مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
مسکن
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
103 - 138
حوزههای تخصصی:
مسئله مسکن، ازجمله مهم ترین مسائل انسان در صد سال اخیر است. قیمت مسکن همواره به صورت تصاعدی به دلایل مختلف افزایش پیدا کرده و تهیه آن در طول زمان دشوارتر شده است. موضوع این پژوهش بررسی اثرگذار بودن قوانین محدود کننده بر قیمت واحدهای مسکونی است. در این پژوهش رابطه بین قانون حداقل پارکینگ و قیمت واحدهای مسکونی بررسی و پیشنهادهای سیاستی در جهت جای گزین کردن یا تسهیل این قانون ارائه شده است. روش های به کار رفته در این تحقیق شامل آمار توصیفی، جهت تعیین ارتباط بین متغیرها از آمار استنباطی و رگرسیون حداقل مربعات معمولی گام به گام استفاده می شود. داده ها به دو دسته تقسیم می شوند: داده های به دست آمده از پرسش نامه های توزیع شده بین فعالان بازار مسکن شهر تهران که شامل 384 پرسش نامه و داده های 62419 معامله واحدهای مسکونی از آذر 1400 تا آذر 1401ه .ش. از مرکز ثبت معاملات املاک و مستغلات می شود. طبق یافته های پژوهش قانون حداقل پارکینگ منجر به افزایش بین 2 تا 8 درصدی در قیمت واحدهای مسکونی شده است. در پرسش نامه توزیع شده، نظرات فعالان بازار مسکن درباره سیاست های جای گزین جهت اصلاح قانون حداقل پارکینگ گردآوری و در این پژوهش ارائه شد.
تحلیل فضایی رابطه عوامل اکولوژیکی و قیمت مسکن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
103 - 124
حوزههای تخصصی:
انسان ها به دنبال مکان هایی هستند که کیفیت زندگی خوبی دارند. کیفیت زندگی تا حدود زیادی تابع عوامل محیطی است. از این نظر، عوامل محیطی تأثیر چشمگیری بر ارزش دارایی دارد. هدف از پژوهش حاضر پی بردن به این مفهوم است که در شهر تهران تا چه میزان تفاوت های فضایی قیمت املاک مسکونی تابع عوامل اکولوژیکی است؟ در این مطالعه داده ها از سامانه املاک، ایستگاه های سینوپتیک هواشناسی، ایستگاه کنترل کیفیت هوا، شیپ فایل کاربری اراضی و سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران به دست آمده است. با ورود داده ها به سیستم اطلاعات جغرافیایی برای هر کدام یک لایه اطلاعاتی ساخته شده است. ۴۰۰ نقطه با مرکزیت محله های شهر تهران ملاک محاسبات تحلیلی بوده که اطلاعات مربوط به آنها برای تمامی متغیرها حاصل شده است. برای تولید و تحلیل داده های لازم از نزم افزار ArcGIS و توابعSpatial Analyst Tools استفاده شده است. یافته ها دلالت بر این دارد که مطلوبیت عوامل اکولوژیکی از شمال به جنوب شهر کاسته می شود و به دنبال آن قیمت مسکن نیز کاهش می یابد. رقم همبستگی 71/0+ نشان می دهد که میان قیمت ملک و مطلوبیت عوامل اکولوژیکی در سطح بالایی رابطه وجود دارد. در ارزش مبادلاتی مسکن منطقه 1 به عنوان شمالی ترین منطقه و منطقه 20 به عنوان جنوبی ترین منطقه است که میانگین قیمت در آنها حدود 3 برابر متفاوت است؛ بنابراین با وجود نقش آفرینی اقتصاد سیاسی و دگرگونی های عمیقی که با ورود و تجلی مدرنیسم در کالبد شهر ایجاد شده است، هنوز هم شیب اقتصادی-اجتماعی شمال به جنوب شهر با شیب مطلوبیت اکولوژکی که با جایگزینی اقتصاد سیاسی و بازیگری سرمایه در جای مطلوبیت طبیعی محیط بازتولید می شود، انطباق دارد.
تحلیل تاریخی سیاست های مسکن ایران از دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۴۰۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از حقوق اساسی انسان ها در بیانیه ها و قوانین اساسی کشورهای مختلف مورد تأکید قرارگرفته و سیاست های مختلفی در این رابطه مطرح شده است. در ایران سیاست گذاری مسکن از برنامه سوم عمرانی آغازشده و بعد از انقلاب با تصویب قانون اساسی و مطرح شدن مسکن به عنوان حق همگانی، ادامه یافته است. بااین وجود تأمین مسکن در ایران همچنان به عنوان یک مشکل مطرح است. بر همین اساس تحلیل سیاست های مسکن ایران از گذشته تاکنون و قیاس آن با استراتژی های جهانی تأمین مسکن و یکدیگر، ضروری است. در همین رابطه پژوهش حاضر باهدف تحلیل سیاست های مسکن ایران با روش تحلیل محتوای تاریخی-قیاسی تدوین و داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که محتوا و اهداف سیاست های مسکن از زمان انقلاب تا سال ۱۴۰۰ چه تغییراتی داشته و در هر دوره کدام یک از رویکردهای جهانی تأمین مسکن مورداستفاده قرارگرفته است؟ در همین رابطه بر مبنای رویکرد قیاسی در تحلیل محتوا، چارچوبی از تحلیل محتوای سیاست-عمومی مبتنی بر اهداف، ابزارها و نهادهای درگیر انتخاب و اسناد فرادست مسکن هر دوره بر اساس مقولات کلان چارچوب انتخابی تحلیل و در نهایت رویکرد جهانی مورداستفاده هر دوره تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های مسکن ایران در دوره تحلیل عمدتاً مبتنی بر رویکردهای جهانی مورداستفاده تا اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی با اهداف اجتماعی و پس ازآن اقتصادی بوده است. در همین راستا ابزارهای مورداستفاده نیز عمدتاً شامل امتیازات ویژه و وام ها، تفویض مقررات، قوانین فرماندهی، حمایت مالی گروه های ذینفع و ارائه مستقیم کالا بوده است. در همین رابطه نقش تعیین کننده وزارت مسکن و شهرسازی در سیاست ها باعث شده که نهادهای درگیر عمدتاً کارگزاران اداری باشند و پس ازآن نیز با توجه به اهمیت مشارکت در سیاست ها، شهروندان به عنوان دومین گروه از نهادهای درگیر مطرح شوند.
واکاوی ویژگی های کالبدی مؤثر بر سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد مطالعه موردی شهرک اندیشه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقشار کم درآمد جامعه به طورمعمول در زمینه برخورداری از امکانات مطلوب مسکونی مورد غفلت قرارگرفته اند. این در حالی است که تأثیر عوامل محیطی نظیر مسکن، ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت روانی ساکنان می باشد. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به مؤلفه های ارتقای سلامت روانی در مسکن قشر کم درآمد می باشد. حال این پرسش مطرح می گردد که نقش مسکن در سلامت ساکنان چیست و چگونه می توان از این رویکرد در مطالعه مسکن قشر کم درآمد استفاده نمود. برای پاسخگویی به این پرسش در پژوهش ترکیبی حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است، به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای–اسنادی و همچنین روش میدانی به صورت پرسش نامه و انجام مصاحبه از ساکنان شهرک اندیشه شهر تبریز از طریق روش پس کاوی بر اساس مدل استخراجی در محدوده هدف مطالعه استفاده شده است. بدین ترتیب که نخست ابعاد، مؤلفه و سنجه های کالبدی مسکن در کنار ابعاد سلامت روانی استخراج شده، سپس در محدوده موردمطالعه، مورد آزمون قرارگرفته شده است تا نهایتاً پیشنهاد اصلی ارائه گردد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که ارتقا سلامت روانی ساکنین در مسکن قشر کم درآمد منوط به مجموع ابعاد کالبدی، محیطی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی و ساختاری می باشد. این ابعاد به عنوان عوامل کلیدی، دارای نقش اساسی در برنامه ریزی و طراحی مسکن قشر کم درآمد ایفا می کنند، لذا از طریق دخالت دادن ابعاد استخراجی در برنامه ریزی ها و طراحی مسکن قشر کم درآمد، شاهد روندی مثبت و مؤثر در سلامت روانی ساکنین بخصوص در مسکن اقشار آسیب پذیر خواهیم بود.
سنجش شاخص های مؤثر در کیفیت سلامت و ایمنی مسکن در سکونتگاه های غیر رسمی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
103 - 122
حوزههای تخصصی:
کیفیت مسکن به طور اساسی با اهداف سلامت و پایداری مرتبط است، ایمنی مسکن یک چالش فراگیر در شهرها و مناطق شهری کشورهای کم درآمد است، به ویژه در سکونتگاه های غیررسمی که تعداد بالایی از ساکنان شهری در آن زندگی می کنند. باوجوداین چالش مداوم و تأثیر آن بر سلامت و رفاه، برای سنجش ایمنی و سلامت مسکن در این مناطق وجود دارد. ازاین رو این تحقیق به سنجش شاخص های مؤثر بر کیفیت سلامت و ایمنی مسکن در سکونتگاه های غیررسمی تبریز می پردازد. برای این کار از روش کمی همراه با پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه هدف در این تحقیق متشکل از شهرسازان و معماران، مهندسان، بازرسان و توسعه دهندگان در شهر بود. برای تجزیه وتحلیل داده از معادلات ساختاری با روش عامل تأییدی اکتشافی به همراه روش حداقل مربعات جزئی به حجم نمونه حساسیت کمتری دارد و بهترین روش برای نشان دادن روابط متغیرهای پنهان و آشکار است، استفاده گردید. برای این کار از نرم افزار Spss و SmartPls بهره گرفته شد. در این مطالعه عوامل مختلف اثرگذار بر عملکرد ایمنی و سلامت مسکن ارزان قیمت در سکونتگاه های غیررسمی شهر تبریز بررسی شد. نتایج حاکی از آن است که معماری، خدمات ساختمان، محیط خارجی، رویکردهای مدیریتی و مدیریت نگهداری، تأثیر معناداری بر عملکرد ایمنی و بهداشت دارند. عوامل خدمات ساختمان (89/0 =β) علل اصلی عملکرد ایمنی و سلامت بودند. که ارزیابی شرایط خدمات ساختمانی برای محافظت از ایمنی، سلامت و رفاه مردم و حفاظت از محیط زیست مهم است.
تحلیل عامل اکتشافی مسکن سالم از دیدگاه شهروندان جهت دورکاری (مطالعه موردی: شهر دزفول)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اصولاً توسعه تغییر بنیادی در متغیرهای اجتماعی، کالبدی و بهداشتی هر جامعه محسوب می شود و تحقق آن، مستلزم ایجاد هماهنگی بین ابعاد گوناگون آن است. یکی از عواملی که باعث توجه بیشتر به مسکن سالم در هر منطقه سکونتی شده است؛ دورکاری و رابطه آن با مسکن در شهرسازی مدرن است که به عنوان تبلور فضایی و تجسم کالبدی فعالیت سکونتی انسان در این شرایط نمود و بروز پیدا میکند. که از یک طرف کیفیت مسکن، از نظر تاثیری که بر سلامتی، ایمنی و شرایط مناسب زیست دارد. از طرفی دورکاری، در خردترین واحد شهری یعنی(مسکن) انجام میگیرد. روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق بصورت ترکیبی(توصیفی، میدانی و تحلیلی) در نمونه حیاتی ترین زیرساخت شهری یعنی کارکنان سازمان آبفا شهر دزفول با تلفیق موضوع مسکن سالم و دورکاری اقدام به بررسی موضوع نموده است. لازم به ذکر است یافته ها بصورت پرسشنامه با کل جامعه آماری این سازمان بعد از تائید روایی و پایایی انجام گرفته است. که جهت تحلیل یافته ها از تکنیک تحلیل عامل اکتشافی، سنجش همسانی وزنی و نرم افزارهای Grafer، Visio، Excel، GIS و SPSS استفاده گردیده است. نتایج و یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده است دورکاری کارکنان فقط بعنوان یک شغل(42/22)، تعداد اتاق در مسکن جهت دور کاری(83/13)، فضای اختصاصی(آرامش) در مسکن(11/13)، وضعیت اینترنت(16/9)، دسترسی و کیفیت تلفن همراه(10/9)، کارایی تلوزیون در مسکن(16/7)، تداخل استفاده از تجهیزات(8/5) بیشترین و مهمترین متغیرهای تاثیرگذار جهت داشتن مسکن سالم برای دورکاری کارکنان بوده است.
ارزیابی پایداری ساختار کالبدی مساکن روستایی در برابر زلزله، مطالعه موردی: شهرستان لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه افزایش تاب آوری در برابر زلزله به یک هدف تحقیقاتی اصلی در کشور تبدیل شده است، اما عمده تمرکز بر مناطق شهری بوده و به مناطق روستایی کمتر توجه شده است. در حالی که بخش زیادی از ساکنان روستایی کشور در معرض زلزله قرار دارند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری ساختار کالبدی مساکن روستایی در برابر مخاطره زلزله در شهرستان لنجان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به شیوه پیمایشی انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش روستاییان شهرستان لنجان هستند که با روش کوکران 378 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای روایی پرسشنامه از روش صوری و برای پایایی از ضریب کرونباخ استفاده شد که تأیید شد. برای تجزیه داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن و تاپسیس فازی استفاده شد. نتایج نشان می دهد در بعد اقتصادی شاخص تغییر وضعیت الگوی مصرف مواد غذایی در روستا، در بعد اجتماعی شاخص میزان رضایت از معماری داخلی مساکن روستا و در بعد کالبدی، شاخص برخورداری مساکن از امکانات رفاهی بیشترین نقش را در پایداری ساختار کالبدی مسکن روستایی ایفا می کنند.
تأثیر طراحی فضای نیمه باز بر کاهش افسردگی ساکنان در شرایط قرنطینه خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر قرنطینه خانگیِ ناشی از شیوع ویروس کووید 19 موجب شده، افسردگی که از گذشته یکی از اختلالات روانی متداول در سطح جهانی بوده، برجسته تر شود. مسکن به عنوان ظرف زندگی و فضایی که انسان مجبور است در دوران همه گیری کووید 19، مدت زیادی از عمر خود را در آن سپری کند، تأثیرگذاری نقش خود را در روحیات، خلقیات و کیفیت زندگی انسان پررنگ تر می کند. در این میان، فضای نیمه باز مسکونی با ویژگی های فضایی که دارد، می تواند برکاهش افسردگی ناشی از قرنطینه کووید 19 تأثیر گذار باشد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش کاهش افسردگیِ ساکنان در شرایط خانه نشینیِ ناشی از همه گیریِ کووید 19 از طریق شناسایی و ارائه راهکارهای مختلف طراحی فضاهای نیمه باز مسکونی است. روش تحقیق این پژوهش، ترکیبی است. در مرحله ادبیات موضوع، با روش تحلیل محتوا، پارامترهای فضای نیمه باز و فراوانی آن ها استخراج شد و از طریق آنتروپی شانون، وزن دهی شدند. سپس از طریق روش پیمایشی، پرسش نامه محقق ساخت بر مبنای پارامترهای با وزنِ بالاتر طراحی شد و در میان جامعه آماری ساکنان محله ده ونک توزیع شد. سپس آزمون فریدمن برای رتبه بندی پارامترها بر روی پرسش نامه انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که ابعاد فضا، تنوع پذیری، جزییات ساختمانی، نورگیری، فضای سبز و جانمایی تراس در پلان به ترتیب تأثیرگذارترین شاخص های طراحی فضای نیمه باز در راستای کاهش افسردگی هستند. راهکار طراحی پیشنهاد شده برای این شاخص ها به ترتیب چنین است: 1-ابعاد فضا: در نظر گرفتن حداقل عرض 5.2 متر و استفاده از درب های آکاردئونی 2- تنوع فضایی: در نظر گرفتن مبلمان انعطاف پذیر و رعایت حداقل ابعاد 5/2 × 5 متر که در این صورت امکان برگزاری فعالیت های متنوعی در آن ایجادشده است و با ابعاد فضا نیز هم پوشانی دارد. 3- جزئیات ساختمانی: در نظر گرفتن رنگ، جنس مصالح، بو، آب نما و پوشش گیاهی. 4- نورگیری: استفاده از سازه تا شونده چادری برای سقف فضای نیمه باز 5- فضای سبز: پوشش گیاهی و امکان کاشت در فضای ایوان که توسط گلدان هایی مدولار شکل با قابلیت اتصال به هم انجام می پذیرد. 6- جانمایی تراس در پلان: طراحی تراس در مجاورت آشپزخانه که سبب تهویه آشپزخانه می شود، طراحی تراس در مجاورت نشیمن که سبب امکان استفاده از این فضا برای بازی کودکان هنگامی که سایرین در نشیمن مشغول به تماشای تلویزیون می باشد و طراحی تراس در مجاورت اتاق خواب که سبب صرف عصرانه و ورزش کردن می شود.
پیکره بندی فضایی مسکن معاصر: مرور نظام مند مفاهیم و زمینه های موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
125-140
حوزههای تخصصی:
خانه نماینگر ارزش ها، عقاید فرهنگی و اجتماعی ساکنان است. باتوجه به توسعه ابعاد مطالعات علمی و پژوهشی در زمینه های مختلف روانشناسی معماری به خصوص مسکن، بررسی سیر حرکت اندیشمندان و موضوعات مطالعه شده می تواند مؤیدی بر نیازهای تحقیقاتی آتی در حوزه پیکره بندی مسکن و ادراک جنسیتی باشد؛ این مقاله می کوشد با اتخاذ روش مرور نظام مند، مقالات پژوهشی داخلی کشور حدفاصل سال های 1403 تا 1380 با محوریت موضوعی پیکره بندی مسکن را شناسایی و یافته های آن را در چگونگی تبیین این مفهوم و عوامل تأثیرگذار بر آن تحلیل نماید و راهکاری برای بهبود کیفیت مطالعات بعدی در جهت افزایش تعمیم پذیری برون داد مطالعات در نشریات ارائه نماید. ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش ﮐﯿﻔﯽ از ﻧﻮع ﻣﺮور ﻧﻈﺎمﻣﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. در جستجوی اولیه با استفاده از روش «مرورنظام مند» چارچوب کلی مفاهیم مرتبط با حوزه پیکره بندی مسکن و ادراک جنسیتی و ارتباط معنایی میان دو حوزه، 55064 ﭘﮋوﻫﺶ طبقه بندی که 2747 پژوهش در گروه هنر و معماری را در ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﻓﺖ. پس از بررسی و پایش 289 مقاله استخراج و با استفاده از از بیانیه پریزما، مستندات مرتبط با «پیکره بندی مسکن» که در برگیرنده جنبه های کالبدی و روانشناسی - ادراکی انتخاب شدند. نتایج نشان داد مطالعات در تببین «پیکره بندی فضایی مسکن» با تاکید بر ادراک جنسیتی در سازمان دهی فضایی مسکن تشریح نشده است. همچنین محققان در شناسایی عوامل اثرگذار بر این مولفه بیش تر بر ابعاد کمی تمرکز و فارغ از جنسیت به بررسی ابعاد این حوزه پرداخته اند. ارزیابی آماری نتایج، بیانگر آن است که از میان 14 موضوع شناسایی شده، تمرکز مطالعات در نشریات علمی-پژوهشی بیشتر روی مباحث «ساختارفضایی» و «تجربه زیسته- حس مکان» و اغلب به شیوه کیفی (توصیفی- تحلیلی) است. نتایج نشان داد مطالعات در تببین «پیکره بندی مسکن» بر روانشناختی بودن این پیوند و پیامدهای رفتاری فارغ از جنسیت تأکید شده و سازوکارهای روانشناختی عمیق در ابعاد احساسی و شناختی- ادراکی تشریح نشده است. همچنین محققان در شناسایی عوامل اثرگذار بر این پیوند بیش تر بر ابعاد انسانی و مکانی تمرکز داشته اند. خلاء تئوری ادراک جنسیتی و مکان دستیابی به نتیجه واجد انسجام نظری را دشوار کرده است.
بررسی عوامل تأثیرگذار جنسیت بر شکل گیری ساختار فضایی مسکن بومی در سواحل استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
۹۱-۷۶
حوزههای تخصصی:
تفاوت های فرهنگی ناشی از اقلیم های مختلف باعث شکل گیری فضاهای زیستی متنوعی شده است. کالبد خانه در هر دوره تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می گیرد که هر یک نقش مهمی ایفا می کند. فضاهای معماری و نحوه استفاده از آن ها بسته به نیازهای کاربران و عواملی که بر آن ها تأثیر می گذارند، شکل می گیرند. مسکن پدیده ای است که از گذشته تا به امروز تداوم داشته و در هر دوره تحت تأثیر جامعه، اقلیم، فرهنگ و ساختار جنسیتی قرار گرفته است. این ویژگی ها براساس واقعیت های ذهنی و اجتماعی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. جنسیت به عنوان نشانگر هویت اجتماعی و فرهنگی زن و مرد در جامعه، تأثیر زیادی بر نحوه شکل گیری فضاهای خانه دارد. موقعیت مکانی هر یک از فضاهای جنسیتی در خانه، بیانگر ویژگی های فرهنگی ساکنان و باورهای اجتماعی آن ها نسبت به جنسیت زن و مرد است. نحوه استفاده از فضا توسط زن و مرد با توجه به جنسیت و ارتباطات فضایی، می تواند ساختار فضایی خاصی را ایجاد کند. زن و مرد از دیرباز نقش های مختلفی در جوامع ایفا کرده اند و این تفاوت ها در ویژگی های فضاهای مورد استفاده آنان تأثیرگذار بوده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر نقش جنسیت بر شکل گیری ساختار فضایی مسکن بومی استان هرمزگان است. در راستای پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، «جنسیت چگونه و در چه ابعادی بر سازمان فضایی خانه های بومی جنوب ایران (با تأکید بر دوره قاجار و پهلوی اول) تأثیرگذار بوده است؟». به ویژه، این پژوهش به دنبال بررسی نقش زنان در تخصیص فضا، نوع استفاده از فضاهای عمومی و خصوصی و تأثیر عرف و سبک زندگی جنسیتی بر ساختار کالبدی خانه هاست. ابتدا مطالعات نظری در زمینه انسان شناسی فضای خانه و سبک زندگی انجام و مؤلفه های مربوطه استخراج شده است. سپس با استفاده از برداشت های میدانی و مطالعات مردم شناسی، شیوه زندگی ساکنان در خانه های بومی بررسی شده است. این مقاله با استفاده از روش پژوهش تطبیقی و نمونه های موردی، ساختار پلان مسکن بومی شهرهای ساحلی استان هرمزگان را تحلیل می کند.