مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
مسکن
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
102 - 128
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عاملی تاثیرگذار بر شکل رفتاری هر جامعه است؛ که نمود آن را می توان در پیکره بندی شهر و به دنبال آن در ساختار فضایی هر بنا مشاهده نمود. در این راستا بازخوانی الگوهای پیشین و تسری آن به فضای اجتماعی امروز می تواند نقش مهمی در تقویت هویت اجتماعی ایفا نماید. یکی از شیوه های این داده کاوی نحو فضاست که با کشف روابط ریاضی در ارتباطات فضایی می تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضا فراهم آورد. از سویی مسکن و سکونت به عنوان یکی از اساسی ترین نیاز های انسان و جامعه بشری به عنوان یکی از مهم ترین اشکال سازماندهی اجتماعی فضاست که با کمی تامل در مسکن امروز و مبانی پیوند آن با شهر، می توان دریافت پاسخ فراخوری به آن داده نشده و مفهوم آن به سرپناهی صرف تقلیل یافته است. در این پژوهش ضمن معرفی رویکرد اسپیس سینتکس، به تحلیل مفهوم عمق در مسکن بومی قاجار اصفهان پرداخته شده که ارتباط مستقیمی با قلمروهای فضایی، ترکیب و تعیین فضاهای خصوصی و عمومی، سلسله مراتب فضایی و محرمیت دارد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و در قالب قیاس تطبیقی می باشد؛ که برای کمی کردن آن از افزونه گرس هاپر و اسپیس سینتکس بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حیاط را -به عنوان فضای واسط درون و بیرون در پیکره بندی شهری- به عنوان عمومی ترین فضا و دارای بیشترین ارتباط فضایی و فضاهای خدماتی (انبار، سرویس های بهداشتی، پلکان و راهروها) را با کمترین ارتباط و به عنوان خصوصی ترین فضاها معرفی می نماید. همچنین راهروها و مفصل های ارتباطی، به نسبت اتاق ها از میزان هم پیوندی و ارتباط بیشتر و عمق کمتری برخوردار می باشند. این در حالی است که ارزش عمق در فضای باز حیاط در دوران معاصر کاهش یافته است که نشان دهنده حذف سلسله مراتب فضایی دسترسی و محرمیت فضایی در ارتباط با فضای شهری می باشد.
بررسی مقاومت ساختمان های مسکونی شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر علی رغم پیشرفت های علمی و فناوری گسترده در پیش بینی حوادث، ساختمان سازی و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی وارد می سازند. از میان بلایای طبیعی زمین لرزه در ایران، بنا به ماهیت خاص خود از اهمیت و توجه بیشتری برخودار است، چرا که نسبت به بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر بوده و از سویی تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. این موضوع به دلیل وجود بافت های نامتجانس و فرسوده شهرها از اهمیتی دوچندان دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان مقاومت ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله است. جامعه آماری، ساختمان های مسکونی شهر همدان و روش نمونه برداری به شیوه تصادفی است و در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و EXCEL و ARCGIS استفاده شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش و شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر زلزله معیارهای مساحت زیر بنا، تعداد طبقات، عرض معبر، وضعیت بافت، موقعیت ساختمان در شهر، وضعیت نما، وضعیت دیوار، وضعیت سقف، عمر بنا، کیفیت مصالح، اسکلت ساختمان و وضعیت پی را، با استفاده از روش های اسنادی-کتابخانه ای، توصیفی-تحلیلی و مطالعات میدانی مورد بررسی قرار دادیم. یافته های حاصل از این پژوهش بیان گر آن است که غالب ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله مقاومت ندارند و مناطق مختلف شهر از نظر شاخص های مورد بررسی تفاوت داشته که این امر به خاطر وجود بافت های فرسوده بیشتر این مناطق است.
بررسی روش های ارتقاء مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی مساکن فرسوده (مطالعه موردی: محله جولان در شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
سودمندی رویکرد مشارکت جویانه و استفاده از مزایای آن در پروژه های نوسازی و بهسازی بافت فرسوده شهری امری انکارناپذیر است. به طوری که امروزه مسجل شده است حضور و مشارکت مردم در مداخلات صورت گرفته در بافت های فرسوده، نقش اصلی را در تحقق پذیری طرح ها ایفا می نماید. این تحقیق به اهمیت موضوع مشارکت در امر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده پرداخته و با هدف بررسی و ارزیابی میزان الگوی مشارکتی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله جولان در شهر همدان و فراهم بودن زمینه های لازم جهت عملی شدن مشارکت در شرایط این محله، سعی در عملیاتی نمودن آن با استفاده از فرایند مشارکتی دارد. در این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی(پرسشنامه) به ارزیابی میزان الگوی مشارکتی در نوسازی و بهسازی بافت فرسوده محله جولان و فراهم بودن زمینه های لازم جهت عمل شدن مشارکت در شرایط این محله بوده است. از یافته های این تحقیق می توان دریافت که با جلب مشارکت مردم از طریق عوامل مؤثر در این حیطه، مانند اعتمادسازی در بین مردم، ایجاد ضمانت اجرایی از سوی دولت، مشوق های مالی و غیره با توجه به ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ظرفیت ها و پتانسیل های محله جولان، امکان دستیابی به بهسازی و نوسازی مطلوب محقق خواهد شد.
ارزیابی سطوح توسعهیافتگی بخش مسکن در بین شهرستانهای استان مازندران با استفاده از تاپسیس فازی (Fuzzy TOPSIS)
حوزههای تخصصی:
یکی از بخش هایی که برنامه ربزی در آن بایست با تاکید بر توسعه انجام شود ، بخش مسکن است. وضعیت مسکن در شهرهای کشورهای جهان سوم یکی از شاخص های توسعه اقتصادی- اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. به همین منظور برنامه ریزی در امر مسکن در جهان دارای ارزش و اهمیت به سزایی می باشد. در این بین توجه به شاخص ها و متغیر ها نیز دارای اهمیت است چرا که، می تواند در مسیر انجام پژوهش ها مؤثر باشد. در استان مازندران به عنوان استانی که در آینده نزدیک به قطب جمعیتی شمال کشور تبدیل خواهد شد، مسکن از جمله نیاز های مبرم جمعیت آینده خواهد بود که باید با شناخت درست نسبت به متغیر های مختلف آن بتوان برنامه ریزی جامع و فراگیری را برای آن ترتیب داد. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، متغیرهای مختلفی در زمینه وضعیت مسکن در استان مازندران انتخاب و با استفاده از مدل تاپسیس فازی مورد ارزیابی قرار گرفته و نسبت به دسته بندی شهرستان های این استان اقدام شده است. آنچه از برآیند این پژوهش پیداست ، پنج متغیر مساکن بادوام ، نیمه با دوام ، تاسیسات ، بهداشت و شبکه فاضلاب به عنوان متغیر های این پژوهش در حوزه مسکن انتخاب و پس از جمع آوری داده های مربوط به آنها از مرجع مرکز آمار ایران در سطح شهرستان نسبت به پیاده سازی مدل تاپسیس فازی مثلثی بر روی آن ، اقدام گردید که نتایج بیانگر وضعیت خوب مسکن در شهرستان های بهشر ، نکا ، قائم شهر ، تنکابن بوده است که این شهرستان ها به نوعی در سطح اول دسته بندی شده اند. پس از آنها شهرستان های ساری ، آمل ، بابل ، چالوس و نوشهر در دسته نیمه مطلوب و سایر شهرستان های استان نظیر جویبار ، سواد کوه ، جویبار ، رامسر و.. در وضعیت نامطلوب از منظر این شاخص ها به سر می برند.
اُلگوی «نقد و تحلیلِ فرآیند مبنا» در آثار مسکونیِ معاصر بر پایه مؤلفه های: «مأموریت بنا، اهداف، ضروریات عملکردی و کانسپت ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ شخصیت یک طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به مؤلفه ها و متغیرهای ویژه ای از جمله: مشاهده و جستار نمونه ها، نحوه یِ تحلیل و برخورد با نمونه ها، درگیری مستقیم و آغشته شدن با دغدغه مسئله طراحی و ... می باشد. نقد معماری و تحلیل آثار گذشتگان و نمونه های موفق و ناموفق، همواره نقش کلیدی در آموزش معماری بر عهده می گیرند. این که چگونه می توان از اطلاعات عددی و مفهومی، به اطلاعات بصری دست یافت یا به عبارت دقیق تر، «راز اثر هنری» را کشف کرد؛ تحلیل و نقدِ دانش بنیانِ «پروژه های موجود از لحاظِ نوعِ برخورد طراح با طرح و مسائل طراحی(از قبیل: عملکرد، سازماندهی، زمینه و ...)» و «نحوه یِ برقراری رابطه بین پروژه و بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی شهر» می باشد، این که طراح چه «اهداف، ضروریات و کانسپت هایی» را برای طرح خود برگزیده است و چگونه آنها در پروژه نهایی به نمایش گذاشته است.
بازتعریف الگوهای طراحی مسکن معاصر بر اساس معیارهای مردم شناختی در راستای برنامه ریزی شهری (نمونه موردی: خانه های شهر بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مسکن ایجاد محیطی سازگار با روش زندگی انسان است تا نیازهای کمی، کیفی و اجتماعی را تأمین نماید. در عصر جدید و شیوع بیهویتی فعلی، کلیه ساخت و سازها به سمت یکسان شدن پیش رفته است و به علت نادیده انگاشتن کاربران و یا عدم شناخت کافی نسبت به نیازهای آنان، منجر به بروز مشکلاتی چون کاهش رضایتمندی، از بین رفتن هویت فرهنگی و مکانی شده است. در حالیکه توجه به معماری برخاسته از انسانشناسی، باورهای جامعه بومی و بستر شهر که در طی زمان تحت تاثیر عوامل مکانی و فرهنگی شکل و محتوای خاصی یافته است. مقاله حاضر سعی دارد تا با ژرف کاوی کیفیت مسکن در خانه های سنتی ایران، مولفه هایی در جهت تبیین راهکارهای مؤثر برای افزایش کیفیت مسکن معاصر به دست آید. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و برای ارزیابی نهایی از روش تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده و با نرم افزار اکسپرت چویس صورت گرفته و در نهایت اولویت بندی مولفه -های مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی تدوین شده است. جمع آوری اطلاعات برپایه چک لیستهایی جهت تکنیکهای مصاحبه، مشاهده و از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و تحلیل نقشه ها بهره گرفته شده است. در ادامه با بررسی عوامل اصلی مدلهای مختلف، تعداد 22 مولفه مؤثر در شکلگیری فضاهای مسکونی خانه های معاصر شهر بم بیان گردید. سپس با تحلیل معیارها و اعمال تأثیرات شیوه زندگی، نیازهای انسان و شرایط جامعه معاصر با امتیازدهی مؤلفه ها و اولویت بندی شاخص ها، راهکارهایی برای بهبود جنبه های کیفی مسکن پیشنهاد گردید. براساس نتایج این پژوهش مولفه های موثر در طراحی فضاهای مسکونی، به شش دسته زیست پذیری، معناپذیری، انعطاف پذیری، نظارتپذیری، رفتارپذیری و بازی پذیری طبقه بندی شد.
بررسی جایگاه بافت فرسوده در تأمین مسکن شهری مطالعه موردی: محله قنبربیگی شهر لار
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه کشور می باشد که از لحاظ اقتصادی و اجتماعی تحت تأثیر زیادی بر روی کیفیت و رفاه زندگی شهروندان دارد. در محله قنبربیگی شهر لار قیمت نابسامان مسکن در بافت فرسوده از یک سو و درآمد ناچیز اکثر خانواده ها در مقایسه با قیمت مسکن از سوی دیگر مورد توجه قرار می گیرد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و جامعه آماری آن ساکنان بافت فرسوده محله قنبربیگی می باشد. در تدوین مبانی نظری از روش کتابخانه ای استفاده شده و برای جمع آوری اطلاعات، از روش مطالعات میدانی به صورت مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل داده های جمع آوری شده با کمک روش های آمار توصیفی در محیط نرم افزار spss و excel انجام شده که پس از بررسی که ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، نتایج تحقیق نشان می دهد تشویق متقاضیان برای نوسازی بافت فرسوده، استفاده از اراضی بایر و مخروبه جهت افزایش مسکن پذیری، افزایش ظرفیت مسکن پذیری، توانمند کردن ساکنان مرکزی بافت از طریق اعطای وام برای نوسازی مساکن نقش مؤثری در تأمین مسکن شهری در این محله دارند.
برآورد تابع قیمت هدانیک مسکن در شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
مسکن کالایی است ناهمگن، بادوام، غیر منقول، سرمایه ای و مصرفی که ارزش (قیمت) آن بر اساس ویژگی های متعدد و متفاوتی همچون زیربنا، تعداد اتاق، امکانات رفاهی، دسترسی، امنیت و ... تعیین می گردد. تعیین ارزش هریک از این ویژگی ها که بیانگر سهم آن عامل در قیمت یک واحد مسکونی است برای دست اندرکاران بخش مسکن و حتی خریداران و فروشندگان این محصول حایز اهمیت است. بر این اساس در این مطالعه عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در شهر کرمان با بهره گیری از یک مدل قیمت گذاری هدانیک مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در قالب هشت متغیر- شامل چهار ویژگی فیزیکی، سه ویژگی دسترسی و یک ویژگی محیطی- مورد استفاده قرار گرفته اند. این مدل با استفاده از داده های 156 پرسشنامه که توسط مرکز آمار ایران از خانه های ویلایی شهر کرمان گردآوری شده اند، برآورد شده و مورد آزمون قرار گرفته و قیمت ضمنی هر ویژگی (عامل) برآورد شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که تنها ویژگی های فیزیکی تأثیر مثبت و معناداری بر قیمت واحد های مسکونی مورد بررسی داشته اند. از بین ویژگی های فیزیکی زیر بنا دارای بیشترین تأثیر بر قیمت است و پس از آن به ترتیب ویژگی های مساحت حیاط، اسکلت بتن آرمه و فلزی و نما قرار دارند.
تسامح قانون جدید مستأجر- موجر در شرایط کرونایی و مقارنه آن با اصول حقوق انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بحران اقتصادی کشور در آغاز سال 1399 به واسطه شیوع کرونا و تحریم های غرب علیه ایران، ستاد ملی مقابله با کرونا باهدف کمک به مستأجران، قانونی را مصوب نمود که موجران را ملزم به تمدید قراردادهای اجاره نمود و محدوده خاصی برای افزایش میزان اجاره بها در نظر گرفت. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی باهدف بررسی ماهیت فقهی و حقوقی این مصوبه، و قیاس آن با اصول حقوق بشر انجام شده است. چنین نتیجه شد که باتوجه به شرایط خاص کشور، بر پایه اصول فقهی که تسامح در صدر آن است، وضع چنین قانونی وجاهت داشته و ازنظر اصول حقوقی، باتوجه به نیاز به امنیت مسکن شهروندان و موقتی بودن شرایط خاص کرونایی، این اختیار می تواند به ستاد ملی مقابله با کرونا داده شود. مطابق با اعلامیه حقوق بشر نیز داشتن مسکن مناسب برای زندگی یکی از حقوق اولیه انسان هاست و این قانون کاملاً در راستای اصول حقوق بشر مصوب شده است.
تحلیل فضایی شاخص های کالبدی مسکن با تاکید بر شهر عادل (مطالعه موردی: مناطق 22گانه کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های مسکن به عنوان شالوده اصلی یک برنامه جامع و ابزاری ضروری برای بیان ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی مسکن از جایگاه ویژه ای در امر برنامه ریزی مسکن برخوردارند. ازاین رو، شناخت وضعیت شاخص های مسکن مناسب و تلاش در جهت تحقّق سکونتگاه مطلوب و کاهش نابرابری ها، امر مهمی در بحث تحقق پذیری شهر عادل و نهایتا توسعه پایدار شهری تلقی می گردد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر سنجش و تحلیل فضایی شاخص های کالبدی مسکن درچارچوب شهر عادل است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های کمی آنتروپی شانون، تاپسیس (TOPSIS)، ضریب پراکندگی (C.V)، آمار خودهمبستگی فضایی موران و از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که شهر تهران در توزیع یکسان و دسترسی به شاخص های کالبدی مسکن، شهری عادل نیست. به طوری که الگوی توزیع فضایی شاخص های مورد مطالعه در سطح مناطق 22 گانه به صورت خوشه ای می باشد و توزیع شاخص های مورد مطالعه به صورت خوشه ای به چند منطقه (مناطق شمالی) تهران از جمله مناطق 1، 3 و 2 اختصاص دارد که به ترتیب با کسب میزان امتیاز تاپسیس 855/0، 447/0 و 385/0 رتبه های اول تا سوم به خود اختصاص داده اند. از نظر جغرافیایی توزیع شاخص های کالبدی مسکن از مناطق شمالی به سمت جنوبی، شرقی و غربی سیر نزولی داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که افتراق و ناعدالتی فضایی در توزیع شاخص های کالبدی مسکن در بین مناطق 22 گانه تهران وجود دارد و فضای غالب در مناطق، پهنه های نامناسب (27/0 درصد) و بسیار نامناسب (32/0 درصد) است.
آینده پژوهی عوامل موثر بر شاخص های کمی و کیفی مسکن در کلانشهر تبریز با استفاده از رویکرد سناریونویسی و ماتریس تاثیرات متقاطع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۶
233 - 248
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای برنامه ریزی و مدیریت شهری جهت شناخت مهم ترین فاکتورهای موثر بر کیفیت مسکن و تطبیق مسکن بر نیازهای افراد و خانوارها می باشد. لذا هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهر تبریز و مقایسه تطبیقی آن با نقاط شهری استان و کشور، تعیین مهم ترین فاکتورهای موثر بر کیفیت مسکن و در نهایت شناسایی محتمل ترین سناریوهای آینده مسکن در کلانشهر تبریز می باشد. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده از سالنامه های آماری، سرشماری های ادوار مختلف و همینطور تکمیل پرسشنامه از 40 نفر از متخصصین و کارشناسان حوزه مسکن استفاده شده است. جهت تحلیل داده ها و تعیین شاخص های استراتژیک از روش تحلیل اثرات متقابل/ساختاری با نرم افزار MICMAC و جهت تعیین محتمل ترین سناریوها از نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد طی دوره 1395-1355 شاخص های کمی و کیفی مسکن در شهر تبریز بهبود داشته است. همینطور از میان 16 شاخص موثر بر کیفیت مسکن، 5 شاخص متوسط زیربنای واحد مسکونی، مساکن با عمر کمتر از 30 سال، تراکم خانوار در واحد مسکونی، تراکم نفر در واحد مسکونی و متوسط اتاق در واحد مسکونی به عنوان متغیرهای استراتژیک و کلیدی موثر بر کیفیت مسکن شناخته شده و نهایتا دو سناریو، به عنوان محتمل ترین سناریوهای بخش مسکن در کلانشهر تبریز شناسایی شدند. در سناریوی اول شاهد کاهش و در سناریوی دوم شاهد ثبات متغیرهای کلیدی هستیم و فقط متغیر مساکن با عمر کمتر از 30 سال در هر دو سناریو افزایش می یابد.
بررسی و تحلیل شاخص های مسکن در شهر مشهد
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
164-184
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی و افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه مشکلات متعددی را در بخش های مختلف از جمله مسکن ایجاد کرده است. بررسی شاخص های مسکن اعم از کمی و کیفی در برنامه ریزی ها و توسعه مسکن در شهرها بسیار مفید است. مشهد بعنوان پایتخت معنوی و دومین کلانشهر کشور مشکلات متعددی را در بخش مسکن دارد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی و تحلیل شاخص های مسکن شهری در شهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه در کل شهر است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تاپسیس (Topsis)، رگریسیون و ضریب پراکندگی و برای ترسیم نمودارها از نرم افزارSPSS و نقشه ها از نرم افزارArc-GIS کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در سطح بندی مناطق ۱۳ گانه با توجه به شاخصهای 6 گانه و متغییرهای 22 گانه و نهایتاً شاخص ترکیبی بدست آمده از مدل TOPSIS مناطق شهر مشهد از نظر برخورداری از شاخص های بهداشت، اقتصاد، کالبدی، رفاهی،تاسیسات و استحکامی دارای میانگین 34/0 بوده که نشان از پایین بودن امتیاز شاخص ها می باشد و تا رسیدن به حد مطلوب که عدد (1) یک است راهی طولانی در پیش دارد. این شاخص در دو منطقه 9 و 11 بالای میانگین و در یازده منطقه دیگر کمتر از میانگین است که نشان دهنده نابرابری، ناهمگنی و عدم تعادل در بین مناطق شهرداری است. تحلیل رگرسیونی انجام گرفته نیز نشان می دهد شاخص های بهداشتی، تاسیساتی و رفاهی بیشترین و در اولویت بعدی به ترتیب شاخص های، اقتصادی،کالبدی و استحکامی در بخش مسکن در شهر مشهد مؤثر بوده اند. لذا با استفاده از نتایج حاصل شده مناطق نامناسب بعنوان گروه های هدف باید در دارای اولویت برنامه ریزی قرار گیرند.
بررسی مولفه های تاثیر گذار بر اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی با رویکرد حفظ خلوت ( نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
91 - 106
حوزههای تخصصی:
در مجموعه های مسکونی ، تأمین خلوت در دو بعد اصلی خود (یعنی حفظ حریم خانوادگی و حریم خصوصی) به عنوان مؤلفه های مؤثر در تأمین امنیت و آرامش ساکنان، در اولویت قرار دارد. در حقیقت نگرش افراد به خلوت، بخشی از فرایند اجتماعی شدن آنهاست و به منظور تثبیت روابط اجتماعی باید به خلوت افراد و گروه ها در عرصه عمومی توجه شود. ایجاد تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است و باید با توجه به ارزش های فرهنگی هر جامعه ای بررسی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیر گذار خلوت بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. روش انجام پژوهش "توصیفی_تحلیلی" است و برای شناسایی مؤلفه های خلوت مؤثر بر تعاملات اجتماعی از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر ساکنان مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده گردید. برای بررسی مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های قلمروخواهی مانند فواصل میان فردی، مشخصات فیزیکی، قلمروهای فضایی و حریم سمعی و بصری به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه با رویکردی به حفظ خلوت هستند. یافته های آزمون تی تک نمونه جامعه آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها بالاتر از مقدار متوسط به دست آمده و تمامی مؤلفه ها و شاخص های تعیین شده دارای تأثیر نسبتاً زیادی بر تعاملات اجتماعی هستند(05/0>p). میانگین مؤلفه فواصل میان فردی برابر با 4.48، مرز و قلمرو برابر با 4.38، مشخصات کالبدی برابر با 4.12 و حریم سمعی بصری برابر با 4.06 هستند. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن همچنین نشان داد که مؤلفه های مرز و قلمرو و فواصل میان فردی دارای بیشترین میانگین رتبه و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی دارند . همچنین در میان زیرمؤلفه ها، انعطاف پذیری کالبدی، همگنی اجتماعی و انعطاف پذیری میان فردی دارای بالاترین میانگین رتبه و بیشترین تأثیر بر تعاملات اجتماعی هستند.
ارزیابی تأثیر تسهیلات پرداختی بانک مسکن بر ارزش افزوده بخش مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
63 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، ارزیابی میزان تأثیر تسهیلات اعطایی بانک مسکن بر ارزش افزوده بخش مسکن در ایران برای دوره زمانی 1373 تا 1396 است. موضوع مورد بررسی هم از لحاظ جایگاه بخش مسکن در اقتصاد ایران و هم از جهت تأثیری که سیاست های اعطای تسهیلات به این بخش در تحول آن دارد، دارای اهمیت ویژه ای است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر انجام پژوهش پیمایشی است. در این تحقیق، جهت بررسی ارتباط بلندمدت بین متغیرها به منظور استفاده از داده های سری زمانی پس از انجام آزمون های پایایی، برآورد مدل با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های گسترده انجام شده که بر اساس آزمون کرانه ها وجود رابطه بلندمدت بین متغیرها تأیید شده است و نتایج مربوط به ضرایب لگاریتم تسهیلات پرداختی بانک مسکن، لگاریتم سرمایه گذاری بخش خصوصی و لگاریتم نرخ تورم نشان می دهد که در بازه زمانی مذکور این متغیرها تأثیری مثبت و معنی دار بر ارزش افزوده بخش مسکن داشته اند و ضریب به دست آمده برای متغیر لگاریتم نرخ سود تسهیلات نشان دهنده تأثیر معنی دار ولیکن منفی این متغیر بر ارزش افزوده بخش مسکن است. همچنین ضریب تصحیح خطا برآورد شده در مدل؛ منفی، کوچک تر از یک و معنی دار است که وجود همگرایی در مدل را تأیید می کند و نشان دهنده آن است که 70 درصد از عدم تعادل ها در هر دوره اصلاح می شود.
گونه شناسی سازمان فضایی و سلسله مراتب ورود در خانه های ایرانی با تاکید بر محرمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال دوم پاییز ۱۳۹۶شماره ۳ (پیاپی ۷)
129 - 144
حوزههای تخصصی:
محرمیت و حریم خصوصی یکی از معیارهای مورد توجه طراحی و ساخت شهرهای اسلامی بوده است. از آنجا که الگوی خانه های معاصر تهران تا حدودی گواه بر بی توجهی به اصل محرمیت در معماری و فرهنگ ایران است، ارائه الگویی برای حفظ محرمیت در خانه های امروزی براساس گونه شناسی مسکن، یکی از ضروریات مهم به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر بررسی موضوع محرمیت در خانه های بافت تاریخی تهران از طریق گونه شناسی است، که می تواند سبب بازیابی آن برای ساکنان این محدوده های مسکونی شود. برای این منظور، خانه های تاریخی و معاصر دو محله سنگلج و امامزاده یحیی، واقع در منطقه 12 تهران، با بررسی نقشه ها و بازدید های میدانی انتخاب شدند. سپس گونه شناسی فضاهای ورود بر اساس سلسله مراتب ورود به خانه مورد مطالعه و بدین وسیله سیر تحول این فضاها در خانه های این دو محله مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که در خانه های تاریخی تهران، سلسله مراتبی در ورود به خانه متناسب با نیازهای ساکنان وجود داشته که کمتر در اولویت توجه طراحان امروزی قرار گرفته است. از این رو، با ایجاد سلسله مراتب در فضای ورود، علاوه بر ایجاد محرمیت، می توان به تعریف درستی از فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی در خانه دست یافت و از اختلال در کاربری و هویت دیگر فضاها جلوگیری به عمل آورد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بازشناسی فضاهای ورود می تواند منجر به ارائه الگویی برای دستیابی به محرمیت شود، که اصلی جدا نشدنی از هویت در معماری و فرهنگ ایرانی است.
ارزیابی روستای سالم با تاکید بر شاخص های مسکن پایدار (مطالعه موردی: نواحی روستایی استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال سوم زمستان ۱۳۹۷شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
طرح و اقدام روستای سالم با هدف ایجاد مکانی مناسب جهت زندگی در روستا و ارتقاء بهداشت و سلامتی اعضاء جامعه با مشارکت ساکنین اجرا می شود. مسکن یکی از پروژه های مهم روستای سالم محسوب می شود؛ این پژوهش شاخص های مسکن پایدار با روش توصیفی- تحلیلی در سطح استان کردستان ارزیابی می کند. یافته ها نشان می دهد 48 درصد سکونتگاه های روستایی استان کردستان دسترسی به نورکافی دسترسی ندارند.73 درصد روستاها فاقد آب سالم آشامیدنی؛82 درصد فاضلاب ها روباز؛48 درصد از سازه های کم دوام در ساخت مسکن استفاده شده است.نتایج تحلیلی براساس آزمون تی بیان می کند از 22 متغیر مورد مطالعه تنها4 مورد بالای میانگین و بقیه زیر میانگین بوده اند. همچنین نتایج براساس مطالعات تطبیقی با میانگین کشوری نشان می دهدکه اغلب مسکن های روستایی در استان کردستان در گروه ناسالم قرار می گیرند. بدین منظور یکی از راهبردهای پایداری مسکن از طریق اعطای وام های کم بهره و طراحی مسکن سازگار با شرایط محیطی است.
تحلیل فضایی ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن در مناطق شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقوله مسکن، تهیه طرح و برنامه های توسعه با توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن می تواند از شکاف و نابرابری در رفاه سکونتی ساکنان و رشد بی برنامه شهر جلوگیری کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن، تناسب بین عرضه و تقاضای مسکن و ارتباط کمبود مسکن با گسترش افقی در شهر اهواز انجام شده است. نوع پژوهش «کاربردی- توسعه ای» و روش انجام آن «توصیفی- تحلیلی» است. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای- اسنادی صورت گرفت. از 20 شاخص اجتماعی و کالبدی برای سطح بندی مناطق شهر اهواز استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های رتبه بندی مافوق و مادون (SIR)، هولدرن، آنتروپی شانون و ضریب همبستگی پیرسون و همچنین نرم افزار Visual PROMETHEE استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که در شاخص های اجتماعی و کالبدی، مناطق 2، 3، 4 و 8 در وضعیت مطلوبی قرار دارند. اما مناطق 1، 6 و 7 در شرایط مناسبی از لحاظ شاخص های اجتماعی و کالبدی نیستند. این امر بیانگر عدم تعادل توزیع مسکن مناسب در شهر اهواز است. ضریب همبستگی پیرسون با میزان sig دو طرفه 501/0 نشان دهنده عدم تناسب عرضه و تقاضای مسکن در این شهر است. همچنین، حاصل روش های هولدرن و آنتروپی شانون نمایانگر توسعه مساحت مسکونی از سال 1385 تا 1390 است، ولی این توسعه بدون توجه به تقاضای مسکن در مناطقی صورت گرفته است که مسأله کمبود مسکن در آنها شدید نبوده است. این امر نشانگر رشد ناپایدار شهر اهواز در بخش مسکن است.
تحلیل فضایی کیفیت مسکن در شهر ارومیه با استفاده از روشHOT SPOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال پنجم بهار ۱۳۹۹شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
101 - 117
حوزههای تخصصی:
شناخت مسائل کیفیت مسکن در کنار سایر مسائل، از موارد اساسی در برنامه ریزی مسکن است. مسکن مکانی فیزیکی است و به عنوان سر پناه، نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید.در این سرپناه کمیت و کیفیت مسکن گویای وضعیت اجتماعی_اقتصادی شهری است. مسکن به عنوان جزئی از توسعه اقتصاد ملی مطرح است. پرداختن به شاخص های مسکن را می توان اصلی ترین ابزار برنامه ریزی واز حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در برمی گیرد. مسلماً شناسایی سطوح کیفیت مسکن در مناطق مختلف شهری گامی موثر در تبیین سطوح کیفیت زندگی و حس رضایت مندی ساکنین شهرها است. شاخص های مورد بررسی در این پژوهش شامل مسکن امن با پایداری و دوام سازه ای و فضایی مناسب برای زندگی است. در مقاله حاضر تلاش بر این است که کیفیت مسکن در کلان شهر ارومیه بر اساس آمار موجود ارزیابی شود. بدین منظور از روش توصیفی و تحلیلی با استناد به داده های موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده است. پس از تبدیل داده های خام به 35 شاخص، تحلیل عاملی در نرم افزار Spss انجام و چهار عامل به عنوان عوامل اصلی و چهار عامل به عنوان عوامل فرعی شناخته شد .نتایج تحلیل عامل های در محیط GIS نشان دهنده توزیع نابرابر و نامناسب شاخص های کیفی مسکن در میان شهروندان شهر ارومیه است.بدین ترتیب که 21/18 درصد از حوزه های شهری ارومیه جزو حوزه های خیلی محروم، 18/18 درصد محروم، 53/53 درصد متوسط، 18/13 درصد برخوردار و 57/9 درصد کاملاً برخوردار هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که خوشه های محروم در مناطق سه و دو و خوشه های برخوردار در مناطق یک و چهار استقرار یافته اند. این وضعیت حاکی از وجود فاصله طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری شاخص های مسکن شهری ارومیه در سال 1395 است.
شناخت و تحلیل عوامل مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش شاندیز شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسان قیمت زمین و مسکن، در سال های اخیر به عنوان دغدغه ای ملی برای مردم و دولت مردان مطرح بوده است. افزایش جمعیت، فضای محدود ساخت و ساز به ویژه در کلانشهرها و تمایل به سرمایه گذاری در خارج از شهرها در چند سال اخیر سبب هجوم گردشگران به نواحی روستایی اطراف شده است که زمینه افزایش بهای زمین در نواحی روستایی، سوداگری در بازار زمین و مسکن و همچنین افزایش تغییرات کالبدی غیرهمگون در نواحی روستایی را فراهم آورده است. شهرستان بینالود از توابع استان خراسان رضوی از جمله مناطقی است که در سال های اخیر با توسعه گردشگری و تقاضای بالا برای زمین و مسکن، با نوسان و افزایش قیمت زمین و مسکن روبرو است. لذا مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی مهمترین علل مؤثر بر تغییر و نوسان قیمت زمین و مسکن در نواحی روستایی بخش شاندیز شهرستان بینالود است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران روستایی، مشاوران املاک و ساکنین سکونتگاه های روستاهای مورد مطالعه بخش شاندیز است که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار در 11 روستای بالای 30 خانوار برای این منظور مطالعه شده اند. پرسشنامه در دو بخش شامل ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن به تفکیک طراحی شده است که شامل 12 بعد و 52 شاخص است. نتایج تحلیل داده های گردآوری شده در محیط SPSS بیانگر این است که بر اساس آزمون فریدمن بعد زیرساختی- کالبدی با میانگین 32/5 در گروه مدیران روستایی، 67/5 در گروه مشاوران املاک و 23/5 در بین ساکنین روستایی بیشترین تأثیر را بر قیمت زمین و مسکن داشته است. همچنین براساس نتایج آزمون کروسکال والیس، بین ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نیز با استفاده از فرآیند تحلیل مسیر ، میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم و مجموع هر یک از ابعاد تعیین شده بر قیمت زمین تعیین شده که براساس آن بعد موقعیت کارکردی بیشترین اثر را بر قیمت زمین و بعد فضایی- کارکردی بیشترین تأثیر را بر قیمت مسکن در نواحی مورد مطالعه داشته است.
تحلیلی بر کیفیت زندگی در محلات شهری (مورد مطالعه: مسکن مهر شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
135 - 153
حوزههای تخصصی:
تهیه مسکن یکی از دغدغه های اصلی دولت ها در همه کشورهای جهان است. در ایران نیز بعد از آن که رشد جمعیت شدت گرفت، سیاست های مختلف برای تامین مسکن به اجرا درآمد. یکی از این سیاست ها که در نیمه دوم دهه 1380 خورشیدی اجرایی شد، طرح جامع مسکن مهر بود. هدف از اجرای این طرح تامین سریع، ارزان و باکیفیت مسکن انبوه برای گروه های کم درآمد بود. بررسی میزان موفقیت یکی از پروژه های بزرگ این طرح، در قالب بررسی کیفیت زندگی در محله مسکن مهر شاهین شهر، موضوع و هدف این مقاله است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موجود در این مقاله با دو روش کتابخانه ای (برای تدوین مبانی نظری) و میدانی (برای بررسی کیفیت زندگی محله) به دست آمده است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان محله مسکن مهر شاهین شهر باقابلیت جمعیت پذیری 6400 خانوار است. حجم نمونه موردمطالعه از روش کوکران و برابر با 400 سرپرست خانوار برآورد شده است. برای تحلیل 40 شاخص مورد بررسی از روش های آمار توصیفی، تحلیل عاملی و آزمون کای اسکوئر استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد تنها پنج شاخص شامل: دسترسی به حمل ونقل عمومی، دسترسی به تسهیلات آب و برق و گاز، دسترسی به امکانات گرمایشی و سرمایشی درون مجتمع، مدیریت مجتمع و دسترسی به پارکینگ، دارای میانگین رضایتمندی بالاتر از حد متوسط (عدد 3) بوده و میانگین رضایتمندی دیگر شاخص های موردبررسی (5/87 درصد شاخص ها)، کمتر از عدد 3 بوده که این امر حاکی از نارضایتی شدید ساکنان محله مسکن مهر شاهین شهر از کیفیت زندگی در این محله است.