عوامل فقر مسکن، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی، مناطق17، 19، 18 و 16، بالاترین رتبه ها را داشته اند و پیشنهاد می گردد در اولویت اقدامات توسعه، فقرزدایی و توانمندسازی، قرار داده شوند. همچنین نتایج تحلیل مدل ویکور فازی نشان دادند که از 6001 بلوک کلان شهر تهران، 2312 بلوک خیلی فقیر (5/38 درصد)، 2049 بلوک فقیر (1/34 درصد)، 1068 بلوک دارای شرایط متوسط (8/17 درصد)، 458 بلوک مرفه (6/7 درصد) و تنها 114 بلوک (9/1 درصد) در سطح خیلی مرفه قرار داشته اند.
به کارگیری روش هدانیک در ارزش گذاری واحدهای مسکونی مورد شناسی: محله باغ صبا در منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، همگام با افزایش سطح آگاهی جامعه، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری در جهت تحقق منافع عمومی، تلاش می کنند تا برنامه هایی تولید و سرمایه گذاری کنند که نظر و سلیقه افراد جامعه را نیز پوشش دهد. در این بین، آنچه به طور خاص در زمینه مسکن و برنامه ریزی آن قابل تأمل است، نحوه پیوند تمایلات مصرف کننده و عرضه کننده در بازار و برنامه ریزی مسکن و فرایند ارزیابی آن است. از آنجا که ویژگی های مسکن اغلب ماهیت غیر بازاری دارند، ضرورت کاربرد روش دیگری به غیر از روش های رایج تحلیل عرضه و تقاضای آن ویژگی ها، هویدا می شود. مطالعات حاضر، با تأکید بر روش ارزش گذاری هدانیک که در چند دهه اخیر استفاده از آن در مقوله های مرتبط با مسکن رایج شده است، سعی در بررسی عوامل مؤثر در ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی و در نهایت، تدوین مدل هدانیک ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی در محله دارد. بدین منظور، قیمت فروش 80 واحد مسکونی آپارتمانی در بازه سال های (1390-1389)، به طور تصادفی در محله باغ صبا منطقه 7 تهران انتخاب و ویژگی های تبیین کننده ارزش واحد مسکونی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، در محیط نرم افزار spss و با استفاده از تحلیل رگرسیونی در دو فرم خطی و نیمه لگاریتمی، تحلیل ها صورت پذیرفته است. طبق یافته ها، فرم رگرسیونی نیمه لگاریتمی بهتر می تواند در تحلیل ها مفید واقع شود. همچنین، ویژگی های ساختاری و فیزیکی بنا، سهم بیشتری در تبیین ارزش واحد مسکونی آپارتمانی ایفا می کنند و در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرهای زیربنای واحد مسکونی، وجود آسانسور، وجود پارکینگ و قدمت بنا معنادار بوده، هرچند اثر متغیر قدمت بنا بر ارزش بنا منفی است. همچنین در سطح اطمینان 90 درصد، متغیر فاصله از کاربری اداری نیز معنادار (با اثر منفی) است.