مطالب مرتبط با کلیدواژه

نسبیت


۴۱.

حق بر مصلحت؛چالشی میان حقوق بشر و حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۷۹
مصلحت، ناظر به منفعتی است که لزوماً از مسیر معمول قانونی عاید فرد یا جمع نمی شود. از سوی دیگر عدم رعایت این حق نیز ممکن است صدمات جدی به سایر حقوق بنیادین فردی یا جمعی وارد آورد. از این منظر می توان چنین فرض کرد که حق بر مصلحت حقی ثانوی است که جنس حمایتی از حقوق اولیه را در وضعیت فردی و اجتماعی داراست. با توجه به این مفروض، فرضیه مقاله حاضر به دنبال اثبات این گزاره است که اساساً مصلحت در مقیاس شایع آن در حقوق عمومی و سیاسی، حقی به طور کامل شهروندی محسوب می شود تا حقی بشری. در نتیجه این حق به عنوان حقی ثانوی، موقت، متغیر و در نهایت سیال و نسبیت پذیر است. هدف آن نیز مانع شدن از تهدید تام و تعطیلی حقوق عامه شهروندان در جامعه است. طبیعی است که وضع و اِعمال چنین حقی مبتنی بر مصلحت، در وضع جمعی بر وضعیت حقوق بشری فرد، محدودیت زا باشد. 
۴۳.

بعد چهارم عالم طبیعت در حکمت صدرایی و نسبیت اینشتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان بعد چهارم عالَم طبیعت حکمت صدرایی نسبیت اینشتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۵۹
یکی از دغدغه های فیلسوفان در طول  تاریخ اندیشه ی فلسفی، پاسخ گویی به پرسش از چیستی و هستی زمان و مکان بوده و هست. به همین منظور در این پژوهش سعی بر آن است تا مسأله ی فضا و زمان  در حکمت صدرایی و ارتباط آن با پیامدهای حاصل از فیزیک جدید تبیین شود و افزون بر مقایسه ی تحلیلی دو دیدگاه، ابعاد جدیدی از این مسأله ی پیچیده و مبهم اشاره گردد. نگاه صدرا به مسأله ی زمان با توجه به مبانی تفکر او در وجودشناسی به ویژه حرکت جوهری، سازگاری بهتری با یافته های جدید فیزیک دانان چون اینشتن دارد. از مهمترین دست آوردهای این مقاله، با توجه به نگاه هستی شناسی صدرالمتالهین از زمان، دست یابی به نگاهی جامع نگر و با دامنه ای وسیع به مسأله ی فضا - زمان است که دیدگاه فضا - زمان نظریه ی نسبیت را پوشش می دهد و با توجه به مسأله ی زمان مشترک، الگویی اتصال و یکپارچگی عالم طبیعت را با ابعادچهارگانه به تصویر می کشد. روش مورد استفاده در این پژوهش اسنادی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. آثار اصلی صدرالمتألهین و پژوهش های اینشتن در نظریه نسبیتمنبع این پژوهش است.امید است این نگرش افزون بر آشکارسازی زوایای فلسفی مسأله ی زمان، بتواند راه گشای انکشاف ابعاد جدیدتری برای فیزیک دانان باشد.  
۴۴.

بررسی مفهوم نسبیّت در مثنوی مولانا و تمثیل های مربوط به آن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولانا نسبیت اضداد تمثیل اندیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
ذهن نسبیّت گرای مولانا، طبیعت و جریانات آن را در قالب تمثیل های زیبا و هنرمندانه با زبان شعر به تصویر می کشد. نسبیّت در مثنوی به گونه ای است که بعضی معتقدند در مثنوی کثرت گرایش مطرح شده است. این دیدگاه مولانا در مثنوی با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم متضاد و تمثیل ها و در نگاهی تأویلی بروز و ظهور پیدا کرده است. این پژوهش این موضوع را بررسی می کند که نسبیّت در اندیشه ی این شاعر بزرگ و در اثر ارزشمند او (مثنوی) تأثیر به سزایی داشته است. در این پژوهش تلاش گردیده با روشی تحلیلی – استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اول در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد این نسبیّت از راه گذر تضادهای مطرح شده بپردازد. در ابتدا مطلق بودن حقیقت و نسبی بودن راه رسیدن به آن و نسبی بودن امور براساس دیدگاه ها و احوال درونی بررسی شده و سپس تضادها و تمثیل های مرتبط و برجسته در مثنوی از جمله خیروشر، ایمان و کفر، نیک و بد و ... و پدید آمدن نسبیّت از دل این تضادها موضوع سخن قرار گرفته است.
۴۵.

ارزش باریِ علم و برهان تعیّن ناقص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعین ناقص علم ارزش بار علم غیر ارزش بار عینیت نسبیت ارزش های علمی و غیرعلمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
یکی از مسائل مهم در دامان فلسفه علم در دهه های اخیر، ارزیابی امکان و لزوم پاک سازی فرایند علم از ارزش هاست. تأثیر ارزش های علمی در فرایند علمیْ محل مناقشه نیست، اما دخالت ارزش های غیر علمی - به دلایل مختلف و ازجمله خدشه در عینیت علم - محل تردید جدّی است. یکی از مهم ترین استدلال های مدافعان این اثرگذاری، تمسک به تعیّن ناقص گذرای فرضیه بر اساس شواهد و قواعد موجود است. در فرایند علم، گاه اتفاق می افتد که مجموعهی شواهد در دسترس به همراه قواعد منطقی و علمی، پژوهشگر را به نتیجه معیّنی رهنمون نمی شود و هنوز چند گزینهی بدیل پیش روی او وجود دارد. حال، از آنجا که مؤلفه های علمی بنا به فرض، از تعیّن کامل فرضیه ناتوان هستند، انتخاب از میان این گزینه ها بر پایهی ارزش های غیر علمی خواهد بود و در نتیجه، دخالت این قسم از ارزش ها در فرایند علم مُجاز خواهد بود. مهم ترین چالش پیش  روی این دفاع، خدشه به عینیت علم است؛ زیرا شکاف بین فرضیه و مؤلفه های علمی، با عوامل غیر علمی پر شده است و این نگرشی غایت گرایانه و عمل گرایانه به علم است؛ نه نگاهی واقع گرایانه. همچنین عوامل اثرگذار بر انتخابِ نظریه در حالت تعیّن ناقص، اعم از ارزش های غیر علمی هستند و می توان انتخاب نهایی را مولود ویژگی های شخصیتی یا عوامل محیطی و فرهنگی غیر هنجاری دانست.
۴۶.

نقد نظریه ی تحول عام در معرفت دینی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکامل تحول عام نسبیت معرفت دینی سروش جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
نظریه تحول عام معرفت دینی که موجب شک گرایی و نسبیت گرای در معرفت دینی گشته مبتنی بر مبانی است از جمله 1. جدای دین از معرفت دینی 2. تحول عام در علوم  3. ترابط عمومی تمام معارف 3. تاثیری پذیری معارف دینی از معارف بشری 4. صامت بودن شریعت 5. تاثیر پیش فرض های مفسر بر متن. که بر اساس این مبانی نمی توان به هیچ فهم ثابت و ماندگاری از دین دست یافت، حال در این مقاله به روش عقلی و تحلیلی مبتنی بر نظریات آیت الله جوادی آملی به نقد این نظریه و مبانی آن پرداخته ایم، عدم تحول در برخی علوم همچون گزاره های یقینی، ضروریات عقلی و صدق و کذب گزاره های علوم، وجود تحول تنزلی در کنار تکاملی، عدم تاثیر بالجمله علوم بر معارف دینی، بی دلیل بودن ترابط و تحول عام معارف بشری و به تبع معارف دینی و تناقض درونی موجود در آن، و پذیرش قواعد حاکم بر روش شناختی زبان از عوامل مهم عدم پذیرش تحول عام در معرفت دینی از منظر آیت الله جوادی آملی می باشد و در واقع این نظریه به «تبدل معرفت» می انجامد. همچنین تمایز انگاره بین اصل دین و معرفت شناسی دین و عدم وصول به درک حقیقت دین از نشانه های دیگر مردود بودن این نظریه می باشد. 
۴۷.

نسبیت در مفهوم قلیل در آیه «وَ قَلیلٌ مِنَ الآخِرین » و تأثیر آن در ارزیابی دیدگاه های مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیه 14 واقعه سابقون آخرین اولین قلیل نسبیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۲۳۰
مطالعه تفاسیر گوناگون، نشان دهنده آن است که وحدت معنا و تفسیر برای همه آیات قرآن کریم در میان مفسران وجود ندارد. اختلاف نظر ذیل تفسیر آیه «وَ قَلیلٌ مِنَ الآخِرین » نیز یکی از این نمونه هاست. با نظرداشت به تفاسیر مختلف به دست می آید که مفسران با تکیه بر معنای ظاهری این آیه نظرهایی را ارائه داده اند؛ از جمله اینکه تعداد «سابقون» در امت پیامبر| از سابقونی که در امت های گذشته بوده اند، کمتر است اما در مقابل این نظرها، روایاتی وجود دارد که تعداد یاران پیامبر| در روز قیامت را بیش از یاران دیگر پیامبران دانسته است. بر این بنیاد میان این آیات و روایات تعارضی مشاهده می گردد که برخی از مفسران علی رغم کوشش خود، نتوانسته اند به طور صحیح و کامل این تعارض را بزدایند. مقاله حاضر می کوشد بر پایه روش توصیفی تحلیلی، این تعارض را بر طرف سازد. نتایج تحقیق نشان می دهد اختلاف نظر در این آیه از نادیده گرفتن نسبی بودن واژه «قلیل» نشأت گرفته است و توجه به این نکته، تعارض بین آیه و روایات صحیح مرتبط با این موضوع را مرتفع می کند.
۴۸.

ساختار و شگردهای روایی رمان «پاییز فصل آخر سال است»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: «پاییز فصل آخر سال است» ساختار روایت نسبیت درون مایه داستان زنان پیرنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۷۸
رمان «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی، روایت هایی است از زندگی سه دختر. ساختار روایت رمان را تحلیل کرده ایم. رمان شامل دو بخش با عنوان های «تابستان» و «پاییز» است که هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل است که هر فصل از نگاه یکی از سه شخصیت اصلی روایت می شود. طرح اصلی رمان، مبتنی بر روایت تناوبی هر یک از این سه شخصیت است که با دیگری نیز پیوند دارد. روایت غالب هر کدام اما مبتنی بر وضعیت خاص خود آنان است. هر سه زن دو گونه روایت دارند. نحوه روایت آنان نیز یکسان است؛ از شیوه تناوبی استفاده می کنند. درونمایه و اندیشه اصلی رمان، بیان «نسبیّت» است. شیوه روایت، دوگانگی و تضادهای رمان، نام گذاری کتاب و شخصیت ها و شیوه بخش بندی رمان را براساس نسبیت تحلیل کرده ایم. براساس دانش ساختاری به تناسب شیوه و شگردهای مختلف نویسنده متناسب با اندیشه و درون مایه رمان پرداخته ایم. وجود و حضور مرد برای هر سه زن اهمیت دارد اما نوع و میزان این اهمیت در هر مورد متفاوت است. روایت چندمحور رمان می خواهد درد مشترک نسل جوان بخصوص جوانان دهه شصت را در مناطق و موقعیت های مختلف بازنمایی کند. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش شده است.
۴۹.

تاریخمندی و مسئله نسبیت در نظریه شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه شعر تاریخمندی بوطیقا نسبیت گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۵
یکی از مسائل حوزه ادبیات که درباب تعریف و مبانی نظری آن اختلاف فراوانی میان فلاسفه، ادیبان و زبان شناسان وجود دارد، شعر و چیستی آن است. تفاوت دیدگاه ها در تعریف شعر، به اختلاف در روش شناسی، تفاوت حوزه های فکری و تبیین کارکرد شعر برمی گردد. در این پژوهش، با روشی توصیفی تحلیلی، تعاریف موجود از شعر نقد شده است و با مطالعه انواع شعر در ادبیات فارسی و مبنا قراردادن شاخص هایی چون ذهنیت گوینده، ذهنیت شنونده، زبان، مطالعات ژانری، گفتمان های گوناگون هر دوره، عنصر ادبی غالب و نقد نگاه شاهکارگرایانه، سعی شده است، در مقابل دیدگاهی که بوطیقا را امری ثابت و غیرتاریخی تلقی می کند، بوطیقا پدیده ای سیال، نسبی و تاریخمند معرفی شود که در هر دوره با توجه به شاخص های فوق، تعریفی متغیر و دیگرگون می یابد. با چنین رویکردی به بوطیقا، مرزگذاری میان نظم و شعر براساس شاخص هایی یکسان و در تمام دوره ها نمی تواند دقت و اعتبار علمی داشته باشد. براساس دیدگاه مطرح شده در این پژوهش، در هر دوره لازم است بوطیقایی تازه طرح شود تا بتواند تعریفی از شعر آن دوره ارائه دهد.
۵۰.

ارزیابی راه حل های اندیشمندان اسلامی در مواجهه با تزاحم تکالیف اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق نسبیت مطلق گرایی تزاحم تکالیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۹۲
مسئله نسبی بودن یا مطلق بودن گزاره های اخلاقی از مهم ترین مسائل مطرح در فلسفه اخلاق است که پذیرش هر کدام از این دو مبنا پیامدهایی تأثیرگذار بر نظام سازی اخلاقی دارد. یکی از موارد زمینه ساز نسبی گرایی اخلاقی، مسئله تزاحم تکالیف است. با توجه به اینکه تکالیف اخلاقی ناظر به عمل و رفتار انسان است، به دلیل پیچیدگی شرایط اجتماعی وقوع تعارض یا تزاحم بین تکالیف در ظرف عمل ممکن است. در پژوهش حاضر، با پذیرش مطلق بودن گزاره های اخلاقی، برخی از راه های رایج حل تزاحم از دیدگاه اندیشمندان اسلامی بررسی شد. راه حل پیشنهادی این است که باید بین فلسفه اخلاق به عنوان یک علم دارای مسائل و روش و قلمرو مشخص و جامعه شناسی اخلاق به عنوان علم دیگر با روشی مختص به خود، تفکیک قائل شویم. مسئله مطلق یا نسبی بودن گزاره های اخلاقی به فلسفه اخلاق و مسئله تعارض تکالیف به حوزه جامعه شناسی اخلاق مرتبط است. پس نباید با اتکا به تزاحم تکالیف در ظرف عمل، نسبی بودن گزاره های اخلاقی را نتیجه گرفت، اما برای حل تزاحم تکالیف در مقام جامعه شناسی اخلاق می توان با تکیه بر بررسی نتایج و پیامدهای عمل اخلاقی، با ترجیح اهم بر مهم و روش های دیگر اقدام کرد. نکته مهم این است که مکتبی در فلسفه اخلاق می تواند در حل تعارضات اخلاقی توفیق یابد که به الزام و نتیجه یا وظیفه و غایت، توأمان بها دهد و فلسفه اخلاق با رویکرد اسلامی از چنین ظرفیتی برخوردار است.
۵۱.

نظریه جهانشمولی نسبی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۸
این مقاله در صدد تبیین همپیوندی و هم تکمیلی امور نسبی و جهانشمول در روابط بین الملل است. با این باور که بر اساس "نظریه وحدت در عین کثرت"، می توان دارای وحدت جهان بینی و کثرت روش بود، در نظریه جهانشمولی نسبی نیز می توان در عین بهره مندی از اصول اولیه ثابت و عام و جهانشمول، دارای الگوها و قواعد ثانویه، متکثر، متنوع، متعدد، متغیر و خاص مبتنی بر عدم قطعیت و تحول پذیری بود. مقاله در صدد تسری نظریه "جهانشمولی نسبی" جک دانلی در زمینه حقوق بشر به مفاهیم عمده روابط بین الملل از قبیل: حاکمیت، دولت، قدرت، امنیت، سود، منافع ملی، نظم و ارزش است. در پاسخ به این پرسش که چرا مفاهیم روابط بین الملل در هسته مرکزی خود جهانشمول و مطلق و در پوسته سیال، نرم و ژلاتینی خود نسبی و اقتضایی هستند، مقاله با بهره گیری از روش تبیینی، چنین نتیجه می گیرد که علت ان ماهیت تناقض نمای عصر جهانی- محلی شدن است که در ان دیالکتیک وحدت ارزش ها و کثرت روش ها منجر به برسازی متقابل و تعامل پویای عام و خاص در چارچوب جهانشمولی نسبی می شود.
۵۲.

نقش مبانی فلسفه دین قاره ای در معرفت دینی و چالش ها و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین پست مدرنیسم معرفت دینی نسبیت سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
فلسفه قاره ای امروزه به نهضت های فلسفی پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، پست مدرنیسم و فمینیسم اشاره دارد. در اندیشه پست مدرن با عنوان نحله محوری فلسفه دین قاره ای، عدم قطعیت، اصل اساسی بوده و نسبیت گرایی، تاریخ مندی معنا و برساختگی معنا، به عنوان بازتاب های فلسفی آن شناخته می شوند. مواجهه معرفت دینی با این بازتاب ها، در قوالبی بروز و پیامدهایی بر معرفت داشته است. بر این اساس بیان جایگاه اندیشه پست مدرن در فلسفه دین قاره ای و گفت وگوی پست مدرنیسم با معرفت دینی، چالش ها و پیامدهای برآمده ی از این گفت وگو و در نهایت، چگونگی نقش آفرینی اسلام شیعی در این دوره، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. در این خصوص با ترسیم جایگاه اندیشه پست مدرن در فلسفه دین قاره ای، تبیین وجوه مثبت و منفی چالش ها، پیامدها و اثرات این اندیشه بر معرفت، پیشنهادهایی برای نقش آفرینی ارائه می شود.مقاله حاضر با کاربست روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مزیت ها و معایب اندیشه پست مدرن برای معرفت دینی چیستند و نقش آفرینی اسلام در جهان چسان باید باشد؟نتیجه آنکه:وجوه مثبت اندیشه پست مدرن می تواند به مثابه یک تسهیل گر برای معرفت دینی ایفای نقش کند؛با نوفهمی و نوآوری در دین پژوهی و اعتبار بخشی به دیگری ها می توان امیدوار به ارائه نقشی درخور در دوران سیطره نیهیلیسم شد؛فلسفه دین با مطالعه سنت، شرایط تاریخی ا ی که بر معرفت دینی تأثیر می گذارد، بشناسد؛فلسفه دین به تأثیرگذاری ایده ها بر اعمال زندگی بنگرد؛برای فهم متون دینی باید با تفاهم بین الاذهانی در پی تعالی فهم باشد.
۵۳.

از مشروعیت قدرت تا تحدید حاکمیت؛ الگویی مبتنی بر قوانین طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اطلاق تحدید حاکمیت حقوق طبیعی عدالت طبیعی قدرت قوانین طبیعی مشروعیت نسبیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۳
حکومت در اندیشه حامیان حقوق طبیعی، هرچند ضروری و طبیعی بوده، لکن تحدید حاکمیت و قدرت این حکومت، امری اساسی است. در مطالعات حقوق عمومی اقتدار با قدرت خام یا زور خالص، تفاوت دارد و نهاد اقتدار با مشروعیت پیوندی اساسی خورده است. مبنای چنین مشروعیتی ارشادات اولیه حقوق طبیعی است که زور خالص را در شرایطی با اعطای مشروعیت، به اقتدار تبدیل می کند.  اقتدار، جنسی از قدرت دارد که مشروعیت بدان ضمیمه شده و نام قدرت مشروع را به خود گرفته است. نمونه عالی این اقتدار در داخل قلمرو دولت تحت عنوان حاکمیت است که ابزاری در دست حکومت است. حاکمیتی که نه به عنوان یک نهاد مطلق، بلکه به عنوان یک نهاد نسبی علی رغم صفاتی چون مستمر و دائمی بودن، توسط قوانین طبیعی به عنوان نهاد مطلق، مقید و محدود شده است. برونداد این مقاله بیانگر تأیید نسبیت در حاکمیت و اطلاق در قوانین طبیعی، در نتیجه تحدید حاکمیت با قوانین طبیعی مطلق است؛ حاکمیتی که با قید قوانین طبیعی، ضامن صیانت از حقوق طبیعی از راهگذار عدالت طبیعی است، چراکه عدالت طبیعی بر پایه حقوق طبیعی بوده و مانع طغیان اعمال حاکمیت است.
۵۴.

تحلیل انتقادی مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آرای سروش و مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبنای معرفت شناختی نوگرایان شکاکیت نسبیت حیرت آفرینی زبان قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۶
در اعتبارسنجی هر دیدگاهی بازخوانی شالوده های فکری آن تعیین کننده است. تنقیح بنیاد معرفت شناختی و تحلیل و نقادی ابعاد متعدد آن نقشی مؤثر در پایش زبان قرآن دارد. متأثر از پایش نگره معرفت شناختی، انتساب حیرت آفرینی به زبان قرآن مورد تردید واقع می شود و شالوده های زیرین معرفتی و ادراکی قرآن به منظور مفاهمه گری و فیصله بخشی زبان قرآن استحکام افزون تری می یابد. در این نوشتار پس از تحلیل انتقادی مبنای یادشده از طریق کاربست ملاحظات دقیق عقلی، سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن برجسته شده است. روش پژوهش مقاله، اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این است که مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی است: ۱. از حیث گونه شناسی شکاکیت پیچیده است؛ ۲. از لحاظ تبارشناسی نگرشی نوکانتی است؛ ۳. از نظر روش شناسی رهیافتی معیارگریز قلمداد می شود؛ ۴. خودشکنی خصیصهٔ ذاتی آن است؛ ۵. دفاعیات مربوط به آن معیوب است. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن بر مبنایی مخدوش و مردود واقع شده است.
۵۵.

فطرت و فطریات از نگاه علامه طباطبائی و برایند آن در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فطرت خداشناسی ارزشهای اخلاقی روش علوم انسانی نسبیت خداجویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
هدف: بازپژوهی چیستی و نشان دادن برایندهای فطرت در علوم انسانی، به عنوان یکی از پیش فرضهای انسان شناختی مهم در اندیشه اسلامی، از اهداف نوشتار حاضر بوده است. روش: پژوهش پیش رو در گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای و در استنتاج دیدگاه، از روش توصیفی تحلیلی و در کارکردها و برایندها، از روش اجتهادی بهره برده است. یافته ها: نوشتار حاضر ضمن تبیین جامع فطرت و امور فطری از نگاه علامه طباطبائی، برایند این مبنا را در سه حوزه معرفت شناختی، غایت شناختی و روش شناختی نشان داده است. نتیجه گیری: بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که از ساختمان ویژه و جنبه ثابتی برخوردار است که دین الهی با آن هماهنگ و بر اساس آن نازل شده است. علامه اگرچه به بخشی از امور فطری تصریح نکرده است، اما می توان امور فطری را به گونه ای جامع در سه حوزه بینش، گرایش و توانش دسته بندی و دیدگاه وی را در این باره بررسی کرد. بر اساس چنین نگاهی، فطرت می تواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای سنجش آن و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید(حیث معرفت شناختی)؛ تکامل فطرت تنها یا مهم ترین غایت علوم انسانی اسلامی معرفی شود (حیث غایت شناختی) و همراهی نقل در کنار عقل و تجربه را برای شناخت انسان، ایجاب کند(حیث روش شناختی).
۵۶.

حسن و قبح از دیدگاه علامه سید محمدحسین طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حسن و قبح هستی شناسی معرفت شناسی علامه طباطبایی اطلاق نسبیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
مسأله حسن و قبح از قدیم الایام از زمان یونان باستان قبل از میلاد مطرح بوده است؛ مانند سقراط که اولین بار واژه خوب و بد را به کار برد و بعد از او ارسطو آن را در عقل عملی مورد بحث قرار داد. در حوزه اسلام نیز مسأله ح سن و ق بح یکی از مهم ترین مسائل کلامی به شمار می رود و برخی متکلمان آن را اصل محکم در زمینه شناخت افعال خداوند و صفات فعلی او تلقی می کنند.در این مسأله، دیدگاه های متفاوتی پدید آمده است. یکی از آن دیدگاه ها دیدگاه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی1 است. ایشان نظریه اعتباریات را مطرح می کتند و ح سن و ق بح را جزء اع تباریات باالمعنی الاخص می دانند. دیدگاه اعتباریات پیش از علامه نیز مورد بحث واقع شده است. اما علامه از آن به صورت منظم بحث کرد. در این میان، برخی به علامه نسبت نسبی گرایی دادند. اما واقعیت این است که علامه مطلق گراست نه نسبی گرا. ایشان از اعتباری بودن حسن و قبح تفسیر دقیقی ارئه می کند که فهم آن دقت و تدبر عمیق می طلبد.آنچه در این مقاله ارائه شده است، تحلیل و توضیح دیدگاه علامه درباره مسأله حسن و قبح است. در این مقاله سه بخش از هم تفکیک شده است؛ معنا شناسی، معرفت شن اسی و هس تی شناسی. اگر این سه بخ ش صحیح تبیین شود، به لبّ نظر علامه نزدیک خواهیم شد. ایشان در معناشناسی دو معنا برای حسن و قبح ذکر می کنند؛ یکی موافقت و عدم آن با هدف و غرض اجتماعی و دیگری حسن و قبح به معنای ینبغی أن یفعل و لاینبغی أن یفعل.در هستی شناسی حسن و قبح، ایشان قائل به ذاتی و واقعی بودن حسن و قبح است. ایشان حسن و قبح در نفس الامر و حسن و قبح در مقام عمل را تفکیک می کند. حسن و قبح در نفس الامر ثابت است، ولی حسن و قبح در مقام عمل متغیر و تابع احساسات درونی افراد است.در معرفت شناسی حسن و قبح، ایشان نسبی گرا نیست بلکه واقعی بودن حسن و قبح را می پذیرد و عقل توان درک حسن و قبح را دارد.