مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
فرم
حوزه های تخصصی:
محله ها از ارکان اصلی ساختار شهرها بوده و نقش مهمی در تحقق اهداف توسعه شهری پایدار دارند. ابعاد مسائل شهری در سطح محله ها به شکل واضح تری قابل درک است و فرم شهری به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر این ابعاد تاثیرگذارند، بنابراین شناخت الگوی کالبدی محله و دستیابی به فرم مطلوب از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه پایدار شهری است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر فرم شهری بر پایداری محله های شهر آمل است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه با حجم 400 عدد صورت گرفته است. برای سنجش فرم شهر ابتدا 12 شاخص مرتبط تعریف عملیاتی شده اند، سپس با کمک مدلSAW محله ها به سه فرم فشرده، میانی و پراکنده طبقه بندی و پرسشنامه های هر محله نیز با روش خوشه بندی تصادفی توزیع و تکمیل شده اند. نتایج نشان داد بین پایداری در فرم های مختلف تفاوت معناداری وجود دارد، و میزان پایداری در فرم فشرده بیش از فرم میانی و پراکنده است و محله شماره 10 پایدارترین و محله شماره 25 ناپایدارترین محله شهر می باشند. همچنین محله ها به لحاظ پایداری در 4 گروه همگن دسته بندی شده اند که طبق نتایج ، محله های واقع در گروه اول سطح پایین تری از پایداری برخوردارند و گروه چهارم که در بردارنده محله های فشرده هست، از پایداری بیشتری برخوردار هستند. همچنین از میان ابعاد پایداری بعد اجتماعی، از وضعیت نامطلوب و بعد کالبدی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده است.
بررسی فرم و عملکرد ابزارآلات فولادی اصناف دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۱
۱۱۲-۹۹
حوزه های تخصصی:
اگرچه شکوفایی هنر فولادسازی مربوط به دوره صفویه بوده است؛ ولی دوره قاجار را می توان اوج استفاده از فولاد در عرصه های کاربردی، به خصوص در زمینه ابزارآلات دانست. این ابزارآلات را دو گروه از اصناف تولیدکننده و مصرف کننده، استفاده کرده اند. تنوع و تکثر ابزارآلات نشان دهنده تحولات چشمگیر این ابزار در زمینه فرم و کارکرد در دوره مذکور بوده است. از ویژگی های فولادسازی در این دوره توجه هنرمندان به فرم و تزیین اشیا بوده است، به گونه ای که فرم به تنهایی خود گونه ای تزیین بوده؛ تزیین نیز در خدمت فرم عمل کرده است. دراین راستا، این پرسش مطرح می شود که چه رابطه ای بین فرم و نقش، فرم و عملکرد و چگونگی ساخت و تزیین وجود دارد؟ هدف در مرحله نخست، شناسایی و معرفی ابزارآلات فولادی این دوره و در مرحله بعد، نشان دادن رابطه فرم و عملکرد در این ابزار بوده است. ازاین رو نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی و ارزیابی کیفی، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی (موزه های ایران)، به بررسی و طبقه بندی ابزارآلات فولادی اصناف دوره قاجار پرداخته اند. از نتایج تحقیق چنین برمی آید که علاقه مفرط به تزیین گرایی به همراه طبیعت گرایی و به کارگیری فرم های حیوانی با تأکید بر خلوص فرم، توجه ویژه به رابطه فرم و عملکرد و تجربه گرایی ازطریق الگوبرداری از ابزارهای اروپایی، از شاخصه های اصلی ابزارآلات فولادی اصناف دوره قاجار بوده است.
بازخوانی ویژگی های فرمی و ساختاری (طرح و رنگ) در سفالینه های روستایی ساری سد ه های 4 و 5 ه.ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
۳۶-۲۹
حوزه های تخصصی:
مراکز مهم سفالگری در ایران سده های 4 و 5 ه.ق. بوده و آثار سفالین تولیدشده در آن از نظر شیوه ساخت و نقوش به کاررفته جایگاه منحصربه فردی را داراست؛ متأسفانه از سوی پژوهشگران بومی و غیربومی موردتوجه درخور قرار نگرفته است. مطالعه و تشریح یکی از ابعاد مطالعاتی این سفالینه ها، ویژگی های تجسمی و بصری آن، در این تحقیق مدنظر است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و یافته اندوزی از طریق کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. نظر به اینکه سفال ساری آن گونه که باید شناخته و معرفی نشده است، ٌسؤال این است که دلیل تحلیل ساختاری سفال ساری که آن را نسبت به سایرین متمایز می کند، چیست؟ هدف کاربردی این مقاله، گونه شناسی و تحلیل سفال ساری در دو قرن4 و5 ه.ق. با نگاهی به روش ساخت، طراحی و نقش این سفالینه هاست. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که در قرون 4 و 5 ه.ق. شاهد سبکی خاص در سفالگری منطقه، باعنوان سفالینه های رنگارنگ با لعاب گلی روی زمینه سفید هستیم که محققین آن را سفال ساری می نامند. از نظر فرمی، غالب آثار بشقاب و کاسه است که با لعاب شفاف پوشش داده شده اند و بیشتر نقش ها را به ترتیب پرندگان و سپس چهارپایان تشکیل داده که با دیگر نقوش گیاهی و تجریدی همراه شده اند.
نسبت بیومیمیکری در شکل گیری فرم و عملکرد اشیای منطقه مارلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی فرم دهی و شکل گیری اشیای باستانی می پردازد که اگر چه از ظاهر و عملکردی متفاوت برخوردارند، اما به نظر می رسد ریشه های مشترکی در تعیین الگوی طراحی و شکل دهی به آنان نقش داشته است. هدف کلی این پژوهش، بررسی نقش بیومیمیکری در تعیین فرم و عملکرد این اشیا می باشد که با نگاهی بین رشته ای به طراحی از طریق دانش روز ملهم از طبیعت صورت گرفته است. سؤال پژوهش این است که الگوی مشترک در شکل گیری فرم اشیای منطقه مارلیک تا چه اندازه می تواند با رویکرد بیومیمیکری انطباق داشته باشد و سهم این اشتراک تا چه میزان است؟ روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی_تطبیقی و با استناد به نمونه های موجود در مطالعات کتابخانه ای می باشد. مقایسه نحوه شکل گیری فرم اشیا با شاخص های بیومیمیکری نشان می دهد که چگونگی ارتباط با الگوهای طبیعت در هر دسته از اشیا چه تعاملی با نوع عملکرد و کاربرد و در نهایت فرم شیء می تواند داشته باشد و در این میان عوامل تعیین کننده فرم نهایی اشیا چگونه تأثیر گذار می شود. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در حوزه طراحی ملهم از طبیعت، از جمله تقلید فرمی به صورت بیومیمیکری، شاخص های ثابتی قابل تشخیص است که با توجه به شواهد باستان شناسی و تحلیل مؤلفه های شکل دهنده به اشیا، قابل تعمیم به نحوه شکل گیری فرم و عملکرد در اشیای باستانی می باشد. این شاخص ها به صورت الگوی مشترکی در دسته های متفاوت اشیای بررسی شده و در نمونه های انتخاب شده در مقاله حاضر، با فرم های موجود در طبیعت منطقه مارلیک؛ در قالب فرم موجودات زنده جانوری و گیاهی، تطبیق داده شده و قابل انطباق می باشد.
فرم ارسطویی در طراحی مورفوژنتیک (خاستگاه مفهوم فرم در طراحی مورفوژنتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
171 - 188
حوزه های تخصصی:
از دیرباز مفاهیم اساسی معماری در حال نقد و بررسی اند؛ زیرا با تغییر زمان دچار دگرگونی شده اند. یکی از این مفاهیم اساسی در معماری، فرم است. فرم در هر نگرش و روشِ طراحی معماری تأثیرگذار است و یکی از مشکلات آن، تعدد معنی و نبود تعریفی واحد است؛ سوای اینکه مشخص نبودن مفهوم اصلی آن، در ارتباط مستقیم با ندانستنِ سرچشمۀ آن است. اگرچه بسیاری از مطالعات، به ویژه در طراحی معماری، به روش های تولید فرم یا تفسیر پروژه های انجام شده پرداخته اند، اما بدون شک نپرداختن به خود مفهوم فرم، بخش مهمی از درک معماری را محدود و ناقص می کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف دستیابی به مفهوم فرم، در تلاش است تا این مفهوم را در طراحی مورفوژنتیک، با رجوع به مبانی نظری آن بررسی کند و سعی دارد پاسخ گوی این پرسش باشد که معنی فرم در طراحی مورفوژنتیک چیست و ریشۀ این مفهوم از کجاست؟ این تحقیق به لحاظ ماهیت پژوهش، کیفی است که نوع آن تاریخی-تطبیقی و به لحاظ قصد از پژوهش، تفسیری است. بدین سان یافته های آن در دانش افزایی و درک صحیح تری از موضوع مورد مطالعه به کار می آید؛ بنابراین، نتایج آن خالص و منطق پژوهش استقرایی است. این پژوهش نشان می دهد که مورف طراحی مورفوژنتیک، برگرفته از برداشت های مورفوجنسیس در زیست شناسی است؛ اما برخلاف تصورات موجود که سرچشمۀ فرم طراحی را در زیست شناسی می دانند، این مفهوم ریشه در نظریۀ ارسطو دارد و فرمی که در آن استفاده می شود، از هیلومورف ارسطو برداشت شده است و ارتباط مستقیمی بین این دو وجود دارد.
بررسی قیاسی فرم مساجد ایران مبتنی بر ترادیسی دستاورد معمارانه (نمونه موردی: مسجد شیخ لطف الله و مسجد الرضاتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی تحول یک فرایند متمرکز و بین رشته ای است که به دنبال ایجاد تغییرات مطلوب و پایدار در رفتار و شکل - افراد، سیستم ها و سازمان ها - اغلب برای اهداف اجتماعی مترقی است. از همین رو طراحی، از یک سو مبتنی بر قوه خلاقیت فردی و از سوی دیگر مبتنی بر اصول روش شناسی است که این اصول بازتاب دهنده ی گونه گونی جهت گیری های اولیه و انتخاب روند طراحی است. امروزه مدل های متنوعی برای طراحی معماری ساخته شده است،که در جهت پیوند عوامل مؤثر در فرایند طراحی معماری تلاش داشته اند، اما نتوانسته اند به خوبی عمل نمایند. هدف از تحقیق حاضر بررسی برخی عوامل و ابعاد ترادیسی های دستاوردهای معمارانه است که دستیابی به مدل طراحی مبتنی بر این عوامل را میسر می نماید. در پژوهش حاضر با استفاده از ساختار روش و با رویکردی تحلیلی- توصیفی و روش استقرایی به بررسی عوامل ترادیسی که به صورت ناخود اگاه و یا آگاهانه در آفرینش اثر نقش داشته اند، پرداخته شده است. بدین منظور نخست ترادیسی در معماری تشریح می شود و سپس مساجد شیخ لطف الله و مسجد الرضا تهران انتخاب و مورد تحلیل واقع می گردد. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که اصول ترادیسی در فرم مسجد گوهرشاد توسط عنصر هندسه فضایی، از طریق چرخش و تغییر جهت و به نوعی حرکت انتقالی توسط دیوارهای خارجی، عناصر سازه ای و کالبدی و اتصال دهنده فضاهای داخلی به وقوع پیوسته است، این در حال است که در مسجد الرضا تهران که در دوره معاصر بنا شده است، اصول ترادیسی نه تنها با چرخش فرمی بلکه با نادیده گرفتن و حذف عناصر والمان های شاخص مسجد از جمله گنبد و مناره صورت گرفته است. ضمن آنکه وجود گودال باغچه و گسستگی فضای مصلا از فضای بیرونی این مسجد از دیگر عوامل ترادیسی است. با توجه به تحلیل های صورت گرفته مدل طراحی مبتنی بر ترادیسی روش های مورد بررسی در طراحی دارای اصولی از جمله هماهنگی با محیط طبیعی، سازماندهی فضایی، استفاده از مصالح، نوع هندسه و تقسیم بندی فضایی همراه با جذابیت و خلاقیت بصری چه در محیط داخلی وچه در محیط خارجی است. از این رو اصولی از قبیل: الگوبرداری از اصول معماری گذشته بدون توجه به نیاز زمان احداث بنا، الگوبرداری صرف از طبیعت و عدم توجه به سازگاری بنا با طبیعت و پایداری زیست بوم نقطه ضعف مدل طراحی مساجد معاصر از جمله مسجد الرضا تهران هستند.
تأثیر معماری بر درمان کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
23 - 35
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اختلال رفتاری شایع در دوران کودکی است. دارای علائم بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری در بیمار می باشد. این اختلالات منجر به بروز مشکلات فردی و اجتماعی می شود. درمان استاندارد این اختلال بیشتر با تکیه بر داروها، آموزش و مشاوره بوده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات فضای معماری بر رفتار این گروه از افراد جامعه می باشد. به عبارت دیگر این مقاله به بررسی بهبود زندگی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی از طریق معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی خصوصیات این بیماران، روش کار با تکیه بر مصاحبه با افراد متخصص، مشاهده مکان های درمانی آنها، بررسی مقالات و کتب مرتبط بوده است. نتایج این پژوهش تأثیر جنبه های مختلف معماری را بر رفتار این کودکان نشان می دهد. باتوجه به یافته های این مطالعه برخی از عناصر معماری می تواند درکنترل عوارض این بیماری در کودکان اثربخش باشند.
تبیین تأثیرات پارادایم بر تغییرات فرم در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
81 - 96
حوزه های تخصصی:
آنچه امروزه موردنقد بسیار قرارگرفته جایگاه فرم در معماری که ناشی از تکثر آراء می باشد است. جایگاه فرم در معماری طی تاریخ تعاریف مختلفی را به خود اختصاص داده که بازتابی از دیدگاه غالب فلسفی در هر دوره می باشد. آنچه در این بحث به آن پرداخته می شود بررسی روند جریانات فکری معاصری است که بر فرم معماری تأثیرگذار بوده و در هر زمان در قالبی خاص تبلوریافته و تلاش می شود با استفاده از روش تحلیل محتوای متن پارادایم های حاکم بر معماری پس از انقلاب صنعتی در اروپا مورد تحلیل قرار گیرد و سپس تأثیرات آن بر فرم معماری با توجه به مبانی نظری حاکم بر آن موردنقد قرار گیرد .نتایج گویای آن هست که جهان بینی به عنوان بالاترین لایه به صورت مستقیم و غیرمستقیم موجب تغییر در سطوح پایین تر گردیده و فرم معماری همواره نمودی از این تأثیرات هست.
فرم های هندسی ساختاری در معماری
حوزه های تخصصی:
در فضای کاربرد فناوری معماری از یک طرف پاسخگوی الگوهای فرهنگی خویش و از طرف دیگر مسئول الگوهای علم فناوری می باشد اما در اظهار و تبیین فرم، وی مجاز است که مفاهیم و شخصیت خویش را بیان نماید. هندسه یک ایده شکل دهنده در معماری است که در تعیین پلان و شکل سه بعدی بنا مورد استفاده قرار می گیرد. در این مبحث شبکه ها از تکرار اشکال ساده هندسی به واسطه تکثیر، ترکیب، تقسیم و جابجایی گسترش می یابند. هندسه به عنوان یک ابزار طراحی از زمان های قدیم در تاریخ معماری مورد استفاده قرار می گرفته هندسه متعارف ترین مأخذ یا مختصات در یک ساختمان می باشد و می تواند در دامنه وسیعی از سطوح، فرم یا فضا بکار رود استفاده از شکل های هندسی ساده، فرم های متغیر، سیستم های تناسب و فرم های پیچیده را در بر می گیرد. قلمرو هندسه به عنوان ایجاد کننده فرم معماری مرتبط با اندازه گیری و تعیین مقدار آن می باشد. هندسه علم بنیادین فرم ها و نظم موجود در آنهاست. اشکال هندسی، فرم ها و تغییر شکل ها بدنه اصلی طراحی معماری را شکل می دهند. در تاریخچه معماری، قواعد هندسی بر اساس نظریه های تناسب و تقارن، ابزار معینی را برای طراحی معماری شکل داده اند. هدف از انجام این پژوهش، در این مقاله یک تمرین را ارائه می دهد که هدف از آن تحریک خلاقیت دانشجویان معمار، افزایش آگاهی در مورد امکانات رسمی بر اساس اشکال هندسی و نشان دادن این است که چگونه دانش نظری می تواند عملاً در یک برنامه معماری خاص اعمال شود. به عنوان اطلاعات اولیه برای این تمرین، انواع و مشخصه های اشکال اصلی هندسی ساختاری محسوب می شوند در حالی که کار دانشجویان در یک مورد خاص استفاده آن ها را نشان می دهد.
شناسایی عوامل موثر بر حس تعلق مکانی ساکنین شهرهای جدید با تاکید بر مدل های مکان و ارزیابی آن در شهر جدید اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۸
187 - 229
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان تعلق مکانی به شهر جدید اندیشه پس از گذشت بیش از سه دهه هدف این نوشتار بوده و این شهر از میان 4 شهر جدید اطراف تهران، به دلیل جذب جمعیتی بیشتری، به عنوان نمونه انتخاب شده است. روش پژوهش در بررسی نمونه ی موردی، مبتنی بر پرسشگری بوده و 385 پرسش نامه به صورت تصادفی در فاز منتخب، در روزهای غیر تعطیل و در فضاهای عمومی این محدوده مانند پارک ها و همچنین درب منازل و مغازه های محلی توزیع و تکمیل شده است. در این پژوهش، تحلیل ها مبتنی بر نظرات متخصصین و تحلیل کمی پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. انجام شده است. روش تحلیل همبستگی نشان می دهد، بین عوامل ذهنی و عینی از یک سو و میزان تحقق حس تعلق مکانی از سوی دیگر، رابطه ی معناداری وجود دارد و بسیاری از شاخص ها با کشش فضایی (متغیر ترکیبی که از سه متغیر اصلی پرسشنامه به دست آمده) رابطه معنی داری داشته اند. همچنین نتایج نشان می دهد، شهر جدید اندیشه درزمینه ی همبستگی و تعامل اجتماعی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. درزمینه ی خوانایی و وضوح معابر و تقاطع ها در شهر ویژگی خاصی برای ساکنین وجود ندارند. در رابطه با تعاملات اجتماعی، شاخص تعامل با همسایگان ملاک بررسی بوده؛ در زمینه ی تمایل پاسخ دهندگان برای ترک شهر، نیمی از مشارکت کنندگان، پاسخ منفی داده اند و بنابراین به نظر می رسد شهر اندیشه توانسته است تعلق مکانیِ حداقلی را برای ساکنین خود ایجاد نماید.
بررسی و تحلیل «جدال فرم و محتوا» در نقدادبی معاصر فارسی با تکیه بر «قصه نویسی» رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد داستان در ایران با نقدهای اخلاقی ابتدایی، که هنر و داستان را به وسیله ای برای تهذیب اخلاق تقلیل می داد، آغاز شد و رفته رفته با ظهور حزب توده و شرایط خاص تاریخی ایران، به سمت نقدهای ایدئولوژیک، و نوعی استالینیسم تقریبا یکدست حرکت کرد. از دهه ی چهل با ظهور مجلات پیشرویی چون جُنگ اصفهان و ترجمه ها و تألیفات افرادی چون ابوالحسن نجفی و دیگران، نظریات جدید ادبی غربی در ایران معرفی شد. رضا براهنی نیز از معدود دانشگاهیانی بود که موفق شد از فضای سنتی حاکم بر دانشگاه فاصله بگیرد و نقد و نظریه های جدید را هم در مقالات و کتاب های پژوهشی اش و هم در آثار خلاقه اش به کار بندد. اما او بر خلاف نجفی و گلشیری، که موفق شدند منظومه ای منسجم از تعهد انسان مدار و فرم پدید آورند، لااقل در کتاب قصه نویسی جایی میان تعهد اجتماعی و فرمالیسم ایستاده بود. برخی روشنفکران دینی، با برکشیدن مفهوم «هنر قدسی» در سالهای پس از انقلاب، درباب مباحث مرتبط با زیباشناسی گاه دچار همین تناقض نظری شدند. ولی براهنی، هرچه از شور و هیجان انقلاب گذشت، به تئوری های مرتبط با ساختارگرایی و فرمالیسم متمایل شد و از تعهد ستیهنده ی دهه ی چهل، که ناگزیر در کتاب قصه نویسی به جدال فرم و محتوا می رسید، فاصله گرفت. از این رو، می توان گفت کتاب قصه نویسی به عنوان یکی از شاخص ترین آثار براهنی نمونه ای است از نقدی که در روزگار گذار از پارادایم «ادبیات متعهد» به پارادایم «هنر برای هنر» و به تبع آن فرمالیسم، شکل گرفته است.
بررسی تأثیر مقطع ساختمان های بلندمرتبه بر رفتار باد در پیرامون بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با نگرش به عامل باد به عنوان یکی از عوامل آسایش اقلیمی، تأثیر تغییر فرم مقطع طولی ساختمان بر الگوی جریان باد در اطراف تک بنای بلندمرتبه (بالای 15 متر و به عبارتی بیش از پنج طبقه) را مورد تحلیل قرار می دهد. در این پژوهش، جمع آوری اطلاعات به روش مطالعه منابع کتابخانه ای و روش تحقیق، راهبرد شبه تجربی در ترکیب با شبیه سازی رایانه ای است. نتیجه گیری ها با استفاده از استدلال منطقی صورت گرفته است. گزینه های فرمی با مقاطع طولی متفاوت در محیط نرم افزار Gmabit 2.2 مدل سازی شد و شبیه سازی جریان باد با استفاده از نرم افزار Fluent 14 صورت گرفت و نتایج به صورت تصاویر شبیه سازی و نمودارها ارائه گردید. تحلیل های صورت گرفته نشان داد که الگوی جریان باد در اطراف ساختمانی با فرم مقطع زیگوراتی به کاهش حداکثری بادهای آزاردهنده در اطراف ساختمان می انجامد. در این میان جزئیات شکست و ترازهای تغییر فرم مقطع، بر چگونگی رفتار باد پیرامون بنا تأثیرگذار است. نتیجه این بررسی ها به عنوان الگوی کمک طراحی راهنمای عمل معماران در دستیابی به فرم هایی بهینه از نظر تأمین آسایش اقلیمی در اطراف بنا خواهد بود.
فرایندهای مضمون یابی در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
236-201
حوزه های تخصصی:
اگرچه مضمون یابی جایگاهی مهم در نقد و پژوهش ادبی و هنری دارد، کمتر به عنوان فرایندی روشمند مورد بحث قرار گرفته است. پژوهش های زبان فارسی بیشتر متوجه شرح و معرفی مضمون آثار است تا بررسی فرایندها، روش ها و راهبردهای کشف و فهم مضمون. در مقاله حاضر، با تکیه بر نمونه هایی از نقد آثار ادبی و سینمایی، دو فرایند مستقیم و غیرمستقیم در مضمون یابی شناسایی و معرفی شده است. اولین و رایج ترین فرایند، مضمون را با تکیه بر نشانه های آشکار و معانی صریح متن به دست می آورد. سه مورد از این نشانه های آشکار عبارت است از: گفته های مستقیم متن، عناصر فابیولا و قراردادهای ادبی. این فرایند معمولاً مضمون هایی آشنا و بی نیاز از توجیه و تبیین ارائه می دهد. درمقابل، فرایند غیرمستقیم با تکیه بر معانی ضمنی و برساخته، به مضمون اثر دست می یابد. مهم ترین راهبردهای مورد استفاده در فرایند غیرمستقیم عبارت است از: مفاهیم نهفته در نظریه های ادبی، توجه به شگردهای فرمی، استخراج موتیف های غیرعینی، یا ترکیب این موارد. مضمون های به دست آمده از فرایند دوم به دلیل غرابت، به توجیه دقیق منتقد نیازمند است؛ توجیهاتی که نشانه آگاهی منتقد از راهبردهای مورد استفاده خود است.
مطالعه گونه شناسی و سازمان فضایی قلعه ها و استحکامات دفاعی دامنه های جنوبی البرز مرکزی (محدوده استان تهران) در قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
423-406
حوزه های تخصصی:
در دامنه جنوبی کوهستان البرز مرکزی در پهنه استان تهران، قلعه ها، دژها و تأسیسات دفاعی زیادی از ادوار مختلف تاریخی پراکنده اند که تا پیش از انجام این پژوهش، چندان مورد مطالعه قرار نگرفته و اطلاعات اندکی از آنها در دست بود. این پژوهش ب ه روش تحلیلی، برای پاسخ به پرسش هایی همچون تعداد و پیشینه ساخت قلعه های تهران چگونه بوده؟ از نظر گونه شناسی به چند دسته تقسیم شده؟ الگوی حاکم بر سازمان فضایی قلعه ها چیست؟ انجام شده است. فرض بر آن بود که در استان تهران به دلیل شرایط اقلیمی، موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی و اجتماعی، قلعه هایی از دوران پیش از اسلام و اسلامی بر پا شده و به دو گونه اصلی کوهستانی و دشت تقسیم می شوند. قلعه ها متناسب با مکان ساخت، اهداف سازندگان از سازمان فضایی خاصی برخوردار بوده و از نظر فرم شامل دو دسته هندسی منظم و نامنظم و از نظر عملکرد نیز به انواع مسکونی و نظامی تقسیم می شوند. روش انجام این پژوهش بدین ترتیب بود که پس از مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی با پیمایش سطحی و سنجش از راه دور به انجام رسید و داده های فرهنگی مورد نیاز مستندسازی، ثبت و ضبط شدند. در پژوهش حاضر، که به شناسایی و مستندسازی ۱۵۹ اثر و بنای دفاعی در استان تهران انجامید، مشخص شد که قلعه سازی در استان تهران از دوران مادها آغاز و در دوران اشکانی و ساسانی توسعه یافته و در دوران اسلامی به ویژه قرون میانی به اوج می رسد .
نقد عمیق گرایی در غزل اعتدال ( مبتنی بر آثار سیدرضا محمدی)
حوزه های تخصصی:
در مواجه با نوآوری هایی که در غزل پسا سیمینی صورت گرفت. برخی شاعران نیز درصدد برآمدند تا بین کفه ترازوی نوآوری و سنت گرایی اعتدال را رعایت کنند. درواقع هم از پتانسیل ها و زبان و ساختار غزل کلاسیک بهره می بردند و هم از نوآوری های فرمی و زبانی غزل مدرن استفاده می کردند. از جمله این غزل سرایان می توان سیدرضا محمدی را نام برد که از لحاظ زبان و خنیای آن زبانی فاخر را برگزیده که همچون زبان خراسانی دارای جملات سالم کوتاه است اما بسامد لغات در غزل محمدی امروزین است. از لحاظ فرم نیز غزل محمدی در دهه هفتاد همچون هم عصرانش دارای نوآوری فرمی است اما پس از دهه هفتاد غزلش به سمت نئوکلاسیک گرایش پیدا کرد. هدف این نوشتار علاوه بر بررسی اشعار سیدرضا محمدی، پرداختن به این موضوع است که آیا محمدی را می توان جزء غزل سرایان نوآور یا جریان ساز معرفی کرد یا خیر؟ و آیا محمدی توانسته است در غزلش به هم افزایی سنت و مدرنیته دست یابد؟ نتیجه آن که در غزلیات محمدی کفه ترازوی مدرنیته از لحاظ نوآوری در فرم سنگین تر است اما بسامد این نوآوری ها آن چنان زیاد نیست که بتوان او را شاعری جریان ساز نامید بلکه می توان گفت ایشان به سبک شخصی خویش در نوشتار دست یافته است. محمدی با ایجاد اعتدال بین زبان فاخر و نوآوری های زبانی، توانسته است جنس سومی از زبان فاخر خراسانی و زبان شیء محور را به وجود آورد و دلیل به جنس سوم رسیدن قلم سیدرضا محمدی در یک دست بودگی و هم افزایی این دو شیوه زبانی در نگارش است.
مطالعه تطبیقی شیرهای سنگی دو منطقه اردل و بازفت در چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
31 - 42
حوزه های تخصصی:
شیر سنگی (بردشیر) یکی از نمادهای فرهنگی ایل بختیاری است و به نشانه شجاعت بر مزار جوانان، پهلوانان، افراد بزرگ و سرشناس قرار می دهند. این تندیس ها در رشته کوه های زاگرس و بیرون از این حوزه در منطقه ای وسیع و پهناور به نام بختیاری که امروزه شامل چند استان می باشد، طی چندین قرن ساخته می شد؛ این تندیس ها که از گذشته تاکنون، با فرم و حالت های مختلف ساخته می شوند، مزین به نقوشی هستند که از بطن تاریخ فرهنگی، اجتماعی و دینی مردمان این مناطق نشأت می گیرند. این مقاله با هدف شناخت دوره های زمانی شیر سنگی سعی در پاسخ به این سوأل دارد که شیرهای سنگی منطقه اردل و بازفت از نظر فرم و نقوش حک شده روی آن ها چه نقاط اشتراک و تفاوت هایی دارند و این فرم ها و نقوش چه مفاهیمی را در بر می گیرند؟ پژوهش پیش رو به روش توصیفی–تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی شیرهای سنگی این دو منطقه پرداخته و طی بررسی های انجام شده این نتایج حاصل شد. فرم و نقوش شیرهای سنگی در هر فامیل و طایفه متفاوت است. همچنین نتایج نشان می دهد که شیرهای سنگی منطقه اردل نسبت به شیر سنگی منطقه بازفت قدمت بیشتری داشته و نقوش حک شده روی آن از جزئیات بیشتری برخوردار است. تکرار نقوش حک شده بر شیرهای سنگی نشان دهنده حاکم بودن الگویی مشخص بر تزئین شیرهای سنگی است. همچنین مضمون این نقوش و فرم شیرهای سنگی بازتابی از روحیات مردم ایل بختیاری و ارزش های فرهنگی و دینی آن ها می باشد.
مطالعه تطبیقی نقش مایه گل پنج پر در تزئینات کا خهای عالی قاپو و چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گل پنج پر، یکی از پرکاربردترین نقوش تزئینی است که در اغلب بناهای ایران به کار رفته است. از جمله بناهایی که این نقش به وفور استفاده شده، عمارت های عالی قاپو و چهلستون هستند. تنوع و زیبایی، تکنیک ساخت و ساز و نحوه اجرا در دو بنای مذکور قابل توجه است. هدف پژوهش، بررسی ویژگی ها و وجوه تمایزات این نقش مایه از منظر فرم، تکنیک اجرا، نحوه رنگ گذاری و تطبیق آن در دو بنای فوق بوده است. بدین منظور، سؤال تحقیق این است که ویژگی های بصری و تکنیکی نقش مایه گل پنج پر در دو بنای عالی قاپو و چهلستون چگونه بوده و چه شباهت و تفاوتی با یکدیگر دارند؟ با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیق گل پنج پر در دو بنا، به تنوع و ویژگی های آن پرداخته شده است. روش گردآوری، بهره گیری از اسناد مکتوب و مشاهده مستقیم و میدانی بوده است. از نتایج مقاله چنین برآمده که استفاده از گل پنج پر در دو بنا اهمیت داشته و با توجه به فرم اولیه آنها، به نظر می رسد از یک الگوی واحد پیروی کرده اند. در کاخ چهل ستون، شگردهای خاصی از جمله؛ طبیعت گرایی، ساخت و ساز، ظرافت در طرح و نقش و اجرا به کار گرفته شده اند. همچنین، از شیوه نقاشی و طلاکاری در طیف وسیعی استفاده شده است. اما در کاخ عالی قاپو با توجه به محدود بودن رنگ تنوع در تکنیک، اجرا و اندازه بیشتر دیده شده است.
جستار و طبقه بندی آن به مثابه ژانر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۷
27 - 47
حوزه های تخصصی:
جستار گونه نوشتاری برآمده از دنیای جدید و مناسبات روزگار مدرن است که می توان آن را در جایگاه ژانری مستقل بررسی کرد. خاستگاه این نوع، به دوره رنسانس و توجه به فردیت انسان اندیشمند بازمی گردد. نظر به این که جستار با برخی گونه های دیگر، نزدیکی و خویشاوندی داشته، سبب شده که بدون توجه به فرم و چیستی آن، با ژانرهای مرسوم و هم خانواده ی خود نام گذاری شود. در این مقاله پس از مروری بر جستارنویسی در غرب، به مسأله فرم در جستار، نثر آن و ارتباط آن با ساختارهای دنیای جدید توجه شده و با مطالعه گونه های خویشاوند این نوع نوشتار، و تجزیه و تحلیل شکلی و کیفی جستار، انواع آن، ذیل دو عنوان کلی جستار شخصی و جستار رسمی با زیرعنوان هایی دسته بندی شده و به نسبت جستار با گونه های مشابه آن پرداخته شده است. در نهایت برای نزدیک شدن به تعریفی از جستار، با مطالعه ی جستارهای متنوع، مؤلفه هایی به عنوان ویژگی های نسبی مشترک این گونه؛ همچون: نثربودگی، خودنگاری، انعطاف پذیری، تعمیم یابندگی، خودآیینی، ادبیت ساده، اندیشه ورزی و متأملانه بودن، استخراج شده است.
«فرم» رمان و ساخت اجتماعیِ آگاهی تأملی لوکاچی در کریستین و کید گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
137 - 158
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر هم عرضیِ فرم رمان کریستین و کید از هوشنگ گلشیری، با ساخت اجتماعیِ سازنده آگاهی در دوران آن بررسی می شود. رمان، در نگاه نخست، اثری شخصی و شدیداً فرمالیستی و صناعت مند به نظر می آید و انگار باب هرگونه تحلیل جامعه شناختی به روی آن بسته است؛ اما این مقاله، در جهتی وارونه، در پی آن است تا خصلت ذاتاً اجتماعیِ فرم این رمان را نشان دهد. این مقاله هم وفاداری به روش شناسی لوکاچ است، هم تلاشی است برای حرکت دادن اندیشه او به جانب رمان مدرنیستی. در اینجا سخنی از «محتوای اثر ادبی» و «محتوای اجتماعی» به میان نمی آید و تمام بحث مبتنی بر «فرم» است. بخش نظری، صورت بندی تاریخی اندیشه لوکاچ بر مبنای پنج اثر اصلی او در باب جامعه شناسیِ ادبیات است. در طرح این بحثِ نظری و تاریخی، تلاش بر آن بوده است تا نسبتی «درونی» با آنچه در بخش نقد رمان آمده است برقرار باشد؛ در ادامه، ساختِ اجتماعی در زمانه نگارش رمان کریستین و کید بر مبنای مسئله «مواجهه با غرب» صورت بندی شده است؛ در رویارویی با این مسئله، سه گروه اجتماعی از هم تفکیک گردیده است: دو گروه غرب گرا و غرب ستیز که با رویکردی «ذات گرایانه» به مسئله نگریسته اند؛ و گروه سوم که کوشیده است از این دوگانه سازی رها شود و خصلت «پیشامدی» مسئله را پیش چشم بدارد. تبیینِ چگونگیِ پیوند فرم این رمان با ساختِ آگاهی گروه سوم، هدف این مقاله بوده و این نتیجه حاصل شده است: کلیت فرم، برآمده از ترکیبِ مؤلفه های «فرایند شناخت، اکنونیت، تکّه تکّگی، وجه انشایی، تعلیق، و دیالکتیک جذب/دفع» است؛ و این فرم، هم عرض با ساخت اصلی آگاهی در گروه سوم است که این مسئله را «گشوده»، «اکنونی»، «متکثر»، «موضوع شناخت» و «در فرایند» می دانستند.
نقش مشاهده در هنر معاصر: امکان و ضرورت مشاهده در غیاب فرم در هنرهای تجسمی، نمایشی و موسیقی از نظر لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیکلاس لومان، در مسیر روشن تر ساختن کارکرد سیستم هنر، با تحلیل روابط پیچیده ی مشاهده، تمایز و فرم، بر نقش تعیین کننده مشاهده در هنر تأکید کرده است. با سه مشاهده گر فعال، یعنی سیستم هنر، هنرمند و مخاطب، کار تولید اثر هنری، تا ادراک آن ادامه می یابد. نزدیکیِ تولید و ادراک به معنای متفاوت مشاهده و فرم بازمی گردد که شرط تحقق آنها، وجود تمایزات است. در هنگام مشاهده هر فرم، تنها یک سوی تمایز آشکار و سویه ی دیگر که غیابش شرط مشاهده است، از نظر پنهان است. در هنر معاصر، در آثار کسانی مانند مارسل دوشان، جان کیج و دیگران، هنر به مثابه بازی زیباشناختی فرم ها در همین معنا جلوه گری می کند. علاوه بر این، در سینما نیز برای پذیرش جهان ساختگی روی پرده به عنوان واقعیت از جانب مخاطبان، مشاهده در این معنا ضروری است. وقتی مشاهده فراتر از ادراک حسی صِرف و قابلیت نشان گذاری و تمایزگذاری تعریف شود، آنگاه سیستم هنر قادر به مشاهده و مدیریت آن است. در این نظریه، ضمن کنار گذاشتن بحث شانس و اتفاق، نقش و اهمیت نام هنرمند در مقبول واقع شدن اثر هنری تحدید شده است. با خوانش و ارائه ی شرح مبسوط تری از این نظریه، توفیق آن را در زمینه ی تشخیص هنر دشوار فهم معاصر ارزیابی می کنیم.