مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان زنان


۱.

شخصیه المرأه فی الأدب الکویتی الحدیث (قصص لیلى العثمان نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
لقد مارست المرأه الکویتیه مختلف أنواع الکتابه الأدبیه، حاذیه حذو الرجل، محاوله الإسهام فی کل حقل، فکتبت الدراسات الأدبیه و الإجتماعیه إلى جانب محاولاتها. الروائیه و القصصیه، فانعکس فی أدبها ما طرأ من قضایا بالنسبه للمرأه نتیجه للتطور الإجتماعی الحاصل. هذا و قد حدث فی مطلع العصر الأدبی الحدیث تحول جذری فی فن القصه، و افق التحول فی و ضع المرأه الإقتصادی و الإجتماعی و دخولها فی معترک التعلیم و الأدب فجاءت القصه و سیله تعبیر أخرى لإثبات الذات الأدبیه للأنثى، و لم تخرج القصه النسویه الکویتیه فی غالبیتها عن إطار هموم المرأه و معاناتها، فحملت على تصویر الواقع و إبراز مواطن الخلل فی الترکیبه الإجتماعیه التی أسهمت فعلیاً فی زیاده الظلم اللاحق بها. و قد اعتنى النقاد فی الأونه الأخیره بالأدب النسوی من حیث و اقعه و قضایاه، و لکن الأدب النسوی فی الکویت و على رغم ما قدمته المرأه من إنتاج و فیر لم یحض باهتمام کبیر. الدراسه هذه تذکر فی البدء بعض التعاریف حول مفهوم الأدب النسوی و تطلعنا على تاریخ القصه النسویه فی الکویت، و من ثم تتناول الشخصیات و المواضیع و الجوانب المطروحه فی القصه النسویه م ن خلال دراسه و تحلیل بعض قصص و روایات الکاتبه الکبیره لیلى العثمان و تبین مفهومهاً للأنثى و عالمها و دورها فی الحیاه. و أخیراً تستنتج بأن هذه القصص ترتبط بالدرجه الأولى بمجموعه ق یم و ت قالید خاصه تفرضها أوضاع المجتمع و من ثم تعتمد على التمرد ضد المصیر المأساوی الذی کتب للمرأه الکویتیه، لذا فإن همومها و و اقعها یبقى نقطه الهدف بل المحور الأساسی فی القصه النسویه الکویتیه. أما المنهج المتبع فهو المنهج التحلیلی التوصیفی الذی یعتمد على إنتاجات لیلى العثمان و الدراسات المتصله بهذا المجال.
۲.

ساختار و شگردهای روایی رمان «پاییز فصل آخر سال است»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: «پاییز فصل آخر سال است» ساختار روایت نسبیت درون مایه داستان زنان پیرنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
رمان «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی، روایت هایی است از زندگی سه دختر. ساختار روایت رمان را تحلیل کرده ایم. رمان شامل دو بخش با عنوان های «تابستان» و «پاییز» است که هر کدام از این دو بخش نیز دارای سه فصل است که هر فصل از نگاه یکی از سه شخصیت اصلی روایت می شود. طرح اصلی رمان، مبتنی بر روایت تناوبی هر یک از این سه شخصیت است که با دیگری نیز پیوند دارد. روایت غالب هر کدام اما مبتنی بر وضعیت خاص خود آنان است. هر سه زن دو گونه روایت دارند. نحوه روایت آنان نیز یکسان است؛ از شیوه تناوبی استفاده می کنند. درونمایه و اندیشه اصلی رمان، بیان «نسبیّت» است. شیوه روایت، دوگانگی و تضادهای رمان، نام گذاری کتاب و شخصیت ها و شیوه بخش بندی رمان را براساس نسبیت تحلیل کرده ایم. براساس دانش ساختاری به تناسب شیوه و شگردهای مختلف نویسنده متناسب با اندیشه و درون مایه رمان پرداخته ایم. وجود و حضور مرد برای هر سه زن اهمیت دارد اما نوع و میزان این اهمیت در هر مورد متفاوت است. روایت چندمحور رمان می خواهد درد مشترک نسل جوان بخصوص جوانان دهه شصت را در مناطق و موقعیت های مختلف بازنمایی کند. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گرد آمده و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش شده است.