مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تصویر بدنی
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
535 - 552
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تاب آوری، سخت رویی و رضایت از زندگی با تصویر بدنی دانش آموزان دختر دبیرستانی سبزوار انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل هزار و 578 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های سبزوار در سال تحصیلی 1393 بود که تعداد 311 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد تاب آوری کونور و دیویدسون، سخت رویی کوباسا، رضایت از زندگی داینر و تصویر بدن فیشر استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و روش های آمار توصیفی، همبستگی و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میزان تاب آوری، سخت رویی و رضایت از زندگی با تصویر بدنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، متغیرهای مذکور توانستند حدود 25 درصد واریانس تصویر بدن را تبیین کنند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش می توان با افزایش میزان تاب آوری، سخت رویی و رضایت از زندگی، نارضایتی از تصویر بدن دانش آموزان دختر را کاهش داد و سلامت روان و بهزیستی آنان را بهبود بخشید.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (خرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
۵۷۲-۵۵۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: تصویر بدنی تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر می گیرد. تحقیقات نشان داده که هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان پستان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش ذهن آگاهی و خودمراقبتی بر تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان به اجرا در آمد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران 30 – 50 ساله مبتلا به سرطان پستان بودند که جهت درمان به کلینیک پزشک متخصص مراجعه کرده و تشخیص سرطان پستان دریافت کرده بودند. نمونه پژوهش از نوع در دسترس و شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل؛ آزمون تصویر بدنی فیشر (1970)، خلاصه طرح جلسات آموزش ذهن آگاهی کابات زین (2015) و خلاصه طرح جلسات آموزش خود مراقبتی کلارک و همکاران (2014) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی بر نمرات تصویر بدنی در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/31 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/1 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش ذهن آگاهی از گروه آموزش خودمراقبتی بیشتر بوده است، بنابراین آموزش ذهن آگاهی در افزایش تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: با هر دو شیوه آموزش ذهن آگاهی و آموزش خودمراقبتی، می توان تصویر بدنی را در زنان مبتلا به سرطان پستان بهبود داد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیر منطقی و تصویر بدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ای اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی بود که در سال 1399 به مراکز جراحی های زیبایی شهر بروجرد مراجعه کردند. از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگذاری شدند. بر روی گروه اول روان درمانی مثبت گرا در 14جلسه 90 دقیقه ای و بر روی گروه دوم طرح واره درمانی در 12جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه در محیط اسکایپ اجرا شد. شرکت کنندگان پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968) و تصویر بدنی کش (2004) را قبل و بعد از مداخله ها تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21 و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر روی باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی تاثیر معنی داری داشتند (001/0>p). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین دو گروه روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی در باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود ندارد (05/0<.(P نتایج به دست آمده بر استفاده بیشتر از این دو مداخله برای تغییر در متغیرهای روان شناختی دخیل در گرایش به جراحی های زیبایی اشاره دارد.
مدل یابی افکار خودکشی بر اساس تصویر بدنی و نشخوار فکری با میانجی گری هراس اجتماعی در افراد با اختلال ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مدل یابی افکار خودکشی بر اساس تصویر بدنی و نشخوار فکری با میانجی گری هراس اجتماعی در افراد با اختلال ملال جنسیتی است. روش: در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی همبستگی بود از میان افراد دارای اختلال ملال جنسیتی و عضو ترنس سکشوال های قبل و بعد از جراحی تغییر جنسیت که به انجمن حمایت از بیماران ملال جنسیتی ایران در سال 1400مراجعه می کردند با روش نمونه گیری در دسترس،تعداد 200 نفر انتخاب شدند. سپس همه افراد نمونه پرسشنامه های افکار خودکشی (BSSI)، نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، نشخوار فکری (RRS) و هراس اجتماعی (SPS) را تکمیل کردند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-26 و Lisrel-8.8 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای نشخوار فکری (96/3 =T)، نگرانی از تصویر بدنی (50/5 =T) و هراس اجتماعی (83/3 =T) بر افکار خودکشی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارند. همچنین، هراس اجتماعی میانجی روابط بین نشخوار فکری و نگرانی از تصویر بدنی با افکار خودکشی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت نشخوار فکری، نگرانی از تصویر بدنی و هراس اجتماعی می توانند بر افکار خودکشی تأثیرگذار باشند.
رابطه پایگاه هویت و سبک دلبستگی با نگرش به تصویر بدنی در دختران نوجوان: نقش واسطه ای مقایسه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
257 - 266
حوزه های تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن بـرازش مـدل سـاختاری رابطـۀ هویـت و سـبک دلبسـتگی بـا نگـرش بـه تصویـر بدنـی بـا واسـطهگری مقایسـۀ اجتماعـی و طـرح ایـن پژوهـش همبسـتگی از نـوع مدلیابـی معـادلات سـاختاری بـود. جامعـۀ آمـاری دختـران نوجـوان مشـغول بـه تحصیـل در مقطـع متوسـطۀ شـهر اصفهـان بـود کـه ۵۶۷ نفـر از آنـان بـه شـیوۀ نمونهبـرداری تصادفـی خوشـهای انتخـاب و بـه پرسشـنامۀ روابـط چندبعـدی خـود- بـدن، انـدازۀ عینـی پایـگاه هویـت من-نسـخۀ دوم (بنیـون و آدامـز، ۱۹۸۶)، مقیـاس سـبکهای دلبسـتگی (کولینـز و ریـد، ۱۹۹۰) و پرسشـنامۀ مقایسـۀ اجتماعـی (چـان و پرندرگسـت، ۲۰۰۷) پاسـخ دادنـد. نتایـج معـادلات سـاختاری نشـان داد کـه همـۀ شـاخصهای برازندگـی مـدل مناسـب اسـت. نتایـج نشـان داد ضرایـب مسـیر مسـتقیم پایـگاه هویـت و سـبک دلبسـتگی بـه مقایسـۀ اجتماعـی و پایـگاه هویـت، سـبک دلبسـتگی و مقایسـۀ اجتماعـی بـه نگـرش بـه تصویـر بدنـی معنـادار بـود و مقایسـۀ اجتماعـی بیـن پایـگاه هویـت و سـبک دلبسـتگی بـا نگـرش بـه تصویـر بدنـی نقـش واسـطهای دارد. بـا توجـه بـه نتایـج ایـن پژوهـش بهنظـر میرسـد افـرادی کـه پایـگاه هویـت موفـق و سـبک دلبسـتگی ایمـن دارنـد بـه دلیـل گرایـش کمتـر بـه مقایسـۀ اجتماعـی، نگـرش بـه تصویـر بدنـی بهتـری را تجربـه میکننـد.
نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه خودپنداره و تصویر بدنی با اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه صنعتی اصفهان
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب اجتماعی به ترس آشکار و پیوسته از موقعیت های اجتماعی یا عملکردی اشاره دارد. خودپنداره و تصویر بدنی در تبیین اضطراب اجتماعی نقش قابل ملاحظه ای می تواند داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه خودپنداره و تصویر بدنی با اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه صنعتی اصفهان بود. مطالعه ی حاضر از نوع طرح های همبستگی بود و از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. از جامعه دانشجویان دختر دانشگاه صنعتی اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای با حجم 300 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شفقت خود نف، مقیاس خودپنداره بک و همکاران (1990)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی کونور و همکاران (2000) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای spss نسخه 25 و AMOS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها نشان داد، شفقت به خود به میزان 3/22 درصد از مسیر بین خودپنداره و اضطراب اجتماعی می کاهد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که شفقت به خود در رابطه خودپنداره و اضطراب اجتماعی نقش واسطه ای جزئی دارد (05/0>p). شفقت به خود در رابطه تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر نقش واسطه ای جزئی دارد(05/0>p). خودپنداره بر روی اضطراب اجتماعی دانشجویان تاثیر منفی دارد(05/0>p). تصویر بدنی بر روی اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر اثر مستقیم دارد(05/0>p). یافته های پژوهش، نشانگر اهمیت خودپنداره و تصویر بدنی در تبیین اضطراب اجتماعی بود و شفقت به خود، بین خودپنداره و تصویر بدنی با اضطراب اجتماعی نقش میانجی دارد.
مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از انواع پژوهش های توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بوده و با هدف بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی بر اساس پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری تحقیق کلیه دختران نوجوان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند که ۵۶۷ نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، بدین صورت که از میان مناطق شش گانه آموزش وپرورش اصفهان یک منطقه (منطقه ۵) به صورت تصادفی انتخاب شد و از میان مدارس منطقه ۵ تعداد ۶ مدرسه و از هر مدرسه ۵ کلاس (درمجموع ۳۰ کلاس) به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده و مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های روابط چندبعدی خود بدن (MBSRQ)، پایگاه هویت من (EOM-EIS-۲)، نگرش های اجتماعی فرهنگی نسبت به ظاهر (SATAQ-۳) و پذیرش خود (USAQ) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ارتباط معنی داری بین متغیرهای پایگاه هویت، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود با نگرش به تصویر بدنی وجود دارد (۰۵/۰<P). همچنین یافته ها نشان داد که پایگاه هویت موفق با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر دارد (۰۵/۰<P)؛ و مدل ارائه شده در بین نوجوانان دختر از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: پایگاه هویت با میانجی گری نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نوع نگرش افراد به تصویر بدنی به عنوان اولین خود تجربه شده تأثیر دارد بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقا نگرش به تصویر بدنی در افراد، متغیرهای مذکور از سوی مراکز مشاوره، مراکز زیبایی و همچنین مدارس موردتوجه قرار گیرند. تازه های تحقیق عبدالعزیز افلاک سیر: Google Scholar, Pubmed
بررسی نقش عوامل شناختی و هیجانی در اقدام به تزریق بوتاکس در زنان مراجعه کننده به کلینیک های پوست و مو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۱)
۱۱۲-۱۰۲
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه گرایش افراد، به ویژه زنان، به انجام انواع جراحی های زیبایی افزایش یافته است که شناسایی علل این مسئله حائز اهمیت است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عوامل شناختی و هیجانی در اقدام به تزریق بوتاکس در زنان مراجعه کننده به کلینیک های پوست و مو انجام شد. مواد و روش ها: از بین زنان مراجعه کننده به کلینیک های پوست و مو در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹، ۶۰ زن متقاضی تزریق بوتاکس به صورت دردسترس انتخاب و ۶۰ زن غیرمتقاضی با افراد گروه اول از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همتاسازی شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به مقیاس باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و سیاهه نگرانی در مورد تصویر بدنی پاسخ دادند. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل تشخیصی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات ابعاد باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر به جز بُعد پیشرفت، نشخوار فکری از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و نگرانی از بدریختی بدنی در زنان اقدام کننده به تزریق بوتاکس به طور معناداری بیشتر از زنان عادی است. همچنین نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد نشخوار فکری از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و احساسات از ابعاد باورهای ناکارآمد در مورد ظاهر توانستند اقدام به تزریق بوتاکس در زنان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: به طور کلی، این نتایج نشان داد که نشخوار فکری و احساسات منفی نسبت به خود به خاطر چین وچروک های پوستی در زنان، مهمترین پیش بین اقدام به تزریق بوتاکس در آنهاست و می تواند بر این اساس، راهکارهایی جهت پیشگیری از تمایل افراد به اعمال زیبایی غیرضروری در پی داشته باشد. تازه های تحقیق مصطفی خانزاده: Google Scholar, Pubmed
مدل تأثیر سلامت روانی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی دانش آموزان استثنائی در دوران بیماری کووید- 19 با تأ کید بر فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل تأثیر سلامت روانی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی دانش آموزان استثنائی کشور بود. روش: پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی و همبستگی با استفاده از معادلات عملیاتی، و از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر با نیازهای ویژه کشور در 6 گروه آسیب دیده شنوایی، آسیب دیده بینایی، معلول جسمی-حرکتی، چندمعلولیتی، کم توان ذهنی و اختلال طیف اُتیسم تشکیل می داد که در سال تحصیلی 1399 در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند. سهم آماری آنها 8500 نفر بود که 3300 نفرشان دختر و 5200 نفرشان پسر بودند. حجم نمونه آماری 367 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان محاسبه و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه سلامت روانی 1 گلدبرگ ) 1972 (، سازگاری اجتماعی بل 2 ) 1961 ( و تصویر بدنی 3 کش و پروزینسکی ) 1990 ( بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس، ضریب رگرسیون چندگانه و جهت آزمون مدل از معادلات عملیاتی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس، رابطه خطی بین سلامت روانی با سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی را تأیید کرد و نتایج آزمون مدل عملیاتی نشان داد که در دانش آموزان استثنائی با نوع معلولیت جسمی-حرکتی، اثر سلامت روانی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی معنادار بود. نتیجه گیری: براین اساس، طراحی و برنامه ریزی مناسب در جهت بهبود سلامت روانی دانش آموزان استثنائی )علی الخصوص دانش آموزان با مشکل جسمی-حرکتی( از طریق فعالیت بدنی جهت بهبود سازگاری اجتماعی آنها و تصویر بدنی مثبت توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان به عنوان مشکل عمده سلامت قرن تلقی می شود و رشد روزافزون آن در دو دهه گذشته و اثرات مضر آن بر جنبه های بدنی، روانی، اجتماعی و اقتصادی زندگی انسانی بیش از همیشه باعث نگرانی کارشناسان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن 20 تا ۴۵ سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش اول در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مثبت گرا و گروه دوم آزمایش با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های امید به زندگی اسنایدر و پرسشنامه تصویر بدنی، جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در همه متغیرها بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p). همچنین آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از آن بود که روان درمانی مثبت گرا تأثیر بیشتری نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی (001/0>P) و تصویر بدنی (001/0>P) دارد. نتیجه گیری: در نتیجه، می توان گفت استفاده از هر دو روش در کنار سایر روش های درمانی در ارتقای وضعیت روان شناختی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان کارآمد باشد.
اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی در بیماران با اختلالات پوستی با تعدیل واکنش پذیری هیجانی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات روان تنی پوست، بیماری های پوستی را شامل می شوند که در آن علل و پیامدهای روان شناختی یا شرایط همراه، تاثیر اساسی و درمانی مهم بر فرایند بیماری دارند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر تن با تعدیل واکنش پذیری هیجانی در بیماران با اختلالات پوستی است. روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی، از پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و مرحله پیگیری، پس از دو ماه به اجرا درآمد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلالات پوستی شهر تبریز بودند که 15 نفر با واکنش پذیری بالا و 15 نفر با واکنش پذیری پایین در گروه پذیرش و تعهد و 15 نفر با واکنش پذیرش پایین و 15 نفر با واکنش پذیری بالا در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس تصویر تن کش(1990) به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد افزایش معناداری درتصویر تن (01/0>P)، و کیفیت زندگی (01/0>P) بیماران با اختلالات پوستی ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دوماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که اثر تعاملی واکنش پذیری هیجانی و گروه تاثیر معناداری در کیفیت زندگی و تصویر تن ندارد. نتیجه گیری: مداخلات آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بالا بردن کیفیت زندگی و تصویر تن در بیماران با اختلالات پوستی موثر است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
278 - 290
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران هجده تا سی و پنج سال انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران هجده تا سی و پنج ساله دارای اضافه وزن ساکن شهر ساری بودند که تعداد 30 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15=n) و گروه گواه (15=n) گماشته شدند. داده ها با استفاده از باورهای اختلال خوردن (EDBQ)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن (BICI) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش مانکوا و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و تحلیل های آماری فوق با بهره گیری از نرم افزار SPSS.22 به اجرا درآمد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمان پذیرش و تعهد بر بهبود تصویر بدنی (26/18=F، 001/0>P) و باورهای اختلال خوردن(10/35=F، 001/0>P) دختران هجده تا سی و پنج سال تاثیر معناداری داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که با توجه به تاثیر مثبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تصویر بدنی و باورهای اختلال خوردن دختران هجده تا سی و پنج سال استفاده از این روش ها در برنامه ریزی اقدامات بهداشت روانی به خصوص برای دختران هجده تا سی و پنج ساله دارای اضافه وزن توصیه می شود
پیش بینی پذیرش خود بر اساس تصویر بدنی، نقش جنسیتی و جو عاطفی خانواده باتوجه به نقش میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در بین دختران متقاضی جراحی زیبایی در استان اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پذیرش خود بر اساس تصویر بدنی، نقش جنسیتی و جو عاطفی خانواده باتوجه به نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در بین دختران متقاضی جراحی زیبایی در استان اصفهان انجام شده است. روش پژوهش همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دختران 17 تا 35 سال متقاضی جراحی زیبایی (مراجعهکننده به مراکز جراحی زیبایی) شهر اصفهان در سال 1402 بود که 328 نفر آنان به صورت هدفمند مشارکت کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های پذیرش خود چمبرلین و هاگا (2011)، تنظیم شناختی هیجان گرنفسکی و همکاران (1999)، نقش جنسیتی بم (1974)، تصویر بدنی کش (2015) و جوعاطفی خانواده آلفرد بیهیل برن (1994) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای برونزاد تصویر بدنی، جو عاطفی خانواده و ابعاد نقشهای جنسیتی (به جز نقش جنسیتی خنثی) با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی اثر غیر مستقیم (p< 0/05) بر متغیر درونزاد پذیرش خود در میان دختران دارند. به علاوه، نتایج نشان داد متغیرهای ارزیابی ظاهر، ارزیابی تناسب، گرایش تناسب، ارزیابی سلامت، گرایش بیماری، وزن ذهنی و دلمشغولی با اضافه وزن اثر مستقیم (p< 0/05) بر متغیر پذیرش خود در میان دختران دارند. همچنین متغیرهای تجربههای مشترک، هدیه دادن، تشویق کردن اثر مستقیم (p< 0/05) بر متغیر پذیرش خود دارند. نقش های جنسیتی اثر مستقیم (p< 0/05) بر پذیرش خود با میانجی گری تنظیم شناختی هیجانی دارند.
تحلیل ارتباط بین میزان عزت نفس با ناهنجاری بدنی وآگاهی از تصویر بدنی زنان و مردان پرستار؛ با تأکید بر نقش متغیر تعدیل کننده جنسیت
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
11 - 19
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: عمده ترین تأثیری ک ه نارض ایتی از ت صویر ب دنی برک ارکرد روانشناختی افراد می گذارد، عزت نفس می باشد؛ اما تاکنون نقش جنسیت در این رابطه بررسی نشده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین عزت نفس با ناهنجاری بدنی و آگاهی از تصویر بدنی پرستاران با تأکید بر نقش تعدیل کننده جنسیت می باشد. روش شناسی: آزمودنی های تحقیق شامل مردان و زنان پرستار (129 نفر) شاغل در بیمارستان های شهرستان بم می شد. ابتدا آزمودنی ها جهت تشخیص وجود عارضه های اسکلتی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس پرسش نامه های عزت نفس و تصویر بدنی، در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت تا به سوالات پاسخ دهند. به منظور تحلیل روابط بین متغیرها و اثرات بین آنها از آزمون رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عزت نفس به طور معنی داری ناهنجاری بدنی را پیش بینی می کند (0/001 = P). با این حال، ارتباطی بین آگاهی از تصویر بدنی و عزت نفس یافت نشد (0/174 = P). هم چنین نقش جنسیت بر تاثیر ناهنجاری بدنی بر عزت نفس معنی دار بود (0/032 = P). در حالی که نقش متغیر جنسییت بر تاثیر آگاهی از تصویر بدنی بر عزت نفس معنی دار نبود (0/109 = P). نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد لازم است به منظور افزایش میزان عزت نفس پرستاران برنامه هایی جهت شناسایی و رفع ناهنجاری های قامتی آنان تدوین شود هم چنین به تفاوت هایی که ناهنجاری قامتی بر عزت نفس بین مردان و زنان می گذارد توجه شود.
رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسش نامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، برای آزمون فرضیه های پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخه ی 25 نرم افزار AMOS و از نسخه 24 نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی به صورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری می کند. به طورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با داده های گردآوری شده برازش دارد.
نقش واسطه ای مقایسه اجتماعی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با نگرش های مربوط به تصویر بدنی دانش آموزان دختر مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گری مقایسه اجتماعی در رابطه میان طرحواره های ناسازگار اولیه با تصویر بدنی دانش آموزان دختر چاق به انجام رسید. روش پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر چاق مقطع متوسطه اول در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود و ازاین بین ۲۰۸ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش فرد در مورد بدن (MBSRQ، کش و پروزنسکی، ۱۹۶۵)، فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQSF، یانگ، 1999) و پرسشنامه مقایسه اجتماعی (SCQ، گیبونز و بانک، ۱۹۹۱) استفاده شد. نتایج نشان داد که حوزه های طرح واره ای بریدگی طرد (001/0P=)، خودگردانی عملکرد مختل (027/0P=)، محدودیت های مختل (001/0P=)، دیگر جهت مندی (001/0P=) به جز گوش به زنگی (946/0P=)، به صورت منفی و معنی دار بر مقایسه اجتماعی اثر مستقیم دارند. همچنین مقایسه اجتماعی (001/0P=) به صورت منفی و معنی دار بر تصویر بدنی اثر مستقیم دارد و هر چهار حوزه به جز حوزه گوش به زنگی با تصویر بدنی از طریق مقایسه اجتماعی ارتباط غیرمستقیم مثبت و معناداری دارند (05/0P<). اما مقایسه اجتماعی میان حوزه گوش به زنگی با تصویر بدنی دانش آموزان دختر چاق نقش میانجی گری ایفا نمی کند (05/0P>). بنابراین مقایسه اجتماعی میان حوزه های بریدگی طرد، خودگردانی عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی با تصویر بدنی دانش آموزان دختر چاق نقش میانجی گری ایفا می کند. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
9 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت جنسی و تصویر بدنی در زنان با سوء مصرف مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری، تمامی افراد مبتلابه سوء مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز درمانی اعتیاد مخصوص زنان شهر تهران در سال 1394 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 28 نفر از کمپ بهبود گستران همگام انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هیمن (2000) و پرسشنامه نگرانی در مورد تصویر بدنی لیتلتون، اکسوم و پوری (2005) بود. گروه آزمایش به مدت یک ماه و طی 8 جلسه 90 دقیقه ای (دو بار در هفته) تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود رضایت جنسی و تصویر بدنی زنان با سوء مصرف مواد مخدر مؤثر بوده است و این تأثیر در پیگیری نیز پایدار بود (P> 0/05). نتیجه گیری: نتایج حمایت های اولیه ای در استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای مقابله با نگرانی درباره تصویر بدنی و افزایش رضایت جنسی در زنان باسابقه سوء مصرف مواد مخدر فراهم آورد.
مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
83 - 92
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیر مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی انجام شد. نوع پژوهش توصیفی و روش آن نیز علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر مجرد رشته روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 390 نفر بود که تعداد 120 نفر (60 نفر دارای سندروم پیش از قاعدگی و 60 نفر بدون سندروم پیش از قاعدگی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های غربالگری علائم سندروم قبل از قاعدگی (PSST) برناستین (2007)، کیفیت زندگی (QLQ) سازمان بهداشت جهانی (1996)، تصویر بدنی (BIQ) کش و همکاران (1990) و تاب آوری (RQ) کانور و دیویدسون (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری در دختران مبتلا و غیرمبتلا به سندروم پیش از قاعدگی تفاوت معناداری وجود داشت. نمرات میانگین گروه دختران بدون سندروم پیش از قاعدگی بالاتر از گروه دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی بود (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی، تصویر بدنی و تاب آوری سازه هایی هستند که برای ارتقاء برنامه های زندگی در دختران دارای سندروم پیش از قاعدگی تأثیرگذار می باشند.
بررسی روابط ساختاری نشخوار فکری با میانجی گری تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری نشخوار فکری با میانجی گری تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در فصل بهار سال 1401 بودند. نمونه پژوهش حاضر 260 نفر بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (1991)، خرده مقیاس اضطراب در مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (1995) و سیاهه نگرانی تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) بود. داده های این مطالعه با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS-21 و LISREL-8.8 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین نشخوار فکری، اضطراب و ترس از تصویر بدنی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت (01/0P<). علاوه بر آن، مدل نشخوار فکری با میانجی گری ترس از تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی برازش مناسبی داشت. همچنین، اثر نشخوار فکری بر اضطراب معنی دار بود (001/0P<)، اما اثر نشخوار فکری بر ترس از تصویر بدنی و اثر ترس از تصویر بدنی بر اضطراب معنی دار نبود (05/0P>). علاوه بر آن، اثر نشخوار فکری با میانجی گری ترس از تصویر بدنی بر اضطراب معنی دار نبود (05/0P>). با توجه به نتایج این مطالعه، برای کاهش اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی می توان با استفاده از کارگاه های آموزشی زمینه را برای کاهش نشخوار فکری مهیا ساخت.
بررسی و مقایسه شیوه های تربیتی ادراک شده والدین با صمیمیت و بخشودگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عدم درمان افسردگی با اختلال در عملکرد تحصیلی، افزایش شدت افسردگی، سردردهای میگرنی، سوء مصرف الکل و مواد، استرس زیاد، حمایت اجتماعی پایین، احساس حقارت در مدرسه، احساس پوچی و بی ارزشی، نشانه های جسمانی و کشمکش با والدین و خطر خودکشی، بار اقتصادی هنگفت برای دولت ها همراه خواهد بود بنابراین دستیابی به راه های مؤثر جهت درمان این بیماری بیش از پیش ضروری می نماید. لذا این مطالعه با هدف اثر بخشی رفتار درمانی گفتگویی بر میزان نگرانی از تصویر بدنی زنان دارای نشانگان افسردگی در سال 1402 انجام شد. روش و مواد: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، کمّی (پرسشنامه) و مبتنی بر رویکرد تجربی و آزمایشی با استفاده از تحلیل واریانس بوده است. یافته ها: یافته های آماری حاکی از آن است که رفتار درمانی گفتگویی حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی) میانگین گروه آزمایشی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون افزایش داده است و بین دو گروه پژوهش در ترکیب خطی متغیرهای افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی در مرحله پس آزمون تفاوت معنادای وجود دارد. همچنین یافته های آماری بیانگر آن است که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر افسردگی تف اوت معنی داری وج ود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین زنان دارای نشانگان افسردگی گروه آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر نگرانی از تصویر بدنی تف اوت معنی داری وج ود دارد. نتیجه گیری: علاوه بر یافته های ذکر شده مهم ترین نتیجه مطالعه حاضر این بود که مشخص شد تاثیر مداخله رفتار درمانی گفتگویی بر افسردگی و نگرانی از تصویر بدنی به ترتیب 53 درصد و 47 درصد است که این میزان تاثیرگذاری، مثبت و بالا می باشد.