تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر نوآوری: تبیین نقش میانجی یادگیری بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات مختلفی تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نوآوری با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی مورد مطالعه واقع شده است. با توجه به اهمیت بحث زنجیره تأمین، سؤال اصلی این تحقیق بررسی رابطه این دو متغیر با توجه به یادگیری بین سازمانی می باشد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی – همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان و مدیران فنی و غیر فنی زنجیره تأمین شرکت ساپکو هستند که تعداد آن ها 220 نفر می باشند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت کیفیت فراگیر مقیمی و رمضان (1390)، عملکرد نوآوری خیمنز-خیمنز و همکاران (2008) و یادگیری بین سازمانی اریک تی.جی. وانگ (2012) در اختیار جامعه آماری قرار گرفت که در نهایت تعداد 202 پرسشنامه به طور کامل توسط جامعه آماری تکمیل گردید. برای ارزیابی پایایی گویه های پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی استفاده شد. برای ارزیابی روایی پرسشنامه دو معیار روایی همگرا و روایی واگرا به کار گرفته شد. با توجه به مقادیر شاخص ها پایایی و روایی پرسشنامه ها مورد تائید قرار گرفت. همچنین برای تعیین اعتبار سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد، با توجه به اینکه بار عاملی تمام گویه ها، بالای 5/0 به دست آمد؛ نشان از روایی ابزار سنجش بود. در این تحقیق جهت آزمون مدل مفهومی تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار LISREL، استفاده شد که نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل بود. نتایج تحقیق بیانگر این است که مدیریت کیفیت فراگیر تأثیر مثبت و معنی داری بر عملکرد نوآوری دارد و یادگیری بین سازمانی در این رابطه نقش میانجی دارد.