مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
ورزش هوازی
حوزه های تخصصی:
هدف: فشارهای اجتماعی نشأت گرفته از افزایش علاقمندی به لاغری و نظرات گسترده در مورد ساختار بدن باعث شده است که نارضایتی از بدن در میان زنان که می تواند منشاء کاهش عزت نفس، افسردگی و سایر اختلالات باشد، بسیار شایع شود. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر ورزش هوازی کوتاه مدت بر جنبه های مختلف نگرش تصویر بدنی در زنان بزرگسال می باشد. روش بررسی: در این پژوهش مداخله ای و شبه تجربی، از طریق نمونه گیری در دسترس، 82 نفر از زنان بزرگسال (18 تا ۴۵ سال)، از میان 150 نفر از مراجعان به باشگاه های گل و انقلاب شهر تهران با توجه به همسان سازی و در نظر داشتن معیارهای ورود و خروج (عدم شرکت در انواع ورزش در3 ماه گذشته، عدم ابتلا به اختلالات جسمی و وجود نگرش منفی در مورد تصویر بدنی) انتخاب شده و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه چند بعدی نگرش فرد در مورد بدن خود (MBSRQ) انجام شد. گروه مداخله به مدت 4 هفته و هفته ای 3 روز به مدت 1 ساعت در ورزش هوازی شرکت کردند. داده های حاصل با آزمون های تی مستقل و زوجی و مجذور خی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقایسه دو گروه بعد از مداخله، حاکی از وجود اختلاف معنادار بین آنها در خرده مقیاس های ارزیابی از ظاهر، آگاهی از ظاهر، آگاهی از احساس سلامت جسمانی و آگاهی از احساس بیمار بود، ولی در مورد خرده مقیاس های ارزیابی از تناسب جسمانی ، آگاهی از تناسب جسمانی، ارزیابی از احساس سلامت جسمانی ، رضایت از بخشهای مختلف بدن، مشغولیت فکری با اضافه وزن و ارزیابی وزن بین دو گروه اختلاف معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: دوره های کوتاه مدت ورزش هوازی در بهبود برخی ابعاد نگرش تصویر بدنی در زنان بزرگسال مؤثر بوده و می تواند به عنوان یک ابزار درمانی در کاردرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر یک جلسه ورزش هوازی وامانده ساز با دو شدت متفاوت بر مقدار MDA سرمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک جلسه ورزش هوازی وامانده ساز با دو شدت متفاوت بر مقدار مالون دی آلدهید سرمی در مردان سیگاری بود. به همین منظور 12 مرد سیگاری (با میانگین های سن 31/1± 08/22 سال، درصد چربی 92/4±26/17 درصد و شاخص توده بدن 96/2±21/23 کیلوگرم برمترمربع) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک طرح متقاطع در سه حالت کنترل، ورزش هوازی وامانده ساز با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب و ورزش هوازی وامانده ساز با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب، قرار گرفتند. نمونه های خونی، قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمون جمع آوری شد. سطح مالون دی آلدهید با روش الایزا تعیین شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و t همبسته تحلیل شدند. پس از اصلاح نتایج نسبت به تغییرات حجم پلاسما، مشخص شد که مقدار MDA در دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود. همچنین در مقایسه بین دو گروه تجربی مشاهده شد که ورزش هوازی با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب نسبت به ورزش هوازی با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب موجب افزایش بیشتری در MDA سرمی می شود. می توان گفت افراد سیگاری برای انجام فعالیت های بدنی، بهتر است از فعالیت هایی با شدت متوسط(75-70 درصد حداکثر ضربان قلب) استفاده کنند، زیرا تولید استرس اکسایشی در این فعالیت ها نسبت به فعالیت های با شدت بیشتر، کمتر است
بررسی تغییرات شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف مهم سیستم ایمنی، تولید اجزای محلول یا سلولی است که بدن را در برابر هرگونه التهابی حفاظت می کند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی اینترلوکین-17 (IL-17) ، پروتئین واکنشگر سی ( (CRP و کراتین فسفو کیناز(CPK) در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3 است. به این منظور 170سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی 2 ماه و میانگین وزنی 1±35 گرم انتخاب شدند. در ابتدا 10 سر از موش ها به منظور تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شده و بقیة موش ها به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل – تمرین (40سر) تقسیم شدند. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2 /0 میلی لیتر(g/ 0.06 mlوزن بدن) روغن ماهی (امگا-3) که حاوی DHA وEPA بود، بوسیلة گاواژ به موش های دو گروه مکمل و مکمل - تمرین خورانده شد. برنامة تمرینی حیوانات به مدت 8 هفته و پنج جلسه در هفته روی تردمیل حیوانات انجام گرفت. در پایان هشت هفته، تفاوت معناداری در سطوح پلاسمایی متغیرهای IL-17، CRP و CPK در گروه های کنترل، مکمل، تمرین و تمرین – مکمل مشاهده شد (05 /0 p<) و مشخص شد مقدار IL-17 در گروه کنترل با دیگر گروه ها، گروه تمرینی با گروه مکمل و گروه مکمل با گروه مکمل- تمرین تفاوت معناداری دارند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد فعالیت ورزشی سطوح عوامل التهابی را افزایش می دهد، اما با مصرف مکمل امگا 3 ، میزان این عوامل التهابی تغییر پیدا می کند، هر چند تاثیر مصرف این مکمل بر این عوامل متفاوت بود.
تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اثبات آثار مستقل عصاره زرشک و تمرین هوازی بر سازه های دیابت، هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی بود. به این منظور، 32 مرد مبتلا به دیابت نوع2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی: عصاره زرشک (گروه اول)، تمرین ورزشی (گروه دوم)، تمرین ورزشی + عصاره زرشک (گروه سوم) و گروه کنترل (گروه چهارم)، تقسیم شدند. شاخص های گلایسمیک در ابتدا و بلافاصله پس از پایان پروتکل اندازه گیری شد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون تی زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی بود. نتایج نشان داد که مقادیر گلوکز سرم (گروه های اول، دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه های اول، دوم و سوم)، در مرحله پایانی پروتکل نسبت به مقادیر پایه کاهش معناداری داشت (05/0P<). همچنین مقادیر گلوکز سرم (گروه های دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه سوم) به طور معناداری از گروه کنترل پایین تر بود (05/0P<). نتایج نشان داد مصرف عصاره زرشک به همراه تمرین هوازی تأثیرات بیشتری بر بهبود شاخص های گلایسمیک بیماران دیابت نوع2 دارد.
تأثیر تمرین هوازی در هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن های TLR4 و IL-1β در بافت قلب موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر اثرات تمرین هوازی بر فاکتورهای التهابی قلب موش های در معرض ذرات کربن سیاه را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش، 24 سر موش نر بالغ نژاد ویستار 10 هفته ای با میانگین وزنی 97/26±29/279 گرم به چهار گروه شش تایی تقسیم شدند که عبارت هستند از: گروه کنترل (بدون تمرین هوازی و قرارگیری در معرض PM10)، گروه تمرین هوازی (پنج جلسه در هفته و به مدت چهار هفته)، گروه قرارگیری در معرض PM10 کربن سیاه (پنج میلی گرم در متر مکعب) و گروه تمرین هوازی همراه با قرارگیری در معرض PM10 کربن سیاه. شایان ذکر است که بیان ژن های TLR4 و IL-1β در بافت قلب با استفاده از روش Real-Time PCR سنجیده شد. همچنین، جهت تعیین اختلاف معنادار بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو سویه و آزمون تعقیبی LSD با سطح معناداری 05.0≥P استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که تمرین هوازی توانسته است افزایش بیان ژن IL-1β ناشی از PM10 را در بافت قلب مهار کند، اما در مقایسه با گروه کنترل، بیان ژن IL-1β تنها در گروه آلودگی به شکل معناداری بالاتر می باشد (046. P=0). نتایج به دست آمده حاکی از آن است که چهار هفته قرارگیری در معرض PM10کربن سیاه، به شکل معناداری بیان ژن IL-1β را در بافت قلب افزایش می دهد و این وضعیت با انجام تمرینات هوازی وخیم تر نمی گردد.
تأثیر 3 ماه تمرین هوازی بر TNF-α و مقاومت به انسولین در مردان چاق دیابتی نوع دو2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۲)
253 - 269
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تمرینات هوازی بر تومور نکروز فاکتور آلفا (TNF-α) و مقاومت به انسولین در مردان دیابتی نوع دو انجام گرفت. 30 مرد چاق بزرگسال (36≥BMI≥30) غیرفعال مبتلا به دیابت نوع دو به شیوه تصادفی در دو گروه تجربی (15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. گروه تجربی در یک دوره تمرینات هوازی سه ماهه به تعداد سه جلسه در هفته (HRmax(%)75-60) شرکت کردند. سطوح سرمی TNF-α، گلوکز و مقاومت به انسولین در شرایط قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شد. از آزمون تی مستقل به منظور مقایسه سطوح پایه متغیرها از آزمون تی وابسته برای تعیین اثر برنامه تمرینی بر متغیرها استفاده شد. به منظور اطمینان از توزیع نرمال داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. مداخله تمرینی به کاهش معنا دار گلوکز (001/0=P) و مقاومت به انسولین (034/0=P) و عدم تغییر TNF-α (83/0=P) منجر شد. با وجود عدم تغییر TNF-α، 3 ماه تمرین هوازی با بهبود چشمگیری در گلوکز و مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نوع دو همراه است. بر پایه یافته های حاضر و سایر شواهد موجود، بهبود در نیمرخ گلیسمیک و مقاومت به انسولین احتمالاً ریشه در تغییر در سایر میانجی های هورمونی و متابولیکی دارد که نیازمند مطالعات بیشتر در این زمینه است.
تأثیراعمال هم زمان 12 هفته تمرین ایروبیک و یوگا و مصرف امگا-3 بر سطوح کاتکولامین ها ی ادرار و درجه بیش فعالی دانش آموزان بیش فعال هفت تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
55 - 72
حوزه های تخصصی:
کاهش سطوح کاتکولامین ها عامل مؤثر در وقوع بیش فعالی (ADHD)است. هدف از انجام دادن پژوهش حاضر، مطالعه اثر اعمال هم زمان 12 هفته تمرین ایروبیک، یوگا و مصرف امگا-سه بر درجه بیش فعالی و سطوح کاتکولامین های دانش آموزان بیش فعال هفت تا 11 سال بود. 43 دانش آموز به صورت تصادفی به گروه های کنترل سالم (تعداد = هشت)، کنترل بیش فعال (تعداد = هشت)، امگا -سه بیش فعال (تعداد = نُه)، تمرین بیش فعال (تعداد = نُه) و تمرین + امگا -سه بیش فعال (تعداد = نُه) تقسیم شدند. گروه های تمرینی 12 هفته تمرین ایروبیک و یوگا (پنج جلسه 35 تا 60 دقیقه ای) و گروه های مصرف مکمل، امگا -سه (روزانه 1200 میلی گرم) مصرف کردند. سطوح اپی نفرین و نوراپی نفرین ادرار و درجه بیش فعالی آزمودنی ها قبل و بعد از مطالعه اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در بین گروه ها مقایسه شد. در ابتدای مطالعه، سطوح اپی نفرین و نور اپی نفرین گروه کنترل بیش فعال به طور معناداری از گروه سالم پایین تر بود (P < 0.01). در انتهای مطالعه، سطوح اپی نفرین ادرار گروه امگا -سه (P < 0.01)، نوراپی نفرین ادرار گروه تمرین (P < 0.01) و هر دو یعنی اپی نفرین و نوراپی نفرین گروه ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل بیش فعال (P < 0.01) به طور معناداری بالاتر بود. مقادیر پس آزمون درجه بیش فعالی در گروه های امگا -سه (P < 0.01)، تمرین (P < 0.01) و ترکیبی (P < 0.01) در مقایسه با گروه کنترل بیش فعال به طور معنا داری کم بود. همچنین در گروه ترکیبی مقادیر بیش فعالی از گروه ت مرین کمتر بود (P < 0.01). پژوهش حاضر نشان داد که مصرف امگا-سه و انجام دادن تمرین ایروبیک و یوگا به تنهایی، به ترتیب با افزایش سطوح اپی نفرین و نوراپی نفرین موجب بهبود بیش فعالی می شود و اعمال هر دو متغیر به طور هم زمان، با هدف قراردادن هر دو هورمون این اثرهای مفید را تشدید می کند.
ورزش چونان پرورش فضایل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که غالباً از منظر سلامتی یا با تأکید بر جنبه های اقتصادی به ورزش نگاه می شود، در این مقاله، نویسنده می کوشد کارکرد اخلاقی ورزش را بررسی کند و ابعاد آن را نشان بدهد. وجود برخی الگوها و نگرش های رایج به ورزش و سلطه نگرش پزشکی یا تجاری به آن مانع از توجه به جنبه های بنیادین اخلاقی در ورزش شده است. حال آنکه ورزش، به خصوص هوازی و غیر رقابتی، با فضایل اخلاقی گره خورده است. با این نگاه، نویسنده این اندیشه را پیش می کشد که ورزش استقامتی غیر رقابتی در درازمدت سه کارکرد اخلاقی دارد. نخست مایه خودفهمی، خودآگاهی و خودشناسی می شود، دوم به تسلط بر بدن، عواطف و هیجانات می انجامد و سوم آنکه موجب پرورش فضایل اخلاقی متعددی از جمله شجاعت، نظم، تحمل درد و حکمت می گردد.
نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در کارکردهای اجرایی کودکان نارساخوان و حساب نارسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های دهه های اخیر، تمرین های ورزشی را در بهبود کارکردهای اجرایی مؤثر دانسته اند. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در فرایند حل مسئله کودکان نارساخوان و حساب نارسا است. مواد و روش ها: با استفاده از روش پژوهش مرور نظام دار و با واژه های کلیدی ورزش های هوازی، تناسب اندام، فعالیت بدنی، آمادگی جسمانی و اختلالات یادگیری در منابع اطلاعاتی گوگل اسکولار، اسپرینگر، ساینس دایرکت، الزویر، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران در طی سال های 2010 تا 2020 تعداد 34 مقاله به دست آمد و در نهایت 10 مقاله گزارش شد. یافته ها: براساس این یافته ها، فعالیت های ورزشی باعث تحریک رشد مغز، افزایش کارایی ادرا کی و در تمرکز کردن به کودکان کمک می کند و همچنین می تواند یادگیری و موفقیت را برای کودکان آسان تر کند و مداخله منظم تمرین های ورزشی اثر معنا داری بر یادگیری و کارکردهای اجرایی افراد داشت. با این حال، برای بررسی نقش تمرین های ورزشی، اندازه شدت کار، مدت و نوع ورزش بر کارکردهای اجرایی در بافت مغز کودکان به جستجوی علمی بیشتری نیاز هست. نتیجه گیری: نقش تمرین های ورزشی تناسب اندام و هوازی برای افزایش کارکردهای اجرایی بااهمیت است و همچنین نقش این عوامل در پیشگیری و درمان احتمالی مشکلات یادگیری وابسته به کارکردهای اجرایی، باید مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی تمرین های ورزشی هوازی بر اضطراب کرونا و مهارت های ارتباطی بین فردی در زنان شاغل بهبودیافته از کووید ۱۹
منبع:
عصب روانشناسی بالینی ورزشی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
44 - 55
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع ویروس کرونا بحران شدیدی در سطح جهان ایجاد کرده است و مسئولان کشورهای گوناگون مجبور به وضع قانون هایی برای جلوگیری از گسترش آن شده اند که آسیب های روانشناختی و بین فردی بسیاری را نیز به دنبال داشته است. فعالیت بدنی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در بهبود شرایط جسمی و روانی افراد شناخته شده است؛ از این رو، هدف از انجام این پژوهش تبیین روانشناختی نقش ورزش هوازی بر اضطراب کرونا و مهارت های ارتباطی بین فردی در زنان شاغل ۳۰ تا ۴۰ ساله مبتلا به کووید ۱۹ در شهر تهران بود.
روش: طرح کلی این مطالعه با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش یک طرح آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه گواه است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل زنان شاغل ۳۰ تا ۴۰ ساله شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش شامل ۶۰ نفر از زنان شاغل ۳۰ تا ۴۰ ساله شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه از منطقه ۲ تهران انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس (علی پور و همکاران، ۱۳۹۸)، و مهارت های ارتباطی میان فردی (فترو، رودس، و هی ۲۰۱۰) استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها میانگین گروه آزمایش در مؤلفه های مهارت های ارتباطی میان فردی (توسعه و حفظ ارتباط، همدلی، مهارت ارتباطی و حل تعارض) پس از اجرای ورزش هوازی به طور معناداری افزایش و میانگین نمره اضطراب کاسته شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل بیانگر آن است که اجرای تمرین های ورزش هوازی یک روش مناسب برای کاهش اضطراب کرونا و بهبود مهارت های ارتباطی بین فردی زنان شاغل بهبودیافته از کرونا است.