مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
حکمت متعالیه
حوزه های تخصصی:
این جستار ذیل پرسش از مفهوم خلاقیت در معماری به بررسی مفهوم خلاقیت انسان و خلاقیت هنری در حکمت متعالیه پرداخته است. در این راستا، بحث خلافت الهی انسان، وجود ذهنی، تعریف صدرایی از نفس انسان، تناظر مراتب ادراکی او با مراتب عالم، نظریه های ادارکی انسان و جایگاه و نقش عقل و خیال، و مبحث کشف و الهام بررسی گردیدند. بر مبنای این مطالعه، خلاقیت انسان با الهام از حکمت متعالیه در نسبت با مظهریت خلق عالم توسط خداوند و ذیل مقام خلافت الهی انسان قابل تبیین است و به تناسب مراتب این مظهریت، دارای درجاتی است که بر صنعت و هنر منطبق می گردد. همچنین تبیینی از خلاقیت بر مبنای سیر انسان در مراتب هستی و مبتنی بر قوای ادراکی او طرح گردید که به معماری به عنوان حاصل تصرف انسان در محیط، در استقرار و سیر نزولی و صعودی میان عوالم هستی قابل انطباق می باشد. این بحث می تواند مبنای نظریه ای برای سنجش و داوری معماری اسلامی از منظر فرآیند تحقق آن قرار گیرد.
فهم و اثبات بساطت حق تعالی در پرتو قیومیت الهی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهتمام صدرالمتألهین به صفت قیوم پروردگار در مجموع صفات الهی، مسئله ای غیر قابل انکار است. آن سان که وی جمیع معارف ربوبی و مسائل معتبر در علم توحید را منشعب از آن می داند که به همراه اسم حیّ به عنوان اسم اعظم حق تعالی در برخی از روایات بیان شده است. نوشتار حاضر در صدد تبیین بساطت حقیقی پروردگار بر مبنای قیومیت الهی است. ملاصدرا به کرّات، با ترسیم جایگاه صفت قیوم به عنوان مبدأ صفات اضافی، آن را واسطه اتصاف ذات به صفات فعلیِ متأخر از ذات می داند که در نتیجه خللی در بساطت ذات الهی وارد نمی شود. بر اساس مبانی صدرایی، فهم و اثبات مقدمات قاعده بسیط الحقیقه نیز بر پایه قیومیت امکان پذیر است؛ به گونه ای که اثبات بساطت ذات الهی و فهم نحوه کل الاشیاء بودن آن، در پرتو این اسم صورت می پذیرد.
ملاک های زیبایی شناسی در فرم و محتوا، از نگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در جای جای متون فلسفی خود به بحث در مورد زیبایی پرداخته و برای شناخت زیبایی در اشیاء ملاک های متنوعی ارائه کرده است. مسئله اصلی این پژوهش یافتن ملاک های زیبایی شناسی صدرایی است و بررسی اینکه این ملاک ها فرمی و ظاهری اند یا ناظر به محتوا و باطن اشیا. برای این منظور، با استناد به متون مختلف ملاصدرا ملاک های زیبایی در دو دسته ی فرمی و محتوایی دسته بندی شده و ارتباطات زیبایی های فرمی و محتوایی با یکدیگر و نسبت آنها با ارکان اصلی حکمت صدرایی تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که از نظر صدرا مطابق با سلسله وجود، زیبایی همه موجودات نیز به جمال مطلق الهی ختم شده و اسماءالحسنی الهی علت همه زیبایی های عالم است. شناخت اسماءالحسنی موجب شناخت زیبایی اشیا است و در نتیجه همه ملاک های زیبایی شناسی صدرایی در فرم و محتوا نیز به اسماءالحسنی الهی بازمی گردد؛ در حقیقت، زیبایی از اسماءالحسنی آغاز شده و با طی مراتب تشکیکی وجود نازل می شود و ابتدا به محتوا و باطن و سپس از طریق باطن، به فرم و ظاهر اشیا سریان پیدا می کند.
نقد سازه معناشناختی «مدل ارتباطی منبع معنا» از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل منبع معنا که توسط جناب آقای دکتر محسنیان راد در حوزه ارتباط شناسی تولید شده است، سال ها است که مورد استفاده استادان و دانشجویان و نیز مبنای نظری برخی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی است. سازه معناشناختی این مدل درباره «چیستی معنا» و «کجایی معنا»، از منظر حکمت متعالیه دچار اشکال فلسفی است. این نوشتار با رویکرد حکمت متعالیه و با نگاهی ضمنی به یافته های نوین علوم شناختی، به نقد این سازه به عنوان انگاره مبنایی مدل مؤلف پرداخته است. پژوهش پیش رو با شیوه تحلیلی اسنادی انجام شده و از منظر حکمت متعالیه به نقد خاستگاه روش شناختی اندیشه مبتکر محترم مدل یعنی اثبات گرایی پرداخته و به این نتیجه رسید که انگاره نوروسایکوفیزیولوژیک مؤلف در «وجود معنا به صورت ترکیبات پروتئینی در حوزه ای از مغز با نام هیپوکامپوس»، از منظر حکمت صدرایی نادرست است، زیرا این رهیافت به معنا، ماده انگارانه است که گرچه ممکن است با حکمت مشائیان یونانی سازگار باشد اما با رهیافت حکمت متعالیه که معنا در حیث تجردی وجود انسان جای دارد نه بخشی مادی از مغز، سازگاری ندارد.
آزادی در اندیشه امام خمینی(ره): تحلیل مصاحبه های امام با خبرنگاران در نجف، پاریس و قم
حوزه های تخصصی:
آزادی در سده های اخیر، یکی از مسائل مهم و در کانون توجه بوده است. امام خمینی (ره) به عنوان متفکری مسلمان و رهبر انقلاب اسلامی، مواضع مهمی درباره آزادی داشته است. هدف اصلی نوشته حاضر این است که به تحلیل مواضع امام خمینی (ره) در باب آزادی در مصاحبه با خبرنگاران غیر ایرانی بپردازد. مباحث این مصاحبه ها از چهار اردیبهشت 1357 در نجف و پاریس انجام و نهایتاً آخرین مصاحبه با حسنین هیکل در آذر 1358 در قم مطرح شده است. مطالب در شاخه های فرعی مسأله آزادی به ویژه وجوه انضمامی آزادی نظیر آزادی بیان، آزادی زنان، آزادی اجتماعات، مطبوعات و ... توسط خبرنگاران به پرسش گرفته شده و ایشان در پاسخ، به نکات بدیعی درباره آزادی اشاره کرده است. پرسش درباره آزادی زنان و آزادی اقلیت ها از بیشترین فراوانی در میان سؤلات خبرنگاران برخوردار است. مقاله حاضر، علاوه بر نشان دادن خاستگاه آزادی در بحث امام خصوصاً جهان بینی توحیدی از یک طرف و تأثیر نگاه صدرایی بر ایشان از طرف دیگر، به تحلیل این دو آزادی صورت بندی شده است. علاوه بر این به چرایی فراوانی پرسش از آزادی اقلیت ها و زنان و پاسخ ها و تحلیل آن پرداخته است.
کاربست وحدت تشکیکی وجود ملاصدر در حل مسأله معناداری زندگی
منبع:
اسفار سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
211-231
حوزه های تخصصی:
بحث معناداری زندگی در دنیای امروز، که عصر تکنولوژی و رواج تفکر ماشینیسم است، از اهمیت دو چندانی برخودار است. بر مبنای ماشینیسم یکپارچگی مفهوم هستی انکار می گردد. از لوازم آن خداناباوری مدرن است که براساس آن هرگونه باور به خدا به عنوان غایت الغایات و علت العلل، باطل است؛ و از لوازم ضروری خداناباوری، بی معنایی زندگی و پوچ انگاری هستی است. تفکر خدامحور نقش مهمی در پاسخ دهی به مسأله معناداری زندگی ایفا می کند. از اینرو، پرسش این تحقیق این است که بر مبنای اصول حکمت متعالیه صدرایی چگونه می توان معناداری زندگی را تبیین نمود و به این دغدغه پاسخ داد؟ در این مقاله اولاً می خواهیم نشان دهیم بی معنایی و پوچ گرایی ریشه در الحاد مدرن دارد که براساس آن وجود خدا مورد انکار یا تردید قرار گرفته است. ثانیاً با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه به ویژه نظریة وحدت تشکیکی وجود، حقیقت وجود خدا و مراتب گسترده وجود به صورت تشکیکی ثابت می شود و نیز عین الربط بودن انسان و زندگی انسان به خداوند، که اعلی مراتب وجود و وجود صرف است تبیین می گردد. در این صورت بی معنایی زندگی قابل طرح نخواهد بود چرا که زندگی انسان مرتبه ای از مراتب حقیقی وجود است و در پرتو حرکت جوهری، به سوی کمال مطلق و وجود محض در حرکت است.
ارائه نظریه وزن کشی ساحات انسانی در تحلیل الگوی تصمیم گیری بر مبنای آرای فلاسفه متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تصمیم گیری» از مهمترین محورها در زندگی انسان است؛ ولیکن در مباحث فلسفی، کمتر مورد توجه بوده است. مسئله این پژوهش این است که بر مبنای تحلیل آرای فلاسفه متعالیه (با محوریت ملاصدرا، علامه طباطبایی و استاد مطهری)، چه الگویی از تصمیم گیری، قابل طراحی و ارائه است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. طبق یافته های پژوهش، مؤلفه های مختلف اعم از ساحات سه گانه انسانی (ساحتهای شناختی، عاطفی و رفتاری) و ابعاد آنها در تصمیم گیری انسان تأثیرگذار است، اما تحلیل الگوی تصمیم گیری، باید جامع و با لحاظ همه این مؤلفه ها در معیت یکدیگر باشد. هر کدام از این مؤلفه ها، مطلوب مخصوص به خود را دارد و در «فاعل تصمیم» به سمت آن، کشش ایجاد می کند؛ کشش هایی که بعضی همسو و بعضی غیر همسو (متعارض) است و هم چنین از لحاظ شدت و قدرت متفاوت است. در نهایت، طبق الگو و نظریه پژوهش، موازنه «مجموع کشش ها»، تعیین کننده تصمیم است؛ آن گزینه ای که مؤلفه های حامیِ آن، از قدرت و وزن بیشتری برخوردار، و در نتیجه «مجموع کشش های ایجاد شده مؤلفه های حامیِ آن» بیشتر باشد، تصمیم خروجی خواهد بود. این تحلیل از تصمیم گیری در قالب الگوی مفهومی ارائه شده است که می توان آن را «نظریه وزن کشی ساحات و ابعاد انسانی در تحلیل الگوی تصمیم گیری» نامید.
فلسفه عمل در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر ملاصدرا، همان گونه که اشیای خارجی امکان حضور در نفس را ندارند و لازم است صورتی از آن ها، در ساحت نفس به وجودی ذهنی حاضر گردد، اعمال خوب و بد نیز از طریق صورتِ باطنیِ آن اعمال؛ در ساحت نفس وجود پیدا می کنند، با نفس یکی می شوند، در نفس باقی می مانند و بر آن تأثیر می گذارند. هدف مقاله حاضر، که با استفاده از روش تحلیل و استنتاج به سر انجام رسیده، ارائه طرحی از فلسفه عمل در حکمت متعالیه، و بیان چیستی، چرایی و چگونگیِ عمل در اندیشه ملاصدرا، است. در دیدگاه ملاصدرا، جهانِ مادی فرصتی برای انجام عمل، و بدن، ابزار و امکانی برای خلقِ عمل است. ملاصدرا ظاهر عمل یا همان حرکات اعضا را حقیقت عمل نمی داند، حقیقت عمل از نظر او صورت باطنی عمل است که امکان اتحاد با نفس و فعلیت بخشیدن به ملکات نفسانی را، فراهم می آورد. شکل گیری ملکات، شهود قلبیِ حق، ساخته شدن ذات و سعادتمندی یا شقاوتمندی؛ دلایلی است که از نظر ملاصدرا به خاطر آنها باید به انجام عمل اقدام نمود.
سطوح خلاقیت براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر، بررسی سطوح خلاقیت بر اساس حکمت متعالیه است. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. در دیدگاه صدرا، خلاقیت، بخشی از توانایی نفس انسان است. خداوند، نفس انسان را به گونه ای آفریده که قدرت و توانایی ایجاد صور اشیا مجرد و مادی را دارد. این تحقیق نشان می دهد که از منظر صدرا، واژگان «خلق» و «ابداع»، دو واژه بسیار مهم و کلیدی ناظر بر مفهوم خلاقیت اند، که خود بیانگر دو سطح مختلف خلاقیت (خلق از ماده و خلق از عدم) می باشد. براین اساس، برای خلاقیت انسان دو سطح کلی در نظر گرفته شده است که عبارتست از خلاقیت متعارفه و متعالیه. خلاقیت نوع اول در حیطه خیال متصل شکل می گیرد و محصول آن در مقام تحقق خارجی مسبوق به ماده و مدت است و خلاقیت نوع دوم مستلزم اتصال به خیال منفصل(عالم مثال) و داشتن نفس مزکی و همت است. در این سطح حقایقی که نفس مزکی بعد از مشاهده صور خیالی (در خیال منفصل)، در نفس خود انشا می کند، در مقام تحقق خارجی، بدون واسطه ماده و عوامل دیگر و بدون صرف مدت زمان، به صورت دفعی، در عالم خارج ایجاد می شود. از منظر صدرا در خیال متصل انسانی، قوه متصرفه با کارکردهای چهارگانه خود، نقش مهمی در تکوین خلاقیت دارد. خلاقیت این قوه (خلاقیت متعارفه) به سطوح جزئی تر تقسیم بندی می شود که عبارتنداز: 1) تصرف در صور و معانی (به واسطه ترکیب و تجزیه)؛ 2) محاکات محسوسات؛ 3) محاکات معقولات.
پیشرفت عدالت سیاسی از منظر حکمت متعالیه
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
7 - 30
حوزه های تخصصی:
عدالت سیاسی از مفاهیم اصلی، پرسروصدا و چالش برانگیز حوزه سیاست در طول تاریخ زندگی سیاسی بشریت بوده است. از این رو مکاتب مختلف بر اساس جهانبینی و مبانی فکری خود به تبیین آن پرداخته اند. مکتب حکمت متعالیه یکی از مکاتب حکمی در حوزه اندیشه اسلامی است که پایه های اصلی آن براساس اصالت، وحدت و تشکیک در وجود شکل گرفته است. براین اساس هدف از مقاله حاضر بررسی پیشرفت عدالت سیاسی از منظر حکمت متعالیه است و از روش تحلیل محتوا استفاده شده است فرضیه ای که نگارنده آن را مطرح کرده این است که، پیشرفت عدالت سیاسی از منظرحکمت متعالیه متعالی و مبتنی بر سیر تحول و شدن انسانی و حرکت درونی و معنوی انسان در جامعه با حضور موثر عنصر اختیار و حرکت جوهری و نقش ارادی انسان و افزون بر این شناختن حقیقت و عمل کردن به آن در جهت ظهور عدالت سیاسی در جامعه است.
بررسی و تبیین حیث الهیاتی موسیقی در پرتو حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله موسیقی همواره یکی از بحث برانگیزترین مسائل به شمار می رفته است. این مسئله که موسیقی چگونه فهم شده، همواره یکی از سؤالات اساسی برای اندیشمندان بوده است. این پژوهش که در چارچوب نگرشی الهیاتی به موضوع تنظیم شده، درصدد است با استفاده از قواعد فلسفی حکمت متعالیه نظیر مقارنه انسان و جهان و نیز تحلیل مسئله نفس، نگرشی نوین به ابعاد گوناگون این موسیقی داشته باشد. در واقع، هدف از طرح این مقاله که با روش تاویل انجام گرفته، پاسخ به این مسئله است که موسیقی چگونه فهم و ادراک می شود. برآیند این پژوهش نه تنها به امکان تأسیس مبانی حکمی فلسفی در پرتو حکمت متعالیه برای موسیقی می انجامد، بلکه از آنجایی که این تحلیل در پرتو بستری معرفتی انجام می پذیرد، نوعی تقدّس برای موسیقی قائل شده و آن را از جرگه علوم وسطی خارج و به علوم اعلی و الهیات پیوند می زند. علاوه بر آن، در این تحلیل موسیقی هم از حیث آنتولوژیک و هم از حیث هارمونی در تناظر جدی با مبانی فلسفی عرفانی حکمت متعالیه قرار می گیرد.
مبانی و ادله فناناپذیری نفس در اندیشه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
43 - 63
حوزه های تخصصی:
صدرالمتالهین شیرازی بر اساس مبانی خاصّی مانند اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، حدوث جسمانی نفس و تقسیم عوالم هستی به عالمِ ماده، عالم برزخ و عالم عقول به اثبات فناناپذیری نفس انسانی می پردازد. با توجه به این مبانی، ملاصدرا ثابت می کند که نفس انسان در ابتدای وجودش به صورت مادی حادث شده و در مسیر یک حرکت جوهری قرار می گیرد. در طی این حرکت که در ذات نفس روی می دهد، نفس مادی به یک موجود مجرد تبدیل می گردد و پس از آن، در عالم عقول حیات جاودانه می یابد. بنا بر دیدگاه وی، عقولی هم که در این زندگی مادی نتوانسته اند به مرتبه تجرد برسند، در عالم برزخ به حرکت جوهری خود ادامه می دهند تا آن گاه که مجرد شوند و به عالم عقول بپیوندند. البته بر دیدگاه ملاصدرا در این خصوص نقدهایی نیز وارد است. این پژوهش به بررسی و نقد برخی مبانی و دلایل جاودانگی نفس در اندیشه ملاصدرا می پردازد.
چارچوبی برای تحلیل انقلاب اسلامی در اندیشه امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۱
185-202
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است با نگاهی به آرای امام خمینی & و به منظور تحلیل انقلاب اسلامی بحثی را طرح نماید که نگاهی جامع به مهم ترین پدیده قرن بیستم است. شهرت امام خمینی & به فقاهت و مرجعیت سبب شده است نگاه های حکمی فلسفی، اخلاقی عرفانی و قرآنی تفسیری در تحلیل انقلاب اسلامی کمتر مورد توجه قرار گیرد و مغفول واقع شود. سؤال اصلی این است که چگونه می توان در چارچوبی پژوهشی، ابعاد مختلف تحلیل انقلاب اسلامی در اندیشه امام خمینی & مورد بررسی قرار گیرد تا محقق دچار نگاه تک بعدی نشود؟ مدعا این است که می توان در تحلیل انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی & نگاهی جامع را شاهد بود. چارچوب سه لایه ای که در آثار امام خمینی & نیز مورد توجه است می تواند تحلیل جامعی نسبت به پدیده انقلاب اسلامی ارائه نماید."
علم و ادراک حیوانات در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
129 - 137
حوزه های تخصصی:
حیوانات، در فلسفه اسلامی، صاحب علم و ادراک اند. این مطالعه به منظور بررسی مبحث علم و ادراک در حیوانات مبتنی بر فلسفه ی حکمت متعالیه انجام گردید. حکمت متعالیه فلسفه ای وجودشناختی است. این سامانه فکری، اصالت را در هستی به «وجود» می دهد. بر پایه این نگرش، آنچه پهنه هستی را از خود آکنده، «وجود» است و ماهیات، حقایقی اعتباری اند. هستی، تحقق فعل خداوند است. هستی، مشکک است. هر مرتبه ای، جملگی کمالات مادون خود را دارا و از محدودیت های وجود مادون، مبراست. همین مرتبه نیز محاط مرتبه بالاتر از خود است. کمال و وجود، حقیقتی واحدند؛ چنانکه هر چه وجود شدیدتر باشد، کمالات نیز آشکارترند. جمادات، نباتات، حیوانات و انسان دارای کمال وجود مرتبه خود هستند. یکی از این کمالات، علم است؛ چرا که بر «وجود بما هو وجود» حمل می شود. بنابراین، حیوان به قدر مرتبه وجودیِ خود، صاحب کمال است. تشکیک وجود در هر مرتبه ای جریان دارد، بنابراین کمالات در هر مرتبه از وجود مشکک هستند، پس علم نیز در حیوانات تشکیکی است. حیوانات می توانند در معرض تعلیم واقع شوند. علم حیوانات، حسی و خیالی است. حیوانات قادرند با روش حسی و خیالی، در مسیر آموزش قرار بگیرند و مرتبه علم خود را شدت بخشند. مقاله حاضر به منظور بررسی مبحث علم و ادراک در حیوانات، مبتنی بر حکمت متعالیه، صورتبندی شده است.
ارزیابی تبیین شعور همگانی موجودات بر اساس دلیل مساوقت در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
153 - 186
حوزه های تخصصی:
آموزه دینی شعور همگانی موجودات می تواند سهم به سزایی در مسیر هدایت انسان به سوی کمال داشته باشد. بحث از ادراک همه موجودات به عنوان عامل جهت دهنده افعال انسانی، نقشی أثرگذار در سبک زندگی دارد. بیشتر فیلسوفان در طول تاریخ نتوانسته اند شعور همگانی موجودات را به لحاظ فلسفی اثبات کنند و حتی بر اساس برخی ادله، شعور مادیات را انکار کرده اند. حکمت متعالیه در مقام ارایه تبیینی فلسفی از این آموزه دینی گام های ارزنده ای برداشته است و پیروان حکمت متعالیه درصدد تبیین عقلی این مسیله بر آمد ه اند. نویسنده با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تطبیقی و انتقادی به بررسی دلیل مساوقت به عنوان مهم ترین دلیل بر شعور همگانی موجودات در حکمت متعالیه پرداخته است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد دلیل مساوقت برای اثبات این مدعا کارآمد نیست. البته به اعتقاد نویسنده، می توان با استناد به آیات و روایاتی که به دلالت مطابقی یا التزامی بر سریان ادراک در موجودات دلالت دارند، به این نتیجه دست یافت که هر موجودی بهره ای از علم دارد
الزامات مبناگرایانه مصلحان فرهنگی در پرتو اسفار اربعه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۸
231 - 261
حوزه های تخصصی:
نگرش کل نگر حکمت متعالیه از چنان جامعیتی برخوردار است که بر اساس آن قواعد این نحله فلسفی صلاحیت به کارگیری در علوم بین رشته ای را دارا شده است. بررسی مسیله فرهنگ را می بایست از این سنخ موضوعات دانست. فرهنگ خود مقوله ای بین رشته ای است که از درونمایه ای اجتماعی، دینی و سیاسی بهره می گیرد. مسایل انسانی از قبیل ارزش ها و ضد ارزش ها در کانون توجه این حوزه قرار دارد. فرهنگ هر جامعه بسته به جهان بینی افراد آن جامعه متغیر است. اموری همچون ظلم و ستم، عدالت و بی عدالتی، دانایی انسان ها و یا جهل به حقایق و مبارزه با کج اندیشی ها در کانون توجه آن قرار دارد. حکمت متعالیه به خصوص اسفار اربعه با قواعد الهی و فلسفی خود می تواند در این حوزه نقش آفرینی نماید. بر این باوریم که در اسفار اربعه اصولی نهفته که یک مصلح عرصه مسایل فرهنگی باید جهت موفقیت خود در اجتماع از نقش آنها مطلع باشد؛ به نحوی که بدون آگاهی از این امور هیچ موفقیت واقعی در عرصه فرهنگ حاصل نخواهد شد. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که کدامین مؤلفه های اسفار اربعه از الزاماتی است که مصلح اجتماعی در هدایت مردم بدانها نیازمند است. از نتایج این پژوهش که به شکلی بنیادین و با روش اسنادی تحلیلی به مقوله پیش فرض های فرهنگی پرداخته، ارایه پارادایمی نو در به تصویرکشاندن مسیله فرهنگ با پردازش اسفار اربعه ملاصدراست.
بازخوانی تأویل ابن عربی از عرش در پرتو حکمت متعالیه و تبلور آن در معماری آئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد تا ضمن واکاوی حقیقت واژه قرآنی «عرش»، به ایضاح معنای حقیقی و مجازی آن پرداخته و تأویل عرش، موضوع استوای حق بر عرش و رابطه آن با انسان کامل در کلام ابن عربی و امام در مکتب شیعه و تفسیر مفسرین حکمت متعالیه از «عرش» در آیات کریمه قرآن را بررسی کرده و سپس به تبیین معانی واژه عرشه، آرکه و آرخه لاتین بپردازد. در واقع، همان گونه که «عرش» در قرآن کریم به معنای حقیقی عرش الله که همان مبدأ المبادی آفرینش است و به معنای مجازی (مثل جنات معروشات یا سقف خانه ها) نیز به کار رفته است، واژه آرخه نیز به معنای مبدأ آفرینش در فلسفه یونان و نیز طاقی و طاقچه در هنر معماری است. در پاسخ به این پرسش که چرا «عرش» در معانی گوناگون به کار رفته است، می توان - برمبنای اصل مراتب وجود در حکمت متعالیه - گفت که حقیقت عرش در هر مرتبه ای از نشیات وجودی، ظهوری متناسب با آن حقیقت دارد و ظهور ناسوتی عرش در عالم، معابد و مساجد، در انفس، وجود عنصری پیامبر و امام و به تبع در انسان های پیرو آنهاست.
حرکت جوهری در پرتو «تعالی تفکر سینوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
175 - 196
حوزه های تخصصی:
ابن سینا به عنوان بزرگ مشایین در عالم اسلام، تفکر مشایی را بسط داده و نظرات و آرای مهمی را نیز مطرح کرده است. هرچند او به فیلسوفی مشایی معروف است، ولی این نسبت چندان صحیح نمی نماید و او در تفکر خود رو به تعالی نهاده است. اوست که نخستین بار اصطلاح «حکمت متعالیه» را به کار برده است. بر اساس «تعالی در تفکر سینوی» تفکر شیخ نه تنها مشایی نیست، بلکه بسیاری از اصول و مبانی «حکمت متعالیه» در آن قابل ردیابی است؛ حال سخن در این است که آیا شیخ در بحث حرکت در مقوله جوهر، مشایی باقی مانده است و یا این که در این مسیله نیز رو به تعالی نهاده است و هرچند به حرکت در آن مقوله تصریح نکرده است، ولی می توان نشانه هایی از وجود حرکت جوهری را در تفکر او یافت. نگارنده در پرتو «تعالی تفکر سینوی» معتقد است که موضع انکاری شیخ - در مباحث حرکت - دیدگاه نهایی او نیست، بلکه نظر نهایی وی وجود حرکت در مقوله جوهر است؛ این مطلب از عبارات و آرای شیخ در غیر مباحث حرکت - به ویژه مباحث نفس شناسی - قابل استنباط است. در این نوشتار شواهدی بر تقویت موضع اقبال شیخ به حرکت جوهری ارایه می دهیم.
تحلیل و بررسی سازگاری رمز پردازی با حکمت متعالیه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
119 - 147
حوزه های تخصصی:
نگاه رمزی به عالم میراث ارزشمند تمدن های کهن بشری است که در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی نیز جایگاه خاص خود را داشته است. عرفا و حکمای مسلمان همواره از این شیوه برای ارایه تعالیم خود بهره برده اند. رمزپردازی در بین عرفا امری مشهود است و در بین حکما نیز سهروردی را می توان قهرمان این میدان دانست هر چند که قبل از او ابن سینا آغازگر این راه بوده است؛ لذا شایسته تأمل است که مواجهه حکمت متعالیه ملاصدرا از آن جهت که وارث این سنت حکمی است، با رمز و رمزپردازی چگونه است؟ در نوشتار حاضر جهت نیل به این پاسخ به تحلیل و بررسی مبانی و روش حکمت متعالیه صدرایی بویژه روش تأویل و هرمنوتیک می پردازیم. با توجه به شواهد و دلایل موجود روشن می شود که علی رغم اینکه صدرا حکمت خود را همچون سهروردی بصورت رمزی بیان نکرده است اما با توجه به اینکه مبانی فلسفی رمز پردازی سهروردی را، از جمله نظریه تشکیک وجود در هستی شناسی و نظریه عالم مثال و ادراک خیالی در جهان شناسی و معرفت شناسی، اخذ نموده و در فلسفه وجودی خود از آن بهره مند شده است؛ لذا حکمت متعالیه به بهترین وجه قابلیت رمزپردازی را واجد است اما شاید بتوان گفت که روش و مدل رمزپردازی صدرا با روش سهروردی تفاوت دارد بنابراین هم به این روش التفات داشته و آن را می شناخته است و هم از تعابیر رمزی استفاده نموده است، چنانکه عناوین کتب او همه از این قبیل است بنابراین حکمت متعالیه می تواند چارچوب و بنیان نظری رمزپردازی را تأمین نماید.
تحلیل حدیث «المؤمن مرآه المؤمن» بر مبنای حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
73 - 92
حوزه های تخصصی:
از حدیث المومن مرآت المومن برداشت های گوناگون صورت گرفته است. مطابق تفسیر عامیانه شخص می تواند نشان دهنده عیوب برادر مومن خود باشد. این نگرش، ناقص بوده و آثار نامطلوبی در فضای اخلاقی جامعه دارد. از این رو تحلیل عمیق و دقیق از حدیث ضروری بوده و اندیشه های حکمت متعالیه در این باب راهگشاست. سوال این است که بر اساس مبانی حکمت متعالیه چه تفسیری می توان از حدیث ارایه کرد که از پیامدهای تفاسیر عامیانه مصون باشد؟ با بررسی آثار ملاصدرا و سایر منابع به روش توصیفی- تحلیلی نتایجی حاصل شد. بر خلاف رویکرد عامیانه، که مومن اول را اصیل و اصلاح گر مومن دوم نشان داده، مطابق مبانی حکمت متعالیه مومن دوم جنبه اصالی و استقلالی داشته و مومن اول نقش تبعی و ابزاری دارد. بر این اساس و با کاربست اصل تشکیک در مرآتیت هر چه آینه قلب انسان شفاف تر باشد، وجودهای برتری را به نمایش می گزارد.